-
حرية الوصول المقاله
1 - خيال و جايگاه آن در چهرهنگاری نقاشي ايراني
جواد عليمحمدي اردكاني مصطفی گودرزی محسن مراثیمقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، ت أکثرمقاله حاضر در نظر دارد تا به بررسي جايگاه و اهميت خيال و همچنين تأثير آن بر چهرهنگاری در نقاشي ايراني بپردازد. در اين مقاله سعي بر آن است تا با بهرهگيري از تفكر و نگرش عرفاني ايراني و استفاده از آثار منظوم ادبيات پارسي و تطبيق آن با عناصر مورد اشاره در نقاشي ايراني، تحليلي بينامتني ارائه گردد. در هر بخش نیز مستندات تصويري از مكاتب مختلف نقاشي ايراني ارائه شده است تا به روشن شدن اين امر كه هنر تصويرگری ايران همواره و در طول تاريخ خود بهره مند از عنصر خيال بوده و با توسل بهاين تفكر خالق جهاني مثالي شده است، كمك نمايد. بدین منظور در بخش نخست به خیال و جایگاه آن در نقاشی ایرانی پرداخته شده و در بخشهای دیگر مقاله عناصر خیالی و مثالی ادبیات با چهرهنگاری نقاشی ایرانی تطبیق یافته است. نتیجه حاصل از تحقیق آنکه، نقاشی ایرانی با بهرهگیری از نمادها و نشانههای نهادینه شده در ادبیات منظوم که برآمده از نگرش خیال محور شاعران بوده به خلق انسان آرمانی و مثالی خود پرداخته، چنانکه این مشخصه را تا نقاشی نیمه نخست قاجار در سده سیزدهم هجری قمری به وضوح میتوان شاهد بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - نسبت مبادی سمبولیستی و تفکر آرمانشهری در شعر نیما یوشیج
عباس منوچهریدرک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام ر أکثردرک خاص نیما از شعر و جایگاه شاعر، متضمن نوعی دلالت هنجاری است که به ترسیم نوعی وضعیت آرمانشهری در شعر او منجر می شود. بر مبنای دیدگاه این مقاله، نیما نیز همانند سمبولیست های اروپایی با تأکید بر مرجعیت «تخیل» در شعر، میان شعر و حقیقت و به دنبال آن جایگاه شاعری و مقام رازبینی و رازگویی قرابت و یکسانی ایجاد می کند. چنین قرابتی که با خود نفی وضعیت نابسامان موجود و ترسیم و القاي جهان آرمانی را به دنبال دارد، همسویی فراوانی با مفهوم ایدئولوژی در اندیشه سیاسی پیدا میکند. بدینگونه، درک خاص نیما از شاعری به آن نوع از تفکر آرمانشهری در شعر او منجر می شود که میتواند به عنوان بارزترین جلوه تفکر اجتماعی در اشعار او شناخته شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تحول مفهوم «حاكميت» در قالب رويكردهاي سیاسی و بينالمللي
شهروز ابراهيمي«حاکمیت» اگرچه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بینالملل، حقوق بینالملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولتـ ملتها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و أکثر«حاکمیت» اگرچه با تغییر و تحولات رخ داده در روابط بینالملل، حقوق بینالملل و اشکال ارتباطات، متحول شده، ولی این تحولات عملی بدون عقبة نظری صورت نگرفته است. اصل «حاکمیت» پس از معاهدة وستفالیا (1648) همراه با تأسیس سیستم دولتـ ملتها به وجود آمد؛ ولی این ادعای هنجاری و اصل حقوقی هرگز مطلق نبوده است. در عرصة نظریهپردازی تحول این اصل از سدههای 18و19 تا به امروز در نتیجة چالشهای نظری آن و در بستر تقابل رویکردها بوده که متحول شده و به تدریج از مطلق بودن آن کاسته شده است. در این مقاله، این تحولات که در اصل حاکمیت ایجاد شده، در بستر چهار تقابل نظری کلان سیاسی بینالمللی بررسی شده است: تقابل اول که ریشه در دورة روشنگری اروپا و سدههای 18 و 19 دارد بین «اجتماعگرایی» و «جهانـ میهنگرایی» است. تقابل دوم، «بین رئالیسم» و «ایدهآلیسم» است که از شکلگیری رسمی رشتة روابط بینالملل تا دهة 1970 ادامه دارد. تقابل سوم بین «نورئالیسم» و «لیبرالیسم» (از دهة1970 تا 1990) و بالأخره تقابل آخر بین رئالیسم و نورئالیسم با مجموعه نظریههای انتقادی پس از جنگ سرد است. ویژگی عمدة این چهار تقابل که از عصر روشنگری اروپا در عرصة نظریهپردازی حاکمیت و دولت آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، این است که در هر یک از این تقابلهای نظریهپردازی، در واقع تقابل بین ایدة حاکمیتِ محدود به سطح«دولت» و حاکمیتِ «فراتر از سطح دولت» است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - جامعۀ سیاسی مطلوب در اندیشۀ «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»
محمدعلي توانا محمود علیپوربه نظر می رسد هر اندیشۀ سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعۀ سیاسی مطلوب است. این جامعۀ سیاسی می تواند همانند مدینۀ فاضلۀ «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعۀ آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی دربارۀ جامعۀ سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های أکثربه نظر می رسد هر اندیشۀ سیاسی در درون خود حاوی گونه ای جامعۀ سیاسی مطلوب است. این جامعۀ سیاسی می تواند همانند مدینۀ فاضلۀ «فارابی» آشکار باشد یا همانند جامعۀ آرمانی «سهروردی»، نهان. نظریه پردازی دربارۀ جامعۀ سیاسی مطلوب، حاصل بحران سیاسی و اجتماعی است. یکی از دوره های پرتلاطم در تاریخ ایران زمین، عصر قاجار است که با بحران های مختلف، از جمله قدرت مطلقه و استعمار مواجه است. این بحران ها، متفکران بسیاری را به تأمل واداشته است و هر کدام به فراخور خود پاسخی بدان ارائه داده اند. «شیخ محمد اسماعیل محلاتی»، یکی از این متفکران است که اندیشۀ سیاسی وی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به نظر می رسد پاسخ محلاتی بدین بحران ها و جامعۀ مطلوب سیاسی وی، تا حدودی متفاوت از هم عصرانش است. بر این اساس مقالۀ حاضر با این پرسشها روبه روست: پاسخ خاص محلاتی به بحران های عصر مشروطیت چیست؟ جامعۀ مطلوب سیاسی وی چگونه جامعه ای است؟ این جامعه،چه ویژگی هایی دارد؟ و نهایتاً اینکه چه نسبتی می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی در این جامعه مطلوب برقرار کرد؟ به عنوان فرضیه می توان گفت جامعۀ سیاسی مطلوب محلاتی، گونه ای نظام مردم سالارانۀ دینی است که حول محور مفاهیمی همچون عدالت، عقلانیت، منفعت (مصلحت) عمومی، قانون، آزادی (حریت)، برابری (مساوات)، تساهل و مشارکت عمومی بنا می شود. البته معنای این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی را می بایست در بستر ذهنی، زبانی و فرهنگی همان عصر جست وجو کرد و با تفاسیر رایج مدرن در دنیای مغرب زمین تاحدودی متفاوت است. به بیان ساده، این مفاهیم در اندیشۀ سیاسی محلاتی به شدت صبغۀ دینی و بومی می یابد. همچنین به نظر می رسد که می توان میان عدالت و منفعت (مصلحت) عمومی نسبت این همانی برقرار کرد. این مقاله با بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و چهارچوب نظری «منطق درونی»، به بازخوانی اندیشۀ سیاسی محلاتی می پردازد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان
حیدر شهریاریانقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسار أکثرانقلاب اسلامی که گفتمان جدیدی را در عرصۀ سیاسی-اجتماعی ایران ایجاد کرده، حامل گفتمان جدیدی نیز در سیاست خارجی بود که مفاهیمی همچون استکبارستیزی، جهاد، حکومت مستضعفین و... را در برداشت. اما چند صباحی از آغاز این مهم نگذشته بود که با جنگی ویرانگر و با تحمیل آسیب ها و خسارات فراوان اقتصادی و اجتماعی از سوی رژیم بعثی عراق مواجه گشت که تحلیل، تبیین و تفسیر این مهم از منظر نظریه ها و رهیافت های گوناگون می تواند زوایای مختلف رخداد آن را نشان دهد. در این راستا سؤال مطرحشده در نوشتار حاضر آن است که عوامل وقوع جنگ ایران و عراق از منظر تحلیل گفتمان چیست؟ فرضیۀ پیش روی بدین صورت است که فضا و بستر تخاصم و تقابل میان گفتمان اسلام گرایی در سیاست خارجی ایران و گفتمان ژئوپلتیک در سیاست خارجی عراق از یکسوی و نیز تصور و تفسّر حاکمان عراق از گفتمان اسلام گرایی و شرایط زیست آن از سوی دیگر، موجب وقوع چنین رخدادی شد. یافته های مقاله که در چارچوب روش اسنادی و کتابخانه ای صورت گرفته، نشان می دهد که ضدیت، خصومت و غیریت سازی گفتمان ژئوپلتیک عراق (با دال-های مقابله با صدور انقلاب، پان عربیسم و امنیت) نسبت به گفتمان اسلام گرایی ارزش محور انقلاب اسلامی (با دال های صدور انقلاب، مبارزه با استکبار و منافع ملی) به وضوح قابل مشاهده بوده و نیز آنکه آنچه عراق را به آغازگر جنگ مبدل ساخت، تصور مقامات آن کشور از شرایط بی ثبات سیاسی ایران در آن زمان و تضاد گفتمان مقابل با گفتمان خود بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - الگوی مفهومی واقع نگری در اندیشه و رفتار سیاسی امام علی (ع)
عباسعلی رهبر محمود شریعتیرابطه دین و سیاست در اندیشه امام علی(ع) رکن وجودشناسانه و قوام بخش در مناسبات جامعه و حکومت بوده است. اما این چارچوب در تقارن با الگوی واقع نگری در دستگاه فکری امام، به عنوان مفهومی، اثربخش در ایجاد مشروعیت، مشارکت و پیش برندگی در نظام سیاسی قابل طرح، فهم و نشانه گذاری أکثررابطه دین و سیاست در اندیشه امام علی(ع) رکن وجودشناسانه و قوام بخش در مناسبات جامعه و حکومت بوده است. اما این چارچوب در تقارن با الگوی واقع نگری در دستگاه فکری امام، به عنوان مفهومی، اثربخش در ایجاد مشروعیت، مشارکت و پیش برندگی در نظام سیاسی قابل طرح، فهم و نشانه گذاری است. در پرتو این چارچوب، فرایند مفهوم سازی واقع نگری با تکیه بر عقلانیت در دو سطح اندیشه با تأکید بر مفاهیمی چون کرامت انسان، حق انتخاب آدمیان، اجرای عدالت و ضرورت حکومت؛ و در سطح رفتار با تأکید بر کنش سیاسی امام در تعیین خلیفه، پذیرش حکمیت و همزیستی با ادیان، صورتبندی خواهد شد. این نوشتار کوشش خواهد نمود با به کارگیری نظریه تفسیری اسکینر، به دو هدف مهم دست یابد: از سویی مفهوم واقع نگری در اندیشه و رفتار امام علی(ع) قابل فهم گردد و از سوی دیگر، اثربخشی واقع نگری در توازن بخشی و انسجام آفرینی نیروهای اجتماعی مورد سنجش قرار گیرد. بدیهی است دستیابی به این اهداف، مستلزم پیاده سازی گستره ای از مفاهیم و موضوعات خواهد بود. در نتیجه، برای فهمیدن چارچوب بحث طرح چند مسأله حائز اهمیت است. 1) پیوست واقع نگری به عقلانیت 2) نسبت سنجی واقع نگری با آرمانخواهی 3) مفهوم سازی واقع نگری 4) موقعیت سنجی شرایط محیطی و زمینه های اجتماعی جامعه هدف. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - جايگاه نبي در مدينه سينوي
محمد اکوان فاطمه محمدابنسينا بعنوان فيلسوف الهي، بحث از سياسيات را در خلال مباحث الهيات آورده و بظاهر در دستگاه فکري خود، اثر مستقل سياسي ننگاشته و آن را يکسره در حكمت عملي داخل نموده است. وي مصداق «حاکم افضل» را نبي و قوانين (نواميس) را وحي و سنت دانسته است و از آنجا که قبل از وي، فارابي أکثرابنسينا بعنوان فيلسوف الهي، بحث از سياسيات را در خلال مباحث الهيات آورده و بظاهر در دستگاه فکري خود، اثر مستقل سياسي ننگاشته و آن را يکسره در حكمت عملي داخل نموده است. وي مصداق «حاکم افضل» را نبي و قوانين (نواميس) را وحي و سنت دانسته است و از آنجا که قبل از وي، فارابي در «سياست مدينه» بنايي کامل نهاده، نيازي به ارائه توضيح بيشتر در زمينههاي تأسيس شده نميبيند و باجمال به آن پرداخته و وارد جزئيات نگرديده است، اما در بخش مربوط به چگونگي انتصاب يا انتخاب حاکم و نيز تدوين قوانين (نواميس الهي) براي مدينه فاضله بتفصيل سخن گفته است. در واقع آن سياست نبويي را که فارابي پي افکنده بود، ابنسينا تکميل نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - نقش مرتبة مثالي نفس در برقراري ارتباط ميان نفس و بدن در انديشة صدرالمتألهين
محمد ميريصدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا ب أکثرصدرالمتألهين، بر خلاف حكماي پيش از خود، فاصلة ميان نفس ناطقه عقلي و بدن جسماني را بيشتر از آن ميداند كه با روح بخاري بتنهايي پر شود. او علاوه بر روح بخاري، وجود مرتبة مثالي را نيز بعنوان حلقة واسط ميان مرتبة عقلي و مرتبة جسماني انسان ضروري ميشمارد. نگاه تشكيكي ملاصدرا به وجود واحد انساني او را بر آن داشت تا اولاً انسان را داراي سه مرتبة عالي (مرتبة عقلي) سافل (مرتبة مادي) و متوسط (مرتبة مثالي) معرفي كرده و ثانياً مرتبة مثالي و خيالي انسان را حلقة وصل و ماية ارتباط ميان دو مرتبة بالا و پايين بداند. او در تبيين جايگاه مرتبة مثالي در وجود انساني، از قاعدة «تطابق عالم كبير و عالم صغير» نيز بهره برده و دو مرتبة عقلي و مثالي در عالم صغير انساني را نظير عرش و كرسي در عالم كبير دانسته است. صدرالمتألهين طبق اذعان خود وي در مبحث مرتبة مثالي انسان، بشدت متأثر از عارفان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - تحليل مقايسهيي ديدگاه فارابي و ابنعربي دربارة جايگاه اخلاق و عرفان در جامعة آرماني
فرشته ندري ابيانهدر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است أکثردر اين مقاله با بررسي هويت اخلاقي– عرفاني مدينه» فاضله از ديدگاه فارابي (بعنوان مؤسس فلسفة اسلامي) و ابنعربي (بعنوان پدر عرفان اسلامي)، سيماي سه ركن اصلي اين مدينه يعني رياست، فصل مميزه و هدف از تشكيل آن با تأكيد بر مفاهيم پايهيي كمال، عدالت و سعادت تام ترسيم شده است و ثابت ميشود اين مفاهيم در متعاليترين وجه ممكن در مدينه» مهدوي تحقق مييابد. تأكيد بر جايگاه عقل و معرفت در اينباره و همچنين بيان مصاديق مدن غير فاضله از ديدگاه ايندو انديشمند، از ديگر مسائل مطرح شده در اين پژوهش است. تحليل مقايسهيي آراء فارابي و ابنعربي نشان ميدهد كه عليرغم اشتراك ديدگاه درباره» اركان اصلي مدينه» فاضله، زيرساختهاي انديشه و آراء فلسفي و عرفاني آنها در اينباره مختلف و متفاوت است. از جمله» اين تفاوتها ميتوان به مواردي چون جايگاه طرح مسئله» مدينه» فاضله، مباني شكلگيري اين ايده، زبان و ادبيات ارائه» آن، تعيين مصداق و بيان سطح تعالي آن و نحوه» اعتقاد به لزوم تحقق عيني مدينه» فاضله اشاره كرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسي تطبيقي مباني فلسفي ابنسينا و ملاصدرا در ارتباط با تكامل برزخي بر اساس متون ديني
سید صدرالدین طاهری امينه احمديدر منابع ديني بنا بر منطق وحي، تكامل و ترقي نفس در عالم برزخ مطلبي قطعي و ترديد ناپذير است. اما كيفيت تكامل برزخي و تعارضات احتمالي آن با برخي مباني و قواعد فلسفي، از جمله مسبوقيت هرگونه تكامل به استعداد و حركت و اختصاص استعداد و حركت به ماده، ايجاب ميكند تكامل برزخي تن أکثردر منابع ديني بنا بر منطق وحي، تكامل و ترقي نفس در عالم برزخ مطلبي قطعي و ترديد ناپذير است. اما كيفيت تكامل برزخي و تعارضات احتمالي آن با برخي مباني و قواعد فلسفي، از جمله مسبوقيت هرگونه تكامل به استعداد و حركت و اختصاص استعداد و حركت به ماده، ايجاب ميكند تكامل برزخي تنها از راه شرع ميسر باشد و فيلسوف نتواند امكان تكامل برزخي نفوس را بر اساس مباني عقلي اثبات كند. در ايـن نـوشتـار ابتـدا شواهد نقلي تكـامل برزخـي بـر اساس متون ديني بررسي ميشود و سپس اين امكان با توجه به مباني دو فيلسوف بزرگ اسلامي ـابن سينا و ملاصدرا ـ مورد بررسي و تحقيق قرار ميگيرد و ضمن مقايسه ميان اين دو فيلسوف بزرگ، به اثبات ميرسد كه بر اساس مباني هردوي ايشان در باب حركت، تكامل برزخي غيرممكن است، اما طبق نظر ملاصدرا در مورد تجرد مثالي نفس و اعتقاد وي به بدن مثالي اخروي، زمينة مناسبتري براي تكامل نفس بعد از مرگ تن فراهم ميباشد ولي در حد كفايت نيست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - تبيين تفاوتهاي جسم عنصري و جسم مثالي از ديدگاه صدرالمتألهين (بررسي انتقادي)
حسین کریمیيكي از تقسيماتي كه در منابع و آثار فلسفي دربارة حقيقت جسم بيان شده، تقسيم آن به جسم مثالي و جسم عنصري است. در اصلِ وجود اين تقسيم ميان حكماي متأخر اختلافنظري نيست اما تفاوتهايي براي جسم عنصري و مثالي ذكر كردهاند كه برخي از اين تفاوتها، مبتني بر همان مباني اخذشده در بح أکثريكي از تقسيماتي كه در منابع و آثار فلسفي دربارة حقيقت جسم بيان شده، تقسيم آن به جسم مثالي و جسم عنصري است. در اصلِ وجود اين تقسيم ميان حكماي متأخر اختلافنظري نيست اما تفاوتهايي براي جسم عنصري و مثالي ذكر كردهاند كه برخي از اين تفاوتها، مبتني بر همان مباني اخذشده در بحث مجرد و مادي است. حكما در تبيين مجرد و مادي، همه به يك شكل عمل نكرده و هر يك تعريفي متفاوت ارائه دادهاند. يكي از مسائلي كه در بحث تفاوتهاي جسم عنصري و مثالي حائز اهميت است، مسئلة وجود قوه است. علاوه بر اين، تفاوتهاي ديگري نيز ميان جسم مثالي و جسم عنصري بيان شده كه نميتوان آنها را تماماً مبتني بر بحث مجرد و مادي دانست. صدرالمتألهين در آثار خود مفصلاً به بررسي اين مسئلة فلسفي پرداخته و پانزده تفاوت را براي اين دو حقيقت بيان كرده است. بررسي اين تفاوتها، فهم بهتري از حقيقت جسم عنصري و جسم مثالي را براي ما در پيخواهد داشت. پژوهش حاضر نشان ميدهد كه برخي از اين تفاوتها صحيح، برخي نادرست و برخي ديگر نيز داراي تفصيل هستند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - ارائه روش تلفيقي ارزيابي سريع با تحليل پوششي داده¬ها جهت ارزيابي عملکرد شهرداريها (مورد مطالعه: در شهرداری اصفهان )
روزبه قوسی علي نداف پورمیزان پاسخگویی اثربخش و بهبود کارآمد فعالیت های متنوع شهرداری، نیازمند ارزیابی است. از طرفی با توجه به کمبود منابع و امکانات در سازمانها و بالاخص در شهرداریها، استفاده مناسب و بهرهور از این منابع اهمیت بالایی پیدا میکند و بدین منظور مدیران جهت بررسی وضعیت واحدهاي سا أکثرمیزان پاسخگویی اثربخش و بهبود کارآمد فعالیت های متنوع شهرداری، نیازمند ارزیابی است. از طرفی با توجه به کمبود منابع و امکانات در سازمانها و بالاخص در شهرداریها، استفاده مناسب و بهرهور از این منابع اهمیت بالایی پیدا میکند و بدین منظور مدیران جهت بررسی وضعیت واحدهاي سازماني بایستی بتوانند به ارزیابی دورهای آن بپردازند. لذا محقق در این پژوهش به ارایه روش تلفیقی ارزیابی عملکرد با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و ارزیابی سریع پرداخته است. بدين منظور در ابتدا با استفاده از نظرخواهي از خبرگان، به تعيين شاخص هاي ارزيابي سریع در شهرداري ها پرداخته و در ادامه با استفاده از مدل هاي تحليل پوششي داده ها به ارزيابي عملکرد آن-ها پرداخته شد، سپس با تحلیل حساسیت بر روی ورودی های مدل تحلیل پوششی داده ها ، به اولویت بندی شاخص های ارزیابی سریع و در انتها با استفاده از روش شباهت به گزینه ایده آل اولویتبندی مناطق شهرداری انجام گردید. در پایان براي بررسي قابليت اجرايي روش پيشنهادي در اين پژوهش، شهرداري اصفهان به عنوان مطالعه موردي انتخاب شد. پس از انجام مراحل فوق، در ارزیابی عملکرد مناطق شهرداری اصفهان با تحلیل پوششی داده ها به روش بی سی سی ورودی محور، تعداد مناطق کارا، شش منطقهي 4، 5، 8، 13، 14 و 15 و در روش حل مسأله به روش ترکیبی با بازده به مقیاس متغیر تعداد مناطق کارا، چهار منطقه شامل 4، 5، 8، 13، 14 و 15 تعیین گردید و پس از تحلیل حساسیت در متغیرهای ورودی در روش بی سی سی، تاثیر متغیر مدیریت پیچیدگی و تنوع روشها و بهبود مستمر و در روش اس بی ام نیز متغیر مدیریت اثر بخش بیشتر از سایر موارد بوده است. نتایج حاصل از اولویت بندی واحدهای سازمانی با رویکرد ارزیابی سریع به روش شباهت به گزینه ایدهآل نیز نشان داد که منطقه 11 رتبه اول را بدست آورد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بهينهسازي تبادل دانش در خوشه صنعتي به روش برنامهريزي آرماني مطالعه موردي خوشه صنعتي خوراک دام گلستان
حمیدرضا دزفولیان پروانه سموئیدانش به عنوان يک منبع استراتژيک در سازمانها، عامل اصلي و موثري در ايجاد و تداوم مزيت رقابتي در آنهاست. در خوشههاي صنعتي که شامل مجموعهاي از سازمانها با زمينه فعاليت مشابه است، بين اعضا فعاليتهاي مشترکي به منظور صرفهجويي در منابع و تقويت توان رقابتيشان انجام ميشود أکثردانش به عنوان يک منبع استراتژيک در سازمانها، عامل اصلي و موثري در ايجاد و تداوم مزيت رقابتي در آنهاست. در خوشههاي صنعتي که شامل مجموعهاي از سازمانها با زمينه فعاليت مشابه است، بين اعضا فعاليتهاي مشترکي به منظور صرفهجويي در منابع و تقويت توان رقابتيشان انجام ميشود. يکي از اين فعاليتهاي مشترک تبادل دانش بين اعضاست که باعث کاهش هزينه کسب دانش، افزايش همکاري بين شرکتها، توانايي نوآوري و تقويت توان رقابتي آنها ميشود. در اين مقاله يک مدل برنامهريزي آرماني براي فرآيند تبادل دانش در خوشههاي صنعتي ارائه شده است که بر اساس دادههاي خوشه صنعتي خوراک دام، طيور و آبزيان گلستان پيادهسازي و نتايج حاصل از آن مورد تحليل قرار گرفته است. رسيدن به درجه ايدهآل دانش در خوشه و ميزان بودجه تعيين شده به عنوان دو آرمان مدل در نظر گرفته شدهاند. در اين مدل براي فرآيند تبادل دانش دو شيوه حضوري و غيرحضوري در نظر گرفته شده که به لحاظ هزينه و طول دوره انتقال تفاوتهاي قابل ملاحظهاي دارند. تحليل پارامترهاي مدل و بررسي نتايج حاصل نشان ميدهد، استفاده از دو شيوه حضوري و غيرحضوري براي تبادل دانش اين امکان را براي شرکتها فراهم مي کند که با توجه به شرايط کاري و منابع دردسترس خود به شکلي منعطف بتوانند، ميزان مشارکت خود را در فرآيند تبادل دانش بهبود بخشند. همچنين به مديران خوشه درک بهتري ميدهد تا قادر باشند با توجه به منابع موجود و اهداف تدوين شده، تصميمگيري و برنامهريزي بهتري براي دستيابي به بازدهي بيشتر از فرايند تبادل دانش داشته باشند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - ارزيابی انتقادی نظرية ذهنمندی حیوان از نگاه دکارت، بر اساس فلسفة صدرایی
آرمین منصوری حبیب الله دانش شهرکی زهرا خزاعیحیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتق أکثرحیات نفسانی مجرد براي حیوانات و برخورداری آنها از توانمندیهای ذهنی، همواره محل تردید و اختلاف ميان فلاسفه بوده است. وجود برخی شباهتها میان حیوان و انسان، در عین تمام تفاوتهایی که با هم دارند، ارائة تبیینی دقیق از نحوة حیات حیوانی را دشوار كرده است. دکارت با توجه به اعتقاد به دو جوهر جسمانی و عقلی مجرد برای انسان، با تمسک به سه دلیل: «عدم توانایی کاربست زبان در حیوان»، «نفی خلاقیت»، و «نفی آگاهی از حیوان»، وجود اندیشه و تعقل در حیوان را نفی کرده و فقط حیات جسمانی را برای آن ميپذيرد و در نتیجه حیوان را ماشینی پیچیده میداند که فاقد حیات ذهنی است. این نظریة دکارت به «نظریة ماشینی حیوان» موسوم است. اما ملاصدرا با قائل شدن به سه مرتبة مادی، مثالی و عقلی برای عالم، موجودات را متناسب با آن مراتب تحلیل میکند. بر همین اساس، او برای نفوس حیوانی، تجرد مثالی قائل بوده و ذهنمندی در مرتبة حیوانی را بر مبناي آن تبیین مینمايد. نظریة ماشینی دکارت و ادلة سهگانة آن، براساس مرتبة تجرد مثالیيي که ملاصدرا برای نفوس حیوانی اثبات میکند، رد میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - مقایسة حالات عاطفی آرمانی و واقعی در افراد وابسته به مواد افیونی و غیر معتادان و رابطه آنها با ویژگی های شخصیت
سید سعید پورنقاش تهرانیچكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسی حالات عاطفیِ واقعی و آرمانی در دو گروه وابسته به مواد افیونی و غیرمعتاد و نیز رابطه آنها با ویژگی های شخصیتی در دو گروه مذکور انجام شد. پژوهش از نوع پس رویدادی است و جامعه آماری آن متشکل است از کلیه افراد وابسته به مواد افیونی که در سال 13 أکثرچكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسی حالات عاطفیِ واقعی و آرمانی در دو گروه وابسته به مواد افیونی و غیرمعتاد و نیز رابطه آنها با ویژگی های شخصیتی در دو گروه مذکور انجام شد. پژوهش از نوع پس رویدادی است و جامعه آماری آن متشکل است از کلیه افراد وابسته به مواد افیونی که در سال 1391 به مراکز خودمعرف ترک و بازتوانی اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونة پژوهش از 30 نفر از این معتادان به مواد افیونی تشکیل میشود. گروه غیرمعتادان نیز 30 نفر هستند که پس از آنکه با گروه معتاد بهلحاظ سن، همتاسازی گردیدند، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گـروه به شاخص ارزیابی عاطفه (AVI) و پرسشنامه سرشت و منش (TCI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین این دو گروه در تمامی خردهمقیاس-های AVI آرمانی، به جز خردهمقیاس HA، و نیز خردهمقیاس های P، LA، و N در پرسشنامه AVI واقعی، و همچنین در خردهمقیاس های NS ،RD و SD از پرسشنامه شخصیت TCI تفاوت معناداری در سطح اطمینان 0/95 وجود دارد. همچنین، در غیرمعتادان، بین تمامی خردهمقیاس های مشابه AVI واقعی و آرمانی همبستگی معناداری وجود دارد. به جز بین دو خردهمقیاس LAN و HAN. بین هیچکدام از خردهمقیاس های مشـابه در گـروه معتادان همبستگی معناداری دیده نمی شود. به این ترتیب، بین افراد وابسته به مواد افیونی و افراد غیر معتاد از نظر حالات عاطفی واقعی، آرمانی و برخی ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - حركت جوهري نفس و پيامدهاي آن در نفسشناسي صدرايي
روحالله سوری حامد کمیجانینفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را با أکثرنفس در بستر وجود سيال خود بترتيب داراي مراحل عنصري، طبيعي، معدني، نباتي، حيواني (تجرد مثالي) و نطقي (تجرد عقلاني) ميگردد؛ از اينرو تعلق نفس به بدن بخشي از هويت اوست و در نتيجه، نفس جوهري مادي ـ مجرد است. صدرالمتألهين با توجه به سيلان وجودي نفس، ويژگيهاي گوناگون آن را بازخواني كرده است. بر اين مبنا، قواي نفس مراتبي از حقيقت ممتد نفسند كه در پي يكديگر شكوفا ميشوند. همچنين مرگ طبيعي نتيجة اشتداد وجودي نفس و برداشتن علاقه او از بدن عنصري است. نفس در مراحلي از اين سيلان وجودي به تجرد دست مييابد و بنابرين بقايش پس از مرگ ضروري ميشود. از آنجا كه اشتداد و در نتيجه دستيابي به تجرد، ذاتي نفس است، تناسخ و بازگشت دوباره او به بدنِ عنصري نارواست. از اينرو نفس پس از مرگ، با بدن مثالييي كه بر پاية ملكات اخلاقيش انشاء ميكند، زندگي برزخي خود را آغاز كرده و صورت طبيعييي كه در مادة بدن عنصري انشاء ميكند، راه تكامل برزخي را براي او باز ميگذارد. يكي از مهمترين پيامدهاي حركت جوهري نفس، راهيابي آن به عوالم ربوبي و فناي در توحيد افعالي، صفاتي و ذاتي است. جالب آنكه بر پاية حركت جوهري، اين دستاورد مهم حتي هنگام تعلق نفس به بدن عنصري نيز رواست و الزاماً محدود به رخداد مرگ طبيعي نيست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
17 - تفسیر ماده540 قانون مدنی با تاکید بر اصل حسننیت (بررسی تطبیقی در حقوق کشورهای اسلامی، فقه امامیه و حقوق ایران)
فرشید خسروی محمد کهنیعقد مزارعه از جمله عقود مستمر و موقت است، لذا براي صحت آن لازم است مدت آن معين شود، گاهي با وجود تعيين مدت ممكن است در نتيجه رخ دادن قوه قاهره در مدت تعيين شده زرع نرسد و قابل برداشت نشود، در خصوص اين حالت مقنن در ماده ٥٤٠ هرگاه عقد مزارعه منقضي شود و اتفاقا زرع نرسي أکثرعقد مزارعه از جمله عقود مستمر و موقت است، لذا براي صحت آن لازم است مدت آن معين شود، گاهي با وجود تعيين مدت ممكن است در نتيجه رخ دادن قوه قاهره در مدت تعيين شده زرع نرسد و قابل برداشت نشود، در خصوص اين حالت مقنن در ماده ٥٤٠ هرگاه عقد مزارعه منقضي شود و اتفاقا زرع نرسيده باشد مزارع »: قانون مدني بيان ميدارد در خصوص حكم .« حق دارد كه زراعت را ازاله كند يا آن را با اخذ اجرت المثل ابقاء كند اين ماده اختلاف نظر زيادي در بين فقها و حقوقدانان وجود دارد. در پژوهش حاضر سعي شده است ضمن بررسي و نقد نظريات مطرح شده در اين مورد، تفسيري بر مبناي اصل حسن نيت ارايه شود. همچنين راه حل حقوقي كشورهاي ديگر نظير مصر و قطر بطور اجمالي مورد بررسي قرار گرفته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
18 - تأثیر خودپنداره گردشگران بر رضایت از سفر و تمایل به توصیه مقصد گردشگری (مورد مطالعه: سد چالیدره مشهد)
زهرا نیکخواهخودپنداره فردی به توضیح و پیشبینی واقعیتهای مختلف رفتارهای مصرف کننده کمک میکند. پژوهش حاضر درصدد بوده است تا تأثیر خودپنداره گردشگران مراجعه کننده به سد چالیدره مشهد را بر تمایل آن ها به توصیۀ مقصد گردشگری به دیگران با وساطت متغیرهای رضایت از سفر و تجربۀ سفر مورد آز أکثرخودپنداره فردی به توضیح و پیشبینی واقعیتهای مختلف رفتارهای مصرف کننده کمک میکند. پژوهش حاضر درصدد بوده است تا تأثیر خودپنداره گردشگران مراجعه کننده به سد چالیدره مشهد را بر تمایل آن ها به توصیۀ مقصد گردشگری به دیگران با وساطت متغیرهای رضایت از سفر و تجربۀ سفر مورد آزمون قرار دهد. جامعۀ آماری پژوهش حاضر، تمامی گردشگران مراجعه کننده به سد چالیدره مشهد و نمونۀ آماری، 308 نفر از گردشگرانی هستند که به شیوۀ نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با بهره گیری از پرسش نامه جمع آوری گردیده و مدل مفهومی و فرضیه های تحقیق با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار lisrel مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که تجربۀ ادارک شده از سفر تسهیل گر رابطه میان خودپندارۀ ایده آل و رضایت از سفر گردشگران بوده و همین طور رضایت از سفر تسهیل گر رابطه میان تجربۀ ادراک شده از سفر و تمایل به توصیۀ مقصد گردشگری است. در نهایت نتایج این پژوهش می تواند موجب بهبود ادراک مدیران از رفتارهای گردشگران و زمینه ای برای سیاست گذاری در حوزۀ بازاریابی گردشگری باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
19 - تخمین تقاضای گردشگری سلامت از کشورهای خاورمیانه
حمید آسایش مهدی کمالی هادی رحمانی فضلیگردشگری سلامت متشکل از دو نوع گردشگری درمانی (پزشکی) و تندرستی (پیشگیری) به دلیل ظرفیت بیش از سه برابری در کسب درآمد ارزی نسبت به گردشگری عادی خارجی و تواناییهای بالقوه ایران در حوزه درمانی (وجود پزشک و امکانات فراوان پزشکی و درمانی) و نیز وجود منابع طبيعي مناسب در أکثرگردشگری سلامت متشکل از دو نوع گردشگری درمانی (پزشکی) و تندرستی (پیشگیری) به دلیل ظرفیت بیش از سه برابری در کسب درآمد ارزی نسبت به گردشگری عادی خارجی و تواناییهای بالقوه ایران در حوزه درمانی (وجود پزشک و امکانات فراوان پزشکی و درمانی) و نیز وجود منابع طبيعي مناسب در حوزه تندرستی (مانند چشمههای آب گرم و گنبدهای نمکی، دریاچههای آب شور و امکانات لجن درمانی)، دارای اهمیت فراوان است، لکن سهم ایران از بازار گردشگری سلامت، به رغم ظرفیتهای بالا، ناچیز است. بنابراین سنجش حساسیت تقاضای گردشگری سلامت از خاورمیانه نسبت به عوامل مؤثر جهت افزایش سهم ایران از گردشگری سلامت خارجی ضرورت مینماید. لذا سؤالهای اساسی تحقیق این است که عوامل مؤثر بر تقاضای گردشگری سلامت کدامند و حساسیت (کشش) این تقاضا نسبت به آنها چگونه است؟ به همین سبب در این تحقیق با استفاده از تقاضای تقریبا ایدهآل (ایدز) با کمک سیستم معادلات همزمان تابع تقاضای گردشگری سلامت (درمانی و تندرستی) تخمین زده میشود. بدین منظور با استفاده از پرسشنامه، نظر ۱۸۲ گردشگر از کشورهای حوزه خلیج فارس در گردشگری سلامت اخذ و حساسیت تقاضای گردشگری سلامت به عوامل مؤثر تخمین زده شده است. براساس نتایج حاصل از تخمین ایدز، کشش قیمتی تقاضای گردشگری سلامت، بزرگتر از یک بوده، در حالی که کشش قیمتی سایر کالاها و خدمات اقامتی کمتر از یک میباشد. همچنین طبق نتایج حساسیت تقاضای گردشگران سلامت، به متغیرهای معنادار مانند میزان درآمد گردشگر، مدت زمان ویزا، قیمت، مخارج، تغییرات نرخ ارز، نرخ تورم در ایران میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
20 - نقش گرایشهای اعتقادی خواجه نصیرالدین طوسی در اقبال و ادبار وی نسبت به اسماعیلیان
سیدمحسن حسینی عینالله خادمی حوریه شجاعی باغینی محمد وحید صمیمیدر اقبال و ادبار خواجه نصیر نسبت به فرقة اسماعیلیه، مجموعهيی از عوامل دخیل بوده است. این مقاله به آشکارسازی نقش گرایشهای اعتقادی وی در تعامل با این فرقة مذهبی پرداخته است. دانشاندوزي خواجه نصیرالدین طوسی در فضای انديشة شیعه دوازده امامی بوده اما در جوانی از باورهای ت أکثردر اقبال و ادبار خواجه نصیر نسبت به فرقة اسماعیلیه، مجموعهيی از عوامل دخیل بوده است. این مقاله به آشکارسازی نقش گرایشهای اعتقادی وی در تعامل با این فرقة مذهبی پرداخته است. دانشاندوزي خواجه نصیرالدین طوسی در فضای انديشة شیعه دوازده امامی بوده اما در جوانی از باورهای تقلیدی موجود و جمود بر ظواهر شریعت رویگردان بود. همین موضوع سبب شد به بعضی آموزههای اسماعیلیان همانند توجه به باطن متون مذهبی، گرایش پیدا کند و در پي دعوتی که از وی بعمل آمد، به این فرقه بپیوندد. البته اوضاع نابسامان موجود در جغرافیای سیاسیـمذهبی شرق جهان اسلام نیز انتخابهای خواجه را محدود کرده بود. اما بر اساس بعضی گزارشهای تاریخی از زمان اقامت او در میان اسماعیلیان، و نيز بعضی آثار مکتوب وی که بر وفق عقاید اسماعیلیان نگاشته شده، میتوان گفت خواجه پس از پیوستن به این فرقه، با آنها دچار اختلاف عقیدتی شده است. عکسالعمل او پس از جداییش از اسماعیلیان، که آنها را در کتب کلامیش ملحد و خارج از اسلام معرفی کرد، اين اختلاف را تأیید ميكند. در واقع، خواجه نصیر بر اساس گرایش اعتقادیش در جوانی به این فرقه پیوست و پس از آن، بدليل اختلاف اعتقادی از آنها جدا شد و با نگارش آثار کلامی، تضاد عقیدتیش با این گروه را آشکار نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
21 - تحلیلی از معراج پیامبر گرامی اسلام (ص) بر اساس مبانی فلسفی ابنسینا و ملاصدرا
مریم صمدیه عبدالرزاق حسامي فراز نظر ابنسینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراهشدگان از صراط مستقیم هستند. ابنسینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگ أکثراز نظر ابنسینا و ملاصدرا، معراج پیامبر(ص) واقعیت داشته و انکارکنندگان آن در زمرۀ کافران و گمراهشدگان از صراط مستقیم هستند. ابنسینا معتقد است معراج پیامبر(ص) جسمانی نبوده، چراکه جسم در یک لحظه نمیتواند مسافت بسیار زیاد را طی کند، بلکه عقلی و روحانی بوده است. ببیان دیگر، چون مسیر عروج پیامبر(ص) عوالم مجرده بوده است، نمیتوان این سیر را سیری جسمانی دانست. اما ملاصدرا با صراحت از جسمانی بودن کیفیت حضور پیامبر در معراج سخن میگوید. او قائل به جسمانی بودن حضور پیامبر در سیر آسمانی و همچنین جسمانی بودن اموری است که برای ایشان در شب معراج رخ داده است؛ البته جسمانی بودن آنها متناسب با عوالمی است که حضرت در آنها سیر کرده اند. ملاصدرا برای انسان قائل به سه نوع جسم است: عقلی، مثالی و عنصری. او سیر زمینی را از سنخ جسم عنصری و سیر آسمانی را از سنخ جسم مثالی و همچنین جسم عقلی میداند و معتقد است حضرت، متناسب با عوالمی که سیر میکردند، لباس جسمانیت به تن مینمودند. در این مقاله، مسئلۀ کیفیت حضور پیامبر در شب معراج و امور اخروییی که برای ایشان در آن شب اتفاق افتاد، با روش توصیفیـتحلیلی و بر اساس دیدگاه ابنسینا و ملاصدرا بررسی و تحلیل میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
22 - آثار تجرد مثالی در فلسفه اسلامی
شهاب الدین وحیدی مهرجردی احسان کردی اردکانی وحید گرامییکی از مسائل مهم فلسفۀ اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغههای اصلی فلاسفۀ اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفۀ اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عق أکثریکی از مسائل مهم فلسفۀ اسلامی، بررسی ابعاد و جوانب گوناگون تجرد از دیدگاه فلاسفه است؛ و ازجمله مهمترین مسائل در بحث تجرد، پذیرش یا عدم پذیرش تجرد مثالی است که یکی از دغدغههای اصلی فلاسفۀ اسلامی در طول تاریخ بوده است. در میان فلاسفۀ اسلامی، حکمای مشاء، ضمن پذیرش عالم عقول و تجرد عقلی، منکر عالم مثال و تجرد مثالی بودند و قوۀ خیال را نیز مادی میدانستند، اما سهروردی و ملاصدرا، با توجه به مبانی فلسفی خود، به اثبات عالم مثال پرداختند؛ سهروردی قائل به عالم مثال منفصل بود، اما ملاصدرا علاوه بر عالم مثال منفصل، به عالم مثال متصل و تجرد قوۀ خیال نیز معتقد بود. مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر، بررسی آثار تجرد مثالی در فلسفۀ اسلامی و نقش آن در حل معضلات فلسفی است. در این مقاله، یازده اثری که قول به تجرد مثالی در زمینه¬های گوناگونی فلسفی، در پی دارد، مورد بررسی قرار گرفته که عبارتند از: حشر نفوس ناقص و متوسط، عدم نیاز به بحث افلاک و پذیرش تناسخ در بحث معاد، اثبات معاد جسمانی، تفسیر صحیح و معقول از عجبالذنب، تجرد نفوس حیوانات و حشر آنها، بقای ادراکات جزئی پس از مرگ، حلقۀ اتصال عالم عقول و عالم ماده، تفسیر دقیق از خواب و رؤیا و مکاشفات و معراج پیامبر(ص)، تفسیر صحیح از احوال قبر و برزخ و قیامت، تفسیر حقیقت جن در حکمت اشراق، قیام صدوری صورتها برای نفس. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
23 - مقایسه و تحلیل جهانبینی شاعران مشروطه بر مبنای طبقۀ اجتماعی آنها
فهیمه اسدیاجتماع در پیدایش اثر هنری و ادبی صاحب نقش است؛ بررسیهای جامعهشناسانۀ ادبیات، روشهای گوناگون دارد. لوسین گلدمن، صاحب نظریۀ ساختارگرایی تکوینی، معتقد است که طبقۀ اجتماعی آفرینندۀ اثر، بر جهانبینی او تأثیر میگذارد و جهانبینی، تعیین کنندۀ ساختار اثر است. در پژوهش پیش أکثراجتماع در پیدایش اثر هنری و ادبی صاحب نقش است؛ بررسیهای جامعهشناسانۀ ادبیات، روشهای گوناگون دارد. لوسین گلدمن، صاحب نظریۀ ساختارگرایی تکوینی، معتقد است که طبقۀ اجتماعی آفرینندۀ اثر، بر جهانبینی او تأثیر میگذارد و جهانبینی، تعیین کنندۀ ساختار اثر است. در پژوهش پیشرو، جهانبینی بهار، ایرجمیرزا، عارفقزوینی و فرخییزدی، بر این مبنا تحلیل شده و رابطۀ جهانبینی این شاعران، با ساخت و کاربرد واحد ساختار؛ یعنی ترکیب اضافهای که مضاف آن واژۀ مُشت است، تحلیل گردیده است. مُشت روزگار، مُشت محکم ایران، مُشت چکشمانند، مُشت معارف، مُشت جماعت و مُشت زر ترکیباتی است که این شاعران ساختهاند. هر شاعر، مشت (مجازاً قدرت) را متعلق به امری میداند که در جهانبینی او اهمیت دارد؛ جهانبینی شاعری که «مشتِ روزگار» را میسازد، با جهانبینی شاعری که «مشت معارف» را ساخته است، یکسان نیست. عارف قزوینی، دارای آرمانهای بزرگ برای ایران و ملت است و راه رسیدن به آن را علوم طبیعی و حاکمیت ملی میداند و لذا مشت محکم ایران و مشت معارف را میسازد. ایرجمیرزا شاهزادهای مرفه است و نهایت ارادۀ او حفظ ساختار موجود است، بنابراین بیآرمان است و بر قدرت اقتصاد واقف است و مشت زر را به کار میبرد. اما فرخییزدی با اینکه سعی دارد جانب عناصر نو را بگیرد، جهانبینی او التقاطی از عناصر سنتی و نو باقی میماند و بیشتر جاذبههای سوسیالیست در جهانبینی او حضور دارد و چنین است که مشت چکشمانند را میسازد. گسستی که در بخشهای مختلف به نظر میرسد ناشی از تفاوت جهانبینیهای شاعران است. تفاصيل المقالة