• فهرست مقالات epistemology

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - درآمدي به معرفت‌شناسي جديد عرفان
        حسن  شاهی‌پور
        نوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريه‏هاي معرفت‏شناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفت‏شناسي جديد عرفان، به تبع معرفت‏شناسي جديد دين، در دامن معرفت‏شناسي جديد علم پرورش مي چکیده کامل
        نوشتار حاضر، در سه بخش با عناوين عرفان و علم، عرفان و منطق و عرفان و دين، به بررسي نظريه‏هاي معرفت‏شناختي جديد در باره عرفان مي پردازد. در بخش عرفان و علم سخن بر سر اين اصل است كه معرفت‏شناسي جديد عرفان، به تبع معرفت‏شناسي جديد دين، در دامن معرفت‏شناسي جديد علم پرورش مي‏يابد. در اين بخش، چندين نظريه با دسته‏بندي محتوايي مورد مطالعه قرار گرفته‏است؛ نظريه‏هايي كه از مفهوم عينيت، به عنوان قاعده بحث، تلقّّّي تحديدي ارائه مي‏كند يا تلقّي توسعي قريب و يا تلقّي توسعي بعيد. بخش عرفان و منطق نيز، به مطالعه چندين نظريه ديگر در باره نسبت ميان اين دو پديده مى‏پردازد تا از اين رهگذر، جنبه‏هاي عقلاني و غير عقلاني تجربه عرفاني را بررسي نمايد. اين بخش با طرح سه دسته نظريه غيرمنطقي، منطقي و فرامنطقي بودن اين نوع تجربه پايان مى‏پذيرد. در بخش رابطه دين و عرفان نيز دو تلقّي از دين؛ يعني سنت ديني و تجربه ديني مبناي دو نظريه در رد و قبول نسبت ميان آن دو قرار مي‌گيرد تا در كنار نظريه سوم؛ يعني فرا ديني بودن تجربه عرفاني، نمايانگر تشتت آرا صاحب نظران در اين زمينه باشد. به طور كلى، مي توان گفت درباره نسبت عرفان با علم، منطق و دين سه دسته نظريه قابل شناسايى است: نظريه‏هاى نفيى كه معتقد به غير علمى، غير منطقى و غيردينى بودن تجربه عرفانى هستند. نظريه‏هاى اثباتى كه به علمى، منطقى و دينى بودن اين نوع تجربه باور دارند و نظريه‏هاى تباينى كه آن را فراعلمى، فرامنطقى و فرادينى مي‌دانند. بى‏گمان، از اين ميان، نظريه‏هاى دسته سوم كه معرفت‏شناسى جديد عرفان در واپسين گام‌هاي پيشرفت بدآنها دست يازيده ‏است، با تجربه عرفانى، همسويى بيشترى دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - پيوند عرفان و سياست از منظر عزيزالدين نسفي
        داود  فيرحي مهدي  فدائي مهرباني
        در بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهم‌ترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596‌ هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري مي‌پردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه چکیده کامل
        در بررسي آراء عزيز نسفي يكي از مهم‌ترين موارد بررسي وجوه سياسي در انديشه عرفاني وي است. اين مقاله به بررسي آراء شيخ عزيز نسفي (تولد احتمالي در 596‌ هـ .ق) يكي از عرفا و فلاسفة قرن هفتم هجري مي‌پردازد كه بسيار بر فكر فلسفي ايران مؤثر بود و به ويژه در تلفيق عرفان و فلسفه در ايران كوشيد. اين مقاله نشان مي‌دهد كه چگونه در ايران تفكر عزيز نسفي منجر به تأسيس انديشة سياسي بر مبناي انديشة عرفاني شد. چنين مي‌نمايد كه اين جريان در ايران تداوم يافت و به جرياني مسلط تبديل شد. انديشة سياسي نسفي را مي‌توان انديشة سياسي عرفاني ناميد و بدين ترتيب مقاله حاضر به بررسي وجوه تأثيرپذيري انديشة سياسي ايراني از آراء عرفاني نسفي پيرامون امر سياست مي‌پردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مدینه فاضله افلاطونی در روایتی پارادایمی (بر پایه همپرسه جمهوری)
        حجت زمانی راد محمد کمالی گوکی ابوالفضل  شکوری
        وجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشه‌ای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش ش چکیده کامل
        وجودشناسی و معرفت شناسی و انسان شناسی، اساس هر نوع نظریه پردازی در علوم انسانی است. هیچ نظریه ای نیست که چه آشکارا و چه ضمنی، مبتنی بر این مبانی بنیادین متافیزیکی نباشد. همچنین اندیشه سیاسی به عنوان اندیشه‌ای هنجاری، همواره در نسبت با زمینه و زمانه و بحران های معاصرش شکل می گیرد، این بحران ها را مورد تأمل قرار می دهد و بر اساس مبانی بنیادین فلسفی خود، شرایط مطلوب خود را مبتنی بر هنجاری که مناسبات معیار را تعیین می کند، ترسیم می نماید و بر اساس آن، صورت بندی خاص خود از الگوهای اقتدار را ارائه می دهد. مقایسه نظرورزی ها در اندیشه سیاسی با یکدیگر نشان می دهد که می توان بر اساس مبانی متافیزیکیِ آنها و نیز هنجار پیشنهادی و راهبرد اقتدارشان، به یک دسته بندی در اندیشه سیاسی رسید. تحلیل اندیشه سیاسی بر اساس چنین فرایندی، روایتی پارادایمی از اندیشه سیاسی نام دارد. این مقاله سعی دارد که از اندیشه سیاسی افلاطون مبتنی بر همپرسه جمهوری، روایتی پارادایمی به دست دهد؛ به این معنی که با نشان دادن مبانی بنیادین متافیزیکی افلاطون و بحران های معاصرش، نسبت ایجابی و سلبی مدینه فاضله افلاطونی را با آن مبانی و بحران ها تحلیل کند. بحران اخلاقی و روند رو به انحطاط پولیس آتن در اثر جنگ های پلوپونزی و ظهور سوفیسم، بحران مرکزی افلاطون است. عالم مُثُل نیز در مرکز معرفت شناسی و هستی شناسی افلاطون قرار دارد. مدینه فاضلۀ افلاطونی مبتنی بر حاکمیّت فیلسوف- شاه که ذیل پارادایم ریاستی قرار می گیرد، تنها در نسبت با همین بحران های معاصر افلاطون و نیز بنیادهای متافیزیکی او فهم خواهد شد و ابعاد و وجوه و اوصاف خود را نشان خواهد داد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - بررسی معرفت‌شناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
        راحله میرآخورلی قدرت الله خیاطیان عظیم حمزئیان
        در عرفان اسلامی، پاره‌ای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحله‎های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که چکیده کامل
        در عرفان اسلامی، پاره‌ای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحله‎های عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج به‎دست‎آمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ می‌تواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - تبیین بایسته¬های اخلاقِ باور
        فرامرز محمدی پویا سعید  ضرغامی همراه یحیی  قائدی علیرضا  محمودنیا
        هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادع چکیده کامل
        هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادعای اخلاقِ باور باید معتقد بود که شکل گیری باورها امری ارادی می باشد(اراده گرایی) و باورهای یک فرد با دیگر باورهای او و همچنین با باورهای افراد جامعه در ارتباط بوده(ارتباط شبکه ای باورها) و افزون بر آن، باور با عمل در ارتباط بوده و بر فعل متعاقب خود اثر می گذارد(فعل متعاقب باور)، لذا قبل از شکل گیری یک باور، باید به تحقیق و بررسی همه جانبه پرداخته(وظیفه گرایی) و نتیجه ی این تحقیق و بررسی باید فراهم آمدن دلایل و قراین لازم و کافی برای شکل گیری یک باور و یا رد آن باشد(قرینه گرایی)، همچنین این دلایل و قراین باید در حیطه آگاهی صاحب باور بوده و او قادر به تبیین ادله ی خود باشد(درون گرایی). پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - جایگاه مراقبه در اخلاق عقلی
        محمد حسین  مطیعی حمید رضانیا شیرازی
        مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژه‌ای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیت‌های اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار می‌دهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق چکیده کامل
        مراقبه یا کنترل نفس جایگاه ویژه‌ای در اخلاق اسلامی دارد، به طوری که تمام فعالیت‌های اختیاری انسان درراستای کمال را، تحت اشراف خود قرار می‌دهد، که در صورت عدم این نظارت، هیچ فعلی به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید. در این مقاله، بحث مراقبه از میان رویکردهای چهارگانه در اخلاق (عقلی، عرفانی، روایی و تلفیقی)، در اخلاق عقلی و استنباط آن ازآثار موجود این رویکرد مورد بررسی و تبيين قرارگرفته که مفروض اصلی دراین نوشتار است. در ابتدا پیشینه‌ ی بحث در آثار اخلاق عقلی مورد جستجو قرار گرفته است، همچنین برخی از مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی مراقبه در اخلاق عقلی بررسی شده و در ذیل هرکدام ارتباط آن مبنا با مراقبه مطرح شده است. در پایان بر اساس آثار و متون موجود از حکمای مؤلف در اخلاق عقلی "مراقبه" اینگونه استنباط شده است :« مواظبت رفتاری متعادل به دور از افراط و تفریط» به عبارت دیگر فضیلتی است که با عمل به آن، انسان از لغزیدن به رذائل دو طرف آن، کنترل می‌شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - بررسی انسان‌گرایی شاعران معاصر از دیدگاه معرفت‌شناسی
        محسن  ایزدیار
        مقاله حاضر به نقد معرفت‌شناختی انسان‌گرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیب‌شناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشه‌های فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسان‌گرایی اغلب چکیده کامل
        مقاله حاضر به نقد معرفت‌شناختی انسان‌گرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیب‌شناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشه‌های فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسان‌گرایی اغلب برکنار از محوریت دین و بی‌توجه به واقعیت‌های ساختار اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی، توأم با برداشت‌های فردی حزب‌گرایانه و غرب‌گرایانه بوده است. اصرار بر انتقال این‌گونه از ادبیات و فرهنگ، بدون توجه به زیرساخت‌های فرهنگی ادبی مبدأ و مقصد نیز خطایی بوده است که شاعران متجدد، اغلب مرتکب شده‌اند. در ادامه تأکید شده است که بسیاری از شاعران، ادای بینش‌های اومانیستی را در شعر معاصر در آورده‌اند. از سوی دیگر، میان شاعر مدعی انسان‌گرایی با شعرش و مخاطبش، به علت عدم صمیمیت و عدم تجربه عینی و همین‌طور کلی‌گویی و کلی‌بافی، هم‌سویی و هم‌رایی مشاهده نمی‌شود و وجهی تصنعی در این میان حاکم است. این شرایط بیش از هر چیز به علت نگرش لوکس‌گرایانه و تقلیدی شاعران به این مقوله از شعر پدید آمده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - مبانی معرفت شناسی حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران
        سید محمد علی آل محمد قدرت الله  نوروزی منوچهر توسلی نائینی
        می‌توان مفهوم حاکمیت قانون را با حداقل مؤلفه تشکیل دهنده آن به معنای تبعیت تمام آحاد جامعه از قانون تعریف کرد. در بحث مبانی حاکمیت قانون سؤال اساسی این است که چه الزامی وجود دارد که انسان قانونی را معتبر بشمارد و از آن تبعیت کند؟در پاسخ به این سوال از دیدگاه معرفت شناسی چکیده کامل
        می‌توان مفهوم حاکمیت قانون را با حداقل مؤلفه تشکیل دهنده آن به معنای تبعیت تمام آحاد جامعه از قانون تعریف کرد. در بحث مبانی حاکمیت قانون سؤال اساسی این است که چه الزامی وجود دارد که انسان قانونی را معتبر بشمارد و از آن تبعیت کند؟در پاسخ به این سوال از دیدگاه معرفت شناسی بررسی نقش وحی، تجربه و عقل بشر در الزام به پیروی از قوانین حائز اهمیت است.مهمترین پرسشی که در این تحقیق مورد مداقه و توجه قرار گرفته است بررسی مبانی معرفت شناسی حاکمیت قانون در نظام حقوقی ایران است.بر اساس یافته های این تحقیق عقل و تجربه بشر در نظام حقوقی کنونی ایران تنها در صورت تایید شرع دارای ارزش و اعتبار است . اکثریت مردم ایران معتقدند قوانین الهی زمینه سعادت و کمالشان را فراهم می آورد و این امر مهمترین دلیل پیروی آنان از قوانین الهی یا قوانین تایید شده توسط شرع می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        9 - مطالعه و تحلیل ماهیت، اصول، حدود، انواع و منابع معرفت شناسی
        محمد فرج زاده محمدرضا سرمدی
        پژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست ی چکیده کامل
        پژوهش حاضر به « مطالعه و تحلیل ماهیت معرفت شناسی،اصول،حدود،انواع ومنابع معرفت » می پردازد. هدف این پژوهش نظری،کاربردی وباروش توصیفی، تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی ازآن است که علم ومعرفت بااستفاده ازمنابع مختلف چون طبیعت ،عقل ،وحی و...به دست می آیدوعدم دست یابی به این معارف سبب محرومیت برای نیل به هدف نهایی است. واز آن جایی که به شیوه های مختلفی می توان به ایجاد معرفت در فراگیران پرداخت معلمان باید با استفاده از این گونه مطالعات فلسفی ، تربیتی بهترین راه کسب معرفت را مورد توجه قرار دهند..چراکه، معرفت ممکن ،فقط وقتی یافت می شود که معرفت فراهم آمده توسط تجربه، مسبوق به معرفت ذات شئی باشد و در این راه آنچه که مهم است اینست که هدف در تعلیم و تربیت باید با شناخت همراه باشد.پس نگاه انسان شناسانه اگزیستانسیالیسم ، ریشه کسب شناخت و معرفت را در خود انسان جستجو می کند، بنابراین در مدارس باید آزادی عمل بیشتری به دانش آموز داده شود تا با انتخاب گری و با توجه به نیازها و حالات روان شناختی خود، به کسب و جستجوی دانش ومعرفت بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        10 - بررسی دیدگاه دانش آموزان مقطع ابتدایی درباره معرفت شناسی شخصی: یک مطالعه کیفی
        زهرا تنها پروین کدیور محمدحسین عبداللهی جعفر حسنی
        مطالعة باور دانش آموزان دربارة ماهیت دانش و دانستن به عنوان یکی از سازه های مؤثر در یادگیری در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیل دهندة معرفت شناسی شخصی در بین دانش آموزان دورة ابتدایی با تأکید بر روش کیفی از نوع گروه های کانونی چکیده کامل
        مطالعة باور دانش آموزان دربارة ماهیت دانش و دانستن به عنوان یکی از سازه های مؤثر در یادگیری در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل تشکیل دهندة معرفت شناسی شخصی در بین دانش آموزان دورة ابتدایی با تأکید بر روش کیفی از نوع گروه های کانونی انجام شد. بدین منظور، 72 کودک در سنین 12-7 سال به روش نمونه گیری هدفمند از مدارس شهر تهران انتخاب و در گروه های 6 نفری مورد مصاحبة نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. نتایج نشان داد که معرفت شناسی شخصی شامل مؤلفه های سادگی دانش، قطعیت دانش، منبع دانش و توجیه پذیری دانستن می شود. بنابراین، عوامل فرهنگی با رویکرد اسلامی حاکم بر ساختار مدارس دیدگاه های دانش آموزان را تحت تأثیر قرار داده است و عوامل اکتشافی با ساختار عاملی فرهنگ غربی متفاوت بوده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        11 - تطور تاريخي نگرشها در مسئله عوارض ذاتي از ملاصدرا تا محقق رشتي (1050 تا 1312ﻫ .ق)
        موسي  ملايري
        نوشتار حاضر به يکي از مهمترين و پيچيده ترين مسائل علم شناسانه حکيمان مسلمان يعني تعيين مصاديق و قلمرو عوارضِ ذاتي ميپردازد. پرسش اين نوشتار آن است که آيا عوارض بواسطه اخص عرض ذاتي بشمار مي آيند يا نه؟ در اين مطالعه تاريخي، تطور نظريه ها پيرامون حل و فصل اين مسئله در طي چکیده کامل
        نوشتار حاضر به يکي از مهمترين و پيچيده ترين مسائل علم شناسانه حکيمان مسلمان يعني تعيين مصاديق و قلمرو عوارضِ ذاتي ميپردازد. پرسش اين نوشتار آن است که آيا عوارض بواسطه اخص عرض ذاتي بشمار مي آيند يا نه؟ در اين مطالعه تاريخي، تطور نظريه ها پيرامون حل و فصل اين مسئله در طي سه قرن بررسي ميشود و راه حلهاي چهار تن از برجسته‌ترين نظريه پردازان اين دوره تاريخي، نخست گزارش شده و سپس مورد ارزيابي قرار ميگيرد. در آغاز، راه حل ملاصدرا مبني بر لزوم تمايز نهادن ميان عارض اخص و عارض بواسطه اخص بررسي ميشود، پس از او آقا حسين خوانساري دومين شخصيت اين دوره است. وي پس از نقد نظريه ملاصدرا و اذعان به قصور آن در حل مشکل، خود، نظريه استحسان و مواضعه در قلمروشناسي و مرزبندي علوم را عرضه ميکند. پـس از ايـن دو حکيم، ملامهدي نراقي، اگـرچـه بخشي از نظر ملاصدرا را ميپذيرد، اما زواياي باقيمانده از مشکل را بـه شيوه ‌يي ديگـر حل و فصل ميکند. شيوه نراقي مستلزم غربالگري علوم و خارج کردن برخي مسائل از حيطه هريک از علومِ محقَق است. آخرين شخصيت اين دوره، اصولي پرتوان، ميرزا حبيب الله رشتي است که با تعمق و ژرفنگري به غناي اين بحث و دقتِ زبان فني آن افزوده است. او اگرچه از گفته هاي ديگران بهره برده، اما راه حل هيچيک از حکيمان پيشين را به تمامه نميپذيرد. نظر محقق رشتي معتقد است که دانشمندان هر علم جايزند در دانش خود از مسائل علوم بالادستي و پايين‌دستي بحث کنند؛ البته مادامي که علومي براي بررسي آن مسائل در بالادست و پايين‌دست تدوين نشده باشد. اين شيوه (چنانکه بيان خواهد شد) با نگاه پسيني ـ تاريخي به تدوين علوم، بسيار سازگار و منطبق است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        12 - شک و يقين در فلسفه معاصر اسلامي و غرب
        عبدالرزاق حسامی فر
        شک و يقين دو حالت نفسانيند که در فرايند شناخت انساني، معرفت ظني و معرفت يقيني را شکل ميدهند. معرفت ظني بيشتر در قلمرو علوم تجربي و معرفت يقيني بيشتر در قلمرو برخي از علوم غيرتجربي همانند فلسفه، منطق، رياضيات و عرفان حاصل ميشود. در تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب بدنبال معرفت چکیده کامل
        شک و يقين دو حالت نفسانيند که در فرايند شناخت انساني، معرفت ظني و معرفت يقيني را شکل ميدهند. معرفت ظني بيشتر در قلمرو علوم تجربي و معرفت يقيني بيشتر در قلمرو برخي از علوم غيرتجربي همانند فلسفه، منطق، رياضيات و عرفان حاصل ميشود. در تاريخ فلسفه، فيلسوفان اغلب بدنبال معرفت يقيني بوده و نيل به حقيقت را ممکن ميدانستند. اما در برابر آنها، شکاکان حصول چنين معرفتي را ناممکن ميدانستند و قائل به هيچ حقيقتي نبودند. رويارويي اين دو گروه همواره بخشي از تاريخ فلسفه را تشکيل داده است. اين مواجهه در فلسفه معاصر و در پي بحثهايي که در معرفت‌شناسي جديد مطرح شده، هم در فلسفه اسلامي و هم در فلسفه غرب، جان تازه‌يي گرفته است. از يکسو فيلسوفان معاصر مسلمان کوشيده‌اند با نفي ديدگاه شکاکان از مباني معرفت‌شناختي قوي فلسفه اسلامي دفاع کنند. آنها در معرفت‌شناسي قائل به واقعگرايي شدند و تفسير مبتني بر ايد‌ئاليسم ذهني را از شناخت رد کردند. از سوي ديگر، دست‌کم برخي از فيلسوفان معاصر غرب كوشيده‌اند با در ميان آوردن ديدگاههاي جديد، پاسخهايي به شبهات شکاکان بدهند. در اين پژوهش ميکوشيم در مطالعه‌يي تطبيقي تلاش گروهي از فيلسوفان دو طرف را ارزيابي کنيم و البته درنهايت نتيجه خواهيم گرفت که پاسخ فيلسوفان اسلامي هم در گذشته و هم در دوره معاصر از پايه و اساس استوارتري برخوردار است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        13 - ماهيت شهود عقلي در طرح اخلاق مشرقي ابن سينا
        ميرسعيد موسوي‌کريمي عليرضا  صياد منصور محمدهانی جعفریان
        مشاء مورد بررسي اين مقاله، مشخص نمودن ماهيت رأي خاص بوعلي‌سينا در معرفت‌شناسي اخلاقي آثار مشرقي تحت عنوان «شهود عقلي» است. در بررسي ماهيت شهود عقلي، اين نوع شهود برحسب مؤلفه‌هاي تشکيل‌دهندۀ آن بررسي ميگردد؛ يعني در اينجا به مواردي توجه خواهد شد که ذيل عنوان «شهود عقلي»، چکیده کامل
        مشاء مورد بررسي اين مقاله، مشخص نمودن ماهيت رأي خاص بوعلي‌سينا در معرفت‌شناسي اخلاقي آثار مشرقي تحت عنوان «شهود عقلي» است. در بررسي ماهيت شهود عقلي، اين نوع شهود برحسب مؤلفه‌هاي تشکيل‌دهندۀ آن بررسي ميگردد؛ يعني در اينجا به مواردي توجه خواهد شد که ذيل عنوان «شهود عقلي»، بعنوان منابع کسب معرفت اخلاقي براي ابن‌سينا مطرح بوده و بنظر ميرسد که شهود عقلي از ترکيبي از آنها بوجود مي‌آيد. به اين منظور ابتدا به معرفي عناصر معرفتي موجود در شهود عقلي در رويکردي امروزين پرداخته و روشن ميکنيم که شهود عقلي از در کنار هم قرار گرفتن سه جزء معرفتي شهود، درونگرايي و عقل تشکيل شده است. در ادامه، نقش هرکدام از اين سه مؤلفه در کارکرد معرفتي شهود عقلي نزد ابن‌سينا مشخص ميگردد. سپس سعي ميشود تا با بيان نقش شهود در معرفت‌شناسي اخلاقي شهودگرايان معاصر، کارکرد خاص اين طرح معرفتي نزد معاصران بررسي گردد و با مقايسة نظريات ايشان با ابن‌سينا، بطور دقيقتر چيستي شهود نزد ابن‌سينا و نقش مؤلفه‌هاي تشکيل‌دهندۀ آن روشن شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        14 - نقد معرفت‌شناسانه هیوم و کانت بر متافیزیک
        حامد احتشامی سید محمد حکاک
        متافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موج چکیده کامل
        متافیزیک یا مابعدالطبیعه واژه يی است که اولین بار بعنوان نام آن بخش از آثار ارسطو که در مجموعه آثار او پس از کتاب فیزیک قرار گرفته بود، بوسیلة گردآورندة آن آثار انتخاب شد، سپس عنوان همان علمی شد که ارسطو در آن بخش بدان پرداخته بود؛ علمی که دربارة، احکام موجود بما هو موجود بحث میکند. از آنجا که این دانش دربارة مسائل اساسی بشری همچون خدا، نفس و اختیار بحث میکند، در تاریخ فلسفه همواره مصداق اصلی فلسفه بوده و فقط در دورة جدید است که معرفت‌شناسی اهمیتی بیشتر از آن پیدا کرده است؛ بعلاوه فیلسوفانی همچون دیوید هیوم و امانوئل کانت، اعتبار آن را انکار کرده‌اند. از نظر هیوم متافیزیک دانشی بیمعنی است، چون مفاهیم آن فاقد معنی هستند اما از دیدگاه کانت مفاهیم متافیزیک و بتبع آن، گزاره‌های آن، معنادار هستند ولی بحث دربارة آنها برای عقل نظری ناممکن است و حل مسائل متافیزیک را باید در حوزة عقل عملی یا اخلاق جست. در این مقاله به گزارش و سنجش نظر این دو فیلسوف پرداخته میشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        15 - ارزش فلسفۀ ‌اولی از منظر کانت و علامه‌ طباطبایی
        آرمین منصوری عباس ایزدپناه
        مقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفت‌شناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربه‌گرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كن چکیده کامل
        مقالة حاضر درصدد بررسی ارزش علمی فلسفة اولی از دریچة معرفت‌شناسی کانت و علامه طباطبایی است. کانت بعنوان فیلسوفی که جهتگیریهایش متأثر از علوم دیگر بوده و بسبب شرایط زمانه، تحت تأثیر دو مکتب تجربه‌گرایی و عقلگرایی قرار داشته است، سعي ميكند اختلاف میان این دو مکتب را حل كند و با تکیه بر قضایای ترکیبی‌ پیشینی به این اختلافات پاسخ میدهد و در نهایت با این مبنا که معرفت اولاً، از راه تجربة حسی حاصل میشود و ثانیاً، این معرفت فقط مختص پدیدارهاست، به این نتیجه میرسد که در عین اینکه متافیزیک نباید انکار شود، بلحاظ معرفت‌شناختی، امکان وجود گزاره‌های علمی فلسفة اولی وجود ندارد. اما علامه ‌طباطبایی با این مبنا که غیر از معرفت حسی، معرفت عقلی محض نیز قابل اثبات است و معرفت علاوه بر پدیدار شامل ذات هم میشود، فلسفة ‌اولی را چه بلحاظ روش برهانی آن و چه بلحاظ موضوع و مسائل آن، دارای ارزش معرفتی میداند و آن را در قلة تمام دانشهای بشری مینشاند و تمام گزاره‌ها و دستاوردهای آن را صددرصد یقینی و علمی قلمداد میکند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        16 - انحصار جهت قضايا در ضرورت و امكان
        احمد احمدی
        يكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كرده‌اند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و چکیده کامل
        يكي از بحثهاي ژرف و دقيق منطق، بحث «جهت» در قضاياست. در كتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امكان آغاز ميكنند و به دائمه، ازليه، فعليه، وقتيه و... بسط ميدهند. برخي منطقدانان تا بيست و هشت جهت ذكر كرده‌اند. اما كانت امكان (عام) و امتناع، وجود (فعليت يا بالفعل) و عدم، ضرورت و امكان (خاص) را جهات قضايا دانسته و به غير آنها نپرداخته است. ما در اين مقاله ميخواهيم بگوييم بر اساس مبنايي كه در معرفت‌شناسي برگزيده‌ايم، جهت قضايا منحصر است در ضرورت و امكان، زيرا قضيه يا موجبه است با جهت ضرورت يا سالبه است باز هم با جهت ضرورت؛ از اولي با عنوان «ضرورت» و از دومي با عنوان «امتناع» تعبير ميكنند. در واقع ساختار ايجاب و سلب متفاوت است وگرنه ضرورت در هر دو يكي است. جهت امكان هم مربوط ميشود به ترديد ذهن در چگونگي ارتباط محمول با موضوع كه اگر در تحليل و بدست آوردن محمول از موضوع دقيق نشده يا در آنچه بدست آورده دستكاري كرده باشد، دچار احتمال ميشود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        17 - هستي‌شناسي اعتباريات؛ اعتبار بمثابه نحوة هستي انسان در جهان مادي
        سید امین میرحسینی سید مسعود سیف عبدالرزاق حسامی فر علی فتح طاهری
        برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته‌ است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريه‌‌يي از اساس معرفت‌شناختي است؛ نظريه‌يي كه ميكوشد به توجيه دسته‌‌يي از چکیده کامل
        برغم وجود ديدگاههاي متفاوت و در مواردي متضاد دربارة نظرية اعتباريات علامه طباطبايي، تقريباً همة پژوهشهايي كه در اين زمينه صورت گرفته‌ است، در داشتن اين پيشفرض مشترك همداستانند كه نظرية اعتباريات نظريه‌‌يي از اساس معرفت‌شناختي است؛ نظريه‌يي كه ميكوشد به توجيه دسته‌‌يي از ادراكات انسان بپردازد كه مطابقي در خارج ندارند. اين پيشفرض برغم اينكه پيشفرض نادرستي نيست، مبين همة واقعيتهاي قابل طرح در باب نظرية اعتباريات هم نيست. مدعاي ما در پژوهش حاضر اينست كه نظرية اعتباريات بيش از آنكه نظريه‌يي معرفت‌شناختي باشد، نظريه‌يي از اساس هستي‌شناختي است. با توجه به نحوة طرح نظرية اعتباريات در رساله‌هاي الولايه‌‌و الانسان، بنظر ميرسد اعتبار بمثابه يكي از مشخصه‌هاي هستي انسانِ مجردي است كه در جهان مادي بسر ميبرد؛ مشخصه‌‌يي كه دسته‌‌يي از افعال انساني را كه بنحوي به امور مادي مرتبط هستند، ممكن ميسازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        18 - مسئلة جنسيت در رويكرد معرفت‌شناسانة ملاصدرا
        مهناز  مظفری فر علیرضا حسن پور مجید  ضیائی قهنویه
        در فلسفة اسلامي بطور عام و حكمت متعاليه بطور خاص، مسئلة جنسيت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مباني فلسفة اسلامي و از لابلاي آثار فيلسوفان ميتوان به آراء ايشان در اينباره و تفسيرهاي گوناگوني از اين موضوع دست پيدا كرد. هدف اين مقاله، نشان دادن نسبت ميان عقل چکیده کامل
        در فلسفة اسلامي بطور عام و حكمت متعاليه بطور خاص، مسئلة جنسيت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مباني فلسفة اسلامي و از لابلاي آثار فيلسوفان ميتوان به آراء ايشان در اينباره و تفسيرهاي گوناگوني از اين موضوع دست پيدا كرد. هدف اين مقاله، نشان دادن نسبت ميان عقل و جنسيت بر اساس حكمت صدرايي است و اينكه آيا زن و مرد در ادراك عقلاني سهم يكساني دارند يا بين اين دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنياديترين ويژگي انسان، عقلانيت، بخصوص عقل نظري است و زن و مرد از حيث داشتن قوة تعقل يكسان هستند؛ بدين معنا كه بين زن و مرد ذاتاً و طبيعتاً در برخورداري از عقل تفاوتي وجود ندارد. ملاصدرا تصريح ميكندكه رسيدن به مرتبة تعقل ـ يعني از قوه به فعليت رساندن عقل ـ بطور اكتسابي بدست مي‌آيد و تفاوتي كه بين زن و مرد و حتي در ميان خود زنان و مردان در فرايند كسب معرفت مشاهده ميشود، امري عارضي و نتيجة غلبة شرايطي است كه شخص در آن قرار گرفته‌ است. او در تقسيمبندي عقل و مراتب تعقل از ـ عقل هيولاني تا عقل مستفاد‌ـ اين امر را بخوبي نشان داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        19 - بررسي اعتبار شهود عرفاني در معرفت‌شناسي حكمت متعاليه
        حسين  عمادزاده ‌مهدي  ذاكري
        يكي از مهمترين مباحث در معرفت‌شناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفت‌شناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عق چکیده کامل
        يكي از مهمترين مباحث در معرفت‌شناسي، بحث از منابع معرفت است. بسياري از معرفت‌شناسان معاصر در غرب، شهود عرفاني را بعنوان منبع معرفت نميپذيرند اما ملاصدرا از جمله بزرگترين فيلسوفان الهي است كه شهود عرفاني را نيز يكي از منابع معرفتي مهم ميداند و معتقد است علاوه بر دلايل عقلي، متون ديني نيز بر اعتبار اين نظريه دلالت دارند. او برخي مسائل فلسفي را از دسترس عقل خارج دانسته و معتقد است اينگونه مسائل تنها بوسيلة شهود عرفاني قابل دستيابي‌هستند. بر اساس حكمت متعاليه، زماني شهود عرفاني محقق ميشود كه بين عالم و معلوم، اتحاد يا اتصال و پيوستگي وجودي باشد، عالم و معلوم هر دو مجرد باشند و عالم قائم به ذات باشد. در اين مقاله نخست به تبيين شهود عرفاني بر اساس علم حضوري ميپردازيم، ويژگيهاي آن را برميشمريم و تفاوت آن را با درون‌نگري نشان ميدهيم، آنگاه با بررسي چيستي شهود عرفاني و انواع آن، اعتبار و ارزش معرفتي آن را ارزيابي و ملاكهايي را كه ملاصدرا و شارحان وي براي تشخيص شهودهاي معتبر برشمرده‌اند، فهرست ميكنيم و در نهايت، به بررسي حد و حدود اعتبار آن ميپردازيم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        20 - شکل¬گیری و تحول باورهای کودکان 6 -3 ساله دربارة دانش و دانستن
        زهرا تنها پروین  کدیور محمدحسین عبدالهی جعفر حسنی
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معر چکیده کامل
        پژوهش حاضر با هدف بررسی تحول باورها در سنین کودکی با درنظر گرفتن نظریة ذهن انجام شد. بدین منظور، تعداد 75 کودک در سنین 6-3 سال از مهدکودک های شهر تهران انتخاب شدند. برای هر کودک دو تکلیفِ باورِ غلط و دو تکلیف معرفت شناسی شخصی در نظر گرفته شد. نتایج نشان دادند که بین معرفت شناسی شخصی، نظریة ذهن، و سن رابطة معنادارِ مثبت دیده می شود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که معرفت شناسیِ شخصی از طریق سن و نظریة ذهن قابل پیش بینی است. بر این اساس، کودکانِ سنین بالاتر نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند، به گونه ای که تقریباً %31 از واریانس معرفت شناسی شخصی از طریق سن تبیین شد. همچنین، کودکانی که نمره های بالاتری در معرفت شناسی شخصی کسب کردند نمره های بالاتری در توانایی نظریة ذهن به دست آوردند. دو متغیر سن و نظریة ذهن همراه با هم، %5/32 از واریانس معرفت شناسی شخصی را تبیین کردند. به علاوه، مرحله انتقال به دوگانه نگری در نمونة مورد بررسی، مشاهده نشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        21 - جریان¬شناسی تاریخی مباحث معرفت¬شناسی در سنت فلسفة پیشاصدرایی
        علی‌اصغر  جعفری ولنی دنیا  اسدی فخرنژاد
        بررسی تحولات معرفت‌شناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفت‌شناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستی‌شناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفت‌شناسی‌ باشد؛ شاید بتوا چکیده کامل
        بررسی تحولات معرفت‌شناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفت‌شناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستی‌شناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفت‌شناسی‌ باشد؛ شاید بتوان بر اساس دستاوردهای این مباحث، شبهات بنیادین معرفت‌شناسی را پاسخ داد. بعنوان نمونه، دیدگاههای هستی‌شناختی ابن سینا و سهروردی بر معرفت‌شناسی‌ آنها تأثیرگذار بوده است. حال مسئلة پژوهش اینست که چگونه میتوان با بررسی و استخراج یکسری مسائل و بررسی تحلیلیشان، رویکرد معرفت‌شناختی آنها را در مواضع و آراء فلاسفه اسلامی نشان داد. در راستای تحقق این هدف، باید گفت که مبانی معرفت‌شناسی مبتنی بر سه پایة حس، عقل و شهود، میتواند به نظام معرفت‌شناسی فلاسفه اسلامی منجر شود. البته حکمت مشاء عمدتاً بر عقل و استدلال مبتنی است و حکمت اشراق اگرچه در تبیین و اثبات، متکی بر استدلال‌ بوده، اما بنيان اصلی در تحلیل معرفت-شناختی را بر کشف و شهود بنا نهاده است. البته منطق بعنوان مدخل معرفت‌شناسی سرآغاز بحث قرار میگیرد؛ چراکه عموم فلاسفة اسلامی با محوریت علم حصولی و مبتنی بر کلیات خمس، نظریة تعریف را وسیلة کشف مجهول (کشف ماهیت کلی امور) میدانند؛ درحالی که سهروردی و پیروان او با محوریت علم حضوری، معتقدند تعریف حدی قابل توجیه نبوده و با انتقاد از نظریة تعریف، سعی بر کشف مجهول جزئی از طریق مشاهده و اشراق دارند. در همین راستا، مسئله‌ ابصار، خیال در نظام معرفت شناسی، اغلب بعنوان ضلعی از اضلاع علم حصولی تلقی میشود؛ بر خلاف معرفت‌شناسی حکمت اشراق، که همگی ذیل علم حضوری قابل تبیین است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        22 - دیدگاه علامه حلی در باب معرفت شناسی کلّی‌ها
        داریوش  بابائیان محمد  سعیدی مهر حسین هوشنگی
        مسأله کلّی‌ها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّی‌ها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جست چکیده کامل
        مسأله کلّی‌ها از آغاز فلسفه به عنوان یکی از مسائل پرماجرا محل اهتمام است. کارکردهای هستی شناختی (نحوه ی وجود کلی) و معرفت شناختی اش (نحوه ی ادراک کلی) آن را به مسأله بدل نمود. از دیرباز اندیشورانی بسیار این دو جنبه از مسأله کلّی‌ها را مورد کاوش قرار داده اند. در این جستار وجه معرفت شناسی کلّی‌ها مطمح نظر است. علامه حلی نظریاتی درخور توجه در این زمینه عرضه کرده اند که به رغم اهمّیّت، قدرشان مجهول است. مدعای این نوشتار واکاوی چگونگی تلقی وی در نحوه ادراک مفاهیم کلی است. یافته های تحقیق گویای اتخاذ رویکرد تقریباً مشابه علامه در تقریر متداول مفهوم کلی، نسبت میان دو مفهوم کلی، اقسام کلی، تعقل کلی، تجرد مفاهیم کلی و محل آنها با جمهور اندیشمندان اسلامی است امّا در مقام تنقیح تشخّص و تجرید با قاطبه آنها اختلاف نظر دارد. همچنین دیدگاه ایشان در باره نظریه تجرید متزلزل به نظر می رسد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        23 - تحلیل و بررسی ِمفهومِ «یقینِ اخلاقی» در فلسفه‌ غرب (رویکردِ تاریخی)
        محمدسعید  عبداللهی محسن جوادی محمد  لگنهاوسن
        <p>&laquo;یقین اخلاقی&raquo; در شمار مفاهیم کاربردی است که امروزه به دغدغۀ بعضی فیلسوفان اخلاق و معرفت&zwnj;شناسان بدل گشته است. در دهه&zwnj;های گذشته، فیلسوفان با رویکرد&zwnj;هایی مختلف به این مفهوم نگریسته&zwnj;اند، اما گاه بدلیل توجه نداشتن به خاستگاه و سیر تاریخی ای چکیده کامل
        <p>&laquo;یقین اخلاقی&raquo; در شمار مفاهیم کاربردی است که امروزه به دغدغۀ بعضی فیلسوفان اخلاق و معرفت&zwnj;شناسان بدل گشته است. در دهه&zwnj;های گذشته، فیلسوفان با رویکرد&zwnj;هایی مختلف به این مفهوم نگریسته&zwnj;اند، اما گاه بدلیل توجه نداشتن به خاستگاه و سیر تاریخی این مفهوم، و نیز نادیده گرفتن کاربست آن در زمینه&zwnj;های تاریخی، مذهبی و حقوقی، فهمی نادرست و غیردقیق از این اصطلاح بمیان آمده است. ژان گرسون، الهیدان فرانسوی، اصطلاح یقین اخلاقی را برای سطحی مناسب از یقین ابداع نمود. بعدتر، دکارت یقین اخلاقی را یقینی دانست که برای تنظیم رفتار کافی باشد و به ما درباب مسائل مربوط به زندگی کمک کند. از طرفی، جان لاک نیز یقین مطلق و یقین اخلاقی را در مفهوم &laquo;یقین واقعی&raquo; خود گنجاند. مفهوم یقین اخلاقی، در سپهر دین مسیحیت نیز مسیری جالب پیمود. در اصطلاح قانون کلیسایی، یقین اخلاقی برای توصیف وضعیت ذهنی قاضی بکار میرود؛ یعنی جایی&zwnj;که قاضی باید یقین پیدا کند که آیا متهم، در حقیقت مجرم است یا نه. در این نوشتار، پس از اشاره به نخستین کاربرد&zwnj;های این مفهوم در تاریخ اندیشۀ مغرب&zwnj;زمین، ضمن یک جستجوی تاریخی&zwnj;ـ&zwnj;فلسفی و بررسی سیر تطور مفهوم &laquo;یقین اخلاقی&raquo; را در دوره&zwnj;های مختلف، نشان خواهیم داد که این مفهوم از قرن چهاردهم و نخستین کاربرد&zwnj; آن در آثار گرسون، تا&zwnj;کنون چه سیر پر افت&zwnj;و&zwnj;خیزی را پیموده است. همچنین در این مسیر، روشن خواهد شد که این اصطلاح فلسفی، پس از سفر تاریخی خود و حضور در قلمروهای مختلف، امروزه در معرفت&zwnj;شناسی اخلاق چه جایگاهی بدست آورده، و چگونه از گذر قرنها، در دهه&zwnj;های اخیر، رویکرد ویتگنشتاینی به این مفهوم، دست برتر را پیدا نموده است.</p> پرونده مقاله