-
دسترسی آزاد مقاله
1 - رویکردی در تحلیل و نقد رمانهای انقلاب اسلامی با تأکید بر نقد رمانهای رضا امیرخانی
فاطمه شکردست فاطمه کوپا مصطفی گرجی محمدرضا سنگریپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقده چکیده کاملپژوهش حاضر، فراتحلیلی و برای دستیابی به کیفیت حضور جریانی خاص در ادبیات داستانی ایران یعنی «ادبیات داستانی انقلاب اسلامی» است. این فراتحلیل، سمت وسویی کارکردگرایانه دارد که در سهضلعی کتابشناسی، جریانشناسی، آسیبشناسی به دنبال دست یافتن به شیوهای تحلیلی در بررسی نقدها برای نیل به چشم اندازی وسیعتر در حوزۀ نقد است که خود مبین میزان حضور یک جریان ادبی مشخص در فضای ادبیات داستانی ایران است. علاوه بر این، فراتحلیل در شناخت صحیح نقد، رصد نقاط ضعف و قوّت آن و معرفی خلأها و آسیبهای نقد نیز میتواند مؤثر باشد. نمونه مورد بررسی در این فراتحلیل، رمانهای «رضا امیرخانی» - به عنوان یکی از شاخص ترین نویسندگان جریان ادبی انقلاب اسلامی - است و به سنجش کارکرد این رمانها به واسطۀ کمیت و کیفیت توجه ناقدان به آن میپردازد. در مقدمه به تعریف ادبیات انقلاب اسلامی، نقد و کارکردهای آن و شاخصهای نقدِ نقد پرداخته میشود. سپس نویسنده و رمانهایش معرفی و نقدهای آن در قالب مقالات (علمی پژوهشی، ترویجی، تخصصی و توصیفی و تفننی) بررسی و تحلیل و سپس این تحلیلها از منظرهای متفاوت فراتحلیل میشود و در پایان، یافتهها در قالب جدولها و نمودارها تبیین میگردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - ردپای ایدئولوژی در آثار اولیه محمود دولتآبادی
قدرت الله طاهریمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی چکیده کاملمحمود دولتآبادی یکی از داستاننویسان بزرگ ایران است. او با تلاش و جدیت در امر خلاقیت ادبی توانسته است خود را در جامعه ادبی ایران و تا حدی جهان تثبیت کند. دولتآبادی مانند هر نویسنده بزرگ دیگر مراحل رشد و تکامل هنری خود را گام به گام پیموده و از پیچ و خمهای دراز دامنی گذشته است. تحت تأثیر گفتمانهای متعدد و مدام نوشونده تاریخ معاصر ایران قرار گرفته و آثارش را در واکنش و پاسخ به این گفتمانها خلق کرده است. در این پژوهش، داستانهای بلند او را که به یک اعتبار میان داستان کوتاه و رمان معلق ماندهاند، از نگاه تأثیر مستقیم و غیر مستقیم ایدئولوژی و گفتمانهای رایج در دهههای چهل و پنجاه هجری بررسی کردهایم. این آثار به لحاظ زیباشناختی دارای ضعفهایی است، اما نویدبخش نویسندهای بزرگ هستند که با نگارش کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده به حقیقت میپیوندد. اما از نظر درونمایه و پرداخت شخصیتهای داستانی، دولتآبادی شاید بدون آنکه خود اشرافی بر این امر داشته باشد، در دامنه اثرگذاري ایدئولوژی و گفتمانهای روزگار خود قرار میگیرد و مضامینی را به دنیای داستانهایش وارد میکند که با محیط فرهنگی خود چندان سنخیتی ندارند و آدمهای او نیز ریشههای خود را از سرزمین فرهنگ بومی کندهاند و غرب پروردگانی هستند که تنها زبان و لباس بومی بر تن کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - تحلیل نشانهـ معناشناختی رمانهای سیاسی فارسی از 1351ـ 1380
مصطفی گرجییکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونه چکیده کاملیکی از جریانهای داستاننویسی معاصر، ادبیات داستانی سیاسی است که عنوانهای این دسته از آثار به نسبت سایر جریانهای داستاننویسی و با توجه به درونمایه آن، قابل تأمل است. بر این اساس بررسی و تحلیل این جریان با تأکید بر نامهای آنـ بهعنوان یک واحد معنادار و مستقلـ گونهای از گونههای نقد داستان است که عمدتاً به انگیزه کشف جریان فکری حاکم بر متن انجام میشود. در این مقاله نویسنده حدود صد عنوان از نوع ادبیات داستانی سیاسی را با توجه به مآخذ معتبر، شناسایی و با روش نشانهـ معناشناختی (البته در معنای عام آن) بررسی و تحلیل کرده است. ترتیب تاریخی انتخاب به این گونه بوده است که دهه اول (1351ـ 1360) بیست و دو داستان؛ دهه دوم (1361ـ 1370) سی و سه داستان و دهه سوم (1371ـ 1380) چهل و شش داستان انتخاب شده است. بررسی زبانی این آثار نشان میدهد که عنوانهای بسیط نه درصد و عنوانهای ترکیبیِ دو و سه جزیی هشتاد و شش درصد کل عنوانها را در بر میگیرد. دلایل و عوامل این امر؛ علاوه بر تأمل نویسندگان در تحریض خواننده، در بنیاد این نوع ادبی نهفته است که ایهام و ابهام را میطلبد. نگاه معرفتشناسانه به این مجموعهها نشان داد که حدود سی درصد این نامها با مفاهیمیهمچون درد و رنج انسان درآمیخته است که بیشترینة این تعداد مربوط به دهه دوم با چهل و پنج درصد است. نکته دیگر قابل تأمل در تحلیل نشانهـ معناشناسی این عنوانها، توجه به نوعی تقابل در انتخاب عنوان داستانها، عنوانهای دال بر ایستایی در یک مقطع و پویایی در مقطع دیگر و دال بر رهایی در یک مقطع و بستگی و اسارت انسان در مقطع دیگر است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تحلیل رباعيات مولوي از منظر داستاني
یعقوب زارع ندیکیاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خ چکیده کاملاستفاده از عناصر و روایت داستانی در قالبهای کوتاه شعری چون رباعی، بسیار مشکل است اما از میان دو هزار رباعی منسوب به مولانا، دویست رباعی (10%) دارای طرح داستانی است. به نظر میرسد دلیل اصلی استفاده از طرح داستانی، تلاش برای نزدیکتر کردن مفاهیم غامض عرفانی به ذهن مخاطب خاص يا عام است. تحلیل داستانی رباعیات، میتواند کمکي موثر در کشف اسرار و مشکلات این اشعار کند و باعث توجه بیشتر به این بخش از اشعار مولانا شود که کمتر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. شاعر در مقام شخصیت منفی این رباعیات، سعی میکند واقعة دیدار با یار را که از دیدگاه عرفانی غیر قابل بیان است، به قیدگفتار و گزارش درآورد. به همین دلیل از زاویة ديد اول شخص مفرد در اغلب این رباعیات استفاده شده است و این رباعیات مرز میان شعر و حکایت سنتی هستند. تحلیل این رباعیات به دلیل فضای سورئالیستی حاکم بر آنها، بسیار مشکل است و در این تحقیق عناصر داستانی چون زاویة دید، طرح، گفتگو، شخصیتپردازی و فضا به صورت جداگانه، تحلیل و بررسی میشود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - «جریان سیّال ذهن» در داستانهای «مصطفی مستور»
آرش مشفقی ناصر علیزاده خیّاطبا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حو چکیده کاملبا شکوفایی جریانِ عظیمِ «مدرنیسم» در قرن بیستم که همة حوزههاي حیاتِ بشری را تحتِ سیطرة خویش قرار داد، در ادبیّات نیز شاهد دگردیسیِ رمان و پیدایشِ شیوههاي نوینی برای روایتِ داستان بودیم. اصطلاح استعاریِ «جریان سیّال ذهن» که نخستین بار توسّط «ویلیام جیمز» آمریکایی در حوزة علم روانشناسی مطرح شد، طیِ همین پروسة «مدرنیسم» واردِ حوزة ادبیّاتِ داستانی شده، به شیوهای مدرن به روایتِ رمان مبدّل گشت. در قالبِ این مقاله کوشیدهایم پس از اشارهای گذرا به ویژگیها و مشخّصههاي «جریان سیّال ذهن» با انتخابِ داستانهايی از «مصطفی مستور» که آثارش بیشترین شباهت را به شیوة «جریان سیّال ذهن» دارد، آنها را از منظرِ انطباق با معیارهای داستانِ «جریان سیّال ذهن» مورد بررسی و نقد قرار دهیم. به بیانِ دیگر اين مقاله در صدد پاسخگویی بهاین پرسش است که میتوان تعدادی از داستانهاي «مصطفی مستور» را – آنگونه که آيا برخی از منتقدین گفتهاند- در مجموعة داستانهاي «جریان سیّال ذهن» جای داد؟ در کنار آنچه به عنوان هدف غایی این مقاله عنوان شد، بايد گفت که صفت «جریان سیّال ذهن» به آن دسته از داستانها اطلاق میشود که دارندة همه یا بخش اعظمیاز ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» باشد. بدین ترتیب نمونههاي مستخرج و ارائه شده از داستانهاي مستور برای تک تک ویژگیهاي «جریان سیّال ذهن» نه به معنای قطعیّتِ انتسابِ آنها بهاین شیوه از داستانپردازی، بلکه کوششی است تا درصدِ وجودِ این ویژگیها و شدّت و ضعفِ آنها در داستانهاي موردِ بررسی نشان داده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - روابط قدرت در رمان شازده احتجاب
محمدعلي غلامينژاد زينب صابرپورتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هن چکیده کاملتحلیل انتقادی گفتمان، شاخهای از مطالعات زبانشناختی است که به مفاهیمی همچون قدرت، سلطه و ایدئولوژی میپردازد. در این مقاله با استفاده از رهیافتهای این رشته، روابط میان عاملان قدرت و نیز دگردیسی شکل اعمال قدرت در رمان شازده احتجاب بررسي ميشود. به این منظور، تمهیدات هنری و داستانی متن به دقت بررسی شده، اثر هنری به عنوان محصولی گفتمانی در بافت تاریخیاش تحلیل شده است. توجه به وقایع و شخصیتهای دورهی تاریخیای که رمان روایتگر آن است، همچنین در نظر گرفتن بافت اجتماعیـ سیاسی خلق اثر، نشان میدهد که تقابل نیروی اندیشهورزی روشنفکرانه با قدرت تمامیتطلب حاکم، مؤلف را به سمت گزینش معنادار وقایع تاریخی برده است. گلشیری، تحت تأثیر گفتمان روشنفکری زمان خود، در این رمان با نشان دادن قدرت و خشونتِ منجر به انقراض در خاندان قاجار، میان داستان خود و شرایط اجتماعیـ سیاسی حکومت پهلوی دست به نوعی معادلسازی زده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسي و تحليل عناصر بومي (ديني و ملي) بزرگترين رمان فارسي*
مصطفی گرجیكليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بوم چکیده کاملكليدر يكي از رمانهاي برجسته معاصر است كه بررسي ابعاد مختلف آن اهتمام فراواني را ميطلبد. يكي از اين ابعاد، بررسي زمينهها، ابعاد و عناصر بوميگرايي و هويت ايرانيـ اسلامي است كه كشف زمينههاي آن به شناختن زمينههاي ذهني و رواني شخصيتهاي داستان منجر ميشود. مراد از بومیگرایی در اين بستر عناصر هويتبخش مذهبيـ ملي است كه وجه تمايز فرهنگ ايراني و اسلامی از ساير فرهنگها و خرده فرهنگهاست. نگارنده با توجه به این رویکرد و با بررسی رمان كليدر، مهمترين عناصر بومي را در دو بخش عناصر مربوط به فرهنگ ایرانی (ملی) و فرهنگ اسلامی طبقهبندی، بررسي و تحليل كرده است. مهمترين اين مؤلفهها با تأکید بر آیینها و مناسک و باورها در بخش مؤلفههاي ملي؛ آداب و رسوم مربوط به باورهاي عامه، اشاره و تلميح به داستانها و آیینهای تاريخي و اسطورهاي گذشته است. مهمترين مؤلفههاي بوميِ ديني با توجه به مسئله آیینها و سنن در اين اثر، الهامگيري از واقعة عاشورا در فرجام كار گل محمد است كه نگارنده، تشابه آن دو را در پانزده بند نشان داده است. اين مقاله درصدد است با توجه به این گستره، ميزان توجه و تأثر اين رمان فارسي را از مؤلفههاي بومي (ملي و ديني ـ مذهبي) بررسي و تحلیل كند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل عناصر داستانی قصه حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم
ابراهيم سلاميدر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. چکیده کاملدر قرآن کریم سرگذشت بسیاری از پیامبران با قصه بیان ميشود. از جمله قصه یوسف(ع) که به زندگی اين پيامبر میپردازد. این سوره صد و یازده آیه دارد. سه آیه نخست و ده آیه آخر غیرداستانی و آیات ديگر بدون آنکه آیههای غیرداستانی، تسلسل آنها را برهم بزند، داستان را بيان ميكنند. هدف قرآن داستانپردازی نیست، ولی اين سوره بسیاری از جنبهها و عناصر داستانی متعارف در ادبیات داستاني را دارد. هدف این مقاله بررسی فراوانی عناصر داستانی، در این قصه است. مقاله حاضر توصیفی ـ تحلیلی است و طی آن به بررسی و تحلیل عناصر داستانی نظير زاویه دید، طرح، ساختار، اندیشه (تم و موضوع)، کشمکش، شخصیت، شخصیتپردازی، گفت و گو، زمان و مکان میپردازد. قصه یوسف، تنها قصه قرآن كريم است كه از ابتدا تا انتهاي آن، در يك سوره آمده است. در اين قصه با بهرهمندي از فنون عناصر داستانپردازي نوين، اهداف والاي قرآن كريم، آشنايي با فرهنگ مذهبي، تعليم، تربيت، هدايت و عبرتآموزي انسان، در قالب يك داستان بيان شده است. پرداخت عناصر داستاني در اين قصه به گونهاي است كه مخاطب در برخورد با آن به مثابه يكي از شخصيتهاي داستان حضور فعال دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - مباني و ساختار رئاليسم در ادبيات داستاني
علی شیخ مهدی محمود طاووسیرئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزده چکیده کاملرئاليسم، در مفهوم عامّ به معني علاقه و تمايلي بنيادين به عين موضوع خارج از ذهن است و از ديرباز فكر بشر را به خود مشغول داشته است. ارسطو در هنر شاعري، آثار هنري را محاكات از طبيعت دانسته است و پس از او همواره اين انديشه با فراز و فرودهايي تداوم يافت، تا آنكه در سدة نوزدهم، نخست در فرانسه و سپس در ديگر كشورها مكتب و جنبشي پديد آمد كه در پي تثبيت اصول و مباني رئاليسم بود. نويسنده رئاليست در قلمرو ادبيات داستاني همواره با ترفندهاي روانشناختي مجاب كننده اي، انگيزه هاي دروني و بيروني كنش شخصيتهاي داستان را در عرصه زندگي فردي و اجتماعي به تصوير مي كشد. در اين پژوهش پس از توضيح و تبيين رئاليسم، چه در مفهوم عامّ آن، و چه به مثابه مكتبي معروف در سدة نوزدهم، مباني و ساختار رئاليسم و انواع مهمّ آن در ادبيات داستاني نقد و بررسي شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تحليل درونمايههاي«سووشون» از نظر مكتبهاي ادبي و گفتمانهاي اجتماعي
حسن شاهیپوردر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است چکیده کاملدر اين جستار رمانهاي سيمين دانشور، بهويژه سووشون كه پرفروشترين رمان فارسي است، تجزيه و تحليل شده است. زاويه ورود مقاله حاضر، تحليل اين اثر از نظر مكتبهاي ادبي است. اما از آنجا كه آثار ادبي فارسي چندان با مباني و ويژگيهاي مكاتب ادبي غربي انطباق ندارند، كوشش شده است نوآوريها و وجوه مميزه آثار دانشور بازشناسي شود. همچنين، از زاويه نگاه گفتمانهاي اجتماعي نيز درونمايههاي آثار وي تحليل شده و ديدگاههاي نويسنده در مصاحبهها و گفتگوهاي سالهاي اخير مورد توجه قرار گرفته است. به نظر ميرسد راز اقبال عمومي خوانندگان نسبت به آثار دانشور در اين است كه او با اتكا بر توانايي ممتاز ادبي، دانش زيباييشناسي، فراست در انديشهورزي و صداقت در آفرينش ادبي، آثاري ممتاز آفريده و ضمن بهرهگيري از ميراثهاي اسطورهاي و گنجينههاي عناصر فرهنگي اسلامي ـ ايراني، از قدرت بازآفريني هنري و ادبي خوبي نيز برخوردار بوده است. ظريفتر آنكه او در كنار درگيري با چالشهاي اجتماعي و سياسي، در بيان حقايق مربوط به مصالح ملي و انساني، برنامههاي استعماري و اشغالگري پنهان و آشكار به نحوي جامع، ابتكاري و نوآورانه گفتمانهاي روزگار، صداقت تمام داشته و توانسته است ادبيات داستاني معاصر را با جنبههاي بومي آشتي دهد. در حالي كه تا زمان او اين گفتمانها عمدتاً تقليدي از مسلكهاي وارداتي مادي و ماركسيستي بود و يا از ناحيه ادبيات پوچگراي ناشي از سرگرداني مدرنيسم، به ادبيات معاصر داستاني فارسي راه پيدا كرده بود. بنابراين، راه نويني كه دانشور گشوده است، مبتني بر گفتمان مقاومت با تكيه بر مباني و ميراثهاي اسطورهاي ايراني و اسلامي است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - تحليلي بر افسانههاي مندرج در تذكرههاي فارسي
حسن شاهیپوردر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است چکیده کاملدر كنار «انواع ادبي» جديد، همانند «رمان» و «داستان»، « افسانه»ها (قصهها، سرگذشتها، حكايتها و...) را ميتوان از انواع ادبي گذشته تاريخ ادب فارسي به حساب آورد.« افسانه»ها به آثاري اطلاق ميشود كه از زبان حيوانات يا به صورت اشعار هجايي براي سرگرمي اطفال سروده شده است. يا متضمّن سرگذشت اشخاص واقعي همچون شاعران، عارفان و ... بوده است كه رفتهرفته، شاخ و برگ گرفته و با نثري آراسته در خلال كتب تذكره و آثار ديگر درج شدهاند و فراز و فرود زندگي شاعران و ابعاد گونهگون ادبي، فكري، روحي و اخلاقي آنها را نشان ميدهند. در اين مقاله، علاوه بر اشاره به تعاريف افسانه، ويژگيهاي اساسي آن از جهات مختلف نقد و تحليل شده است. اين تحقيق در دانشهايي مانند تاريخ ادبيات، سبكشناسي، نقد ادبي، معاني، بيان و بديع كاربرد دارد و نقاط مبهم و تاريك تاريخ ادبيات را روشن و جزئيات علوم مذكور را بيان ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسی زبان سبک ادبی پسامدرن در رمانهای ایرانی
ساناز رحيمبيكي محمود براتي محمدرضا نصر اصفهانيطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير چکیده کاملطي چند دهه اخير همراه با موج جهانی ادبیات پسامدرن، رمان هايي در عرصۀ ادبيات داستاني ايران پدید آمده اند که مدعی رویکردی نوین در نگرش و نگارش این نوع ادبی هستند که طبعاً زبان و سبک را هم دربرمیگیرد. زبان، برجستهترين عنصر سبكي در مطالعات ادبي است. از طرفي هر نوع تغيير در فرم و محتوای زبان اثر ادبي، نشاندهندۀ دگرگوني در نگرش خالق اثر نسبت به جهان پيرامون خويش و انسان است. بنابراين آنچه مهم مينمايد، بررسي تأثیراتی است كه فلسفۀ ادبیات پسامدرن براي زبان رمان ایرانی ايجاد كرده است؛ زیرا مقولۀ زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن، در فلسفۀ ادبیات پسامدرن جایگاهی محوری دارد، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی میشناسند. این مقاله ضمن تحلیل الگوهای زبانی در رمان پسامدرنیستی ایران، چگونگی به کارگیری عناصر زبانی این رمانها را با نگاهی انتقادی تبیین ميكند. برای کشف تمهیدات زبانی سبکساز در این مقاله، عناصر زبانی این آثار با الهام از رویکرد سبکشناسی لایهای در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، شناسایی و دستهبندی شدند و امکانات زبان متن در هر لایه توصیف و نشان داده شد و اینکه هر یک از این خصوصیات زبانی در لایۀ مورد نظر، چه امکاناتی را در جهت بازتولید نگرش پسامدرن یا دوری از آن در جهان داستاني این رمانها انجام میدهد. پس از بررسی زبان این آثار مشخص شد در سطح آوایی مشخصه سبکی متمایزی ندارند و در سطح واژگانی، در هر دو حوزه کلی زبان در مفهوم کاربرد ادبی و محاوره ای گام برمی دارند و همچنین دارای انسجام دستوری نیز هستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - مقایسۀ شگردهای طنزپردازی «ابوالقاسم پاینده» با «جلال آل¬احمد»
محمود براتي زهرا حسینی سجزییطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گ چکیده کاملطنز گونهای از ادبیات غنایی است که به قصد اصلاح نابسامانیها، معایب و نقایص جامعه خویش را به تصویر میکشد و مورد انتقاد قرار میدهد. از این جهت است که مؤثرترین نوع نقد محسوب میشود. این شیوۀ بیانی، حاصل غرض ورزی و کینه توزی شخصی نیست، بلکه نگاهی انتقادی به نارسایی های گوناگون جامعه است که با زبانی خاص همراه با خندۀ ناشی از رنج و ناراحتی بیان میگردد. طنز امروزه کارکردی موسّع یافته و در قدیم با هجو و هزل و تمسخر همپوشانی داشته است. «ابوالقاسم پاینده» و «جلال آل احمد» از نویسندگان منتقد و طنزپرداز معاصر فارسی هستند که آثار داستانی خویش را با گفتاری طنزآمیز آمیخته و به این طریق از کاستی ها و زشتی های جامعۀ عصر خویش پرده برداشته و در پی بیداری مردم و اصلاح امور بوده اند علیرغم هدف مشترک و بهرهبرداری از ابزارها و شگردهای مشترک، به سبب تفاوت در خاستگاه و پايگاه اجتماعي و رويکرد، محصول کارشان متفاوت است. هدف از مقایسه این دو نویسنده نشان دادن اين تفاوتها وشباهتهاست. هر دو نویسنده به لحاظ زبانی و تاریخی نزدیک به هم هستند، ولی ابوالقاسم پاینده به نقد اجتماعی - فرهنگی نظر دارد و جلال آل احمد به نقد سیاسی - اجتماعی. هر دو نویسنده از شگردهایی همچون تشبیهات، کنایه ها و تعابیر عامیانه، واژه سازی-های غریب و جز آن بهره برده اند، اما تشبیهات طنزآمیز در آثار ابوالقاسم پاینده بسامد بيشتري دارد؛ در حاليکه در آثار جلال آل احمد کنایات و تعابیر عامیانه از بسامد بالايي برخوردار است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بررسی ارتباط ساختار و محتوا در فراداستان «میم عزیز»
نفیسه لیاقی مطلق محمد محمودیژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عج چکیده کاملژانر فراداستان در ایران به جهت ماهیت آشنازدای آن، مورد اقبال فراوان است. اما حجم وسیعی از متونی که تحت عنوان فراداستان در ایران منتشر میشوند، تنها به فرم میپردازند، و از بازنمایی تجربههای پسامدرن تهیاند. رمان به مثابه رسانة بازتابدهندة جامعه باید با روح زمانة خود عجین باشد تا معضلات زندگي معاصر و فرهنگ جامعه را هشیارانه بکاود؛ لذا شگردپردازیهای فراداستانی باید با دغدغههای پسامدرنیسم و مسائل مطرح در جامعة پسامدرن هماهنگ باشد تا قالب و محتوا در تأیید و تقویت یکدیگر متنی تأثیرگذار خلق کنند. در اين مقاله ابتدا مروری بر فراداستان و مهمترين مؤلفههاي آن بر مبنای دیدگاههای نظریهپردازان فراداستان صورت گرفته است، سپس مؤلفههای فراداستان در رمان «میم عزیز» بررسی و تحلیل شده است. در ادامه، محتوای پسامدرنیستی رمان نیز تشریح شده است. بررسیهای مقاله نشان میدهد که این رمان به لحاظ درآمیختن دو مقولة نقد ادبی و داستانپردازی، ایجاد عدم قطعیت، محتوای وجودشناسانه، برجستگی زبانی و همینطور پرداختن به مفهوم خانوادة پسامدرنیستی به خوبی توانسته مضمون و محتوا را با ساختار و فرم داستان هماهنگ کند. در «میم عزیز»، شکلهای متنوع خانواده به تصویر کشیده شدهاند تا مفهوم خانوادة هستهای که پیشتر در مدرنیسم به عنوان تنها شکل بهنجار خانواده مطرح شده بود، نسبی گردیده و بینظمی و آشفتگی خانوادهها در جامعة معاصر نمایانده شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - بازنمایی تنازع سرزمین مادری و سرزمین دیگری در ادبیات داستانی مهاجرت
سیده نرگس رضاییپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست ف چکیده کاملپدید آمدن تنازعات فرهنگی و هویتی یکی از پیامدهای مهاجرت است. تفاوتهای فرهنگی میان دو سرزمین، سبب بروز جدالهای فرهنگی میشود. در مهاجرتها، رابطه فرهنگی و هویتی فرزندان و پدر و مادر، شکلهای گوناگون دارد و جامعهشناسان نیز نظریههایی را درباره وضعیت فرهنگپذیری و گسست فرهنگی مهاجران در جامعه میزبان بیان کرده اند. ادبیات داستانی، زمینه طرحِ اَشکال و پیامدهای متنوع تنازعات فرهنگیِ مهاجرت است. این مقاله بر پایه نظریههای جامعه شناختی درباره مفاهیمی نظیر ادغام، انطباق، همانندی و جدایی، سه داستان «مرغ عشق»، «بزرگراه» و «چه کسی باور میکند رستم» را بررسی کرده است. در داستان مرغ عشق، چالش و جدالِ میان دو نسل به مقاومت و رویارویی بی سرانجام نسل اول و نسل دوم میانجامد و فرهنگپذیری آنها را با مشکل مواجه میکند. در داستان «بزرگراه»، مهاجر از فرهنگ و هویت سرزمین مادری جدا شده، سعی میکند با گزینش راهبرد همانندی و ادغام به جامعه میزبان بپیوندد؛ اما گذشته او را رها نمیکند؛ او در وضعیتی آستانه ای و چالش بین دو فرهنگ قرار میگیرد و باید به پاسخ این پرسشها برسد که «آیا ارزش دارد فرهنگ نیاکان را حفظ کرد؟» و «آیا حفظ روابط با دیگر گروه ها ارزشمند است؟». در رمان چه کسی باور میکند رستم، فرزند خانواده با انتخاب الگوی همانند شدن از رفتار و کردار مادر تبعیت نمیکند و رفتار خود را بر اساس ارزش ها و هنجارهای سرزمین میزبان شکل میدهد. مادر که علاقه مند به فرهنگ سرزمین مادری و بی توجه به فرهنگ میزبان است، از کنش متقابل با سرزمین میزبان یا فرهنگ دیگری پرهیز می کند و با انتخاب راهبرد جدایی، به جدال میان خود و فرزند دامن میزند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - شگردهای فانتزیسازی در داستانهای «محمدرضا شمس»
رضا صادقی شهپر زهره بهنام خوفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها چکیده کاملفانتزی انواع گونا گونی چون فانتزی پری وار، تمثیلی، واقع گرا، فلسفی، گروتسک و... دارد و از یک منظر به فانتزی عام و فانتزی نو و از منظری دیگر به فانتزی فرودین و فرازین تقسیم می شود. می توان گفت وجه تمایز انواع فانتزی ها در نوع تخیل موجود در آن هاست، اما آنچه در همه آن ها مشترک است آفریدن دنیایی تخیلی و فراواقعی است. خلق این دنیای تخیلی و فانتاستیک از طریق شگردهایی صورت می گیرد که البته در همه آثار فانتزی، ثابت و از پیش شناخته شده نیست بلکه از طریق بررسی های مختلف می توان به آن ها پی برد. نگارندگان در این پژوهش با بررسی چهار داستان از محمدرضا شمس، یازده شگرد فانتزی ساز را مشخص کردهاند که برخی از آن ها در مقایسه با پژوهش های پیشین تازگی دارند؛ مانند انتخاب راوی و قهرمان دیوانه نما، زمان پریشی، عینیت بخشیدن به مثل ها و نفرینها و دعاها، استفاده از کهن الگوها و شخصیت های جادویی قصه های کهن، بنا نهادن داستان بر پایة ضرب المثل ها و فرهنگ عامه، و جان بخشی به مردگان و برانگیختن عالم اموات. از حیث انواع نیز، گونههای مختلف فانتزی اعم از واقع گرا، فلسفی، پریوار، تمثیلی، گروتسک و فانتزی اشیا را در داستان های شمس می توان دید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - نمود مؤلّفههای ناتورالیستی در آثار داستانی دفاع مقدّس (مطالعۀ موردی: «زمستان 62» و «سفر به گرای 270 درجه»)
محبوبه بانیمهجور منوچهر اکبریناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتور چکیده کاملناتورالیسم، مکتبی ادبی است که رفتارها، گرایشها و افکار انسانها را برخاسته از غرایز درونی و امیال طبیعی میداند. طبق نظریۀ ناتورالیستها، تمام واقعیّتها و پدیدههای موجود در طبیعت در دایرۀ معارف علمی قرار دارد و با قوانین علوم طبیعی قابل توجیه است. به عبارت دیگر ناتورالیسم، فرمول کاربرد علم جدید در ادبیّات است. ناتورالیسم در ادبیّات بر جنبههای توارث، محیط، تقدیر محتوم، مشاهدۀ زندگی به دور از آرمانگرایی و نفی مسائل ماورایی تأکید دارد و در این راه به ترسیم جزئیات -عموماً- زشت و ناخوشایند میپردازد. ناتورالیسم ادبی از طریق ترجمۀ آثار ادبی صدر مشروطه به این طرف در حوزۀ داستاننویسی فارسی وارد شد و نویسندگانی مانند صادق چوبک، صادق هدایت، احمد محمود، محمد مسعود، اسماعیل فصیح و... را تحت تأثیر قرار داد. بررسی آثار ادبیّات داستانی دفاع مقدّس، حاکی از وجود برخی از مؤلّفههای برجستۀ ناتورالیسم مانند عینیّتگرایی، بدبینی، سیاهاندیشی، شرح مبسوط فجایع جنگ، کاربرد کمسابقۀ برخی از تعابیر غیر مرسوم دربارۀ رزمندگان، توجّه به علم فیزیولوژی و... در شماری از اینگونه آثار است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با کمک منابع کتابخانهای، برخی از شاخصههای ناتورالیسم را در دو رمان «زمستان 62» از اسماعیل فصیح و «سفر به گرای 270 درجه» از احمد دهقان واکاوی نموده است. نتیجۀ بررسی با توجّه به شواهد متنی نشان میدهد که در این دو اثر، برخی از مؤلّفههای ناتورالیستی نمود بارزی دارد. میتوان گفت که آنچه آثار ناتورالیستی را از سایر نوشتهها متمایز مینماید، در این دو رمان قابل شناسایی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
18 - بررسی و تحلیل سبکشناسانۀ طنز سیاه در داستانهای کوتاه بهرام صادقی
نیره شاطری محبوبه خراسانی مرتضی رشیدیطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه چکیده کاملطنز سیاه یکی از گونههای طنز به شمار میرود که با چشماندازی تمسخرآمیز درصدد است تا رنج و ملال، بیهویتی و پوچی، اضطرابآفرینی و مرگاندیشی، و ترس و تنهایی انسان معاصر را به تصویر بکشد. بهرام صادقی از جمله داستاننویسانی است که با دقت و ظرافت، از قابلیت و ظرفیت طنز سیاه استفاده کرده و این شگرد ادبی را در داستان های کوتاه خود که عمدتاً در فاصلۀ سالهای ۱۳۳۵تا۱۳۴۱ نوشته و در مجموعهداستان «سنگر و قمقمههای خالی» منتشر شده، به کار برده است. سؤال اصلی پژوهش این است که: شاخصهای سبکساز طنز سیاه در داستانکوتاههای بهرام صادقی کداماند؟ و نویسنده با چه روشهایی طنز سیاه را در لابهلای داستانها گنجانده و چه مقاصد و اهدافی را دنبال میکرده است؟ در پاسخ باید گفت: صادقی با بهکارگیری تضاد و تناقض، کوچکنمایی، بزرگنمایی، فضاسازیهای گوتیک و انحراف از موضوع، طنز سیاه را در داستانهایش برجسته ساخته است و در پی آن بوده تا مسائل زمانۀ خویش را به شکلی غیرمستقیم بازتاب دهد و با انتقاد از وسواسهای فکری، کشمکشهای سیاسی و تحجرهای فرهنگی، دریافت خود از تجربۀ زیستی را بازنمایاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
19 - تحلیل ویژگیها و عناصر اقلیمی در داستانهای بیژن نجدی
محمد محمودیادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غ چکیده کاملادبیات داستانی اقلیمی به داستانهایی اطلاق میشود که در آنها جغرافیای طبیعی و عناصر و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و تاریخی اقلیم، نقش مهمی در ساختار و روایت داستان دارد. جریان ادبیات داستانی اقلیمی به صورت جدی از دهة 30 در ایران آغاز شد و به حوزههای اقلیمی جنوب، غرب، شرق، آذربایجان و شمال تقسیم میشود. بیژن نجدی از جمله نویسندگان خطه شمال است که ماجرای غالب داستانهایش در فضای اقلیم شمال رخ میدهد و عناصر مختلف طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی این اقلیم در آنها بازتاب یافته است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی تأثیر عناصر اقلیمی شمال در داستانهای نجدی است و یافتههای پژوهش ناظر بر این است که نجدی کنشی آگاهانه با عناصر اقلیمی پیرامون خود دارد و این عناصر جزء مهمی از صور خیال و ساختمایه داستانهای او به حساب میآیند. طبیعت بومی شمال در داستانهای نجدی نقش مهمی در روایت و فضاسازی داستان، عینیت بخشیدن به ذهنیت شخصیتها و بازنمایی اجتماعی و سیاسی جامعه و تبعات آن دارد و حوادث و ماجراهای داستان در هماهنگی و پیوند با محیط جغرافیای طبیعی شکل گرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
20 - سرل و جایگاه منطقی داستانهای خیالی
غلامرضا حسینپورجان سرل در فلسفۀ زبان خود به تفاوتهای ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده میشود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کس چکیده کاملجان سرل در فلسفۀ زبان خود به تفاوتهای ظریفی توجه دارد که در میان انواع مختلف افعال گفتاری وجود دارند. به باور او، گفتن یا نوشتن در یک زبان، عبارت است از انجامِ یک نوع کاملاً خاص از افعال گفتاری که افعال مضمون در سخن نامیده میشود. بدین لحاظ، وجود گفتمان داستانی برای کسی که به چنین دیدگاهی معتقد است، مسئله دشواری را ایجاد میکند؛ یعنی چگونه میتوانیم اثری داستانی را بفهمیم، حتی اگر نویسنده ظاهراً پارهای از قواعد مهم کاربرد زبان را نقض کند؟ تلاش وافر سرل، در این سیاق، تحلیل مفهوم داستان است، نه مفهوم ادبیات. در واقع هدف او، بررسی تفاوت میان اظهارات داستانی و جدی است، نه بررسی تفاوت میان اظهارات مجازی و واقعی. از نظر سرل، نویسندة یک اثر داستانی، به انجام مجموعهای از افعال مضمون در سخن، معمولاً از نوع تصدیقی، تظاهر میکند. او معتقد است آنچه داستان خیالی را ممکن میکند، مجموعهای از قراردادهای فرازبانی و غیرمعناشناختیای است که ارتباط میان کلمات و جهان را که از طریق قواعد معناشناختی افعال گفتاری بنیان نهاده شد، قطع میکنند. بر این اساس، اعمال متظاهرانه افعال مضمون در سخنی که نگارش اثری داستانی را شکل میدهند، عبارتاند از: انجامِ افعالِ اظهار، به صورت واقعی، با قصد توسل به قراردادهای افقی که تعهدات اظهارات متعارف مضمون در سخن را به حالت تعلیق درمیآورند. هدف این جستار، بررسی، تحلیل و نقد نگاه سرل به جایگاه منطقی گفتمان داستانی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
21 - معنای زندگی از نگاه اسلام و پیوند آن با سبک زندگی
زری پیشگر مرتضی سمنون سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی عنایت شریفی«آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟» سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیاانسان ها در زن چکیده کامل«آیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟» سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیاانسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد میکنند؟ و یا معنا فی نفسه موجود است و باید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود و در صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
22 - معنای زندگی از نگاه اسلام و پیوند آن با سبک زندگی
زری پیشگر مرتضی سمنون سیدمحمداسماعیل سیدهاشمی عنایت شریفیآیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟ سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیا انسان ها در زند چکیده کاملآیا زندگی دارای معناست؟ معنای زندگی چیست؟ سؤال از معنای زندگی تاریخچهای به طول دوران زندگی انسان دارا می باشد.از مهمترین معانی در عبارت "معنای زندگی "که درادیان ابراهیمی به آن معتقد می باشند، معنای زندگی عبارت اخری هدف زندگی است. سوال بعدی آن است که آیا انسان ها در زندگی خود معنا را ایجاد می کنند؟ویا معنا فی نفسه موجود است وباید توسط انسان کشف شود؟در صورت اول معنای زندگی امری جعلی می شود ودر صورت دیگر امری حقیقی می باشد. ادیان الهی با محکم ترین پاسخ ها بهترین وسیله برای نجات انسان ها از سرگردانی وپوچی در زندگی می باشند.در این پژوهش نظر مختار آن است که زندگی با شناخت خدا وارتباط با او معنادار می شود.با مشخص شدن معنا در زندگی نوبت به انتخاب شیوه ونوع رفتارها واهداف در زندگی می رسد.پیوند و ارتباط محکمی میان معنا وسبک زندگی موجود می باشد .در این باره نظر برخی از اندیشمندان را آورده ایم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
23 - بررسی و تحلیل خاطرهنگاری در آثار جلال آل احمد
ناصر نیکوبخت نیلوفر انصاریخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از چکیده کاملخاطرهپژوهی یکی از منابع الهامبخش تحقیق در حوزۀ تاریخنگاری است. همچنین ابزاری برای انتقال تجربهها، آداب، رسوم و مناسک دینی و ملی جوامع به نسلهای آینده بهشمار میآید. از طرف دیگر، بیانکنندة عواطف و احساسات فردی، قومی و ملی در برابر حوادث و رویدادهاست. حجم وسیعی از نویسندگی جلال آل احمد در عرصة خاطرهنگاری است. آثار این نویسنده از جهات متعددی، از جمله اجتماعی، سیاسی و تاریخی، گویای زندگی پر فراز و نشیب اوست. این مقاله درصدد است تا با روشی توصیفی- تحلیلی، خاطره و انواع خاطرهنگاری را در آثار جلال آل احمد بکاود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اغلب داستانهای جلالآلاحمد، در شرح زندگی، حسبحال و حدیثنفس نویسنده است که از این جهت، در زمرة خاطرهنگاری قرار میگیرد. در اغلب این داستانها، حادثة داستانی با روانی و یکدستی و انسجام خاص داستانی پیش نمیرود؛ چرا که نویسنده گاه و بیگاه با اظهار نظرهای خویش، سیر داستانی را قطع و در روند آن دخالت میکند؛ گویی واقعگرایی جلال باعث شده که گاه مرزهای خیال را درنوردد و به عالم واقع ورود کند. در میان آثار جلالآل احمد، سفرنامهها و نامههای او، از جایگاهی برجسته برخوردار است. آرای او در سفرنامهها و نامههایش، علاوه بر آشکارکردن بخشی از زندگی خصوصی و خانوادگی این نویسنده، به ما فرصت نگاه جدید به رویدادهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر نویسنده را نیز میدهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
24 - تحلیلی بر دگرگونی عناصر هویتی قوم ترکمن در رمان اقلیمی «یورت»
محمد محمودیادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی می چکیده کاملادبیات داستانی اقلیمی به گونهای از داستانها گفته میشود که رویدادهای آن در یک منطقة جغرافیایی خاص رخ میدهد و عناصر مختلف فرهنگی از قبیل آداب و سنتها، نوع معماری، پوشش، ویژگیهای زبانی، و نیز خصیصههای اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی آن منطقه و اقلیم را بازنمایی میکند. بخشی از ادبیات داستانی اقلیمی در ایران با قومیتها پیوند خورده و در خدمت بازنمایی مسائل هویتی آنان قرار گرفته است. بخشی از داستانهای اقلیم شمال نیز که مربوط به مناطق ترکمننشین استان گلستان است، فضایی متفاوت با دیگر داستانها دارند. در این داستانها، علاوه بر ویژگیهای اقلیمی خاص شمال کشور، عناصر فرهنگی و هویتی ساکنان ترکمنصحرا نیز بازتاب یافته است. در این مقاله به بررسی یکی از رمانهای مهم ادبیات اقلیمی ترکمنی پرداخته شده است. سیدحسین میرکاظمی در رمان «یورت» به توصیف جزئیات شیوه زیست اجتماعی مردمان ترکمنصحرا، هویت فرهنگی آنان و عناصر اقلیمی منطقه و پیوند این عناصر با فرهنگ و تاریخ ترکمنها پرداخته است. رویارویی سنت و تجدد و دگرگونی زندگی اجتماعی و هویت مردمان ترکمنصحرا از مضامین اصلی رمان یورت است. نویسنده در این رمان، تحول سنت و هویت قومی ترکمنها را در قالب دگرگونی یورتها (خانههای ترکمنها) و تغییر نگرش نسبت به زمین و تملک آن به تصویر کشیده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
25 - مروری بر ویژگی رمانهای ادبیات مهاجرت
محمد طلا رخشانادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای مل چکیده کاملادبیات مهاجرت شاخهی جدیدی از ادبیات معاصر است با ویژگیهای مخصوص خود که به دو بخش داستانی و منظوم تقسیم میشود و در هر کشوری بنا به تحولات اجتماعی و تاریخی آن وجود دارد. رشد و شکلگیری این نوع از ادبیات و ورود اصطلاح «ادبیات مهاجرت» به قاموس ادبیات سیاسی و فرهنگهای ملل مغرب زمین، محصول سالهای پس از جنگ جهانی اول و دوم جهانی است. در راستای جریانهای ادبی معاصر ایران که بعد از مشروطه و بهویژه از دوران پهلوی دوم در ایران رواج پیدا میکند، بهتاثیر مهاجرتِ بسیاری از نخبگان، جوانان و نویسندگان به اروپا و آمریکا به دنبالِ توسعه تحصیلات و پیدا کردن کارِ مناسب و آینده بهتر، و نیز بهتاثیر جنگ و نابسامانیهای اقتصادی و...، طیفِ وسیعی از مهاجران متأثر از عوامل دوگانه دستبهقلم بردند و داستانهای کوتاه و بلند و یا زمانهایی را به نگارش درآوردند. از میان رمانهای نویسندگان موردنظر، رمان منتخب بیش از دیگر آثارش سبک و بیان خاص نویسنده را نشان میدهد. هرچند نویسندگانی مانند اسماعیل فصیح بسیاری از آثارشان را معطوف به مسئله مهاجرت نوشتهاند، این تحقیق موردبررسی قرارگرفته است که در حوزه ادبیاتِ مهاجرت بوده. ادبیاتِ مهاجرت دارای خصیصههایی ویژه ازجمله پرداختن به مشکلات و مصائب مهاجران است،که این پژوهش بهتفصیل به آن پرداخته است. بهطورکلی با تحلیل رمانهای منتخب، متوجه شدهایم که علیرغم تأثیرپذیری نویسندگان از اندیشهها و فرهنگ غرب، از گذشته و فرهنگ کشور مادری نیز برکنار نیستند؛ بنابراین مدرنیته و تعارضش باسنت، و پیامدهای مهاجرت از مضامین اصلی این آثار محسوب میشوند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
26 - جلوههای پست مدرنیسم در رمان «دل فولاد» نوشتهی منیرو روانیپور
حسن غلامی بهروز رومیانی مصطفی سالاریپست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه¬ها، اصول و مؤلفه¬های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این¬که چه خصایص و مؤلفه¬هایی را می¬توان به¬عنوان مبنا چکیده کاملپست مدرنیسم اصطلاحی است که از اروپا به ایران وارد شده و با وجود شناخته و پذیرفته شدن، به علت عدم آشنایی کامل با خاستگاه¬ها، اصول و مؤلفه¬های این نوع ادبی، هنوز نسبت به حضور آن در ادبیات داستانی ایران تردید وجود دارد. این¬که چه خصایص و مؤلفه¬هایی را می¬توان به¬عنوان مبنای این نوع ادبی قرار داد، مهم¬ترین موضوع در این نوع است. بر همین اساس این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی در نظر دارد که با تحلیل رمان «دل فولاد» منیرو روانی¬پور، نویسنده¬ی دوره¬ی معاصر ایران که به سبک پست مدرنیسم نگاشته شده، به معرفی و شناخت نسبی این مؤلفه¬ها بپردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که مؤلفه¬هایی همچون بى¬نظمى زمانى در روايت رويدادها، عدم قطعيت، تناقض، جابه¬جايى، عدم انسجام، فقدان قاعده، زياده¬روى در استفاده از صنايع ادبى، دور باطل، پارانويا، اختلالات زبانى و بالاخره استفاده¬ی افراطى از شيوه¬ی جريان سيال ذهن در این رمان وجود دارد و سبک نوشتاری روانی¬پور متأثر از مكتب ادبى پست-مدرن بوده و بسيارى از مؤلفه¬هاى ادبيات پست¬مدرن در رمان وى قابل مشاهده است. پرونده مقاله