• فهرست مقالات ایران باستان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی؛ مطالعه مورد پژوهانه (امثال مولّد)
        وحید  سبزیان‌پور
        هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت‌های خسروانی و اندیشه‌های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی‌نماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت‌های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش چکیده کامل
        هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت‌های خسروانی و اندیشه‌های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی‌نماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. اين مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت‌های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه‌های تاريخي برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش‌های بعدی هموار کرده‌ایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - اصلِ بنیادین «اشه» خاستگاه تعالیم اخلاقی ایرانیان باستان
        خلیل  حکیمی فر حمید  اسکندری
        در آثار برجای‌مانده، به‌ویژه در نوشته‌های مورخان یونانی، از اخلاقیات نیک ایرانیان باستان و از بيگانگي آنان از دروغ به تأکید سخن رفته است. اهمیت و جایگاه اخلاق، به‌ویژه راست‌گویی نزد ایرانیان باستان موجب طرح این پرسش می‌شود که منشأ بایدها و نبایدهای اخلاقی در ایران باستا چکیده کامل
        در آثار برجای‌مانده، به‌ویژه در نوشته‌های مورخان یونانی، از اخلاقیات نیک ایرانیان باستان و از بيگانگي آنان از دروغ به تأکید سخن رفته است. اهمیت و جایگاه اخلاق، به‌ویژه راست‌گویی نزد ایرانیان باستان موجب طرح این پرسش می‌شود که منشأ بایدها و نبایدهای اخلاقی در ایران باستان چه چیزی بوده است و آموزه‌های اخلاقی بر حسب کدامین معیارها سنجیده و ارزیابی می‌شده است. در پاسخ به سؤال مذکور و با بررسی تطبیقی و تحلیلی این فرضیه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد که خاستگاه احکام اخلاقی در ایران باستان اصل بنیادی و کهن "اشه" بوده است و همین اصل در دین زرتشت مورد تأیید قرار گرفته و جامه دین بر خود پوشیده است. ادیان ایران باستان با تمام تفاوت‌هایی که داشتند، آموزه‌های خود را بر محور این اصل قرار داده و خطوط لازم در این حوزه را ترسیم نموده‌اند. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به این نتیجه می‌رسد که به نظر می رسد، سرچشمه‌ها و معیارهای اخلاقی ایرانیان باستان تنها بدین‌صورت قابل ردیابی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - مفهوم‌شناسی و جایگاه «بهمن» در متون اوستایی و پهلوی بمثابه صادر اول در حکمت اشراقی
        حسن  بُلخاري قهي
        «اول ما خلق الله العقل» که در بسیاری متون اسلامی ذکر گردیده و توسط حکمای بزرگی چون شیخ‌اشراق و ملاصدرا (در شرح اصول کافی) مورد استناد و تأکید قرار گرفته، روایت مشهوری در متن احادیث اسلامی است و از آن روشنتر، «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ چکیده کامل
        «اول ما خلق الله العقل» که در بسیاری متون اسلامی ذکر گردیده و توسط حکمای بزرگی چون شیخ‌اشراق و ملاصدرا (در شرح اصول کافی) مورد استناد و تأکید قرار گرفته، روایت مشهوری در متن احادیث اسلامی است و از آن روشنتر، «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْعَقْلَ وَ هُوَ أَوَّلُ خَلْقٍ مِنَ الرُّوحَانِيِّينَ». این معنا با رجوع و تطبیق با جایگاه عقل در حکمت یونانی که معادل وجود است، اهمیّت و جايگاه عظیمتری نیز مي‌يابد. شیخ‌اشراق بعنوان صدرالحکماء اشراقی چنانكه در رسالة فيحقيقة‌العشق (ص268) تصريح كرده، به این روایت مشهور وقوف داشته است. حال پرسش مقاله حاضر اينست كه با توجه به اين تصريح و نيز نصِّ صریح شیخ‌اشراق در حکمة‌الاشراق که خود را احیاگر حکمت ایران باستان نامیده (یا دستکم یکی از منابع اصلی حکمت خود را حکمت فهلویون دانسته) چگونه میتوان ردپای این بهره گرفتن از حکمت ایران باستان را در اندیشة او نشان داد؟ یکی از مهمترین حلقه‌های واسط میان حکمت او و حکمت ایرانیان، رجوع شیخ به جایگاه امشاسپندانی چون بهمن یا اردیبهشت در متون اوستایی و پهلوی و قرار دادن آنها بعنوان ارکان نظام نوری و وجودی در حکمت خویش است. در این میان، او بنا به قاعدة «الواحد لایصدر منه الا الواحد»، صادر اول از حضرت نورالانوار را نور اقرب و بنا به حکمت ایرانیان باستان، بهمن خوانده است. اما چه نسبتی میان بهمن و صادر اول وجود دارد؟ بویژه اگر این صادر در اندیشة اسلامی، عقل باشد. این نوشتار با رویکردی تاریخی و تحلیلی به فلسفة انتخاب بهمن بعنوان صادر اول در اندیشة شیخ‌اشراق پرداخته و بویژه بهمن را بعنوان ایزدِ خرد و دانایی، معادل عقل در احادیث اسلامی (بعنوان صادر اول) دانسته است که البته خود نشان از بینش و شناخت عمیق شیخ از حکمت ایران باستان دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - صورت‌ بندی فلسفه تعلیم و تربیت ضمنی در فرهنگ ایران باستان
        دکتر سمانه خلیلی خسرو  باقری
        هدف این مقاله استخراج فلسفه تعلیم و تربیت ایران بر مبنای ویژگی‌های فرهنگی ایران باستان است. به این منظور، با در نظر داشتن تعریف تیلور از فرهنگ و تأکید بر چهار عنصر اثرساز شامل حکومت، شرایط اجتماعی، دین و آموزش و پرورش و با استفاده از روش‌های تحقیق تاریخی، تحلیل استعلایی چکیده کامل
        هدف این مقاله استخراج فلسفه تعلیم و تربیت ایران بر مبنای ویژگی‌های فرهنگی ایران باستان است. به این منظور، با در نظر داشتن تعریف تیلور از فرهنگ و تأکید بر چهار عنصر اثرساز شامل حکومت، شرایط اجتماعی، دین و آموزش و پرورش و با استفاده از روش‌های تحقیق تاریخی، تحلیل استعلایی و استنتاج به تحلیل و صورت‌بندی فلسفه تعلیم و تربیت ضمنی ایران باستان پرداخته شده است. یافته‌های پژوهش شامل هدف غایی تربیت، مفهوم اساسی تربیت، مبانی فلسفی (انسان‌شناسی، معرفت‌شناسی و ارزش‌شناسی) و اصول حاصل از آن می‌باشند. بررسییافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که هدف غایی تعلیم و تربیت«دست‌یابی به خیر» است و در این راستا به ابعاد مختلف وجود انسان توجه می‌شود و این نکته، به‌ویژه در وجه فردی، از نقاط مثبت فلسفه ضمنی تربیت ایران باستان است. در بخش مربوط به انسان‌شناسی، نگاه جبری به انسان و توانایی‌هایش، همچنین عدم تحرک اجتماعی و تعلق به طبقه اجتماعی خاص، قابل انتقاد است. در حیطه معرفت‌شناسی، وابستگی معرفت به طبقات اجتماعی، عدم توجه به ارزش فی‌نفسه دانش و تسلط رویکردهای تقلیدی در برابر تعقلی از نقاط ضعف این فلسفه تربیتی است. در حیطه ارزش‌شناسی نیز نقاط قوت و ضعفی وجود دارند. در بعد اجتماعی پای‌بندی به ارزش‌های طبقاتی و عدم قدرت انتخاب در آن‌ها نقطه منفی به‌حساب می‌آید. اما در حیطه فردی و ارزش‌های فردی، پای‌بندی افراد و نقش خانواده در انتقال ارزش‌ها از نقاط مثبت به‌شمار می‌رود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - بررسی تطبیقی زمینه‌های ادبی شکل‌گیری پایدیا در یونان باستان و آموزه‌های حکمی و تربیتی در ایران باستان: با تاکید بر حماسه‌های ایلیاد و اودیسه و شاهنامه
        محمد حسن میرزا محمدی فریده  داودی مقدم
        تحقیق حاضر با هدف بررسی و مقایسه زمینه‌های ادبی شکل‌گیری پایدیا در یونان باستان و آموزه‌های حکمی‌ و تربیتی در ایران باستان، با تاکید بر حماسه‌های ایلیاد و اودیسه و شاهنامه و به‌روش تحلیل (مفهومی‌، اسنادی، و تطبیقی) به انجام رسیده است. بر این اساس، ابتدا مفاهیم، پیشینه، چکیده کامل
        تحقیق حاضر با هدف بررسی و مقایسه زمینه‌های ادبی شکل‌گیری پایدیا در یونان باستان و آموزه‌های حکمی‌ و تربیتی در ایران باستان، با تاکید بر حماسه‌های ایلیاد و اودیسه و شاهنامه و به‌روش تحلیل (مفهومی‌، اسنادی، و تطبیقی) به انجام رسیده است. بر این اساس، ابتدا مفاهیم، پیشینه، انواع و زمینه‌های شکل‌گیری پایدیا در یونان (ایلیاد و اودیسه) و آموزه‌های تربیتی در ایران (شاهنامه) در چهار بعد جسمانی، هنری، اخلاقی و عقلانی بررسی شد. سپس وجوه اشتراک و افتراق این زمینه‌ها و آموزه‌ها در این دو اثر حماسی استخراج و معرفی شدند. در وجوه اشتراک، در پایدیای یونانی و آموزه‌های حکمی‌و تربیتی ایران جنبه‌های حماسی بر دیگر ژانرهای ادبی غلبه دارد، هم چنین در هر دو فرهنگ، از بستر تمثیل برای آموزش بهره گرفته می‌‌شود. در بعد جسمانی، در ادبیات هر دو ملت، انسان متعالی در تن سالم و روح پاک جلوه‌گر است. در بعد اخلاقی، می‌‌توان از آموزه‌های انسانی و نمونه‌های جوانمردی و اخلاق والا در خلال داستان‌ها و اشعار حماسی هر دو ملت یاد کرد. در بعد عقلانی، متون ایران باستان به عقل و خرد اهمیت زیادی می‌‌دهند. در ادبیات یونان نیز به مقولۀ خردپروری و بیان عوارض آن پرداخته شده است. این خردورزی مناسب با بستر فرهنگی تربیتی دو ملت نمود می‌‌یابد، چنان که در شاهنامه بارزترین نشانه‌های خردمندی مختصر و پرمعنا گویی است. در پایدیای یونانی، جلوه‌های این خردورزی در مبانی حکمی‌آشکار می‌‌شود. همراهی عقل و صبر و مدارا کردن با مردم و کار ارزشمند و عدالت و تعادل در رفتار و زندگی به واسطۀ خردمندی از موارد مشترک در هر دو فرهنگ و مبانی تربیتی آن‌هاست. در وجوه افتراق، در ادبیات یونان مولفه‌ها جزئی‌تر و کارکردی‌تر، و اسطوره‌ها فردی‌تر هستند، در حالی که در ایران مباحث تعلیمی‌ کلی‌ترند و اسطوره‌های جمعی نمود بیشتری دارند. در بعد هنری، شاهد مفاهیم گسترده‌تری در ادبیات ایران نسبت به فرهنگ یونانی هستیم. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - مؤلفه‌های اندیشه سیاسی مکتب هرات در منظومه فکری مولانا عبدالرحمان جامی
        محمد داود  عرفان سید حسین  اطهری روح‌الله اسلامی مهدی  نجف‌زاده
        هرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ ‌دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ ‌نهم به اوج رسید. در هفت‌قرنی‌که اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندان‌بزرگی در این‌خطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ‌ادبی چکیده کامل
        هرات یکی از کانون های مهم اندیشه مکتب خراسان است. این اندیشه در قرنِ ‌دوم با طاهریان آغاز شد و در دوره تیموریان در قرنِ ‌نهم به اوج رسید. در هفت‌قرنی‌که اندیشه هرات تکامل یافته است؛ اندیشمندان، شاعران و هنرمندان‌بزرگی در این‌خطه ظهور کردند و دو مکتب مشهور هنری و ‌ادبی هرات را شکل دادند. در دوره ‌تیموریان تعامل فقه، کلام، هنر، عرفان و شعر هرات تنها در حوزه اجتماعی محدود نماند و با عرفان ِسیاسی نقشبندیه ، وارد سامان سیاسی آن دوره شد؛ طوری که بده بستان اندیشه و قدرت، منجر به ظهور مکتب سیاسی هرات گردید. نورالدین‌ عبدالرحمن جامی، به عنوان پیشوای این مکتب، نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی مکتب سیاسی هرات داشت. جامی در هرات مرشد اندیشه ای بود که تعامل عرفان و سیاست را برای نخستین بار در تاریخ اسلام ممکن ساخت. دستگاه و دیوان قدرت تیموریان، متأثر از اندیشه جامی بود که در رفتار و کردار کارگزارانِ سیاسی در متن‌جامعه تبلور یافت. با وصف چنین اوضاع و احوالی، این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال بنیادین است که چه مؤلفه‌هایی در اندیشه سیاسی جامی وجود داشته که به شکل‌دهی مکتب سیاسی هرات کمک کرده است؟ به نظر می رسد که جامی متأثر از آموزه های‌ اسلامی، عرفان نقشبندی و اندیشه سیاسی ایران باستان بوده است که این اندیشه ها در مفاهیمی‌چون عدل، شرع، عقل و ‌اخلاق تبلور یافته است. این مقاله با چارچوب غایت- مشروعیت «جان‌مارو» و با روش هرمنوتیک تفسیری «کوئنتین اسکینر» درصدد دریافت مهم ترین مفاهیمی است که اندیشه جامی تولید کرده و توسط او و شاگردان اش وارد سامانه سیاسی عصر او شده و رفتار سیاسی زمان وی را شکل داده است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        7 - جایگاه آتش و آیین‎های مربوط به آن در ایران با نگاهی به تحولات پسا اسلامی آن
        رقیه   محمدزاده عبد الحسین  لطیفی موسی الرضا  بخشی استاد
        آتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیج‌های (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین چکیده کامل
        آتش در طول تاریخ یکی از عوامل مؤثر و بنیادین در زندگی مردمان ایران باستان و از آخشیج‌های (عناصر) مقدس، در آیین مزدیسنا است. آتش پیش از ظهور زرتشت و از همان ابتدا میان ایرانیان از قداست برخوردار بود و به عنوان یکی از خدایان برجسته، مورد پرستش و پس از ظهور زرتشت، با آیین ویژه‎ای در آتشکده‎ نگهداری می‎شد، چراکه آتش را از همان ابتدا به عنوان یکی از نیروهای قهار طبیعت که دارای نیروی سحرآمیز مقتدری باشد می‎دانستند. آنچه این نوشتار در صدد واکاوی آن است تحولاتی است که آتش پس از ورود اسلام به ایران و اسلام آوردن تدریجی بیشتر ایرانیان به لحاظ جایگاه و کارکرد از سر گذرانده است. لذا، این پژوهش، با روش تحلیلی و با شیوۀ کتابخانه‎ای به این امر پرداخته است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد، آتش در ایران پس از اسلام همچنان جایگاه مهمی داشته و در آیین های ایرانیان در اشکال و گونه‌های مختلف از جمله سوگند به آتش در دعاوی بعضی از اقوام و همچنین در آیین های مربوط به ازدواج و نیز سوگواری همچنان ادامه یافته است. پرونده مقاله