-
حرية الوصول المقاله
1 - شناسایی وتحلیل مشکلات سیستمی در نظام نوآوری ملی ایران
جعفر باقری نژاد احمدرضا کسرایی هومن فرشادنظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام أکثرنظام نوآوری ملی مجموعهای از سازمانها و نهادها در سطح ملی است که در توسعه و انتشار علم وفناوری مشارکت میکنند وبه ایحاد فضای نوآوری می پردازند. دولتها میتوانند در این نظام سیاستهای نوآوری خود را تدوین و پیادهسازی کنند. در رویکرد سیستمی، علاوه بر مشکلاتی که هر کدام از اجزا در کارکرد خود دارند، گونه دیگری از مشکلات در ارتباط وتعامل میان اجزا وجود دارد که از آن به عنوان مشکلات سیستمی یاد میشود. در تحقیق حاضر هدف، شناسایی مشکلات سیستمی نظام نوآوری ملی ایران است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات موضوع مدل مفهومی اجزا نظام نوآوری ملی در ایران ارائه میشود، سپس در یک مطالعه میدانی با توزیع 350 پرسشنامه در میان کارشناسان و خبرگان نوآوری کشور به کمک روش مدلیابی معادلات ساختاری به ارتباط و تأثیرگذاری این اجزا بر روی یکدیگر و کارایی نظام نوآوری ملی پرداخته خواهد شد. اجزا مدل نظام نوآوری ملی ایران شامل راهبردهای انتشار و انتقال فناوری، عناصر ساختاری، پیشرانهای نوآوری و چارچوبهای قانونی و تنظیمی میشود. یافتههای این تحقیق نشان میدهد مهمترین مشکل سیستمی نظام نوآوری ملی در ایران، اثربخش نبودن چارچوبهای قانونی و تنظیمی بر پیشرانهای نوآوری است. شناسایی مشکلات سیستمی میتواند به سیاستگذاریهای صحیح برای هر کدام از این اجزا و در نهایت ارتقا کارایی نظام نوآوری ملی بینجامد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ
لیلا اکرمی مختار ملک پور احمد عابدیهدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ است. پژوهش أکثرهدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی ساختاری رابطه بین شرایط اقتصادی، سطح تحصیلات، دانش والدین و دریافت آموزش با میانجی گری سبک های فرزند پروری، جو عاطفی، دانش نوجوان و نحوه گذراندن اوقات فراغت با مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی در دختران و پسران در دوره بلوغ است. پژوهش حاضر، همبستگی و از نوع مدل یابی روابط ساختاری است. جامعه آماری شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر یزد بودند. با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي خوشه ی چند مرحلهاي،200 نفر دختر و پسر سنین 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های سبک ها و ابعاد فرزند پروری (PSDQ)، جو عاطفی خانواده برن (BFECQ)، بررسی اوقات فراغت نوجوان، بررسی آگاهی از تغییرات دوره بلوغ، بررسی وضعیت اقتصادی و تحصیلی، سیستم ارزیابی رفتار کودکان BASC-3)، ویرایش سوم)، فرم والدین(PRS-A)، سیستم بهبود مهارت های اجتماعی(SSIS) و پرسشنامه بررسی دانش جنسی بود. برای آزمون مدل پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش در سطح معناداری 01/0 در بین نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار میباشد. با توجه به نتایج بدست آمده باید گفت که شیوه فرزند پروری والدین و میزان آگاهی آن ها و نوجوانان از ویژگی های دوره بلوغ و تغییرات ایجاد شده در این دوره، جو عاطفی خانواده و نحوه گذراندن اوقات فراغت می تواند در ایجاد و افزایش مشکلات رفتاری، اجتماعی و دانش جنسی نوجوانان نقش مهمی داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر در افراد مبتلا به علایم اختلال اضطراب فراگیر
معصومه شفیعی فاطمه رضایی مسعود صادقیپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و. از پرسش نامه های آسیب های دوران أکثرپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و. از پرسش نامه های آسیب های دوران کودکی، روان رنجوری، مشکلات بین فردی، اجتناب متضاد از نگرانی، اجتناب متضاد هیجانی و اضطراب فراگیر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است. در این مدل روان رنجوری، مشکلات بین فردی، و اجتناب متضاد از نگرانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری داشتند، ولی آسیب های دوران کودکی و اجتناب متضاد هیجانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری نداشتند، همچنین مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین روان رنجوری و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند، و مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین آسیب های دوران کودکی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند. بر اساس یافته های پژوهش علایم اختلال اضطراب فراگیر تحت تأثیر آسیب های دوران کودکی، روان رنجوری، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز رفتاری و سیستم بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد
مرتضی پورصادق مریم مقدسین جعفر حسنیهدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو، با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد می باشد. روش پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان 18 تا 25 ساله در دانشگاه ها أکثرهدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی روابط ساختاری سیستم فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو، با توجه به نقش میانجی کارکرد های اجرایی گرم و سرد می باشد. روش پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان 18 تا 25 ساله در دانشگاه های تهران در سال 98 بود. هم چنین، نمونه شامل160 دانشجوی کارشناسی و کارشناسی ارشد 19 تا 25 ساله به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از آزمون های شناختی مکعب های کرسی، فلنکر، کارت های ویسکانسین، آزمون قمار، آیوا، استروپ هیجانی و پرسشنامه کاهش ارزش تاخیر، پرسشنامه ی سیستم ارزیابی کودکان و نوجوانان برای افراد 18 تا 25 سال و پرسشنامه ی حساسیت به تنبیه و حساسیت به پاداش، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه ی مستقیم بین متغیر نهفته سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های نهفته ی کارکرد های اجرایی سرد و گرم(b = -0/71, p value < 0/05) ، مشکلات درون سو (b = 0/33, p value < 0/05) و مشکلات برون سو (b = -0/21, p value < 0/05) معنادار می باشد. هم چنین، رابطه ی غیر مستقیم میان متغیر نهفته ی سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با متغیر های مشکلات درون سو(b = 0/84, p value < 0/05) و مشکلات برون سو(b = 0/46, p value < 0/05) نیز ضریب مسیر مثبت و معناداری را نشان می دهد. معنادار بودن رابطه مستقیم سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری با مشکلات درون سو و برون سو نشان می دهد که کژ تنظیمی این دو سیستم، می تواند سبب بروز طیفی از علائم روانپزشکی در افراد شود. هم چنین، معناداری نقش میانجی کارکردهای اجرایی سرد و گرم در رابطه بین سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری و مشکلات درون سو و برون سو، بیانگر آن است که کارکردهای اجرایی می توانند در عملکرد سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری دارای نقش تنظیم کننده باشند و از طریق اعمال کنترل بر این سیستم ها، در رابطه آن ها با مشکلات روانشناختی نقش تنظیمی ایفا نمایند. با توجه به امکان اجرای مداخلات شناختی برای بهبود کارکرد های اجرایی و هم چنین، کاربرد تشخیصی نیمرخ های فعالیت سیستم های بازداری و فعال ساز رفتاری و مشکلات کارکرد های اجرایی، نتایج این پژوهش از اهمیت تشخیصی و بالینی برخوردار می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نقش واسطه اي سبک هاي فرزندپروري والدين با مشکلات دورة بلوغ
لیلا اکرمی مختار ملک پور احمد عابدیهدف از پژوهش حاضر، تعيين نقش واسطه اي سبک هاي فرزند پروري، جو عاطفي، دانش نوجوان و نحوة گذراندن اوقات فراغت در رابطه بين شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش با مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي در نوجوانان دختر و پسر در دورة بلوغ بود. جامعة آماري ش أکثرهدف از پژوهش حاضر، تعيين نقش واسطه اي سبک هاي فرزند پروري، جو عاطفي، دانش نوجوان و نحوة گذراندن اوقات فراغت در رابطه بين شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش با مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي در نوجوانان دختر و پسر در دورة بلوغ بود. جامعة آماري شامل تمام دختران و پسران نوجوان در شهر يزد بودند. با استفاده از روش نمونهگيري تصادفي خوشة چند مرحلهاي،200 نفر دختر و پسر سنين 16-12 سال و مادران آن ها انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده براي جمع آوري داده ها شامل پرسشنامه هاي «سبک ها و ابعاد فرزند پروري»، «جو عاطفي خانواده برن»، «بررسي اوقات فراغت نوجوان»، «بررسي آگاهي از تغييرات دورة بلوغ»، «بررسي وضعيت اقتصادي و تحصيلي»، «مقياس ارزيابي رفتار کودکان»، فرم والدين (ويرايش سوم)، «نظام بهبود مهارت هاي اجتماعي» و «پرسشنامه بررسي دانش جنسي» بود. براي آزمون مدل پژوهش، از روش تحليل مسير استفاده شد. نتايج نشان داد که متغيرهاي پژوهش داراي همبستگي معني دار با يکديگر هستند(0/01≥p) و مدل پژوهش در سطح معناداري 01/0 در بين نوجوانان از برازش مطلوب و مناسب برخوردار است. اثر مستقيم و غير مستقيم متغيرهاي شرايط اقتصادي، سطح تحصيلات، دانش والدين و دريافت آموزش بر مشکلات رفتاري، اجتماعي و دانش جنسي نوجوانان هم معنادار بود (96/t ≥ 1، 05/0≥p). تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - تدوین مدل اجتناب متضاد در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
معصومه شفیعی فاطمه رضایی مسعود صادقیپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از ابزارهای آسیب های دوره کو أکثرپژوهش حاضر با هدف تدوین مدل اجتناب متضاد اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است، جامعه آماری شامل، 457 نفر از افراد دارای علایم اختلال اضطراب فراگیر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و از ابزارهای آسیب های دوره کودکی، روان آزردگی، مشکلات بین فردی، اجتناب متضاد از نگرانی، اجتناب متضاد هیجانی و اضطراب فراگیر استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی به خوبی برازش شده است. در این مدل روان آزردگی، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری داشتند، ولی آسیب های دوره کودکی و اجتناب متضاد هیجانی بر علایم اختلال اضطراب فراگیر اثر مستقیم و معناداری نداشتند، همچنین مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معناداری بین روان آزردگی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند و مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی به طور معنی داری بین آسیب های دوره کودکی و علایم اختلال اضطراب فراگیر میانجیگری کردند. بر اساس یافته های پژوهش علایم اختلال اضطراب فراگیر تحت تأثیر آسیب های دوران کودکی، روان آزردگی، مشکلات بین فردی و اجتناب متضاد از نگرانی قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - الگوی ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کم¬توان ذهنی بر اساس ویژگی¬های فرزندشان با میانجیگری ذهن¬آگاهی
طیبه تازیکی خدامراد مومنی دکتر جهانگیر کرمی غلامعلی افروزپژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابت أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارتهای اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مادران دانشآموزان کمتوان ذهنی با نقش میانجیگر ذهنآگاهی مادر انجام شد. پژوهش از نوع توصیفیـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشآموزان دارای کمتوانی ذهنی مدارس ابتدایی کمتوانی ذهنی استان گلستان، در سال تحصیلی 99ـ1398، و مادران آنها بودند. 298 دانشآموز با نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتنداز: پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان راتر (1967)، مقیاس مهارت¬هاي اجتماعی ماتسون (1983)، پرسشنامه پنجوجهی ذهنآگاهی (2006) و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1980). دادهها با آمار توصیفی، آزمون¬ همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای آماری SPSS23 و AMOS23 تحلیل شدند. نتایج حاکی از همبستگی مثبت معناداری بین مهارتهای اجتماعی و ذهن¬آگاهی با بهزیستی روانشناختی بود. همچنین بین مشکلات رفتاری با بهزیستی روانشناختی همبستگی منفی معناداری وجود داشت. بعلاوه نقش میانجی ذهنآگاهی در رابطه ویژگیهای فرزند (مشکلات رفتاری و مهارت¬های اجتماعی) با بهزیستی روانشناختی مورد تأیید قرار گرفت (01/0>P). از یافتههای پژوهش چنین استنباط می¬شود که با کاهش مشکلات رفتاری و افزایش مهارت¬های اجتماعی دانشآموزان در مدراس می¬توان زمینه بهبود بهزیستی روانشناختی مادران آنها را ایجاد نمود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - اثربخشی مقابله درمانگری بر کاهش مشکلات عاطفی ـ رفتاریِ کودکان پیشدبستانی و تنیدگیِ مادران آنها
مریم روشنهدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمانِ مبتنی بر مقابلهدرمانگری بر پیشگیری از تنیدگی مادران و کاهش مشـکلات عـاطـفـی ـ رفتـاری کودکان پیشدبستانی است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 6-3 سالهای است که در پاییز 1393-1392، در شهرستان شاهیندژ، تحت آموزش در مهدکودکهای خصوصیِ زیر أکثرهدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمانِ مبتنی بر مقابلهدرمانگری بر پیشگیری از تنیدگی مادران و کاهش مشـکلات عـاطـفـی ـ رفتـاری کودکان پیشدبستانی است. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 6-3 سالهای است که در پاییز 1393-1392، در شهرستان شاهیندژ، تحت آموزش در مهدکودکهای خصوصیِ زیر نظر سازمان بهزیستی بودند. مقیاس تنیدگی والدین در نمونة 200 نفری از مادران اجرا شد و 51 نفر از مادرانی که نمرههای بالایی در مقیاس تنیدگیِ والدینی داشتند به تصادف در دو گروه آزمـایشی (26 نفر) و کنتـرل (25 نفر) قـرار گـرفتند و به پرسشنامه مشکلات عاطفـی ـ رفتاری کودکان پـاسخ دادند. مادران گروه آزمایش در 12 جـلسه درمان مبتنی بر مقابلهدرمانگری شرکت کردند و سپس، از هر دو گروه پسآزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که مقابلهدرمانگری، در شاخص تنیدگی مادران در گروه آزمایش از نظر آماری کاهش معناداری پدید آورده است و کودکان گروه آزمایش از کودکان گروه کنترل، مشکلات عاطفی ـ رفتـاری کمتری نشان دادند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی ـ رفتاریِ مثبت گرا بر امیدواریِ دانش آموزان دبیرستانی با مشکلات سازگاری
مالک میرهاشمیهدف اساسی مطالعۀ حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی ـ رفتاریِ مثبت گرا بر امیدواریِ دانش آموزان متوسطۀ دارای مشکلات سازگاری است. این تحقیق آزمایشی در بین دانش آموزان دخترِ 15-14 سالة دارای مشکلات سازگاری در مدارس شهرستان ساری در سال تحصیلی 94 أکثرهدف اساسی مطالعۀ حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی ـ رفتاریِ مثبت گرا بر امیدواریِ دانش آموزان متوسطۀ دارای مشکلات سازگاری است. این تحقیق آزمایشی در بین دانش آموزان دخترِ 15-14 سالة دارای مشکلات سازگاری در مدارس شهرستان ساری در سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. از میان دانش آموزان معرفی شده از سوی معلمان، با اجرای آزمون و غربالگری، با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده، 40 نفر انتخاب شدند و سپس با استفاده از روش آرایش تصادفی در گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. در مرحـلة پيـش آزمون، در مورد تمامي شـركت كنندگان، پرسشنامۀ امیدواری اسنایدر (SHQ) اجرا شد. سپس دانش آموزانِ گروه آزمایـش به مدت 14 جلسه (هر هفتـه، دو جلسة 5/1 ساعته)، تحت آموزش مهارت های مقابله ای با رویکرد شناختی ـ رفتاری مثبت گرا (فریدنبرگ، b2010) قرار گرفتند درحالي كه اعضاي گروه كنترل در ليست انتظار بـاقي ماندنـد. بعد از اتمـام برنامـۀ مداخلـه، مجـدداً دانش آموزانِ دو گروه با همان پرسشنامه مورد پس آزمون قرار گرفتند. نتايج حاصل از اجراي تحليل كوواريانس نشان دادند كه پس از كنترل اثر پيش آزمـون، تفـاوت امیدواری در بين گروه آزمايش و کنترل معنادار بود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
10 - تأثیر مداخلة گروهیِ مبتنی بر برنامه دی روزیر بر کاهش مشکلاتِ برونریزی شدة کودکانِ مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا
احمد یارمحمدیان افسانه رحیمی احمد عابدی سالار فرامرزیبا توجه به افزایش میزان شیوع اختلال طیف اُتیسم، متخصصان نیازمند دسترسی و بررسی برنامه هایی هستند که با هدف بهبود مشکلات اساسی این کودکان طراحی شده اند. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخلة گروهیِ مبتنی بر برنامه دی روزیر بر کاهش مشکلات برون ریزی شدة کودکانِ مبتلا به اُتی أکثربا توجه به افزایش میزان شیوع اختلال طیف اُتیسم، متخصصان نیازمند دسترسی و بررسی برنامه هایی هستند که با هدف بهبود مشکلات اساسی این کودکان طراحی شده اند. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی مداخلة گروهیِ مبتنی بر برنامه دی روزیر بر کاهش مشکلات برون ریزی شدة کودکانِ مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا پرداخته است. این پژوهش در چارچوب طرح تک آزمودنی و با استفاده از روش (A-B-A) اجرا شد. جامعة آماری این پژوهش از کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا در شهر اصفهان تشکیل می شد. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، 3 دانشآموز انتخاب شدند. خط پایة عملکرد آنان با استفاده از خرده مقیاس مشکلات برون ریزی شده (مقیاس درجه بندی بهبود مهارت های اجتماعی SSIS) ترسیم شد. جلسات آموزشی در قالب 20 جلسة 40 دقیقه ای به وسیلة محقق برگزار گردیدند. ارزیابی ها حین درمان، و به منظور پیگیری نتایج آموزش، یک ماه بعد به وسیلة مربی ویژة این کودکان به عمل آمد. براساس نتایج تحلیل دیداری داده ها، این برنامه در زمینة کاهش مشکلات رفتاری برون ریزی شده درصد داده های ناهمپوش (PND) برای آزمودنی ها به ترتیب، %100، %71/85، %100) مؤثر بوده است. نتایج به دست آمده از درصد داده های بالاتر از میانه (PEM)، جفت های نا همپوش(NAP)، تای کندال همراه با یو مان ـ ویتنی (TauU) (حداقل %85) حاکی از اثربخشی این برنامه است. بر این اساس، بهبود مهارت های اجتماعی در بافت گروهی و با ترکیب روشهای شناختی ـ رفتاری و یادگیری اجتماعی، رشد تجارب ارتباطیِ مثبت و کاهش مشکلات رفتاری را برای این گروه از کودکان به دنبال خواهد داشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
11 - پیش¬بینی نارسایی هیجانی و مشکلات بین¬فردی بر اساس سبک¬های دلبستگی
پریسا فرجی پگاه فرخ زاد مهرداد ثابتهدف از پژوهش حاضر پیش بینی نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی بر اساس سبک های دلبستگی در دانش آموزان است. جامعه آماری شامل 200 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 95ـ94 در منطقه 2 تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآو أکثرهدف از پژوهش حاضر پیش بینی نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی بر اساس سبک های دلبستگی در دانش آموزان است. جامعه آماری شامل 200 دانش آموز دختر مقطع پیش دانشگاهی در سال تحصیلی 95ـ94 در منطقه 2 تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه سبک دلبستگي كولينز و ريد (ASQ)، پرسشنامه نارسایی هیجانی تورنتو (TAS)، و پرسشنامه مشکلات بین فردی (IIP) استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام نشان دادند که بین سبک های دلبستگی با نارسایی هیجانی و مشکلات بین فردی رابطة معنا دار وجود دارد (01/0>P). همچنین، مؤلفه های دلبستگی قادرند نارسایی هیجانی (حدود 22 درصد) و مشکلات بین فردی را (حدود 27 درصد) در دانش آموزان پیش بینی کنند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
12 - مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه-بیشفعالی در دوره کووید-۱۹: نقش حمایت اجتماعی ادارکشده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری
سعید آریاپوران مریم نیساریهدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم أکثرهدف پژوهش حاضر شناخت شیوع مشکلات روانشناختی مادران کودکان مبتلا به کاستیتوجه- بیشفعالی (ADHD) در دوره کووید 19 و نقش حمایت اجتماعی ادراک شده، حل مسئله اجتماعی و تابآوری در پیشبینی آن بود. جامعه آماری شامل کل مادران کودکان ADHD در شهرستانهای ملایر و رشت بود. حجم نمونه تعداد 136 مادر کودکان ADHD در رشت و ملایر در سال 1400 بهصورت در دسترس انتخاب شدند. مقیاسهای افسردگی، اضطراب، استرس، حمایت اجتماعی ادراکشده چندبعدی، فرم کوتاه سیاهه حل مسئله اجتماعی تجدیدنظر شده و مقیاس تابآوری را تکمیل کردند. جهت تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. نتایج توصیفی نشان داد که از میان مادران 91/41 درصد دارای افسردگی متوسط تا بسیار شدید، 82/58 درصد دارای اضطراب متوسط تا بسیار شدید و 27/49 درصد دارای استرس متوسط تا بسیار شدید بودند. نتایج رگرسیون گام به گام به ترتیب نقش معنادار سبکهای حل مسئله اجتماعی منفی، سبکهای حل مسئله اجتماعی مثبت، تابآوری و حمایت اجتماعی ادراک شده را در پیشبینی مشکلات روانشناختی (افسردگی، اضطراب و استرس) مادران کودکان ADHD در دوره کووید 19 تأیید کرد (01/0>p). بر اساس نتایج، تقویت حمایت اجتماعی و برنامههای روانشناختی مبتنی بر ارتقای حل مسئله اجتماعی و تابآوری برای مادران کودکان ADHD مفید واقع خواهد شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
13 - بررسی رابطه حمایت اجتماعی با انگ های اجتماعی دبیران دبیرستانهای شهر یاسوج
حبیب آرا سعید سعیدی جوبه نظر می رسد هرچه فرد حمایت اجتماعی و قدرت بیشتری در انگ های اجتماعی ، مقابله با مشکلات و استرسهای زندگی داشته باشد، کمتر در معرض آشفتگی های روانی و هیجانی قرار میگیرد و از سلامت و بهزیستی روانی بالاتری بهره مند میشود پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی با انگ أکثربه نظر می رسد هرچه فرد حمایت اجتماعی و قدرت بیشتری در انگ های اجتماعی ، مقابله با مشکلات و استرسهای زندگی داشته باشد، کمتر در معرض آشفتگی های روانی و هیجانی قرار میگیرد و از سلامت و بهزیستی روانی بالاتری بهره مند میشود پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی با انگ های اجتماعی دبیران دبیرستانهای شهر یاسوج شد. روش پژوهش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه دبیران دبیرستانهای شهر یاسوج بودند. از جامعه مذکور 100 نفر نمونهگیری از جامعه به شیوه در دسترس و نمونهگیری جامعه بهصورت تصادفی خوشهای انتخاب شد. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامههای پرسشنامه حمایت اجتماعی اداره شده ، پرسشنامه استاندارد استيگماي دروني بيمار رواني استفاده شد و نتایج با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی و رگرسیون خطی تحلیل و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافتههای پژوهش نشان داد، بین حمایت اجتماعی با انگ اجتماعی در دبیران دبیرستانهای شهر یاسوج رابطه مثبت معنیدار وجود دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
14 - مشکلات اجتماعی تهدیدکنندۀ سلامت اجتماعی و دارای اولویت در ایران
حسن رفیعی آمنه ستاره فروزان سینا احمدیبا توجه به محدودیت منابع و لزوم تخصیص صحیح آنها و همچنین برای پایش و ارزشیابی برنامه ها و فعالیت های مرتبط با کاهش بار مشکلات اجتماعی، در درجه اول نیازمند اولویت بندی خودِ مشکلات اجتماعی هستیم. مطالعه حاضر با هدف شناسایی مهم ترین مشکلات اجتماعی دارای اولویت ایران در سال أکثربا توجه به محدودیت منابع و لزوم تخصیص صحیح آنها و همچنین برای پایش و ارزشیابی برنامه ها و فعالیت های مرتبط با کاهش بار مشکلات اجتماعی، در درجه اول نیازمند اولویت بندی خودِ مشکلات اجتماعی هستیم. مطالعه حاضر با هدف شناسایی مهم ترین مشکلات اجتماعی دارای اولویت ایران در سال 1398 انجام شد. این مطالعه در دو مرحله شامل مرور مطالعات قبلی و نظرسنجی از صاحبنظران انجام گرفت. در مرحله اول با مرور منابع، چارچوبی برای طبقهبندی مشکلات اجتماعی تدوین شد و بر اساس این چارچوب، فهرستی از زیرطبقه های مشکلات اجتماعی تهیه گردید و در اختیار متخصصان سلامت اجتماعی قرار گرفت. در مرحله دوم مطالعه با مرور بر مقاله ها و کتاب های منتشرشده در حوزۀ سلامت اجتماعی، بیست نفر از صاحب نظران این حوزه انتخاب شدند و با روش دلفی از آنها خواسته شد که فهرست مزبور را بر اساس سه معیار شیوع، شدت و اهمیت درجهبندی کنند. نظرهای آنها در سه دور گرفته شد و مجموع مشکلات اجتماعی کشور به ترتیب اولویت در سه طبقه دسته بندی شد. هرچند مشکلات اجتماعی زیادی در جامعه وجود دارد، ده مشکلی که بیشترین اولویت را دارد، به ترتیب عبارتند از بیکاری، فساد اداری و مالی، نابرابری درآمدی، گرانی مسکن، کمبود اعتماد، فقر، کاهش سرمایهگذاری مولد، اعتیاد، جرم و ناامیدی از آینده. برنامهریزی برای مداخلات و نیز پژوهشهای سلامت اجتماعی در سال های پیش رو را باید به نحوی هدفمند انجام داد تا مشکلاتی که بیشترین بار را بر جامعه تحمیل میکنند، در اولویت تخصیص منابع و امکانات محدود کشور قرار گیرند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
15 - اثربخشی آموزش رفتاری والدین بر کاهش مشکلات برونیسازی شده کودکان 7 تا 9 سال
سعید قنبریپژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی روش آموزش رفتاری والدین (BPT) در کاهش مشکلات برونیسازی شده (رفتارهای پرخاشگرانه و قانونشکنی) در کودکان 7 تا 9 ساله انجام شد.پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی روش آموزش رفتاری والدین (BPT) در کاهش مشکلات برونیسازی شده (رفتارهای پرخاشگرانه و قانونشکنی) در کودکان 7 تا 9 ساله انجام شد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
16 - شناسایی مشکلات روانشناختی فرزندپذیران و ارائه راهکار جهت سازگاری با آنها
نفیسه حشمتی مولائی رویا کوچک انتظار فاطمه گلشنی<p>با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده‌های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گ أکثر<p>با توجه به نیاز کودکان و نوجوانان به خانواده مناسب و گسترش انتخاب فرزندپذیری ، این پژوهش به امید افزایش بهزیستی کودک و خانواده و با هدف شناسایی مشکلات روانشناختی خانواده‌های فرزندپذیر ایرانی و ارائه راهکارهای سازگاری با مشکلاتشان انجام شد. به روش کیفی و رویکرد گراندد تئوری طبق نظریه اشتراوس و کوبین، در ابتدا جهت یافتن مشکلات خانواده‌های فرزندپذیر، مصاحبه با یک نماینده از والدین هر 13 خانواده در سال 1401 انجام شد. در مرحله بعدی، نتایج مرحله اول پژوهش در اختیار متخصصان قرار گرفت و راهکارهای پیشنهادی ایشان، بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم افزار maxqda2020 انجام شد. روایی و پایایی این پژوهش بسیار مطلوب ارزیابی شد. الزامات اخلاقی رعایت شد. در مرحله اول شناسایی مشکلات، 4 مفهوم بدست آمد. مسائل مربوط به رشد کودک در محیط آسیب های اجتماعی، مشکلات حقوقی-روانشناختی، مسائل مربوط به نگرش و جهان بینی، مشکلات مرتبط با تاب آوری زوجین. از مرحله بعدی، 4 گروه راهکار سازگاری با مشکلات استخراج شد، شامل تبیین چیستی و چگونگی و چرایی فرزندپذیری در ایران (غنای دانش)، راهکارهای اجرایی جهت حل مشکلات، راهکارهای مداخله ای جهت تاب آوری خانواده، راهکارهای تغییر نگرش. مشکلات مربوط به نگرش و جهان بینی شرایط علّی سایر مشکلات بود. در انتها الگوی نهایی ارائه شد. غنای دانش، اصلاح و بهبود نگرش، افزایش تاب آوری والدین، رفع موانع اجرایی، باید اولویت کاری این حیطه قرار گیرد.</p> تفاصيل المقالة