• فهرس المقالات برنامه¬

      • حرية الوصول المقاله

        1 - توسعه درونی: ظرفیت¬ها و ضرورت¬های مدیریت رشد و بازآرایی فضایی کلانشهر تهران
        اسماعیل علی اکبری
        اراضی درون شهر، عرصه های توسعه شهراند و توسعه درونی، فرایند بهینه سازی استفاده از اراضی درونی است. برنامه ریزی و مدیریت رشد از طریق سیاست توسعه درون افزا، در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. ای أکثر
        اراضی درون شهر، عرصه های توسعه شهراند و توسعه درونی، فرایند بهینه سازی استفاده از اراضی درونی است. برنامه ریزی و مدیریت رشد از طریق سیاست توسعه درون افزا، در مقایسه با سایر سیاست های رشد در بیرون و پیرامون، با چارچوب پایداری سازگارتر و به اهداف پایداری نزدیک تر است. این مقاله کوشیده است با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های اسنادی، ظرفیت ها و ضرورت های توسعه درونی کلانشهر تهران را مطالعه نماید. یافته ها، تهران را شهری ظرفیت دار و در نتیجه مستعد برای مدیریت رشد و بازآرایی فضایی از طریق توسعه درون افزا می داند. بیش از 18 هزار هکتار اراضی با قابلیت توسعه درونی در 30 درصد مساحت شهر و 52 درصد عرصه ها و فضاهای خالی بزرگ با اهداف توسعه ای و قابلیت دستیابی بالا، به علاوه، الگوی توزیع با آهنگ افزایشی از شرق به غرب و شمال به جنوب، نه تنها مدیریت رشد کالبدی، بلکه، بازآرایی فضایی برای تعدیل نابرابری ها میان مناطق و پهنه های شهر را با توسل به سیاست توسعه درونی و ظرفیت های موضعی و موضوعی آن امکان پذیر می سازد. توسعه مجدد در پهنه های شمال، شرق و جنوب، توسعه جدید در پهنه غربی و تجدید حیات در پهنه مرکزی، چارچوب کلی الگوی فضایی راهبرد توسعه درونی بر مبنای “ظرفیت موجود” در تهران است. واضح است، بهره گیری از فرصت آمایشی توسعه درونی به منظور تعدیل نابرابری های فضایی، مستلزم نهاد مدیریت شهری غیررانتی است که به رانت فضایی ناشی از فعالیت های ساختمانی در شهر وابستگی چندانی نداشته و یا اساساً به آن بی نیاز باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نقش برنامه¬ریزی مشارکتی در شهر سبز با نگاهی بر شهر شمشک دربندسر به عنوان اولین کاندیدای شهر سبز ایران
        محسن تاجیک دکتر علیرضا  استعلاجی رحیم سرور
        امروزه مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهری و حاصل تعارض و تقابل با محیط طبیعی است. چراکه توسعه شهری ناگزیر با تسلط ساختمان ها، صنایع و حمل و نقل و فعالیت های اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است و این تسلط به مرور زبان به شکل چیرگی شهر بر طبیعت بروزیافته و زمینه أکثر
        امروزه مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهری و حاصل تعارض و تقابل با محیط طبیعی است. چراکه توسعه شهری ناگزیر با تسلط ساختمان ها، صنایع و حمل و نقل و فعالیت های اقتصادی بر فضاهای طبیعی همراه است و این تسلط به مرور زبان به شکل چیرگی شهر بر طبیعت بروزیافته و زمینه ساز آلودگی گسترده شهری شده است. واقعیت این است که ریشه اصلی بحران های زیست محیطی زمان معاصر را باید در نگاه و تفسیر بشر از محیط زیست طبیعی جستجو کرد. به بیان دیگر، مشکل اصلی معرفت شناسی و جهان بینی آدمی است. شهر سبز به عنوان رویکردی نوین به ارائه راه حل هایی برای تغییر رفتار مخرب و تشویق رفتارهای مثبت محیطی است. استفاده بی رویه از انرژی در منازل، استفاده از انواع تولیدات یکبار مصرف، استفاده از وسایل نقلیه شخصی، استفاده از انواع آفت کش ها، دفع مواد زاید به روش غیربهداشتی، عدم تفکیک پسماند برای بازیافت و ... همگی رفتارهای مخرب زیست محیطی هستند که نیاز به تغییر دارند و این امر جز در سایه برنامه ریزی مشارکتی محقق نمی گردد. شهر شمشک به-عنوان اولین کاندیدای شهر سبز با توجه به قابلیت های محیطی و جاذبه های گردشگری به دنبال اجرای شاخص های سبز و تبدیل شدن به نماد یک محیط باکیفیت و قابل سکونت و الگویی برای سایر شهرهای استان تهران و کشور است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک SWOT (تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید) به شناسایی عوامل درونی و بیرونی مؤثر در این امر و تبیین راهبرهای لازم جهت تحقق و اجرایی شدن شاخص های سبز در این شهر، در سایه برنامه ریزی مشارکتی می پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل وضعیت برخورداری مناطق شهری اهواز از امکانات توسعه و ارائه مدلی تلفیقی
        سهراب امیریان
        شناخت تفاوت های موجود بين مناطق مختلف شهری از نظر ميزان برخورداری آن‌ها از شاخص های گوناگون، به‌منظور آگاهی از سطوح توسعه و یا محروميت، کاهش نابرابری های منطقه ای و تنظيم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با رو أکثر
        شناخت تفاوت های موجود بين مناطق مختلف شهری از نظر ميزان برخورداری آن‌ها از شاخص های گوناگون، به‌منظور آگاهی از سطوح توسعه و یا محروميت، کاهش نابرابری های منطقه ای و تنظيم برنامه های متناسب با شرایط و امکانات هر منطقه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ بنابراین پژوهش حاضر، با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی درپی رسیدن به سه هدف: 1. مشخص کردن وضعیت برخورداری مناطق شهری اهواز به لحاظ امکانات توسعه در شاخص های مختلف و به‌صورت تلفیقی با استفاده از مدل های Vikor، Topsis و Saw؛ 2. ارائه یک نتیجه مشخص و کلی از وضعیت برخورداری مناطق با توجه به نتایج این سه مدل بر اساس تکنیک کپ لند؛ و 3. مقایسه سه مدل پژوهش باهم و مشخص کردن مدل مناسب جهت تعیین وضعیت برخورداری مناطق، است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل هفت منطقه شهری اهواز می باشد. داده ها و اطلاعات موردنیاز که مشتمل بر 21 متغیر است، از طریق مراجعه به شهرداری و سالنامه آماری (سال 1394) کلان‌شهر اهواز جمع‌آوری‌شده است. همچنین برای تبیین بهتر وضعیت برخورداری مناطق از امکانات توسعه، نقشه های موردنیاز از طریق GIS ترسیم‌شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شهر اهواز هیچ منطقه با وضعیت برخورداری بالا وجود ندارد. در این شهر، 57/25 درصد مناطق یعنی دو منطقه 4 و 1، نسبتاً برخوردارند و بیشترین تعداد مناطق یعنی 5 منطقه 2، 3، 8، 6 و 7 (43/71 درصد مناطق) در وضعیت برخورداری متوسط و درحال‌توسعه هستند، همچنین معادله شدت تغییر نشان داد که بر خلاف فرضیه دوم این پژوهش، مدل تاپسیس نسبت به سایر مدل-ها (وایکور و Saw) روش مناسب تری جهت سنجش وضعیت برخورداری مناطق شهری است؛ زیرا نتایج حاصل از این مدل دارای درصد و شدت تغییرات کمتری است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - راهبردهای توسعه آموزش¬ مهارتی بازارمحور در شرق ایران (مورد مطالعه: استان خراسان جنوبی)
        محسن آیتی محمد حجی پور
        آموزش های مهارتی یک رکن اساسی برای توسعه سرمایه انسانی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار سرزمین است. این نوع آموزش ها در بخش خصوصی و دولتی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر، جامعه پسندی آموزش های ارائه شده از جانب سازمان های متولی یک مسئله ی مهمی است که پایداری و أکثر
        آموزش های مهارتی یک رکن اساسی برای توسعه سرمایه انسانی و رسیدن به اهداف توسعه پایدار سرزمین است. این نوع آموزش ها در بخش خصوصی و دولتی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر، جامعه پسندی آموزش های ارائه شده از جانب سازمان های متولی یک مسئله ی مهمی است که پایداری و استمرار آموزش های مهارتی را به دنبال دارد و از طرفی منجر به بهبود عملکرد نهادها و سازمان های متولی می گردد. بدین سان در این تحقیق تلاش شد با رویکردی نو، یعنی ترکیب نگرش راهبردی با سیاست بازار محوری، توسعه آموزش های مهارتی و فنی و حرفه ای در استان خراسان جنوبی برنامه ریزی و طرح ریزی گردد. نتایج تحقیق مؤید این است که در حوزه-هایی که استان خراسان جنوبی دارای پتانسیل های محیط طبیعی است (نظیر معادن)، شاهد نبود یا کمبود آموزش های مهارتی نیز می توان بود. این مسئله به دلیل تغییر و تحولات در فضای اقتصادی و اجتماعی کنونی کشور و منطقه تشدید شده است. همچنین بخشی از آموزش های مهارتی و فنی و حرفه ای که تا کنون در استان به انجام رسیده است، در مسیر نیازهای واقعی جامعه نبود و نتیجه لازم را در پی نداشته است. این بدان معناست که هدررفت منابع و سرمایه ها در فضای آموزش مهارتی استان یکی از اپیدمی هایی است که نیازمند تغییر رویه بنیادین است. در نهایت راهبردهای لازم برای عبور از وضع موجود با حفظ حداکثر کارآمدی در فضای اجتماعی استان ارائه شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - طراحی مدل هوش خط¬مشی¬گذاری در راستای پیاده¬سازی دولت الکترونیک
        حمزه  خواستار علی اصغر صارم
        مقاله حاضر به ارائه مفهوم هوش خط مشی گذاری و طراحی آن در راستای دستیابی به هدف پیاده سازی دولت الکترونیک می پردازد. هوش خط مشی گذاری به نوعي سیستم اطلاعاتی گفته می شود که اطلاعات و داده ها را از عرصه های مختلف اجتماعی گردآوری کرده و پس از پردازش، آنها را به صورت بسته ها أکثر
        مقاله حاضر به ارائه مفهوم هوش خط مشی گذاری و طراحی آن در راستای دستیابی به هدف پیاده سازی دولت الکترونیک می پردازد. هوش خط مشی گذاری به نوعي سیستم اطلاعاتی گفته می شود که اطلاعات و داده ها را از عرصه های مختلف اجتماعی گردآوری کرده و پس از پردازش، آنها را به صورت بسته های مناسب تصمیم گیری در اختیار خط مشی گذاران می گذارد. در ابتدای مقاله حاضر به بررسی دولت الکترونیک و جایگاه آن در دوره معاصر پرداخته می شود. سپس با اشاره به اینکه پیاده سازی پارادایم دولت الکترونیک نیازمند بهره گیری از مدلها و ابزارهای نوین است، مدل هوش خط مشی گذاری با در نظر گرفتن عرصه های اصلی در مدیریت دولتی ايران ارائه می شود. در انتهای مقاله نيز، کاربردهای اصلی هوش خط مشی گذاری که شامل پایش و اداره الکترونیک جامعه است، بررسی می شوند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد
        کلثومه شجاع مرتضی کرمی محمدرضا آهنچیان مجتبی نادی
        هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد أکثر
        هدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پ‍ژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر می‌باشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكاران‌شان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - نگاشت شناختی مؤلفه های ایجاد شهر مردم محور و نقش آن در توسعه گردشگری (مورد مطالعه: شهر یزد)
        حامد فلاح تفتی سعیده درخش وحیده حکمت
        شهر انسانی شهری است ارگانیک و سازمند؛ شهری که پایه اش با انسانیت و اجتماع انسانهایی که نسبت به حقوق هم، دل مشغولی دارند عجین شده است. در این تعریف، شهر انسان محور در مقابل شهر خودرو محور، شهر کالا محور و شهر پول محور قرار می‌گیرد. در این معنا، محور و رویکرد برنامه ریزا أکثر
        شهر انسانی شهری است ارگانیک و سازمند؛ شهری که پایه اش با انسانیت و اجتماع انسانهایی که نسبت به حقوق هم، دل مشغولی دارند عجین شده است. در این تعریف، شهر انسان محور در مقابل شهر خودرو محور، شهر کالا محور و شهر پول محور قرار می‌گیرد. در این معنا، محور و رویکرد برنامه ریزان شهری، شهرسازان و مهمتر از آن ها، تصمیم گیران و مجریان شهری، انسان است؛ به این معنا که نیازهای زیستی، معنوی و روانی او مهمترین وجه اصول مدیریت شهری است. چنین شهری می تواند رابط اصلی و پیوند دهنده فضاهای پویای شهری و گردشگران باشد. شهر یزد به دلیل دارا بودن پتانسیل های بسیار می تواند گزینه ای مناسب برای توسعه گردشگری و طراحی شهرهای انسانگرا و افزایش مطلوبیت زندگی شهری باشد. در این مقاله تلاش شده است تا با بهره گیری از اصول شهرسازی در جهت ایجاد شهر انسان محور در استان یزد و بررسی روابط علی بین عوامل مؤثر در ایجاد چنین شهری، مقصدی مناسب برای جذب هرچه بیشتر گردشگران فراهم بیاوریم. اين پژوهش با رويكردي كيفي- كمي و با استفاده از نگاشت شناختي فازي FCM انجام شد. با نظر 14نفر از صاحب نظران حوزه شهرسازی و گردشگری، به عنوان خبره 19عامل شناسایی گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که جهت ایجاد شهر انسان محور در استان یزد، سه عامل آموزش های شهروندی، حس الفت با محیط و کاهش آلودگی زیست محیطی(خاک،آب،هوا) نسبت به سایر عوامل از اهمیت بیشتری برخوردار بودند و برای بهبود این عوامل پیشنهادها و راهکارهایی ارائه گردید. تفاصيل المقالة