-
دسترسی آزاد مقاله
1 - فرهنگ نوآورانه، زمینه¬ساز بهبود یادگیری سازمانی با بهره گیری از برند سازمانی داخلی (پژوهشی در صنعت نفت ایران)
سعید آیباغی اصفهانی الهه ابراهیمی رضا شیخدر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و رو چکیده کاملدر این تحقیق اثر برندسازی داخلی بر یادگیری سازمانی با در نظر گرفتن متغیر تعدیلگر فرهنگ نوآوری به عنوان فرضیه اصلی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، از پرسشنامه های استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه بهره گرفته شده و روش تحقیق نیز در این مقاله از نوع توصیفی- همبستگی و برمبنای هدف، کاربردی است. نمونه مورد مطالعه 168 نفر از کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت ایران بود. فرضیه ها از طریق مدل سازی معادلات ساختاری و همچنین بررسی تحلیل عاملی تاییدی با استفاده از نرم افزار Smart PLS 3، مورد آزمون قرار گرفت؛ همچنین پایایی کل پرسش نامه 854/0 به دست آمد. لذا ابزار سنجش از پایایی قابل قبولی برخوردار بوده است. نتایج تحقیق نشان داد: برندسازی داخلی تاثیر مثبت و معنادار بر یادگیری سازمانی دارد. همچنین یافتههای پژوهش نقش تعدیلکنندگی فرهنگ نوآورانه در این رابطه را تائید نمود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ، 168 نفر، محاسبه و جمع آوری داده ها با استفاده از سه پرسش نامه استاندارد برندسازی داخلی، یادگیری سازمانی و فرهنگ نوآورانه صورت گرفت. برای آزمون فرضیه ها از نرم افزار Smart pls 3 جهت بررسی های و مدل سازی معادلات ساختار و تایید مدل پژوهش استفاده شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - بررسی نظام اخلاق حرفه ای بر تبلیغات چاپی در ترغیب مصرف کننده و برند
نیما شجاعی کامبیز حیدرزاده احمد روستامشتری مهمترین سرمایه هر سازمان و شرکت با هدف تجاری و سود آوری است، بنابراین شناخت رفتار مصرف کننده و الگوی تغییر رفتار مصرف کننده در این زمینه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به همین سبب این تحقیق با هدف شناسایی و ارزیابی مولفه های اثر گذار بر کاربرد تبلیغات چاپی د چکیده کاملمشتری مهمترین سرمایه هر سازمان و شرکت با هدف تجاری و سود آوری است، بنابراین شناخت رفتار مصرف کننده و الگوی تغییر رفتار مصرف کننده در این زمینه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به همین سبب این تحقیق با هدف شناسایی و ارزیابی مولفه های اثر گذار بر کاربرد تبلیغات چاپی در ترغیب مصرف کننده و تغییر نگرش مصرف کننده نسبت به برند شکل گرفت. جامعه هدف در این تحقیق شامل دو گروه بود؛ که گروه اول کلیه افراد صاحب نظر و کارشناس و مرتبط در حیطه برندینگ و خرید مشتریان است که به منظور شناسایی مولفه های اثر گذار در حیطه تغییر نگرش مصرف کننده نسبت به برند بر اساس تبلیغات چاپی استفاده گردیدند و گروه دوم شامل مشتریان شرکت آی سودا بود که اثرات مولفه های شناسایی شده در مورد آنان مورد بررسی قرار گرفت و هر دو گروه به روش دسترس هدفمند مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد، چهار مولفه پیام محتوایی تبلیغی، ساختار بازاریابی ، رنگ آمیزی و نام برند و نو آوری در طراحی در این زمینه اثر گذارند و نو آوری در طراحی بیشترین اثر مستقیم و غیر مستقیم در این حیطه را دارد، همچنین مدل طراحی شده از برازش مناسبی برخوردار است. با توجه به نتایج بدست آمده مدل طراحی شده و مولفه های شناسایی شده الگویی مناسب جهت شناسایی مولفه های اثر گذار بر کاربرد تبلیغات چاپی در ترغیب مصرف کننده و تغییر نگرش مصرف کننده نسبت به برند می باشد پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - بررسی نقش بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی
حسین عباسی اسفنجانی ام البنین اسدی قربانیدر بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موج چکیده کاملدر بسیاری از کشورها، شرکتهای کوچک و متوسط بخصوص شرکتهای مستقر در پارکهای علم و فناوری بعنوان موتور اقتصادی عمل میکنند و بازاریابی یک فعالیت مهم در این کسب و کارها میباشد. امّا، درک بازاریابی، کارکردها، نقش و اهمیت آن از سوی مدیران/مالکان این شرکتها و نیز موانع موجود از سوالات و ابهاماتی است که بایستی بدان پاسخ داده شود. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی انجام گرفته است. برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران/مالکان شرکتهای مستقر در پارک علم و فناوری استان آذربایجانشرقی بوده که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند تعداد 10 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادههای اولیه با انجام مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته جمع آوری و با استفاده از روش استقرایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بازاریابی بعنوان مجموعه فعالیتها و اقداماتی که در شرکتهای بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد، چندان در شرکتهای مورد مطالعه درک نشده بود. امّا، ارتباطات بازاریابی دهان به دهان، شناخت نیاز مشتریان و داشتن تعامل و روابط بلندمدت با مشتری از جمله مهمترین فعالیتها و اقدامات بازاریابی در این شرکتها بود که بیشترین نقش را در رشد و بقای آنها داشته است. تمرکز مصاحبهشوندگان بیشتر بر اجرای روزمره برخی وظایف بازاریابی محدود شده و در زمینه اجرای طرح بازاریابی به صورت جامع، از تخصص و منابع مالی کافی برخوردار نبودند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تجزیه و تحلیل نحوه همکاری شرکتهای نوپا (استارتاپ) با شرکتهای بزرگ
مجتبی ناهید محمد حسن مقدسیدر حال حاضر نوآوری مستلزم بهدست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکتها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوریها میباشد. شرکتهای بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، میبایست در بکارگیری نوآوری در بخشهای مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباق چکیده کاملدر حال حاضر نوآوری مستلزم بهدست آوردن و حفظ مزیت رقابتی در شرکتها است. این روند عمدتاً ناشی از چرخه توسعه سریع فناوریها میباشد. شرکتهای بزرگ نیز با هدف بقاء در فضای رقابتی، میبایست در بکارگیری نوآوری در بخشهای مختلف سازمان خود تلاش نمایند. بنابراین، مسأله انطباقپذیری خصوصاً در مورد معرفی مدل نوآوری از اهمیت زیادی برخوردار است. میتوان اینگونه فرض کرد که همکاری بین نهادها در مراحل مختلف توسعه کسبوکار اهمیت روزافزونی دارد و شرکتهای بزرگ مایل به تعامل با شرکتهای نوپا (استارتاپ) هستند. این تعامل به شرکتهای نوپا این امکان را میدهد تا بر مشکلاتی که در مراحل اولیه توسعه ظاهر میشوند، غلبه کنند و در طرف دیگر ورود نوآوری برای شرکتهای بزرگ موجب افزایش رقابتپذیری در قیاس با سایر شرکتها و در نتیجه افزایش سهم بازار آنها میگردد. هدف از این مقاله، تجزیهوتحلیل روشهای همکاری بین شرکتهای بزرگ و شرکتهای نوپا، بهخصوص برای بررسی نیازهای نوآوری در اقتصاد است. برای این مهم از روش تحقیق کتابخانهای ساختاریافته و مطالعه عمیق ادبیات موجود در مقالات و کتب مرتبط استفاده شده است. این همکاری میتواند اشکال مختلفی داشته باشد که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته که مربوط به فعالیتهای شتابدهنده کسبوکار، خلق مشترک، برندسازی مشترک، تصاحب شرکت، خرید- استخدام و نوآوری باز میباشد. در نهایت با بررسی از هریک از این روشهای همکاری نتیجه گرفتیم که همکاری به هر روشی میتواند برای هر دو طرف بسیار مفید بوده و نکات مهمی وجود دارد که میبایست از پیش و در حین همکاری مورد توجه قرار گیرند تا در نهایت هر دو شرکت از رابطه ایجادشده بهرهمند گردند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تبیین پدیدارشناختی مولفه¬های برندسازی در سرفصل¬های آموزشی هنر و تحلیل شکاف میان حوزه آموزش و اجراء
حانیه جعفریان شهناز نایب زاده ابوالفضل داودی رکن آبادی سید حسن حاتمی نسبعدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام چکیده کاملعدم توانمندی دانشجویان رشته های هنر در تجاری سازی و برندسازی دستاوردهای هنری و وجود خلاء تحقیقاتی مبنی بر شناسایی مولفه های برندسازی دستاوردهای هنری و نیز لزوم بازنگری در برنامه های درسی این رشته ها بمنظور گنجانده شدن برخی موضوعات و سرفصل ها در این زمینه، منجر به انجام مطالعه ای با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های لازم در زمینه برندسازی محصولات و خدمات هنری و بررسی وضعیت موجود و مطلوب آموزش آنها در سرفصل های آموزشی رشته های دانشگاهی هنر گردیده است. این پژوهش از نظر هدف، بنیادی-کاربردی، از نظر نوع داده های جمع آوری شده، آمیخته، از منظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی، و از منظر شیوه اجرا پیمایشی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی 6 نفر از خبرگان دانشگاهی و صنعت و در بخش کمی اساتید دانشگاهی در رشته های مرتبط با هنر می باشد. شیوه نمونه گیری در بخش کیفی قضاوتی و ابزار مورد استفاده مصاحبه، و در بخش کمی تصادفی خوشه ای، بوده که از طریق گردآوری 54 پرسشنامه تکمیل و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده منجر به شناسایی 3 دسته کلی از پارامترهای برندسازی شامل پارامتر رفتاری، ادراکی و عملکردی گردیده و با توجه به هدف پژوهش دسته پارامترهای رفتاری در بخش کمی مورد بررسی قرار گرفتند. از میان تعداد 8 مولفه در دسته پارامتر رفتاری برندسازی و مجموع 63 شاخص، میان وضعیت مورد انتظار و فعلی تفاوت معناداری وجود داشته، شکاف زیادی میان انتظارات و دریافتی ها در مولفه های برندسازی به چشم می خورد. نتیجه آزمون رتبه بندی فریدمن، وجود تفاوت معنادار در میانگین رتبه اهمیت مولفه های پارامتر رفتاری در وضعیت موردانتظار و فعلی و وجود تفاوت ها و شباهتهایی را روشن می سازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - واکاوی نظام بازاریابی و برندسازی در فرش دستباف (مطالعه¬ای در واحدهای تولیدی غرب کشور)
رضا شافعي امیر غفوریان شاگردی سوران مولاییفرش دستباف ، علاوه بر بُعد اشتغال، صادرات و ارز آوری و منافع اقتصادی؛ نماد و تبلور فرهنگ غنی این سرزمین از دیرباز بوده و شهرت جهانی دارد. کم توجهی به اصول و مبانی بازاریابی، مزیت رقابتی فرش دستبافت را در داخل و بهویژه در سطح جهانی با تهدیدهای جدی مواجه کرده است. در دنی چکیده کاملفرش دستباف ، علاوه بر بُعد اشتغال، صادرات و ارز آوری و منافع اقتصادی؛ نماد و تبلور فرهنگ غنی این سرزمین از دیرباز بوده و شهرت جهانی دارد. کم توجهی به اصول و مبانی بازاریابی، مزیت رقابتی فرش دستبافت را در داخل و بهویژه در سطح جهانی با تهدیدهای جدی مواجه کرده است. در دنیای رقابتی امروز، مشتریان محور اصلی هر کسب-وکاری هستند و شناخت سلایق، عادت های خرید و فرهنگ مصرفی، نقش حیاتی در سیستم برندینگ و بازارشناسی فرش دستباف ایفا می کند. بنابرین، تحلیل و بسط دانش در این رابطه به توفیق برند محصول در بازار هدف کمک می نماید. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی وضعیت بازاریابی و برند فرش دستباف می باشد. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی بوده و گردآوری داده ها ازطریق مصاحبه ساختاریافته و پرسشنامه انجام شده است. برای این منظور فعالان و تولیدکنندگان فرش دستباف با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و با مراجعه مستقیم به آنها در استان های کردستان و کرمانشاه بررسی شده اند. نتایج نشان داد که در حال حاضر اقبال چندانی به برندسازی در فرش دستباف از سوی صاحبان واحدهای تولیدی انجام نشده است. بنابراین، لازم است الگوی مشخصی برای بهبود نظام بازاریابی و برندینگ این محصول با ارزش تدوین شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه: شعب بانک ملت اصفهان)
حمیدرضا احقاقی محمد قاسمی نامقی علی حسین زادهبرند را به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر شرکت برشمرد. هرچه ارزش برند در ذهن مشتریان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیش تری را از مشتریان کسب کند . هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه : شعب بانک ملت اصفه چکیده کاملبرند را به عنوان یکی از با ارزش ترین دارایی های هر شرکت برشمرد. هرچه ارزش برند در ذهن مشتریان بیشتر باشد، شرکت می تواند در سایه آن منافع بیش تری را از مشتریان کسب کند . هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتری با محوریت شخصیت برند (مورد مطالعه : شعب بانک ملت اصفهان ) بوده است. جامعه آماری این تحقیق را مشتری و کارکنان و مدیران بانک ملت تشکیل داده است .جامعه آماری در مرحله کمی حدود 384نفر بوده است. روابط بین متغیر های تحقیق با استفاده از نرم افزار smart.pls مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد مقوله های شناسایی شده شامل ارزش مشتری، اعتبار برند، اعتماد برند، بازاریابی برند، تجربه مشتری، تصویر ذهنی مشتری، تصویر شرکت، عوامل سازمانی، عوامل محیطی، قدرت برند، مزیت رقابتی، مسئولیت اجتماعی برند، هویت برند، وفاداری مشتری، ویژگی خدمات از عوامل موثر بوده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - مؤلفههای کلیدی برندسازي اسلامي-اخلاقی براي ورود به بازارهاي بين المللي در كسب و كارهاي كوچك و متوسط صنايع غذايي
سیده فتانه مقیمی سیذ محمود شبگو منصف کامبیز شاهرودی نرگس دل افروزهدف از تحقیق حاضر مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برند سازی اسلامی-اخلاقی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای بین المللی می باشد. روش انجام تحقیق ترکیبی میباشد که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است.نخست در چکیده کاملهدف از تحقیق حاضر مفهوم پردازی و اولویت بندی مؤلفه های برند سازی اسلامی-اخلاقی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی به منظور ارائه چارچوبی مفهومی برای ورود به بازارهای بین المللی می باشد. روش انجام تحقیق ترکیبی میباشد که در دو بخش کیفی و کمی انجام شده است.نخست در بخش كيفي با استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از خبرگان، متخصصان و اساتید در زمینه برندسازی اسلامی و بازاریابی که به روش گلوله برفی انتخاب شده اند و با استفاده از روش كدگذاري باز و محوري،مؤلفه های برند سازی اسلامی- اخلاقی شامل سه مؤلفه اصلي (ديدگاه ها و رويكردها، نقاط ضعف و تهديدات، نقاط قوت و فرصت ها ) و پانزده زير مؤلفه شناسایی و دسته بندی شدند. سپس در مرحله کمی از طریق ابزار پرسشنامه محقق ساخته، نظر و دیدگاه مدیران و کارشناسان بازاریابی در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنایع غذایی کشور که بر اساس اطلاعات کسب شده از وزارت صنعت، معدن و تجارت 8618 شرکت در حال فعالیت بوده، جمع آوری شد. كه حجم نمونه با استفاده از فرمول كوكران،نمونه اي به تعداد 364 نفربدست آمد كه اين تعداد نمونه از طريق روش نمونه گيري خوشه اي از جامعه آماري انتخاب گرديد. براي تحليل داده هاي كمي از تحلیل عاملی تأييدي و آزمون تي تك نمونه اي و نرم افزار های اس پی اس اس 22 و آموس 22استفاده گرديد . یافته های تحقیق حاکی از آن است که مؤلفه ديدگاه ها و رويكردها بالاترين رتبه را در بين مؤلفه هاي اصلي داشته و رويكرد مفهومي؛ از ديدگاه ها و رويكردها؛ داراي بيشترين اهميت بوده،مهمترين نقطه قوت وفرصت؛ آموزه هاي اسلامي و پر اهميت ترين ضعف و تهديد؛ ريسك سرمايه گذاري در برندسازي اسلامي –اخلاقی است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تأثير عناصر مشارکت برند بر رضایت و وفاداری مشتريان رستوران¬های زنجیره¬ای شهر تهران
جعفر آهنگران رضا اصلانيرستورانداری یكی از زیرمجموعه های مهم صنعت گردشگری است که تأثیر بسزایی در افزایش جذابیت مقصدهای مختلف گردشگری دارد. همچنین غذا می تواند به عنوان سفیر فرهنگي جوامع، نقش ایفا کرده و موجبات ترویج زوایای مختلف فرهنگی را فراهم سازد. از جمله عواملی که می تواند جایگاه رستوران چکیده کاملرستورانداری یكی از زیرمجموعه های مهم صنعت گردشگری است که تأثیر بسزایی در افزایش جذابیت مقصدهای مختلف گردشگری دارد. همچنین غذا می تواند به عنوان سفیر فرهنگي جوامع، نقش ایفا کرده و موجبات ترویج زوایای مختلف فرهنگی را فراهم سازد. از جمله عواملی که می تواند جایگاه رستوران داری را در ایران توسعه و بهبود بخشد، به كارگيري روش ها و مفاهيم نويني همچون مشاركت برند است. هدف اين پژوهش بررسی تأثیر عناصر مشارکت برند بر رضایت و وفاداری مشتريان در رستوران های زنجیره ای سطح شهر تهران است. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، بر اساس ماهیت داده ها کیفی و از نظر روشِ گردآوری داده ها، اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماري تحقيق، رستوران هاي زنجيره اي شهر تهران است. از این رو، پیمایشی با استفاده از 268 پرسش نامه به روش نمونه گیری در دسترس، انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف ، ضریب همبستگی پیرسون ، تحليل عاملي تأیيدي، مدل معادلات ساختاري و ارزيابي مدل مفهومي پژوهش از طريق تحليل مسير به روش حداقل مربعات جزئي با استفاده از نرم افزار پی ال اس انجام شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود تأثير مثبت و معنادار مزیت قیمت، پاداش های تبلیغاتی و پشتیبانی خدمات به عنوان سه بخش اصلی از عناصر مشارکت برند بر رضایت و وفاداری مشتریان است، لذا مشاركت برند به عنوان یک استراتژي مؤثر بازاریابی می تواند مدیریت رستوران ها را قادر سازد علاوه بر جلب بیشتر رضایت مشتریان، سیاست گذاری بهتری را جهت تحقق اهداف به انجام رسانند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مدیریتی برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی (مورد مطالعه: منطقه ساحلی چابهار)
پروانه پرچکانی سید سعید هاشمی عبدالرضا رکن الدین افتخاریدر حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازم چکیده کاملدر حال حاضر که برندسازی برای مقصدهای گردشگری از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است، این مقصدها تلاش دارند حمایتهای گستردهتری در زمینههای اجتماعی، محیطزیست، مدیریت و... جلب کنند و شیوههای مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین نمایند. این مهم نیازمند شناسایی عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مطلوب مدیریتی است. پژوهشحاضر، با هدف تعیین رویکرد مدیریت برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی از طریق شناسایی عوامل مؤثر بر این رویکرد تلاش داشته تا با نظریه مبتنی بر منابع این مهم را با تکنیک متاسوات در منطقه ساحلی چابهار انجام دهد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و ترکیبی در جامعه آماری 84 نفری خبرگان و گردشگران انجام شده و در آن از شاخصهای آزمون شده برند پایدار بهرهگیری شده است. رویکرد مبتنی بر منابع در برندسازی پایدار مقصد ساحلی چابهار، به عنوان مجموعه سرمایهها و قابلیتهایی تعریف شدند که به منظور شناسایی و واکنش به تهدیدها و فرصتهای موجود در دسترس و مفید هستند و بر مبنای «ارزشمندی»، «کمیابی»، «تقلیدناپذیری»، «جانشین ناپذیری منابع» و «قابلیتهای داخلی» در نظر گرفته شدند و به منظور شناسایی ابعاد رقابتی نیز منطقه ساحلی چابهار با عمان، کیش و قشم مقایسه شده است. با توجه به گرایش مردم محلی ودولت برای توسعه اقتصادی منطقه ساحلی چابهار و پژوهشهای کمی و کیفی انجام شده در منطقه، به نظر میرسد منطقه ساحلی چابهار از ظرفیتهای لازم برای مدیریت مشارکتی و اجتماع محور برخوردار است و از این رو بر اساس نتایج این پژوهش، رویکرد مدیریتی مطلوب برای این منطقه مبتنی بر منابع، مشارکتی و اجتماع محور تشخیص داده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - چگونگی انعکاس برند کارفرما در آگهیهای شغلی (موردمطالعه: صنعت گردشگری و هتلداری)
علی عابدینی حمید زارعبا توجه به رشد صنعت گردشگری در ایران و همزمان با آن افزایش رقابت شرکتها برای جذب نیروی کار بااستعداد، انجام پژوهش در حوزه برندسازی کارفرما از دیدگاه کارمندان بالقوه شرکتهای گردشگری می تواند به جذب استعدادهای برتر کمک نماید. آگهی شغلی اولین زمینه مواجهه افراد جویای کار چکیده کاملبا توجه به رشد صنعت گردشگری در ایران و همزمان با آن افزایش رقابت شرکتها برای جذب نیروی کار بااستعداد، انجام پژوهش در حوزه برندسازی کارفرما از دیدگاه کارمندان بالقوه شرکتهای گردشگری می تواند به جذب استعدادهای برتر کمک نماید. آگهی شغلی اولین زمینه مواجهه افراد جویای کار با شرکتهاست و در این مرحله حساس، برند کارفرما میتواند استعدادها را قبل از رقبا به سازمان جذب کند و منجر به ایجاد مزیت رقابتی پایدار شود. تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر رویکرد، کیفی است. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکتهای صنعت گردشگری کشور تشکیل میدهند. آگهیهای شغلی مرتبط با صنعت گردشگری مربوط به بازه زمانی سهماهه پاییز سال 1397 در 12 سایت کاریابی جستجو شد. 177 عدد آگهی استخدام در حوزه گردشگری از 52 شرکت جمعآوری شد. سپس اطلاعات موجود در این آگهیها با روش تحلیل محتوای کمی کدگذاری و فراوانی تکرار هر کد نیز محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد شرکتها در آگهیهای شغلی خود مأموریت کاری، مکان شرکت، زمان منعطف، ساعت کاری، تعطیلات، وجود امکانات کار از راه دور، کیفیت همکاران، چالش کار، توانمندسازی، کارهای نوآورانه، تحرک بینالمللی، اندازه شرکت، آوازه محصول یا خدمت شرکت، حقوق مبنا، مزایا و تسهیلات رفاهی را منعکس میکنند. جویندگان کار پیامهای دریافتی را از سازمانهای مختلف در ذهن خود مورد تحلیل قرار داده و سازمانی را انتخاب میکنند که بیشترین تناسب را با آنها داشته باشد. بنابراین شرکتها میبایست از طریق انعکاس حداکثری ابعاد برند کارفرما در آگهیهای شغلی و کارمندیابیهای اینترنتی، موجبات جذب استعدادها به سازمان خود را فراهم آورند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل¬های پنج ستاره در شهر مشهد)
جمشید نجاری بیدختی امید بهبودیپژوهش حاضر به بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری ميپردازد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان هتلهای پنج ستاره در شهر مشهد که با استفاده از جدول ک چکیده کاملپژوهش حاضر به بررسی تأثیر خودرهبری کارکنان بر پیامدهای برندسازی داخلی و هویت نقش در صنعت هتلداری ميپردازد. این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- همبستگی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان هتلهای پنج ستاره در شهر مشهد که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 120 نفر به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه استاندارد ژانگ و ژو (2021) استفاده شده است. جهت روایی پرسشنامه از روایی صوری و تأیید خبرگان و روایی سازه با استفاده از بارهای علمی بهره گرفته شد و جهت پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده که در نهایت روایی و پایایی ابزار پژوهش تأیید شد. روش تحلیل دادهها نیز از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که خودرهبری از طریق تجسم عملکرد موفق، خود هدفگذاری، خودگفتگویی و خودپاداشی بر دانش برند، تعهد برند و رفتار شهروندی برند تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین عوامل خود رهبری از طریق هویت نقش نیز بر دانش برند، تعهد برند و رفتار شهروندی برند تأثیر میگذارد. نهایتا میتوان این گونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مدیریتی نه تنها موجبات رشد برند داخلی در سازمان میگردد، بلکه برندسازی داخلی را به واسطه هویت نقش تسهیل میکند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - بازشناسی ظرفیتهای رقابت¬پذیری زمینه¬گرای شهری در توسعه شهرها و مناطق
اصغر مولاییزمینه ها به مثابه عوامل و عناصر ارزشمند بومی می توانند جایگاهی پررنگ در بازتعریف رقابت پذیری و توسعه شهری و منطقه-ای دارا باشد. جستجوی زمینه های هویتی بویژه در ابعاد طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مزیت های رقابتی پایداری را پیش-روی رقابت پذیری می نهد که اتکاء چکیده کاملزمینه ها به مثابه عوامل و عناصر ارزشمند بومی می توانند جایگاهی پررنگ در بازتعریف رقابت پذیری و توسعه شهری و منطقه-ای دارا باشد. جستجوی زمینه های هویتی بویژه در ابعاد طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مزیت های رقابتی پایداری را پیش-روی رقابت پذیری می نهد که اتکاء بر آنها آینده ای مطلوب را نمایان می سازد. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه زمینه های هویتی در رقابت پذیری شهری و چگونگی ایجاد مزیت های رقابتی زمینه گرا می باشد که با روش پژوهش تحلیلی و اسنادی با راهبردی زمینه-مدار انجام شده است. مزیت های رقابتی زمینه گرا در زمینه های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، فضایی_کالبدی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و ورزشی قابل تعریف است. زمینه ها به عنوان مجموعه ای از عناصر ذاتی و جدایی ناپذیر پدیده ها، تجلی گر هویت آنهاست. زمینه های شهرها و مناطق، برخاسته از ابعاد سازنده مکانی، زمانی، فرهنگی، اجتماعی و سایر مولفه های وجودی است. این زمینه ها معرف هویت پویای شهرها و مناطق در گذر زمان و مکان و وجه تمایز آنها محسوب می شود. شناخت و تمرکز و تاکید بر زمینه های ارزشمند هویتی شهرها و مناطق در راستای توانمندسازی و پایداری می تواند به ارتقای رقابت پذیری آنها کمک نماید. به عبارت دیگر، زمینه ها محل رشد، ترقی و قدرت رقابتی شهرها و مناطق می باشند. مهمترین راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: احترام به زمینه ها در توسعه شهری و منطقه ای، خلق مزیت های رقابتی معطوف به زمینه ها و برندسازی آنها، توسعه زیرساختهای گردشگری مذهبی؛ برندسازی و توسعه زیرساختهای گردشگری تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، طبیعی و زیست محیطی. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - بازشناسی ظرفیتهای رقابت¬پذیری زمینه¬گرای شهری در توسعه شهرها و مناطق
اصغر مولاییزمینه¬ها به مثابه عوامل و عناصر ارزشمند بومی می¬توانند جایگاهی پررنگ در بازتعریف رقابت-پذیری و توسعه شهری و منطقه¬ای دارا باشد. جستجوی زمینه¬های هویتی بویژه در ابعاد طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مزیت¬های رقابتی پایداری را پیش¬روی رقابت¬پذیری می¬نهد که اتکاء بر آنها چکیده کاملزمینه¬ها به مثابه عوامل و عناصر ارزشمند بومی می¬توانند جایگاهی پررنگ در بازتعریف رقابت-پذیری و توسعه شهری و منطقه¬ای دارا باشد. جستجوی زمینه¬های هویتی بویژه در ابعاد طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، مزیت¬های رقابتی پایداری را پیش¬روی رقابت¬پذیری می¬نهد که اتکاء بر آنها آینده¬ای مطلوب را نمایان می¬سازد. این پژوهش با هدف تبیین جایگاه زمینه¬های هویتی در رقابت¬پذیری شهری و چگونگی ایجاد مزیت¬های رقابتی زمینه¬گرا می¬باشد که با روش پژوهش تحلیلی و اسنادی با راهبردی زمینه¬مدار انجام شده است. مزیت¬های رقابتی زمینه¬گرا در زمینه¬های طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، فضایی_کالبدی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، علمی و ورزشی قابل تعریف است. زمینه¬ها به عنوان مجموعه¬ای از عناصر ذاتی و جدایی¬ناپذیر پدیده¬ها، تجلی¬گر هویت آنهاست. زمینه¬های شهرها و مناطق، برخاسته از ابعاد سازنده مکانی، زمانی، فرهنگی، اجتماعی و سایر مولفه¬های وجودی است. این زمینه¬ها معرف هویت پویای شهرها و مناطق در گذر زمان و مکان و وجه تمایز آنها محسوب می¬شود. شناخت و تمرکز و تاکید بر زمینه¬های ارزشمند هویتی شهرها و مناطق در راستای توانمندسازی و پایداری می¬تواند به ارتقای رقابت¬پذیری آنها کمک نماید. به عبارت دیگر، زمینه¬ها محل رشد، ترقی و قدرت رقابتی شهرها و مناطق می¬باشند. مهمترین راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: احترام به زمینه¬ها در توسعه شهری و منطقه¬ای، خلق مزیت¬های رقابتی معطوف به زمینه¬ها و برندسازی آنها، توسعه زیرساختهای گردشگری مذهبی؛ برندسازی و توسعه زیرساختهای گردشگری تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، ورزشی، طبیعی و زیست محیطی. پرونده مقاله