-
حرية الوصول المقاله
1 - تدوین سیاست علم، فناوری و نوآوری برای کشورهای در حال توسعه: ارائه مدل مفهومی و تحلیل تطبیقی
سیده محیا سیدان جعفر باقری نژاددر نظام نوآوری ممالک، سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا سه حوزه مذکور از حیاتی ترین حوزه های نظام نوآوری ملی می باشند و نقشی اثرگذار و اثر پذیر دارند. از طرفی در فرایند سیاست گذاری و پیاده سازی سیاست های علم، فناوری و نوآوری، پای أکثردر نظام نوآوری ممالک، سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. زیرا سه حوزه مذکور از حیاتی ترین حوزه های نظام نوآوری ملی می باشند و نقشی اثرگذار و اثر پذیر دارند. از طرفی در فرایند سیاست گذاری و پیاده سازی سیاست های علم، فناوری و نوآوری، پایش نتایج و پیامد ها و ارزیابی سیاست های مذکور بر توانایی یادگیری در نظام نوآوری ملی خواهد افزود و در نهایت به تدوین نظام مند سیاست علم، فناوری و نوآوری منجر خواهد شد. در این مقاله قصد داریم ضمن مرور و تحلیل ادبیات موضوع و بررسی و تحلیل تطبیقی تجارب برخی ممالک در زمینه ی سیاست علم، فناوری و نوآوری، مدل مفهومی تدوین سیاست های مذکور ارائه شود. در این راستا چهارچوبی برای مدل مفهومی سیاست علم، فناوری و نوآوری ارائه می شود که اجزا و عوامل موثر در تدوین سیاست های مذکور را منعکس می کند. یافته ها نشان می دهند که تبیین فرآیند سیستماتیک سیاست سازی برای تدوین سیاست های علم، فناوری و نوآوری ، نظرسنجی نظام مند از خبرگان امر، انجام مطالعات و تحقیقات مرتبط کتابخانه ای و میدانی، شناسایی مشکلات، شناسایی عوامل اثرگذار پیرامونی، برنامه ریزی، اجرای سیاست ها و ارزیابی آن ها از اهمیت به سزایی برخوردارند. واژگان کلیدی تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - رویکرد سیستمی به کیفیت درآموزش عالی درچارچوب نظام نوآوری ملی
جعفر باقری نژاددر کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و أکثردر کشورها، نظامی وجود دارد بنام "نظام نوآوری ملی1 " که شبکهای است متشکل از نهادهای مختلف که در ارتباط منطقی با یکدیگر، ضمن برقراری جریان اطلاعات و تبادل فی مابین، زمینه و بستر مناسب تولید و توسعهی علم و فناوری را فراهم ميسازد. این نظام، زنجیره ارزشی ایده تا محصول و بازار را شکل ميدهد و فضای نوآوری و فعالیتهای نوآورانه را در سرتاسراین زنجیره مهیا ميکند. آموزش عالی یکی از اجزاء اصلی و محوری در این شبکه و نظام است. در نتیجه مفاهیم کیفیت در آموزش عالی در چارچوب نظام نوآوری ملی که در هزاره سوم حتی به "نظام نوآوری ملی باز2 " نیز تبدیل شده است، قابل بررسی و تحلیل ميباشد. درواقع با رویکرد سیستمی، کیفیت در آموزش عالی از طرفی تأثیر پذیر از "نظام نوآوری ملی باز" است و از سوی دیگر تأثیر گذار بر آن نیز خواهد بود. بنابراین کیفیت در آموزش عالی مقولهای است چند بعدی که مستلزم برنامه کیفیت و مدیریت برآن است. این مقاله قصد دارد ضمن بیان جایگاه آموزش عالی در نظام نوآوری ملی و تاکید برتحول ایجاد شده در ماموریت دانشگاهها، نقش مدیریت تکنولوژی را نیز در بحث کیفیت با نگاه سیستمی منعکس سازد. سپس باتشریح دیدگاهها و مدلها در خصوص کیفیت در آموزش عالی، تعریف کیفیت را با توجه به جایگاه و ماموریت جدید آموزش عالی، بهمراه مدل مفهومی پیشنهادی ارائه نماید. بدیهی است کیفیت مفهومی است که باید بصورت جریان و فرهنگ نه صرفا ابزاری، در محیطهای آموزش عالی نگریسته شود تا زمینههای نهادینه شدن آن فراهم آید. دراین ارتباط ضروری است که برنامه کیفیت کوتاه مدت و بلند مدت بطورهماهنگ و موازی در چارچوب نظام نوآوری حاکم بر آموزش عالی تدوین، برنامهریزی و اجرا شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تحلیل کارکردی نظام نوآوری ایران مبتنی بر مطالعات منتخب
جواد سلطان زاده کاوس حیدری حمیده دباغی حمید امین اسماعیلی رضا انصاریعملکرد نظام نوآوری يكي از مهمترین مؤلفههاي برنامهريزي براي شکوفایی اقتصادي، اجتماعي، تأمين امنيت و رفاه جامعه است. دستاوردهای اندک در حوزههای نوآوری و اقتصادی، و عدم دستیابی به اهداف علمی کشور، حکایت از وجود چالشهایی در نظام نوآوری ایران دارد. حالآنکه بهبود وضعیت أکثرعملکرد نظام نوآوری يكي از مهمترین مؤلفههاي برنامهريزي براي شکوفایی اقتصادي، اجتماعي، تأمين امنيت و رفاه جامعه است. دستاوردهای اندک در حوزههای نوآوری و اقتصادی، و عدم دستیابی به اهداف علمی کشور، حکایت از وجود چالشهایی در نظام نوآوری ایران دارد. حالآنکه بهبود وضعیت نظام ملی نوآوری ایران، نیازمند سیاستگذاری یکپارچه، همسو و مشخص است. نوعی از سیاستگذاری که بتوان بر اساس آن به تعیین سهم و نرخ مشارکت هر یک از بازیگران این نظام، و راهبردهای کلی پرداخت و بر بهره وری نظام ملی نوآوری افزود. اما حصول این امر مهم، جز در بستر سیاستی واحد، جامع و بهدور از تشتت و تضاد سیاستی و فکری پشتیبان آن، ممکن نیست. در این راستا استفاده از معیارها و سنجه های تنظیمگر، تسهیل گر و مبتنی بر پذیرش اجتماع متخصصان این حوزه، حائز اهمیت است تا بتوان بر اساس آن به شناسایی کاستیهای فعلی در نظام ملی نوآوری و همچنین ارزیابی سیاستهای فعلی این نظام پرداخت و راه را برای سیاستهای کاربردی و راهبردی در آینده نیز، بهبود بخشید. در مقاله حاضر با توجه به اهمیت مشخص نمودن سنجهای معیار و کارکردی، ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای به مروری بر ادبیات و مطالعات موجود پیرامون نظام ملی نوآوری پرداخته و پنج سطح کارکردی مبتنی بر رویکرد کارکردی تدوین شد. سپس با کاربست پنج سطح کارکردی بهدستآمده که شامل سطوح مدیریت و سیاستگذاری، خلق و اخذ دانش، انتشار دانش، بهکارگیری دانش و زیرساختها میباشد، به مروری بر کاستیها و چالشهای مطرح شده متخصصان حوزه نوآوری از خلال 16 مقاله داخلی پرداخته و برای هر سطح کارکردی هم از منظر نظری و هم کاربردی و کارکردی، مصادیقی ارائه شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که 159 ضعف و کاستی از منظر متخصصان داخلی در نظام ملی نوآوری ایران قابلبازشناسی است که در قالب 43 شاخص زیرمجموعه 5 سطح کارکردی فوق قرار میگیرد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - طراحی مدل سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در منطقه ویژه علم و فناوری استان یزد
علی صفاری دربرزی حبیب زارع احمدآبادی سیدرضا سلامی داود عندلیب اردکانیبه دليل پيچيدگي زيادي كه نظام علم، فناوري و نوآوري دارد، طراحـي مدلی جـامع بـراي سیاستگذاری اين حوزه، يكي از دغدغههاي مهم سياستگذاران و تصميمگيـران اسـت. بنابراین درک، فهم و استخراج روابط مابین شاخصهای سیاستگذاری علم، فناوري و نوآوري ضروری است. هدف از پژوهش حاض أکثربه دليل پيچيدگي زيادي كه نظام علم، فناوري و نوآوري دارد، طراحـي مدلی جـامع بـراي سیاستگذاری اين حوزه، يكي از دغدغههاي مهم سياستگذاران و تصميمگيـران اسـت. بنابراین درک، فهم و استخراج روابط مابین شاخصهای سیاستگذاری علم، فناوري و نوآوري ضروری است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و ایجاد ارتباط میان شاخصها در قالب نظام نوآوری منطقهای میباشد. بدین منظور در گام اول با استفاده از مرور ادبیات پژوهش و همچنین استفاده از نظرات خبرگان، مهم ترین ابعاد اصلی تشکیلدهنده مدل سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری شناسایی گردید. سپس در گام بعدی به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد اصلی و ارائه مدل ارتباطی از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری بهره گرفته شد. طبق نتایج به دست آمده، 56 شاخص در هشت بعد اصلی در پنج سطح قرار گرفت. با اعتبارسنجی مدل به دست آمده با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری مشخص شد که دو بعد نهادها و منابع مالی علم و فناوری پایههای بنیادین سیاستگذاری علم، فناوری و نوآوری در منطقه ویژه علم و فناوری استان یزد محسوبشده که فرایند سیاستگذاری عملاً از این دو بعد شروع میشود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - واکاوی شاخص های نوآوری بخشی صنعت خودرو در راستای کاهش شکاف و توسعه نظام نوآوری (مطالعه موردی : گروه صنعتی ایران خودرو )
علی اکبر مظلومی ابوخیلی علیرضا علی احمدی غلامرضا اسماعیلیاندراین تحقیق سعی گردید تا ضمن آشنایی مختصر با صنعت خودرو و مبانی و شاخص های نوآوري بخشی در یکی شرکت خودرو سازی شکاف توانمندی نوآوری بین سطح مطلوب و وضع موجود تعیین گردد. تا با این آگاهی فرصت هایی براي رشد و توسعه صنعت خودرو فراهم شده و بتوان براي برون رفت از بحرا ن و رکو أکثردراین تحقیق سعی گردید تا ضمن آشنایی مختصر با صنعت خودرو و مبانی و شاخص های نوآوري بخشی در یکی شرکت خودرو سازی شکاف توانمندی نوآوری بین سطح مطلوب و وضع موجود تعیین گردد. تا با این آگاهی فرصت هایی براي رشد و توسعه صنعت خودرو فراهم شده و بتوان براي برون رفت از بحرا ن و رکود در این صنعت پیشنهاداتی ارائه داد . باید توجه داشت که بخش های مختلف صنعتی در عین حالی که شباهت هایی با هم دارند، دارای ویژگیها و مختصات متفاوتی هستند و مطالعات نوآوری در بخش های صنعتی باید با لحاظ کردن این تفاوت ها انجام شود. این پژوهش از جنبه اهداف ، کاربردي بوده و با توجه به حضور محقق در این صنعت و استفاده از پرسشنامه در داخل سازمان از حیث روش پیمایشی و از نوع میدانی و مطالعه موردی می باشد.محقق در پی مفهوم سازی و پاسخ به اين سئوال است كه «وضعیت شاخص های ایجاد توانمندی نوآوری بخشی در صنعت خودرو چه هستند و فاصله این شاخص ها از سطح مطلوب به چه میزان میباشد؟.نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان میدهدکه در چند سال اخیر روند بکار گیری نوآوري در این صنعت خودرو ایران رو به کاهش نهاده است و سطح نوآوري سازمانی در حد موثري نمی باشد. لذا تغییر سیاست گذاری و ساختار سازمانی موجود شرکت های خودرو سازی بویژه در سیستم نوآوری وتحقیق و توسعه و تغییرات در فرهنگ و نگرش هاي مدیران ،براي حرکت به سمت بکار گیری شاخص های موثر نوآوری و فناوری ضروري است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تحلیل عناصر نظام نوآوری در نوسازی و رشد صنعتی در ایران، انگلستان و دانمارک (نمونه قرن نوزدهم و شانزدهم میلادی)
سیدعطالله سینائی اباذر اشتری مهرجردیاین مقاله بر مبنای مدل بوراس و لاندوال، به مطالعۀ اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی صنعتی در ایران، بر پایۀ ایجاد صنایع نظامی در آغاز قرن نوزدهم میلادی می پردازد. در این مورد مؤلفه های: وضعیت نیاز؛ مزیتهای نسبی؛ انتشار فناورانه و سیاست مأموریتگرای دولتی یا ﻧﻮﺁﻭﺭ أکثراین مقاله بر مبنای مدل بوراس و لاندوال، به مطالعۀ اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی صنعتی در ایران، بر پایۀ ایجاد صنایع نظامی در آغاز قرن نوزدهم میلادی می پردازد. در این مورد مؤلفه های: وضعیت نیاز؛ مزیتهای نسبی؛ انتشار فناورانه و سیاست مأموریتگرای دولتی یا ﻧﻮﺁﻭﺭﻱ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻭ ﻓﻨﻲ، انتشار فناوری ﻭ ﺗﺮﻛﻴﺐ مداخلهها و اقدامات ﺩﻭﻟﺘﻲ ﻭ ﻏﻴﺮﺩﻭﻟﺘﻲ و ابزار سیاستی، در خصوص سیاست فناوری صنعت توپ، تفنگ در قرن شانزدهم انگلستان و صنعت کَره در قرن نوزدهم دانمارک، با اقدامات و مداخلات دولتی برای نوسازی و رشد صنعتی در ایران، در قرن نوزدهم مقایسه و در قالب نظریههای نظام نوآوری بررسی شده است. هدف این پژوهش کشف ابعاد تازه تری از دلایل ناکامی اولین برنامه نوسازی صنعتی ایران در قرن نوزدهم است. همچنین تلاش شده است به این پرسش پاسخ داده شودکه چرا علیرغم اقدامات و مداخلات دولتی و با وجود سطحی از عوامل نظام نوآوری، برنامۀ نوسازی صنعتی ایران به موفقیت نیانجامید؟ این مقاله از نظر هدف توسعهای و از نظر روش نهادی، تطبیقی تاریخی است و دادههای آن با روش کتابخانهای گردآوری و به نوعی تحلیل محتوای کیفی شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که با ملاحظۀ تجارب مشابه در انگلستان و دانمارک، عدم تکامل نهادی و شکل نگرفتن رابطۀ تعاملی نظاممند میان سطحی از عناصر نوآوری، موجب شد نظام نوآوری در کشور شکل نگرفته و برنامه نوسازی صنعتی و سیاست فناوری ایران در قرن نوزدهم میلادی، به موفقیت نیانجامد. تفاصيل المقالة