-
حرية الوصول المقاله
1 - تحلیل روند تحقق¬پذیری شهر همیار کودک (CFC) مطالعه موردی: شهر شیراز
حمید شفیع زاده رحيم سرور عبدالرضا فرجي رادمفهوم شهر همیار کودک براساس سیستمی است که در آن به حقوق کودکان توجه می شود و سیاست ها و قوانین و برنامه ها و بودجه را براساس نیازهای کودکان در شهرهای امروزی منعکس می کند. طرح مراکز همیار کودک توسط صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) و برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد (ه أکثرمفهوم شهر همیار کودک براساس سیستمی است که در آن به حقوق کودکان توجه می شود و سیاست ها و قوانین و برنامه ها و بودجه را براساس نیازهای کودکان در شهرهای امروزی منعکس می کند. طرح مراکز همیار کودک توسط صندوق کودکان سازمان ملل (یونیسف) و برنامه اسکان انسانی سازمان ملل متحد (هابیتت) در سال 1996 تاسیس شد. هدف این طرح، اجرای کنوانسیون حقوق کودک در سطحی بود که در آن بتوان بیشترین تاثیر را بر روی کودکان گذاشت. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف روند تحقق پذیری شهر همیار کودک در شهر شیراز انجام پذیرفته است. روش تحقیق این نوشتار، توصیفی ـ تحلیلی به صورت موازی، ﮔﺮدآوري اﻃﻼﻋﺎت و دادهﻫﺎ از ﻃﺮﻳﻖ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﺤﻘﻖ ﺳﺎﺧﺘﻪ و ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎري آن را دو ﮔﺮوه ﻣﺪﻳﺮان ﺷﻬﺮي، ﻣﺘﺨﺼﺼﻴﻦ و ﺧﺒﺮﮔﺎن ﺷﻬﺮي و والدین ساکن شهر شیرازﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻲدﻫﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻜﻴﻪ ﺑﺮ روش همبستگی پیرسون، شیراز در همه مولفه های تعریف شده نشان داد هیچ یک از گویه های مشارکت کودکان، چارچوب قانونی همیار کودک، استراتژی جامع حقوق کودکان در شهر، واحد حقوق کودکان یا مکانیسم های هماهنگ، ارزیابی و سنجش تأثیر قوانین بر کودکان، بودجه کودکان، گزارش از وضعیت کودکان شهری، شناخت حقوق کودکان و حمایت مستقل از کودکان دارای میانگین 3 و بالاتر نبوده و این امر نشان می دهد، به طورنسبی، شهر شیراز از لحاظ اصول شهر همیار کودک در وضعیت مطلوب قرار ندارد. همچنین تحلیل صورت گرفته براساس مدل رگرسیون چند متغیره، در شهر شیراز، شاخص شناخت حقوق کودکان به عنوان مهمترین و موثرترین متغیر پیش بینی کننده شهر همیار کودک با ضریب 0.426 در بالاترین رتبه قرار دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعارحافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...)
شهریار شادیگو فریبا پروانه مهری توتونچیاندر شرایط امروز جامعه مسأله هویت در دوران کودکی مسألهای اساسی است، زیرا در صورت عدم توجه به آن نسل فعلی و آینده را دچار عدم تعادل و سردرگمی خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعار حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...) ا أکثردر شرایط امروز جامعه مسأله هویت در دوران کودکی مسألهای اساسی است، زیرا در صورت عدم توجه به آن نسل فعلی و آینده را دچار عدم تعادل و سردرگمی خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی حق بر هنر و هویت برای کودکان از منظر متون منظوم فارسی (اشعار حافظ، مولانا، سعدی، فردوسی و...) انجام گرفته است. روش پژوهش از نوع تحلیل کیفی به صورت کتابخانهای و با استفاده از تکنیک فیشبرداری و استفاده از منابع نظری و تئوری درباره هویتیابی کودکان میباشد با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت هویتیابی کودکان در بسترهایی چون خانواده، جامعه و نظام تعلیم و تربیت پا به عرصه وجود میگذارد، لذا گسترش آن در گرو توسعه این بسترهاست. بدینجهت هنگامی که پژوهشگران موضوع هویتیابی کودکان را میکاوند، ابتدا زمینه رشد و توسعه افراد و سپس توسعه جامعه را فراهم میآورند. توجه به حقوق کودکان در ابعاد مختلف نیز در کانون توجه جوامع و ادیان متفاوت در دنیا قرار دارد، به طوری که همواره قوانین متعدد در این زمینه از سوی سازمانها و نهادهای مختلف به تصویب رسیده است. شناخت حق بر هنر، ادبیات و هویت کودک، به عنوان حقوق اساسی او نقش مؤثری در فرایند شکلگیری هویت کودک دارد. والدین اولین و نزدیکترین مرجعی هستند که باید حقوق کودکان را در تمامی موارد اعم از آموزش و هویتیابی رعایت نموده و مسلماً در این زمینه یک پدر و مادر آگاه بیشترین و مفیدترین کمک را میتواند به فرزندش ارائه دهد. همچنین بررسی هنر در اشعار فارسی بیانگر تأثیر هنر بر پرورش شخصیت و هویتیابی کودکان و تکامل اخلاقی و توجه به بعد جسمانی انسان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - حقوق کودکان و نوجوانان بزهکار در ایران: تحلیل چهار حوزه تعیّن بخش
مریم شعبان سید محمد حسینیپژوهش حاضر، به دنبال مطالعه نحوه مواجهه چهار حوزه اصلی و مرجع در ایران و جهان با بزهکاری کودکان و نوجوانان است. در گام اول پژوهش، چهار حوزه اصلی و مرجع، شناسایی شدند که شامل قوانین و مقررات ایران، احکام دین اسلام، میثاق حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون حقوق کودک، هستند و أکثرپژوهش حاضر، به دنبال مطالعه نحوه مواجهه چهار حوزه اصلی و مرجع در ایران و جهان با بزهکاری کودکان و نوجوانان است. در گام اول پژوهش، چهار حوزه اصلی و مرجع، شناسایی شدند که شامل قوانین و مقررات ایران، احکام دین اسلام، میثاق حقوق کودک در اسلام و کنوانسیون حقوق کودک، هستند و سپس با رویکرد کیفی و روش تحلیل اسنادی مورد تحلیل و مداقه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهند که مواجهه با کودکان و نوجوانان بزهکار، در هر چهار حوزه تقریباً یکسان است. هر چند که سه حوزه مرتبط با ایران و جهان اسلام، با محوریت شریعت اسلام بخصوص تشیع مطرح شده اند و ریشه های آنها در دین اسلام نهفته است؛ و در برابر آنها کنوانسیون حقوق کودک به عنوان یک امر بین المللی بر اساس اعلامیه حقوق بشر و باور به اومانیسم تدوین شده است؛ اما در رابطه با چگونگی مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان، بسیار نزدیک عمل می کنند و نقاط اختلاف معناداری در بین رویه های آنها نیست. هر چهار حوزه، کودک را فاقد قدرت تصمیم گیری دقیق برای عمل دانسته و بزهکاری او را در قالب یک «خطا»ی معمول در جریان رشد او می پندارند. تا حد امکان کودک باید بخشیده شده و خطای او نادیده گرفته شود؛ انجام این عمل نیز جنبه اصلاحی و بازجامعه پذیری دارد که باید در درون خانواده کودک و توسط والدین و یا سرپرستان قانونی کودک صورت پذیرد. در صورتی که بزهکاری کودک محدود نباشد، مثل صدمه به غیر، که نقض حقوق دیگران را به دنبال داشته، هر سه حوزه، تلاش برای حداقل مجازات و تعیین مجازات در راستای اصلاح و بازجامعه پذیری را تأکید می کنند. تنها نقطه ایجاد تفاوت در تعریف کودک و بازه سنی آن است که مخاطبان اجرای قواعد مربوط به مواجهه با بزهکاری کودکان و نوجوانان را متفاوت می کند. تفاصيل المقالة