Progress in Biological Sciences in Iran: A Comparative Study
Subject Areas : Generalseyed Mahdi Seyedi 1 , Maryam AmiriRad 2 , hassan ebrahimzadeh maboud 3 , Laila Alibiglou 4
1 - National Institute of Genetic Engineering and Biotechnology, Tehran, Iran
2 - Department of Plant Biology, School of Biology, College of Science, University of Tehran, Tehran, Iran
3 - Professor, Department of Plant Biology, School of Biology, College of Science, University of Tehran, Tehran, Iran; and Member of Biology group of Academy of sciences of I.R of Iran.
4 - Department of Neuroscience, School of Advanced Technologies in Medicine, Iran University of Medical Sciences (IUMS), Tehran, Iran
Keywords: Biological sciences, Scientific papers, Quantity, Quality, University, Industry,
Abstract :
Today, the biological sciences are one the most important parts of the basic sciences. This explains why most industrial countries are heavily investing in it. In the USA, more than half of all federal government support in science is allocated to the biological sciences. In the EU, more than 22 million people are employed in professions relating to the biological sciences. In Iran, Science and Technology Initiatives consider basic sciences as one of the important parts of science and most universities educate students in the biological sciences. In addition, some incubators and science parks are devoted to biological sciences. To evaluate the research in biological sciences in Iran, we compared the quantity, quality, international cooperation, and the cooperation between academia and industry with Asian and global universities. To do this, we used Leiden ranking results in two time frames, namely 2008-2011 and 2012-2015. The results demonstrate that Iran stands at a relatively good point based on the number of publications. However, greater efforts are necessary to avoid falling behind in terms of rank. Additionally, this study shows that the quality of publications requires significant improvements. Furthermore, international cooperation of universities should be expanded. Poor industrial cooperation between university and industry is mainly due to the lack of related industries. In conclusion, a detailed plan should be developed to ensure leadership in biological sciences and achieve scientific authority in the field
1. آراسته، حمیدرضا (1387). جهانی شدن و آموزش عالی در دنیای در حال تغییر. رهیافت. 42 ،39-45.
2. سیدی، سیدمهدی (1397). پتنت در زیست فناوری و اهمیت آن در ارتباط دانشگاه و صنعت. فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی. 7 (13)، 1-24.
3. سیدی، سیدمهدی (1398). رصد کمیت مقالات علمی در حوزه زیست پزشکی و سلامت در جهان، آسیا، و وضعیت دانشگاههای علوم پزشکی کشور با تأکید بر مرجعیت علمی. نشريه فرهنگ و ارتقاء سلامت. ۳ (۱)، ۵۷-۶۴.
4. صفدري رنجبر، مصطفی؛ توکلی، غلامرضا و سیدرضا سلامی. (1395). همکاری¬های علمی و فناورانه میان دانشگاه و صنعت (روند تاریخی، اهداف، چالش ها و سازوکارها). دوفصلنامه توسعه تکنولوژي صنعتی. 27، 5-16.
5. فشالنج، لیلا؛ بازرگان، عباس. (1392). چگونگی بین¬المللی شدن یک دانشگاه در کارکردهای آموزش، پژوهش و خدمات تخصصی: موردی از یک دانشگاه بین¬المللی. فصلنامه مدیریت و برنامه¬ریزی در نظام¬های آموزشی. 7 (2 و 13)، 9 - 27.
6. Altbach P. (2004). Globalisation and the university: Myths and realities in an unequal world. Tertiary Education and Management. 10, 3–25.
7. Altbach Ph. (2006). The dilemmas of ranking. International higher education. 42: 2-3.
8. Byram M. (2018). Internationalisation in higher education–an internationalist perspective. On the Horizon. 26(2), 148-156.
9. Ehsani V, Azami M, Najafi SMB, Soheili F. (2017). The Effectiveness of Iran Ever-growing Research in Expanding Knowledge Boundaries(Persian). National Studies on Librarianship and Information Organization. 27(2), 123-140.
10. Leiden. Indicators, Retrieved 2013, from http://www. leidenranking.com/information/indicators.
11. Leiden. Indicators, Retrieved 2017, from http://www. leidenranking.com/information/indicators.
12. Liu NC. (2007). Research Universities in China: Differentiation, Classification, and Future World-Class Status. In: Altbach, P. G. – Balán, J. (eds): World Class Worldwide: Transforming Research Universities in Asia and Latin America. Baltimore: The John Hopkins University Press 54–69.
13. Liu NC. (2015). The story of academic ranking of world universities. International Higher Education. 54, 2-3.
14. Phan PH. (2006). The effectiveness of university technology transfer: Lessons learned from quantative and qualitative Research in the us and the U.K. Working paper in economics. Rensselaer polytechnic Institute.
15. Publications Office of the European Union (2012). Innovating for Sustainable Growth - A Bioeconomy for Europe. Luxembourg: European Commission — 60 pp.
16. Rodinov DG, Rudskaia IA & Kushneva OA. ( 2014). The importance of the university world rankings in the context of globalization. Life science journal. 11(10), 422 -446.
17. Rynkun R. (2007). Collaboration between university research and industry: innovation process. Master's Thesis in International Marketing Program.
18. Severson. (2005). Models of University-Industry Cooperation. Journal of Industry-Academia-Government Collaboration. 1(2).
19. Zhiyun L. (2008). Mission of Modern Universities and Development of Modern society. Us- china education Review. USA.
Available from: http://biology.brown.edu/
Available from: http://www.biotech.ca
Available from: http://www.leader.ir/
Available from:
http://www.shanghairanking.com/
Available from:
http://www.timeshighereducation.co.uk/
Available from:
http://www.topuniversities.com/
Available from:
https://clarivate.com/webofsciencegroup/
Available from:
https://colleges.niche.com/rankings/
Available from: https://www.bls.gov/
Available from:
https://www.leidenranking.com/
مقایسه تطبیقی پیشرفت علمی حوزه علوم زیستی در ایران و جهان
*سیدمهدی سیدی **مریم امیریراد ***حسن ابراهیمزاده معبود ****لیلا علی بیگلو
* دانشیار پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری و عضو مدعو شاخه زیست شناسی فرهنگستان علوم. پژوهشکده زیست فناوری کشاورزی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران
** دانشجوی دکتری. دانشکده زیست شناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
*** استاد دانشگاه تهران و عضو پیوسته فرهنگستان علوم. دانشکده زیست شناسی، پردیس علوم، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
****عضو هیئت علمی گروه اعصاب، دانشگاه علوم پزشکی ایران. دانشکده فناوری های نوین پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران، ایران
تاریخ دریافت: 13/02/1400 تاریخ پذیرش: 17/04/1400
چکيده
علوم زیستی از جمله علوم پایه محسوب شده که هر روزه بر اهمیت آن در جهان افزوده میشود و کشورهای مختلف تلاش دارند تا با سرمایهگذاری بیشتر بر آن بتوانند اقتدار بیشتری پیدا کنند. در آمریکا بیش از نیمی از کل حمایتهای دولت فدرال در علوم مختلف، تنها به علوم زیستی اختصاص مییابد. در اتحادیه اروپا علوم زیستی زمینه اشتغال بیش از 22 میلیون نفر را فراهم کرده است. در جمهوری اسلامی ایران از یک سو سیاستهای کلی علم و فناوری با تاکید بر مرجعیت علمی و نیز تقویت علوم پایه ابلاغ شده، و از سوی دیگر رشتهها و مقاطع مختلف علوم زیستی در دانشگاههای مختلف کشور دایر است و سالانه پژوهشهای زیادی در این حوزه به انجام میرسد. در راستای رهیافت به اهداف سیاستهای کلان، در این مطالعه ارزیابی علوم زیستی با مبنای پژوهش در ایران و نیز مقایسه آن در سطح جهانی، در سطح آسیا و در سطح کشور طی یک مطالعه تطبیقی و در دو بازه زمانی سه ساله (2008 تا 2011 و 2012 تا 2015) با استفاده از نظام رتبهبندی لایدن صورت گرفت. این مقایسه با نگاه به کمیت مقالات، کیفیت مقالات، همکاریهای بین المللی و همکاری دانشگاه و صنعت صورت گرفت. نتایج این مطالعه نشان میدهد که گرچه علوم زیستی در ایران از نظر تعداد مقالات در وضعیت نسبتا مناسبی قرار دارد، ولی نیاز است تا این شاخص از میانگین رشد این حوزه در جهان فراتر رود تا بتوان این جایگاه را حفظ کرد. همچنین این مطالعه نشان میدهد که از جنبه کیفیت مقالات، دانشگاههای ایران نیاز به تقویت بسیار زیادی داشته و در این شاخص، فعالیت دانشگاههای کشور نسبت به رقبا از کفایت لازم برخوردار نبوده است. از جنبه همکاریهای بینالمللی نیز دانشگاهها در ایران در حوزه علوم زیستی باید بتوانند همکاریهای خود را با سایر کشورها گسترش دهند. همچنین ارتباط دانشگاهها با صنعت در حوزه علوم زیستی باید تقویت شود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که لزوم تدوین نقشه راه تعالی علوم زیستی در ایران بشدت احساس میشود تا بتوان از این طریق در این حوزه اقتدار آفرین پیشرفت مطلوب داشته باشیم و دراستای مرجعیت علمی حرکت کنیم.
واژههای کلیدی: علوم زیستی، کمیت، کیفیت، دانشگاه، صنعت.
نوع مقاله: پژوهشی
نویسندة عهدهدار مکاتبات: سیدمهدی سیدی seyedi@nigeb.ac.ir
|
1-مقدمه
با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، ضرورت ایجاد تحول نظام آموزشعالی به عنوان محور استقلال فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. با ابلاغ اسناد بالا دستی مانند "سند چشمانداز" و "نقشه جامع علمی کشور" و همچنین سیاستهای کلی نظام، بویژه اقتصاد مقاومتی، سلامت، و علم و فناوری رهنمودهای مهمی در این خصوص به ارکان نظام ابلاغ شده که با اجرایی شدن آنها، اقتدار و مرجعیت علمی کشور مورد انتظار است (http://www.leader.ir). نکته مهم آن است که برای رسیدن به قله بزرگی مانند مرجعیت علمی علاوه بر سیاست کلی، نیاز به برنامهریزیهای اجرایی و زمانبندی شده داریم تا بتوانیم بصورت انسجام یافته و در یک بازه زمانی از پیش تعیین شده، به این هدف نائل شویم.
رصد کلان حوزههای علمی از وظایف اصلی فرهنگستانها بر شمرده شده، که این امر در اساسنامه آنها مستتر است. در ایران، حوزه-های فنی و مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی، و کشاورزی و دامپزشکی به فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران سپرده شده و این پژوهش در راستای رصد حوزه علوم زیستی این فرهنگستان به انجام رسیده است. حوزه علوم زیستی از علومی است که امروزه مورد توجه زیادی قرار گرفته، زیرا این حوزه به عنوان زیرساخت تحولات و منشاء کاربردهای فراوان در حوزه علوم پزشکی و سلامت، علوم کشاورزی، و نیز علوم مرتبط با محیط زیست بشمار میرود. لذا کشورهای مختلف اهمیت زیادی به این حوزه داده و برای مثال در آمریکا، بیش از پنجاه درصد از حمایتهای دولت فدرال از کل علوم، به حوزه علوم زیستی اختصاص مییابد (https://www.bls.gov). از حیث اشتغال نیز این حوزه بسیار مهم است و در اتحادیه اروپا بیش از 22 میلیون نفر در حوزه علوم زیستی مشغول به کار هستند (دفتر انتشارات اتحادیه اروپا 20121). از حیث اقتصادی نیز این حوزه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است و برای مثال بیش از 7 درصد درآمد ناخالص ملی کشور کانادا از حوزه علوم زیستی منشا میگیرد(http://www.biotech.ca). لذا این حوزه در ایران باید مورد توجه بسیار بیشتری قرار گیرد. سئوال اصلی این پژوهش این است که کشور در حوزه علوم زیستی نسبت به رقبا و در جهان در چه جایگاهی قرار گرفته است؟ و چگونه میتوان در این حوزه به مرجعیت علمی رسید؟ و نیز چه برنامهریزیهایی برای تقویت این حوزه در کشور به انجام رسیده است.؟
با توجه به اینکه قریب به اتفاق تحقیقات و آموزش در حوزه علوم زیستی در دانشگاههای ایران به انجام میرسد، برای نتیجهگیری بهتر ابتدا لازم است جایگاه و رتبههای بهترین دانشگاههای جهان در حوزه علوم زیستی را مشخص کنیم و بتوانیم از جهات گوناگون شاخصهای رشد آنان را بشناسیم، سپس همان شاخصها را در دانشگاههای کشور جستجو کنیم. در واقع این مقاله به دنبال ترسیم وضع موجود پژوهش در علوم زیستی در جهان است. یکی از برون دادهای پژوهش در تمامی کشورهای جهان انتشار مقالات علمی است، بنابراین برای رصد پژوهش در حوزه علوم زیستی میتوان به بررسی مقالات علمی علوم زیستی از لحاظ کمی و کیفی، بویژه در سالهای اخیر پرداخت تا بتوان با توجه به نقاط قوت و ضعف، برای سالهای پیش رو شاهد پیشرفتهای بسیار بیشتری بود. رصد کمی و یا کیفی پیشرفت علمی کلان حوزه علم در کشور صورت گرفته است ولی نیاز است تا حوزه علوم زیستی با توجه به ماهیت آن بطور جداگانه مورد رصد قرار گیرد. در مطالعهای مشابه "رصد کميت مقالات علمي در حوزه زيست پزشکي و سلامت در جهان، آسيا، و وضعيت دانشگاههاي علوم پزشکي کشور با تأكيد بر مرجعيت علمي آن" در حوزه زیست پزشکی و سلامت، یکی از حوزههای علمی در جهان، منتشر شده است (سیدی 1398).
نظامهای رتبهبندی مختلفی در جهان وجود دارد که از آن جمله میتوان به رتبهبندی تایمز (http://www.timeshighereducation.co.uk/)، رتبهبندی QS (http://www.topuniversities.com/)، رتبهبندی شانگهای (http://www.shanghairanking.com/) و
رتبهبندینیچ (https://colleges.niche.com/rankings/) اشاره کرد. ولی با عنایت به اهداف ذکر شده در این مطالعه، از میان نظامهای رتبهبندی موجود در جهان و بررسی شاخصهای مورد استفاده در هر یک، نظام رتبه بندی لایدن2 (CWTS Leiden Ranking، https://www.leidenranking.com/) انتخاب شد تا کمیت، کیفیت و انواع همکاری در مقالات منتشره از ایران در حوزه علومزیستی و زمین بررسی شود (لیو 32015، رودینوف 42014، آلتباخ 52006). ویژگیها و دلایل انتخاب رتبهبندی لایدن در بخش بعدی آمده است.
2- روش تحقیق
پژوهش حاضر مبتنی بر روش اسنادی بوده، که بر اساس آن جمعآوری منابع با توجه به اهداف، دستهبندی آنها با استفاده از روش طبقهبندی، و بر مبنای مشابهت و تفاوت، و استنباط موضوعی صورت گرفته است. روش اسنادی مستلزم جست و جوی توصیفی و تفسیری است. در این روش مطالعه منابع نیازمند یک وحدت پارادایمی بوده و اتصال فکری نویسنده به رهیافت نظری معین، باعث جهت دادن به مسیر مطالعه و انجام پژوهش میگردد (سیدی 1397).
در اين مطالعه، با عنايت به در دسترس نبودن يک نظام رتبهبندي بومی، از رتبهبندي لايدن که در کشور هلند به انجام میرسد، بعنوان منبع جمعآوری داده بهرهبرداری شد. در این رتبهبندی برای شمارش مقالات از دو روش استفاده میشود. در روش اول که به آن "تعداد مقالات کل" گفته میشود، هر مقالهای که در لیست نویسندگان آن، از یک دانشگاه نام برده شده باشد، یک امتیاز دریافت میکند، درحالی که در روش دوم که به آن "تعداد مقالات نسبی" گفته میشود از ضریب نسبیت همکاری استفاده میشود، بدین ترتیب که بسته به تعداد دانشگاهها و تعداد افراد در لیست نویسندگان مقاله از هر دانشگاه، به آنها امتیاز تعلق میگیرد. شاخص "تعداد مقالات نسبی" یکی از نقاط قوت رتبهبندی لایدن بشمار میرود که میتواند فعالیت پژوهشی هر دانشگاه را بصورت واقعیتر بیان کند. در رتبهبندی لایدن به سه شاخص کلی کمیت و کیفیت مقالات بر اساس "تعداد مقالات نسبی"، و میزان همکاری (داخلي، بينالمللي و دانشگاه-صنعت) بر اساس "تعداد مقالات کل"، توجه شده است (https://www.leidenranking.com/).
در رتبهبندی لایدن همواره تعداد مقالات در یک بازه سه ساله شمارش و گزارش میشود. هر ساله بر اساس
شاخصهایی از پيش تعيين شده، ابتدا يک حد آستانه از نظر تعداد مقالات تعريف ميشود و تنها دانشگاههايي که بتوانند از آستانه تعريف شده عبور کنند در اين رتبهبندي قرار ميگيرند. در بررسی حاضر از نتایج رتبهبندی لایدن که در سال 2017 منتشر شده، بهره گرفته شده است. بعلاوه مقالات منتشر شده در بازه زمانی 2008 تا 2011 نیز مورد بررسی قرار گرفته و با دوره سه ساله بعدی مقایسه شده تا بتوان درک نسبتا جامعی از روند فعالیتهای علمی هر دانشگاه بدست آورد (لایدن 2017، 2013). از سوی دیگر با توجه به اینکه رشد، موضوعی نسبی است، تلاش شده تا رشد در سطح جهانی و قاره آسیا مورد مقایسه قرار گیرد. همچنین همکاری دانشگاهها و مراکزتحقیقاتی بویژه ارتباط دانشگاهها با صنعت مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است.
3- نتیجه گیری و بحث
برترین دانشگاههای جهان، آسیا و ایران در شاخص تعداد مقالات در حوزه علوم زیستی و زمین
در این بخش از تعداد نسبی مقالات برای مقایسه استفاده شده است. با عنایت به این نکته، ده دانشگاه برتر جهان از حیث تعداد مقالات )نسبی( علمی در بازه زمانی سالهای 2012 تا 2015 در جدول 1 نشان داده شده اند (لایدن 2017).
رتبه اول در این رده را دانشگاه دیویس کالیفرنیا با 3170 مقاله به خود اختصاص داده، رتبه دوم با فاصله نزدیک متعلق به دانشگاه سائوپولو برزیل با 3127 مقاله، و رتبه سوم متعلق به دانشگاه واخنینگن هلند با کمی بیش از 3000 مقاله است. از رتبه سوم به بعد دانشگاه ها کمتر از 3000 مقاله را در این بازه سه ساله منتشر کرده اند. در مجموع از ده دانشگاه برتر جهان سه دانشگاه از آمریکا، دو دانشگاه از چین، و یک دانشگاه از برزیل، هلند، دانمارک، نیوزیلند و ژاپن هستند. جغرافیای توزیع نشان از پراکندگی از آمریکای مرکزی و شمالی به اقیانوسیه، اروپا و آسیا دارد.
همانطور که در بخش قبل اشاره شد، رشد تعداد مقالات در دو بازه زمانی بعنوان شاخصی جهت تخمین سرعت رشد فعالیت پژوهشی در نظر گرفته شد و بدین منظور، بازه زمانی سالهای 2008 تا 2011 جهت مقایسه انتخاب، و نتایج آن نیز در جدول 1 نشان داده شده است (لایدن 2013). مقایسه این دو بازه زمانی نشان میدهد که تنها شش دانشگاه در دو بازه زمانی مشترک بودند و از این میان چهار دانشگاه از منظر تعداد مقالات سیر صعودی و دو دانشگاه دیگر سیر نزولی داشتند. دانشگاه دیویس رشد 4 درصدی، دانشگاه سائوپولو رشد 5/29 درصدی، دانشگاه واخنینگن رشد 5/17 درصدی و دانشگاه فلوریدا رشد 3/1 درصدی داشته، در حالی که دانشگاه های کورنل و توکیو هر دو رشد منفی را نشان دادند. از این رو صعود دو پله دانشگاه سائوپولو در لیست به دلیل شتاب رشد بالا، و سقوط دانشگاه توکیو به دلیل رشد منفی بوده است. دانشگاه دیویس در هر دو بازه مقام اول خود را حفظ کرده، زیرا فاصله عددی تعداد مقالات این دانشگاه در بازه زمانی 2008 تا 2011 نسبت به سایر دانشگاهها زیاد بوده و شتاب رشد اندک این دانشگاه (4 درصدی) در بازه بعدی هنوز این دانشگاه را در مقام اول قرار داده است، ولی فاصله این دانشگاه با دانشگاه سائوپولو در دوره دوم بسیار کم شده است. در صورتی که این دو دانشگاه همین شتاب رشدی را در بازه سه ساله آینده حفظ کنند، دانشگاه سائوپولو 4127 مقاله، و دانشگاه دیویس 3296
مجموع مقالات منتشره ده دانشگاه برتر در بازه زمانی 2008 تا 2011 برابر 23485 مقاله و در بازه 2012 تا 2015 برابر 26450 مقاله بوده است که رشد 13 درصدی را نشان می دهد، لذا می توان نتیجه گرفت که میانگین شتاب رشد در ده دانشگاه اول جهان در حوزه علوم زیستی و زمین 13 درصد بوده است. چنانچه قبلا گفته شد حوزه زیست پزشکی و سلامت نیز پیش از این مورد بررسی قرار گرفته است (سیدی 1398)، شاید با توجه به برخی مشابهت های موضوعی بتوان نیم نگاهی به برخی نتایج آن داشت. |
مقاله، منتشر خواهند کرد و دانشگاه سائوپولو دانشگاه اول جهان در حوزه علوم زیستی و زمین خواهد شد. این واقعیت نشان میدهد که رتبهها میتوانند جابجا شوند و در صورتی که رشد از شتاب مشخصی کمتر باشد، دانشگاه جای خود را به دانشگاه دیگری که شتاب رشد بیشتری دارد
میدهد، و یا از لیست ده دانشگاه برتر جهان حذف میشود.
نکته قابل توجه در مقایسه دو دوره زمانی، حذف
دانشگاههای تکزاس (آمریکا)، ویسکانسین (آمریکا)، گنت (بلژیک) و بریتیش کلمبیا (کانادا) از رده ده دانشگاه برتر جهان در بازه سه ساله دوم، و در عوض ظهور دو دانشگاه از چین در این بازه زمانی است. این دادهها نشان از تغییر جغرافیای علمی دارد که در آن حضور آسیا با نمایندگانی از چین پررنگتر شده است. چین توانسته با تقویت دو دانشگاه خود در شاخص تعداد مقالات در حوزه علوم زیستی و زمین، خود را در میان ده دانشگاه برتر جهان قرار دهد.
جدول 1. ده دانشگاه برتر جهان، و قاره آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین بر اساس تعداد مقالات (نسبی) منتشره در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013). |
|
توجه به برخی مشابهت های موضوعی بتوان نیم نگاهی به برخی نتایج آن داشت. نکته قابل ذکر اول این است که تعداد مقالات منتشره در حوزه زیست پزشکی و سلامت بسیار بیشتر از حوزه علوم زیستی و زمین است. برای مثال دانشگاه هاروارد در حوزه زیست پزشکی و سلامت در بازه زمانی 2008 تا 2011 تعداد 20204 مقاله و در بازه 2012 تا 2015 تعداد 23028 مقاله منتشر کرده است، که در مقایسه با دانشگاه دیویس در این دوبازه (بترتیب 3046 و 3170 مقاله، جدول 1)، بسیار بیشتر است. ولی هنگامی که مجموع مقالات ده |
P: تعداد نسبی مقالات |
این دوبازه (بترتیب 3046 و 3170 مقاله، جدول 1)، بسیار بیشتر است. ولی هنگامی که مجموع مقالات ده دانشگاه اول حوزه زیست پزشکی و سلامت در دو بازه با هم مقایسه
میشوند، میانگین رشد 11 درصدی را نشان می دهد که کمی کمتر از میانگین درصد رشد در حوزه علوم زیستی و زمین است. در مجموع، حوزه علوم زیستی و زمین با شتاب نسبتا زیادی در حال رشد است و دانشگاههای برتر جهان در تلاشند تا این شتاب را درک و با افزایش فعالیتهای پژوهشی متناسب با شتاب جاری، رتبه خود را بهبود بخشند.
اگرچه قاره آسیا در گذشته مهد تحقیقات در حوزه زیستی بوده و کشورهای بزرگی مانند ایران و چین از پیشروان این حوزه بودند، ولی پس از مدتی این کشورها از قافله علم عقب مانده و قاره آسیا به مصرفکننده محصولات علمی کشورهای غربی تبدیل شد. لذا در حال حاضر کشورهای قاره آسیا با کشورهای واقع در آمریکای شمالی و اروپا در حوزه پژوهش و فناوری حوزه علوم زیستی فاصله زیادی دارند. خوشبختانه دو کشور فوق الذکر و بویژه چین در سالهای اخیر تلاشهایی را برای جبران عقبماندگی طولانی خود آغاز نموده که حضور دو دانشگاه از چین در رده ده دانشگاه برتر جهان از حیث تعداد مقالات علمی منتشره در بازه زمانی 2012 تا 2015، نشان از آن دارد (احسانی 6و همکاران 2017، ژیوان 72008، لیو 2007).
در بخش بعدی مقایسه، به دانشگاههای برتر در قاره آسیا پرداخته شده است. دانشگاههای زیادی در حوزه علوم زیستی و زمین در آسیا به تحقیق میپردازند و دستاوردهای خود را بصورت مقالات علمی در مجلات داخلی و بینالمللی منتشر میکنند. از ده دانشگاه برتر آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین در بازه زمانی 2012-2015، هفت دانشگاه از چین، دو دانشگاه از ژاپن و یک دانشگاه از کره جنوبی هستند (جدول 1) (لایدن 2017)، که نشاندهنده حضور پررنگ دانشگاههای شرق آسیا در این رده، و رقابت شدید آنهاست. نکته قابل توجه این است که در مقایسه این دوره زمانی با دوره قبل، 2008-2011 (جدول 1) (لایدن 2013)، مشاهده میشود که چین علاوه بر افزایش تعداد دانشگاه در لیست ده دانشگاه برتر آسیا، از پنج دانشگاه به هفت دانشگاه، به ارتقای رتبههای قبلی خود نیز پرداخته است. ارتقای مقام چین در سطح جهانی و قارهای، نشان از یک سیاستگذاری و برنامهریزی کلان در این کشور دارد. دولت چین در راستای تقویت اقتدار علمی خود در
حوزههای مختلف، برنامههای جدی را در حال اجرا دارد که در اینجا مجالی برای بررسی این برنامهها وجود ندارد، ولی بررسی این برنامهها میتواند برای سیاستگذاران و
برنامهریزان ایران بسیار مفید باشد.
حال به بررسی دانشگاههای ایران در حوزه علوم زیستی
میپردازیم. در بازه زمانی سالهای 2012 تا 2015، در حوزه علوم زیستی و زمین 16 دانشگاه از جمهوری اسلامی ایران در لیست قرار گرفتهاند (ده دانشگاه برتر در جدول 2 آمده است) که 2 دانشگاه وابسته به وزارت بهداشت، 13 دانشگاه وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری، و یک دانشگاه، متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی میباشد (لایدن 2017). با توجه به جنبههای بین رشتهای در حوزه علوم زیستی و زمین، برخی دانشگاههای علوم پزشکی و یا صنعتی کشور مانند دانشگاه امیرکبیر، دانشگاه صنعتی اصفهان و نیز دانشگاه صنعتی شریف نیز در این لیست مشاهده میشوند.
چنانچه درجدول 2 نشان داده شده است، در بین 16 دانشگاه از ایران، بهترین رتبه متعلق به دانشگاه تهران است که با 1257 مقاله، رتبه 17 آسیا را داراست. پس از آن بترتیب دانشگاه تربیتمدرس با 536 مقاله رتبه 54 و سپس دانشگاه شیراز رتبه 63، دانشگاه فردوسی مشهد رتبه 82، و دانشگاه صنعتی اصفهان رتبه 83 را در آسیا کسب کردهاند. رتبه سایر دانشگاههای ایران سه رقمی است. مطابق دادههای منتشره در بازه زمانی 2008 تا 2011، تنها 11 دانشگاه از ایران در رتبهبندی لایدن جای داشتهاند (جدول 2) (لایدن 2013). نگاهی به رتبه دانشگاهها در این لیست نشان
میدهد که در فاصله این دو بازه زمانی، دانشگاه تهران 6 پله سقوط، دانشگاه تربیت مدرس10 پله صعود، دانشگاه شیراز 12 پله صعود، دانشگاه فردوسی 11 پله صعود و دانشگاه تبریز 9 پله سقوط داشته است.
در یک نگاه کلان چند نکته اساسی وجود دارد که باید به آنها پرداخت. نکته اول از منظر تعداد مقالات منتشره از
دانشگاههای ایران این است که رشد ملاحظه شده در جدول 2 از چه الگویی پیروی می کند؟ آیا رشد بدست آمده، از الگوی از بالا به پایین، و یا از پایین به بالا تبعیت کرده است؟ به عبارت دیگر رشد مشاهده شده در هریک از این دانشگاهها (چه مثبت و چه منفی)، حاصل برنامهریزی جامع پژوهشی هر دانشگاه بوده است؟ و یا حاصل برنامهای است که از سوی وزارت علوم به این دانشگاهها ابلاغ شده است؟ و یا ناشی از الگوی دیگری است؟ نکته مهم دیگر این است که آیا این میزان رشد، رشد پیشبینی شده در برنامهها بوده است؟ و در صورتی که رشد با اهداف برنامه فاصله داشته و دارد، ارزیابی و آسیبشناسی برنامهریز (دانشگاه یا وزارت علوم) در این زمینه چیست؟ نکته اساسی دیگر آن است که مطابق برنامه،
پیشبینی رشد در سه سال آینده در هریک از این دانشگاهها به چه میزان خواهد بود؟ آیا برنامهای برای ارتقای رتبه و یا
فعالتر کردن سایر وجود دارد؟ در صورتـی که مرجعـیت علمی هدف باشد، پاسخ روشن به این سؤالات لازم و ضروری است.
دانشگاههای کشور، با توجه به آسیبشناسی دقیق، در برنامه در مجموع، باید پاسخ این سؤال را جستجو کرد که آیا دانشگاههای ایران از حداکثر ظرفیت پژوهشی خود استفاده کردهاند؟ و آیا رشد مشاهد شده در جدول 2 رشدی حداکثری است؟ در صورتی که پاسخ مثبت است باید این مقدار رشد را، رشد مطلوب در نظر گرفت. در این صورت دست یابی به مرجعیت علمی با وجود رقبایی که از شتاب رشدی بسیار بیشتری برخوردارند، جای تامل اساسی دارد. در صورتی که پاسخ منفی است بایستی بتوان عددی برای رشد مطلوب و حداکثری بیان کرد و پیرو آن دلایل اصلی عدم دستیابی به این رشد مطلوب ارائه گردد. بدیهی است در مرحله بعد، برنامهریزی برای رفع نواقص خرد و کلان است تا بتوان از حداکثر ظرفیت علمی دانشگاههای کشور استفاده شود، تا در جهت مرجعیت علمی حرکت کنیم.
جدول 2. رتبهبندی ده دانشگاه برتر ایران بر اساس سه شاخص کمیت، کیفیت و همکاری کل در رتبهبندی لایدن |
|
P: تعداد نسبی مقالات، PP(10%): درصد مقالات 10%، PP(1%): درصد مقالات 1%، PP(Col): درصد همکاری کل |
برترین دانشگاههای جهان، قاره آسیا و ایران در شاخص کیفیت مقالات در حوزه علوم زیستی و زمین
اگرچه شاخص کمیت مقالات از ارزش زیادی برخوردار است، ولی شاخص کیفیت مقالات همیشه یکی از شاخصهای مهم و هم ارز محسوب میشود. در رتبهبندی لایدن، تعداد ارجاعات به مقالات به عنوان شاخص کیفیت در نظر گرفته میشود. با توجه به اینکه تعداد زیادی از ارجاعات از نوع ارجاع به خود8 است، این رتبهبندی ارجاعات به خود را حذف کرده و بنابراین تنها شامل ارجاعات سایر محققان در سراسر جهان به مقالات میباشد. از سوی دیگر با توجه به اهمیت شاخص کیفیت مقالات، این شاخص به سه سطح مختلف، که هر یک در جای خود از ارزش زیادی برخوردار است، تقسیم شده و نتایج هر یک بصورت مجزا ارائه
میگردد. سطح اول شامل مقالاتی است که در رده "یک درصد" مقالات با بیشترین ارجاعات قرار میگیرند، سطح دوم مقالاتی هستند که در رده "دهدرصد" مقالات با بیشترین ارجاعات قرار گرفته، و سطح سوم شامل مقالاتی است که در رده "پنجاه درصد" مقالات با بیشترین ارجاعات قرار دارند. با توجه به هدف این مطالعه، دو سطح مقالات "یکدرصد"، و "دهدرصد" مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که برای از بین بردن اثر اندازه دانشگاه، در این بخش نیز مانند بخش قبل شمارش نسبی مقالات اعمال میشود، همچنین باید توجه داشت که اگرچه سال پایانی در بازه زمانی سال 2015 ذکر شده، ولی ارجاعات به این مقالات تا انتهای سال 2016 شمارش شده است.
مقالات ده درصد
ردهبندی ده دانشگاه برتر جهان، از نظر شاخص دهدرصد در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 در حوزه علوم زیستی و زمین در جدول 3 نشان داده شده است (لایدن 2017، 2013). نکته جالب توجه این است که هیچ یک از دانشگاههای جدول 1 که بیشترین تعداد مقاله را در حوزه علوم زیستی و زمین منتشر کرده بودند، در جدول 3 که به کیفیت مقالات میپردازد به چشم نمیخورند. چنانچه مشاهده میشود، تمامی ده دانشگاه برتر از لحاظ شاخص ده درصد، در بازه 2012-2015 دانشگاههای آمریکایی هستند. دانشگاه اول، دانشگاه هاروارد است که تعداد مقالات نسبی آن 1697 عدد است و از این تعداد بیش از 26 درصد مقالات، یعنی 444 عدد، در رده ده درصد بالاترین ارجاعات قرار گرفتهاند، و دانشگاه دوم MIT است که 1069 مقاله منتشر کرده و درصد مقالات ده درصد آن، بیش از 25 درصد میباشد. از دانشگاههای مهم دیگر در جدول 3
میتوان به دانشگاههای استنفورد، ییل، پرینستون، و کلتک اشاره داشت.
جهت ارزیابی میزان رشد کیفیت مقالات، ده دانشگاه برتر جهان از حیث درصد مقالات ده درصد، در بازه زمانی
سالهای 2008 تا 2011 نیز در اینجا آورده شده است (جدول 3). یک نکته قابل توجه در این بخش، حضور موسسه وایزمن فلسطین اشغالی از آسیا است. مقایسه دو دوره زمانی نشان میدهد که اگرچه محدوده درصدی مقالات ده درصد در بازه 2012 تا 2015 (21.6%-26.2%) نسبت به بازه زمانی 2008 تا 2011 (22.1%-28.6%) با اندکی کاهش روبرو بوده، ولی دانشگاههای مرجع افزایش رشد داشتهاند. برای مثال دانشگاه هاروارد که در بازه زمانی 2008 تا 2011 با 9/24 درصد مقالات ده درصد در رتبه سوم قرار داشت، در بازه زمانی دوم با 2/26 درصد مقالات در رتبه اول قرار گرفت، و یا درصد مقالات ده درصد دانشگاه استنفورد از 4/22 به 9/23 افزایش داشته است (جدول 3). در این صورت میتوان نتیجه گرفت که دانشگاههای مرجع در حوزه علوم زیستی و زمین، بدنبال افزایش تعداد مقالات ده درصد و به عبارت دیگر افزایش کیفیت مقالات خود هستند و رقابت شدیدی بین دانشگاهها از این لحاظ وجود دارد. زیرا این مقالات با کیفیت هستند که هر روزه لبه علم را به جلو میرانند.
در ادامه به شاخص مقالات ده درصد در حوزه علوم زیستی و زمین طی بازه زمانی 2012 تا 2015، در قاره آسیا
میپردازیم (جدول 4) (لایدن 2017). از ده دانشگاه برتر در این رده، چهار دانشگاه از کشور چین، دو دانشگاه از فلسطین اشغالی، دو دانشگاه از سنگاپور، یک دانشگاه از عربستان، و یک دانشگاه از کره جنوبی قرار دارند. دانشگاه اول از نظر شاخص مقالات ده درصد در قاره آسیا، موسسه وایزمن از فلسطین اشغالی است که بیش از 20 درصد مقالات منتشره این دانشگاه در رده دهدرصد بیشترین ارجاعات قرار
گرفتهاند. رتبه دوم را دانشگاه هونان از چین به خود اختصاص داده که نزدیک به 18 درصد مقالات آن در رده دهدرصد قرار گرفته، و رتبه سوم متعلق به دانشگاه نان یانگ سنگاپور است که 15 درصد مقالات آن در رده مقالات
دهدرصد قرار دارند. مقایسه این دادهها با بازه زمانی سه ساله قبل (2008-2011) (لایدن 2013) نشان از حفظ مقامهای اول و دوم، همچنین حضور چهار دانشگاه از کشور چین، دو دانشگاه از فلسطین اشغالی و دو دانشگاه از سنگاپور در دو بازه زمانی دارد، اما نکته قابل توجه ظهور ناگهانی یک دانشگاه از عربستان در بازه 2012-2015 است، که گویای برنامهریزی دقیق این دانشگاه جهت ورود به عرصه این رقابت میباشد. اولین دانشگاه از جمهوری اسلامی ایران که توانسته رتبه 24 آسیا را به خود اختصاص دهد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است، که اگرچه تعداد زیادی مقاله در حـوزه علوم زیسـتی و زمین منتشر نکرده (تنها 110 مقاله)
ولی در حدود 11 درصد آنها در رده دهدرصد قرار دارند (جدول 2). پس از این دانشگاه و در رتبه دوم دانشگاه علم وصنعت قرار دارد که از 105 مقاله 8 مقاله در لیست
دهدرصد قرار گرفته و توانسته رتبه 75 آسیا را از آن خود کند. دانشگاه سوم، دانشگاه تبریز است که رتبه 92 را در مقالات دهدرصد در آسیا داراست و مقالات دهدرصد آن 7 درصد میباشند. رتبه 13 دانشگاه باقی مانده از دانشگاههای جمهوری اسلامی ایران سه رقمی است. دانشگاه تربیت مدرس با تنها 6 درصد، رتبه 138 آسیا، و دانشگاه تهران با تنها 5/4 درصد مقاله دهدرصد، در رتبه 197 آسیا قرار دارند. با توجه به رقابت شدیدی که در میان دانشگاههای آسیا جهت افزایش رتبه کیفیت وجود دارد، دانشگاههای ایران بایستی بتوانند از میانگین شتاب رشد، حداقل در قاره آسیا بالاتر باشند تا ارتقای رتبه پیدا کنند. برای مرجعیت علمی دانشگاهها باید بتوانند با برنامهریزی، حرکتی جهادی و مستمر در راستای افزایش کیفیت داشته باشند.
جدول 3. ده دانشگاه برتر جهان در حوزه علوم زیستی و زمین بر اساس درصد مقالات ده درصد بالاترین ارجاعات در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013) |
|
P: تعداد نسبی مقالات، P(10%): تعداد نسبی مقالات در گروه 10%، PP(10%): درصد مقالات 10% |
مقالات یک درصد یکی از شاخصهای مهم دیگر در کیفیت مقالات، درصد مقالات هر دانشگاه است که در لیست یک درصد مقالات با بیشترین ارجاعات (مقالات یک درصد) قرار میگیرند. این مقالات در واقع مقالات بسیار مهم و پرارجاع در حوزه علوم زیستی و زمین محسوب می شوند و به نوعی قله مقالات و از افتخارات هر دانشگاه هستند. جدول 5، ده دانشگاه برتر جهان را در شاخص یک درصد در حوزه علوم زیستی و زمین، در دو بازه زمانی (2004-2011 و 2012-2015) نشان میدهد (لایدن 2017، 2013). مقایسه دادههای این جدول نشان میدهد که از میان ده دانشگاه، شش دانشگاه در هر دو جدول حضور دارند و از این میان پنج دانشگاه یعنی MIT، هاروارد، استنفورد، ییل، و دانشگاه کالیفرنیا- سان فرانسیسکو در دوره دوم افزایش رتبه و درصد داشتهاند، که تأکیدی بر رقابت شدید این دانشگاههای مرجع در افزایش کیفیت مقالات آن هاست. جدول 6، ده دانشگاه برتر آسیا را از نظر شاخص مقالات یک درصد در حوزه علوم زیستی و زمین در بازههای زمانی |
|
جدول 4. ده دانشگاه برتر آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین بر اساس درصد مقالات ده درصد بالاترین ارجاعات در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013) |
P: تعداد نسبی مقالات، P(10%): تعداد نسبی مقالات در گروه 10%، PP(10%): درصد مقالات 10% |
دانشگاههای چین در ارتقای کیفیت مقالات خود میباشد. با یک نگاه کلی به جدول 6، واضح است که درصد مقالات یک درصد در بازه 2012 تا 2015 نسبت به بازه 2008 تا 2011 رشد زیادی داشته است (از 1.47 به 2 درصد). در رابطه با دانشگاههای ایران در بازه زمانی 2008 تا 2011، سه دانشگاه از جمهوری اسلامی ایران با 4/0 درصد مقالات یک درصد بهترین نتیجه را کسب کردند و بترتیب در |
|
جدول 5. ده دانشگاه برتر جهان در حوزه علوم زیستی و زمین بر اساس درصد مقالات یک درصد بالاترین ارجاعات در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013) |
P: تعداد نسبی مقالات، P(1%): تعداد نسبی مقالات در گروه 1%، PP(1%): درصد مقالات 1% |
جدول 6. ده دانشگاه برتر آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین بر اساس درصد مقالات یک درصد بالاترین ارجاعات در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013) |
|
P: تعداد نسبی مقالات، P(1%): تعداد نسبی مقالات در گروه 1%، PP(1%): درصد مقالات 1% |
4- همکاری علمی دانشگاهها
با توسعه روز افزون علم، امروزه همکاریهای علمی و پژوهشی بخش مهمی در فعالیتهای دانشگاهها و مراکز پژوهشی محسوب میشوند، بطوری که این همکاریها در عملکرد دانشگاهها بسیار تاثیرگذار شده است. همکاریهای علمی اگرچه سطوح متفاوتی دارند، ولی همکاریهای پژوهشی یکی از مهمترین سطوح است و دانشگاهها در تلاشند تا با انتخاب شرکای خوب، بر غنا، دایره و کیفیت تحقیقات خود بیفزایند. دایره این همکاری میتواند در سطح یک کشور و یا سطح بینالمللی باشد، و طرف همکار
میتواند دانشگاه، مرکز تحقیقاتی و یا شرکتهای صنعتی و خدماتی باشند (بایرام 92018، فشالنج و بازرگان 92، آراسته 87، آلتباخ 2004).
رتبهبندی لایدن با توجه به لیست نویسندگان مقالات و آدرس آنها، و با توجه به حوزه علمی، از الگوریتمهای ویژهای استفاده میکند تا میزان همکاری هر دانشگاه را تعیین کند. دادههای این رتبهبندی بصورت همکاری کل (مجموع کل مقالاتی که یک دانشگاه در همکاری با یک و یا چند موسسه منتشر کرده است)، و یا همکاریهای داخلی، بینالمللی و ارتباط با صنعت ارائه میشوند. لذا میتوان تصویری شفاف از میزان همکاری در سطوح مختلف را در هر دانشگاه تعیین کرد.
از ویژگیهای مهم دانشگاههای برتر جهان، دارا بودن سطح بالایی از همکاری در وجوه مختلف است. سؤال مهم این است که سطح همکاری کل، و یا همکاری در سطوح خرد در دانشگاههای برتر چگونه است؟ برای مثال چند درصد از مقالات دانشگاههای برتر در حوزه علوم زیستی و زمین با صنعت مشترک است؟
در ادامه، ابتدا به همکاری کل، که مجموع کل همکاریهای یک دانشگاه است (داخلی، بینالمللی، و صنعت) پرداخته میشود، و سپس با توجه به اهمیت موضوعی ارتباط دانشگاه با صنعت در ایران، آمار مرتبط با این بخش بطور مجزا ارائه خواهد شد.
5- همکاری علمی کل در دانشگاههای برتر جهان، قاره آسیا و ایران
هدف این بخش پاسخ به این سؤالات است که در وهله اول، ده دانشگاه برتر جهان از نظر شاخص تعداد مقالات در علوم زیستی و زمین، در چه رتبهای از همکاریهای علمی کل قرار دارند؟ به عبارت دیگر دانشگاههای برتر به لحاظ
طرحهای مشترک پژوهشی، که یکی از خروجیهای آن مقالات پژوهشی است، تا چه اندازه با سایر مراکز علمی و صنعتی همکاری دارند؟ همچنین در ادامه به وضعیت دانشگاههای برتر آسیا و ایران در رابطه با این شاخص پرداخته خواهد شد. فرق اساسی این بخش با بخشهای قبلی در این است که در این بخش، تعداد کل مقالات (و نه تعداد نسبی) هر دانشگاه مورد محاسبه قرار گرفته است. این بدان معنی است که هر مقاله از یک دانشگاه که در لیست نویسندگان مقاله حتی یک نفر نویسنده داشته باشد، به عنوان یک مقاله برای آن دانشگاه در نظر گرفته می شود.
برای روشنشدن موضوع، ابتدا ده دانشگاه برتر جهان از نظر شاخص تعداد مقالات در حوزه علوم زیستی و زمین، در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 مورد بررسی قرار گرفتند (جدول 7) (لایدن 2017، 2013). نگاهی گذرا به جدول 7 نشان میدهد که درصد مقالات مشترک در ده دانشگاه برتر جهان در بازه زمانی 2012 تا 2015 از حدود 86 درصد (دانشگاه کپنهاک) تا 77 درصد (دانشگاه فلوریدا)، و این شاخص در بازه زمانی2008 تا 2011، از حدود 82 درصد (دانشگاه کپنهاک) تا 72 درصد (دانشگاه فلوریدا) در نوسان بوده است، که این آمار نشان از افزایش همکاری کل در بازه سه ساله دوم دارد. لازم به ذکر است که این درصدها تجمعی است و از مجموع همکاریهای داخلی، بینالمللی و همکاری با صنعت بدست آمده است.
جالب است که هشت دانشگاه واخنینگن، دیویس کالیفرنیا، سائوپاولو، فلوریدا، کوپنهاگ، برکلی کالیفرنیا، توکیو و کورنل در هر دو بازه زمانی حضور دارند، اگرچه ممکن است رتبه آنها در جداول تغییراتی داشته باشد. دانشگاه دیویس که مقام اول را در تعداد مقالات کل جهان در بازه زمانی
سالهای 2008 تا 2011 داشته، 76 درصد از مقالات منتشره خود را در همکاری با سایر مراکز منتشر کرده است. در مجموع این دادهها حاکی از آن است دانشگاههای برتر جهان از منظر تعداد انتشارات در حوزه علوم زیستی و زمین، از همکاری مشترک استقبال و بدنبال افزایش درصد همکاری میباشند، با این حال حداکثر همکاری در این دانشگاهها تا 86 درصد بوده است.
در ادامه، جدول 8 ده دانشگاه برتر قاره آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین را در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 بر اساس "تعداد کل مقالات" منتشره دستهبندی کرده، و همچنین درصد مقالات مشترک را نیز نشان داده است (لایدن 2017، 2013). در بازه سالهای 2012 تا 2015 از ده دانشگاه برتر آسیا، شش دانشگاه از چین، سه دانشگاه از ژاپن، و یک دانشگاه از کره جنوبی بوده و دامنه مقالات مشترک از 86 تا 70 درصد در نوسان میباشد. در بازه سه ساله اول (2008-2011)، چین چهار دانشگاه، ژاپن سه دانشگاه، کره، تایوان و ایران هر یک، یک دانشگاه در ده دانشگاه برتر آسیا از نظر شاخص تعداد کل مقالات دارند. در این دوره نیز دامنه مقالات مشترک از حدود 81 تا 78 در صد در نوسان است، و دانشگاه تهران با 1666 مقاله در رتبه دهم قرار دارد. در این بازه زمانی دانشگاه تهران توانسته تا خود را در ده دانشگاه اول آسیا از نظر شاخص کل مقالات قرار دهد، ولی این رتبه دوام و یا ارتقایی نداشته و در بازه 2012 تا 2015، این دانشگاه با هفت پله سقوط به دانشگاه هفدهم در آسیا رسیده است (جدول 2). باید متذکر شد که رشد تعداد مقالات در دانشگاه تهران 34 درصد بوده است، ولی این درصد رشد برای ارتقای رتبه و یا حتی درجا زدن کافی نبوده و منجر به سقوط رتبه این دانشگاه شده است. چنانچه قبلا گفته شد، در صورتی که یک دانشگاه نتواند رشدی بیش از میانگین رشد داشته باشد، مسلما موقعیت خود را از دست خواهد داد. برای مثال دانشگاه کیوتو که تنها 328 مقاله در دوره دوم نسبت به دوره اول اضافه کرده، از موقعیت دوم به رتبه پنجم، در دوره دوم سقوط کرده است. در مقابل، دانشگاه ژیانگ چین با انتشار 1374 مقاله بیشتر در بازه 2012 تا 2015 توانسته به رتبه دوم صعود کند، و بطور مشابه دانشگاه کشاورزی چین نیز با انتشار 1371 مقاله بیشتر در بازه 2012 تا 2015 از رتبه 4 در دوره اول به رتبه سوم در دوره دوم صعود کرده است. در واقع این دو دانشگاه رشد 49 درصدی را نشان میدهند. این امر نشان از رشد سریع در شاخص تعداد مقالات در قاره آسیا دارد، بطوری که دانشگاهی با کمی کمتر از 3000 مقاله، در ردیف ده دانشگاه برتر آسیا قرار نمیگیرد. بنابراین رقابت شدیدی در تعداد مقالات کل نیز مشاهده میشود و در صورتی که دانشگاههای ایران بخواهند در این رقابت شرکت کنند، باید بتوانند با دانشگاههای برتر در حوزه علوم زیستی و زمین قابل قیاس باشند.
بر اساس شاخص "تعداد کل مقالات" و "درصد همکاری کل"، 16 دانشگاه از ایران در رتبه بندی بازه زمانی سال های 2012 تا 2015 قرار گرفتند، که رتبه آنها در آسیا به شرح زیر است: دانشگاه تهران رتبه 17، دانشگاه تربیت مدرس رتبه 59، و دانشگاه شیراز رتبه 85. شایان ذکر است که رتبه 13 دانشگاه دیگر از ایران، سه رقمی است. از این میان درصد همکاری کل دانشگاه تهران و تربیت مدرس 78 درصد، و دانشگاه شیراز 59 درصد است. در میان این 16 دانشگاه، دانشگاه علوم پزشکی تهران با 90 درصد و دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات با 89 درصد، بیشترین همکاری کل را داشته اند (ده دانشگاه برتر در جدول 2 آمده است) (لایدن 2017).
مقایسه این دوره زمانی با دوره اول (2008-2011) نشان میدهد که دانشگاه تهران با شش پله سقوط به رتبه 17، در دوره دوم رسیده است (جدول 2) (لایدن 2013). دانشگاه تهران که از آن به عنوان دانشگاه مادر یاد می شود، و نسبت به دانشگاههای دیگر کشور از حیث قدمت و نیروی انسانی از قوت بسیار بیشتری برخوردار است، و تعداد مقالات آن بیش از دو برابر دومین دانشگاه کشور در لیست (تربیت مدرس) است، نتوانسته موقعیت خوب خود را حفظ کند. برای حفظ رتبه لازم بود تا این دانشگاه حداقل 500 مقاله بیشتر در یک بازه سه ساله منتشر می کرد. آیا این امر برای دانشگاه تهران امکانپذیر است؟ آیا برای این امر در دانشگاه برنامه ریزی صورت گرفته است؟ آیا سیاست کشور بر مرجعیت علمی استوار است؟ برای حصول به پیشرفت علمی، پاسخ به این سؤالات، و سؤالات بیشتر لازم و ضروری است. با توجه به تعداد کل مقالات تنها دانشگاهی که می تواند در ردیف ده دانشگاه برتر آسیا در حوزه علوم زیستی و زمین از ایران قرار گیرد، دانشگاه تهران است که متاسفانه از رتبه 10 به رتبه 17 نزول کرده، و شاید سؤال اصلی این است که موقعیت این دانشگاه در سه سال آینده کجا خواهد بود. مسلما شتاب رشد بسیاری از کشورهای موجود در رتبهبندی اخیر (بازه زمانی سال های 2012 تا 2015) کم نخواهد شد و در این صورت باید توقع داشت که این دانشگاه در
سالهای بعد سقوط رتبه مجدد داشته باشد. دانشگاه دوم ایران در لیست، یعنی دانشگاه تربیت مدرس نیز از رتبه 53 به 59 نزول کرده که بایستی دلایل آن بررسی شود. این دانشگاه، دانشگاه تحصیلات تکمیلی و با منابع مالی مناسبی است و این سقوط رتبه از این دانشگاه دور از انتظار بود.
برخلاف دو دانشگاه اول و دوم، دانشگاه شیراز که رتبه سوم در لیست را دارد هفت پله صعود داشته است. این دانشگاه که از دانشگاههای قدیمی با سابقه درخشان است توانسته تا حدودی رتبه خود را در لیست بهبود بخشد. دانشگاه فردوسی مشهد نیز 7 پله صعود رتبه داشته است.
نکته اساسی این است که آیا صعود رتبه حاصل برنامهریزی دانشگاه بوده و یا امری اتفاقی است. در صورتی که دانشگاه برنامه دراز مدت داشته باشد، انتظار برای بازه زمانی سه سال آینده چگونه است؟ آیا برنامهریزان در وزارت علوم برای این امور برنامهریزی مناسبی دارند؟
جدول 7. ده دانشگاه برتر جهان بر اساس تعداد مقالات (کل) در حوزه علوم زیستی و زمین و درصد همکاری آنها (کل) در بازه های زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013)
|
|
P: تعداد کل مقالات، P(Col): تعداد مقالات مشترک، PP(Col): درصد همکاری کل |
جدول 8. ده دانشگاه برتر آسیا بر اساس تعداد مقالات (کل) در حوزه علوم زیستی و زمین و درصد همکاری آنها (کل) در بازههای زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011 (لایدن 2017، 2013)
|
|
P: تعداد کل مقالات، P(Col): تعداد مقالات مشترک، PP(Col): درصد همکاری کل |
6- شاخص همکاری دانشگاهها با صنعت
زیرشاخص "همکاری دانشگاهها با صنعت" از جمله
بخشهای مهم "شاخص کلان "همکاری دانشگاهها" محسوب میشود. مقدار این زیرشاخص در حوزههای مختلف علمی میتواند متفاوت باشد، و بستگی زیادی به بلوغ دانشگاه و نیز صنعت در کشورها دارد. مسلم است که در کشورهایی که صنایع زیادی در کنار دانشگاهها وجود ندارد، این همکاری یا وجود ندارد و یا اندک است. همکاری دانشگاهها با صنعت با توجه به ماهیت همکاری، در برخی از موارد به ثبت پتنت میانجامد، ولی در بسیاری از موارد این همکاریها به انتشار مقاله مشترک منجر میشود (صفدری رنجبر و همکاران 1395، راینکون 102007، فن 112006، سورسون 122005). هدف اصلی این بخش آن است تا دریابیم دانشگاههایی که از نظر "شاخص تعداد مقالات" در حوزه علوم زیستی و زمین برتر هستند، تا چه اندازه با صنعت همکاری دارند.
جدول 9 همکاری ده دانشگاه برتر جهان از نظر "شاخص تعداد مقالات" در حوزه علوم زیستی و زمین را در بازه زمانی 2012 تا 2015 نشان میدهد (لایدن 2017). مطابق این جدول، درصد همکاری این ده دانشگاه برتر جهان با صنعت، از 6 درصد (دانشگاه واخنینگن) تا حدود 2 درصد (دانشگاه سائوپولو) در نوسان بوده است. دانشگاه واخنینگن در حوزه کشاورزی از دانشگاههای سرآمد جهان است و در مجاورت این دانشگاه و در کشور هلند صنایع زیادی وجود دارند که این دانشگاه میتواند با آنها همکاری داشته باشد. دانشگاه توکیو با 4/5 درصد همکاری با صنعت در رتبه دوم قرار دارد، و درصد همکاری 8 دانشگاه دیگر کمتر از 5 درصد است. آمار جدول 9 نشان میدهد دانشگاه سائوپولو علی رغم تعداد زیاد مقالات، با صتایع ارتباط زیادی ندارد. از دانشگاههایی که ارتباطی بیش از 4 درصد را نشان میدهند، میتوان به دانشگاه دیویس کالیفرنیا اشاره کرد که در حوزه کشاورزی معتبرترین دانشگاه آمریکاست.
برای مقایسه تغییرات مقدار عددی شاخص همکاری دانشگاه و صنعت، بازه زمانی 2008 تا 2011 نیز برای ده دانشگاه برتر جهان از نظر شاخص تعداد مقالات (کل) در جدول 9 نشان داده شده است (لایدن 2013). در این بازه نیز دانشگاه واخنینگن با نزدیک به 9 درصد رتبه اول، دانشگاه ویسکانسین مدیسون رتبه دوم (7/6 درصد) و دانشگاه دیویس و دانشگاه کپنهاک بصورت مشترک رتبه سوم (4/6 درصد) را دارند. دانشگاه سائوپولو کمترین میزان ارتباط با صنعت را در میان ده دانشگاه برتر در این بازه زمانی داشته است.
اگرچه ارتباط صنعت و دانشگاه در حوزه علوم زیستی و زمین در کشورهایی که از صنایع قوی با درآمد بالا برخوردارند، بسیار مهم و ضروری است، ولی این آمار که مربوط به برترین دانشگاههای حوزه علوم زیستی و زمین در جهان است نشان میدهد که درصد این ارتباط از آنچه که گاه در کشور مطرح میشود، بسیار کمتر است و در بهترین شرایط و با توجه به مستندات ارائه شده به حدود 9 درصد میرسد (جدول 9). در واقع دانشگاهها برای خود رسالتهای گوناگونی متصور هستند، که یکی از آنها ارتباط با صنعت است. بسیاری از دانشگاهها از اینکه از آنها به عنوان بخش تحقیق و توسعه شرکتهای خصوصی یاد شود، پرهیز میکنند و تلاش دارند تا با تحقیقات بنیادی، زمینههای وسیعی برای اهداف کاربردی شرکتهای صنعتی خصوصی در آینده فراهم آورند. از سوی دیگر تحقیقات مشترک با بخشهای صنعتی مستلزم عقد قراردادهایی با دانشگاه و اعضای هیئت علمی دخیل در پروژههای مشترک است که در آنها "محرمانگی اطلاعات پژوهش" بایستی توسط اعضای هیئت علمی دانشگاهها رعایت شود، امری که خوشایند بسیاری از اعضای هیئت علمی در دانشگاهها نیست. با این حال دانشگاهها به مشکلات صنایع نیز توجه دارند و تلاش میکنند با ایجاد ارتباط و همکاری مشترک، مشکلاتی که صنعت در حل آنها ناتوان است را حل کنند. لازم به ذکر است که صنایع پیشرفته در کشورهای صنعتی خود دارای بخشهای تحقیق و توسعه (R&D) میباشند و بسیاری از تحقیقات مورد نظر خود را در این بخشها انجام میدهند، ولی این صنایع همکاری با دانشگاهها را همواره در دستور کار خود دارند.
7- برترین دانشگاههای جهان در همکاری با صنعت ارتباط "ده دانشگاه برتر جهان از نظر مقالات علمی" با صنعت در بخش قبل نشان داده شد. هدف این بخش آن است که نشان دهد "برترین دانشگاههای جهان از نظر زیرشاخص همکاری با صنعت" کدامند، و این همکاری حداکثر تا چه مقدار است. برای این هدف، بایستی ده دانشگاه برتر جهان از نظر شاخص ارتباط با صنعت در حوزه علوم زیستی و زمین مشخص شوند. جدول 10 این دانشگاه ها را نشان داده است (لایدن 2017، 2013). نگاهی به "ده دانشگاه برتر جهان در ارتباط با صنعت" در بازه زمانی 2012 تا 2015 نشان میدهد که این ارتباط از حدود 32 تا 12 درصد در نوسان بوده است. در کل تعداد کل مقالات این دانشگاهها زیاد نیست و بیشترین تعداد مربوط به انستیتو علوم و تکنولوژی پیشرفته ژاپن با 825 مقاله است. جالب است که بخش قابل توجهی از |
P: تعداد کل مقالات، P(ind): تعداد مقالات مشترک با صنعت، PP(ind): درصد همکاری کل |
تهیه نمونه اولیه می دانند و توسعه این دستگاه ها و تولید انبوه آنها را وظیفه صنعت دانسته، و ازین رو به خارج از دانشگاه واگذار میکنند، لذا این همکاری مشترک نفع دو سویه برای دانشگاه و صنعت دارد. در بسیاری موارد این گونه تحقیقات، سفارش بخشهای صنعتی به دانشگاههاست. همکاری دانشگاه و صنعت در حوزه علوم زیستی و زمین در بازه زمانی سالهای 2008 تا 2011 نیز در جدول 10 نشان داده شده است. در این بازه، همکاری از 45 تا 15 درصد بوده است. نکته قابل توجه در این بازه زمانی و مقایسه آن با بازه زمانی دوم (2012-2015)، حضور برخی از دانشگاهها در هر دو بازه زمانی است، که نشان میدهد این دانشگاهها دارای برنامه ثابتی در همکاری با صنعت هستند. اولین دانشگاه در هر دو بازه زمانی، دانشگاه نفتی بیجینگ چین است که همکاری زیادی با صنعت دارد، اگر چه این ارتباط از حدود 45 درصد در بازه زمانی 2008 تا 2011، به 32 درصد در بازه زمانی 2012 تا 2015 کاهش داشته است. جداول 9 و 10 نشان میدهند که اگرچه ارتباط دانشگاه با صنعت از اهمیت زیادی برخوردار است، ولی این ارتباط در صورتی که از روی درصد مقالات مشترک مورد قضاوت قرار گیرد، در دانشگاههای برتر جهان (جدول 9) حداکثر تا 6 درصد، و در سایر دانشگاهها و در بهترین شرایط (جدول 10) حداکثر تا 45 درصد در حوزه علوم زیستی و زمین نوسان دارد. |
|
جدول 9. ده دانشگاه برتر جهان بر اساس تعداد مقالات (کل) در حوزه علوم زیستی و زمین و درصد مقالات مشترک با صنعت در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011. (لایدن 2017، 2013)
|
8- نقش پژوهش و دانشگاهها در ارتقای صنعت اصولا یکی از اولین و مهمترین اقدامات در مقوله علم و پژوهش در هر کشور، تقسیمبندی علوم به حوزههای کلان است. نحوه تقسیمبندی نشان از اهداف پیشبرد علم، پژوهش و فناوری کشورها در جامعه و صنایع، در کوتاه مدت و دراز مدت دارد. برای مثال، در کشوری مانند ایالات متحده آمریکا، تقسیمبندی علوم بر اساس نقشی است که هریک از آنها در اقتدار این کشور دارند. بر این اساس، علوم درآمریکا به هفت حوزه تقسیم شده است که عبارتند از: حوزه این تقسیمبندی کلان علوم در راستای اهداف کلان توسعه آمریکا و نیز استمرار ابرقدرتی در جهان میباشد، و درجه اهمیت حوزههای مختلف علمی، و جهتگیری حال و بویژه آینده در این کشور را نشان میدهد. بدین دلیل حمایتهای دولت فدرال از تحقیقات در این کشور، در همه حوزه های علمی یکسان نیست و سیاستگذاران و برنامهریزان با توجه به اهداف |
|
P: تعداد کل مقالات، P(ind): تعداد مقالات مشترک با صنعت، PP(ind): درصد همکاری کل |
کشور اهمیت بیشتری داده و میدهند. نگاهی کلی و گذرا به نحوه تقسیم بودجه تحقیقاتی در این کشور که در شکل 1 نشان داده شده، بیانگر این نکته مهم است که کمی بیش از پنجاه درصد حمایت مالی دولت فدرال از حوزه علوم زیستی است، و این امر مختص به یک سال نبوده و یک نکته مهم که در بررسی آموزش و پژوهش
|
جدول 10. ده دانشگاه برتر جهان بر اساس درصد مقالات مشترک با صنعت در دو بازه زمانی 2012 تا 2015 و 2008 تا 2011. (لایدن 2017، 2013)
|
شده که مورد نیاز شدید صنایع در این کشور میباشد. به عبارت دیگر نیاز صنایع باعث شده تا رشته های جدید و بین رشتهای در حوزههای مختلف علمی بوجود آیند تا
دانشآموختگان آن در مقاطع مختلف تحصیلی بتوانند نیازهای جدید بوجود آمده در صنایع را مرتفع سازند.
شکل 1.حمایت دولت فدرال آمریکا از حوزههای مختلف علمی از سال 2000 تا 2015
در اینجا برای مثال اطلاعاتی چند از سیستم آموزش در دانشگاه براون ارائه میگردد. دانشگاه براون از دانشگاههای با سابقه در رشته زیستشناسی در آمریکاست و با توجه به بیش از 250 سال قدمت، این دانشگاه، توانسته دانشمندان زیادی را در حوزه زیستشناسی به دنیا معرفی کند. یکی از ویژگیهای این دانشگاه آموزش پژوهشمحور است و با ارتباطاتی که با صنایع پیشرفته در ایالت پیدا کرده، بخشی از دروس، پژوهشها و فناوریهای خود را با صنایع محلی هماهنگ کرده است (http://biology.brown.edu/).
عصر حاضر، دوران شکوفایی علوم زیستی است. برنامه دانشگاه براون برای دوره کارشناسی زیست شناسی، دانشجویان را با دانش، مهارت و روحیه همکاری مورد نیاز برای مقابله با برخی از مسائل مهم جامعه - از پیشگیری از بیماریها گرفته تا حفظ میراث طبیعی زمین - آماده میسازد. علوم زیستی در دانشگاه براون با بیش از 9 گرایش ارائه میشود، و دانشجویان مطابق با علاقه خود میتوانند یکی را انتخاب کنند. دانشجویان زیستشناسی واحدهای درسی و پروژههای تحقیقاتی خود را با اساتیدی از 6 دپارتمان بخش زیستشناسی و پزشکی میگذرانند، از سوی دیگر دپارتمانهایی که در خارج از بخش زیستشناسی و پزشکی هستند نیز با دانشجویان زیستشناسی با گرایشهای بین رشتهای در زمینههای ریاضیات کاربردی-زیستشناسی، زیستشناسی محاسباتی، بیوشیمی، بیوفیزیک و مهندسی زیست پزشکی همکاری میکنند.
برنامه زیستشناسی در دانشگاه براون تلاش دارد تا دانشجویان را در نقش یک دانشمند قرار دهد. تعداد روزافزون سمینارهای سال اول و دوم دانشجویان، دروس مبتنی بر آزمایشگاه، و گردشهای علمی در حوزه
زیستشناسی به دانشجویان این امکان را میدهد تا با شیوههای جدید با مسائل از نزدیک آشنا شوند و آنها را در مسیر تفکر خلاق و مستقل رهنمون میکند.
بیش از نیمی از دانشجویان زیستشناسی، تحقیقات مستقل انجام میدهند، بیش از یک سوم آنها پایاننامه دارند و با درجه عالی فارغالتحصیل می شوند، بسیاری از دانشجویان بخشی از فعالیتهای علمی خود را در خارج از کشور میرسانند، بسیاری دیگر دوره کارآموزی خود را در خارج از کمپ دانشگاه انجام میدهند، و تعداد زیادی از دانشجویان زیستشناسی با اساتید بالینی در دانشکده پزشکی مشغول به فعالیت علمی هستند. بیش از 50 درصد از دانشجویان زیستشناسی آینده شغلی خود را در زمینه علوم پزشکی جستجو میکنند و برای این کار با "مرکز مشاوره شغلی" در زمینه بهداشت در تماس بوده و از آنها مشاوره تحصیلی میگیرند. پس از فارغالتحصیلی در حدود20 درصد از دانشجویان زیستشناسی به ادامه تحصیل میپردازند، و بقیه در شرکتهای خصوصی، بخشهای آموزشی، بخشهای دولتی و یا بخشهای خصوصی مشغول به کار میشوند.
دانشجویان در دوران تحصیل و برای انتخاب گرایش از وجود مشاوران تحصیلی و شغلی برخوردار هستند. گروه
زیستشناسی به دانشجویان خود تاکید میکند تا در زمان انتخاب گرایش به علاقمندیهای آموزشی خود، به واحدهایی که بصورت اضافی ارائه می شوند، و در آخر به شغل مورد علاقه خود توجه کنند.
9- نتیجهگیری
با توجه به هدف این مطالعه که بر رصد پژوهش در حوزه علوم زیستی و زمین در راستای مرجعیت علمی قرار گرفته، لازم بود تا ابتدا تصویری از شاخصهای کمیت، کیفیت و
همکاریهای علمی نمایان گردد و بدنبال آن، روند تغییرات این شاخصها در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی که هم اکنون به عنوان مرجع در دنیا شناخته میشوند، مشاهده گردد. نتایج این مطالعه نشان داد که دانشگاههای کشورمان بایستی بتوانند به میانگین رشد در کمیت و کیفیت مقالات منتشره علمی در جهان توجه داشته باشند. اگرچه پژوهشگران حوزه علوم زیستی در کشور تلاش زیادی در راه پژوهش دارند، ولی باید توجه داشت که شتاب علمی در این حوزه بیشترین رشد را در میان سایر حوزهها داشته است. برای مثال میانگین رشد تعداد مقالات در ده دانشگاه برتر جهان 13 درصد است. لذا بنظر میرسد دانشگاههای کشور باید با شتاب بسیار بیشتری حرکت کنند. از لحاظ کیفیت، مقالات کشورمان از کیفیت مناسبی برخوردار نیست و برای مثال رتبه دانشگاه تهران که از نظر تعداد مقالات مقام اول را در کشور را دارد، رتبه 197 را در میان دانشگاههای آسیا در حوزه علم زیستی در رده مقالات ده درصد کسب کرده، که این امر نشان از ضعف در کیفیت مقالات دارد. حوزه علوم زیستـی در جـهان در ده سـال اخیر دچار تحولات شـگرفی صورت گیرد تا محققان
منابع 1. آراسته، حمیدرضا (1387). جهانی شدن و آموزش عالی در دنیای در حال تغییر. رهیافت. 42 ،39-45. 2. سیدی، سیدمهدی (1397). پتنت در زیست فناوری و اهمیت آن در ارتباط دانشگاه و صنعت. فصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی. 7 (13)، 1-24. 3. سیدی، سیدمهدی (1398). رصد کمیت مقالات علمی در حوزه زیست پزشکی و سلامت در جهان، آسیا، و وضعیت دانشگاههای علوم پزشکی کشور با تأکید بر مرجعیت علمی. نشريه فرهنگ و ارتقاء سلامت. ۳ (۱)، ۵۷-۶۴. 4. صفدري رنجبر، مصطفی؛ توکلی، غلامرضا و سیدرضا سلامی. (1395). همکاریهای علمی و فناورانه میان دانشگاه و صنعت (روند تاریخی، اهداف، چالشها و سازوکارها). دوفصلنامه توسعه تکنولوژي صنعتی. 27، 5-16.
|
شده است و برای ورود به حوزههای جدید لازم است زیرساختهای لازم برای این منظور در کشور بوجود آید. این امر به سرمایهگذاری دولت نیاز دارد که بایستی در اسرع وقت علوم زیستی کشور بتوانند پژوهشهای به روز و در لبه علم انجام دهند و بخشی از نتایج را بصورت مقالات با کیفیت در بهترین مجلات دنیا منتشر کنند.
در ایران سند جامع توسعه علوم زیستی تدوین نشده است و نیاز است تا با در نظرگرفتن اسناد بالادستی، این سند هر چه سریعتر تنظیم شود تا بتواند علاوه بر سرمایهگذاریهای لازم و ضروری، جهتگیریهای پژوهشی کشور را نیز تعیین کند. اینکه قرار است که در چه بخشی از حوزه علومزیستی کشورمان به مرجعیت علمی برسد هنوز بدرستی روشن نشده است. بنظر میرسد فرهنگستانهای علوم و علوم پزشکی کشور میتوانند برای این کار پیشقدم شوند و سپس این سند مهم، در شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد تصویب قرار گیرد.
سپاسگزاری
این پژوهش با حمایت مالی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران به انجام رسیده و پژوهشگران سپاسگزاری خود را از این فرهنگستان اعلام میدارند.
سازوکارها). دوفصلنامه توسعه تکنولوژي صنعتی. 27، 5-16. 5. فشالنج، لیلا؛ بازرگان، عباس. (1392). چگونگی 6. Altbach P. (2004). Globalisation and the university: Myths and realities in an unequal world. Tertiary Education and Management. 10, 3–25. 7. Altbach Ph. (2006). The dilemmas of ranking. International higher education. 42: 2-3. 8. Byram M. (2018). Internationalisation in higher education–an internationalist perspective. On the Horizon. 26(2), 148-156. Ehsani V, Azami M, Najafi SMB, Soheili F. (2017). The Effectiveness of Iran Ever-growing Research in Expanding Knowledge Boundaries(Persian). National Studies on Librarianship and Information Organization. 27(2), 123-140. Leiden. Indicators, Retrieved 2013, from http://www. leidenranking.com/information/indicators. Leiden. Indicators, Retrieved 2017, from http://www. leidenranking.com/information/indicators.
|
[1] - Publications Office of the European Union
[2] -Leiden
[3] - Liu
[4] -Rodinov
[5] -Altbach
[6] - Ehsani
[7] - Zhiyun
[8] -Self citation
[9] Byram
[10] - Rynkun
[11] - Phan
[12] - Severson