• فهرست مقالات rural-urban

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تبیین سناریوی مطلوب توسعه یکپارچه ناحیه¬ای و راهبردهای بهینه تحقق آن مطالعه موردی: شهرستان مینودشت
        محمد رضا پورمحمدي رسول قربانی علي  طوراني
        تحقیق حاضر، درصدد تبیین سناریوی مطلوب توسعه یکپارچه ناحیه ای و راهبردهای بهینه تحقق آن در شهرستان مینودشت می-باشد. اولین گام در این تحقیق، شناسایی عوامل موثر در توسعه یکپارچه ناحیه ای با تاکید بر پیوندهای روستایی ـ شهری در شهرستان مینودشت است که در این راستا از روش دلفی چکیده کامل
        تحقیق حاضر، درصدد تبیین سناریوی مطلوب توسعه یکپارچه ناحیه ای و راهبردهای بهینه تحقق آن در شهرستان مینودشت می-باشد. اولین گام در این تحقیق، شناسایی عوامل موثر در توسعه یکپارچه ناحیه ای با تاکید بر پیوندهای روستایی ـ شهری در شهرستان مینودشت است که در این راستا از روش دلفی و ماتریس اثرات متقاطع (نرم افزار میک مک) استفاده شد. بدین ترتیب 28 عامل به عنوان عوامل کلیدی پیش ران شناخته شدند. گام دوم تبیین آینده های باورکردنی و محتمل و ساخت سناریو است. در این مرحله ابتدا آینده های باورکردنی براساس عوامل پیش ران کلیدی، تبیین شد و از درون این آینده ها، آینده های محتمل مشخص گردید و سپس احتمال تحقق پذیری هر یک از وضعیت های باورکردنی فوق را در قالب طیف پنج گزینه ای لیکرت (از خیلی کم تا خیلی زیاد) مورد سنجش قرار گرفت. بر این اساس، وضعیت هایی که امتیاز آنها از حد میانگین(x=3) بیشتر بود به عنوان حالات محتمل یا به عبارتی آینده های محتمل شناخته شدند که مبنای نگاشت سناریو مطلوب قرار گرفتند. براساس یافته های این بخش، محوریت سناریو، توسعه فعالیت های گردشگری می باشد. جهت انتخاب راهبردهای برتر از مدل سوات و مدل تحلیل سلسه مراتبی استفاده شد. یافته های این بخش هم نشان می دهد راهبردهای تهاجمی بهینه ترین راهبرد هستند. همچنین مدل تحلیل سلسه مراتبی نشان داد که راهبرد برتر در این میان راهبردهای تهاجمی ارائه شده، مبتنی بر ترکیب و توسعه گونه های گردشگری دارای پتانسیل در ناحیه به صورت یک پکیج گردشگری و معرفی و ارائه جاذبه ها، امکانات، برنامه ها از طریق ظرفیت های فضای مجازی می باشد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - نقش کارگاههای شیرپزی در شکل‌گیری جریان های فضایی مورد مطالعه: سکونتگاههای نواحی هشترود و چاراویماق (آذربایجان شرقی)
        عباس سعیدی مصطفي طالشی امید رفعت خواه امین ترکمان
        جریان های فضایی مبتنی بر تعامل و روابط روستایی- شهری هستند که به انواع جریان های مختلف افراد، كالا، پول و سرمایه، اطلاعات و نوآوری بین کانون های روستایی و مراکز شهری قابل تفکیک هستند. شکل‌گیری این جریانها مستلزم فراهم‌آمدن بسترهای لازم ساختاری- کارکردی است. آنچه در این چکیده کامل
        جریان های فضایی مبتنی بر تعامل و روابط روستایی- شهری هستند که به انواع جریان های مختلف افراد، كالا، پول و سرمایه، اطلاعات و نوآوری بین کانون های روستایی و مراکز شهری قابل تفکیک هستند. شکل‌گیری این جریانها مستلزم فراهم‌آمدن بسترهای لازم ساختاری- کارکردی است. آنچه در این بین از اهمیت ویژه برخوردار است، پرهیز از رویکردهای مبتنی بر جدایی سکونتگاههای روستایی و شهری و در مقابل تکیه بر پیوستگی اجتماعی- اقتصادی روستایی- شهری است. در کشورهای درحال توسعه آنچه در عمل مانع از شکل‌گیری این گونه شبکه‌های منطقه‌ای است، به عوامل و نیروهای متنوعی بازمی‌گردد که شناسایی آنها در راستای توسعة روستایی- شهری اهمیتی ویژه دارد. البته در این میان، تسهیل گری نهادها و دستگاههای عمرانی و توسعه‌ای، در کنار مشارکت جدی روستاییان می‌تواند نقشی موثر ایفا نماید. این مقاله کوشش دارد با بررسی نحوة عمل کارگاههای شیرپزی در محدودة شهرستان های هشترود و چاراویماق به شناسایی چگونگی ایفای نقش این گونه کارگاهها در شکل‌پذیری روابط و پیوندهای روستایی ـ شهری و تشکیل جریان های محلی و ناحیه‌ای بپردازد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - محدودیتهای توسعة یکپارچة روستایی- شهری ناحیة سروآباد (کردستان)
        لقمان زمانی عباس سعیدی عبدالرضا  رحمانی فضلی
        توسعه یکپارچه به مفهوم یکجانگری به ارتباط منطقی فضایی- زمانی بین بخشها در برنامه‌ریزی‌های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است که قاعدتا بر مشارکت فعال مردمی و مدیریت واحد ناحیه‌ای تاکید می‌ورزد. افزون بر این، توجه لازم به تعامل اثرگذار عرصه هاي روستايي و شهري در این چا چکیده کامل
        توسعه یکپارچه به مفهوم یکجانگری به ارتباط منطقی فضایی- زمانی بین بخشها در برنامه‌ریزی‌های محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است که قاعدتا بر مشارکت فعال مردمی و مدیریت واحد ناحیه‌ای تاکید می‌ورزد. افزون بر این، توجه لازم به تعامل اثرگذار عرصه هاي روستايي و شهري در این چارچوب پیوسته مورد تاکید است، زیرا در غیر این صورت، آنچه اتفاق افتد، نه به نفع مراكز روستايي و نه ياور كانونهاي شهري خواهد بود. نظام فضایی ناحیه سروآباد، با وجود قابلیت های برجسته، به دلیل فقدان ناهماهنگی ساختاری- کارکردی اقتصادی و برنامه ریزی مناسب و یکجانگر، از اهداف توسعة مطلوب و یکپارچة روستایی- شهری دور مانده است. مقاله حاضر در ارتباط با ناحیة سروآباد (شامل دو شهر سروآباد و اورامان‌تخت و روستاهای ناحیه) با توجه به رویکرد توسعة یکپارچه روستایی- شهری و با تکیه بر مطالعات میدانی و پیمایشی، بر اساس پژوهشی همه‌جانبه، به دنبال شناخت و تحلیل محدودیتهای توسعة روستایی- شهری این ناحیه بوده است. نتایج حاصله نشان می‌دهد، گرچه بین شاخص‌های اجتماعی- فرهنگی و کالبدی- فضایی، ارتباط مستقیم و معناداری ملاحظه می‌شود، متغییرهای ایمنی، اقتصادی- تولیدی و طبیعی- اکولوژیک، بترتیب از کمترین ارتباط و متغییر جریانهای فضایی با نشانه‌های توسعة یکپارچه، از ارتباطی متوسط برخوردار است؛ در نتیجه، توسعة یکپارچه روستایی- شهری، آنطور که انتظار می‌رود، تحقق نیافته است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - نقش عوامل اجتماعی و اقتصادی در مهاجرت¬های روستایی- شهری ناحیه نورعلی بیگ ساوه
        مصطفي طالشی محبوبه شبنما
        در نواحی روستایی با بروز محدودیت های ساختاری ـ عملکردی مبتنی بر فعالیت های اقتصادي و اجتماعی روستانشینان براي به کسب فرصت هاي بهتر اقتصادی و رفاه زندگی به سکونتگاههای شهري مهاجرت نمایند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل نقش آفرینی عوامل اجتماعی و اقتصادی در مهاجرت روستا ب چکیده کامل
        در نواحی روستایی با بروز محدودیت های ساختاری ـ عملکردی مبتنی بر فعالیت های اقتصادي و اجتماعی روستانشینان براي به کسب فرصت هاي بهتر اقتصادی و رفاه زندگی به سکونتگاههای شهري مهاجرت نمایند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل نقش آفرینی عوامل اجتماعی و اقتصادی در مهاجرت روستا به شهر، به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف گذاری کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 373 خانوار ساکن روستاهای ناحیه نورعلی بیگ می باشند که از طریق نمونه گیری به روش خوشه ای منظم و با بهره گیری از ماتریس دوبُعدی فاصله، موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی و جدول مورگان (جامعه نمونه در 16سکونتگاه روستایی) انتخاب شدند. باعنایت با به کارگیری تحلیل های کمی پایه از آزمون برازش داده های گردآوری شده و ابزار پرسشنامه، به تعیین روایی از طریق قضاوت جامعه خبرگان؛ و تعیین پایائی ابزار اندازه گیری با روش آلفای کرونباخ اقدام شد که مقدار آلفا (با آزمون 30 نمونه اولیه) برای شاخص اقتصادی برابر با 732/0 و برای شاخص اجتماعی- فرهنگی 900/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده های آماری با بهره گیری از سامانه های آماری و آزمون‌های کالموگروف اسمیرنوف جهت نرمال بودن متغیرها، آزمون دوجمله ای به منظور تعیین اهمیت هریک از گویه ها و آزمون تحلیل واریانس فریدمن به منظور اولویت بندی عوامل، بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از یافته های پژوهش بیانگر آن است که؛ از بین گویه های شاخص اقتصادی موثر بر مهاجرت روستاییان، بیشترین شاخص اقتصادی اختصاص به اشتغال و کمترین آن به مربوط به شاخص مکانیزاسیون بخش کشاورزی داشته است. در شاخص اجتماعی- فرهنگی مهمترین عامل در مهاجرفرستی سکونت مناسب و نیاز به پیشرفت و کسب جایگاه اجتماعی و پایین ترین آن کمبود امکانات بهداشتی و درمانی است. در نهایت، برای تعدیل میزان مهاجرفرستی در ناحیه مورد پژوهش بایستی با تقویت مزیت نسبی اقتصاد روستایی و برقراری مناسبات و پیوند نظام سکونتگاهی با شهر ساوه در مقیاس محلی ـ منطقه ایی مقدمات بنیان الگوی شبکه سکونتگاهی برای پایداری سکونتگاههای روستایی ـ شهری پایه ریزی شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - امکانات و محدودیتهای کارآمدی منظومه‌های روستایی- شهری به عنوان مناطق کارکردی مورد: منظومة ضیاء‌آباد قزوین
        سیده کیناز محمودی عباس سعيدي حسن افراخته فرهاد عزیزپور
        یکی از مسایل برنامه‌ریزی فضایی پیوسته تعیین مناطق برنامه‌ریزی در سطوح و مقیاسهای مختلف بوده است. از این رو، در اغلب موارد حدود تقسیمات اداری، حتی بصورت ادغام چند منطقة تقسیماتی اساس قرار می‌گیرد. شاید بتوان گفت، مشکل اساسی در این رابطه هنگامی بروز می‌کند که بحث برنامه‌ر چکیده کامل
        یکی از مسایل برنامه‌ریزی فضایی پیوسته تعیین مناطق برنامه‌ریزی در سطوح و مقیاسهای مختلف بوده است. از این رو، در اغلب موارد حدود تقسیمات اداری، حتی بصورت ادغام چند منطقة تقسیماتی اساس قرار می‌گیرد. شاید بتوان گفت، مشکل اساسی در این رابطه هنگامی بروز می‌کند که بحث برنامه‌ریزی سطوح خرد و پایین‌تر از سطح استان و شهرستان، یعنی مناطق و نواحی رسمی مطرح می‌گردد. مفهوم "منظومه" در سالهای اخیر به عنوان بدیلی برای این سطوح خُرد از برنامه‌ریزی فضایی که واحد تقسیماتی "بخش" را نمایندگی می‌کند، مطرح شده است. پرسش اساسی در این رابطه این است که آیا تعیین محدوده‌های تقسیماتی که اغلب بنابر ملاحظات سیاسی صورت می‌پذیرد، تا چه حد با الزامات برنامه‌ریزی انطباق دارد؟ و آیا می‌توان این محدوده‌ها را به عنوان "مناطق کارکردی" مدّ نظر قرار داد؟ در این چارچوب، این مقاله با بررسی بخش ضیاء‌آباد قزوین، به عنوان نمونة موردی، تلاش دارد، ضمن بررسی این مسایل، با بهره‌گیری از شیوه‌های کیفی بحث و اتکاء به دیدگاه پویش ساختاری- کارکردی، امکانات و موانع شکل‌گیری مناطق کارکردی را در سطوح خُرد مورد مطالعه قرار داده، کارآمدی این سطح از عرصه‌های فضایی را در قالب واحدهای تقسیماتی نشان دهد. نتایج مطالعه نشان می‌دهد، کارآمدی منظومه‌ها به عنوان مناطق کارکردی نه تنها در گرو تعیین اندیشیدة تقسیماتی است، بلکه اصلاح زیرساختها، سرمایه‌گذاریهای مرتبط و پشتیبانی موثر در تخصیص امکانات و اعتبارات، شرط تعامل متناسب و کارکردپذیری واحدهای سکونتگاهی موجود در سطح منظومه‌ها ست. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - اثربخشی کارآفرینی روستایی در گسترش پیوندهای روستایی–شهری مطالعه موردی: روستاهای ناحیة دالاهو (استان کرمانشاه)
        عباس سعیدی بهرام فتحی
        کارآفرینی روستایی می تواند به تعامل بیشتر بین مراکز روستایی و شهری و از طریق گسترش جریانهای روستایی- شهری (از جمله جریان افراد، کالا، سرمایه، اطلاعات و فناوری)، به روابط دوسویه و نهایتا، به پیوندهای روستایی- شهری منتهی گردد. این روند، در گذر زمان، به نوبة خود، به پویا چکیده کامل
        کارآفرینی روستایی می تواند به تعامل بیشتر بین مراکز روستایی و شهری و از طریق گسترش جریانهای روستایی- شهری (از جمله جریان افراد، کالا، سرمایه، اطلاعات و فناوری)، به روابط دوسویه و نهایتا، به پیوندهای روستایی- شهری منتهی گردد. این روند، در گذر زمان، به نوبة خود، به پویایی فضاهای روستایی و ایجاد فرصتهای بیشتر برای فعالیتهای کسب و کار و بهبود شرایط اجتماعی- اقتصادی سکونتگاههای روستایی می انجامد. مقالة حاضر با بررسی امکان گسترش کارآفرینی روستایی در روستاهای ناحیة دالاهو (استان کرمانشاه)، می کوشد نشان دهد، گسترش این فعالیتها و روابط مرتبط با آن می تواند نه تنها به گسترش تعامل بیشتر و پیوستگی روستاها با کانونهای شهری بیانجامد، بلکه زمینة رونق و توسعة سکونتگاههای روستایی را در هماهنگی با کانونهای شهری فراهم آورد. جامعة آماری این پژوهش 139 سکونتگاه روستایی پراکنده در سطح ناحیه است که به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، از روشهای کتابخانه ای و میدانی، با بهره گیری از شیوه های پرسشگری و مصاحبه استفاده شده است. شاخصهای مورد استفاده برای سنجش کارآفرینی روستایی و نقش آن در توسعه پایدار محلی، از جمله عبارت بوده اند از دامنة افزایش اشتغال، افزایش سطح درآمد، امکان دسترسی به خدمات، تلاش برای حفاظت از محیط. تحلیل داده های گردآوری شده با بهره گیری از روشهای آمار توصیفی و استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و همچنین از آزمون T و آزمون همبستگی پیرسون به انجام رسیده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که ناحیه دالاهو، با وجود برخورداری از برخی توانهای محیطی و قابلیتهای اجتماعی- اقتصادی، به سبب پراکنش افراطی سکونتگاههای روستایی و فاصله زیاد آنها از مرکز ناحیه ای، همچنین عدم دسترسی آسان به بازارهای مبادله کالایی و سازوکارهای خاص حاکم بر این بازارها، فعالیت کارآفرینان روستایی نتوانسته آنچنان که باید و شاید، با رونق و گسترش همراه باشد و به درستی به پیوستگی روستایی- شهری و توسعه پایدار نسبی در سطح ناحیه بیانجامد. پرونده مقاله