-
حرية الوصول المقاله
1 - تأثیر طبقۀ اجتماعی بر شعر شاعران دورۀ مشروطه با تمرکز بر اشعار «ایرج میرزا» و «فرخی یزدی»
عبدالله حسنزاده میرعلی احمد خاتمی سیده زهره نصیری سلوشدر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی ن أکثردر نزد جامعه شناسان ادبیات، آفرینش های ادبی امری فردی نیست، بلکه بیشتر اجتماعی است. از آنجا که اجتماع، نقشی اساسی در شکلگیری ویژگی های فردی دارد و سبک آفریننده نیز جدای از ویژگی های شخصی او نیست، می توان گفت در آفرینش هر اثر، مهم ترین نقش را اجتماع دارد. بینش اجتماعی نویسنده و موضعگیری او در برابر وقایع مختلف تا حدی زیاد تحت تأثیر پایگاه اجتماعی و خاستگاه طبقاتی او شکل می گیرد. بنابراین میتوان سبک هر شاعر یا نویسنده را با توجه به طبقۀ اجتماعی او تجزیه و تحلیل کرد. این مقاله، ضمن بیان مقدمه ای دربارۀ چگونگی ارتباط طبقات اجتماعی شاعران با جهانبینی آنان بر اساس نظریۀ طبقات اجتماعی «گلدمن»، نگاهی گذرا به پایگاه طبقاتی «ایرج میرزا» و «فرّخی یزدی» دارد و سپس عمده ترین تفاوت های سبکی آن دو را با یکدیگر مقایسه میکند. نتیجۀ پژوهش حکایت از آن دارد که دیدگاه های آن دو در حوزههای نقد سنت های دینی و نقد اجتماعی، آزادی، وطنپرستی، استعمارستیزی، استبدادستیزی، دعوت به مبارزه و تجملگرایی با یکدیگر متفاوت است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل جامعهشناختی شعر «شاملو» و «ابوماضی» بر پایة نظریة «زالامانسکی»
مرجان علی اکبرزاده زهتاب حسین یزدانیتحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر أکثرتحولات اجتماعی از آغاز قرن بیستم تاکنون در ادبیات ایران و لبنان بازتابی ویژه داشته است و شعر «شاملو» در ادبیات معاصر ایران و «ابوماضی» در ادبیات معاصر لبنان از منظر بازتاب تحوّلات اجتماعی اهمیّتی ویژه دارند. مقالۀ پیش روی با هدف تبیین بازتاب رخدادهای اجتماعی در شعر شاملو و ابوماضی بر پایة نظریّۀ محتواهای مسلط «هنری زالامانسکی» مبنی بر «جامعهشناسی ادبیّات» با رویکردی توصیفی- تحلیلی بر اساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی انجام شده است. دستاورد پژوهش نشان میدهد که تحوّلات اجتماعی معاصر ایران و لبنان در شعر شاملو و ابوماضی، کارکردی آشکار داشته و مضامینی مشترک در شعر متعهّد این دو شاعر ایرانی و لبنانی پدید آورده است. پاسخ و راهكار این دو شاعر در قبال معضلات جامعۀ خود -كه از ديدگاه زالامانسكي، اين پاسخ در انواع ادبي گوناگون متبلور ميشود- «مبارزه براي آزادي» است. شاملو مبارزه با خفقان رژیم پهلوی و ابوماضی مبارزه در برابر ستمهای حکومت عثمانی را به تصوير كشيده است. مفاهیمی چون رنج مهاجرت، وطندوستی، انتقاد از فقر و رنج مردم، شکوه از استبداد حاکم، روشنگری و ظلمستیزی، آزادیخواهی و عدالتجویی از مفاهيم اجتماعي شعر این دو شاعر است. اين مضامين با توجه به نظريۀ زالامانسكي كه برخي ادبا تنها به روايت تجربههاي اجتماعي خود بدون بهرهمندي از زيباييآفريني ادبي ميپردازند و رويكرد برخي ديگر خلاقانه و هنرمندانه است، توسط هر دو با تخيّلگرايي و تصويرآفريني شاعرانه سروده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - تحلیل سیر تحول انسانگرایی مدرن شخصیتهای زن در رمان فارسی
پریوش میرزاییان جهانگير صفري نرگس باقریمدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش ت أکثرمدرنیته و انسانگرایی مدرن، نقش بسیار مهمی در تحولات ذهنی زن ایرانی داشته است. یکی از منابعی که تغییرات و تحولات ناشی از مدرنیته و انسانگرایی مدرن را بازنمایی کرده، رمان فارسی است. این مقاله درصدد است تا با بررسی رمانهای منتخب فارسی در سه بازۀ زمانی ـ از سال 1300ه.ش تا 1320ه.ش، از 1320ه.ش تا 1345ه.ش و از 1345ه.ش تا 1357 ه.ش ـ با تکیه بر نظریه های «آنتونی گیدنز»، تأثیرات انسانگرایی مدرن بر زنان را که در رمان فارسی تصویر شده است، بررسی کند. بررسی انجام شده بیانگر آن است که آنچه نویسندگان به تصویر میکشند، نشان میدهد که در دورۀ اول تحول ناشی از رواج لذتگرایی مدرن نتوانسته است به طور کلی ذهن زنان را از تفکرات وابسته به سنت رها کند. رواج بیش از پیش مؤلفههای مدرنیته در بازۀ زمانی دوم، میدانی گستردهتر از علایق و خواستهای انسانی را برای زنان مهیا کرده است. رواج اندیشههای فمینیستی هرچند نشان از رواج تدبیرگرایی مدرن در این دوران است، تناقضات رفتاری زنان و میزان سطحی بودن این تفکر را در بین آنان نشان میدهد. افراط در پیروی از خواستههای انسانی و غریزی در دورۀ سوم حاکی از جهش تفکر انسانگرایی است. در این دوران، انفعال ناشی از تقدیرگرایی نیز مورد انتقاد نویسندگان بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - تحلیل جامعهشناختی جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران
تقی آزاد ارمکی مریم شعبانپژوهش حاضر به دنبال مطالعه و تحلیل جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است. در این راستا با رویکرد کیفی و روشهای مونوگرافی و تحلیل محتوا به تحلیل دو نمونه از انجمنهای فعال حوزه کودکان در ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که «رویکرد آسیب شناسانه» بر جامعه مدن أکثرپژوهش حاضر به دنبال مطالعه و تحلیل جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است. در این راستا با رویکرد کیفی و روشهای مونوگرافی و تحلیل محتوا به تحلیل دو نمونه از انجمنهای فعال حوزه کودکان در ایران پرداخته است. نتایج پژوهش نشان میدهند که «رویکرد آسیب شناسانه» بر جامعه مدنی مرتبط با کودک در ایران، سایه افکنده است که بیانگر تسلط «رویکرد آمریکایی ـ انگلیسی» بر جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران است و نیز برخلاف عنوان مجوزها، انجمنها به شکل مستقیم و غیر مستقیم، وابسته به سازمانهای دولتی بوده و به سه هدف «کسب حمایت مالی»، «کسب مشروعیت» و «شهرت» به دنبال جلب نظر مثبت سازمانهای دولتی میباشند. انجمنهای مذکور، در عمل به دنبال «سودآوری اقتصادی» هستند. بنابراین سلطه «خردابزاری» و «منطق بازار» بر عقلانیت ذاتی، دامنگیر جامعه مدنی در ایران به خصوص در زمینههای مرتبط با کودکان شده است و کودکان به عنوان مخاطبان ناآگاه و فاقد «عقل انتقادی» این مراکز، گویی به صورت هدفمند منظور شدهاند و نیز حوزه مدنی در ایران، رسالت اصلی خود را در احقاق حقوق و بهبود وضعیت کودکان آسیبدیده و در معرض آسیب، فراموش نموده و یا نسبت به منافع اقتصادی انجمن در اولویتهای بعدی قرار گرفتهاند. جامعه مدنی مرتبط با کودکان در ایران، دچار ناهنجاری شده و «بیمار» است به شکلی که نیازمند احیا و بازبینی تخصصی فوری میباشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نظریۀ انقلاب در منشور جامعهشناسی تاریخی روابط بینالملل
مهدی زیبائی شهلا نجفیادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تار أکثرادبیات مرتبط با انقلاب تاکنون شاهد چهار موج نظری در تبیین انقلاب¬های گوناگون بوده است. هرچند امواج یادشده متعلق به دوره¬های زمانی متفاوت هستند، تمامی آنها دارای هستی¬شناسی ذات¬گرا و به دنبال شناخت مؤلفه¬های تأثیرگذار در بروز و موفقیت تحولات هستند. پیشینه جامعه¬شناسی تاریخی در تبیین انقلاب¬ها به تلاش¬های برینگتون مور، چارلز تیلی و تدا اسکاچپول در نسل سوم نظریه¬ها بازمی¬گردد که با تمرکز بر ساختار و تحلیل شرایط درونی و توجه اندک به تأثیرات بیرونی، انقلاب¬ها را از دایره بسته و درون¬زاد خارج کرد و به بستر بین¬الملل متصل نمود. با این حال از منظر روش¬شناختی، شیوۀ آنها در امتداد نسل¬های نظری پیشین قرار داشت؛ زیرا از دیدگاه جامعه¬شناسی تاریخی، انقلاب¬¬ها انباشت حوادث برآمده از ارتباط پدیده¬های اجتماعی در یک بستر فراملی هستند. در همین راستا هدف نوشتار حاضر، بررسی سیر تحول عامل فراملی/ بین¬الملل در نظریه¬های انقلاب¬ از منظر نظریه¬پردازان جامعه¬شناسی تاریخی است. بر اساس یافته¬های پژوهش، عامل بین¬الملل در ادبیات نظریهپردازان جامعه¬شناسی تاریخی، سه تحول عمده را پشت سرگذاشته است. نخست در دهه 70 میلادی از منظر ساختاری به تأثیر نظم حاکم بر نظام بینالملل بر انقلاب¬ها اشاره دارد. در مرحله دوم، عامل بین¬الملل از حاشیه ادبیات مربوطه به متن وارد می¬شود و دیدگاه بین¬دولتی برجسته می¬شود و در گذار به مرحله سوم، صرفاً ارتباطات بین دولتی مدنظر نیست، بلکه نگرش بین-اجتماعی و رویکرد بین¬مردمی و شبکه¬ای مورد نظر قرار می¬گیرد. تفاصيل المقالة