• فهرست مقالات امر سیاسی

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - وضع معرفتی فلسفه سیاسی
        مرتضی  بحرانی
        می‌توان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانش‌های انسانی کجاست، دوره‌هاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلت‌محور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار می‌گیرد و از چکیده کامل
        می‌توان در پاسخ به این پرسش که جایگاه دانشی به نام فلسفه سیاسی در میان سایر دانش‌های انسانی کجاست، دوره‌هاي مختلفی را شناسایی کرد: در اندیشه سنتی که نگاهی هنجاری و فضیلت‌محور به انسان و جامعه دارد، فلسفه سیاسی که پیوند عمیقی با اخلاق دارد ذیل حکمت عملی قرار می‌گیرد و از سوی دیگر، گزاره‌های معرفتی خود را جهان‌شمول معرفی می‌کند. در دوران مدرن از یک‌سو هنجاری بودن فلسفه سیاسی مورد تشکیک قرار گرفت و از سوی دیگر موضوع فلسفه سیاسی تا حد زیادی به امور ممکن و در دسترس از جمله قدرت و امنیت تقلیل یافت. در دوران معاصر، و به‌دنبال تجزيه «علمي» دانش‌ها، تلاش‌های زیادی شد تا از موجودیت این معرفت در مقابل حملات پوزیتویستی دفاع به‌عمل آید؛ در نتیجه فلسفه سیاسی دست از بسیاری از مدعیات هنجاری و جهان‌شمول خود برداشت در دوران معاصر فلسفه سیاسی برای ادامه حیات و اثبات موجودیت و فایده‌مندی خود، بطور جدی به تأمل در باب خاستگاه و جایگاه خود پرداخته است، درست به همان سان که طی چرخش زبانی، زبان هم‌زمان، ابژه و سوژه واقع شد؛ اين امر توانست فلسفه سياسي را اعتباري ديگر ببخشد. در نهایت این‌که «امر سیاسی» به مثابه مقوله‌ای بس مهم می‌تواند در تبیین جایگاه کنونی فلسفه سیاسی و تفسیر معنا و مقصود آن کارگر و حائز اهمیت باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - سرشت امر سياسي در شهر خداي آگوستين
        شروین  مقیمی زنجانی
        این مقاله می‌کوشد تا با بررسی فقراتی اساسی و مهم از رساله شهر خدا اثر سنت آگوستین، متأله برجسته مسیحی، پرتویی بر تضمنات سیاسی آن بیفکند. در اینجا با توجه به رأی پیتر بورنل، که در مقاله‌ای با عنوان «جایگاه سیاست در شهر خدای آگوستین» به نگارش درآمده است، نشان خواهیم داد ک چکیده کامل
        این مقاله می‌کوشد تا با بررسی فقراتی اساسی و مهم از رساله شهر خدا اثر سنت آگوستین، متأله برجسته مسیحی، پرتویی بر تضمنات سیاسی آن بیفکند. در اینجا با توجه به رأی پیتر بورنل، که در مقاله‌ای با عنوان «جایگاه سیاست در شهر خدای آگوستین» به نگارش درآمده است، نشان خواهیم داد که در الهیات آگوستین، جایی برای بحث از «سیاست» به مثابه موضوعی مستقل وجود ندارد. سیاست در نظر وی، امری سلبی و ملازم با سرشت عدمی و اینجهانی وضعيت پساهبوط است و در بهترین حالت می‌تواند نمودی از حفظ امنیت و آرامش در این سرای فانی، به عنوان منزلگاهی برای زائران «شهر خدا» باشد. آگوستین انسان را موجودی بالطبع «اجتماعی» می‌داند، اما این اجتماعی‌بودن به زعم وی، در اثر «سیاسی‌شدن» وی که به ضرورت شرایط پساهبوط بر او رخ نموده است، مخدوش گشته است. بنابراین، آگوستین با اعراض کامل از سنت فلسفه سیاسی یونانی، و با نفی مناسبات مدنی، اینجایی و اکنونی، شهر خدای خود را در ساحتی غیرجسمانی ترسیم می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - رابطۀ حقیقت و سیاست در اندیشۀ فردید
        حاتم  قادری مسعود  غفاري محرم  طاهرخانی
        یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشۀ حقیقت برای فردید آن‌قدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را دربارۀ تمامی موضوعات از هستی‌شناسی تا مع چکیده کامل
        یکی از مهم ترین مفاهیم فلسفی و عرفانی که «احمد فردید»، نظریه پردازی درباره آن را با عنوان حکمت تاریخ یا «حکمت اُنسی» مطرح کرده است، مفهوم «حقیقت» است. اندیشۀ حقیقت برای فردید آن‌قدر مهم و اساسی است که کل فضای فکری و اندیشگی او را دربارۀ تمامی موضوعات از هستی‌شناسی تا معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی در برمی‌گیرد. به بیان دیگر، محوری‌ترین موضوع برای ورود در ساحت اندیشه‌ورزی فلسفی، عرفانی و سیاسی در نزد فردید، دستیابی به حقیقت است. از طرف دیگر فردید هر چند به صورت مشخص فیلسوف سیاسی محسوب نمی‌شود، دیدگاه های او دربارۀ تاریخ می‌تواند نتایج سیاسی داشته باشد. از این رو مسائل مربوط به اجتماع و سیاست نیز تا آنجایی که بتوانند با حقیقت ارتباط پیدا کنند، ارزشمند و اخلاقی و در خور توجه می‌گردند و چنانچه فلسفۀ سیاسی یا اندیشه ورزی سیاسی نتواند به حقیقت موضوع مورد بررسی نزدیک شود، سزاوار نقد و انتقاد و در برخی موارد، رد و نفی قرار می‌گیرد. فردید در نظریه پردازی حکمت تاریخ، ارتباط پیچیده و ناگسستنی میان حقیقت و سیاست برقرار می‌کند و شناخت امر سیاسی را مشروط به درک حقیقت می‌کند. بدین ترتیب او معنای جدیدی از سیاست ارائه می‌کند که در علم سیاست و اندیشۀ سیاسی، کمتر مورد توجه و تحلیل قرار گرفته است. مهم‌ترین تضمن سیاسی حقیقت محوری در نظریۀ حکمت انسی فردید، نادیده گرفتن و بی توجهی به مقولۀ کنش سیاسی است که باعث تغییر ماهیت و مفهوم امر سیاسی و دگرگونی و تبدیل کنش سیاسی به کنش عرفانی و سلوک نفسانی می‌شود. نوشتۀ حاضر ضمن توصیف و تحلیل اندیشۀ فردید در باب حقیقت، چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این مفهوم کلیدی را در نظریۀ حکمت انسی و تاریخ معنوی فردید بر امر سیاسی و کنش سیاسی بررسی و تحلیل می کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - روایت تئولوژیکال از امر سیاسی در اندیشۀ «کارل اشمیت»
        سمیه  حمیدی
        عصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانسته‌اند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود ‌‌ بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشه‌هایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. اما د چکیده کامل
        عصر مدرن اروپا را مقارن با رنسانس دانسته‌اند که از مفاهیم بنیادین آن، مسئلۀ جدایی دین از سیاست است. این گسست زمینه را برای ظهور اندیشۀ مدرنیسم با محور عقل خود ‌‌ بنیاد انسان و طرح سیاست زمینی مهیا ساخت که به زایش اندیشه‌هایی مبتنی بر جدایی دین و سیاست انجامید. اما در قرن بیستم شاهد بازگشت دین به عرصه سیاست و نظریه پردازی سیاسی در این زمینه هستیم. سرآغاز نظریه پردازی در باب الهیات سیاسی را می توان در آرای متفکر آلمانی «کارل اشمیت» مشاهده کرد. او با خوانش جدیدی از الهیات مسیحی، به طرد تز جدایی دین و سیاست پرداخت. مسئله نوشتار حاضر این است که اشمیت بر مبنای گزاره‌های الهیاتی چه خوانش جدیدی از امر سیاسی ارائه می دهد و چه فهم تازه‌ای از دین و نسبت آن با امر سیاسی مطرح می کند؟ اشمیت، بنیاد حیات اجتماعی را دین دانسته و امر سیاسی را در پیوند با سیاست معنا می کند. از نگاه او، مفاهیم سیاسی صورت عرفی شده مفاهیم الهیاتی هستند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - پولیس‌اندیشی و شرایط امکان زایش فلسفه سیاسی یونانی
        شروین  مقیمی زنجانی
        آنچه در فهم زایش اندیشۀ سیاسی یونانی و بسط و شکوفایی آن در سدۀ چهارم پیش از میلاد ضروری است، تأمل در مقولۀ «پولیس» و جایگاه آن در حیات انضمامی یونانیان باستان است. ما کوشش افلاطون و ارسطو را به عنوان نمونه‌های اصلی فلسفه سیاسی کلاسیک، در دل بحث از پولیس و مناسبات مرتبط چکیده کامل
        آنچه در فهم زایش اندیشۀ سیاسی یونانی و بسط و شکوفایی آن در سدۀ چهارم پیش از میلاد ضروری است، تأمل در مقولۀ «پولیس» و جایگاه آن در حیات انضمامی یونانیان باستان است. ما کوشش افلاطون و ارسطو را به عنوان نمونه‌های اصلی فلسفه سیاسی کلاسیک، در دل بحث از پولیس و مناسبات مرتبط با آن مورد ملاحظه قرار خواهیم داد و درصدد برخواهیم آمد تا استدلالی به سود این مدعا اقامه کنیم که فلسفۀ سیاسی افلاطون و ارسطو هر چند اختلافاتی از حیث برخی مفردات در اندیشۀ سیاسی با یکدیگر دارند - اختلافاتی که به تمایزهای مهم میان متافیزیک افلاطونی و ارسطویی بازمی‌گردد - در تحلیل نهایی در ذیل اصل محوریِ پولیس‌اندیشی قابل بررسی محسوب می‌شود. به عبارت دیگر تأمل در این وجه از اندیشه سیاسی یونانی که به نوعی نظر کردنِ در آن از منظری کلی‌تر است، پرتویی بر آن می‌افکند که گاه در شرح و تفصیل‌های جزیی‌ و خط به خط از دست می‌رود. شاید بتوان از این عبارت استفاده کرد که جمع رأی بین دو حکیم یونانی بیشتر از آنکه از حیث مابعدالطبیعی موضوعیت داشته باشد، از منظر مفردات اندیشۀ سیاسی یونانی قابل ‌طرح است. ما در این مقاله با بسط این مطالعه به آثار فیلسوفان دوره موسوم به یونانی‌مآبی، تلاش خواهیم کرد تا نشان دهیم که پولیس‌اندیشی به عنوان الگوی مسلط بر تأمل در باب «امر سیاسی» حتی با از میان رفتن زمینه و بستر عینی زایش اولیه آن در پولیس‌های یونانی، به حیات خود در جهان ذهنی فیلسوفان یونانی ادامه داده و مبنای تأمل آنها در باب سیاست است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - از سیاست‌شناسی تا سیاست‌ورزی: هستی‌شناسی نسبت سیاست و امر سیاسی
        فرامرز  تقی‌لو
        سیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشه‌ورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندی چکیده کامل
        سیاست به مثابه «فلسفه» در فهم سنتی و به مثابه «علم» در معنای مدرن آن، امکان کسب معرفت عینی از امر سیاسی را به عنوان موضوع مطالعه خود مفروض داشته است. با این حال در دوران معاصر، اندیشه‌ورزی تأملی درباره نسبت نظریه و عمل در قلمرو سیاست، به این نتیجه رهنمون شده است که اندیشیدن دربارۀ امور سیاسی با عمل کردن به ‌صورت سیاسی یعنی با عمل معطوف به قدرت همراه است. بر این اساس پرسش اصلی مقاله این است که فهم ما از رابطۀ سیاست و امر سیاسی با نظر به نسبت امر هستی‌شناختی و امر سیاسی چگونه متحول شده است؟ فرضیه این است که در تحلیل هستی‌شناسی سیاسی، سیاست و امر سیاسی درگیر رابطه‌ای متقابل هستند که بر اساس آن، سیاست‌شناسی و سیاست‌ورزی به مثابه دو روی سکه متجلی می‌شوند. این رابطه از دو جهت بررسی شده است: اول از روزنه نگاه به امر سیاسی از چشم‌انداز سنتی و مدرن به مثابه قلمروی خاص از موجودیت یا هستنده و دوم از جهت نگاه به امر سیاسی از چشم‌انداز هستی‌شناسی بنیادین در قالب اندیشۀ انتقادی معاصر که از پدیدار‌شناسی وجودی تا پساساختارگرایی نمود یافته است. در بررسی امر سیاسی به مثابه هستنده، مسائل مربوط به تفاوت‌های امر سیاسی با سایر امور اجتماعی اهمیت می یابد. در مقابل، امر سیاسی در وجه هستی‌شناختی بنیادین آن، ناظر بر مسائلی اساسی درباره چگونگی تکوین زندگی سیاسی از رهگذر تحول در نظر و عمل است. بدین ترتیب ضمن تمرکز بر تحلیل هستی‌شناسی سیاسی به روشی تأملی یا انعکاسی که روشی ناظر بر تحلیل مسائل نظریه‌ها در سطح درجه دوم یا سطح فرانظری به مثابه یک چارچوب تحلیلی است، تأثیر تحول در فهم رابطۀ علم سیاست و امر سیاسی بر نحوۀ تحول سوژگی ما از حیث چگونگی بازنمایی امر سیاسی بررسی می شود. «خود»اندیشی انتقادی به مثابه محصول کاربست روش تأملی در تحلیل هستی‌شناسی سیاسی، بر ماهیت متحول فهم رابطۀ خود/ دیگری به مثابه دلالتگر امر سیاسی آگاهی انتقادی می‌یابد و ضمن بازشناسی وجه سلبی سلطه و تخاصم در آن، درصدد جست وجوی امکان‌های جدیدی از هستی سیاسی به‌ صورت ایجابی است که دلالت بر هم فهمی، رهایی و مصالحه داشته باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - واکاوی امر سیاسی در فضای مجازی از منظری آرنتی
        سارا  نجف‌ پور علي  تدين‌راد
        همان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی چکیده کامل
        همان طور که درباره نقش و اثرگذاری فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آنلاین در زندگی بشر امروز یقین داریم، کم و بیش به همان اندازه هم همچنان درباره امکانات و توانمندی و اثربخشی فضای مجازی برای ایجاد تحولات سیاسی، دموکراتیک و مدنی، ابهام و شک داریم. به ویژه عرصۀ نظریۀ سیاسی نیازمند تأمل و سنجش فکورانه این پدیده دنیای نو با محک عقل و نظریه های سیاسی است تا به فهم درستی از امکانات شبکه‌های اجتماعی آنلاین برای سیاست نائل آید. این مقاله پژوهشی است نظری درباب امکانات سیاسی شبکه‌های اجتماعی آنلاین و ارزیابی تضمنات سیاسی فضای مجازی از منظری آرنتی و امکان قرار گرفتن آن در جایگاه حوزه عمومی یا یک آگورای مجازی در نسبت با مفاهیم و دقایق تلقی آرنت از سیاست. در این ارزیابی، تلقی «هانا آرنت» از امر سیاسی را ملاک و معیار قرار می‌دهیم و سعی می کنیم تا روشن کنیم که «آیا شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌توانند کنش سیاسی راستین به معنای آرنتی آن را تسهیل کنند یا خیر؟». به عبارت دیگر و در بیانی آرنتی، «آیا شبکه‌های مجازی برای سیاست، فرصت و امکان هستند یا ضد سیاسی و تهدید؟». این بررسی نشان می‌دهد در حالی که سیاست در قالب مفهوم عمل در اندیشه آرنت بین‌الأذهانی، متکثر، مشارکتی، زبانی و گفت‌وگویی و ظهور در عرصۀ عمومی است، فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آنلاین بیشتر عرصه خواسته‌های شخصی و مطالبات معیشتی، بیهوده گویی، غلبه امر اجتماعی و ویژگی‌های همگون ساز و ضد کثرت گراست که امکانات سیاسی آنها را با تردید جدی مواجه می‌کند. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        8 - بررسی تحلیلی نظریه خشونت در اندیشه سیاسی کارل اشمیت
        صمد ظهیری ستار  زنگنه تبار رضا  نصیری حامد
        خشونت یکی از مهم‏ترین وجوه تاریخ زندگی سیاسی بشر است که به صورت درد و رنج جسمی و روحی در آدمی ظهور می‏یابد. اندیشمندان و نظریه‏پردازان سیاسی تلاش کرده‏اند پدیدۀ خشونت را در درون نظریۀ سیاسی‏شان توضیح دهند. کارل اشمیت یکی از مهم‏ترین نظریه‏پردازان سیاسی و حقوقی در قرن بی چکیده کامل
        خشونت یکی از مهم‏ترین وجوه تاریخ زندگی سیاسی بشر است که به صورت درد و رنج جسمی و روحی در آدمی ظهور می‏یابد. اندیشمندان و نظریه‏پردازان سیاسی تلاش کرده‏اند پدیدۀ خشونت را در درون نظریۀ سیاسی‏شان توضیح دهند. کارل اشمیت یکی از مهم‏ترین نظریه‏پردازان سیاسی و حقوقی در قرن بیستم است که به توضیح و ایضاح مفهوم خشونت پرداخته است. اشمیت، حیات بشر را به قلمروهای متنوع و نسبتاً مستقلی از اندیشه و عمل از جمله اخلاق، زیبایی‏شناسی، اقتصاد و... تقسیم می‏کند که قلمرو سیاست و امر سیاسی یکی از این قلمروها، با معیار تمایز دوست-دشمن است. امر سیاسی پیش‏فرض دولت، و دولتْ مظهر سرشت سیاست است. سیاست نیز تصمیم‏گیری فرد حاکم در وضعیت استثنایی است. حاکم هم کسی است که در شرایط استثنایی تصمیم می‏گیرد. دولت یا همان فرد حاکم، انحصار تامِّ به‏کارگیری خشونت را در دست دارد. حاکم که از بیرون و ورای نظام قانونی، برای آن تصمیم‏گیری و تعیین تکلیف می‏کند، این اقدام اجبارآمیز او اِعمال خشونت است که به اصطلاح خشونت حاکمانه نامیده می‏شود. این مقاله تلاش می‏کند نظریۀ خشونت را در اندیشۀ سیاسی کارل اشمیت توضیح دهد. پرونده مقاله