-
حرية الوصول المقاله
1 - ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روانشناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور
مهدی عبداله زاده رافی محمدرضا علی شاهیهدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربتحیدریه تشکیل داده بود که از بین آنها ۲۱۹ نفر به روش نمو أکثرهدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط فرزندپروری هلیکوپتری با عملکرد تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان در بزرگسالی در حال ظهور بود. روش: روش پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تربتحیدریه تشکیل داده بود که از بین آنها ۲۱۹ نفر به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامه فرزندپروری هلیکوپتری، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان استفاده شد. یافتهها: نتایج نشان داد که بین فرزندپروری هلیکوپتری با بهزیستی روانشناختی و سلامت روان دانشجویان رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0p<). نتیجهگیری: به نظر میرسد که فرزندپروری هلیکوپتری با ایجاد خلل در فرایند طبیعی رشد در اوایل بزرگسالی، بهزیستی روانشناختی و سلامت روان دانشجویان را تحتتأثیر قرار میدهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - رابطة دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری
جلیل باباپور خیرالدین حمید پورشریفی باقر غباری بناب زینب خانجانی محسن بهرامیپژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، أکثرپژوهش حاضر باهدف تعیین رابطة بین دلبستگی بزرگسالی و دلبستگی به خدا با سلامت روانشناختی با میانجیگری تاب آوری در جمعیت دانشجویی انجام گردید. این مطالعه روی260 نفر از دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام شد. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالی هازن وشاور (1987)، مقیاس دلبستگی به خدا روآت و کرک پاتریک (2002)، پرسشنامه تاب آوری کانر ودیویسون (2003) و پرسشنامه سلامت عمومی GHQ بود. تحلیل داده ها نشان داد، سبک های دلبستگی بزرگسالی (ناایمن اجتنابی و ناایمن دو سوگرا) و سبک های دلبستگی به خدا(ایمن ،ناایمن دوسوگرا و اجتنابی )سهم معنی داری در پیش بینی سلامت روانشناختی دارند. همچنین سبک های دلبستگی ایمن بزرگسالی و ایمن به خدا پیش بینی کننده معنی دار مثبت تاب آوری هستند و سبک های دلبستگی ناایمن بزرگسالی (اجتنابی و دو سوگرا) و دلبستگی ناایمن دو سو گرا به خدا پیش بینی کننده معنیدار منفی تاب آوری می باشد و می توانند از طریق تاب آوری اثر مستقیم و غیرمستقیم روی سلامت روانشناختی داشته باشند. البته دراین بین دلبستگی ایمن به خدا بیشترین واریانس تابآوری را بهصورت مثبت تبیین میکند که نشان میدهد افرادی که دلبستگی ایمن تری به خدا دارند در برخورد با مشکلات روانشناختی، تاب آوری بیشتر داشته و از توان بازسازی بهتری برخوردارند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی کیفی ویژگی های دوره تحولی ظهور بزرگسالی در دانشجویان ایرانی: فرهنگ و جنسیت
محمدعلی نقی زاده نرجس لاری الهه حجازی کیوان صالحیهدف پژوهش حاضر شناسايي ويژگي هاي دوره تحوّلي ظهور بزرگسالي (18 تا 29 سال) در دانشجويان ايراني با توجه به عامل جنسيت است. بر اين اساس، با استفاده از نمونه گيري ملاکي، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با ميانگين سني 23/26) از دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در أکثرهدف پژوهش حاضر شناسايي ويژگي هاي دوره تحوّلي ظهور بزرگسالي (18 تا 29 سال) در دانشجويان ايراني با توجه به عامل جنسيت است. بر اين اساس، با استفاده از نمونه گيري ملاکي، 15 نفر (8 پسر و 7 دختر با ميانگين سني 23/26) از دانشجويان و فارغ التحصيلان دانشگاه ساکن شهر تهران که در سال تحصيلي 1395-96 در بازه سني 18 تا 29 سالگي قرار داشتند انتخاب شده و به صورت انفرادي و با استفاده از مصاحبه نيمه ساختار يافته، مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحليل کيفي داده ها با استفاده از روش پديدارشناسي و راهبرد هفت مرحله اي کُلايزي، به شناسايي هفت ويژگي شامل شکل گيري عامليت، هويت يابي، احساس سردرگمي، خوش بيني نسبت به آينده، ادراک وضعيت بينابيني، بي ثباتي و احساس نياز به صميميت انجاميد. همچنين نتايج پژوهش نشان داد که در برخي زير مقوله هاي مرتبط با شکل گيري عامليت، احساس سردرگمي، بي ثباتي و احساس نياز به صميميت تفاوتهايي ميان دو جنس قابل مشاهده است. نتايج اين پژوهش بر لزوم بازنگري در شناخت از دورة سني جواني در فرهنگ ايراني تأکيد مي کند و رهيافت هايي را در اين باره ارائه مي دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ادراک از سبکهای والدگری و مؤلفههای شکوفایی در پیش بزرگسالی: نقش واسطهای راهبردهای مدیریت زندگی
ریحانه اسکندری الهه حجازی زهرا نقشپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین ادراک سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در دانشجویان پیش بزرگسال انجام شد. نمونهای به حجم ۴۸۷ دانشجوی 29-18 ساله با روش داوطلبانه به پرسشنامه ای متشکل از مقیاسهای ادارک از سبکهای والدگری (گرول أکثرپژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای راهبردهای مدیریت زندگی در رابطه بین ادراک سبک های والدگری و مؤلفه های شکوفایی در دانشجویان پیش بزرگسال انجام شد. نمونهای به حجم ۴۸۷ دانشجوی 29-18 ساله با روش داوطلبانه به پرسشنامه ای متشکل از مقیاسهای ادارک از سبکهای والدگری (گرولنیک و همکاران، 1997)، راهبردهای مدیریت زندگی (گلدهاف و همکاران، 2015)، و تحول مثبت جوانی (آرنولد و همکاران، 2012) به صورت بر خط پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند و نتایج نشان داد ادراک از سبک های والدگری و راهبردهای مدیریت زندگی بر مؤلفه های شکوفایی در پیش بزرگسالی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین اثر غیر مستقیم ادراک از سبک های والدگری با واسطه راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی معنادار است. نتایج همچنین نشان داد مدل ادراک از سبک والدگری مادر 40 درصد و مدل ادراک از سبک والدگری پدر 45 درصد واریانس شکوفایی را تبیین می کنند. بطورکلی می توان گفت که ادراک از سبک های والدگری والدین می تواند به همراه متغیر فردی راهبردهای مدیریت زندگی بر شکوفایی دوران پیش بزرگسالی تاثیر داشته باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - زیرساخت های مفهومی دوران کودکی در تطور تاریخ: بهسوی مفهوم پردازی اسلامی از کودکی
دکتر نرگس سجادیه سعید آزادمنشهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در ای أکثرهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل زبان فنی- رسمی و تحلیل مفهومی بوده است. بر این اساس، تحلیل صورت گرفته نشان میدهد منظرهای چهارگانهای را میتوان در نظر گرفت که انگارههای معطوف به کودکی در درون آنها قابل دستهبندی و بررسیاند. این منظرهای چهارگانه، درعینحال که تعاریف مختلفی از دوران کودکی را تحلیل میکنند، پرسشهایی را پیش روی فیلسوفان تعلیم و تربیت قرار میدهند که در تعریف کودکی ناگزیر از پاسخ به آنهایند. وابستگی مفهوم کودکی به مفهوم بزرگسالی و نوع این وابستگی، ماهیت ارزشی وجود انسان و چیستی این ماهیت در دوران کودکی، وضعیت توانشی کودک به لحاظ رشد یابندگی و در نهایت جایگاه قوای شناختی، عاطفی و ارادی دخیل در این توانش، محورهایی اساسیاند که هر نظریه معطوف به کودکی باید انگارههایی را برای آنها فراهم آورد. در این راستا، چهار مؤلفه مذکور در رویکرد اسلامی عمل مورد بررسی قرار گرفت. این رویکرد با تمرکز بر حضور یک توانش و غیاب توانش دیگر، تلاش میکند تا فعالیتهای تربیتی را سامان دهد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن، ذهنیتهای طرحوارهایِ کودک شاد و بزرگسال سالم در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری: مطالعه تکآزمودنی
مریم نوری زاده میرابادی مرجان حسین زاده تقوایی رضا مولودی شیدا سوداگر مریم بهرامی هیدجیپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال أکثرپژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحوارهدرمانی بر سبکهای خوردن و ذهنیتهای طرحوارهای کارآمد در افراد چاق مبتلا به اختلال پرخوری انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمهآزمایشی با ساختار تک آزمودنی از نوع ABA بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بود بر کلیه زنان چاق مبتلا به اختلال پرخوری که در سالهای 1400-1399 به یک کلینیک لاغری شهر تهران مراجعه کرده بودند. از جامعه آماری پژوهش، با توجه به ملاکهای ورود به پژوهش و خروج از آن، هشت نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری دادهها شامل پرسشنامه سبکهای خوردن داچ (DEBQ)، پرسشنامه ذهنیتهای طرحواره یانگ (SMQ)، و مصاحبه نیمهساختاریافته بود. طرحوارهدرمانی در قالب 20 جلسه 90 دقیقهای گروهی، و 4 جلسه تکمیلی انفرادی 45 دقیقهای اجرا شد. شرکتکنندگان، 3 بار در مرحله خط پایه، و 10 بار در مرحله مداخله ارزیابی قرار شدند. و 8 هفته پس از مداخله، هر 2 هفته یکبار، بهوسیله ابزار اندازهگیری مورد پیگیری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها ابتدا نمرههای شرکتکنندگان بهصورت انفرادی طی سه مرحلة خط پایه، ده مرحلة مداخله، و چهار مرحلة پیگیری جمعآوری گردید و در ادامه با استفاده از نمودار روند نمرههای شرکتکنندگان در مراحل مختلف خط پایه، مداخله، و پیگیری، مورد تحلیل دیداری قرار گرفت. سپس با استفاده از شاخصهای اندازة اثر، درصد دادههای ناهمپوش (PND)، درصد بهبودی و شاخص تغییرات معتبر (RCI)، میزان اثربخشی درمان تعیین گردید. یافتهها نشان داد که نمرههای ذهنیتهای کارآمدِ؛ کودک شاد، و بزرگسال سالم در مرحلة مداخله نسبتِ به مرحلة خط پایه در مورد بیشتر شرکتکنندگان دارای روند صعودی و افزایشی و معنادار بود. نمرههای سبکهای خوردن هیجانی در مورد همة افراد و سبکهای خوردن بیرونی و بازداریشده نیز در مورد اکثر افراد، سیر نزولی و کاهشی داشت و معنادار بود. همچنین نمرههای شاخص RCI حاکی از ثبات نتایج طرحوارهدرمانی در مرحله پیگیری بود. تفاصيل المقالة