Explaining the relationship between the socio-economic base and the way of spending leisure time with an emphasis on stress (a case study of young university graduates living in Karaj)
Subject Areas : Specialsayyed atollah sinaee 1 , mahnaz jalili 2 , bahram salimi 3
1 - Professor Nouriar, Department of Social Sciences, Payam University, Tehran, Iran
2 - Assistant Professor, Department of Social Sciences, Payam Noor University, Karaj, Iran
3 - Master of Sociology at Payam Noor University, Tehran, Iran
Keywords: socio-economic base, free time, educated youth,
Abstract :
Leisure time is a multi-dimensional phenomenon (social, economic and cultural) and it has been affected by the corona virus epidemic. The purpose of this research is to investigate the relationship between the dimensions of the social and economic base with the various forms of free time of educated youth, which is based on the lifestyle theory of Pierre Bourdieu and the opinions of Joffre Dumasier. The research method was a survey and the data collection tool was a questionnaire. The statistical population includes young students over the age of 20 living in Karaj in the winter of 2019, of which 400 people were selected as the main sample of the study using a simple random multistage cluster sampling method. The research findings show that the independent variable of socio-economic base had an impact on physical leisure with 0.462, artistic-cultural with 0.597, practical with 0.398, intellectual with 0.473, and social with 0.418. The results show that there is a significant relationship between the socio-economic base and the way young people spend their free time
1.ابراهیمی، قربانعلی و بهنوئی گدنه، عباس. (1388) «اوقات فراغت و هویت: بررسی جامعهشناختی رابطهی اوقات فراغت با هویت شخصی در بین جوانان شهر بابلسر»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پنجم، 127-148.
2.ابراهیمی، قربان علی و نادر رازقی و رقیه مسلمی پطرودی. (1390) «اوقات فراغت و عوامل اجتماعی موثر بر آن،مطالعه موردی افرادز 64-15 ساله شهرستان جویبار)»، جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و دوم، 44، 98-71.
3.استوری،جان(1386)، مطالعات فرهنگی دربارة فرهنگ عامه، حسین پاینده،تهران: آگه.
4.اشرف، احمد (1351)، علل پیدایش نابرابریهای طبقاتی. تهران: انتشارات آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی، 96.
5.تامین ملوین، (1373)، جامعه شناسی و قشربندی و نابرابری های اجتماعی ، عبدالحسین نیک گهر ، انتشارات توتیا، تهران، 8-13.
6.خواجه نوری، بیژن و مقدس، علی اصغر. (1387) «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان گذران اوقات فراغت؛ مورد مطالعه: دانشآموزان دبیرستانی شهرستان آباده»، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی،139-141.
7.جنکینز (1385)، پی یر بوردیو، لیلا جوهرافشانی و حسن چاوشنیا، تهران: نشر نی.
8.خدا بنده لو، سعید (1372) جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
9.ربانی، رسول و رستگار، یاسر. (1387) «جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 23 و 24، 47.
10.ربانی، رسول و شیری، حامد. (1388) «اوقات فراغت و هویت اجتماعی»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، 8، 210.
11.سعیدی رضوانی، نوید و سینی چی، پیروز. (1386) «مشهد و اوقات فراغت»، فصلنامه جستارهای شهرسازی، شماره 22-23.
12.شارعپور، محمود و خوشفر، غلامرضا. (1381) «رابطهی سرمایه فرهنگی با هویت اجتماعی جوانان (مطالعهی موردی شهر تهران)»، نامهی علوم اجتماعی، 20، 134.
13.شیخاوندی، داوود (1374) جامعه شناسی وبر. تهران: نشر مرندیز.،28.
14.صادقی، رسول؛ بلالی، اسماعیل؛ محمدپور، احمد. (1388) «نابرابری اجتماعی در حوزه فراغت». رفاه اجتماعی، سال دهم، 39.
15.عنایت، حلیمه. نره ای، نرجس. (1393) « بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغت زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی)». دوفصلنامه جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، 4.
16.کوزر، لوئیس. (1384) نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی، 314-727.
17.کوهستانی، حسینعلی، (1378)، پژوهش در اوقات فراغت و راه¬های بهره¬وری از آن، مشهد: تیهو، 57.
18.گیدنز، آنتونی (1384) جامعه شناسی. ترجمه منوچهر صبوری. تهران: نشر نی، 245.
19.لطفی زاده، سعید. (1391) «بررسی رابطه وضعیت گدران اوقات فراغت جوانان شهری با پایگاه اقتصادی-اجتماعی». بررسیهای امار رسمی ایران،80. 54-23.
20.لهسائی زاده، عبدالعلی (1377)، نابرابری و قشربندی اجتماعی. شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز، 23.
21.لیپست، مارتین و سیمونز و دیگران (1381) جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی. ترجمه جواد افشار کهن، تهران: نشر نیکا، 34.
22.مقصودي، سوده، عبدالحسینی، زهرا، سلیمانی، زینب، (1392)، بررسی نحوه گذران اوقات فراغت و روند تغییرات آن در ایران، مجموعه مقالات کنگره ملی اوقات فراغت و سبک زندگی جوانان.
23.محسنی تبریزی، علیرضا (1380) بررسی مفهوم اعتماد با رویکرد روانشناختی اجتماعی. نمایه پژوهش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 18، 215-216.
24.میرمحمد تبار، سید احمد؛ نوغانی، محسن؛ مسلمی؛ رقیه. (1394) «عوامل موثر بر نحوه گذران اوقات فراغت». برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، دوره 7؛ 24، 194-165.
25.وبلن، ت. (1383)، نظریه طبقه مرفه، مترجم: فرهنگ اشاد، تهران: نشر نی، 362.
26.Wegner, Lisa & Alen J. Flisher & Martie Muller & Carl, Lombard (2006), ” Leisure Boredom and Substance Use among High School Students in South Africa”, Journal of Leisure Research, vol.38,No.2,P.249-266.
27.Ettekal, A. V., & Agans, J. P. (2020). Positive Youth Development Through Leisure: Confronting the COVID-19 Pandemic. Journal of Youth Development, 15(2), 1-20.
28.Moore, S. A., Faulkner, G., Rhodes, R. E., Brussoni, M., Chulak-Bozzer, T., Ferguson, L. J., ... & Tremblay, M. S. (2020). Impact of the COVID-19 virus outbreak on movement and play behaviours of Canadian children and youth: a national survey. International Journal of Behavioral Nutrition and Physical Activity, 17(1), 1-11.
29.Özer, M. (2020). Educational Policy Actions by the Ministry of National Education in the times of COVID-19 Pandemic in Turkey. Kastamonu Eğitim Dergisi, 28 (3), 1124- 1129. DOI: 10.24106/kefdergi.722280.
30.World Health Organization (WHO, 2020a, July 2). What is Coronavirus.
31.Clarke, J & Critcher, C (1985).”Devil Makes Work”, Macmillan.pp,150-174.
32.Wynne, D (1998). ”Leisure, Life Style and the New Middle Class A Case Stady”, London and New York, Rontledge.
تبیین رابطه میان پایگاه اجتماعی-اقتصادی و نحوه گذران اوقات فراغت با تاکید بر دوران کرونا(مورد مطالعه جوانان مجرد دانشگاهی ساکن کرج)
* سیدعطاءالله سینائی1 **مهناز جلیلی، ***بهرام سلیمی
*استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور تهران، ایران sinaee@pnu.ac.ir
**استادیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور کرج، ایران mahnazjalili@alumni.ut.ac.ir
*** کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران bsalimi@ut.ac.ir
[1] سیدعطاءالله سینائی، نویسنده عهده دار مکاتبات sinaee@pnu.ac.ir
Explaining the relationship between the socio-economic base and the way of spending leisure time with an emphasis on stress (a case study of young university graduates living in Karaj)
Abstract
Leisure time is a multi-dimensional phenomenon (social, economic and cultural) and it has been affected by the corona virus epidemic. The purpose of this research is to investigate the relationship between the dimensions of the social and economic base with the various forms of free time of educated youth, which is based on the lifestyle theory of Pierre Bourdieu and the opinions of Joffre Dumasier. The research method was a survey and the data collection tool was a questionnaire. The statistical population includes young students over the age of 20 living in Karaj in the winter of 2019, of which 400 people were selected as the main sample of the study using a simple random multistage cluster sampling method. The research findings show that the independent variable of socio-economic base had an impact on physical leisure with 0.462, artistic-cultural with 0.597, practical with 0.398, intellectual with 0.473, and social with 0.418. The results show that there is a significant relationship between the socio-economic base and the way young people spend their free time.
Key words: socio-economic base, free time, educated youth.
*Mahnaz Jalili ** Atta Allah Sinai *** Bahram Salimi
*Assistant Professor, Department of Social Sciences, Payam Noor Karaj University, mahnazalili@alumni.ut.ac.ir, responsible author
** Assistant Professor, Department of Political and Social Sciences, Payam Noor University sinaee_sa@yahoo.com
***Master of Sociology, Payam Noor University, Tehran.
اوقات فراغت، پدیدهای چندبعدی (اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی) است و با همه گیری بیماری کرونا، تحت تاثیر قرار گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی ارتباط بین ابعاد پایگاه اجتماعی، اقتصادی با صورت های گوناگون اوقات فراغت جوانان تحصیل کرده است که از نظریه سبک زندگی پیر بوردیو و آراء ژوفر دومازیه استفاده شده است. روش پژوهش، پيمايشي و ابزار گردآوري داده ها پرسشنامه بود. جامعه آماری شامل جوانان دانشجوی بالای 20 سال ساکن کرج در زمستان سال 1399 که 400 نفر به عنوان نمونه اصلی پژوهش با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد متغیر مستقل پایگاه اقتصادی-اجتماعی بر فراغتهای جسمانی با0.462، هنری-فرهنگی با 0.597 ، عملی با 0.398، فکری با 0.473 ، اجتماعی با 0.418 تاثیر گذار بوده است. نتایج بیانگر آن است که ميان پایگاه اقتصادی اجتماعی با نحوه گذران اوقات فراغت جوانان ارتباط معناداری وجود دارد .
واژگان کلیدی : پایگاه اجتماعی – اقتصادی ، اوقات فراغت ، جوانان تحصیل کرده.
1- مقدمه
شناخت و برنامه ریزی اوقات فراغت و استفاده بهینه از آن جز اصلیترین مسائل جوامع فراصنعتی جدید میباشد. اوقاتی که اقشار اجتماعی به ویژه جوانان تحصیل کرده به تناسب موقعیتهای خویش در جامعه، فارغ از مسئولیتهای جبری و یکنواخت روزمره، مشتاقانه و آزاد و به اراده خویش به فعالیتهایی دوست داشتنی، آموزشی یا تفریحی دست میزنند. فراغت مجموعهای از اشتغالاتی است که فرد کاملاً به رضایت خود یا برای استراحت، یا برای تفریح، یا به منظور توسعه یا آموزش غیرانتفاعی یا مشارکت اجتماعی داوطلبانه، بعد از آزاد شدن از الزامات شغلی، خانوادگی و اجتماعی به آن میپردازد [11]. اوقات فراغت از جمله شاخصهاي جدید رفاه اجتماعی است که وجود و اهمیت بخشی به آنها هم نتیجه رشد صنعت و هم نتیجه جامعه مصرفی بوده است. اهمیت یافتن فراغت در جامعه امروز آنچنان محسوس و ملموس است که درخواستهاي مردم جهت ایجاد موسسات و امکاناتی که براي فراغت مربوط میشود مثل پارك، کتابخانه، فضاي سبز و... و همین طور ابراز خستگی، فرسودگی و ضعف اعصاب از طرف مردم در زمان ما اهمیت دوران ایام فراغت و توجه به آن را نشان می دهد [22]. اگر این اوقات فراغت بصورت مطلوب پر نشود یا بی برنامگی روبرو شود زمینهی بروز انواع بزهکاریها و سرگرمیهای غیر سالم و بدآموز میشود[19]. یکی از مهمترین و کاربردی ترین متغیرهای تحلیل رفتارها، عقاید افراد و موقعیت آنها در سلسله مراتب اجتماعی است[23]. پایگاه اجتماعی-اقتصادی مجموعه پیچیدهای از عوامل مانند درآمد، نوع مسکن، سالهای تحصیل و گاهی از
اوقات محل اقامت میباشد. تمایزات اجتماعی میتوانند در طیف متنوعی از فعالیتهای اجتماعی مشاهده شوند که این اعمال به طور سنتی با تفریحاتی، از قبیل چگونگی گذران تعطیلات، ورزش، مطالعه، موسیقی، به سینما رفتن و دیگر اعمال انتخابی مرتبط هستند [32]. انتخابهایی که افراد در مورد گزینههای فراغت انجام میدهند، اساساً اجتماعی است و مردم سبکهای زندگی و فعالیتهای فراغتی را میآموزند، با توجه به سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نحوهی گذران اوقات فراغت متفاوت است[6]. پرورش شخص در خانواده و طبقه ای خاص، بر انتخاب اوقات فراغت او بسیار تأثیرگذار است. علاقه ها، سلیقه ها، خواست ها و برداشت های مربوط به فراغت، در دوران کودکی در درون خانواده ها و محیط اجتماعی پیرامون آن فرا گرفته می شود [7]. در جوامع مدرن مصرف چشمگیر (متظاهرانه) و سبک زندگی مبتنی بر رفاه و فراغت سراسر ساختار اجتماعی را فراگرفته است. در چنین فرهنگ های رقابت آمیزی، افراد طبقات پایین تر تلاش می کنند تا با الگو قراردادن سبک فراغت طبقه ی بالاتر و تظاهر به فراغت های مدرن، به احترام و منزلت اجتماعی بیشتری دست یابند [25].
ویروس کرونا که در دسامبر 2019 از ووهان چین آغاز شد اکنون به یک بیماری همهگیر منجر شده است[30]. بسیاری از افراد در 216 کشور، منطقه و سرزمین در سراسر جهان به بیماری کوید 19 آلوده شدهاند که فعالیتهای اجتماعی آنان را دستخوش تغییرات کرده است. بیماری پاندمی COIVD-19 علاوه بر تأثیر بر اقتصاد و زندگی اجتماعی، باعث کاهش چشمگیر فعالیتهای آموزش و پرورش شده است [29]. با توجه به قدرت شیوع و انتقال بیماری، سازمان بهداشت جهان در 4 فوریه وضعیت اضطراری اعلام و توصیه نمود تا کشورها انتقال فرد به فرد این بیماری را از طریق کاهش تماس افراد به خصوص افراد مبتلا و کارکنان بخش های مراقبت و درمان بیماران کاهش داده و گسترش جهانی آن را کنترل نمایند [30]. اجرای این سیاستهای بهداشتی علیرغم پیامدهای مثبت، موجب بروز اثرات منفی روان شناختی در سطح جامعه شده است. ترس از بیماری، ترس از مرگ، انتشار اخبار غلط و شایعات، تداخل در فعالیتهای روزمره، مقررات منع یا محدودیت سفر و عبور و مرور، کاهش روابط اجتماعی (همکاران ، دوستان ، خانواده)، بروز مشکلات شغلی و مالی، و ده ها پیامد دیگر این شرایط، سلامت روان افراد جامعه را تهدید مینماید .
امروزه فراغت در جوامع روبه توسعه همانندی زیادی به مفهوم متناظر خود در جوامع صنعتی پیدا کرده است. یکی از دلایل آن فاصله گرفتن از اجبارهای اجتماعی و فرهنگی و گسیختگی آن از سایر فعالیت هاست. از سوی دیگر عامل هایی همچون افزایش اوقات فراغت ناشی از ممنوع شدن کار کودکان و همچنین تسهیلاتی مانند آموزش اجباری و مجانی و همچنین افزایش سنوات تحصیل و تاخیر بیشتر میانگین سن اشتغال و ورود به بازار کار، بهبود و افزایش امید به زندگی، فزونی یافتن سن ازدواج و بهبود کیفیت زندگی همه موجب آن گردیده تا در جوامع جهان سوم نیز بطور جدی اوقات فراغت مطرح شده است. تا جایی که حتی در جوامع کشاورزی و روستایی که گرایش هایی به سبک زندگی صنعتی و همچینین ارزش های نوین شهری پیدا کرده اند.درنتیجه اشکال نوین اوقات فراغت پدید آمده است. با توجه به موارد مذکور در برخی کشورهای مانند ایران- به عنوان کشوری در حال توسعه و بالطبع شهرهای حوزه آن همچون کرج زمان فراغت حائز اهمیت شده است[2].
نياز به اوقات فراغت مربوط به يک قشر خاص نيست اما از آنجا که ايران با ميانگين سني جوان در رديف کشورهاي جوان قرار دارد، توجه خاص به فراغت و ايجاد امکانات براي گذراندن اوقات فراغت نوجوانان و جوانان ميتواند نقش مؤثري در شکل گيري شخصيت آنان و همين طور سازندگي جامعه داشته باشد. تحقيقات متعدد در اين باره نشان ميدهد کمبود امکانات تفريحي و نداشتن برنامهريزي در اجراي صحيح سياستهاي اجتماعي و اقتصادي، جوانان را به سوي فعاليتهاي ناسالم و انواع تفريحات آسيبزا سوق ميدهد و ممکن است مبنايي براي بروز کجروي در اين قشر فراهم آورد. از سوی دیگر جوانان از فرصت های برابری برای سپراندن اوقات فراغت برخوردار نیستند و کمیت و کیفیت گذران این اوقات در میان افراد مختلف متفاوت است. در یک سال گذشته نیز که جهان با بیماری همه گیر کووید 19 درگیر شده است. کشور ما نیز از این اپیدمی به دور نماند، در نتیجه کووید 19 و در خانه ماندن، تعطیلات پی در پی به علت جلوگیری از انتشار بیشتر ویروس، مشکلاتی از جمله گذراندن اوقات فراغت افراد بیشتر مورد توجه قرار گرفت. به نظر می رسد تعداد کم پژوهش های انجام شده در این زمینه که به صورت موردی انجام شده، نمی تواند تصویر شفافی از این مسئله برای برنامه ریزان و مسئولان در این زمینه فرام کند. لذا این تحقیق با هدف بررسی نقش پایگاه اجتماعی-اقتصادی جوانان ساکن کرج را در نحوه گذراندن اوقات فراغت و همچنین تاثیر شرایط کرونایی را بر کیفیت گذران این اوقات انجام شده است.
2- مباني نظري
در دنیای جدید این ماکس وبر بود که با طرح گروههای منزلتی، راه را برای مطالعات سبک زندگی و اهمیت دادن به آن باز کرد. پس از او، وبلن با طرح مصرف تظاهری بررسیهای جدید سبک زندگی و فراغت طبقات تن آسان را مطرح کرد. نقطهی اتصال این سنت وبر- وبلنی در خصوص سبک زندگی، نظریات سبک زندگی و فراغتی بوردیو است [6].
بوردیو بر این باور است که هابيتاس افراد موجب شکل گیری ذائقه ی آنها می گردد. از نظر بوردیو هابيتاس مولد دو نوع نظام است، یکی نظامی از رویه های ادراک و ارزیابی، یعنی همان ذائقه، و دیگری نظامی از رویه های ایجاد کننده ی اعمال قابل طبقه بندی که تعامل این دو نظام با هم، سبک زندگی را ایجاد می کند. اما این یک سوی قضیه است، زیرا سبک زندگی و فرایندهای مصرفی و اوقات فراغت به عنوان تجلی آن هم نظامی از اعمال طبقه بندی شده اند و هم نظامی از اعمال طبقه بندی کنند. در هیچ جایی به اندازهی کتاب تمایز در مورد فعالیتهای گذران اوقات فراغت بحث نشده است [32]. بوردیو در این کتاب نوعی جامعهشناسی سلیقه را ارائه میدهد و بر نقش زمینهها و عوامل اجتماعی در شکلگیری ذائقههای زیبایی شناختی تأکید میکند. بوردیو همچنین به سبک زندگی به عنوان ابزاری برای نشان دادن تمایز اجتماعی توجه میکند [3]. بوردیو دیدگاه جدیدی را در عرصه اوقات فراغت و سبک زندگی به وجود آورد. او به عرصه و میدان توجه میکند. مطابق با هر میدان، سرمایههایی شکل میگیرد، که سبک زندگی گوناگونی را به صورت عادتواره به وجود میآورد [6]. به تعبیر پییر بوردیو"اگر در صدد فهم جهان اجتماعی هستیم، باید ایدهی سرمایه، انباشت آن و تأثیرات آن را مجدداً به جهان اجتماعی معرفی کنیم."به اعتقاد بوردیو، سرمایه میتواند دارای اشکال مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشد [12]. بر مبنای دیدگاه بوردیو، گذران اوقات فراغت میتواند بیانگر سبک زندگی و ذائقههای خاص باشد که به متمایز شدن افراد از یکدیگر منجر شود. در واقع، یکی از کارکردهای اوقات فراغت، تمایز بخشی است. بوردیو برای تبیین نظریهی خود از مفهومی به نام ذائقه سود میجوید. ( ذائقه؛ عملکردی است که یکی از کارکردهایش این است که به افراد ادراکی از جایگاهشان در نظام اجتماعی میدهد [16]. به نظر بوردیو، انتخابهایی که افراد در مورد گزینههای فراغت انجام میدهند، اساساً اجتماعی است و مردم سبکهای زندگی و فعالیتهای فراغتی را میآموزند و با توجه به سرمایههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نحوهی گذران اوقات فراغت متفاوت است[6].
از نظر مارکس طبقه اجتماعی اشاره به جایگاه مشترک افرادی است که در یک نظام تولیدی قرار دارند ولی نمی توان مبنای طبقه اجتماعی را میزان درآمد افراد دانست بلکه معیار طبقه اجتماعی نسبتی است که یک فرد با روابط تولیدی و نیروهای تولیدی دارد. مارکس بدون آن که نقش عواملی چون قدرت یا شیوه زندگی را نفی کند، واقعیت اساسی جامعه را مالکیت می داند و آن زیربنا می نامد؛ بر روی این زیربنا نهادهای اجتماعی-فرهنگی قرار دارد که آن ها را روبنا می نامد و روبنا عبارت است از قدرت، شیوه های فرهنگی ، صورت های زندگی خانوادگی، فرایندهای آموزش و پرورش و عواملی از این قبیل، همه این عوامل می تواند نابرابری های اولیه ناشی از تفاوت در ماکلیت را تشدید کند»[5]. از نظر وی تقسیم جامعه به طبقات نه بر بنیاد ثروت است و نه بر مقدار درآمد. شرط ضروری تشکیل یک طبقه، وجود «دشمن طبقات» است. از نظر مارکس، باید دو گامه پشت سر گذاشته شود تا یک طبقه اجتماعی به وجود آید: نخستین گامه وجود "طبقه در خود" است که در آن افراد با منافع مشترک در نظام تولیدی، بدون آگاهی طبقاتی، با یکدیگیر زندگی می کنند. دوم «طبقه برای خود» است که افراد را به همبستگی و انسجام طبقاتی می رساند[20].
ماکس وبر پایگاه را یک امتیاز اجتماعی تعریف می کند که در جامعه به برخی موقعیت ها داده می شود و جامعه نیز از دسته هایی از سطوح و یا گروه هایی از پایگاه ها تشکیل می شود[23]. وبر میزان بهره مندی افراد از احترام و افتخار اجتماعی را تعیین کننده منزلت و پایگاه آنها می داند. محتوای شان و اعتبار و منزلت را معمولاً این واقعیت بیان می کند که فراتر از هر چیز دیگر یک سبک خاص زندگی را می توان از تمام کسانی که میل دارند به دایره منزلتی تعلق داشته باشند، باید توقع داشت. منزلت برای وبر به عنوان برآوردی مثبت یا منقی از احترام(آبرو) یا پرستیژ پذیرفته شده از سوی افراد یا موقعیت ها، تعریف شده است، لذا منزلت، دربردارنده برداشت ها و قضاوت های مردم است. [21]. «بنابراین یک گروه منزلتی، تنها زمانی می تواند وجود داشته بشد که دیگران برای اعضای ان گروه حیثیت یا فروپایگی قایل شوند و بدین سان آنها را از بقیه کنشگران اجتماعی متمایز سازند و میان «آنان» و «ما» فاصله اجتماعی لازم را برقرار سازند» [16]. برخلاف طبقات که می توانند اشتراک اجتماعی داشته یا نداشته باشند، گروه های منزلتی معمولاً اجتماعی هستند که با سبک های شایسته زندگی و احترام و فخر اجتماعی که دیگران برایشان قایل اند، به همدیگر وابستگی پیدا کنند.
«اگرچه طبقه به طور عینی معین می شود. پایگاه به ارزیابی های ذهنی افراد از اختلاف اجتماعی بستگی دارد. طبقات از عوامل اقتصادی مربوط به دارایی و درآمد نشات میگیرد، درحالی که پایگاه به وسیله شیوه های زندگی گوناگون که گروه ها دنبال میکنند، تعیین می شود.» [18]. افراد دارای منزلت مشابه، محدودیت هایی در آمیزش اجتماعی برای خود قائل اند که ثمره بارز ان ازدواج درون گروهی است. مثلاً کارمندان دولت ترجیح میدهند با خانواده یک کارمند دولت وصلت کنند تا یک تاجر، ولو اینکه سطح مالی یک تاجر بهتر باشد. یا در سطح دیگر، خانواده ثروتمند مذهبی چندان رغبتی ندارد که با خانواده های ثروتمند غیر مذهبی معاشرت داشته باشد. منزلت در واقع نحوه توزیع شأن و اعتبار اجتماعی در میان گروه های نوعی سهیم در این توزیع در اجتماع یا همان «سامان اجتماعی» است که از منابع منزلتی خاص خود تغذیه می کنند. مانند موقعیت های اجتماعی نهادی شده(مثل شغل)، ثروت(با توجه به مشروع بودن یا نامشروع بودن)، قدرت، ویژگیهای شخصی(مثلاً مسیحی سفیدپوست در امریکا) و به هنجار بودن و بهرهمندی از ارزشهای اساسی و اخلاقی.» [8]. «هرچند نمی توان گفت طبقه بالای اجتماعی به منزلت اجتماعی منتهی می شود، اما در دراز مدت با نهادی شدن طبقه اجتماعی بالا، فرد از منزلت اجتماعی بالاتری برخوردار می شود.» [28].
قدرت یک عامل بالقوه است و مانند دارایی و درآمد، پدیده ای عینی نیست. قدرت از نظر وبر فرصت و توانایی است که یک انسان یا شماری از آنان برای تحمیل اراده شان، بر کنش جمعی به راحتی در اختیار دارند، خنیا اگر با مقاومت دیگران همراه باشد. این نظام سیاسی است که توزیع قدرت را در جامعه مشخص می کند. معمولاً احزاب سیاسی، سازمان هایی اند که نقش عمده ای در توزیع قدرت به عهده دارند. به همین دلیل است که در تحلیل قشربندی وبر، گاهی حزب به جای قدرت می نشیند. در حزب سیاسی، بر خلاف طبقه و گروه منزلت، عضویت اصولاً آزاد است. «حزب جمعیتی است که افراد آن دارای زمینه ها، هدف ها یا منافع مشترک اند و برای تامین قدرت گروهی از رهبران، تلاش می کنند که این امر امتیازات مادی و منزلت هایی برای اعضای حزب به دنبال دارد و می تواند مستقل از طبقه و منزلت(پایگاه)، بر قشربندی اجتماعی تاثیر بگذارد. احزاب ممکن است خواسته هایی داشته باشند که فراسوی اختلاف طبقاتی است. احزاب بر پایه وابستگی مذهبی یا آرمان های با دو بعد دیگر(طبقه و منزلت) از بالاترین سازمان دهی برخوردارند و نمایندگان احزاب از طبقات و گروه های منزلتی شکل یافته است. «اگرچه منافع قدرت را می توان در موقعیت نهادی شده اجتماعی(نقش)، زور، ثروت و دارایی، ویژگی های فرد(مثل کاریزما) و... جستجو کرد.» [8].
از نظر پارسونز بیشترین امتیاز ها متعلق به مهمترین جایگاه ها در اجتماع است و اولین امتیاز منزلت اجتماعی است و رفاه نیاز ثانوی است. آنچه که پارسونز انجام داد، مشخص کردن مهمترین جایگاه ها در جامعه با در نظر گرفتن نوع نهاد غالب در آن است[4]. وارنر معتقد است که عوامل اقتصادی در زندگی اجتماعی تاثیر زیادی ندارد و در توجیه های خود از طبقه آن را عاملی فرعی محسوب کرده است. به نظر می رسد اون با تاکید بر دو عامل حیثیت و احترام به عنوان زمینه اصلی در ساخت طبقاتی بیش از اندازه تحت تثیر عامل ذهنی قرار گرفته است [5]. در کل در رابطه با نظریات جامعه شناسان در مورد طبقه و پایگاه اجتماعی-اقتصادی می توان گفت که همه آن ها توجه بر عوامل اقتصادی و اجتماعی و نیز قدرت دارند.
دورکیم نیز در مطالعهی فرآیند پیدایش اشکال پیچیدهی تقسیم کار، بحث فردی شدن فراغت را مطرح نموده است. همچنین وبر در آثارش به بوروکراتیک شدن فراغت اشاره میکند. باید گفت که مفهوم سبک زندگی مطرح شده توسط وبر شبیه نظرهای تورنشتاین وبلن است که رفتار فراغتی را به عنوان شیوهی تمایز جستن مطرح میکند[17]. وبلن بنیان نهادن جامعه شناسی فراغت را با تالیف کتاب «نظریه طبقه مرفه: به سوی یک جامعه فراغتی» بنیان نهاد و اوقات فراغت را از دو حیث علمی و انتقادی مورد توجه قرار داد. در کتاب فوق وبلن به مطالعه بیکارگان طبقه مرفه در یک جامعه بورژوازی می پردازد و و نتیجه گیری میکند که اعضای طبقه مرفه به منظور نمایش و بدست آوردن مقام و منزلت اجتماعی بالاتر و به خصوص فراغت و تن آسانی زیاده روی می نمایند. وبلن در تعریف طبقه مرفه میگوید: «طبقه مرفه کار تولیدی و بدنی را به دیده حقارت می نگرد و تنها در کنار طبقه مولد همزیستی می کند و این طبقه برای حفظ منافع طببقه خود گاهی به امر تولید نیز آسیب می زند.» به عقیده وبلن آسایش و مصرف نمایشی بر تنبلی و بی کارگی طبقه تن آسان و مرفه دلالت ندارد، بلکه وبلن تباه کردن زمان و بی فایده بودن گذر زمان بر امر تولید و نیز ضایع نمودن تظاهری را هنجار مصرفی این طبقه می داند که در ذیل پوشش های ارزشی نمایان می گردد. [25]. همین طور زیمل هنگامی که دربارهی پدیدهی شهرنشینی و فضای فرهنگی مرتبط با آن بحث میکند، به طور ضمنی به این موضوع میپردازد [9]. یکی از عرصههای انتخاب آزادانهی فردی و عرصهی قابل مشاهدهی زندگی که حوزهی مهمی در مطالعات سبک زندگی محسوب میشود، حوزهی فراغت است. حوزهی فراغت اصلیترین حوزهی تحلیلهای سبک زندگی است [10].
با توجه به مطالب ذکر شده، از آنجایی که اوقات فراغت یکی از مؤلفههای اصلی سبک زندگی است، نظریه سبک زندگی پیر بوردیو، بعنوان چارچوب نظری را برای بررسی اوقات فراغت مورد استناد قرار میگیرد.
مدل مفهومی پژوهش
3- پیشینه تحقیق
در فراتحلیلی که توسط میرمحمدتبار و دیگران(1394) از پژوهشهای موجود در حوزه «عوامل موثر بر نحوه گذران اوقات فراغت» در پژوهشی به همین نام انجام شده است، نتایج بدست آمده حاکی از آن است که پایگاه اقتصادی-اجتماعی، سن، تحصیلات فرد و رضایت از امکانات فراغتی، نسبت به دیگر متغیرها، تاثیر زیادی بر گذران اوقات فراغت در ایران دارد که این تاثیر در نظریات بوردیو، اسمیت و دومازیه هم پیش بینی شده است. نتایج پژوهش عنایت و نرهای(1393) با عنوان «بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه گذران اوقات فراغت زنان» نشانگر آن است که از میان متغیرهای مستقل موجود در مدل نظر آن تحقیق، متغیرهای امکانات فرهنگی، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان و نوع شغل همسر بیشترین تاثیر را بر میزان اوقات فراغت نمونه بررسی شده داشتند. ربانی و شیری(1388) در پژوهشی با موضوع «اوقات فراغت و هویت اجتماعی» به بررسی جامعه شناختی الگوهای گذران اوقات فراغت جوانان در تهران پرداخته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که الگوهای گذران اوفات فراغت در گام نخست متاثر از پایگاه طبقاتی است. ابراهیمی، رازقی و پطرودی(1390) به پژوهشی تحت عنوان "اوقات فراغت و عوامل اجتماعی موثر بر آن" پرداخته اند. نتایج نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، چهار متغیر سن، تحصیلات پاسخگو و تحصیلات پدر و مادر، دارای تاثیر معناداری بر اوقات فراغت هستند.
اتکال و اگانس1 (2020) در پژوهشی به بررسی "رشد مثبت جوانان از طریق اوقات فراغت: مقابله با بیماری همه گیر کرونا" پرداختند. بیماری همه گیر کرونا باعث اختلال قابل توجهی در زندگی میلیونها نفر از جمله کودکان و نوجوانان شده است. برنامههای جوانان یکی از راههای اصلی ارتقا رشد مثبت جوانان و به نوبه خود توسعه جوانانی سالم و پر رونق است که به جامعه کمک مثبتی میکنند. موور، فولکنر، رودز، بروسونی، چالک-بازر، فرگوسن و ترمبلی2 (2020) "تأثیر شیوع ویروس کرونا بر رفتارهای حرکتی و بازی کودکان (اوقات فراغت) و جوانان کانادایی: یک نظرسنجی ملی" پرداختند. نتایج نشان داد فقط 8/4 نفر از (4/2 دختران و پسران 5/6) از کودکان و از جوانان (8/0 دختران و پسران 5/0) از محدودیتهای کرونا استفاده کردند. کودکان و جوانان سطح بازی کمتری داشتند، زمان خارج کمتری داشتند، خواب بالاتری داشتند (از جمله اوقات فراغت) و در هنگام شیوع خواب بیشتری داشتند. تشویق و حمایت والدین، مشارکت والدین در بازی و مالکیت سگ خانوادگی با رفتارهای حرکتی سالم ارتباط مثبت داشتند. مطالعاتی که توسط واگنر (2006) انجام شده، نشان می دهد که متغیرهای جمعیتی و پایگاه اجتماعی نقش مهمی در گذران اوقات فراغت افراد دارد. کلارک و کریچر(1985) در مطالعه خود با عنوان تجاری شدن اوقات فراغت، با استفاده از رویکر نومارکسیستی، بر نقش دولت و سازمان های سرمایه گذار در دسترسی به فرصت های فراغتی و نیز تاثیر وضعیت و جایگاه طبقاتی افراد در برآوردن نیازهای فراغتی تاکید دارند.
مروري بر تحقيقات صورت گرفته در سطح ملي و بين المللـي نشـان ميدهـد كـه ارتبـاط بـين پایگاه اجتماعی -اقتصادی و نحوه گذران اوقات فراغت با تاکید بر دوران کرونا در كشور ايران كمتـر مـورد مطالعـه قـرار گرفتـه است و در شهر کرج، چنين مطالع هاي انجام نشده است. افزون بر اين، مطالعه حاضر به شناخت ارتباط بين پایگاه اجتماعی -اقتصادی و نحوه گذران اوقات فراغت با تاکید بر دوران کرونا مي پردازد كـه بـه علت تحليـل سطوح جزئي اين متغيرها، از ويژگي نوآورانه به ويژه در گستره داخلي بهره مند است.
در اين راستا، با توجه به روند رو به گسترش بیماری کرونا در سراسر جهان و لزوم رعایت محدودیت ها و وجود مشكلات متعددی که ناشی از این بیماری است و كاسـتي مطالعـات اجتمـاعي در زمينه ارتباط پایگاه اجتماعی -اقتصادی و نحوه گذران اوقات فراغت با تاکید بر دوران کرونا در شـهر يـاد شـده، مطالعـه كنـوني، اهميت و ضرورت بالايي دارد.
4- روش شناسی
در پژوهش حاضر از روش پيمايشي براي جمع آوري داده ها استفاده شد. جامعه آماري، شامل جوانان دانشجوی بالای 20 سال ساکن در کرج در زمستان سال 1399 بودند. براي انتخاب حجم نمونه نيز در بين افراد جامعه آماري با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر به عنوان نمونه اصلی پژوهش تعیین شده است. در پژوهش حاضر بر مبنای روش نمونهگیری خوشهای برای آنکه پوشش خوبی از مناطق داده شود تا نتایج قابلیت تعمیم بیشتری به جامعه آماری داشته باشد از هر محدوده جغرافیایی یک منطقه انتخاب شد، سپس از هر منظقه به صورت تصادفی پرسشنامه نظرسنجی و تکمیل شد. جهت سنجش متغيرها از پرسشنامه پژوهشگر ساخته که بر اساس نظر اساتید و خبرگان دانشگاه تاییدگردیده بود، اطلاعات جمع آوری شد. در پژوهش حاضر به منظور بررسی روایی همگرا در سطح عامل از شاخص متوسط واریانس استخراج شده استفاده شده است.
در اين مطالعه براي بررسي قابليت اعتماد ابزار سنجش (طيفها) مورد استفاده از ضريب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی در نرم افزار مدلسازی معادلات ساختاری واریانس محور Smart PLS استفاده شده است. میزان ضریب آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی بدست آمده براي همه مفاهیم تحقیق بزرگتر از 0.70 میباشند و اين موضوع نشان دهنده همبستگي دروني مناسب بين متغيرها براي سنجش مفاهيم مورد نظر است و بدين ترتيب ميتوان گفت كه ابزار سنجش پژوهش حاضر از قابليت اعتماد و يا پايايي لازم برخورد است. در نهايت داده هاي پرسشنامه به وسيله نرم افزار spss 20تجزيه و تحليل شد.
5- يافته هاي پژوهش
در ابتدا نتایج توصیفی و سپس با استفاده از تکنیک های آمار استنباطی، فرضیه ها مورد بررسی قرار گرفته اند. از کل پاسخگویان نیمی از پاسخگویان زن و نیمی دیگر مرد بودهاند. افرادی که در گروه سنی 24 تا 26 سال هستند. بیشترین فراوانی (50 درصد) را به خود اختصاص دادهاند . بیش از نیمی از پاسخگویان دارای تحصیلات کارشناسی بودهاند. پایگاه اقتصادی -اجتماعی برای 33 درصد از پاسخگویان در سطح «پائین» و در مقابل برای 24 درصد از پاسخگویان در سطح «بالا» ارزیابی شده است. تحصیلات پدر بیش از یکسوم از پاسخگویان «دیپلم و فوقدیپلم» بوده است. افرادی که تحصیلات مادرشان «لیسانس» بوده است، بیشترین فراوانی (46 درصد) و افرادی که مادرشان «بیسواد» بوده است، کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادهاند (3 درصد). شغل پدر حدوداً یکسوم از پاسخگویان مورد مطالعه (32 درصد) آزاد بودهاند. بیش از نیمی از پاسخگویان بیان کردهاند که متوسط درآمد ماهیانه خانوادهاشان بین سه تا شش میلیون تومان میباشد.
[1] Ettekal & Agans
[2] Moore, Faulkner, Rhodes, Brussoni, Chulak-Bozzer, Ferguson & Tremblay
جدول 1 توصيفي از ويژگي هاي جمعيت شناختي پاسخگويان
متغیر | رده | فراوانی | درصد | متغیر | رده | فراوانی | درصد |
جنسیت | زن | 201 | 50.3 | درآمد ماهیانه | کمتر از 3 میلیون تومان | 65 | 16.3 |
مرد | 199 | 49.8 | بین 3 تا 6 میلیون تومان | 216 | 54 | ||
سن | 23-20 سال | 139 | 34.8 | بالای 6 میلیون تومان | 119 | 29.7 | |
26-24 سال | 198 | 49.5 | کمتر از 3 میلیون تومان | 65 | 16.3 | ||
30-27 سال | 63 | 15.8 | بین 3 تا 6 میلیون تومان | 216 | 54 | ||
پایگاه اقتصادی-اجتماعی | پائین | 130 | 32.5 | شغل پدر | کارگر ساده و فنی
| 73 | 18.3 |
متوسط | 175 | 43.8 | مشاغل پردرآمد | 6 | 1.5 | ||
بالا | 95 |
| بازنشسته | 50 | 12.5 | ||
وضعیت مسکن | مالک
| 156 | 39 | کارمند، معلم و نظامی | 45 | 11.3 | |
مهندسین، وکلا، کارشناسان ارشد ومدیران میانی | 59 | 14.8 | |||||
سازمانی | 27 | 6.8 | |||||
رهن و اجاره | 217 | 54.3 | اساتید دانشگاه، پزشکان، قضات | 31 | 7.8 | ||
آزاد | 127 | 31.8 | |||||
بیکار | 9 | 2.3 |
به منظور آزمون فرضیات تحقیق از آزمونهای پارامتريک (همبستگی پیرسون و تی مستقل همسبته و تحلیل واریانس) استفاده شده است، اما از آنجا که استفاده از آزمونهای مذکور
منوط به برقراری کمی بودن مقیاس متغیرها و نرمال بودن توزیع دادهها میباشد، از اين رو ابتدا به کمک آزمون کولموگرف اسمیرنف به بررسي نرمال بودن دادههاي متغيرهای تحقيق پرداخته شده است که نتایج حاصل از آن به قرار زیر است؛
جدول2: بررسی نرمال بودن توزیع متغیرهای تحقیق به کمک آزمون کولموگرف اسمیرنف
متغیر | z | سطح معنیداری |
پایگاه اقتصادی-اجتماعی | 1.063 | 0.209 |
فراغت جسمانی | 1.173 | 0.127 |
فراغت هنری-فرهنگی | 1.529 | 0.059 |
فراغت عملی | 0.882 | 0.419 |
فراغت فکری | 1.167 | 0.131 |
فراغت اجتماعی | 0.872 | 0.440 |
همانطور که در جدول فوق گزارش شده است، سطح معنیداری همه متغیرها بزرگتر از 0.05 است، پس میتوان گفت که توزیع دادههای مربوط به متغیرها نرمال است، از اینرو به منظور بررسی فرضیات تحقیق از آزمونهای پارامتریک استفاده شده است.
برای بررسی روابط متغیرها پس از در نظر گرفتن ملاحظات لازم از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد که نتایج آن به قرار زیر است؛
جدول 3 : بررسی رابطه بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای جسمانی، هنری، فکری، اجتماعی
| پایگاه اقتصادی-اجتماعی | فراغتهای جسمانی | ||
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 1
400 | 0.462 0.001 400 | |
فراغتهای جسمانی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 0.462 0.001 400 | 1
400 | |
|
| پایگاه اقتصادی-اجتماعی | فراغتهای هنری | |
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 1
400 | 0.597 0.001 400 | |
فراغتهای هنری
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 0.597 0.001 400 | 1
400 | |
|
| پایگاه اقتصادی-اجتماعی | فراغتهای عملی | |
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 1
400 | 0.398 0.001 400 | |
فراغتهای عملی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 0.398 0.001 400 | 1
400 | |
|
| پایگاه اقتصادی-اجتماعی | فراغتهای فکری | |
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 1
400 | 0.473 0.001 400 | |
فراغتهای فکری
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 0.473 0.001 400 | 1
400 | |
|
| پایگاه اقتصادی-اجتماعی | فراغتهای اجتماعی | |
پایگاه اقتصادی-اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 1
400 | 0.418 0.001 400 | |
فراغتهای اجتماعی
| ضریب همبستگی سطح معنیداری تعداد | 0.418 0.001 400 | 1
400 |
با توجه به جدول و مقدار ضریب همبستگی (0.462 = r) میتوان گفت بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای جسمانی رابطه مستقیم و معنیدار با شدتی متوسط وجود دارد. . این یافته پژوهشی با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد چرا که در پژوهش مذکور رابطه بین دو متغیر معکوس و معنادار میباشد ، این در حالی است که در پژوهش حاضر رابطه بین دو متغیر مثبت و معنادار میباشد. نتايج حاصل از ماتریس همبستگی فوق موید این مطلب است که بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای هنری-فرهنگی رابطه معناداری وجود دارد. این یافته پژوهشی با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد چرا که در پژوهش مذکور رابطه بین دو متغیر معنادار نمیباشد. نکته قابل توجه در خصوص وجود رابطه معنادار بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و میزان فراغتهای فرهنگی و هنری دانشجویان این است که در بین ابعاد پنچگانه فراغت، پایگاه اقتصادی اجتماعی قویترین رابطه را با فراغتهای فرهنگی هنری داشته است. همچنین با توجه به مقدار ضریب همبستگی (0.398 = r) میتوان رابطه بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای عملی را تائید نمود. این یافته پژوهشی با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد چرا که در پژوهش مذکور رابطه بین دو متغیر معکوس و معنادار میباشد ، این در حالی است که در پژوهش حاضر رابطه بین دو متغیر مثبت و معنادار میباشد. با توجه به مقدار ضریب همبستگی (0.473 = r) با بالا رفتن پایگاه اقتصادی-
اجتماعی دانشجویان، فراغتهای فکری آنها نیز با شدتی متوسط بیشتر میشود. این یافته پژوهشی با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد چرا که در پژوهش مذکور رابطه بین دو متغیر معنادار نمیباشد. به نظر بوردیو رابطه بین طبقه و پایگاه اجتماعی و سبک زندگی، رابطهای انکارناشدنی و مبتنی بر نوعی همسیاقی است. نتایج جدول فوق نشان داد که بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. این یافته پژوهشی با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد چرا که در پژوهش مذکور رابطه بین دو متغیر معنادار نمیباشد. در خصوص رابطه بین دو متغیر پایگاه اقتصادی-اجتماعی و فراغتهای اجتماعی میتوان گفت معمولاً اعضای طبقات بالای جامعه تعطیلاتشان را به مسافرتهای سیاحتی میروند، در حالی که اعضای طبقات متوسط رو به پائین، تعطیلاتشان را به مسافرتهای زیارتی میروند، یا بهتر بگوئیم اعضای طبقات بالای اجتماع، برای گذران اوقات فراغت به سفرهای سیاحتی بیشتر از زیارتی فکر میکنند و در مقابل وفور سفرهای زیارتی در طبقات پائین جامعه بیشتر از طبقات بالای جامعه است، همچنین اعضای طبقات متوسط رو به پائین بیشتر از اعضای طبقات بالای جامعه در زمان فراغت خود به دیدار و اقامت نزد خویشاوندان خود میروند.
جدول 4 مقایسه فراغتهای جسمانی،هنری-فرهنگی، عملی،فکری و اجتماعی در دو زمان قبل و بعد از کرونا
فراغت | میانگین | t | درجه آزادی | سطح معنیداری | |
فراغتهای جسمانی | قبل | 3.58 | 3.65 | 388 | 0.001 |
بعد | 2.39 | ||||
فراغتهای هنری-فرهنگی | قبل | 3.39 | 3.76 | 388 | 0.001 |
بعد | 2.04 | ||||
فراغتهای عملی | قبل | 2.45 | 1.65 | 388 | 0.158 |
بعد | 2.38 | ||||
فراغتهای فکری | قبل | 2.53 | 1.59- | 388 | 0.153 |
بعد | 2.59 | ||||
فراغتهای اجتماعی | قبل | 3.84 | 2.73 | 388 | 0.001 |
بعد | 3.15 |
نتایج حاصل از آزمون تی همبسته گویای این مطلب است که میزان فراغتهای جسمانی در زمان قبل از کرونا (با میانگین نمره 3.58) بیشتر از میزان فراغتهای جسمانی در زمان بعد از کرونا (با میانگین نمره 2.39) میباشد. در واقع و در مجموع میتوان گفت کرونا بر فراغتهای جسمانی تأثیر دارد، به طوری که منجر به کاهش فراغتهای جسمانی شده است. میزان فراغتهای هنری-فرهنگی در زمان قبل از کرونا (با میانگین نمره 3.39) بیشتر از میزان فراغتهای هنری-فرهنگی در زمان بعد از کرونا (با میانگین نمره 2.04) میباشد،میزان فراغتهای عملی در زمان قبل از کرونا (با میانگین نمره 2.45) بیشتر از میزان فراغتهای عملی در زمان بعد از کرونا (با میانگین نمره 2.38) میباشد، اما در مجموع میتوان گفت، کرونا بر فراغتهای عملی تأثیر معناداری ندارد. میزان فراغتهای فکری در زمان قبل از کرونا (با میانگین نمره 2.53) کمتر از میزان فراغتهای فکری در زمان بعد از کرونا (با میانگین نمره 2.59) میباشد، فلذا در مجموع میتوان گفت کرونا بر فراغتهای فکری تأثیر معناداری ندارد. میزان فراغتهای اجتماعی در زمان قبل از کرونا (با میانگین نمره 3.84) بیشتر از میزان فراغتهای هنری-فرهنگی در زمان بعد از کرونا (با میانگین نمره 3.15) میباشد، پس میتوان گفت کرونا بر فراغتهای اجتماعی تأثیر دارد، به طوری که منجر به کاهش فراغتهای اجتماعی میشود.
6- بحث و بررسی
اين مطالعه بر آن بود تا به تبيين رابطه پایگاه اقتصادی-اجتماعی و نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان مجرد ساکن کرج بپردازد. انجام اين مطالعه كه در قالب نظرسنجي از طريق پيمايش انجام شد، بيانگر اين مطلب است كه ميان پایگاه اقتصادی اجتماعی با نحوه گذران اوقات فراغت جوانان ارتباط معناداری وجود دارد كه نبايد از آن چشمپوشي كرد. این یافته پژوهشی که با یافتههای تیبا (1389) همخوانی ندارد و در مقابل همراستا با نتایج پژوهش خواجه نوری و مقدس (1387) ، ابراهیمی و بهنوئی گدنه (1388) ، ربانی و شیری(1388)، صادقی و دیگران (1388)، میرمحمدتبار و دیگران (1394)، کلارک و کریچر (1985)، توسط واگنر (2006) میباشد و در تبیین احتمالی آن میتوان گفت، افراد با پایگاه اقتصادی و اجتماعی مختلف تلاش دارند تا به شکلهای متفاوت طبقه خود را به سایرین نشان دهند یا از سایر طبقات خود را متمایز نمایند. همانطور که در این پژوهش مشخص شد افراد با پایگاه اقتصادی اجتماعی بالاتر تمایل بیشتری به انواع فعالیتهای فراغتی دارند. در نگاه بوردیو ذائقه افراد نسبت به نحوه گذران اوقات فراغت، محصول نحوه اجتماعی شدن فرد در خانه و مدرسه، پایگاه اقتصادی-اجتماعی او میباشد. اگر خانواده از شرایط مناسب اقتصادی برخوردار نباشد، استعداد فرزندان در اوقات فراغت به هدر میرود و در نتیجه در این دسته از خانوادهها، بدلیل وجود دیگر اولویتهای اقتصادی به ویژه در زمینههای رفاهی ، اوقات فراغت در اولویت قرار نمیگیرد و هیچگاه برنامه صحیحی برای اوقات فراغت در نظر گرفته نمیشود. یکی از مهمترین و شاید تعیین کنندهترین عوامل تأثیرگذار بر نحوه گذران اوقات فراغت ، وضعیت اقتصادی است، زیرا عوامل دیگر مانند امکانات را تحت تأثیر قرار میدهد.
یکی از یافته های کاوش حاضر نشان داد که میزان فعالیتهای فراغتی مردان بیشتر از میزان فعالیتهای فراغتی زنان است. زنان و دختران همیشه در فرهنگ مردسالارانهی ما، از استقلال فردی کمتری برخوردار هستند. چنانه هیوود بیان میکند، یکی از تقسیمات اجتماعی که به ناهمگونی و نابرابری در فراغت منتهی میشود، جنسیت است. در بیشتر موارد، نخستین مسئولیت زنان، سازماندهی امور خانه و انجام کارهای آن است. مسئولیتهای خانگی به گونهای است که تنظیم و مشخص کردن مرز کار از اوقات فراغت را دشوار میسازد و بنابراین باعث تکه تکه شدن اوقات فراغت میشود.
همچنین یافته های این مطالعه حاکی از وجود رابطه معنادار بین تحصیلات والدین و فعالیتهای فراغتی فرزندان میباشد که در این خصوص باید گفت والدین با تحصیلات دیپلم و بالاتر، فرزندان آنها اغلب اوقاتشان را در تعطیلات در درجهی اول با رفتن به کلاسهای تقویتی زبان انگلیسی و فعالیتهای ورزشی پر میکنند و در واقع سعی میکنند فرزندانشان برنامهی صحیحی جهت گذراندن اوقات فراغت خود داشته باشند، در صورتی که والدین کمسواد که با سطح اقتصادی پائینتری زندگی میکنند، آنچه مهم است کمک فرزندان به والدین در جهت تأمین معاش خانواده است و کمتر والدین هستند که اوقات فراغت خود را با برنامههای تفریحی و علمی پر کنند.
در نهایت دستاورد این پژوهش نشان داد، فعالیتهای فراغتی در زمان قبل از کرونا بیش از زمان بعد از کرونا بوده است، به طوری که، میزان فعالیتهای فراغتی برای بیش از یکسوم پاسخگویان (34 درصد) در زمان قبل از کرونا در سطح زیادی بوده است و در مقابل میزان فعالیتهای فراغتی برای 22 درصد از پاسخگویان در زمان بعد از کرونا در سطح زیادی بوده است.، همچنین نتایج حاصل از ابعاد پنجگانه گذران اوقات فراغت نشان داد که در زمان قبل از کرونا، میزان فعالیتهای فراغتی پاسخگویان در ابعاد «جسمانی، هنری-فرهنگی و اجتماعی» در سطح متوسط رو به بالا و در مقابل میزان فعالیتهای فراغتی پاسخگویان در ابعاد «عملی و فکری» در سطح متوسط رو به پائین میباشد و در زمان بعد از کرونا نتایج نشان داد که، میزان فعالیتهای فراغتی پاسخگویان در همه ابعاد بجز «اجتماعی» در سطح متوسط رو به پائین میباشد و در مقابل میزان فعالیتهای فراغتی اجتماعی پاسخگویان در سطح متوسط رو به بالا میباشد.
7- نتیجه گیری
با توجه به نتایج این مطالعه و سایر پژوهشها میتوان اظهار داشت که فراغت وضعیتی است که در هر جامعه و در اعضای آن وجود دارد و به شدت با زندگی امروزی عجین شده است. به سخن دیگر فراغت پدیدهای همگانی است که به دلیل اهمیت فرهنگی و اجتماعی آن نیاز به توجه و رسیدگی مطلوب دارد و این امر فقط با شناخت درست و دقیق نیازهای اعضای جامعه و امکانات موجود و نیز تعیین متغیرهای مؤثر بر آن برآورده خواهد شد. بر همین اساس همه جامعهشناسان معتقدند که در صورت فقدان یا ضعف در برنامهریزی و فراهم نکردن امکانات لازم برای گذراندن اوقات فراغت، چه در سطح فردی و چه جمعی، فراغت به عنوان یکی از معضلات اساسی جامعه مطرح خواهد شد و در نهایت آثار زیانبار آن گریبان کل جامعه را خواهد گرفت. با پیچیده تر شدن زندگی و افزایش آهنگ تغییرات اجتماعی نحوه پاسخگویی به نیازهای زمان فراغت جوانان به عنوان یک مساله اساسی پیش روی مدیران و اندیشمندان اجتماعی قرار گرفته است.
در نهایت به برنامهریزان و سیاستگذاران اوقات فراغت جوانان پیشنهاد میگردد که در حوزه فرهنگ بویژه برای اوقات فراغت، سرمایهگذاری و برنامهریزی بر اساس پایگاه اقتصادی اجتماعی ساکنان آن مناطق و جنسیت جوانان داشته باشند. توصیه میشود در ارائه شرایط و امکانات ورزشی توجه خاصی مبذول گردد تا جوانان در پر کردن اوقات فراغت خود از ورزش که سالمترین شیوه گذران اوقات فراغت است به طور مطلوب استفاده کنند. در حقیقت از طریق فعالیتهای مختلف برنامهریزی شده برای گذران اوقات فراغت جوانان میتوان به تدوین اهداف اجتماعی، اقتصادی، اخلاقی، فرهنگی و هنری همت گمارد و برنامهریزی صحیح را در این زمینهها پیگیری کرد تا به تربیت فردی و اجتماعی دانشجویان پس از پایان دوره تحصیل دست یافت. این پژوهش به مانند سایر تحقیقات دارای محدودیت هایی چون عدم اظهار نظر واقعی پاسخگویان به پرسشنامه ها، جامعه آماری محدود به جوانان مجرد بالای 20 سال، کنترل متغیر های تاثیر گذار بر فراغت به جز پایگاه اقتصادی و اجتماعی، فقدان بودجه لازم برای پیشبرد کار بود.
منابع و ماخذ
1.ابراهیمی، قربانعلی و بهنوئی گدنه، عباس. (1388) «اوقات فراغت و هویت: بررسی جامعهشناختی رابطهی اوقات فراغت با هویت شخصی در بین جوانان شهر بابلسر»، فصلنامه مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال پنجم، 127-148.
2.ابراهیمی، قربان علی و نادر رازقی و رقیه مسلمی پطرودی. (1390) «اوقات فراغت و عوامل اجتماعی موثر بر آن،مطالعه موردی افرادز 64-15 ساله شهرستان جویبار)»، جامعه شناسی کاربردی، سال بیست و دوم، 44، 98-71.
3.استوری،جان(1386)، مطالعات فرهنگی دربارة فرهنگ عامه، حسین پاینده،تهران: آگه.
4.اشرف، احمد (1351)، علل پیدایش نابرابریهای طبقاتی. تهران: انتشارات آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی، 96.
5.تامین ملوین، (1373)، جامعه شناسی و قشربندی و نابرابری های اجتماعی ، عبدالحسین نیک گهر ، انتشارات توتیا، تهران، 8-13.
6.خواجه نوری، بیژن و مقدس، علی اصغر. (1387) «بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر میزان گذران اوقات فراغت؛ مورد مطالعه: دانشآموزان دبیرستانی شهرستان آباده»، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی،139-141.
7.جنکینز (1385)، پی یر بوردیو، لیلا جوهرافشانی و حسن چاوشنیا، تهران: نشر نی.
8.خدا بنده لو، سعید (1372) جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی. تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
9.ربانی، رسول و رستگار، یاسر. (1387) «جوان، سبک زندگی و فرهنگ مصرفی»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 23 و 24، 47.
10.ربانی، رسول و شیری، حامد. (1388) «اوقات فراغت و هویت اجتماعی»، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم، 8، 210.
11.سعیدی رضوانی، نوید و سینی چی، پیروز. (1386) «مشهد و اوقات فراغت»، فصلنامه جستارهای شهرسازی، شماره 22-23.
12.شارعپور، محمود و خوشفر، غلامرضا. (1381) «رابطهی سرمایه فرهنگی با هویت اجتماعی جوانان (مطالعهی موردی شهر تهران)»، نامهی علوم اجتماعی، 20، 134.
13.شیخاوندی، داوود (1374) جامعه شناسی وبر. تهران: نشر مرندیز.،28.
14.صادقی، رسول؛ بلالی، اسماعیل؛ محمدپور، احمد. (1388) «نابرابری اجتماعی در حوزه فراغت». رفاه اجتماعی، سال دهم، 39.
15.عنایت، حلیمه. نره ای، نرجس. (1393) « بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط با میزان و نحوه ی گذران اوقات فراغت زنان (مطالعه موردی: زنان متأهل شاغل شهر نورآباد ممسنی)». دوفصلنامه جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، 4.
16.کوزر، لوئیس. (1384) نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: انتشارات علمی، 314-727.
17.کوهستانی، حسینعلی، (1378)، پژوهش در اوقات فراغت و راههای بهرهوری از آن، مشهد: تیهو، 57.
18.گیدنز، آنتونی (1384) جامعه شناسی. ترجمه منوچهر صبوری. تهران: نشر نی، 245.
19.لطفی زاده، سعید. (1391) «بررسی رابطه وضعیت گدران اوقات فراغت جوانان شهری با پایگاه اقتصادی-اجتماعی». بررسیهای امار رسمی ایران،80. 54-23.
20.لهسائی زاده، عبدالعلی (1377)، نابرابری و قشربندی اجتماعی. شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز، 23.
21.لیپست، مارتین و سیمونز و دیگران (1381) جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی. ترجمه جواد افشار کهن، تهران: نشر نیکا، 34.
22.مقصودي، سوده، عبدالحسینی، زهرا، سلیمانی، زینب، (1392)، بررسی نحوه گذران اوقات فراغت و روند تغییرات آن در ایران، مجموعه مقالات کنگره ملی اوقات فراغت و سبک زندگی جوانان.
23.محسنی تبریزی، علیرضا (1380) بررسی مفهوم اعتماد با رویکرد روانشناختی اجتماعی. نمایه پژوهش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. 18، 215-216.
24.میرمحمد تبار، سید احمد؛ نوغانی، محسن؛ مسلمی؛ رقیه. (1394) «عوامل موثر بر نحوه گذران اوقات فراغت». برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، دوره 7؛ 24، 194-165.
25.وبلن، ت. (1383)، نظریه طبقه مرفه، مترجم: فرهنگ اشاد، تهران: نشر نی، 362.
26.Wegner, Lisa & Alen J. Flisher & Martie Muller & Carl, Lombard (2006), ” Leisure Boredom and Substance Use among High School Students in South Africa”, Journal of Leisure Research, vol.38,No.2,P.249-266.
27.Ettekal, A. V., & Agans, J. P. (2020). Positive Youth Development Through Leisure: Confronting the COVID-19 Pandemic. Journal of Youth Development, 15(2), 1-20.
28.Moore, S. A., Faulkner, G., Rhodes, R. E., Brussoni, M., Chulak-Bozzer, T., Ferguson, L. J., ... & Tremblay, M. S. (2020). Impact of the COVID-19 virus outbreak on movement and play behaviours of Canadian children and youth: a national survey. International Journal of Behavioral Nutrition and Physical Activity, 17(1), 1-11.
29.Özer, M. (2020). Educational Policy Actions by the Ministry of National Education in the times of COVID-19 Pandemic in Turkey. Kastamonu Eğitim Dergisi, 28 (3), 1124- 1129. DOI: 10.24106/kefdergi.722280.
30.World Health Organization (WHO, 2020a, July 2). What is Coronavirus.
31.Clarke, J & Critcher, C (1985).”Devil Makes Work”, Macmillan.pp,150-174.
32.Wynne, D (1998). ”Leisure, Life Style and the New Middle Class A Case Stady”, London and New York, Rontledge.