• Home
  • علی‌اصغر  جعفری ولنی

    List of Articles علی‌اصغر  جعفری ولنی


  • Article

    1 - تبیین جایگاه هنر دیالکتیک در برنامۀ «فلسفه و کودک»
    Philasophy and Children , Issue 20 , Year , Autumn_Winter 2021
    مفهوم فلسفه با مفهوم انديشه ورزي گره خورده است و کيفيت خروج افکار از عالم ذهن به عالم خارج، جزو دغدغه هاي ناگزير انديشمندان بوده و هست؛ اينکه چگونه ميتوان انديشه ها را بگونه‌‌يي بيان کرد که قابل درک براي دوستداران فلسفه باشد؟ از سويي، هنرِ انتخاب واژه هاي مناسب، شيوة فص More
    مفهوم فلسفه با مفهوم انديشه ورزي گره خورده است و کيفيت خروج افکار از عالم ذهن به عالم خارج، جزو دغدغه هاي ناگزير انديشمندان بوده و هست؛ اينکه چگونه ميتوان انديشه ها را بگونه‌‌يي بيان کرد که قابل درک براي دوستداران فلسفه باشد؟ از سويي، هنرِ انتخاب واژه هاي مناسب، شيوة فصلبندي، نحوة ارجاع به ايده هاي فيلسوفان و...، از جمله مصاديق ياري‌رسان هنر در بيان آراء فلسفي است. همچنین، بحث از هنر و زيبايي شناسي نزد فيلسوفان، نشان دهندة ارتباط بين هنر و فلسفه است. از سوي ديگر، در برنامة فلسفه و کودک، چگونگي طرح داستانها و پرسشها، شيوة بيان معلمان اين حوزه و... نشانگر استفاده از هنر در اين برنامه است. ديالکتيک يا گفتگو در برنامة «فلسفه و كودك» از اصول اساسي آن بوده و اگر بتوانيم هنرمندانه فن ديالکتيک را در جهت رسيدن به تعريف دقيق مفاهيم فلسفي بکار بريم، ميتوانيم بگوييم به موفقيت نسبي در اجراي اين برنامه دست يافته ايم. اين نوشتار با مروري بر الگوي تأملي و تفکر انتقادي و معرفي مختصري از برنامة «فلسفه و كودك»، درصدد تبيين جايگاه هنر ديالکتيک در برنامة «فلسفه و كودك» است. Manuscript profile

  • Article

    2 - زین‌الدین کشی، نخستین چهرۀ اشراقی پس از سهروردی
    History of Philasophy , Issue 40 , Year , Spring 2020
    در تاریخ فلسفة اسلامی، شهرزوری نخستین و شاید مهمترین شارح حکمةالاشراق و مکتب سهروردی معرفی شده است. اما این ادعا زمانی میتواند درست باشد که در دورة زمانی میان سهروردی و شهرزوری حکیمی به فلسفة اشراق توجه خاص نکرده باشد؛ اگر بدانیم که شهرزوری خود از حکیمی دیگر بهره برده ا More
    در تاریخ فلسفة اسلامی، شهرزوری نخستین و شاید مهمترین شارح حکمةالاشراق و مکتب سهروردی معرفی شده است. اما این ادعا زمانی میتواند درست باشد که در دورة زمانی میان سهروردی و شهرزوری حکیمی به فلسفة اشراق توجه خاص نکرده باشد؛ اگر بدانیم که شهرزوری خود از حکیمی دیگر بهره برده است، باید در این دیدگاه رایج تجدید نظر کنیم. این حکیم، زین‌الدین کشی، صاحب حدائق الحقایق است که پیش از شهرزوری چنین التفاتی به آموزه‌های فلسفة اشراق داشته است. تأثیرپذیری کشی از سهروردی، افزون بر ترتیب تدوین مواضع کتاب حدائق الحقایق، بطور ويژه در فصلي مستقل که به بحث نور و اقسام آن اختصاص یافته، خود را بخوبی نشان میدهد؛ این فصل درواقع چکیده‌یی از همة مباحث کتاب حکمةالاشراق است. مقالۀ حاضر با بررسی سیر مباحث کتاب و مقایسه و تحلیل فقراتی از حدائق الحقایق نشان میدهد که پیش از شهرزوری، زین‌الدین کشی به اندیشۀ سهروردی توجه نشان داده و میتوان او را در این رویکرد مقدم بر شهرزوری و نخستین اندیشمند اشراقی بعد از سهروردی دانست. Manuscript profile

  • Article

    3 - روح نظرية تذكر در نگاه ملاصدرا به تعقل
    Kheradname-ye sadra , Issue 77 , Year , Autumn 2014
    ملاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفه‌اش ـ‌‌از قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهري‌ـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خ More
    ملاصدرا در تبيين ادراك، بويژه ادراك عقلي، از سويي با توجه به مباني فلسفه‌اش ـ‌‌از قبيل اصالت و تشكيك وجود، مساوقت وجود با علم و حركت جوهري‌ـ ديدگاهي خاص و متفاوت با گذشتگان دارد و از سوي ديگر، نظرية قدم نفس افلاطون را بر اساس كينونت نفس در عالم مفارقات، همسو با ديدگاه خود دربارة حدوث جسماني نفس تلقي ميكند؛ چراكه اين كينونت در عالم مفارقات و عقول مجرد بصورت جزئي و ناقص نبوده و نفس در قوس نزول با حركت جوهري جسم، حدوث جسماني مي‌يابد و در قوس صعود دوباره به عالم عقول بازميگردد. اين سير وجودي همان سير معرفتي نيز هست. بهمين سبب، در ادراك عقلي نفس عالم عقل را مشاهده ميكند، همان عالمي كه در ابتداي قوس نزول در آن وجودي عقلي داشته است. با در نظر گرفتن درهم‌تنيدگي وجودشناسي و معرفت‌شناسي در فلسفة ملاصدرا، همانگونه كه سير نفس انسان در عوالم وجود سعة وجودي او را بدنبال دارد، رحلت از هر كدام از عوالم بسوي عالم ديگر، تكامل ادراكات از حسي و خيالي به عقلي را نيز در پي دارد. ملاصدرا دربارة ادراكات عقلي برخلاف ادراكات حسي و خيالي، قائل به افاضة مفاهيم عقلي از سوي عقول مفارق به نفس و مشاهدة از دور آنها توسط نفس است. بنابرين عليرغم اينكه ملاصدرا نظرية تذكر افلاطون را نپذيرفته، نگاه خاص او به ادراك عقلي ميتواند نوعي تذكر و يادآوري باشد؛ گرچه بر اساس تفاوت مباني افلاطون و ملاصدرا نميتوان اين دو را كاملاً منطبق بر يكديگر دانست. Manuscript profile

  • Article

    4 - بررسي اشتراك نوعي تكاليف از منظر ديني و فلسفي (با رويكردي انسان‌شناسانه)
    Kheradname-ye sadra , Issue 104 , Year , Summer 2021
    ‌در اين پژوهش مسئلة امكان تكليف يكسان از منظر دين و فلسفه، با توجه به مباني انسان‌شناسانه در منابع ديني و فلسفي مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه مسئلة تكليف يكسان پيوندي با وحدت و كثرت نوعي انسان دارد، بررسي ديدگاه ديني و فلسفي در اينباب ميتواند راهگشا باشد. گرچه بزر More
    ‌در اين پژوهش مسئلة امكان تكليف يكسان از منظر دين و فلسفه، با توجه به مباني انسان‌شناسانه در منابع ديني و فلسفي مورد بحث قرار گرفته است. از آنجا كه مسئلة تكليف يكسان پيوندي با وحدت و كثرت نوعي انسان دارد، بررسي ديدگاه ديني و فلسفي در اينباب ميتواند راهگشا باشد. گرچه بزرگان اديان و اكثر فلاسفه، طرفدار «وحدت نوعي» انسان هستند اما فلاسفة اصالت وجودي به «كثرت نوعي» معتقدند. از اينرو، اگرچه از نظر عملي، اديان و عموم فلاسفه به يكساني تكليف پايبند هستند، اما بلحاظ نظري ميتوان گفت كه لازمة كثرت نوعي انسان، ناهمانندي تكليف است. بنابرين بنظر ميرسد در برخي موارد ناسازگاريهايي رخ دهد، مانند تعارض ميان نظرية كثرت نوعي انسان در بيان ملاصدرا و التزام عملي وي به تكليف يكسان. البته براي رفع اين ناسازگاري ميتوان به جنبة ثبات انسان با وجود حركت جوهري و كثرت نوعي اشاره كرد. تعارض ديگر، ميان آياتِ دالّ بر تساوي ذاتي انسانها و آيات ِحاكي از تكليف در حد وسع است كه براي توجيه اين دوگانگي نيز، ميتوان به تفاوت ميان مرحلة جعل و مجعول تكاليف تمسك كرد. Manuscript profile

  • Article

    5 - جریان¬شناسی تاریخی مباحث معرفت¬شناسی در سنت فلسفة پیشاصدرایی
    History of Philasophy , Issue 50 , Year , Autumn 2023
    بررسی تحولات معرفت‌شناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفت‌شناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستی‌شناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفت‌شناسی‌ باشد؛ شاید بتوا More
    بررسی تحولات معرفت‌شناسی در فلسفة اسلامی، بیانگر اینست که گرچه مباحث معرفت‌شناختی بطور مستقل مطرح نشده و عموماً بنحو تلویحی ذیل هستی‌شناسی قرار میگیرد؛ درعین حال، مباحثی وجود دارد که میتواند بشرط تنظیم و تنسیق، راهگشای رویکرد فلاسفه در مباحث معرفت‌شناسی‌ باشد؛ شاید بتوان بر اساس دستاوردهای این مباحث، شبهات بنیادین معرفت‌شناسی را پاسخ داد. بعنوان نمونه، دیدگاههای هستی‌شناختی ابن سینا و سهروردی بر معرفت‌شناسی‌ آنها تأثیرگذار بوده است. حال مسئلة پژوهش اینست که چگونه میتوان با بررسی و استخراج یکسری مسائل و بررسی تحلیلیشان، رویکرد معرفت‌شناختی آنها را در مواضع و آراء فلاسفه اسلامی نشان داد. در راستای تحقق این هدف، باید گفت که مبانی معرفت‌شناسی مبتنی بر سه پایة حس، عقل و شهود، میتواند به نظام معرفت‌شناسی فلاسفه اسلامی منجر شود. البته حکمت مشاء عمدتاً بر عقل و استدلال مبتنی است و حکمت اشراق اگرچه در تبیین و اثبات، متکی بر استدلال‌ بوده، اما بنيان اصلی در تحلیل معرفت-شناختی را بر کشف و شهود بنا نهاده است. البته منطق بعنوان مدخل معرفت‌شناسی سرآغاز بحث قرار میگیرد؛ چراکه عموم فلاسفة اسلامی با محوریت علم حصولی و مبتنی بر کلیات خمس، نظریة تعریف را وسیلة کشف مجهول (کشف ماهیت کلی امور) میدانند؛ درحالی که سهروردی و پیروان او با محوریت علم حضوری، معتقدند تعریف حدی قابل توجیه نبوده و با انتقاد از نظریة تعریف، سعی بر کشف مجهول جزئی از طریق مشاهده و اشراق دارند. در همین راستا، مسئله‌ ابصار، خیال در نظام معرفت شناسی، اغلب بعنوان ضلعی از اضلاع علم حصولی تلقی میشود؛ بر خلاف معرفت‌شناسی حکمت اشراق، که همگی ذیل علم حضوری قابل تبیین است. Manuscript profile