-
حرية الوصول المقاله
1 - تحليلی بر سيرالعباد الی المعاد سنايی
معصومه غیوریمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرا أکثرمثنوی سیرالعباد الیالمعاد سنایی اثری جذاب در عرفان اسلامی و شرح سفر روح در عالمی ماورایی است. این مثنوی متأثر از معراج پیامبر اسلام(ص) و دیگر معراج نامههای پیش از خود است اما به تحقیق این اثر، تجلی نابترین تجارب روحی و بلوغ روانی و شخصیتی صاحب و سرایندۀ آن است. سیرالعباد سفری در خود و دنیای پر رمزوراز روح انسانی و آکنده از تصاویر سمبلیکی است که ریشه در مخزن عمومی و بزرگ اطلاعات و احساسات انسانها از تاریخ ازلی آفرینش دارد. سیرالعباد داستان سفر روح، عروج و رستاخیز و تولدی در خلاقیت و تمامیت معنوی است. در این مقاله کوشیدهام با جمعآوردن دیدگاه بزرگان و نظریهپردازان عرصه روانشناسی و اسطوره، تحلیلی در عرصههای عرفان، اسطوره و روانشناسی از این اثر عرضه كنم و نکات مشابه عرصههای فوق و ردپای آنها را در اثر سنایی باز نمایم. همان طور که در مقدمه مقاله گفته شده است مقصود از این همانندسازی به هیچ وجه تنزل و محدودیت افق معنایی اثر سنایی به یکی از عنوانهای مذکور نیست. این مقاله سیرالعباد را در چهار بخش عمده زیر به ترتیب مورد تحلیل قرار میدهد: 1. میل بازگشت به سرآغاز (بررسی از دیدگاه اسطوره و عرفان) 2. تفرد و تکامل شخصیت روانی (بررسی سیرالعباد در حیطه علم روانشناسی) 3. آیین گذر قهرمانی یا پاگشایی (تحلیل اثر در عرصه آیینها و مناسک اسطورهای) 4. رستاخیز و دور تسلسل (تحلیل بخش پایانی سفر سنایی در معنا دادن به زندگی مادی) تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تحلیل درون مایهها و عناصر زبانی در اشعار طنز غلامرضا روحانی
روجا ادینه پور باقری علی اکبر باقری خلیلی احمد غنیپور ملکشاهطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایهها أکثرطنزهای «غلام رضا روحانی» ضمن بازتاب اوضاع اجتماعی ایران در دوره پهلوی اول و اوایل پهلوی دوم، حکایت از هم زیستی و هم دلی او با توده مردم داشته و از لحاظ زبان شناختی و جامعه شناختی قابل بررسی است. مقاله حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی درصدد است به بررسی مهم ترین درونمایههای طنز در اشعار روحانی، نگرش وی نسبت به موضوعات و مناسبات اجتماعی و چگونگی بازتاب آنها بپردازد. روحانی ضمن طرح دیدگاه های انتقادی سیاسی- اجتماعی، برای بازنمود هنری تر و تأثیرگذارتر آنها از عناصر و شگردهای زبانی و بیانی مختلف استفاده می کند؛ مثلاً با استفاده از باهم آیی واژگانی، تضاد معنایی بسترهای مناسبی را برای به چالش کشیدن تبعیض ها و تضادهای سیاسی- اجتماعی و ایدئولوژیکی فراهم می سازد. وفور واژگان و ترکیبات عامیانه به عنوان ابزاری برای طرح مسائل اجتماعی به زبان مردمی از ویژگیهای زبانی طنز روحانی است. تشبیه بنیاد بودن طنزهای روحانی دال بر این است که تشبیه در تصویر موضوعات اجتماعی و دریافت آنها توسط مردم، قدرت بیشتری دارد. انتقاد از شرایط محیطی همچون آلودگی شهرها و نبود زیرساخت های مورد نیاز، واقعه کشف حجاب و جنگجهانی و پیامدهای آن، مشکلات اقتصادی و برخی از موضوعات اجتماعی، مانند غربزدگی، مسائل زنان، بیکاری و وضعیت بغرنج اداری از جمله موضوعاتی است که در طنز روحانی بازتاب یافتهاند. تحلیل طنزهای شاعر بیانگر کنش اجتماعی وی برای اصلاح، تغییر یا نفی گفتمانهای موجود محسوب می شود. شاعر جز در برخی موارد، همچون پیشرفت و تحصیل و اشتغال زنان و یا حمایت از کالای ملی، غالباً به انتقاد و نفی وضع جامعه میپردازد و به دنبال تغییر آنهاست. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - سلامت معنوی نفس از دیدگاه زکریای رازی در کتاب طب روحانی
ماریه سیدقریشی علی احمدپوریکی از مهمترین ابعاد وجودی انسان بُعد روحانی اوست که اهتمام به سالم نگه داشتن آن توصیه دین مقدّس اسلام است؛ زکریای رازی در کتاب طب روحانی خود نیز توجه ویژهای به این مسأله داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بیان نحوهی حفظ سلامت معنوی از دیدگاه رازی است که با روش اسنادی و أکثریکی از مهمترین ابعاد وجودی انسان بُعد روحانی اوست که اهتمام به سالم نگه داشتن آن توصیه دین مقدّس اسلام است؛ زکریای رازی در کتاب طب روحانی خود نیز توجه ویژهای به این مسأله داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بیان نحوهی حفظ سلامت معنوی از دیدگاه رازی است که با روش اسنادی و تحلیلی به راههای تحقق سلامت نفس و نحوهی پیشگیری و درمان بیماریهای نفسانی از دیدگاه رازی پرداخته شده است. در آموزههای دینی هم علم و ایمان به خدا و عمل صالح از ارکان اصلی سلامت معنوی محسوب میشوند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که زکریای رازی، حاکمیّت عقل بر سایر قوا و مبارزه با هوای نفس و تهذیب نفس از رذایل اخلاقی مثل حسد، بخل و عُجب را از نشانههای سالم بودن نفس بیان میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی نظریه ابدان روحانی از منظر روایات شیعی (با تکیه بر دیدگاه نهج البلاغه)
حامد پور رستمی صفر نصیریاننظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تک أکثرنظریه ابدان روحانی، یک نظریه جدید کلامی در باب سرشت انسان است که برای اولین بار توسط خانم ننسی مورفی (الهی دان آمریکایی) مطرح شده است. بر اساس این نظریه انسان دارای ساحتی به نام روح نیست؛ ولو آنکه موصوف به روحانیت و دارای استعدادهای عالی است. این نظریه بر مبنای نظریه تکامل داروین،یک تبیین فیزیکال و متکی بهیافتههای تجربی، درباره سرشت انسان ارائه میدهد. از نظر نویسنده، استعدادهای مخصوص به انسان مثل سایر استعدادهای مشترک با حیوانات، از نوع فیزیکال هستند؛ با این تفاوت که به استعدادهای عالی، تحوّلیافتهاند. اما این نظریه از دو جهت مورد نقد است. اولا روایات شیعی علی الخصوص نهج البلاغه ضمن صحه گذاشتن بر اصل تکامل در خلقت انسان، برخلاف نظریه تکامل، خلقت جسم و روح آدم را دفعی میدانند؛ نه تدریجی. ثانیا بر اساس این روایات، روحانیت انسانیک جنبه حقیقی از انسان است نه آنکه صرفا وصف بدن آن باشد. این روایات حتی خلقت ساحت روحانی انسان را مقدم بر خلقت جسمانیاش قرار داده و استعدادهای عالی را به روح منتسب میکنند، نه بدن تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تبيين انسانشناختي مرگ در دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي وجود ملاصدرا
عبداله صلواتی فاطمه کوکرماين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسانشناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتيبودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و أکثراين پژوهش، بر اساس دو نظام وحدت تشكيكي و وحدت شخصي ملاصدرا به بحث از مرگ پرداخته و نگارندگان درصددند با استفاده از مباني انسانشناختي به تبيين مرگ بپردازند؛ مهمترين اين مباني عبارتند از: چند ساحتيبودن انسان، اشتداد وجودي، حدوث جسماني نفس و بقاي روحاني آن، مسئله» نفس و رابطه» آن با بدن، مقامات انساني و مظهر اسماء الهي بودن. ملاصدرا مرگ را به سه نوع طبيعي، اخترامي و ارادي تقسيم كرده است. بعقيده» او نفس در مرگ نقش اصلي و فعال دارد. پرسش اساسي پژوهش حاضر اينست كه مباني انسانشناختي مرگ از ديدگاه ملاصدرا چيست؟ مرگ از نظر او، امري وجودي و بمعناي اِعراض ارادي يا اجباري يا تكويني نفس از عالم محسوسات است. مرگ در دو نظام فلسفي صدرالمتألهين، داراي دو چهره» متفاوت است؛ در نظام وحدت تشكيكي، قطع رابطه با بدن در پرتو اشتداد وجودي و در نظام وحدت شخصي، قطع رابطه از اسمي و پيوستن به اسمي ديگر در پرتو تجليات متنوع است. كليدواژگان: مرگ، حدوث جسماني و بقاي روحاني، وحدت تشكيكي، وحدت شخصي، ملاصدرا. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - نظریة اتصال وجودی در معراج ترکیبی
محمد علی اردستانیمعراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله أکثرمعراج ترکیبی (روحانی - جسمانی) خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - سخن حق و مطابق ظواهر آیات بلکه صریح اخبار دانسته شده است. این مبنا تحلیل مابعدطبیعی نیز یافته که از آن جمله نظریة اتصال وجودی است که مبتنی بر نهایت توافق و ربط روح مبارک خاتم أنبیاء – صلی الله علیه و آله – با بدن شریف ایشان است، به جهت آنکه عظمت روح، تابع استعداد و آمادگی کامل بدن است و روح خاتمیت، نهایت قوت و تسلّط کامل بر بدن شریف دارد؛ از این رو، سیر روح خاتم أنبیاء - صلی الله علیه و آله - در عوالم هستی، مستلزم سیر بدن و مشاهدات حسّی ایشان است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تحلیل انتقادی دیدگاه صدرالمتألهین در باب معاد جسمانی
حسین موحدپور سید هاشم گلستانی محمدرضا شمشیریدیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته ه أکثردیدگاه جمعی ازفلاسفه اسلامی آن است که عقل دراثبات معاد جسمانی ناتوان است ودلایل اثبات معاد جسمانی صرفاً نقلی است. با توجه به اینکه حقیقت اصلی انسان به روح است وفهم وادراک نیزتوسط روح حاصل می شود، ودراین میان، روح، ازماده تنها به عنوان ابزارووسیله ای برای نیل به خواسته های خود بهره می گیرد،لذامقاله حاضر با عنوان «تحلیل انتقادی دیدگاه صدرالمتألهین درباب معاد جسمانی»ابتدا تصویری اجمالی ازچگونگی پدیدآمدن شبهه عنصری وجسمانی نبودن معاد در بین فلاسفه اسلامی به جهت خواننده عزیز مطرح کرده، سپس به مبانی معاد درحکمت متعالیه پرداخته ، وهمچنین اشکال اساسی معاد عنصری ازدیدگاه صدرالمتألهین ومرحوم آشتیانی را مورد بررسی قرار داده ، و سرانجام با نگاهی گذرا به این مطلب توجه داشته که اشکالات وشبهات اصلی مطرح شده درباب معاد جسمانی توسط صدرالمتألهین ، چگونه قابل حل است وچه پاسخی می توان برای آن یافت. تفاصيل المقالة