-
دسترسی آزاد مقاله
1 - تحلیل تطبیقی تجربة دینی نزد سهروردی و حافظ
ایمان زرگران حسینعلی قبادیادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قا چکیده کاملادبیات فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، با اندیشه های اشراقی سهروردی آمیختگی فراوان دارد. این آمیزش و تأثرِ حاصل از آن عمدتاً به واسطه آثار رمزی اوست که آرای فلسفی خود را در این متون به زبان ادبی بیان کرده است. وی در آثار خود از تجارب عرفانی، گاه به صورت مستقیم و گاه در قالب داستان هایی رمزی سخن گفته است و گاه در قالب ناظری بیرونی به طبقهبندی و نظاممند کردن انواع این تجربیات پرداخته است. حافظ نیز در مقام شاعری که با میراث ادبی پیش از خود همواره در ارتباط بوده است، گاه تجارب منحصر به فردی را در قالب غزل ارائه می دهد که در مقام مقایسه، شباهت های چشمگیری با تجربیات سهروردی دارد. در مواجهه با امر قدسی که در بنیان بی صورت و تعین است، این ذهن صاحب تجربه است که در فرآیند تجربه به آن شکل میبخشد. میتوان مدعی شد که آثار سهروردی در شکلدهی به ساختار ذهن حافظ برای تعین بخشیدن به این تجارب مؤثر بوده است. گاه شباهتهای این تجارب مربوط به مکان این رویدادهاست که همان عالم مثال و هورقلیای مورد نظر سهروردی است و گاه در کیفیت تجربه است که به صورت تجربههای دیداری و شنیداری و بویایی پدیدار گشتهاند. توصیف تجربهها به صورت برق زودگذر یا خورشید نیمهشب، ملاقات با شاهد قدسی و پیر نورانی از مواردی هستند که در ساختار نهایی میان حافظ و سهروردی، شباهتهای چشمگیری دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تاریخ عقاید، تاریخ فکری و مطالعات سیاسی
سيد صادق حقيقتتاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزۀ تحقیقاتی، چکیده کاملتاریخ عقاید که به تبیین و تحول ایده ها در طول تاریخ می پردازد، می تواند قرین و یا جزء تاریخ فکری تلقی شود. تفاوت «کوئنتین اسکینر» و «لاوجوی» در این است که اسکینر به ایده اصالت نمی دهد و برعکس، ایده ها را در دل شرایط تاریخی و اجتماعی ملاحظه می کند. این دو حوزۀ تحقیقاتی، هر چند در اصل به رشتۀ تاریخ تعلق دارند، در فهم اندیشۀ سیاسی نیز کاربرد پیدا کرده اند. در این بین، مکتب کمبریج - و به ویژه اسکینر- توانسته اند مرز میان فلسفۀ تحلیلی و قاره ای را بردارند و از این طریق، بین زمینه گرایی و متن گرایی پل بزنند. راه-حلی که ایشان ارائه کرده اند، راه حل سوم و بینابینی است که می توان از آن به همروی زمینه گرایی و متن گرایی تعبیر نمود. به نظر می رسد مطالعات سیاسی (اسلامی و ایرانی) علاوه بر نیاز به ملاحظۀ زمینه ها، می تواند با بهره بردن از مزایای این راه بینابینی، از کاستیهای هر یک از دو روش فوق رها شود. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مقایسۀ تطبیقی روش «اسکینر» و «طباطبایی» در تاریخ اندیشه
امیر محمد سوری سید رضا شاكرياسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه چکیده کاملاسکینر و طباطبایی، دو متفکری که در موضوع تاریخ اندیشه در غرب و ایران کار میکنند، در پی شناسایی ریشههای فکری و تحول و تطور آن هستند. هر چند هر دو نویسنده، دغدغۀ بررسی تاریخ اندیشه را دارند، نتایج کار به دلیل تفاوت در شیوۀ بررسی، متفاوت است. اسکینر، بررسی تاریخ اندیشه را با باور عمیق به تاریخ و نفی عقاید کلی بررسی می کند، در حالی که طباطبایی در هر فعالیت پژوهشی، رؤیای دستیابی به مدرنیته را دارد. طباطبایی، بررسی متفکران را با معیار و ملاکهایی همچون مدرنیته و سنت میسنجد؛ معیاری که در نهایت او را به این جمع بندی میرساند که دچار زوال و انحطاط اندیشه در ایران هستیم. از سوی دیگر اسکینر، نویسندگان برجسته را درون تاریخ و میثاقهای زبانی قرار میدهد و تلاش میکند که قصدیت مؤلف و کنش گفتاری آنان را با در نظر گرفتن متون آن مقطع زمانی تشخیص دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - ارائه چارچوبي مفهومي براي انتخاب ايده هاي محصول جديد و نوآورانه
یاسر قاسمی نژاد فرهاد شاهمیریدر زندگي امروزي، شرايط عدم اطمينان بر کل صنايع حاکم است. تغييرات قيمت کالاهاي اساسي، تغيير نرخ ارز و نيز تغيير قيمت سهام و به طور کلی تغييرات اقتصادی موجود در سراسر دنیا از جمله مواردي هستند که سازمانهاي امروزي دائماً با آن روبهرو هستند. يکي از وظايف سازمانها اين است چکیده کاملدر زندگي امروزي، شرايط عدم اطمينان بر کل صنايع حاکم است. تغييرات قيمت کالاهاي اساسي، تغيير نرخ ارز و نيز تغيير قيمت سهام و به طور کلی تغييرات اقتصادی موجود در سراسر دنیا از جمله مواردي هستند که سازمانهاي امروزي دائماً با آن روبهرو هستند. يکي از وظايف سازمانها اين است که با نوآوري در محصولات، اين مخاطرهها را به حداقل برساند. بهرهبرداری از فرصتهای محصول جدید و نوآورانه نیازمند تولید، توسعه و انتخاب بهترین ایدهها برای محصولات جدید است. مراحل اساسی این فرایند شامل درک نیاز به محصولات جدید، کشف منابع موجود و بالقوه ایدهها، و نهایتاً ارزیابی ایدهها است. این مراحل خود شامل تأمل بر اهداف و اولویتها، بررسی راهبردها، ارزیابی ایدههای محصول جدید و انتخاب بهترین کاندیداها (ایدههای محصول جدید) برای توسعه بیشتر میباشد. در این مقاله یک چارچوب مفهومی برای انتخاب بهترین ایدههای محصولات نوآورانه ارائه شده است. این مدل بیانگر چارچوبی است که بر مبنای درک نیازهای مشتریان، تعیین نیازمندیهای بخش بازار حیاتی و مشخصات مشتریان مورد نظر، ارزیابی سهامداران و تحلیل اهداف و راهبرد آنها، مدیریت شبکههای تأمین، تحلیل رقابتی، تحلیل زیرساخت و اولویتبندی ایدههای محصولات جدید و نوآورانه بنا نهاده شده است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - مدل مفهومي مراكز رشد دانشگاهي
طیبه نیک رفتارتغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در چکیده کاملتغيير و تحول يکي از چالش هاي اساسي کشورها در قرن بيستم و يکم به شمار مي رود. گسترش يافتن مقياس و دامنه تغيير و روند رو به رشد آهنگ تغييرات، کشورها را با موقعيتهاي پيش بيني نشده، نا آشنا و منحصر به فرد مواجه ساخته است. به طوري که آنها ديگر نمي توانند با تغييرات اندک در روشها، ساختار، فناوري و عواملي نظير آنها، بقاي بلند مدت خود را تضمين کنند. لذا کشورها بايد انقلابي در اذهان مديران و کارکنان خود به وجود آورند تا به طور اساسي مفهوم سازمان، کار، کيفيت و رقابت در ذهن آنها دگرگون شود. در چنين شرايطي به «کارآفريناني» نياز است تا بتوانند از طريق خلاقيت، نوآوري، پشتکار، اعتماد به نفس و تحمل ابهام، خون تازهاي در کالبد اقتصاد کشور وارد کنند و گامي مؤثر در جهت حل بحران اشتغال بردارند. بديهي است يکي از ابزارهاي راهبردي و کليدي اين امر، وجود دانشگاه کارآفرين در سطح آموزش عالي است. دانشگاه کارآفرين براي تحقق اهداف خود سازوكارهاي مختلفي از قبيل مرکز رشد، پارک علمي، مرکز کارآفريني و غيره را در خود ايجاد کرده است که در اين ميان وظيفه مرکز رشد حمايت از فارغ التحصيلان و کارآفرينان جوان دانشگاهي است که با فناوريهاي نوين آشنا بوده و قدرت خلاقيت داشته ولي اغلب بيکار ميباشند چرا که راهاندازي يک شرکت توسط اين افراد جوان خالي از خطر شکست نيست؛ مراکز رشد دانشگاهي به چنين کارآفريناني کمک ميکند تا مراحل اوليه رشد را طي نمايند و پس از اينکه قابليتهاي لازم را براي فعاليت در بازار کسب کردند از مرکز خارج شوند. مفهوم مرکز رشد چند سالي است که در کشور ما بررسي، تحليل و بومي سازي شده است. هدف اين مقاله بررسي جايگاه مراکز رشد در در توسعه اشتغال و انتقال فناوري ميباشد. که در ابتدا به رابطهاي که مراکز رشد دانشگاهي بين دانشگاه و صنعت برقرار ميکنند ميپردازيم سپس نقش آنها را در توسعه و انتقال فناوري بررسي ميکنيم و درنهايت مدلي مفهومي براي مراکز رشد دانشگاهي ارائه ميدهيم. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - یکپارچهسازی مشتریان در مقدمات نوآوری (FEI) به کمک رویکرد نوآوری باز: تولید و انتخاب ایدههای نوآورانه محصول
علی اصغر ملایی بابک شيرازي جواد سلطانزادهنوآوری یک عنصر کلیدی برای موفقیت شرکتها در محیط رقابتی میباشد. نوآوریها با ایدههای نوآورانه آغاز میشوند که در مراحل اولیه فرایند نوآوری - که اصطلاحاً به آن مقدمات نوآوری (FEI) گفته میشود- شکل میگیرند. بنابراین، برای دسترسی به اطلاعات از منابع مختلف، به ویژه منابع چکیده کاملنوآوری یک عنصر کلیدی برای موفقیت شرکتها در محیط رقابتی میباشد. نوآوریها با ایدههای نوآورانه آغاز میشوند که در مراحل اولیه فرایند نوآوری - که اصطلاحاً به آن مقدمات نوآوری (FEI) گفته میشود- شکل میگیرند. بنابراین، برای دسترسی به اطلاعات از منابع مختلف، به ویژه منابع خارجی، فعالیتهای اولیه فرایند نوآوری باید در قالب یک رویکرد نظاممند سازماندهی شوند. مشتریان بهعنوان مهمترین منبع ایدههای نوآورانه در فرایند محصول جدید هستند که شرکتها میتوانند از آنها استفاده نمایند. برای انتفاع از ایده مشتریان نیاز به وجود مدلی جهت یکپارچهسازی آنها با منابع درونی سازمان است. در این مقاله، مدلی برای یکپارچهسازی مشتریان برگرفته از پاردایم نوآوری باز در مقدمات نوآوری مبتنی بر ادغام همزمان مشتریان، رقبا و صنایع حاشیهای به منظور افزایش خلاقیت و موفقیت نوآوری ارائه شده است. این مدل پیشنهادی به کمک توسعه مدل یولویک بدست آمده است که در صنعت ادوات کشاورزی برای "سیستم آبیاری قطرهای" پیادهسازی شد. هدف اصلی این مقاله، تولید ایدههای نوآورانه محصول و سپس انتخاب نوآورانهترین ایده (نیاز واقعی و برآوردهنشده) مشتریان در فاز FEI به کمک مدل پیشنهادی، به منظور کاهش نرخ شکست محصولات جدید در بازار میباشد. دادهها طی یک مطالعه میدانی از 30 مشتری، بهعنوان نمونه تحقیق، بدست آمدهاند. نتایج نشان میدهند که گشودن فاز FEI و به دنبال آن یکپارچهسازی مشتریان مختلف در این فاز، به منظور تولید ایدههای نوآورانه، تاثیر مثبتی بر روی موفقیت محصول جدید خواهد داشت. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - بازخواني حکمت اشراق سهروردي در پرتو الگوي فلسفي پي يرآدو ؛ فلسفه بمثابه روش زندگي
اميرعباس عليزماني زهرا رستاخيز قصرالدشتيپي يرآدو (2010ـ1922.م) فيلسوف فرانسوي معاصر، با عرضه الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابة روش زندگي ـ که حاصل سالها پژوهش او در زمينة فلسفة باستان است، پويايي و حيات حقيقي فلسفه را در زندگي روزمرة فيلسوف نشان ميدهد. در اين پژوهش سعي بر آن است که با بکارگيري اين الگو به تحليل و با چکیده کاملپي يرآدو (2010ـ1922.م) فيلسوف فرانسوي معاصر، با عرضه الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابة روش زندگي ـ که حاصل سالها پژوهش او در زمينة فلسفة باستان است، پويايي و حيات حقيقي فلسفه را در زندگي روزمرة فيلسوف نشان ميدهد. در اين پژوهش سعي بر آن است که با بکارگيري اين الگو به تحليل و بازخواني مکتب اشراق سهروردي بپردازيم. به اين منظور، علاوه بر معرفي الگوي فلسفي ـ فلسفه بمثابة روش زندگي ـ به توضيح مؤلفههاي مهم آن از جمله: گفتار فلسفي تمرينات معنوي و جايگاه آن در بررسي مکاتب فلسفي ارشاد معنوي ميپردازيم. پس از آشنايي با الگوي فلسفه بمثابة روش زندگي در بخش دوم نوشتار حاضر به تحليل و بازخواني حکمت اشراق در قالب اين الگوي فلسفي ميپردازيم. به اين منظور، ابتدا به طرح مسائل اساسي مکتب اشراق همچون نور و سلسله مراتب انوار، نفس و اهميت آن در مکتب اشراق، عالم مثال و ضرورت آن، معرفتشناسي و هستيشناسي در مکتب اشراق، خواهيم پرداخت. بيان مسائل و موضوعات بنيادين در مکتب اشراق سبب ميشود تا با توجه به اين الگوي فلسفي بتوانيم روش زندگي مکتب اشراق را مشخص کنيم و سپس عناصر و ويژگيهاي اين روش زندگي را با توجه به الگوي فلسفه بمثابة روش زندگي نشان ميدهيم. از آنجا که مکتب اشراق سهروردي پيوندي عميق با عرفان و سير و سلوک معنوي دارد، شناخت و درک آن فلسفي و نشان دادن انسجام ساختاري آن در بيان مسائل مختلف فلسفي با دشواري همراه است. الگوي فلسفه بمثابة روش زندگي با ارائة راهکارهايي محقق را قادر ميسازد تا درک يکپارچه و جامع خويش از مسائل و موضوعات مطرح شده در اين مکتب فلسفي ـ عرفاني را بخوبي و در ساية يافتن روش زندگي منتخب از سوي اين مکتب نشان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحليل و بررسي تطبيقي سيلان هراکليتوس، ثبات پارمنيدس و مثل افلاطون
رضا باذلی مهدی منفردوجودشناسي و مسئله هستي اصيل و غيراصيل از يونان باستان تاکنون همواره مورد بحث و بررسي فلاسفه بوده است. در ميان فلاسفه يونان، هراکليتوس، پارمنيدس و افلاطون بجهت نظريات خاصشان از اهميت خاصي برخوردارند. هراکليتوس معتقد به سيلان و تغيير دائم اشياء بود و منکر ثبات در هستي، ام چکیده کاملوجودشناسي و مسئله هستي اصيل و غيراصيل از يونان باستان تاکنون همواره مورد بحث و بررسي فلاسفه بوده است. در ميان فلاسفه يونان، هراکليتوس، پارمنيدس و افلاطون بجهت نظريات خاصشان از اهميت خاصي برخوردارند. هراکليتوس معتقد به سيلان و تغيير دائم اشياء بود و منکر ثبات در هستي، اما پارمنيدس برخلاف او، منکر تغيير و معتقد به ثبات و تغييرناپذيري هستي بود. اين دو نظريه متضاد در نظريه مُثُل افلاطون تبلور و ظهور پيدا کرد و او با بهره مندي از آن دو نظريه و بکارگيري سيلان دائم هراکليتوس در جهان محسوسات و ثبات هستي پارمنيدس در عالم مُثُل، نظريه اختصاصي خود را سامان داد. نوشتار حاضر مسئله وجود را از منظر اين سه فيلسوف، مورد بررسي تطبيقي قرار داده تا هم سويي افلاطون با دو فيلسوف سلف خود را روشن و تبيين سازد. با تطبيق وجودشناسي اين سه فيلسوف يوناني، روشن شد که ميتوان نظريه ثبات پارمنيدس (راه حقيقت) و نظريه وحدت هراکليتوس را با عالم مُثُل افلاطون تطبيق داد و نظريه سيلان هراکليتوس و راه گمان پارمنيدس با جهان محسوسات افلاطون، هم سويي و قرابت دارند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تصورات فطری در اندیشه دکارت و نقد آن با تکیه بر مبانی صدرایی
مریم صمدیه عبدالرزاق حسامی فردکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفتهاند چکیده کاملدکارت قائل به وجود تصورات فطری در انسان بود. او مهمترین این تصورات را تصور خدا میدانست که خداوند آن را همچون صنعتگری که مهر خود را بر صنعت خود میزند، در فطرت ما منطبع کرده است. مفسران فلسفة دکارت در تفسیر جایگاه این تصورات در اندیشۀ وي، راههای مختلفی را در پیش گرفتهاند. بر اساس یکی از این تفاسیر، وجود و حضور اینگونه تصورات در نفس، پیش از آنکه تجربه یی برای او حاصل شود، بصورت بالقوه است و ظهور و فعلیت آنها فرع بر حصول شناخت حسی است. اما بر اساس تفسیری دیگر، فطری بودن تصورات به این معنا نیست که آنها همواره نزد ذهن حاضر باشند، چراکه در این صورت هیچ تصوری نمیتواند فطری باشد، بلکه بدین معناست که ما در وجود خویش توانایی ایجاد چنین تصوراتی را داریم و با تأمل لازم و کافی عقلی و بدون نیاز به اطلاعات حاصل از حواس، میتوانیم به حقایق آنها دست پیدا کنیم. بنظر میرسد آنچه با بیان خود دکارت همخوانی دارد، تفسیر اول باشد، یعنی وجود و حضور بالقوه اینگونه تصورات در ذهن. با این تبیین روشن میگردد که وجود تصورات فطری بمعنای دکارتی آن، با مبانی فلسفی ملاصدرا سازگاری ندارد، چراکه وی وجود هرگونه تصور و تصدیق پیش از تجربه را در ذهن انکار نموده است. علاوه بر این، بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا نفس انسانی در ابتدای پیدایش خویش جوهری جسمانی و فاقد هرگونه تصور و تصدیق است و بتدریج بر اثر حرکت جوهری، تکامل مییابد تا درنهایت به مرحلة تجرد عقلی برسد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
10 - تبارشناسی و هویت عالم مثل معلقه در حکمت اشراق
سيد محمدعلي ديباجينظریة مثل معلقه یکی از مهمترین دیدگاههای فلسفی سهروردی است. دربارة این نظريه پرسشهاي مهمی مطرح است، از جمله اینکه هویت این عالم از نظر سلسله مراتب عوالم هستی، چیست؟ این پرسش در لسان اشراقی بدین صورت مطرح شده که آیا هویت این عالم، نوری است یا ظلمانی یا ترکیبی از ایندو؟ د چکیده کاملنظریة مثل معلقه یکی از مهمترین دیدگاههای فلسفی سهروردی است. دربارة این نظريه پرسشهاي مهمی مطرح است، از جمله اینکه هویت این عالم از نظر سلسله مراتب عوالم هستی، چیست؟ این پرسش در لسان اشراقی بدین صورت مطرح شده که آیا هویت این عالم، نوری است یا ظلمانی یا ترکیبی از ایندو؟ دیگر اینکه، این نظريه با میراث گذشته تفکر اسلامی و حکمت و کلام چه رابطهيي دارد و به اصطلاح تبارشناسی آن، ما را در تاریخ فلسفه، حکمت و کلام به چه دیدگاههايي میرساند؟ یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که مباحث قوة خیال در فلسفة فارابی، قوة متخیله و نفوس فلکی در حکمت سینوی، عقیده به برزخ در کلام اسلامی و نظریۀ تمثل در عرفان، میراثهای فکری و اعتقادییی هستند که در تبیین این نظريه مؤثر بودهاند. از سوی دیگر، توجه به مبانی و ادلّة سهروردی برای تبیین این نظريه و همچنین درباب هویت عالم مثال، نشان میدهد که موجودات عالم مثل وجهی جمعی دارند و هویت نورانی و ظلمانی، هر دو در آنها هست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
11 - بررسي لوازم نفسشناختي نظريه مثل؛ مناقشه در دفاع ملاصدرا از مثل
علي شيرواني فاطمه رازيزادهنظرية مثل از مهمترين نظريات فلسفييي بشمار ميرود كه بر انديشة بيشتر متفكرين در اعصار مختلف تأثيرگذار بوده و فلاسفه ناگزير از پذيرش يا رد آن شدهاند. غالب فلاسفة مسلمان نيز نسبت به اين نظريه بيتفاوت نبودها ند و كليت نظريه را پذيرفتهاند. اما اغلب، اين نظريه در نظام فكري چکیده کاملنظرية مثل از مهمترين نظريات فلسفييي بشمار ميرود كه بر انديشة بيشتر متفكرين در اعصار مختلف تأثيرگذار بوده و فلاسفه ناگزير از پذيرش يا رد آن شدهاند. غالب فلاسفة مسلمان نيز نسبت به اين نظريه بيتفاوت نبودها ند و كليت نظريه را پذيرفتهاند. اما اغلب، اين نظريه در نظام فكري ايشان به تأويل و تحويل برده شده است. ملاصدرا معتقد است كه با استمداد از مباني فلسفي خويش تبييني از نظرية مثل ارائه داده، كه كاملاً منطبق بر غرض افلاطون است. پرسش اينكه، در حاليكه نظرية مثل از جهات بسياري از جمله حوزة علم النفس، با مبادي فلسفي ملاصدرا ناسازگار است، آيا اين تلاش فلسفي او موفق بوده است؟ پژوهش حاضر ميكوشد اين پرسش را با توجه به لوازم نفسشناختييي كه از اين نظريه برخاسته مورد مداقه و تحليل قرار دهد.در اين مقاله، پس از بررسي جامع ابعاد و لوازم نفسشناختي نظرية مثل و نيز بيان ديدگاه ملاصدرا دربارة اين نظريه و دفاع وي از آن، بهمراه بيان كليتي از علمالنفس صدرايي، ناسازگاريهاي مبادي نفسشناختي حكمتمتعاليه با لوازم نظرية مثل افلاطوني بتصوير كشيده ميشود و دفاع سرسختانه صدرالمتألهين از اين نظريه زير سؤال ميرود. فرجام آنكه: باور به قدم نفس و نظرية تذكاري معرفت و توقف نفسشناسي افلاطون بر تجرد عقلاني متمايز از بدن مادي، در برابر انديشة ملاصدرا مبني بر جسمانية الحدوث بودن نفس و عقيده به تأسيسي بودن معرفت و نيز وجود رابطي نفس، از اهم نقاط افتراق نظام فكري اين دو فيلسوف شمرده شده و در نتيجه هرگونه كوشش براي جمع ميان اين دو ديدگاه را بيثمر ميسازد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
12 - بررسي رابطة عالم ذربا مُثل افلاطوني از منظر صدرالمتألهين
عليمحمد ساجديبنابر آية 172 سورة اعراف ـمعروف به آية ميثاقـ بشر قبل از حضور در عالم دنيا در موطني مجرد و بسيط و سراسر شهودي، شاهد حقايق نابي بوده است كه درپي اين شهود، اقرار به ربوبيت پروردگارخويش نموده است. ليكن پس از هبوط درعالم ناسوت و تعلق گرفتن به بدن وحجاب طبيعت، اين گوهر ن چکیده کاملبنابر آية 172 سورة اعراف ـمعروف به آية ميثاقـ بشر قبل از حضور در عالم دنيا در موطني مجرد و بسيط و سراسر شهودي، شاهد حقايق نابي بوده است كه درپي اين شهود، اقرار به ربوبيت پروردگارخويش نموده است. ليكن پس از هبوط درعالم ناسوت و تعلق گرفتن به بدن وحجاب طبيعت، اين گوهر ناب را به فراموشخانة عالم دنيا سپرده است. نمود اين مطلب را ميتوان در آثار افلاطون ـحكيم الهي يونانـ در بحث از «مُثل» و «نظرية تذكر» يافت. سئوالي كه در اينجا مطرح است اينست كه آيا ميتوان ميان موطن ميثاق (عالم ذر) و مُثل افلاطوني ـكه نقش مهمي در تبيين علم تفصيلي حق تعالي به ماسوي ايفا نموده استـ وجه ارتباطي يافت يا نه؟ تحقيق حاضر كه بشيوة توصيفي ـ تحليلي، ديدگاه ملاصدرا ـ بنيانگذار حكمت متعاليه ـ را مورد مداقه و واكاوي قرار داده، در پي يافتن پاسخ ايشان به سؤال فوق است. طبق نظر او، نحوة حضور انسان در آن موطن، حضور نفس (روح) قبل از تعلقش به بدن در عالم عقول يا عالم علم الهي بوده، كه از وحدت عقلي برخوردار و داراي همة كثرات نفوس جزئي بنحو اجمال و بسيط در اين مرتبه از هستي خود ميباشد. لذا بعقيدة ملاصدرا، عالم ذر، صقع ربوبي (عالم علم الهي) است و بر همين اساس نظرية تذكر را توجيه نموده و موطن ميثاق را همان مُثل افلاطوني ميداند. لازم به ذكر است كه ملاصدرا نظرية مُثل افلاطوني را ابتدا مبتني بر مباني فلسفي خود (بويژه سه اصل: اصالت، وحدت وتشكيك وجود) تبيين و استوار نموده، سپس آن را بعنوان مصداق عالم ذر با شرح و توضيحي كه در مقاله خواهد آمد، پذيرفته است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
13 - تبيين ديدگاه عبدالرزاق لاهيجي دربارة عالم مُثل معلّقه و نقد آن
زکریا بهارنژاداعتقاد يا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفي است كه بر نوع نگرش فيلسوف و روش وي در پژوهش فلسفي تأثيرگذار است، بنابرين لازم است با رويكردي جديد و با بهرهگيري از منابع اصلي، بيشتر دربارة آن تحقيق و بررسي شود. در همين راستا، مقالة حاضر تلاش ميكند نخست، تصو چکیده کاملاعتقاد يا عدم اعتقاد به عالم مُثل معلّقه از جمله مسائل فلسفي است كه بر نوع نگرش فيلسوف و روش وي در پژوهش فلسفي تأثيرگذار است، بنابرين لازم است با رويكردي جديد و با بهرهگيري از منابع اصلي، بيشتر دربارة آن تحقيق و بررسي شود. در همين راستا، مقالة حاضر تلاش ميكند نخست، تصويري واضح و روشن از «عالم مُثل معلقة و تفاوت آن با «مُثل افلاطوني» نزد سهروردي ارائه دهد، سپس به تبيين ديدگاه حكيم عبدالرزاق لاهيجي و نقدهاي وي بر عالم مُثل معلّقه شيخ اشراق ميپردازيم و در مرحلة سوم به نقدهاي لاهيجي پاسخ ميدهيم. نويسنده مدعي نيست كه در اين موضوع سخن آخر را گفته ولي ميتواند ادعا كند كه در مورد ديدگاه حكيم لاهيجي دربارة نظرية مُثل معلّقه و نقد آن، پژوهش شايستهيي صورت نگرفته است. هرچند حكيم متأله ملاهادي سبزواري، پيش از اين در كتاب اسرار الحكم به نقدهاي لاهيجي پاسخ داده، ليكن پاسخهاي وي جامع و فراگير نيست؛ افزون بر اينكه مغلق و فهم آن دشوار است. اميد است با اين تلاش، راه پژوهش در اين حوزه گشوده شود و كاستيهاي احتمالي تحقيق حاضر در پژوهشهاي آينده مرتفع گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
14 - نقد و بررسی ادلۀ ابتکاری حکیم سبزواری بر حرکت جوهری
حسينعلي شيدانشيد محمدهادي توكلياز میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدل چکیده کاملاز میان ادلۀ گوناگونی که حکیم سبزواری در شرح منظومه برای اثبات نظریۀ حرکت جوهری پیش کشیده است، پنج دلیل در نگاه نخست، از ابتکارات او بشمار می آیند: استدلال از طریق حرکت کیفی تصورات در نفوس منطبع فلکی، استدلال از طریق تجدد امثال، استدلال از طریق حدوث یکپارچۀ عالَم، استدلال از طریق غایتمند بودن طبیعت، و استدلال از طریق وحدت ظلی نفس. این مقاله به گزارش، تحلیل و نقد این ادله اختصاص دارد. بررسی نشان میدهد که چهار دلیل از این ادله را میتوان ابتکاری ایشان دانست. اهمیت فلسفی این دلایل چهارگانه بیشتر در نشان دادن جایگاه نظریۀ حرکت جوهری و تأثیر و تأثر آن نسبت به دیگر مسائل حکمت متعالیه و تفکرانگیزی در جوانب و ثمرات مختلف این نظریه، و نیز نشان دادن هماهنگی و همیاری بخشهای مختلف حکمت متعالیۀ صدرایی است. اما دلیلهای یادشده دلیلهای سبکباری که سرراست و با مقدماتی اندک این نظریه را به اثبات برسانند، نیستند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
15 - واقعانگاري فضاي مجازي (تحليلي فلسفي از واقعيت مجازي با تأكيد بر مباني حكمت متعاليه)
مهدی گنجور«فضاي مجازي» را بلحاظ هستيشناختي بايد ساحتي از واقعيت اصيل و منشأ اثر دانست كه با رشد فراگير خود، تأثيراتي عميق بر شئون زندگي انسان مدرن گذاشته است. پرداختن به ابعاد وجودشناختيِ اين ساحت از واقعيت، از چند وجه اهميت دارد؛ هم از اين حيث كه بخش مهمي از حيات انسان و جهان ا چکیده کامل«فضاي مجازي» را بلحاظ هستيشناختي بايد ساحتي از واقعيت اصيل و منشأ اثر دانست كه با رشد فراگير خود، تأثيراتي عميق بر شئون زندگي انسان مدرن گذاشته است. پرداختن به ابعاد وجودشناختيِ اين ساحت از واقعيت، از چند وجه اهميت دارد؛ هم از اين حيث كه بخش مهمي از حيات انسان و جهان امروز، متشكل از مظاهر متنوع فضاي مجازي است و هم بدان لحاظ كه حضور اين پديده، زواياي مختلف انديشه و رفتار آدمي را تحت تأثير قرار داده و شيوة نويني از زندگي را براي انسان معاصر و نسل بعدي او رقم زده است. نوشتار حاضر، ضمن بررسي وجودشناختي و ارائة تحليل متافيزيكي از فضاي مجازي، با تكيه بر اثربخشي آن بر سرشت و سرنوشت انسان، به اثبات عقلاني اين مدعا پرداخته كه «فضاي مجازي، امري واقعي و برخوردار از عينيت و واقعيت است». سپس به اقتضاي قاعده» منطقي «تُعرَف الاشياء بِأثمارِها»، با تبيين و تأكيد بر آثار و لوازم عيني فضاي مجازي، زوايايي از ماهيت اين واقعيت مرموز و پيچيده را بكمك مباني صدرايي، نمايان ساخته است. «واقعانگاري فضاي مجازي»، ميتواند اين انديشه را به ذهن متبادر نمايد كه واقعيت مجازي با نحوهيي از وجود ـكه در فلسفه» اسلامي با عنوان «عالم مثال» يا «عالم صوَر مقداري» مطرح شده ـ مماثلت و مشابهت دارد، زيرا صرفنظر از تفاوت و تباين اين دو پديده، بنياد واقعيت مجازي نيز بر اعداد و صورتهاي مقداري استوار است و در اين ساحت از هستي ـ همچون عالم مثال ـ خبري از حضور ماده نيست، هرچند آثار و لوازم وجودي ماده در آن يافت ميشود. كمترين دستاورد فلسفي تتبع در واقعيت مجازي اينست كه با نماياندن ساحتي از هستي ـ مشتمل بر صورتهاي غيرمادي و لطيف ـ انسان معاصر را مستعد ادراك و تجربة «حقايق مجرد» و آمادة پذيرش امور قدسي، انتزاعي و غيرملموس ميكند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
16 - ایدئالیسم افلاطونی بهمثابه منطق کشف ایدهها و پیامدهای آن در تربیت
مجتبی پورکریمی هاوشکی رسول اسکندری مراد یاری دهنویهدف اصلی این مقاله بررسی و تبیین ایدئالیسم افلاطون در قالب تعریف مفاهیم کلی و استنتاج پی آمدهای تربیتی آن است. در این پژوهش که از نوع پژوهشهای کیفی و با روش استنتاجی است، به بررسی آثار افلاطون و کتابها و مقالات مرتبط با آرای او پرداختهشده است. این پژوهش درصدد پاسخگو چکیده کاملهدف اصلی این مقاله بررسی و تبیین ایدئالیسم افلاطون در قالب تعریف مفاهیم کلی و استنتاج پی آمدهای تربیتی آن است. در این پژوهش که از نوع پژوهشهای کیفی و با روش استنتاجی است، به بررسی آثار افلاطون و کتابها و مقالات مرتبط با آرای او پرداختهشده است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که ایدئالیسم افلاطونی در زمینه تعریف مفاهیم کلی، چگونه تبیین میشود و چه پی آمدهای تربیتی را به همراه دارد. نتایج بهدستآمده دلالت بر این دارد که افلاطون در پژوهشهای خود با بهرهگیری از روشهای عقلی و تجربه ذهنی، درصدد دستیابی به مفهوم کلی بهعنوان بازنمود ایده ها است. این ایده ها در نزد او موجوداتی واقعی، اما غیرمادی هستند. یکی از کارکردهای اصلی مفاهیم کلی، استفاده از آنها بهعنوان معیاری برای عمل در موقعیت های جزئی و عینی است. مفاهیمی که هرکدام دارای شرطهایی اساسی و لازم میباشند و میتوان بر اساس آنها موضوعات را از هم تفکیک نمود و همچنین امور متکثر (مصادیق) را ذیل یک مفهوم کلی قرارداد. در باب پی آمدهای تربیتی این دیدگاه، ایدئالیسم افلاطونی مستلزم حرکت به سمت مفهوم محوری در تربیت و بازسازی برنامه درسی، روش تدریس، رابطه معلم و دانش آموز و ارزشیابی بر اساس کشف مفاهیم کلی و ارائه یک تعریف بر اساس آنها است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
17 - «از متخیله تا خیال»؛ بازشناسی تطور مفهوم خیال در نظام فکری فارابی، ابنسینا، سهروردی و ملاصدرا
ابراهیم بازرگانی«خیال» یکی از قوای ادراکی انسان است که در داشتن آن با حیوانات اشتراک دارد. این مفهوم که از فلسفۀ یونان به تراث فلسفی مسلمانان منتقل شده، در نفسشناسی فیلسوفان مسلمان، از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی، مسئلهیی بسیار مهم و پرکاربرد بوده و حتی برخی از پرسشهای کلامی از رهگ چکیده کامل«خیال» یکی از قوای ادراکی انسان است که در داشتن آن با حیوانات اشتراک دارد. این مفهوم که از فلسفۀ یونان به تراث فلسفی مسلمانان منتقل شده، در نفسشناسی فیلسوفان مسلمان، از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی، مسئلهیی بسیار مهم و پرکاربرد بوده و حتی برخی از پرسشهای کلامی از رهگذر همین مسئله پاسخ داده شدهاند. از همان آغاز، فیلسوفان مسلمان بخشی از جستارهای خود را به بررسی و تبیین چیستی و چگونگی مفهوم خیال اختصاص دادهاند. البته این مفهوم در روند تاریخ فلسفه، ثابت و بدون تغییر نمانده و در هر یک از نظامهای فلسفی، مفهومی متمایز پیدا کرده است. حکمتهای سهگانه در تاریخ فلسفۀ اسلامی (حکمت مشاء، حکمت اشراق و حکمت متعالیه) هر یک نگرهیی خاص به این موضوع دارند که با دو قرین دیگرش متفاوت است. پژوهش حاضر بر آن است نظریات برخی از بزرگان فلسفۀ اسلامی دربارۀ چیستی قوۀ خیال را بررسی کند و تفاوتهای موجود میان آنها را آشکار نماید. نتیجۀ این بررسی آنست که دیدگاه فیلسوفان در باب مفهوم خیال، در طول تاریخ (از فارابی تا صدرالمتألهین شیرازی) ثابت و یکسان نبوده و هر یک مطابق نظام فلسفی خود، تبیینی خاص و بدیع دربارۀ این مفهوم داشتهاند؛ از فارابی که این قوه را یک جزء مادی از نفس دانسته تا دورۀ صدرالمتألهین شیرازی که به عالم مثال تبدیل شده است. روش انجام تحقیق پیشرو، توصیفی ـ تطبیقی و با استفاده از منابع کتابخانهیی است. پرونده مقاله