Calcareous nannofossil biostratigraphy in the upper part of the Garau Formation in the Sheikh Saleh section in Northwest of Kermanshah, Lurestan Province (Zagros Basin)
Subject Areas :
1 -
Keywords: Biostratigraphy, Zagros basin, Garau Formation, Cretaceous, Calcareous nannofossils.,
Abstract :
In this study, the upper part of the Garau Formation with a thickness of 24 m in the section of Sheikh Saleh anticline located in the northwest of Kermanshah was investigated from the calcareous nannofossils. In this section, the Garau Formation is mainly composed of medium bedded argillaceous limestone. In order to introduce the index species and biozones, 17 slides from the Garau Formation were studied, which resulted in the identification of three biozones. As a result of this study, 20 species and 15 genera of calcareous nannofossils were identified. Based on the obtained biozones, the age of the upper part of the Garau Formation in the studied section is suggested the late early Cenomanian to the late late Cenomanian. This age is corresponding to the upper part of Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9), Microrhabdulus decorates Zone (CC10), lower part of Quadrum gartneri Zone (CC11) from the Sissingh (1977) zonation and UC1, UC2, UC3, and lower part of UC7 from the Burnett (1998) zonation.
تولایی، م.، افتخاری، ن. و کسایی، م.، 1386. مطالعه و ارزیابی سازند گرو در مقطع کوه سفید مرز لرستان – کرمانشاه از نظر سنگ منشأ. پژوهش صنعت نفت، (2)56، 129-121.
جمالیان، م.، آدابی، م.، موسوی، م. و صادقی، ع.، 1390. ژئوشیمی و پتروگرافی سازند گرو (نئوکومین - آپسین) در برش نمونه (کبیرکوه، استان ایلام). پژوهش¬های چینه¬نگاری و رسوب¬شناسی، (2)43، 26-1.
صرفی، م.، نویدطلب، ا.، قاسمی نژاد، ا. و یزدی مقدم، م.، 1396. چینهنگاری زیستی و ایزوتوپی گذر سنومانین - تورونین و تغییرات وابسته به رویداد بیاکسیژنی اقیانوسی 2 در برش هلول در غرب کرمانشاه. پژوهش¬هاي چينه¬نگاري و رسوب شناسي، (4)33، 68-53.
عظام پناه، ی.، صادقی، ع.، آدابی، م. و جمالی، ا. ، 1391. تغییرات مورفولوژی روزن¬داران پلانکتونی در سازند گرو و ارتباط آن با حوادث بیهوازی اقیانوسی. فصلنامه زمینشناسی ایران، 21، 101-81.
مطیعی، ه.، 1374. زمین-شناسی ایران، چینهشناسی زاگرس. انتشارات سازمان زمینشناسی کشور، 536.
Applegate, J. L., Bergen, J. A., Covington, J. M. and Wise, S., 1989. Lower Cretaceous Calcareous Nannofossils from continental margin drill sites off North Carolina (DSDP Leg 93) and Portugal (ODP Leg 103). A comparison. In: J. A. Crux, and S. E. van Heck (eds.), Nannofossils and Their Applications, Ellis Horwood, Chichester,UK, 212-222.
Bown, P.R. and Young, J.R., 1998. Techniques. In: Bown, P.R. (eds.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy. Chapman and Hall, London, 16- 28.
Burnett, J. A., 1998. Upper Cretaceous. In: Bown, P.R. (eds.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy, British Micropalaeontological Society Publication Series. Chapman and Hall limited Kluwer Academic Publisher, London, 132-165.
James, G. A. and Wynd, J.G., 1965. Stratigraphic nomenclature of Iranian oil consortium agreement area. American Association of Petroleum Geologists, 49, 2182–2245.
Lees, J.A., 2002. Calcareous nannofossil biogeography illustrates palaeoclimate change in the Late Cretaceous Indian Ocean. Cretaceous Research, 23, 537–634.
Mutterlose, J., 1992. Biostratigraphy and palaeobiogeography of Early Cretaceous calcareous nannofossils: Cretaceous Research, 13, 167-189.
Perch-Nielsen, K., 1985. Mesozoic Calcareous Nannofossils. In: Bolli, H.M., et al. (eds.), Plankton Stratigraphy. Cambridge University Press, 329-426.
Roth, P.¬H., 1983. Jurassic and Lower Cretaceous Calcareous Nannofossils in the Western North Atlantic (Site 534): Biostratigraphy, Preservation, and Some Observations on Biogeography and Paleoceanography. In: Sheridan, R.E., Gradstein, F.M., et al. (eds.), Initial Reports of the Deep Sea Drilling Project, 76, 587-621. DOI: 10.2973/dsdp.proc.76.125.1983.
Sarfi, M., Ghasemi-Nejad, E., Mahanipour, A., Yazdi- Moghadam, M. and Sharifi, M., 2014. Integrated biostratigraphy and geochemistry of the lower Cretaceous Radiolarian Flood Zone of the base of the Garau Formation, northwest of Zagros Mountains, Iran. Arabian Journal of Geosciences, 8,9, 1-11.
Sissingh, W., 1977. Biostratigraphy of cretaceous calcareous nannoplankton. Geologie En Minjbouw, 56, 37-65.
Thierstein, H.R., 1971. Tentative Lower Cretaceous calcareous nannoplankton zonation. Eclogae Geologicae Helvetiae, 64, 459-488
Watkins, D.K. and Self-Trail, J.M., 2005. Calcareous nannofossil evidence for the existence of the Gulf Stream during the late Maastrichtian. Paleoceanography, 20, PA3006, doi:10.1029/2004PA001121.
Watkins, D.K., Wise Jr, .S.W., Pospichal, J.J. and Crux, J., 1996. Upper Cretaceous Calcareous Nannofossil Biostratigraphy and Paleoceanography of the Southern Ocean. In: Moguilevsky, A., Whatley, R. (eds.), Microfossils and Oceanic Environments. University of Wales, Aberystwyth Press, 355-381.
چینه نگاری زیستی بخش فوقانی سازند گرو بر اساس نانوفسیلهای آهکی در برش تاقدیس شیخ صالح در شمال غرب کرمانشاه، پهنه لرستان (حوضه زاگرس)
سعیده سنماری 1و٭
1دانشیار، گروه معدن، دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین،ایران.
چکیده
در این مطالعه بخش فوقانی سازند گرو به ضخامت 24 متر در برش تاقدیس شیخ صالح واقع در شمال غرب کرمانشاه از نقطهنظر نانوفسیلهای آهکی مورد بررسی قرار گرفت. در این برش سازند گرو در اصل از آهکهای آرژیلی متوسط لایه تشکیل شده است. بهمنظور معرفی گونههای شاخص و زیستزونها، 17 اسلاید از سازند گرو مطالعه شد که در نتیجه منجر به تشخیص سه زیستزون شد. در نتیجه این مطالعه 20 گونه و 15 جنس از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. بر اساس زونهای زیستی به دست آمده، بازه زمانی بخش فوقانی سازند گرو در برش مورد مطالعه از اواخر سنومانین پیشین تا اواخر سنومانین پسین پیشنهاد میشود. این بازه با بخش فوقانی زیستزونEiffellithus turriseiffelii Zone (CC9) و Microrhabdulus decorates Zone (CC10) و بخش زیرین زیست زون Quadrum gartneri Zone (CC11) از زونبندی Sissingh (1977) و زونهای زیستی UC1, UC2, UC3 و بخش زیرین زون زیستی UC7 از زونبندی Burnett (1998) همخوانی دارد.
واژههای کلیدی: چینهنگاری زیستی، حوضه زاگرس، سازند گرو، کرتاسه، نانوفسیلهای آهکی.
Calcareous Nannofossil Biostratigraphy in the upper part of the Garau Formation in the Sheikh Saleh section in Northwest of Kermanshah, Lurestan Province (Zagros Basin)
Saeedeh Senemari*, 1
1Associate Professor, Department of Mining, Faculty of Engineering, Imam Khomeini International University, Qazvin, Iran.
Abstract
In this study, the upper part of Garau Formation with a thickness of 24 m in the section of Sheikh Saleh anticline located in the northwest of Kermanshah was investigated from the point of view of calcareous nannofossils. In this section, the Garau Formation is mainly composed of medium bedded argillaceous limestone. In order to introduce the index species and biozones, 17 slides from Garau Formation were studied, which resulted in the identification of three biozones. As a result of this study, 20 species and 15 genera of calcareous nannofossils were identified. Based on the obtained biozones, the age of the upper part of the Garau Formation in
نویسنده مرتبط: Senemari2004@yahoo.com/s.senemari@eng.ikiu.ac.ir
the studied section from the late early Cenomanian to the late late Cenomanian is suggested, which is corresponding to the upper part of Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9), Microrhabdulus decorates Zone (CC10), lower part of Quadrum gartneri Zone (CC11) from the Sissingh (1977) zonation and UC1, UC2, UC3, and lower part of UC7 from the Burnett (1998) zonation.
Keywords: Biostratigraphy, Zagros Basin, Garau Formation, Cretaceous, Calcareous Nannofossils.
مقدمه
زاگرس چینخورده در همه جا ویژگیهای زمینشناختی یکسانی ندارد بنابراین به پهنههای مختلفی نظیر فروافتادگی کرکوک، لرستان، پهنه ایذه، فروافتادگی دزفول، دشت آبادان، پهنه فارس و خشکی بندرعباس تقسیم میشود )مطیعی،1374). زیرپهنه لرستان بخشی از زاگرس چینخورده با روند کلی شمال غرب تا جنوب شرقی است و در آن تاقدیسهای متعدد بزرگ و کوچکی به چشم میخورد. در این زیر پهنه، رخسارههای دریایی باز (سازندهای گرو، سروک و ایلام) بیشتر گسترش داشته و با رخسارههای کم ژرف زیر پهنههای فارس و خوزستان (سازندهای فهلیان ، گدون، داریان، کژدمی، سروک و ایلام) تفاوت دارد (James and Wynd, 1965). در این رابطه James and Wynd (1965) نام آهکهای رودیستی کرتاسه را به گروه بنگستان تغییر داده و چهار سازند کژدمی، سروک، سورگاه و ایلام را در این گروه تعریف کردند (شکل 1). نام سازند گرو از تنگ گرو واقع در كبيركوه استان لرستان گرفته شده است .(James and Wynd, 1965)برش نمونه اين سازند در 10 كيلومتري شمال شرقی روستای قلعه دره واقع در يال جنوب غربی كبيركوه انتخاب شده است. مختصات جغرافيايي قاعده برش نمونه 46◦ 41ʹ 55" طول شرقی و 33◦ 25ʹ 42"عرض شمالي است )مطيعي، 1374.( سازند گرو در تنگ گرو از شيل، مارنهاي تيره رنگ و سنگآهکهای رسي نازك لايه تشكيل و ضخامت آن 896 متر است. اين سازند در برش نمونه با ناپيوستگي فرسايشي در زير سنگآهكهاي گروه بنگستان قرار دارد. البته اين مرز در مناطق مختلف متفاوت است، بهطوریکه سازند گرو در شرق فروافتادگي دزفول در زير سازند فهليان با سن نئوكومين و در نواحي مركزي لرستان در زير سازند سورگاه با سن كنياسين قرار دارد. بر اساس شواهد زیرزمینی، سازند گرو در نواحي لرستان و فروافتادگي دزفول بر روي رسوبات تبخيري سازند گوتنيا و يا سنگآهکهای برشي شده معادل گوتنيا قرار دارد )مطيعي، 1374.( مطالعات انجام شده در ناحيه لرستان نشان ميدهد كه پس از رسوبگذاري سازند گوتنيا، از اوايل كرتاسه پيشين به بعد شرايط احيايي در محیط عمیق رسوبی برقرار گشته و شيلهاي سياه رنگ همراه با سنگآهکهای رسي متورق سازند گرو از بريازين تا آپتين و گاه تا كنياسين نهشته شدهاند. با توجه به پتانسیل بالای سازند گرو بهعنوان سنگ منشأ نفت، بررسی این سازند از لحاظ علمی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از تحقیقات صورت گرفته بر روی این سازند میتوان به تحقیقات تولایی و همکاران (1386)، جمالیان و همکاران (1390)، عظامپناه و همکاران (1391)، صرفی و همکاران (1396)، Sarfi et al. (2014) اشاره کرد. سازند گرو در برش مورد مطالعه بهطور عمده از سنگآهک آرژیلی نازک لایه تشكيل شده است. ضخامت بخش فوقانی سازند گرو در برش مورد مطالعه 24 متر است. تفکیک مرز بالايي این سازند با سازند سروك به دلیل سنگشناسی آهکی همسان، چندان ساده نیست اما جدایش ردیف لایههای آهکی ضخیم لایه به همراه نبود آهكهای آرژیلی و جدایش آن از آهکهای نازک لایه از یکسو و همچنین تعیین سن انجام شده از سویی دیگر، مرز همشيب و تدريجي بین دو سازند را بهصورت تقریبی معین و معرفی میکند. در این راستا، مطالعه بخش فوقانی سازند گرو که در پهنه زمینشناسی لرستان قرار دارد با در نظر گرفتن چگونگی تعیین مرز آن با سازند سروک بر مبنای نانوفسیلهای آهکی هدف این نوشتار است.
شکل 1. چگونگی گسترش سازند گرو در پهنه لرستان (James and Wynd, 1965)
برش مورد مطالعه در شمال غرب کرمانشاه، در شمال روستای دره مران علیا از یال شمالی تاقدیس شیخ صالح قرار دارد (شکل2). مختصات جغرافیایی برش مورد مطالعه در موقعیت بین طولهای جغرافیاییʹ 30°46 -ʹ 00 °46 شرقی و بین عرضهای جغرافیایی ً30°34 - ً00 °35 شمالی قرار دارد. در برش مورد مطالعه، بخش فوقانی سازند گرو با حدود 24 متر از رسوبات آهکهای آرژیلی مورد مطالعه قرار گرفت. این سازند در زیر سازند سروک قرار دارد. مرز فوقانی سازند گرو با سازند سروک از طریق تبدیل آهکهای نازک لایه به آهکهای ضخیم لایه و نبود آهكهای آرژیلی مشخص میشود. برای مطالعه نانوفسیلها تعداد 17 نمونه بهصورت سیستماتیک از بخش فوقانی سازند گرو و یک نمونه از قاعده سازند سروک برداشت شد (در مجموع 18 نمونه). آمادهسازی نمونهها طبق روش اسمیر اسلاید1 صورت گرفت (Bown and Young, 1998). سپس اسلایدها توسط میکروسکوپ پلاریزان المپوس با بزرگنمایی 1000 در نورهای معمولی (PPL) و پلاریزه (XPL) مطالعه شدند.
[1] Smear slide
الگوی زیست زونبندی نانوفسیلهای آهکی
گستره سني کوتاه، فراواني نسبی و گسترش جغرافیایی وسیع نانوفسیلهایآهکی، این گروه فسیلی را بهعنوان شاخصی مهم در مطالعات چینهنگاري زیستی مطرح میکند Sissingh, 1977); Perch-Nielsen, 1985; Watkins et al., 1996; Burnett ,1998; Lees, 2002; Watkins and Self-Trail, 2005). Sissingh (1977) در حوضه تتیس، زونهای زیستی CC1-CC9 را برای بازه زمانی بریازین-آلبین (کرتاسه پیشین) معرفی کرد. بعدهاApplegate et al. (1989) تصحیحاتی را بر روی این زونبندی انجام داده و این بازه زمانی را علاوه بر زونهای تعریف شده به 12 زیرزون نیز تقسیم کرد (Mutterlose, 1992). در برش مورد مطالعه از بخش فوقانی سازند گرو، تعداد 20 گونه متعلق به 15 جنس از نانوفسیلهای آهکی با حفظشدگی متوسط تا ضعیف شناسایی شد. در رابطه با حفظشدگی، تجمعات نانوفسیلهای آهکی ممکن است تحت تأثیر فاکتورهای انحلال و دیاژنز قرار گرفته که این عوامل سبب تغییر در حفظشدگی نمونهها شده و تشخیص آنها را با مشکل روبرو میکند (Roth, 1983). به نظر میرسد که تغییرات فاکتورهای محیطی وابسته به رویداد بياکسيژن اقيانوسي1 (Oceanic Anoxic Events: OAEs)، بهعنوان مثال در حوضههاي پلاژيک متعلق به بازه زمانی اواخر سنومانين تا تورونين در جهان رخ داده است (صرفی و همکاران، 1396)، عامل موثر در چگونگی حفظشدگی گونهها و همچنین نبود فسیلی در فواصلی از ستبرای برش مورد مطالعه در این بخش از حوضه نئوتتیس باشد. در این تحقیق برای انجام مطالعه چینهنگاری زیستی بر مبنای نانوفسیلهای آهکی از زونبندیSissingh (1977) و Burnett (1998) استفاده شد. همچنین اولین حضور و آخرین حضور گونههای شاخص به ترتیب با نمادهای FO و LO نشان داده شده است. نماد CC بیانگر کوکولیتهای کرتاسه و نماد UC بیانگر زونهای کرتاسه بالایی است.
شکل 2. موقعیت ناحیه مورد مطالعه در شمال غرب کرمانشاه (بر اساس Google earth)، برش مطالعه شده توسط ستاره مشخص شده است
بحث
حوادث زیستی نانوفسیلهای آهکی
اولين رويدادهای زيستي مربوط به نانوفسيلهاي آهکي، در بخش فوقانی سازند گرو، به ترتیب ثبت اولین حضور گونه شاخص Corollithion kennedyi، اولین حضور گونه شاخص Gartnerago segmentum و اولین حضور گونه شاخصMicrorhabdulus decoratus است. در این فاصله گونه Eiffellithus turriseiffelii نیز در نمونهها مشاهده و ثبت شد. ازاینرو، این بخش از سازند گرو، معادل بخش فوقانی زون CC9 (دقیقتر زیرزون CC9c) از زونبندیSissingh (1977) و UC1 از زونبندیBurnett (1998) است. نخستین حضور گونه M. decoratus (سنومانین میانی) در ضخامت پنج متری از بخش مورد مطالعه، در سازند گرو رخ داد. سپس حادثه زيستي بعدی، ثبت اولین حضور گونه شاخص Lithraphidites acutus است. ثبت حضور گونه L. acutus در ضخامت 2/5 متری صورت گرفت. این قسمت از بخش فوقانی سازند گرو، یعنی فاصله بین اولین حضور گونه Gartnerago segmentum تا حضور گونه L. acutus معادل زون UC2 از زونبندی Burnett (1998) است. به دنبال حادثه زیستی بعدی ثبت آخرین حضور گونه C. kennedyi در ضخامت 7/12 متری است. ثبت حضور گونه L. acutus تا آخرین حضور گونه C. kennedyi معادل زون UC3 از زونبندیBurnett (1998) است. به دنبال این حوادث، اولین حضور گونه Quadrum gartneri در سنومانين پسين، در ضخامت 14/20 متری از بخش فوقانی سازند گرو ثبت شد. در فاصله بین اولین حضور گونه M. decoratus تا اولین حضور گونه Quadrum gartneri هیچ حادثه زیستی دیگر، به غیر از ثبت آخرین حضور گونه C. kennedyi (ضخامت 7/12 متری) وجود نداشت، ازاینرو مطابقت با سایر زونهای وابسته به زونبندیBurnett (1998) فراهم نشد. ازاینرو تقسیمات زونبندیBurnett (1998) برای زونهایUC4, UC5, UC6 با علامت سوال در شکل 3 مشخص شده است. از سویی دیگر در این مطالعه، گونه Lucianorhabdus maleformis که شاخص حد فوقانی زون CC11 در زونبندیSissingh (1977) است، ثبت نشد. بنابراین با توجه به ثبت اولین حضور گونه Quadrum gartneri تنها بخش زیرین زون زیستی CC11 در برش مورد مطالعه تعیین و مشخص شد. بلافاصله پس از حضور گونه شاخص مذکور، که تعیین کننده حد زیرین زون CC11 است، آخرین حضور گونه Stoverius achylosus ثبت شد (فقط یک گونه در نمونه شماره 16، ضخامت 6/23 متر). این بخش از زون CC11، معادل بخش زیرین زون UC7 از زونبندیBurnett (1998) است (شکل 3).
شرح زونهای زیستی شناسایی شده در این برش به ترتیب زیر است:
Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9)
اين زون از حضور گونهEiffellithus turriseiffelii تا حضور گونه Microrhabdulus decoratus ادامه دارد (Perch-Nielsen, 1985) . این زون توسط Thierstein (1971) معرفی و بهوسیلهSissingh (1977) تصحیح شده است. از مهمترین تجمعهای فسیلی همراه در این زون میتوان به گونههایEiffellithus turriseiffelii, Corollithion kennedyi, Zeugrhabdotus diplogrammus, Watznaueria barnesiae, Watznaueria biporta, Zeugrhabdotus embergeri, Retecapsa crenulata, Calcicalathina alta, Rhagodiscus angustus, Gartnerago segmentatum اشاره کرد. در این مطالعه، بر اساس ثبت اولین حضور گونه شاخص C. kennedyi (متراژ 1/0، نمونه 1) به همراه گونهEiffellithus turriseiffelii (در قاعده برش مورد مطالعه) و به دنبال آن اولین حضور گونه شاخص، Microrhabdulus decoratus(متراژ 9/4، نمونه 5) ضخامتی حدود پنج متر از بخش فوقانی زون CC9 براي آغاز بخش فوقانی سازند گرو از برش مطالعه شده تعیین شد. نخستین حضور گونه M. decoratus در ضخامت حدود پنج متری از بخش مورد مطالعه در سازند گرو ثبت شد. این بخش از سازند گرو، برای ثبت حضور گونههای شاخص C. kennedyi و سپس G. segmentum (متراژ 6/2، نمونه 3) معادل زون UC1 و برای ثبت متوالی حضور گونههای G. segmentum و سپس L. acutus (متراژ 2/5، نمونه 5) معادل زون UC2 از زونبندیBurnett (1998) است. زون UC1 در زونبندیBurnett (1998)، از اولین حضور گونه C. kennedyi تا اولین حضور گونه G. segmentum تعریف میشود. همچنین زون UC2، از اولین حضور گونه G. segmentum تا اولین حضور گونه L. acutusتعریف میشود. بنابراین، براساس فسیلهای شاخص و مجموعه نانوفسیلهای شناسایی شده، سن بخش فوقانی زون CC9 (زیرزون CC9c)، اواخر سنومانین پیشین میباشد.
Microrhabdulus decoratus Zone (CC10)
اين زون از اولین حضور گونه Microrhabdulus decoratus تا اولین حضور گونه Quadrum gartneri ادامه دارد (Perch-Nielsen, 1985) . این زون توسطSissingh (1977) معرفي شده است (Perch-Nielsen, 1985). برخی از مهمترین گونهها در تجمعهای فسیلی گونههایEiffellithus turriseiffelii, Corollithion kennedyi, Zeugrhabdotus diplogrammus, Watznaueria barnesiae, Watznaueria biporta, Lithraphidites acutus, Zeugrhabdotus embergeri, Watznaueria fossacincta, Microrhabdulus decoratus, Eprolithus floralis, است. در این مطالعه هر دو گونه شاخص تعیین کننده زون CC10ثبت شد. ثبت حضور گونه Microrhabdulus decoratus (متراژ 9/4، نمونه 5) و گونه Quadrum gartneri )بازه زمانی سنومانين پسین، نمونه 14(، در ضخامت 14/20 متری صورت گرفت. بنابراین ضخامت زون مورد مطالعه حدود 2/15 متر و سن زون مورد نظر، سنومانين پسين است. بخشی از این زون در مقطع مورد مطالعه، برای ثبت حضور گونه L. acutus در ضخامت 2/5 متری (نمونه 5) و ثبت آخرین حضور گونه C. kennedyi در ضخامت 7/12 متری (نمونه 11) معادل زون UC3 از زونبندیBurnett (1998) است. زون UC3 در زونبندیBurnett (1998) از اولین حضور گونه L. acutus تا اولین حضور گونه Cylindralithus biarcus تعریف میشود. این زون به زیرزونهای UC3a تا UC3e تقسیم میشود. در مطالعه حاضر با توجه به ثبت اولین حضور گونه L. acutus (شاخص مرز زیرین زیرزون UC3a) تا آخرین حضور گونه C. kennedyi (شاخص مرز فوقانی زیرزون UC3d)، گستره زون UC3 تعیین شد. سایر شاخصهای زیستی برای انجام مطابقت با زونهای مربوط به زونبندیBurnett (1998) شناسایی نشد. ازاینرو تعیین سایر زونهایBurnett (1998) فراهم نشد.
شکل 3. موقعیت گونههای شاخص نانوفسیلی و زونهای زیستی ثبت شده در طول برش مورد مطالعه در بخشهای فوقانی سازند گرو در برش مورد مطالعه
Quadrum gartneri Zone (CC11)
آخرين زون مطالعه شده در بخش فوقانی سازند گرو، زون Quadrum gartneri Zone است. این زون از اولین حضور گونه Quadrum gartneri تا اولین حضور گونه Lucianorhabdus maleformis ادامه دارد(Perch-Nielsen, 1985) . برخی از مهمترین تجمعهای فسیلی همراه در این زون گونههای Quadrum gartneri, Eiffellithus turriseiffelii, Tranolithus orionatus, Broinsonia enormis, Lithraphidites carniolensis, Watznaueria barnesiae, Zeugrhabdotus diplogrammus, Manivitella pemmatoidea, Stoverius achylosus, Calcicalathina alta, Eprolithus floralis است. در این مطالعه گونه L. maleformis در بخش فوقانی سازند گرو شناسايي نشد. ازاینرو تعیین بخش فوقانی زون CC11 فراهم نشد. لازم به ذکر است که در مطالعه اسمیراسلاید تهیه شده از بخش تحتانی سازند سروک هیچگونه نانوفسیلی مشاهده نشد. در واقع مرز بین سازند گرو و سازند سروک، مرزی است که با تغییر مشخصات سنگشناسی از آهک متوسط لایه آرژیلی به آهک ضخیم لایه بدون مواد رسی و فاقد هر گونه آثار نانوفسیلی منتهی میشود. بهعبارتیدیگر، زونQuadrum gartneri Zone تا شروع قاعده سازند سروک ادامه دارد. در این زون، آخرین حضور گونه Stoverius achylosus (متراژ 6/23، نمونه 16) ثبت شد. با توجه به ثبت اولین حضور گونه شاخص Quadrum gartneri )متراژ 14/20، نمونه 14( و سپس آخرین حضور گونه Stoverius achylosus )متراژ 6/23، نمونه 16(، بخش تحتانی زون CC11، معادل بخش تحتانی زون UC7 از زونبندیBurnett (1998) تعیین شد. زون UC7 در زونبندیBurnett (1998) از اولین حضور گونه Quadrum gartneri تا اولین حضور گونه Eiffellithus eximius تعریف میشود. در مطالعه حاضر، گونه E. eximius ثبت نشد. ازاینرو فقط بخش زیرین زون مورد نظر تعیین شد. ضخامت بخش تحتانی زون CC11، 4 متر و سن آن، اواخر سنومانين پسين است. تصاویر برخی از گونههای مهم در پلیت (صفحه) ارائه شده است.
Plate: All figures in XPL except figure 17 in PPL, Light microghraphs 1000× (Scale bar 5µm); the taxa considered in the present figure are referenced in Perch-Nielsen (1985). 1. Broinsonia enormis (Shumenko, 1968) Manivit, 1971. (XPL); Sample No. G-15, 2. Corollithion kennedyi Crux, 1981. (XPL); Sample No. G-5, 3. Calcicalathina alta Perch-Nielsen, 1979, (XPL); Sample No. G-9, 4. Eiffellithus turriseiffelii (Deflandre in Deflandre & Fert, 1954) Reinhardt, 1965; (XPL); Sample No. G-1, 5. Lithraphidites carniolensis Deflander, 1963. (XPL); Sample No. G-15, 6. Tetrapodorhabdus decorus (Deflandre in Deflandre & Fert, 1954) Wind & Wise 1983 (XPL); Sample No. G-14, 7. Microrhabdulus decoratus Deflandre,1959. (XPL); Sample No. G-15, 8. Haqius circumradiatus (Stover, 1966) Roth, 1978, 9. Manivitella pemmatoidea (Deflandre in Manivit, 1965) Thierstein, 1971. (XPL); Sample No. G-11, 10. Quadrum gartneri Prins & Perch-Nielsen in Manivit et al., 1977. (XPL); Sample No. G-14, 11-12. Prediscosphaera columnata (Stover, 1966) Perch-Nielsen, 1984. (XPL); Sample No. G-16, 13. Retecapsa angustiforata Black, 1971. (XPL); Sample No. G-9, 14. Retecapsa crenulata (Bramlette & Martini, 1964) Grün in Grün and Allemann, 1975. (XPL); Sample No. G-15, 15. Staurolithites mutterlosei Crux, 1989, (XPL); 16. Gartnerago segmentatum (Stover, 1966) Thierstein, 1974. (XPL); Sample No. G-4, 17-18. Tranolithus orionatus (Reinhardt. 1966a) Reinhardt. 1966b. (PPL-XPL); Sample No. G-10, 19. Watznaueria fossacincta (Black, 1971) Bown in Bown & Cooper, 1989. (XPL); Sample No. G-16, 20. Watznaueria barnesiae (Black in Black & Barnes, 1959) Perch-Nielsen, 1968; (XPL);Sample No. G-14, 21. Watznaueria biporta Bukry, 1969. (XPL); Sample No. G-15, 22. Zeugrhabdotus embergeri (Noël, 1958) Perch-Nielsen, 1984. (XPL); Samples No. G-7, 23. Rhagodiscus angustus (Stradner, 1963) Reinhardt, 1971. (XPL); Sample No. G-13; 24. Eprolithus floralis (Stradner, 1962) Stover, 1966, (Side view); 25. Zeugrhabdotus diplogrammus (Deflandre in Deflandre & Fert, 1954) Burnett in Gale et al., 1996. (XPL); Samples No. G-12.
نتیجهگیری
در برش مورد مطالعه تعداد 20 گونه متعلق به 15 جنس از نانوفسیلهای آهکی شناسایی شد. زونهای زیستی تشخیص داده شده در این مطالعه سه زون زیستی است که قابل انطباق با زونبندیهای ارائه شده توسطSissingh (1977) در کرتاسه است. این زونهای زیستی شامل:Eiffellithus turriseiffelii Zone (CC9)- Microrhabdulus decorates Zone (CC10)- Quadrum gartneri Zone (CC11) است. زونهای شناسایی شده با زونهای زیستی UC1, UC2, UC3 و بخش زیرین زون UC7 از زونبندیBurnett (1998) مطابقت دارد. همچنین با توجه به ثبت نشدن برخی از گونههای شاخص، تعیین مرز بین برخی از زونهای زیستی از زونبندیBurnett (1998) امکانپذیر نشد. بنابراین بر پایه زونهای زیستی ارائه شده سن بخش فوقانی سازند گرو در برش یال شمالی تاقدیس شیخ صالح از اواخر سنومانین پیشین تا اواخر سنومانين پسين پیشنهاد میشود.
منابع
تولایی، م.، افتخاری، ن. و کسایی، م.، 1386. مطالعه و ارزیابی سازند گرو در مقطع کوه سفید مرز لرستان – کرمانشاه از نظر سنگ منشأ. پژوهش صنعت نفت، (2)56، 129-121. ##جمالیان، م.، آدابی، م.، موسوی، م. و صادقی، ع.، 1390. ژئوشیمی و پتروگرافی سازند گرو (نئوکومین - آپسین) در برش نمونه (کبیرکوه، استان ایلام). پژوهشهای چینهنگاری و رسوبشناسی، (2)43، 26-1. ##صرفی، م.، نویدطلب، ا.، قاسمی نژاد، ا. و یزدی مقدم، م.، 1396. چینهنگاری زیستی و ایزوتوپی گذر سنومانین - تورونین و تغییرات وابسته به رویداد بیاکسیژنی اقیانوسی 2 در برش هلول در غرب کرمانشاه. پژوهشهاي چينهنگاري و رسوب شناسي، (4)33، 68-53. ##عظام پناه، ی.، صادقی، ع.، آدابی، م. و جمالی، ا. ، 1391. تغییرات مورفولوژی روزنداران پلانکتونی در سازند گرو و ارتباط آن با حوادث بیهوازی اقیانوسی. فصلنامه زمینشناسی ایران، 21، 101-81. ##مطیعی، ه.، 1374. زمینشناسی ایران، چینهشناسی زاگرس. انتشارات سازمان زمینشناسی کشور، 536. ##Applegate, J. L., Bergen, J. A., Covington, J. M. and Wise, S., 1989. Lower Cretaceous Calcareous Nannofossils from continental margin drill sites off North Carolina (DSDP Leg 93) and Portugal (ODP Leg 103). A comparison. In: J. A. Crux, and S. E. van Heck (eds.), Nannofossils and Their Applications, Ellis Horwood, Chichester,UK, 212-222. ##Bown, P.R. and Young, J.R., 1998. Techniques. In: Bown, P.R. (eds.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy. Chapman and Hall, London, 16- 28. ##Burnett, J. A., 1998. Upper Cretaceous. In: Bown, P.R. (eds.), Calcareous Nannofossil Biostratigraphy, British Micropalaeontological Society Publication Series. Chapman and Hall limited Kluwer Academic Publisher, London, 132-165. ##James, G. A. and Wynd, J.G., 1965. Stratigraphic nomenclature of Iranian oil consortium agreement area. American Association of Petroleum Geologists, 49, 2182–2245. ##Lees, J.A., 2002. Calcareous nannofossil biogeography illustrates palaeoclimate change in the Late Cretaceous Indian Ocean. Cretaceous Research, 23, 537–634. ##Mutterlose, J., 1992. Biostratigraphy and palaeobiogeography of Early Cretaceous calcareous nannofossils: Cretaceous Research, 13, 167-189. ##Perch-Nielsen, K., 1985. Mesozoic Calcareous Nannofossils. In: Bolli, H.M., et al. (eds.), Plankton Stratigraphy. Cambridge University Press, 329-426. ##Roth, P.H., 1983. Jurassic and Lower Cretaceous Calcareous Nannofossils in the Western North Atlantic (Site 534): Biostratigraphy, Preservation, and Some Observations on Biogeography and Paleoceanography. In: Sheridan, R.E., Gradstein, F.M., et al. (eds.), Initial Reports of the Deep Sea Drilling Project, 76, 587-621. DOI: 10.2973/dsdp.proc.76.125.1983. ##Sarfi, M., Ghasemi-Nejad, E., Mahanipour, A., Yazdi- Moghadam, M. and Sharifi, M., 2014. Integrated biostratigraphy and geochemistry of the lower Cretaceous Radiolarian Flood Zone of the base of the Garau Formation, northwest of Zagros Mountains, Iran. Arabian Journal of Geosciences, 8,9, 1-11. ##Sissingh, W., 1977. Biostratigraphy of cretaceous calcareous nannoplankton. Geologie En Minjbouw, 56, 37-65. ##Thierstein, H.R., 1971. Tentative Lower Cretaceous calcareous nannoplankton zonation. Eclogae Geologicae Helvetiae, 64, 459-488##Watkins, D.K. and Self-Trail, J.M., 2005. Calcareous nannofossil evidence for the existence of the Gulf Stream during the late Maastrichtian. Paleoceanography, 20, PA3006, doi:10.1029/2004PA001121. ##Watkins, D.K., Wise Jr, .S.W., Pospichal, J.J. and Crux, J., 1996. Upper Cretaceous Calcareous Nannofossil Biostratigraphy and Paleoceanography of the Southern Ocean. In: Moguilevsky, A., Whatley, R. (eds.), Microfossils and Oceanic Environments. University of Wales, Aberystwyth Press, 355-381. ##
[1] Oceanic Anoxic Events