ذخیره جستجوی فعلی

برای استفاده از این ویژگی وارد سیستم شوید


عنوان / کلیدواژه / DOI / DOR
نویسنده

    نتیجه جستجو( 8788 )

  • دسترسی آزاد مقاله

    سرمقاله

    آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای
    خردنامه صدرا , شماره 117 , سال 30 , فصل پاییز سال 1403
    <p>همانگونه که نهاد انسان بر دو پایة عقل و غریزه بنا شده، تا از طرفی با کمک غریزه و تمایلات حیوانی خود، حیات مادی را حفظ کند، و از طرف دیگر، با عقل خود زندگی را از خطر و فساد دور نگه دارد، هر جامعة بشری نیز علاوه بر حرکات و رفتارهای طبیعی جامعه، لازم است به خرد و منطق توجه داشته و آنرا رعایت نماید تا حیات انسانی خود را از خطر سقوط و بیماری حفظ نماید و اعتدال مزاج معنوی و مادی او بر هم نخورد. جامعه&not;یی که در آن گرایش عمدة او امیال حیوانی یا هوسهای کودکانه و مسخرگی یا مطربی و لذت&not;طلبی افراطی باشد، و از حکمت و خردمندی دور بیفتد، طبعاً از اعتدال ضروری برای حفظ حیات واقعی انسانی، دور افتاده و بیمار است و فرجام بیماری، رنج و فناست. مدیریت حفظ اعتدال میان امیال و هوسها با عقل و آداب، با خود افراد انسان است ولی مدیریت حفظ اعتدال مزاج جامعه، با حکومت است. قانون اساسی جمهوری اسلامی مسئولیت این مدیریت سلامت جامعه از سقوط در وادی حیوانیت و مادی&not;نگری زندگی را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داده و آنرا موظف ساخته تا جامعه را بر خط آداب اسلام و فرار از سقوط در زندگی حیوانی و هوس&not;مدارانه بازدارد، زیرا پیروی از هوسهای کودکانه و امیال طبیعی و غرایز افسارگسیخته، سلامت جامعه و مزاج انسانی او را در خطر می&not;اندازد و حتی رو بسوی فساد و تباهی میکشد. متأسفانه مسئولین این وظیفه ـ&zwnj;چه در وزارت مربوطه و چه در صدا و سیما&zwnj;ـ با وجود انجام برخی خدمات، هنوز نتوانسته&not;اند مانند یک طبیب حکیم، نبض جامعه را بدست بگیرند و او را از زیاده&not;روی در امور مبتذل و خوشظاهر (مانند فوتبال یا اموری بنام هنر و سینما و مانند اینها) و دور ماندن از فضایل انسانی و معارف اسلامی و فلسفی یا عرفانی، حراست و حفاظت نمایند. در یک ارزیابی ساده از این ورزش و آن موسوم به هنر، با وجود تحمیل هزینة بالا بر کشور، نه&zwnj;فقط سود و خاصیتی برای رشد معنویت و فرهنگ و شعور اجتماعی نداشته که حتی زیانمند هم بوده&zwnj;اند. و بفرجام، امروز جامعة ایرانی، جامعه&not;یی بیمار است که بخش مهم حیاتی و معنوی او، یعنی فرهنگ و معنویت و حکمت و عقلانیت، در آن کمرنگ شده و از فرهنگی التقاطی آمیخته از فرهنگ اسلامی&not;ـ&zwnj;ایرانی و فرهنگ جاهلیت غربی پیروی میکند و بجز قشر انقلابی و اصیل و اخلاقمند او، بقیة مردم کودک&not;مزاج، دنبالرو دلقکها و توپزنها و در مسیر معکوس کمال، طی طریق میکنند. علاج این بیماری و جامعة بیمارگونه، همتی عالی و شعور کافی میخواهد و این وظیفه&not;یی حکومتی است.</p>
  • دسترسی آزاد مقاله

    معرفی کتاب: مراقبت از جوانان و نسلها ؛ نوشته برنارد استیگلر

    علی وحدتی دانشمند
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 8 , فصل پاییز-زمستان سال 1402
    <p>.</p>
  • دسترسی آزاد مقاله

    تربیت معلم در فضای «پساانتقادی»؛ بررسی دیدگاه پساانتقادی فیلیپ وکسلر به‌عنوان فلسفه زیربنایی تربیت معلم

    روح الله مظفری پور , حمداله محمدی
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 8 , فصل پاییز-زمستان سال 1402
    <p>مکتب تربیتی &laquo;پساانتقادی&raquo; فیلیپ وکسلر گرایشی در تعلیم&zwnj;وتربیت است که سعی دارد تا از طرفی به نقد گرایش ساختارگرا و پساساختارگرای موجود در تعلیم&zwnj;وتربیت انتقادی بپردازد، و از طرف دیگر دیدگاهی ایجابی در باب تعلیم&zwnj;وتربیت ارائه می-دهد. وکسلر همانند مایکل پولانی، به نقد تقدس&not;زدایی از تعلیم&zwnj;وتربیت مدرن می&not;پردازد و خواهان &laquo;احیای تقدس&raquo; در علوم اجتماعی و تربیتی است. او معتقد است که تعلیم&zwnj;وتربیت پست&not;مدرن نیز همانند مدرنیسم در تحقق &laquo;هستی بهینه&raquo; ناتوان بوده است. به&not;زعم وکسلر راه درمان از&not;خودبیگانگی در دنیای سرمایه&not;داری امروز، ایجاد یکپارچگی در شخصیت افراد از طریق احیای معنویت حاصل از سنن دینی و معنوی است. در منظر فلسفه پساانتقادی وکسلر، معلم باید دارای روح خلاق و شخصیت یکپارچه باشد و این امر باید در تربیت معلم مورد توجه جدی قرار گیرد. گرچه این گرایش تربیتی از دهه 1990 مطرح شده است ولی نسبت به دیگر گرایش&not;های تربیتی توجه کمتری به آن شده است. لذا پژوهش حاضر بر آن است تا با بهره&not;گیری از روش &laquo;تحلیل ساختار مفهوم&raquo; به تحلیل مکتب تربیتی پساانتقادی و تأثیر آن بر تعلیم&zwnj;وتربیت بپردازد.</p>
  • دسترسی آزاد مقاله

    وظایف والدین در تكوین مبانی شناختی، گرایشی و ارادی جهت مسئولیت¬پذیری كودكان در دوره تمهید (پیش از بلوغ وسن تكلیف)

    فیصل ربیهاوی , سید جلال هاشمی , مسعود صفایی مقدم , خسرو باقری
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 8 , فصل پاییز-زمستان سال 1402
    <p>در تمام جوامع امروزی، نقش و جایگاه خانواده در پرورش و یا تقویت سجایا و رفتارهای پسندیده فرزندان، بر کسی پنهان نیست. هدف این مطالعه، تبیین وظایف والدین در تکوین مبادی مسئولیت&not;پذیری کودکان است. در این پژوهش، به منظور شناخت مفهوم، مؤلفه&not;ها و مبانی مسئولیت&not;پذیری، از روش تحلیلی و جهت تبیین مسئولیت&not;ها و فعالیت&not;های والدین، از رویکرد استنتاجی پیش&not;رونده بهره گرفته شده است. تحلیل&not;ها نشان می&not;دهد که منطبق با مبادی سه&not;گانه عمل مسئولیت&zwnj;پذیر، به استناد آیات قرآن، می&not;توان از اصول تربیتی زیر یاد کرد: در مبدأ شناختی از اصول آگاهی و هوشیاری نسبت به مسئولیت، زمینه سازی در وظیفه&not;شناسی؛ و طبق مبدأ گرایشی از اصول مراقبت از اجرای مسئولیت&not;ها، انتساب عمل و عاملیت، و تمهید استقلال فرزند در انجام وظایف؛ و وفق مبدأ ارادی از اصول پاسخ&not;گویی و پذیرفتن پیامدهای عمل، رعایت حقوق (ادای حق)، و اصل تلاش&not;گری در ایفای مسئولیت&not;ها. بر اساس نتایج این پژوهش، می&not;توان گفت با توجه به اینکه فرزندان (در دوران تمهید) در سنین رشد شناختی و عقلانی هستند و مطابق دیدگاه عاملیت، شایستگی&not;های لازم برای اداره زندگانی و تعالی خویش را ندارند، والدین آنها در امر تکوین و شکل&not;گیری مبادی تربیت و به&not;ویژه بروز شایستگی مسئولیت&not;پذیری فرزندان، نقشی بی&not;بدیل دارند و بایسته است در این راستا خود را ملزم به رعایت یک الگو بر مبنای آموزه-های اسلامی نمایند.</p>
  • دسترسی آزاد مقاله

    تحلیل و ارزیابی شواهد فلسفی، عصب¬شناختی و تربیتی هوش¬های چندگانه گاردنر

    مصطفی مرادی
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 8 , فصل پاییز-زمستان سال 1402
    <p>نظریه هوش&zwnj;های چندگانه گاردنر، یکی از پرنفوذترین نظریه&zwnj;ها در حوزه شناخت هوش و ظرفیت&zwnj;های شناختی ذهن انسان می&zwnj;باشد. این نظریه به&zwnj;طور گسترده از سوی کارگزاران تربیتی در سطح دنیا، مورد پذیرش قرار گرفت و مقالات و کتاب&zwnj;های متعددی برای شیوه اثرگذاری و هدایت فرایندهای تربیتی بر مبنای این دیدگاه شکل گرفت. اما هم&zwnj;زمان نقدهای سختی نیز از زوایای فلسفی، عصب&zwnj;شناختی و تربیتی به این دیدگاه وارد شده است. در کشور ما این نقدها مورد توجه قرار نگرفته و این دیدگاه با استقبالی کم&zwnj;نظیر به کار بسته شده و حتی به اسناد رسمی نیز راه یافته است. این مقاله با رویکردی تحلیلی، در سه حوزه فلسفی، علم اعصاب و تربیتی نقدهای وارد شده به این دیدگاه را مورد تحلیل قرار داده است و پاسخ&zwnj;های گاردنر و مدافعان دیدگاه وی را مورد سنجش قرار داده است. نتایج بررسی و تحلیل حاکی از آن است که دیدگاه گاردنر به&zwnj;رغم پذیرش گسترده، با ابهامات و کاستی&zwnj;های جدی مواجه است و لازم است در کاربرد آن احتیاط لازم صورت پذیرد.</p>