• فهرست مقالات کانت

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - بازنمایی انگاره¬های فلسفۀ اخلاق کانتی در اندیشۀ سیاسی «جان رالز»
        سید حسین  اطهری نعیمه  اسدی‌پور
        «جان رالز» متأثر از فلسفۀ اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفۀ اخلاق کانتی در آثارش مشهود است. در این مقاله به منظور آشکار کردن میراث کانت برای نظریۀ سیاسی وی، سه موضوع انسان گرایی، ارائۀ بدیل اخلاقی و سازنده گرایی بررسی می‌شود. در بخش انسان گرایی، اهمیت انسان در اندیشه ها چکیده کامل
        «جان رالز» متأثر از فلسفۀ اخلاقی کانت بوده و بازنمایی فلسفۀ اخلاق کانتی در آثارش مشهود است. در این مقاله به منظور آشکار کردن میراث کانت برای نظریۀ سیاسی وی، سه موضوع انسان گرایی، ارائۀ بدیل اخلاقی و سازنده گرایی بررسی می‌شود. در بخش انسان گرایی، اهمیت انسان در اندیشه های کانت و رالز تبیین شده است. کانت انسان را هدف می‌داند نه وسیله. همین مسئله در اندیشه های این دو، سبب ارائۀ بدیل اخلاقی در برابر اخلاق غایت گرایانه شد که اخلاق وظیفه گرایانه نام دارد. تأثیر کانت بر پیروانش تا آنجا بود که آنها از جمله رالز را لیبرال های وظیفه شناس یا کانتی می‌نامند. تلاش کانت و به پیروی از وی رالز برای ایجاد ارتباطی مناسب بین مفهوم شخص آزاد و برابر و مفهوم عدالت، سازنده گرایی خاص آنها را به وجود آورده است. در این مقاله سعی شده است تا فلسفۀ سیاسی و انگاره های اخلاق کانتی اندیشۀ رالز بر اساس روش هنجاری تبیین شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - رگه‌های استعمار در فلسفه کانت (با تکیه بر آراء اسپیوک)
        صدیقه پورمختار شمس الملوک مصطفوی سید محمد  مرندی
        یکی از عوامل موفقیت استعمار در سرزمین های مستعمره خود، علاوه بر گزینه نظامی، استفاده هوشمندانه از فنون بلاغت و سخنوری بوده و از این رو مأموریت متمدن سازی اروپایی بر اساس فرهنگ به عنوان سخنوری پایه گذاری و از طریق ادبیات و فلسفه قرن هجدهم و نوزدهم دنبال شده است. «امانوئل چکیده کامل
        یکی از عوامل موفقیت استعمار در سرزمین های مستعمره خود، علاوه بر گزینه نظامی، استفاده هوشمندانه از فنون بلاغت و سخنوری بوده و از این رو مأموریت متمدن سازی اروپایی بر اساس فرهنگ به عنوان سخنوری پایه گذاری و از طریق ادبیات و فلسفه قرن هجدهم و نوزدهم دنبال شده است. «امانوئل کانت»، فیلسوف بزرگ قرن هجدهم آلمان، در کتاب «نقد قوه حکم» خود که بخش اول آن فلسفه ذوق (مبحث زیبا و والا) و بخش دوم آن به غایت‌شناسی اختصاص دارد، سوژه ای را معرفی می کند که تحت شرایط خاصی به درک زیبایی، والایی و غایتمندی نائل می شود؛ اما از آنجایی که از نظر کانت چنین درکی متعلق به همگان نیست، این پرسش فراروی منتقدان قرار می گیرد که آیا می توان گفت سوژه کانتی در نقد سوم، نشانی از نژادگرایی و استعمار در خود دارد؟ مقاله حاضر بر اساس آرای «گایاتری چاکراورتی اسپیوک»، منتقد و اندیشمند مشهور حوزه مطالعات پسااستعماری، به بررسی و پاسخ این پرسش می‌پردازد. اسپیوک بر این اعتقاد است که نظرهای کانت در دو مورد دارای نژادگرایی و استعمار است؛ یکی در تحلیل والایی که می گوید انسان خام به دلیل آنکه آموزش دیده و بافرهنگ نیست، والایی را تنها به عنوان مفهومی دهشتناک درک می کند و دوم در بحث غایت شناسی که بومیان استرالیایی را فاقد فاعلیت انسانی می داند. بنابراین سوژۀ شناسای جهان شمول یا انسان کانتی به تمامی بشریت رجوع نمی‌کند، بلکه تنها به سوژه آموزش دیدۀ بورژوایِ مردِ دوران روشنگری اروپا که بخشی از اصول عقلانی گسترش امپریالیسم را فراهم کرده است، توجه نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - روان‌شناسی توده‌ها و بازاندیشی در دیدگاه‌های پساسیاسی: ابعاد فرانظری دیدگاه «الیاس کانتّی»
        علي‌اشرف  نظري نگین  نوریان دهکردی
        قرن بیست ویکم، خیزش امواج توده ای را در شکل های گوناگون به چشم دیده و شاهد رفتارهای گروهی ویرانگر بوده است که با سیمای انسان در قامت کنشگر عقلانی در تناقضی آشکار قرار دارد. انسانی که انتظار می رفت از تجربه های سهمگین توده ای در قرن بیستم درس آموخته باشد، امروز چنان در ن چکیده کامل
        قرن بیست ویکم، خیزش امواج توده ای را در شکل های گوناگون به چشم دیده و شاهد رفتارهای گروهی ویرانگر بوده است که با سیمای انسان در قامت کنشگر عقلانی در تناقضی آشکار قرار دارد. انسانی که انتظار می رفت از تجربه های سهمگین توده ای در قرن بیستم درس آموخته باشد، امروز چنان در نقش موجودی غیر عقلانی و فردیت زدایی شده ظاهر می شود که ما را به بازنگری در تأثیر گروه بر فرد و قدرت سهمگین جماعت و توده بر رفتار آدمی فرامی خواند. روان شناسی توده ای در بررسی رفتارهای مخرب انسان در گروه، بر اهمیت شور و احساسات تأکید می کند و در تلاش است تا به شناخت ماهیت توده ها و جماعت های انسانی و مکانیزم های مهار و کنترل قدرت آنها بپردازد. هدف این نوشتار آن است که با استفاده از دیدگاه های «الیاس کانتّی»، به مثابۀ تماشاگر ژرف بین روزگار فاشیسم، نازیسم و استالینیسم، بر خیزش توده ها در قرن حاضر پرتو بیفکند. پرسش اصلی آن است که دیدگاه های کانتی درباره قدرت توده ها در زمانۀ ما چه برای گفتن دارد؟ در پاسخ به این پرسش، با تحلیل محتوای کیفی مهم ترین آثار او در این باره نشان خواهیم داد که دیدگاه های کانتّی می‌تواند برای مواجهه با پدیده های توده ای، شناخت ماهیت توده ها و تحلیل قدرت و پویایی آنها و نیز شناخت مکانیزم های مهار قدرت توده و جریان های توده ای در قرن بیست ویکم به کار گرفته شود. با نگریستن از منظر روان شناسی توده ای کانتّی درمی یابیم که چگونه با فرسایش سازوکار های مهار توده ها، نه تنها امکان فوران جریان های توده ای از جهان ما رخت برنبسته است، بلکه قدرت توده ها به شکل تهدیدآمیزی، مهارناپذیرتر و افسارگسیخته تر از پیش رخ نشان می دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نژادپرستی در فلسفة اخلاق کانت با تکیه بر امر مطلق کانتی
        علیرضا  ملکی محسن جوادی
        نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ها بر برخی دیگر به واسطۀ نوع نژاد آن‌هاست. موضوع نژادپرستی در علوم مختلفی از جمله سیاست، جامعه‌شناسی، حقوق، روان‌شناسی و به ویژه علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. در برخی سیستم‎های اخلاقی، همچُون دستگاه فلسفۀ اخل چکیده کامل
        نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ها بر برخی دیگر به واسطۀ نوع نژاد آن‌هاست. موضوع نژادپرستی در علوم مختلفی از جمله سیاست، جامعه‌شناسی، حقوق، روان‌شناسی و به ویژه علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. در برخی سیستم‎های اخلاقی، همچُون دستگاه فلسفۀ اخلاق کانت، موضوع نژادپرستی، همانندِ بسیاری از موضوعات موردیِ دیگری، مورد توجه خاص قرار نگرفته است. اما این امر بدین معنا نیست که نتوان بر اساس آن سیستم، نژادپرستی را بررسی کرد. در این نوشتار سعی بر آن است تا بر اساس دستگاه اخلاقی کانت و با شرح و توضیح سه تنسیق مشهور او از امر مطلق، به استخراج و استنتاج نظر کانت در باب بحث نژادپرستی پرداخته شود. در فرجامین تحقیق، این نتیجه رُخ خواهد نمود که کانت، بر اساس دستگاه اخلاقی خود، نمی‎تواند نژادپرستی را موجّه بداند. در نظر کانت، فضیلت اخلاقی عبارت است از ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف، که این امر نمی‎تواند ارتباطی با نوع نژاد فاعلِ فعل داشته باشد. این امر در حالی است که برخی، پاره‌ای از نظرات او، از جمله امر مطلق متعیّن، را موجب بروز عقاید نژادپرستانه می‌دانند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - اخلاق و دین از نگاه شلایرماخر
        حسن  قنبری
        در این نوشتار ابتدا به اهیمت جایگاه «شلایر ماخر» به عنوان بنیانگذار الاهیات جدید مسیحی و سپس به تاثیر «کانت» بر اندیشه وی اشاره می شود. در ادامه به تعریف دین در تفکر وی پرداخته می شود؛ در این باره گفته خواهد شد که مهمترین کار شلایرماخر مستقل ساختن دین از همه حوزه های تج چکیده کامل
        در این نوشتار ابتدا به اهیمت جایگاه «شلایر ماخر» به عنوان بنیانگذار الاهیات جدید مسیحی و سپس به تاثیر «کانت» بر اندیشه وی اشاره می شود. در ادامه به تعریف دین در تفکر وی پرداخته می شود؛ در این باره گفته خواهد شد که مهمترین کار شلایرماخر مستقل ساختن دین از همه حوزه های تجربه انسانی است. بر همین اساس این نکته برجسته می شود که بین دین و اخلاق به عنوان مجموعه ای از باید و نبایدها ی انسانی، هیچ نسبت علت و معلولی برقرار نیست و فروکاستن دین به اخلاق آن چنان که در اندیشه «کانت» آمده است، از نظر «شلایرماخر» مردود است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - معانی سه‌گانه‌ی سعادت در اندیشه‌ی کانت
        زهره  سعیدی محسن جوادی
        کانت در نظریه‌ی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که می‌توان آن‌ها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. به‌رغم آنکه به نظر می‌رسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت چکیده کامل
        کانت در نظریه‌ی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که می‌توان آن‌ها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. به‌رغم آنکه به نظر می‌رسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت در اندیشه‌ی وی وجود دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن نشان دادن این وحدت، اهمیتی را که کانت برای سعادت اخلاقی قائل است آشکار سازد. علاوه‌بر این، نشان می‌دهد با اینکه در نظریه‌ی اخلاق کانت، سعادت، فروتر و کم‌اهمیت‌تر از فضیلت لحاظ شده، عهده‌دارِ دو نقش مهم است؛ با این توضیح که سعادت در ابتدای مسیر اخلاقی زیستن، با ممانعت از وسوسه شدن برای سرپیچی از تکلیف اخلاقی، به فضیلت‌مندی فاعل اخلاقی مدد می‌رساند و در پایان این مسیر، پاداش فضیلت‌مندی او به شمار می‌رود. از این ‌رو کانت تلاش برای سعادت‌مند شدن در چارچوب اخلاق را، تلاشی فضیلت‌مندانه و تکلیف غیر مستقیم عقل معرفی کرده است که می‌توان از آن با عنوان سعادت اخلاقی نام برد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - تبیین و نقد تطبیقی قرابتها و پارادکسهای بین آموزه های تربیتی ایمانوئل کانت و اسلام
        سیدهاشم  گلستانی نرگس کشتی ارای سمیه کاظمی
        غرض از تعلیم و تربیت تکامل شخصیت آدمی و اصلاح رفتار اوست، فلسفه تعلیم و تربیت مبتنی بر ارزش ها است. در دین مبین اسلام، توجه به ارزشها در زندگی دنیوی و اخروی انسان هر دو با هم مد نظر بوده و از هیچ یک غفلت نگردیده، تا بدینوسیله سعادت زندگی وی را در هر دو زمینه جسمانی و رو چکیده کامل
        غرض از تعلیم و تربیت تکامل شخصیت آدمی و اصلاح رفتار اوست، فلسفه تعلیم و تربیت مبتنی بر ارزش ها است. در دین مبین اسلام، توجه به ارزشها در زندگی دنیوی و اخروی انسان هر دو با هم مد نظر بوده و از هیچ یک غفلت نگردیده، تا بدینوسیله سعادت زندگی وی را در هر دو زمینه جسمانی و روحانی را تضمین کند.این مقاله با روش توصیفی به تبیین و نقد تطبیقی قرابتها و پارادکسهای بین آموزه های تربیتی امانوئل کانت و اسلام می پردازد. یافته ها نشان می دهد نظام تربیتی کانت از فلسفه اخلاق وی سرچشمه گرفته است. کانت مهمترین بخش تعلیم و تربیت را تربیت اخلاقی می داند، کودک باید عادت کند تا طبق اصول کلی که منطقی بودن آن را در خود دریافته است عمل نماید. این مطلب بیانگر اهمیتی است که کانت برای انسان، عقل و اراده ی او قائل است. توجه به تربیت اسلامی نیز منجر به شکل گیری انسانی می شود که همه ی ابعاد وجودی او، مورد توجه بوده و نه تنها به بعد شناختی، فطری و یا اجتماعی توجه شده، بلکه همه ساحتهای انسانی مورد توجه قرار گرفته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - اخلاق کانتی از منظراستاد شهید مطهری
        مجید ابوالقاسم زاده
        کانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفه‌های اخلاق متمایز می‌گرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده‌ گرفتن عقل نظری، وظیفه‌گرایی، صورت‌گرایی، اطلاق‌گرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تأکید بر حسن ف چکیده کامل
        کانت بر اساس فلسفه نقادی خود و با تکیه بر عقل عملی، به نظامی اخلاقی دست یازید که فلسفه اخلاق او را از جهاتی از دیگر فلسفه‌های اخلاق متمایز می‌گرداند. تکیه بر عقل عملی و نادیده‌ گرفتن عقل نظری، وظیفه‌گرایی، صورت‌گرایی، اطلاق‌گرایی، تفکیک میان سعادت و کمال، تأکید بر حسن فاعلی، تقدم اخلاق بر دین، برخی از و یژگی‌های اخلاق کانتی است. استاد شهید مطهری ضمن تبیین و تحلیل دقیق فلسفه اخلاق کانت، با استفاده از نظام اخلاقی اسلام، به بررسی و نقد آن پرداخته است. ما در این مقاله ابتدا مختصری از اصول و مسائل محوری فلسفه اخلاق کانت را تبیین کرده و سپس از منظر شهید مطهری آن را بررسی و نقد می‌کنیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - بررسی دیدگاه کانت و غزالی در اثبات وجود خداوند
        فریده حکیمی مهدی دهباشی
        کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا می‌دارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو می‌آورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعدا چکیده کامل
        کانت در نقد عقل نظری خود معتقد است که کلیه براهین اثبات وجود خداوند مبنی بر برهان وجودی است یعنی برهانی که نفی آن ناممکن است. او نقدهای بسیاری بر این برهان روا می‌دارد، از این رو به بیان برهان در قالب برهان فطرت رو می‌آورد. فطرت از نگاه کانت در واقع به معنای نوعی استعداد است که فرد کسب می‌کند. بنابراین کانت فطرت را به عنوان راه جایگزینی برای اثبات وجود خداوند به کار می‌برد. غزالی نیز پس از بیان برهان حدوث، در دور دوم حیات خویش به بحث فطرت رو می‌آورد و فطرت را در معانی مختلفی مانند غریزه و عقل به کار می‌برد. او همچنین فطرت را امری نمی‌داند که از طریق استدلال منطقی به دست آید بلکه به باور او، باور به وجود خداوند از ابتدای خلقت در فطرت ماست. در حالی که کانت معتقد است ما باور به وجود خداوند را در طی حیات خویش کسب می‌کنیم نه این که از روز اول این باور در قالب تصورات در ما وجود داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - تاثیر سیاست‌های نولیبرالیستی و نومرکانتیلیستی در توسعه اقتصادی برزیل ( 1985-2016 م)
        هادی آجیلی
        بحران سقوط دولت دیلما روسف از حزب کارگر در سال 2016 به اتهام فساد و اختلاس و به قدرت رسیدن نامزد حزب مخالف راستگرای پی اس دی بی، بار دیگر توجهات در جهان را به سوی برزیل و تحولات سیاسی در آن جلب نمود. صرف نظر از منازعات متداول و مطول سیاسی در این کشور ، خیز اقتصادی ب چکیده کامل
        بحران سقوط دولت دیلما روسف از حزب کارگر در سال 2016 به اتهام فساد و اختلاس و به قدرت رسیدن نامزد حزب مخالف راستگرای پی اس دی بی، بار دیگر توجهات در جهان را به سوی برزیل و تحولات سیاسی در آن جلب نمود. صرف نظر از منازعات متداول و مطول سیاسی در این کشور ، خیز اقتصادی برزیل در چند دهه اخیر و مطرح شدن این کشور به عنوان وزنه ای مهم در معادلات سیاسی و اقتصادی منطقه ای و جهانی، به خصوص پس از تشکیل گروه «بریکس» در سال 2009، مطالعه تحولات مرتبط با رشد و توسعه سریع اقتصادی در این کشور به عنوان بزرگترین اقتصاد منطقه آمریکای لاتین و یکی از با قابلیت ترین اقتصادهای جهانی را از اهمیتی بیش از پیش برخوردارساخته است. بررسی تطبیقی سیاست های توسعه اقتصادی در برزیل در طول حدود سه دهه اخیر مبین نوسانات و افت و خیزهای قابل توجهی در مسیر توسعه اقتصادی در این کشور به ویژه بین دو سیاست اقتصادی بازار محور نولیبرالی و دولت محور نومرکانتیلیستی و یا بعضا به صورت آمیزه ای از این سیاستهاست. بر این اساس موضوع اصلی پژوهشی در این نوشتار بررسی تطبیقی دو سیاست غالب در توسعه اقتصادی برزیل در سه دهه اخیر یعنی سیاست نولیبرالی و نومرکانتیلیستی توسعه اقتصادی با اتکا به شاخص ها و نمایه های مشخصی همچون « فهرست توسعه انسانی»، « ضریب جینی»، « نرخ تورم» ،«نرخ سرمایه گذاری خارجی» و «شاخص پولی» است. پرسش اصلی در این نوشتار آن است که کدام سیاست اقتصادی ( نولیبرالی و نومرکانتیلیستی) در توسعه اقتصادی برزیل در سه دهه اخیر نقش مهمتری داشته اند؟ فرضیه اصلی ارائه شده مبتنی بر این پرسش آن است که سیاست های اقتصادی نومرکانتیلیستی تبلور یافته در حزب کارگر بیش از سیاستهای اقتصادی نولیبرالی متبلور در حزب پی اس دی بی در توانمند سازی اقتصادی برزیل و رشد و توسعه اقتصادی در این کشور موثر بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - بررسي و تحليل انتقادي آراء كانت در باب اعتبار امر تنجيزي براساس ديدگاه صدرالمتالهين
        حسين  قاسمي
        بررسي و مطالعه گزاره هاي اخلاقي و ماهيت آنها از ديرباز مورد توجه فيلسوفان بوده است. اينکه مفاد اين گزاره ها از انعطاف پذيري کافي برخوردارند يا نه، از مسائل فلسفه اخلاق بشمار مي آيد. در مغرب زمين کانت، فيلسوف مدرنيته، معتقد است که گزاره هاي اخلاقي از ويژگي اطلاق و تنجّز چکیده کامل
        بررسي و مطالعه گزاره هاي اخلاقي و ماهيت آنها از ديرباز مورد توجه فيلسوفان بوده است. اينکه مفاد اين گزاره ها از انعطاف پذيري کافي برخوردارند يا نه، از مسائل فلسفه اخلاق بشمار مي آيد. در مغرب زمين کانت، فيلسوف مدرنيته، معتقد است که گزاره هاي اخلاقي از ويژگي اطلاق و تنجّز برخوردارند. بنظر او تعليق افعال اخلاقي به هر عاملي جز «قانون اخلاق» باعث ميگردد تا آنها را تابع اراده هاي شخصي گرداند. ادعاي او در اصرار بر اعتبار امر تنجيزي از آنجا ناشي ميشود که عقل عملي را از تمام عوامل تجربي مانند «لذت گرايي»، «احساس اخلاقي»، «اراده خدا» و «کمال عقلي» مبرّا ميداند؛ علاوه بر اينکه «غايت» و «خير» را در ذات انسان ميجويد. با اين نگرش است که قانون اخلاق و اصل عيني فعل، اساس امر تنجيزي معرفي ميشود و در نتيجه تمام اوامر تعليقي فاقد اعتبار ميگردند. در حوزه هاي ديگر فلسفي بخصوص فلسفه ملاصدرا تأکيد بر مطلق و تنجيزي بودن حکم اخلاقي مورد نقد جدّي قرار ميگيرد. ملاصدرا هم تفسير پيشيني کانت از عقل عملي و هم تفسير او از خير و غايت را مردود ميداند. او در کنار حقايق اخلاقي از تفاوتهاي فردي و اجتماعي سخن ميگويد و بر اين اساس کثرات زيادي را در ساحات نازله انسان ميپذيرد. اين کثرات همگي بر اعتباربخشي احکام جزئي و غيرضروري اثر ميگذارد و آراء مطلق‌انگارانة کانت را به چالش ميکشد. نوشتار حاضر درصدد است تا ديدگاه کانت را دربارة امر تنجيزي مورد تحليل قرار داده و سپس آن را از طريق آراء فلسفي ملاصدرا و بعضي از شارحان کانت مورد نقد قرار دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - کانت و تاريخ فلسفه: چشم‌اندازها و نکته‌ها
        مسعود امید
        پرسش از تاريخ فلسفه و ديدگاههاي فيلسوفان درخصوص آن، از آن جهت اهميت دارد که مهمترين منبع فلسفه‌ورزي و دانش فلسفه، همانا تاريخ فلسفه است. جريان فلسفه جديد خواه در قالب عقل‌گرايي و خواه تجربه‌گرايي، عموماً بدون اظهار نياز به تاريخ فلسفه و موضوعيت دادن بدان و بدون منظري تا چکیده کامل
        پرسش از تاريخ فلسفه و ديدگاههاي فيلسوفان درخصوص آن، از آن جهت اهميت دارد که مهمترين منبع فلسفه‌ورزي و دانش فلسفه، همانا تاريخ فلسفه است. جريان فلسفه جديد خواه در قالب عقل‌گرايي و خواه تجربه‌گرايي، عموماً بدون اظهار نياز به تاريخ فلسفه و موضوعيت دادن بدان و بدون منظري تاريخي در باب آن شکل گرفته است؛ مثلاً دکارت براي تدوين فلسفه خويش تنها به ظرفيتهاي خودِ انديشنده و جهان ممتد نگريست. تجربه‌گرايان نيز با دَلو تجربه‌گرايي از چشمه طبيعت آدمي و جهان کيفيات و کميات به استخراج معرفت پرداختند. اما نزد کانت، هر چند آغازگاه کتاب نقد عقل محض تمرکز بر امکانات شناختاري سوژه است، ولي پايان بخش آن، عنوان تاريخ عقل محض ميباشد. حتي مطلع و برخي مضامين تمهيدات وي مشتمل بر چشم‌اندازها و نکته‌هايي در باب تاريخ ‌فلسفه است. بنابرين ميتوان گفت که وي نيم‌نگاهي به جريان تاريخ فلسفه نيز داشته است و حتي تدوين و تثبيت فلسفه خود را وامدار فهم ماهيت و تاريخ متافيزيک و علوم و درسها و عبرتهاي آن ميدانسته است. کانت دريافت که بدون نگريستن به تاريخ متافيزيک و ديگر علوم فلسفي و تجربي، درک ماهيت فلسفه و نيز انکشاف و اکتشاف فلسفي مقدور نيست. ظهور نظريه سوژه و کشف ماهيت استعلايي آن بدون لحاظ تاريخ فلسفه و علوم و داشتن منظري تاريخي در باب معارفِ نظام‌مند آدمي، مقدور نبود. البته نزد کانت با تاريخ فلسفه في‌نفسه سروکار نداريم، بلکه با تاريخ فلسفه‌شناسي سروکار داريم. بعلاوه، در همين حد هم نسبت تاريخ فلسفه‌شناسي يا منظر تاريخي به تعريف و تحديد و تعيين سوژه، از نوع معرفتزاي تقويمي نيست، بلکه ميتواند از سنخ کارکردي تنظيمي باشد. تاريخ فلسفه‌شناسي ميتواند در حکم يک اصل راهنما براي فهم و کار فلسفي باشد؛ ميتواند نشانه‌ها و ردپاي سوژه را نشان دهد ولي نميتواند في‌نفسه عهده‌دار تعريف يا تکوين آن باشد. اين امر به اين مبنا برميگردد که سوژه کانتي داراي وجه تاريخي است، اما نه آنکه تاريخمند باشد. به بيان ديگر سوژه، تاريخ‌شناس و منظردار و تاريخبند است، ولي نه تاريخمند. تاريخ فلسفه، شرط وقوعي سوژه است و نه شرط استعلايي آن. شرايط استعلايي سوژه، دروني است و در تعريف آن گنجانيده شده است و نه آنکه بيروني و تاريخي و عارض بر آن باشند. اين نوشتار متکفل پرسش از تأملات کانتي در باب تاريخ فلسفه است تا شايد از اين طريق اين وجه مهجور و مسکوت انديشه اين فيلسوف تا حدي مکشوف گردد. از اينرو اين نوشتار به مسائلي از قبيل معنا و تعريف تاريخ فلسفه، تاريخ فلسفه‌گرايي، پايان تاريخ ‌فلسفه، تمايز و تشابه با تاريخ علم، تقسيمبندي تاريخ فلسفه، نسبت فلسفه و تاريخ‌فلسفه، رابطه فلسفه تاريخ و تاريخ فلسفه و... از نظر وي ميپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - نقد معرفت‌شناسانه هیوم و کانت بر متافیزیک
        حامد احتشامی سید محمد حکاک
        متافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موج چکیده کامل
        متافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موجود بحث میکند. از آنجا که این دانش دربارة مسائل اساسی بشری همچون خدا، نفس و اختیار بحث میکند، در تاریخ فلسفه همواره مصداق اصلی فلسفه بوده و فقط در دورة جدید است که معرفت‌شناسی اهمیتی بیشتر از آن پیدا کرده است؛ بعلاوه فیلسوفانی همچون دیوید هیوم و امانوئل کانت، اعتبار آن را انکار کرده‌اند. از نظر هیوم متافیزیک دانشی بیمعنی است، چون مفاهیم آن فاقد معنی هستند اما از دیدگاه کانت مفاهیم متافیزیک و بتبع آن، گزاره‌های آن، معنادار هستند ولی بحث دربارة آنها برای عقل نظری ناممکن است و حل مسائل متافیزیک را باید در حوزة عقل عملی یا اخلاق جست. در این مقاله به گزارش و سنجش نظر این دو فیلسوف پرداخته میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - ارزش فلسفۀ ‌اولی از منظر کانت و علامه‌ طباطبایی
        آرمین منصوری عباس ایزدپناه
        مقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفت‌شناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربه‌گرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كن چکیده کامل
        مقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفت‌شناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربه‌گرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كند و با تکیه بر قضایای ترکیبی‌ پیشینی به این اختلافات پاسخ میدهد و در نهایت با این مبنا که معرفت اولاً، از راه تجربة حسی حاصل میشود و ثانیاً، این معرفت فقط مختص پدیدارهاست، به این نتیجه میرسد که در عین اینکه متافیزیک نباید انکار شود، بلحاظ معرفت‌شناختی، امکان وجود گزاره‌های علمی فلسفة اولی وجود ندارد. اما علامه ‌طباطبایی با این مبنا که غیر از معرفت حسی، معرفت عقلی محض نیز قابل اثبات است و معرفت علاوه بر پدیدار شامل ذات هم میشود، فلسفة ‌اولی را چه بلحاظ روش برهانی آن و چه بلحاظ موضوع و مسائل آن، دارای ارزش معرفتی میداند و آن را در قلة تمام دانشهای بشری مینشاند و تمام گزاره‌ها و دستاوردهای آن را صددرصد یقینی و علمی قلمداد میکند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - استفاده از انرژی بالون مبتنی بر کانتورلت در مدل کانتور فعال پارامتری به‌منظور تقطيع شیء بافتی در پس‌زمينه بافتی
        پیمان معلم هما تحويليان سیدحسن منجمی
        شناسایی مرزهای هدف یکی از موضوعات مورد علاقه در بینایی ماشین و پردازش تصویر است. مدل‌های کانتور فعال یکی از روش‌های معروف در شناسایی هدف و قطعه‌بندی اشیا می‌باشند. این مقاله روشی جدید برای قطعه‌بندی اشیای بافتی با استفاده از مدل‌های کانتور فعال پارامتریک معرفی می‌کند. د چکیده کامل
        شناسایی مرزهای هدف یکی از موضوعات مورد علاقه در بینایی ماشین و پردازش تصویر است. مدل‌های کانتور فعال یکی از روش‌های معروف در شناسایی هدف و قطعه‌بندی اشیا می‌باشند. این مقاله روشی جدید برای قطعه‌بندی اشیای بافتی با استفاده از مدل‌های کانتور فعال پارامتریک معرفی می‌کند. در روش پیشنهادی با اضافه‌کردن یک انرژی بالون به تابع انرژی مدل کانتور فعال پارامتریک، امکان شناسایی و قطعه‌بندی شیء بافتی در پس‌زمینه بافتی فراهم می‌شود. در این روش، ویژگی‌های بافتی نقاط کانتور با استفاده از تبدیل کانتورلت محاسبه می‌شود، سپس با مقایسه این ویژگی‌ها با ویژگی‌های بافتی شیء هدف که به‌صورت اطلاعات قبلی وجود دارد، جهت حرکت بالون مشخص می‌شود که در نتیجه آن، منحنی کانتور به‌منظور انطباق بر مرزهای شیء هدف منبسط یا منقبض می‌شود. نتایج نشان می‌دهد که روش پیشنهادی نسبت به روش کانتور فعال مبتنی بر ویژگی‌های بافتی گشتاور دارای دقت بالاتری می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - مرزبندی نواحی سایه‌دار در تصاویر فراصوت داخل عروقی به کمک کانتور‌های فعال
        مریم بسیج محمد‎رضا یزدچی پیمان معلم آرش تاکی
        تصویر‌برداری فراصوت داخل عروقی (IVUS)، به منظور دریافت اطلاعات دقیق‌تری از اندازه‌ و جنس پلا‌ک‌های تشکیل‌شده داخل عروق کرونری نسبت به آنژیوگرافی انجام می‌شود. گاهی در این تصاویر مناطقی تاریک در پشت پلاک‌های کلسیم تشکیل می‌شود که پردازش این تصاویر را مشکل می‌سازد. این مق چکیده کامل
        تصویر‌برداری فراصوت داخل عروقی (IVUS)، به منظور دریافت اطلاعات دقیق‌تری از اندازه‌ و جنس پلا‌ک‌های تشکیل‌شده داخل عروق کرونری نسبت به آنژیوگرافی انجام می‌شود. گاهی در این تصاویر مناطقی تاریک در پشت پلاک‌های کلسیم تشکیل می‌شود که پردازش این تصاویر را مشکل می‌سازد. این مقاله به ارائه یک روش جدید جهت تشخیص و مرزبندی‌ سایه‌ها در تصاویر IVUS می‌پردازد. در الگوریتم پیشنهادی از آستانه‌گذاری اتسو جهت شناسایی محل تشکیل سایه و از کانتور‌های فعال جهت تشخیص مرز‌ها در این ناحیه استفاده می‌شود. بر طبق آزمایش انجام‌شده روی 30 تصویر نمونه، این الگوریتم با حساسیتی برابر با 86% به درستی قادر به تشخیص مناطق سایه‌دار می‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - ناحیه‌بندی بطن چپ در تصاویر اکوکاردیوگرافی با استفاده از یادگیری منیفلد و تلفيق میدان برداری جهت‌دار دینامیکی
        نجمه مشهدی حمید بهنام احمد شالباف زهرا علیزاده ثانی
        بیماری‌های قلبی شايع‌ترين علت مرگ و مير در جهان هستند. بررسی عملکرد بطن چپ که وظيفه خون‌رساني به تمامي نقاط بدن را دارد، در تشخیص بیماری‌های قلبی بسیار حائز اهمیت است. تعیین و ردیابی خودکار مرزهای ديواره بطن چپ در طول یک سیکل قلبی جهت كمي‌سازي عملکرد ديواره بطن چپ قلبي چکیده کامل
        بیماری‌های قلبی شايع‌ترين علت مرگ و مير در جهان هستند. بررسی عملکرد بطن چپ که وظيفه خون‌رساني به تمامي نقاط بدن را دارد، در تشخیص بیماری‌های قلبی بسیار حائز اهمیت است. تعیین و ردیابی خودکار مرزهای ديواره بطن چپ در طول یک سیکل قلبی جهت كمي‌سازي عملکرد ديواره بطن چپ قلبي به جهت تشخيص بيماري‌هاي مختلف قلبي از جمله بيماري ايسکمي استفاده مي‌شود. در این مقاله، روش خودکار جديدي برای تعیین مرز ديواره بطن چپ در تصاوير اکوکاردیوگرافی يک سيکل قلبي ارائه شده که در اين الگوريتم از ترکيب روش‌هاي کانتور فعال هندسی بر اساس نیروی خارجی تلفیق میدان برداری جهت‌دار و يادگيري منيفلد استفاده شده است. در اين روش، ابتدا تصاوير اکوکارديوگرافي يک سيکل قلبي با استفاده از يکي از پرکاربردترين روش‌هاي يادگيري منيفلد به نام نگاشت محلي خطي به فضاي دوبعدي نگاشت مي‌شود. در اين فضاي ويژگي جديد ارتباط بين فريم‌هاي يک سيکل قلبي به خوبي نشان داده مي‌شود. سپس تعيين مرز ديواره بطن چپ در طول یک سيکل قلبي با استفاده از روش کانتور فعال هندسی بر اساس نیروی خارجی تلفیق میدان برداری جهت‌دار انجام می‌گیرد. در این روش مرز نهایی یک فریم به عنوان مرز اولیه فریم بعدی در نظر گرفته شده و به منظور افزايش دقت تعيين مرز ديواره بطن چپ و همچنين جلوگيري از انحراف مرز، میزان حرکت مجاز مرز ناشي از روش کانتور فعال هندسي از ارتباط بین فریم‌ها، متناظر با فریم جاری و فریم قبلی، در فضای دوبعدی محدود مي‌گردد. برای ارزیابی کمی روش پیشنهادی از 9 توالی تصاویر اکوکاردیوگرافی (5 داوطلب سالم و 4 بیمار) استفاده شده است. مرز ديواره بطن چپ به دست آمده با روش پیشنهادی با مرز ديواره به دست آمده توسط پزشک متخصص باتجربه (استاندارد طلایی) مقایسه شده و نتايج به دست آمده حاکي از دقت بالاي روش پيشنهادي در تعيين مرز ديواره بطن چپ مي‌باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - روش خودکار مرزبندی عروق و تشخیص دقیق پلاک سخت در تصاویر اولتراسوند داخل عروقی
        بهشاد مهران محمد‎رضا یزدچی حسین پورقاسم
        بخش‌بندی تصویر به منظور تشخیص مرز‌های رگ امری ضروری جهت تشخیص دقیق بیماری انسداد عروق قلب به وسیله تصویر‌برداری اولتراسوند درون‌رگی (IVUS) است. در این مقاله یک روش جدید جهت بخش‌بندی تصاویر IVUS پیشنهاد شده است. ابتدا پیش‌پردازش‌هایی به منظور تبدیل تصاویر از مختصات دکارت چکیده کامل
        بخش‌بندی تصویر به منظور تشخیص مرز‌های رگ امری ضروری جهت تشخیص دقیق بیماری انسداد عروق قلب به وسیله تصویر‌برداری اولتراسوند درون‌رگی (IVUS) است. در این مقاله یک روش جدید جهت بخش‌بندی تصاویر IVUS پیشنهاد شده است. ابتدا پیش‌پردازش‌هایی به منظور تبدیل تصاویر از مختصات دکارتی به مختصات قطبی، حذف کاتتر موجود در تصاویر و از بین بردن نویز اسپکل با فیلتر غیر ‌خطی و غیر ‌ایزوتروپیک انتشاری انجام شده است. سپس با استفاده از فیلتر گابور ویژگی‌های بافت تصاویر استخراج شده و با استفاده از مدل کانتور فعال برداری، به بخش‌بندی تصاویر و تعیین مرز عروق پرداخته شده است. با روش خوشه‌بندی فازی پلاک‌های کلسیم، مشخص و با استفاده از مدل کانتور فعال مرز دقیق پلاک‌های کلسیم استخراج شده است. این روش بر روی سی تصویر نمونه آزمایش شده و نتایج بخش‌بندی تصویر با نظر پزشک متخصص اعتبار‌سنجی شده است. اختلاف مساحت مرز داخلی رگ با نظر پزشک متخصص 236/0431/0 و اختلاف مساحت مرز خارجی رگ با نظر پزشک متخصص 723/0653/0 است. اختلاف مساحت پلاک‌های کلسیم استخراج‌شده با الگوریتم پیشنهادی در مقایسه با تصاویر بافت‌شناسی 90/5 درصد حاصل شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - تشخیص زاویه قرارگیری شخص در تصویر با استفاده از اطلاعات کانتوری‌
        علی سبطی حمید حسن‌پور
        در بسیاری از کاربردها از جمله کاربردهای نظارتی، حالت و زاویه قرارگیری شخص نسبت به دوربین از اطلاعات مهم می‌باشد. این اطلاعات می‌تواند در ارزیابی رفتاری شخص مورد استفاده قرار گیرد. از دشواری‌های این تشخیص می‌توان به کیفیت پایین دوربین‌های نظارتی، نویز و پس‌زمینه‌های پیچی چکیده کامل
        در بسیاری از کاربردها از جمله کاربردهای نظارتی، حالت و زاویه قرارگیری شخص نسبت به دوربین از اطلاعات مهم می‌باشد. این اطلاعات می‌تواند در ارزیابی رفتاری شخص مورد استفاده قرار گیرد. از دشواری‌های این تشخیص می‌توان به کیفیت پایین دوربین‌های نظارتی، نویز و پس‌زمینه‌های پیچیده در تصویر اشاره نمود. در روش‌های موجود برای تشخیص زاویه از ویژگی‌هایی نظیر هیستوگرام گرادیان‌های جهتی استفاده می‌شود. در این توصیف‌گر محاسبه هیستوگرام‌ها بر اساس نواحی محلی انجام می‌گیرد که دارای نقاط ضعفی در تشخیص زاویه می‌باشد. یکی از اطلاعات مفید که می‌تواند در تشخیص زاویه مورد استفاده قرار گیرد لبه‌های احاطه‌کننده یک شیء در تصویر است که بدان کانتور شیء اطلاق می‌گردد. در این مقاله تعمیمی از کانتور ارائه می‌شود که به کمک آن می‌توان به صورت سلسله‌مراتبی تخمینی از کانتور محاط‌شده به تصویر شخص را ارائه داد. این کانتورها از روی یک مدل سه‌بعدی انسان تولید می‌شوند. کانتور تخمین زده شده همانند یک ویژگی سطح بالا در کنار ویژگی‌های سطح پایین نظیر هیستوگرام گرادیان‌های جهتی به عنوان ویژگی نهایی در نظر گرفته می‌شود. در تولید این ویژگی از ترکیب خطی چندین نوع کانتور مربوط به بخش‌های مختلف بدن استفاده شده است. به منظور نشان‌دادن تأثیر ویژگی جدید در تشخیص زاویه، کلاس‌بند ماشین بردار پشتیبان با استفاده از ترکیب دو ویژگی بالا آموزش داده شده و سپس بر روی مجموعه داده‌های VIPeR مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج آزمایشات انجام‌شده نشان می‌دهد که استفاده از ویژگی ارائه‌شده، دقت تشخیص زاویه را حدود 4% بهبود می‌بخشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - بهینه‌سازی انتخاب و ترکیب وب‌سرویس‌ها بر اساس ویژگی‌های کیفی با در نظر گرفتن وابستگی، ناسازگاری و همبستگی بین وب‌سرویس‌ها
        مهدی فرزندوی فريدون شمس
        امروزه تغییرات مداوم در نیازمندی‌های مشتریان به عنوان اصلی‌ترین چالش پیش روی سازمان‌ها است، معماری سرویس‌گرا به عنوان یک راه‌حل عملی برای رفع این مشکل برای سازمان‌های سرویس‌گرا مطرح می‌شود. در معماری سرویس‌گرا انتخاب و ترکیب سرویس‌ها برای پاسخ‌گویی سریع به نیازمندی‌های چکیده کامل
        امروزه تغییرات مداوم در نیازمندی‌های مشتریان به عنوان اصلی‌ترین چالش پیش روی سازمان‌ها است، معماری سرویس‌گرا به عنوان یک راه‌حل عملی برای رفع این مشکل برای سازمان‌های سرویس‌گرا مطرح می‌شود. در معماری سرویس‌گرا انتخاب و ترکیب سرویس‌ها برای پاسخ‌گویی سریع به نیازمندی‌های پیچیده مشتریان در دسترس سازمان‌های سرویس‌گرا قرار می‌گیرد. سازمان‌ها برای پاسخ‌گویی سریع‌تر به نیازمندی‌های پیچیده و متغیر مشتریان از سرویس‌های آماده و برون‌سازمانی استفاده می‌کنندکه یکی از فناوری‌های نوظهور در این زمینه وب‌سرویس‌ها هستند. با گسترش تمایل سازمان‌ها به استفاده از وب‌سرویس‌ها، به مرور زمان تأمین‌کنندگان وب‌سرویس‌ها افزایش پیدا کردند و به همین دلیل وب‌سرویس‌هایی با عملکرد یکسان و ویژگی‌های کیفی متفاوت گسترش یافتند، بنابراین مسئله انتخاب وب‌سرویس با بهترین ویژگی کیفی برای سازمان‌ها اهمیت پیدا کرد. از طرفی سازمان‌ها تنها با یک وب‌سرویس نمی‌توانند نیازمندی‌های پیچیده مشتریان را پاسخ دهند، به همین دلیل نیازمند ترکیب چندین وب‌سرویس با هم هستند. از طرفی دیگر با افزایش وب‌سرویس‌ها با عملکردهای متفاوت، در ترکیب آنها، همبستگی، وابستگی و ناسازگاری بین وب‌سرویس‌ها نیز گسترش می‌یابد ولی تاکنون روشی ارائه نشده که وب‌سرویس‌های برتر را بر اساس ویژگی‌های کیفی انتخاب کند و ترکیب آنها با هم، وابستگی، ناسازگاری و همبستگی بین وب‌سرویس‌ها را نقض نکند. در این مقاله سعی می‌کنیم از روش‌های قبلی که به وابستگی یا ناسازگاری یا همبستگی در حالت‌های ساده ترکیب وب‌سرویس‌ها پرداخته‌اند، استفاده کنیم و یک روش جامع پیشنهاد دهیم تا این که حالت‌های پیچیده‌ای که از ترکیب وب‌سرویس‌ها ممکن است رخ دهد را نیز پشتیبانی کنیم و وب‌سرویس مرکب مناسب را از نظر ویژگی‌های کیفی با در نظر گرفتن وابستگی، ناسازگاری و همبستگی بیابیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت‌شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی
        مهدی بنی‌اسدی باغمیرانی سید بهشید حسینی آزاده شاهچراغی
        یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت‌گرای شرقی، مسئله غایت‌شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری‌ سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت‌شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت‌شناسی در اندی چکیده کامل
        یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت‌گرای شرقی، مسئله غایت‌شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری‌ سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت‌شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت‌شناسی در اندیشه‌های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین‌رشته‌ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت‌شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته‌است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده‌ شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه‌ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم ‌سازد. با تکیه‌بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن ‌غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه‌ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای‌معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای‌معماری ارتباط پیدا می‌کند؟ نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می‌شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - تبیین مبانی فلسفی صیانت از قانون و بایسته‌های تربیتی آن از منظر افلاطون و کانت
        سعید آزادمنش دکتر شهین ایروانی
        مقاله در پی پاسخ به دو پرسش بر اساس آرای افلاطون و کانت در موضوع صیانت از قانون است. نخست آن‌که اطاعت از قانون چه مبنایی دارد و دوم آن‌که چه بایستههای تربیتی از آن قابل استنتاج است. روش بررسی از نوع استنتاج و قیاس است و برای یافتن وجوه اشتراک و تفاوت دیدگاه‌های دو فیلسو چکیده کامل
        مقاله در پی پاسخ به دو پرسش بر اساس آرای افلاطون و کانت در موضوع صیانت از قانون است. نخست آن‌که اطاعت از قانون چه مبنایی دارد و دوم آن‌که چه بایستههای تربیتی از آن قابل استنتاج است. روش بررسی از نوع استنتاج و قیاس است و برای یافتن وجوه اشتراک و تفاوت دیدگاه‌های دو فیلسوف از روش تحلیل تطبیقی بهره برده است. هر دو فیلسوف اطاعت‌پذیری مطلق در برابر قانون را تعریف صیانت از قانون می‎دانند. هدف از این صیانت در مقام عمل، تبعیت از قانون و در مقام نظر بحث و بررسی عالمانه برای اصلاح قانون است. دو فیلسوف در سه اصل تربیتی مشتمل بر آگاهی نسبت به مفاد قوانین، آگاهی نسبت به ضرورت قانون‌مداری و نگاه نقادانه نسبت به قوانین و محتوای آن‌ها مشترک‌اند. اما علاوه بر آن‌ها، افلاطون به اصول احترام به قانون و اولویت و تقدم مطلق قانون‌مداری، و کانت نیز به اصل تفکر و گفتگو قائل است. روشهای تربیتی شامل تعیین سهمیهای در برنامه درسی علوم اجتماعی برای بحث درباره قانون، تبیین ضرورت قانون‌مداری در محتوای برنامه درسی، ارائه الگوی عملی در اطاعت از قوانین آموزشی، برگزاری جلسات آزاداندیشی و تأمل در بازبینی و اصلاح قوانین در مدرسه بر اساس اصول تربیتی فوق توصیه می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - الگوی تربیت‌اخلاقی‌ وظیفه‌گرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه کانت (الگوی پیشگیرانه)
        شهناز شهریاری نیسیانی رضاعلی نوروزی
        هدف این پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی وظیفه‌گرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه کانت است. روش‌های مورد استفاده، روش توصیفی ـ تحلیلی و روش استنتاجی بر مبنای الگوی بازسازی شده فرانکنا است. طبق نتایج حاصل، با توجه به دو دسته تکلیف فضیلت موجود در دیدگاه کا چکیده کامل
        هدف این پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی وظیفه‌گرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه کانت است. روش‌های مورد استفاده، روش توصیفی ـ تحلیلی و روش استنتاجی بر مبنای الگوی بازسازی شده فرانکنا است. طبق نتایج حاصل، با توجه به دو دسته تکلیف فضیلت موجود در دیدگاه کانت یعنی تکالیف کامل فرد نسبت به خود و تکالیف ناقص (تکالیف ناقص فرد نسبت به خود و تکالیف فضیلت در قبال دیگران)، رفتارهای ناقض تکالیف کامل فرد نسبت به خود، رفتارهای ناقض تکالیف ناقص فرد نسبت به دیگران، و ترک فضیلتی که منتج به رذیلت شود، به عنوان سه نوع رفتار نامطلوب موجود در این دیدگاه شناخته شدند. پیشگیری به عنوان بُعدی از تربیت اخلاقی در گستره رفتارهای نامطلوب، در نظام تربیت اخلاقی کانت نیز مبانی، اصول و راهبردهای ویژه خود را دارد. بدین صورت که دو اصل احترام به کرامت خود و احترام به کرامت دیگران که برگرفته از مبانی خردورزی و غایت فی‌نفسه بودن انسان هستند، اصول حاکم بر راهبردهای پیشگیری از بروز اولیه رفتار نامطلوب را تشکیل می‌دهند. این راهبردها که راهبردهای تربیتی‌اند، برای هر سه نوع رفتار نامطلوب، دو راهبرد اصلی تشکیل منش پسندیده و مراقبت و تقویت منش می‌باشند که نقش مهمی در تحقق هدف تربیت اخلاقی کانت یعنی حداکثر برخورداری از فضیلت اخلاقی دارند. همچنین، پیوند این راهبردها با مبانی و اصول در الگوی پیشگیرانه مشخص شده‌اند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        24 - حلّ پارادوکسهای زنون با نظریة «جمع تحلیلی خطی» و سنجش تطور پاسخها
        رضا شاکری علی عابدی شاهرودی
        زنون بپیروی از استادش پارمنیدس، مسئلة حرکت را بچالش کشیده و در ضمن چهار استدلال، ايرادات خود را كه در واقع پارادوكسهاي اين نظريه بود، سامان داد. این پارادوکسها که انکار یک مسئلة بدیهی (یعنی حرکت) بشمار میرفت با واکنشهایی مواجه شدند. در این نوشتار نخست به دو مورد از پارا چکیده کامل
        زنون بپیروی از استادش پارمنیدس، مسئلة حرکت را بچالش کشیده و در ضمن چهار استدلال، ايرادات خود را كه در واقع پارادوكسهاي اين نظريه بود، سامان داد. این پارادوکسها که انکار یک مسئلة بدیهی (یعنی حرکت) بشمار میرفت با واکنشهایی مواجه شدند. در این نوشتار نخست به دو مورد از پارادوکسهای زنون اشاره میشود، سپس پاسخهای برخی اندیشمندان از ادوار مختلف نقل میگردد. این پاسخها عبارتند از: پاسخ ارسطو که موقعیت بالفعل و بالقوة حرکت را از هم تفکیک نمود و پاسخ ریاضی که به مفهوم «اندازه‌های بینهایت کوچک» متوسل گردید. کانت نیز در آنتی‌نومیها به این مشکل اشاره کرده است. در ادامه نظریة «جمع تحلیلی خطی» تبيين ميشود. این نظریه از دو مؤلفه تشکیل شده‌ است؛ 1) فاصلة بین دو نقطة انتقال، تا بینهایت قابل تقسیم است اما همواره قدر مطلق فاصلة پسین کوچکتر از قدر مطلق فاصلة پیشین است. 2) از آنجا که نامتناهی بودن تقسیم، تحلیلی است نه ترکیبی، حدّ جمع این فاصله‌ها نیز مساوی با فاصلة آغازین خواهد بود. براساس این نظریه، از آنرو که حرکت، تهی از راستا و حدود پیوسته نیست، در هر لحظه، انتگرال حدی مسافت پیموده میشود و حدود تحلیلی و متوالی و غیرمتناهی مسافت، استیفا میگردند. سنجش اين پاسخها نیز بخش دیگری از این نوشتار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        25 - ارزیابی عوامل مؤثر بر تعامل اقتصادیِ چین با بلوک‌های تجاری منتخب مطالعه تطبیقی؛ شورای همکاری خلیج‌فارس و اوراسیا
        مهرداد عله پور رضا  سیمبر
        با عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیب‌پذیری در حوزۀ انرژی و بیشینه‌سازی قدرت رو‌به‌تزاید خود در عرصۀ سیاست و روابط بین‌الملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاری‌های سیاسی- اقتصادی ویژه‌ای ر چکیده کامل
        با عنایت به نیاز مُبرم چین به انرژی پایدار که با هدف کاهش آسیب‌پذیری در حوزۀ انرژی و بیشینه‌سازی قدرت رو‌به‌تزاید خود در عرصۀ سیاست و روابط بین‌الملل صورت پذیرفته است، این کشورِ در حال صعود، طی سالیان اخیر کوشیده است تا بر بستر انرژی، همکاری‌های سیاسی- اقتصادی ویژه‌ای را با کشورهای حاضر در شورای همکاری خلیج‌فارس و منطقۀ راهبردی اوراسیا به منصۀ ظهور برساند. در همین رابطه، نگارندگان پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی- تطبیقی و با تأسی از اسناد کتابخانه‌ای درصدد برآمده‌اند تا ضمن واکاوی و بررسی حضور فزایندۀ پکن در حوزه‌های مورداشاره، به این پرسش راهبردی پاسخ ‌گویند که «جمهوری خلق چین در پرتو تعمیق روابط سیاسی و اقتصادیِ خود با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس و کنشگران حاضر در حوزۀ راهبردی اوراسیا چه اهداف پیدا و پنهانی را دنبال می‌کنند؟» فرضیة مطرح از معبر این پرسش ناظر بر آن است که پکن با در نظر گرفتن وزن اقتصادی کشورهای حاضر در مناطق مورداشاره و با توجه به موقعیت ویژۀ آن‌ها در ابتکار کمربند- راه کوشیده است تا راهبردهای نوینِ ژئوپلیتیکی خود را از رهگذر تلاش برای تضمین امنیت پایدارِ دسترسی به انرژی، حفظ بازارهایِ هدف مستقر در مسیر ابتکار کمربند راه و افزایش سطح همکاری با شُرکای منطقه‌ای، به دو حوزۀ «خلیج‌فارس» و «اوراسیا» گسترش دهد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        26 - مطالعة انتقادی نظریه¬های قانون طبیعیِ عقلگرایان دوره جدید با تأکید بر دیدگاههای منتسكيو، روسو و كانت
        محمدحسین طالبی
        از میان تفاسیر متنوع قانون طبیعی، پرطرفدارترین آنها عبارتست از اينكه «قانون طبیعی، فرمانهای عقل عملی دربارة رفتارهای اختیاری بشر در همة زمینها و زمانهاست که بشر با اطاعت از آنها به خوشبختی همیشگی دست می یابد». آموزة قانون طبیعی در دورة جدید دستخوش دو خوانش متضاد تجربه گ چکیده کامل
        از میان تفاسیر متنوع قانون طبیعی، پرطرفدارترین آنها عبارتست از اينكه «قانون طبیعی، فرمانهای عقل عملی دربارة رفتارهای اختیاری بشر در همة زمینها و زمانهاست که بشر با اطاعت از آنها به خوشبختی همیشگی دست می یابد». آموزة قانون طبیعی در دورة جدید دستخوش دو خوانش متضاد تجربه گرا و عقلگرا قرار گرفت. مراد از «عقل» در اندیشة عقلگرایی دورة جدید، عقل حسابگر بود که عقلگرایان آن را ابزاری برای رسیدن به آرزوهای مادی و غیرمادی (اخلاقی) خویش میدانستند. سه فیلسوف عقلگرای عصر روشنگری که در آن زمان بیش از دیگران دربارة آموزة قانون طبیعی بحث و نظر داشته‌اند، عبارتند از: منتسکیو، روسو و کانت. در این مقاله پس از بیان گزارشی مختصر از مباحث و نظريات آنها در مورد قانون طبیعی، به ارزیابی اين ديدگاهها بترتيب ذيل پرداخته شده است. در گفتار نخست، منتسکیو با طرح يك افسانة خودساخته معتقد است كه پیروی از میل طبیعی، بشر را به خوشبختی میرساند. این پیروی در نگاه او، مفاد قانون طبیعی است. مهمترین نقد بر نظریة قانون طبیعی منتسکیو آنست که او قانون طبیعی را با «قانون طبیعت» خلط کرده است. در گفتار دوم، روسو برخلاف منتسکیو، اعتقاد دارد كه قانون طبیعی مبتنی بر عقل نیست، بلکه در غرایز و احساسات بشر ریشه دارد. اشكال اساسي اين ديدگاه، نگرش مادی روسو به طبیعت بشر است و همين باعث شده که انسان در نظر او، در سطح یک حیوان فروكاسته شود. سرانجام، در گفتار سوم به بررسي انتقادی قانون طبیعی در اندیشة کانت پرداخته شده است. بنظر وي، قانون طبیعی با قانون طبیعت تفاوت دارد. كانت بر این باور است که ماهیت قانون طبیعی دو ویژگی دارد: جهانشمولی (کلیت) و درونی (باطنی) بودن. با اینهمه، او هیچیک از مصادیق قانون طبیعی را بیان نکرده و در ارائة تبييني كامل براي این آموزه موفق نبوده است. این ناکامی ريشه در نظام معرفتیِ فلسفة کانت دارد که بر مبناي آن، عقل عملی و فرامين آن (يا همان قانون طبيعي) را بايد غیرمستدل و غیرقابل اعتماد دانست. كانت معتقد است مباحث مربوط به امور غیرمادی و حتی جواهر مادی، مباحثی جدلی هستند، و نه برهانی. روش تحقیق در این نوشتار، همانند هر مطالعة انتقادی دیگر، روش ترکیبی نقلی ـ عقلی است. در این روش، ابتدا ديدگاههاي اين سه فیلسوف عقلگرای دورة جدید دربارة قانون طبیعی نقل شده و سپس بکمک برهان و استدلال عقلی، بررسي و ارزيابي شده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        27 - روایت «فلسفی-تاریخی» هوسرل از خاستگاه «اصالت روان‌شناسی» و ضرورت «چرخش استعلایی»
        علی فتحی
        هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد.‌ «روانشناسی پدیدارشناسانه» نه‌تنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم می‌آورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه‌ یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسف چکیده کامل
        هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد.‌ «روانشناسی پدیدارشناسانه» نه‌تنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم می‌آورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه‌ یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسفی خود از سير تاريخي مفهوم اصالت روانشناسي، ما را به جان‌ لاک ارجاع میدهد و بيان ميكند كه ديدگاههاي لاك را بارکلی و هیوم ادامه دادند. پژوهشهای روانشناختی لاك در خدمت مفهوم استعلایی درآمد که نخستین بار توسط دکارت در کتاب تأملات صورتبندی شده بود. بر اساس دیدگاه او، مابعدالطبیعه میتواند نشان دهد که تمام واقعیت و کل جهان و آنچه برای ما وجود دارد، چیزی جز اعمال شناختی ما نیست؛ اینجاست که توجه به «امر استعلایی» ضرورت مي‌يابد. شک روشی دکارت، نخستین روش برای طرح «سوژة استعلایی» بود و توصیف او از «إگو کوگیتو» (منِ‌ انديشنده) نخستین صورتبندی مفهومی از آن را فراهم ساخت. جان‌لاک «ذهن استعلایی محض» دکارت را با «ذهن بشر» جایگزین كرد، با این حال پژوهش خود را در زمينة ذهن بشری از طریق تجربة درونی بدليل یک دغدغة ناخودآگاهِ استعلایی ـ فلسفی ادامه داد، اما خواسته یا ناخواسته در دام جریان اصالت روانشناسی افتاد. هوسرل با نگاهي تاریخی و بنحوي كاملاً فلسفي نشان داد که چگونه بارقه‌های توجه به امر استعلایی برای نخستین‌بار در فلسفة دکارت و پس از آن در تقابل میان «مکتب اصالت عقل» و «مکتب اصالت تجربه»‌ ظهور مي‌يابد و در ادامه با نشو و نمای آن در فلسفة استعلایی کانت، امکانات نهایی آن در فلسفة پدیدارشناسانة هوسرل به ثمر مینشیند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        28 - دوگانۀ خودآیینی و اصالت در تربیت، انسان خودآیین یا مسئول؟!
        جلال کریمیان نرگس سجادیه خسرو  باقری مهدی منتظرقائم
        خودآیینی به‌عنوان آرمانی شناخته‌شده در تعلیم‌وتربیت مورد تفاسیر گوناگون قرار گرفته است. در تعریفی کلی خودآیینی به معنای پیروی فرد از قانون‌گذاری خویشتن است. کانت به‌عنوان بنیانگذار این مفهوم در فلسفۀ مدرن، خودآیینی را وصف ارادۀ آزاد انسان می‌داند و آن را شرط وضع قانون‌م چکیده کامل
        خودآیینی به‌عنوان آرمانی شناخته‌شده در تعلیم‌وتربیت مورد تفاسیر گوناگون قرار گرفته است. در تعریفی کلی خودآیینی به معنای پیروی فرد از قانون‌گذاری خویشتن است. کانت به‌عنوان بنیانگذار این مفهوم در فلسفۀ مدرن، خودآیینی را وصف ارادۀ آزاد انسان می‌داند و آن را شرط وضع قانون‌مطلق اخلاقی در نظر می‌گیرد. این اصطلاح پیوند مستحکمی با عقلانیت مدرن دارد. در مقابلِ خودآیینی، اصالت مفهومی است که ضمن قبول آزادی انسان به‌عنوان غایت تربیت، تحقق آزادی در فرآیند تربیت و رشد انسان را در مرکز توجه قرار می¬دهد. در دوران معاصر تعاریف مختلفی از خودآیینی در تربیت ارائه شده که در آن سعی شده است پیوند میان عقلانیت و اصالت به نحوی تبیین گردد با این وجود عمق فلسفی مفهوم اصالت در این تعاریف کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این زمینه تببین هایدگر از اصالت یا همان خودینگی می¬تواند تعمیق‌بخش ایده¬آل خودآیینی در تربیت باشد. هایدگر در اگزیستانسیالیسم هستی‌شناسانه‌اش، اصالت را توانایی انسان برای هستی‌اندیشی و تفکر معنوی و به‌چنگ آوردن بودنِ خود در هستی به‌عنوان یک کل معنادار تفسیر می¬کند و خود بودن انسان را در ارتباط دائم او با حقیقت می‌داند. در این بستر، اصالت، گشوده بودن رو به هستی و طلب حقیقت در زیست انسانی است. اصالت حاصل سیری از ناخودینگیِ شیوه زیستنِ تحمیل شده به انسان به‌سوی پروامندی و فراچنگ آوردن هستی به‌سوی مرگ است. پای گذاشتن در این مسیر منوط به پذیرفتن دعوت وجدان آدمی به‌سوی قبول مسئولیت هستی‌شناسانۀ خویش است. بدین‌ترتیب اصالت درهم‌تنیده با ذات حقیقت‌جوی انسان است و به‌عنوان هدفی غایی می‌تواند تکمیل‌کنندۀ تعاریف موجود از خودآیینی باشد. نتیجه آن‌که مرجعیت اصالت در تربیت، مسئولیت¬پذیری را به‌عنوان هدف و روش محوری در کردوکارهای تربیتی برمی¬کشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        29 - سیر تطور تئودیسه در اندیشۀ نقادی متقدم و متأخر کانت
        فرح رامین زهرا فرزانگان
        حیات علمی کانت، با یک نگاه کلی، به دو دورۀ پیشانقدی و نقادی تقسیم میشود. برخی محققان با دقت نظر بیشتری به بررسی سیر تاریخی تحول و تکامل اندیشه¬های کانت پرداخته و دورۀ نقادی را نیز به دو بخش تقسیم کرده¬اند. تبیین دیدگاه کانت در مسئلۀ شر ـ ‌با توجه به تفاوت نگاه ظریفی که چکیده کامل
        حیات علمی کانت، با یک نگاه کلی، به دو دورۀ پیشانقدی و نقادی تقسیم میشود. برخی محققان با دقت نظر بیشتری به بررسی سیر تاریخی تحول و تکامل اندیشه¬های کانت پرداخته و دورۀ نقادی را نیز به دو بخش تقسیم کرده¬اند. تبیین دیدگاه کانت در مسئلۀ شر ـ ‌با توجه به تفاوت نگاه ظریفی که در آثار منتشر شده از وی در اوایل دورۀ نقادی و اواخر آن بچشم میخورد‌ـ سیر شکلگیری ساختار فکری وی در اینباره را بتصویر میکشد. مطالعات صورت‌گرفته در این زمینه، فاصله‌گرفتن تدریجی کانت از معرفت نظری نسبت به خدا و بالتبع، پاسخ کلامی به مسئلۀ شر را نشان میدهد، که در اواخر دورۀ نقادی به اوج میرسد. اصل «آزادی» که از اصول موضوعۀ اخلاق در اندیشه‌های نقادی کانت است، محور اصلی توجیه شرّ اخلاقی در آثار او، بویژه در دورۀ نقادی متأخر است. نوشتار پیش‌رو با شیوۀ توصیفی‌ـ‌تحلیلی، به بررسی دیدگاه کانت در مورد مسئلۀ شر در دو دورۀ نقادی میپردازد. کانت در اوایل دورۀ نقد، نظریۀ «بهترین جهان ممکن» را تأیید کرده، اگرچه در این نظریه، مفهوم «کمال» با مفهوم «واقعیت» یکسان پنداشته شده است، اما او در اواخر دورۀ نقد، از تعریف رایج «خیر و شر» فاصله گرفته و با انکار شایستگی تئودیسه¬های فلسفی، پاسخی جدید برای معضل شرور ارائه میدهد. کانت در دورۀ نقادی، شر را ذاتی بشر دانسته و تفسیر سنتی و رواقی از منشأ زمانی و عقلی شر در طبیعت انسان را نفی مینماید. پرونده مقاله