• Home
  • محسن جوادی

    List of Articles محسن جوادی


  • Article

    1 - نژادپرستی در فلسفة اخلاق کانت با تکیه بر امر مطلق کانتی
    Quarterly Ethical Research (Association for Islamic Thought) , Issue 1 , Year , Autumn 2016
    نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ها بر برخی دیگر به واسطۀ نوع نژاد آن‌هاست. موضوع نژادپرستی در علوم مختلفی از جمله سیاست، جامعه‌شناسی، حقوق، روان‌شناسی و به ویژه علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. در برخی سیستم‎های اخلاقی، همچُون دستگاه فلسفۀ اخل More
    نژادپرستی در معنای فراگیر خود به معنای برتری برخی انسان‎ها بر برخی دیگر به واسطۀ نوع نژاد آن‌هاست. موضوع نژادپرستی در علوم مختلفی از جمله سیاست، جامعه‌شناسی، حقوق، روان‌شناسی و به ویژه علم اخلاق مورد توجه قرار گرفته است. در برخی سیستم‎های اخلاقی، همچُون دستگاه فلسفۀ اخلاق کانت، موضوع نژادپرستی، همانندِ بسیاری از موضوعات موردیِ دیگری، مورد توجه خاص قرار نگرفته است. اما این امر بدین معنا نیست که نتوان بر اساس آن سیستم، نژادپرستی را بررسی کرد. در این نوشتار سعی بر آن است تا بر اساس دستگاه اخلاقی کانت و با شرح و توضیح سه تنسیق مشهور او از امر مطلق، به استخراج و استنتاج نظر کانت در باب بحث نژادپرستی پرداخته شود. در فرجامین تحقیق، این نتیجه رُخ خواهد نمود که کانت، بر اساس دستگاه اخلاقی خود، نمی‎تواند نژادپرستی را موجّه بداند. در نظر کانت، فضیلت اخلاقی عبارت است از ادای تکلیف یا فعل مطابق تکلیف، که این امر نمی‎تواند ارتباطی با نوع نژاد فاعلِ فعل داشته باشد. این امر در حالی است که برخی، پاره‌ای از نظرات او، از جمله امر مطلق متعیّن، را موجب بروز عقاید نژادپرستانه می‌دانند. Manuscript profile

  • Article

    2 - معانی سه‌گانه‌ی سعادت در اندیشه‌ی کانت
    Quarterly Ethical Research (Association for Islamic Thought) , Issue 4 , Year , Summer 2017
    کانت در نظریه‌ی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که می‌توان آن‌ها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. به‌رغم آنکه به نظر می‌رسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت More
    کانت در نظریه‌ی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که می‌توان آن‌ها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. به‌رغم آنکه به نظر می‌رسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت در اندیشه‌ی وی وجود دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن نشان دادن این وحدت، اهمیتی را که کانت برای سعادت اخلاقی قائل است آشکار سازد. علاوه‌بر این، نشان می‌دهد با اینکه در نظریه‌ی اخلاق کانت، سعادت، فروتر و کم‌اهمیت‌تر از فضیلت لحاظ شده، عهده‌دارِ دو نقش مهم است؛ با این توضیح که سعادت در ابتدای مسیر اخلاقی زیستن، با ممانعت از وسوسه شدن برای سرپیچی از تکلیف اخلاقی، به فضیلت‌مندی فاعل اخلاقی مدد می‌رساند و در پایان این مسیر، پاداش فضیلت‌مندی او به شمار می‌رود. از این ‌رو کانت تلاش برای سعادت‌مند شدن در چارچوب اخلاق را، تلاشی فضیلت‌مندانه و تکلیف غیر مستقیم عقل معرفی کرده است که می‌توان از آن با عنوان سعادت اخلاقی نام برد. Manuscript profile

  • Article

    3 - بررسی پیوند «ارزش اخلاقی» با «انتخاب آگاهانه» در دیدگاه نهج‌البلاغه
    Quarterly Ethical Research (Association for Islamic Thought) , Issue 1 , Year , Autumn 2017
    کتاب شریف نهج‌البلاغه، گنجینة اخلاقی ِمکتب اسلام است و تبیین «چیستی ارزش اخلاقی» از منظرِ آن، در ارائه نظریه اخلاقی اسلام، راهگشاست. ازآنجاکه ارزش اخلاقی از مقولة معقولات ثانیه فلسفی است که تعریف آن به جنس و فصل ممکن نیست، از راه‌های کشف هویت آن، بررسی پیوند ارزش اخلاقی More
    کتاب شریف نهج‌البلاغه، گنجینة اخلاقی ِمکتب اسلام است و تبیین «چیستی ارزش اخلاقی» از منظرِ آن، در ارائه نظریه اخلاقی اسلام، راهگشاست. ازآنجاکه ارزش اخلاقی از مقولة معقولات ثانیه فلسفی است که تعریف آن به جنس و فصل ممکن نیست، از راه‌های کشف هویت آن، بررسی پیوند ارزش اخلاقی با امور مختلفی همچون خود فعل، نتیجه فعل، نیت فاعل و انتخاب آگاهانه یا غیرآگاهانه اوست؛ ازاین‌رو از پرسش‌های مهم در این زمینه، آن است که «ارزش اخلاقی چه ارتباطی با انتخاب آگاهانه شخص دارد»؟ با کنکاش در جملات اخلاقی نهج‌البلاغه، این نتیجه‌ به دست آمد که در دیدگاه نهج‌البلاغه هرچند تأثیر عاطفه در ارزش اخلاقی منتفی نیست و امام عواطف و احساساتی را تحسین یا تقبیح کرده است و گاه، نقشی برای عاطفه در ارزشمندی افعال قائل شده است، اما محوریت با عقل است و عاطفه، زمانی به ارزش اخلاقیِ فعل کمک می‌کند که تحت سیطرة عقل باشد Manuscript profile

  • Article

    4 - گونه سنجی رابطه باورهای دینی و باورهای اخلاقی
    Theological – Doctrinal Research (Islamic Azad University-Saveh Branch) , Issue 40 , Year , Winter 2021
    به اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد. بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر More
    به اعتقاد بسیاری از فیلسوفان سابقه بحث از رابطه دین واخلاق به قدمت خود فلسفه است.امّا افلاطون با طرح گفتگوی سقراط با اوثیفرون شکل جدّی تری به آن داد. بحث از رابطه دین واخلاق درمیان مسلمانان به عنوان یکی از مسائل مهم کلامی مورد مداقّه بوده و به پیامدهای اخلاقی آن کم تر پرداخته اند. امّا رابطه دین واخلاق در اشکال مختلفی متصوّر است که در این نوشتار به حصر عقلی سه گونه«تباین دین از اخلاق» ،«تقابل دین با اخلاق»و«تعامل دین و اخلاق» سنجیده و در این میان ضمن تأیید تعامل دین واخلاق ،چگونگی و جهت این رابطه ارزیابی می‌گردد. درامتداد این بحث برای تبیین وابستگی اخلاق به دین،از میان گونه های مختلف وابستگی اخلاق به دین،وابستگی«معنا شناختی»،«وجودشناختی»،«معرفت شناختی»و«روان شناختی» اخلاق به دین را می سنجیم. درحقیقت گونه سنجی رابطه دین واخلاق با رویکرد علمی-پژوهشی،ما را به این نتیجه می‌رساند که اخلاق زاییده حقیقی ترین منبعی است که همه خیرات،مصالح و سعادات از آن ناشی می شوند و آن«دین»است. Manuscript profile

  • Article

    5 - رابطة سرشت انسان و مسئوليت اخلاقي از ديدگاه ملاصدرا
    Kheradname-ye sadra , Issue 87 , Year , Spring 2017
    قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئولي More
    قواعد حكمت متعاليه و همچنين مشاهدات تجربي بيان ميكنند كه انسانها در سرشت اوليه با يكديگر متفاوتند و همين، سبب تفاوت در اراده‌ها و افعال ارادي انسانها ميشود. اين مقاله به بررسي ديدگاه ملاصدرا دربارة تأثير سرشت انسان بر افعال اختياري ميپردازد و نقش سرشت انسان را در مسئوليت‌پذيري بررسي ميكند. شكلگيري سرشت انسان در فلسفة ملاصدرا با مكاتب فلسفي ديگر متفاوت است؛ در حكمت متعاليه، سرشت انسان برآمده از حيثيت مادي نفس ميباشد و اختلاف سرشت انسانها، از اختلاف مواد جسماني نشئت ميگيرد. ضميمه شدن اين امر به رابطة ضروري علت و معلول موجب شده تا مسئوليت اخلاقي در فلسفة او قابل تبيين نباشد. اين مسئله، حكمت عملي صدرايي را با چالشهايي روبرو ‌ميكند كه مهمترين آنها، چالش در تبيين نظام تكليف و جزاست. Manuscript profile