-
حرية الوصول المقاله
1 - تاثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با بررسی نقش میانجیگیری یادگیری سازمانی در دانشگاه امیرکبیر
علیاکبر امینبیدختی محمدعلی نعمتی سودابه محمودیپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با میانجیگری یادگیری سازمانی میان کارکنان و مدیران دانشگاه امیرکبیر به اجرا در آمد. نمونه آماری این پژوهش 260 نفر از کارکنان و مدیران امیرکبیر در شهر تهران بود. برای جمعآوری دادههای پژوهشی از سه پرسشنامه استاندا أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایه فکری بر تسهیم دانش با میانجیگری یادگیری سازمانی میان کارکنان و مدیران دانشگاه امیرکبیر به اجرا در آمد. نمونه آماری این پژوهش 260 نفر از کارکنان و مدیران امیرکبیر در شهر تهران بود. برای جمعآوری دادههای پژوهشی از سه پرسشنامه استاندارد سرمایه فکری، تسهیم دانش و یادگیری سازمانی استفاده شد. روایی پرسشنامهها از طریق روایی محتوایی توسط چند تن از متخصصان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامهها از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد که برای پرسشنامه سرمایه فکری 916/0، تسهیم دانش 893/0، یادگیری سازمانی 875/0 به دست آمد. در تجزیه و تحلیل دادهها از مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. بر اساس نتایج بدست آمده سرمایه فکری، تأثیر مثبت و معناداری بر تسهیم دانش و یادگیری سازمانی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی رابطه بین تفکر استراتژیک، رهبری تحولگرا و یادگیری سازمانی با فرایند حمایت ایده توسعه محصول جدید (مطالعه موردی شرکتهای دانشبنیان مرکز رشد جامع دانشگاه فردوسی مشهد)
سمیه رهی امیر رحیم پورهدف این پژوهش مطالعه رابطه بین رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی با فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید میباشد و در نظر دارد اهمیت رهبری تحولگرا، طرحهای ظرفیت سازی تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی را به منظور حمایت از ایدههای توسعه محصول جدید در شرکته أکثرهدف این پژوهش مطالعه رابطه بین رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی با فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید میباشد و در نظر دارد اهمیت رهبری تحولگرا، طرحهای ظرفیت سازی تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی را به منظور حمایت از ایدههای توسعه محصول جدید در شرکتهای دانشبنیان دانشگاه فردوسی تدوین نماید. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی است و از نظر شیوه گردآوری دادهها، توصیفی پیمایشی از نوع همبستگی شمرده میشود. جامعه آماری آن را مدیران شرکتهای دانشبنیان مستقر در مرکز رشد جامع دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل میدهد که به دلیل پایین بودن تعداد جامعه آماری، از روش سرشماری استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد میباشد که روایی آن نیز از دید صاحب نظران و خبرگان مدیریت تایید شد. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. برای آزمون فرضیههای پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افـزارPLS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که فرآیند رهبری تحولگرا، تفکر استراتژیک و یادگیری سازمانی تاثیر مثبتی بر فرآیند حمایت ایده توسعه محصول جدید دارند، علاوه بر این رهبری تحولگرا بر یادگیری سازمانی نیز تاثیرگذاری مثبتی دارد ولی رابطه آن با تفکر استراتژیک به تایید نرسید. از طرفی یادگیری سازمانی نیز بر تفکر استراتژیک اثر مثبتی دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - انتقال بینسازمانی دانش مدیریت پروژه، کلید نوآوری در سازمانهای پروژه محور (جستاری بر کنسرسیومهای بینالمللی در صنعت نفت ایران)
مجتبي عزيزی محمدحسين صبحیه محمدرضا آراستی امیر البدوییادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها أکثریادگیری سازمانی یکی از توانمندیهای کلیدی و محرک اصلی نوآوری سازمانی به شمار میرود. یکی از منابع بسیار مهم برای یادگیری سازمانی، انتقال بینسازمانی دانش در طول همکاریهای بینالمللی میباشد. در طول یک همکاری بینالمللی، عوامل متعددی وجود دارند که عدم مدیریت وکنترل آنها باعث میشود میزان یادگیری بینسازمانی و نوآوری مورد انتظار از آن به شدت تحت تأثیر قرار بگیرد. هدف از این تحقیق، شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال بینسازمانی دانش در کنسرسیومهای بینالمللی صنعت نفت ایران و ارائه مدلی مفهومی در این رابطه میباشد. این تحقیق با رویکردی کیفی- اکتشافی و با استفاده از روش دلفی در سه مرحله انجام شده است. در مرحلۀ اول، 22 عامل کشف و در قالب یک مدل مفهومی طبقهبندی گردید. در مراحل دوم و سوم، 10 عامل کلیدی که مورد توافق بیش از 60% متخصصان و خبرگان صنعت نفت بود، اولویتبندی شد. عوامل شناسایی شده در این تحقیق و مدل مفهومی حاصل از آن، مبنای قابل قبولی برای ارتقاء میزان یادگیری بینسازمانی در پروژههای بینالمللی و افزایش نوآوری در سازمانهای پروژهمحور به شمار میرود. در این مقاله، تناقضاتی نسبت به نتایج تحقیقات گذشته مشاهده و به بحث گذاشته شده و پیشنهاداتی نیز برای تحقیق در آینده ارائه شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی تاثیر میانجی گرایش به یادگیری سازمانی در رابطه گرایش کارآفرینانه بر عملکرد سازمان با تعدیل کنندگی آشوب بازار (مورد مطالعه: شرکت های کوچک و متوسط شهرک صنعتی شهر بیرجند)
مرتضی ملکیطبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرا أکثرطبق تحقیقات تک بعدی در ادبیات گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی و عدم وجود متغییرهایی که به شفافیت بیشتر و توسعه فهم ما از این رابطه کمک نماید لازم است تا بیشتر مطالعه صورت گیرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی با توجه به متغیر گرایش یادگیری سازمانی به عنوان میانجی و آشوب بازار به عنوان تعدیل گر است. برای ارزیابی با سرشماری اقدام به جمع آوری داده ها از مدیران ارشد 55 شرکت کوچک و متوسط فعال و نیمه فعال در شهرک صنعتی شهرستان بیرجند شد. داده ها نشان دادند که شرکت های کوچک و متوسط در بازارهای پرآشوب با برخورداری از سطح بالایی از گرایش کارآفرینانه میزان بیشتری گرایش به یادگیری سازمانی از خود نشان میدهند، اما باگرایش بالا به کارآفرینی لزوما گرایش به یادگیری در شرایط بازار پر اشوب بر عملکرد اثر مثبتی نمیگذارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - فرهنگ نوآورانه، زمینه¬ساز بهبود یادگیری سازمانی با بهره گیری از برند سازمانی داخلی (پژوهشی در صنعت نفت ایران)
سعید آیباغی اصفهانی الهه ابراهیمی رضا شیخدر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو أکثردر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتههای پژوهش نقش تعدیلکنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری: نقش میانجی¬گری رضایت شغلی
مهدی حقیقی کفاش زهره دهدشتی شاهرخ حسن غریبیهدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با ت أکثرهدف تحقیق حاضر، انجام یک مطالعه تجربی در بخش خدمات(بانک پارسیان) به منظور بررسی روابط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت شغلی و رابطه آنها با رضایت مشتری است که از مدل پانتواکیز و بورنتا(2013) استفاده شده است. در این مدل رابطه بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری با توجه به نقش میانجی رضایت شغلی بررسی می شود. برای بررسی تحقیق نمونه ای شامل 234 نفر به صورت خوشه ای تصادفی از کارکنان شعب بانک پارسیان در شهر تهران انتخاب شد. ابزار گردآوری داده پرسشنامه استاندارد با ۲1 سوال که روایی و پایایی آن تایید و بین جامعه آماری توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام گرفت. در سطح آمار توصیفی از شاخص هایی چون فراوانی و درصد فراوانی؛ در سطح آمار استنباطی از روشهای همبستگی، مدل معادلات ساختاری، تحلیل مسیر انجام شده است؛ که برای این منظور از نرم افزارهای spss و lisrel استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل از وجود ارتباط بین فرهنگ یادگیری سازمانی و رضایت مشتری و رضایت شغلی حکایت دارد. به طور کلی، توانایی بانک پارسیان برای راضی کردن مشتریان خود به طور مستقیم و غیر مستقیم، از طریق توانایی مستمر موثر و کارآمد کارکنان بانک و رضایت شغلی کارکنان در ارتباط است (05/0>p). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی
مهدی رحیمی هادی رزقی علی اکبر فرهنگی نادر محققامروزه با توجه به ویژگی و تنوع سازمان های فرهنگی و تربیتی، مؤلفه های مدیریت دانش این سازمان ها بر اساس استراتژی متفاوت است و استراتژی اصلی سازمان به هم افزایی دانش سازمانی کم می کند. توفیق راهبردی یک سازمان فرهنگی و تربیتی مستلزم بهره گیری از الگوی راهبری مناسب مدیریت د أکثرامروزه با توجه به ویژگی و تنوع سازمان های فرهنگی و تربیتی، مؤلفه های مدیریت دانش این سازمان ها بر اساس استراتژی متفاوت است و استراتژی اصلی سازمان به هم افزایی دانش سازمانی کم می کند. توفیق راهبردی یک سازمان فرهنگی و تربیتی مستلزم بهره گیری از الگوی راهبری مناسب مدیریت دانش در اداره آن است.عوامل گوناگونی بر طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی تاثیرگذار هستند که توجه به این عوامل در طراحی موفق الگوی مدیریت دانش حیاتی است.هدف از انجام این پژوهش شناسایی عوامل اساسی مدیریت دانش در سازمان زندان های استان تهران بوده که بر طراحی مناسب الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی اثر می گذارد. جهت شناسایی و استخراج مولفه های مورد نظر،بنا بر ماهیت اکتشافی و نیز بدلیل پیچیدگی ابعاد مختلف پژوهش، روش کیفی انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از جامعه مورد نظر این پژوهش شامل رؤسای فرهنگی و کارکنان ادارات فرهنگی از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. از طریق روش نمونه گیری نظری خبرگان مورد نظر انتخاب شدند.تحلیل داده ها نشان داد که پس از نوزده مصاحبه مقولات شکل گرفته به اشباع نظری رسیده اند. یافته ها نشان داده است که 20 مؤلفه شامل تبیین و اشاعه فرهنگ سازمانی، استراتژی و سیاست های دانش محور، الگوبرداری، نقش رهبری، اهمیت منابع انسانی، زیرساخت مناسب فناوری و اطلاعات، فرآیندهای ارزیابی دانش، ساختار سازمانی، شبکه خبرگان، اختصاص پاداش و مشوق ها، برنامه های آموزشی، همکاری و کار تیمی، سهولت در دسترسی به دانش، معماری مدیریت دانش، مهندسی مجدد، شفافیت، اعتماد، ارتباط نظام مند با ذینفعان، راهبردهای دانش، اهمیت ثبت، ذخیره و مستند سازی دانش شناسایی شده است. نتیجه گیری: طراحی الگوی راهبردی مدیریت دانش در اداره امور فرهنگی و تربیتی زندان های استان تهران در صورتی موفقیت آمیز است که این مؤلفه ها شناسایی شده در آن سازمان استقرار و بکار گرفته شوند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - نقش سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) مشهد
ابوالفضل قاسمزاده علیشاهی مهدی کاتب زهرا حیدری زادهبیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گ أکثربیمارستانها یکی از پرتعاملترین سازمانها هستند. تعاملاتی که میتواند موجب یادگیری و دانشآفرینی نیروی انسانی آن گردد به شرطی که فرهنگ این محیط به سمت سازمان یادگیرنده سمت و سو یابد. هدف این مقاله بررسی نقش سرمایه فکری بر ظرفیت یادگیری سازمانی و دانشآفرینی با در نظر گرفتن نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در سازمانهای درمانی است. پژوهش حاضر از نظر روششناسی، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان درمانی بیمارستان امام رضا (ع) شهر مشهد شامل 800 نفر میباشد. در این پژوهش از نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبتی استفاده شد که بر اساس بخشها و نسبتها تعداد نمونه هر یک از بخشها معین شد. حجم نمونه با توجه به جامعه آماری و با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر در نظر گرفته شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای استاندارد سرمایه فکری بنتیس (2004)، فرهنگ سازمان یادگیرنده یانگ و همکاران (2004)، پرسشنامه داﻧﺶآفرینی ﭼﻮي و ﻟﻲ (2002) و ظرفیت یادگیری سازمانی چیوا (2007) استفاده شد. همچنین، به منظور بررسی روابط متغیرها در الگوی مفهومی مدل معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از بالاترین سطح همبستگی (77/0) میان سرمایه فکری با یادگیری سازمانی و کمترین سطح همبستگی (56/0) میان سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده میباشد. همچنین نقش میانجی فرهنگ سازمان یادگیرنده در این پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. سرمایه فکری و فرهنگ سازمان یادگیرنده با فرایندهای دانشآفرینی و ارتقای ظرفیت یادگیری سازمانی رابطه داشته و میتوانند نقش تبیین کنندهای را ایفا کنند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - طراحی الگوی توانمندسازی کارکنان بانک سپه براساس یادگیری سازمانی
مرضیه دمیرچی رسول حسینی معصومه اولادیانرقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش ه أکثررقابت در دنیای امروزی داشتن دارایی نیست بلکه داشتن دو عنصر سرمایه گذاری بر دانش و یادگیری و آموزش کارکنان توانمند است. هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توانمند سازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی میباشد. روش تحقیق از نظر ماهیت کیفی-کمی (آمیخته) از نظر نوع کاربردی و از روش های تحقیق آمیخته، از شیوه اکتشافی، از نوع متوالی استفاده شده است. ابزار گردآوری دادهها، در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان و مطلعین کلیدی منابع انسانی در نظام بانکی و دانشگاه ها می باشند. روش نمونه گیري در بخش کیفی، غیر احتمالی شامل تکنیک هاي هدفمند(زنجیره ای و گلوله برفی) که بر مبناي آن تعداد 18 مصاحبه با اساتید دانشگاه و خبرگان بانکداری صورت گرفته و از بین ایشان، با 10 نفر از طریق گروه کانونی مصاحبه شده است. جهت تجزیه و-تحلیل اطلاعات در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز، محوری و گزینشی ، و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران بانک سپه و تعداد جامعه 322 نفر بوده که نمونه 175 نفری با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در بخش کمی، از روش معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس استفاده شده است. الگوی به دست آمده شامل روابط یادگیری سازمانی و توانمند سازی کارکنان، مولفه-ها، شاخص ها و پیامدهای توانمندسازی بر اساس یادگیری سازمانی است. بر اساس یافته های تحقیق، توانمندسازی کارکنان بر اساس یادگیری سازمانی؛ موجب افزایش بهره وری، شایسته سالاری و ... در بانک سپه می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی (موردمطالعه: اساتید دانشگاه تهران)
سید حامد هاشمی مهدی احمدی قمشانی حمیدرضا نعمت الهی شبنم زرجوپژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهشهای کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فر أکثرپژوهش حاضر، با هدف بررسی تاثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش با نقش میانجی فرهنگ یادگیری سازمانی انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس هدف در گروه پژوهشهای کاربردی و جزء تحقیقات همبستگی است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های استاندارد مثلث تاریک شخصیت، فرهنگ یادگیری سازمانی، پنهانسازی دانش بود. روایی پرسشنامه ها از طریق نظرات خبرگان و با پایایی نیز بر اساس آزمون آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های مثلث تاریک شخصیت (75/0)، پنهانسازی دانش (77/0)، فرهنگ یادگیری سازمانی (71/0) بدست آمد و به تأیید رسید است، جامعه آماری پژوهش شامل اساتید دانشگاه تهران می باشد که حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نرمافزار نمونهگیری Spss Sample power برابر با 187 بدست آمد. ابزار تجزیهوتحلیل داده ها رگرسیون و تحلیل مسیر و نرمافزارهای SPSS و AMOS بود. یافته ها نشان داد مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است و 31 درصد واریانس پنهانسازی دانش توسط مولفه مثلث تاریک شخصیت تبیین شده است.همچنین ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) بر پنهانسازی دانش تأثیرگذار است. 38 درصد واریانس مولفه پنهانسازی دانش توسط ابعاد مثلث تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، خودشیفتگی، بعد اختلالات فکری و روانی) تبیین شده است. فرهنگ یادگیری سازمانی نیز دارای نقش میانجی در تأثیر مثلث تاریک شخصیت بر پنهانسازی دانش متغیر فرهنگ یادگیری سازمانی می باشد. تفاصيل المقالة