International Organizations Quarterly
,
Issue8,Year,
Autumn
2019
گامنهادن اتحادیه اروپا بهعنوان یک بازیگر فرادولتی به حوزه مسائل سیاسی- امنیتی اتفاق نادری است که نظریه واقعگرایی را بهعنوان مهمترین نظریه دولت- محور در عرصه بینالمللی به چالش کشیده است. از اینرو، از آنجاییکه نظریه واقعگرایی بهعنوان اصلیترین نظریه در حوزه مسا More
گامنهادن اتحادیه اروپا بهعنوان یک بازیگر فرادولتی به حوزه مسائل سیاسی- امنیتی اتفاق نادری است که نظریه واقعگرایی را بهعنوان مهمترین نظریه دولت- محور در عرصه بینالمللی به چالش کشیده است. از اینرو، از آنجاییکه نظریه واقعگرایی بهعنوان اصلیترین نظریه در حوزه مسائل امنیتی برای بازیگران غیردولتی در این عرصه هیچ نقشی قائل نیست، این پرسش مطرح میشود که این نظریه و شاخههای مختلف آن کنشگری و نقشآفرینی پدیدهای به نام اتحادیه اروپا را در مسائل سیاسی- امنیتی چگونه تحلیل و ارزیابی میکنند؟ در پاسخ میتوان گفت، این نظریه ابتدا به علت اینکه اتحادیه اروپا را یک بازیگر غیردولتی میدانست به تحولات امنیتی آن توجه چندانی نداشت، اما به موازات شکلگیری سیاست خارجی و امنیتی مشترک، سیاست دفاعی و امنیتی مشترک و ایجاد نیروی واکنش سریع اروپایی ناگزیر به ارائه دیدگاههایی در این زمینه شد. اگرچه تمامی شاخههای واقعگرایی به سبب اعتقاد به انحصار بازیگری دولتها در عرصه بینالمللی و تأکید بر مؤلفههایی همچون منافع ملی و حاکمیت ملی چشمانداز روشنی را برای همگرایی سیاسی و امنیتی اتحادیه اروپا نمیبینند؛ اما نوواقعگرایان تدافعی به دلیل اهمیتدادن به نقش نهادها در ایجاد همکاریهای امنیتی میان دولتها، دیدگاه روشنتر و خوشبینانهتری نسبت به تکامل همگرایی سیاسی و امنیتی در سطح اتحادیه اروپا دارند.
Manuscript profile
International Organizations Quarterly
,
Issue7,Year,
Summer
2019
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا اتحادیه اروپا باوجود موفقیت در زمینه همگرایی اقتصادی نتوانسته است چندان در زمینه همگرایی سیاسی- امنیتی و دستیابی به صدای واحد در عرصه بینالمللی موفق باشد؛ با تقسیمبندی چالشهای پیش روی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا به سه د More
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا اتحادیه اروپا باوجود موفقیت در زمینه همگرایی اقتصادی نتوانسته است چندان در زمینه همگرایی سیاسی- امنیتی و دستیابی به صدای واحد در عرصه بینالمللی موفق باشد؛ با تقسیمبندی چالشهای پیش روی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا به سه دسته چالشهای ساختاری، داخلی و خارجی درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمده است. در پاسخی کوتاه میتوان گفت بررسی چالشهای موجود نشان میدهد که مهمترین مانع پیش روی تحقق کامل سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا در درجه نخست، به اصرار و تأکید کشورهای عضو به حفظ ساختارهای دولت ملی همچون حاکمیت ملی و منافع ملی بازمیگردد. نتیجه تأکید بر حفظ ساختارهای دولت ملی در عرصه فراملی، وضعیت منحصربهفردی است که اتحادیه اروپا را میان یک ساختار کنفدرال و فدرال معلق گذارده است. این ساختار سیال، کاملاً در جریان تصمیمگیری در حوزههای مختلف سیاستگذاری خود را نشان داده است. باوجود تأثیرگذاری سایر عواملی که در مقاله ذکر شده است، تضاد میان رویکردهای ملی (حاکمیت ملی و منافع ملی) و فراملی (تحدید حاکمیت ملی و تعدیل منافع ملی به منافع مشترک) در سطح اتحادیه اروپا مهمترین مانع تحقق کامل سیاست خارجی و امنیتی مشترک است.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.