The relationship between managers' business intelligence and organizational entrepreneurship (Case Study: Selected Branches of Bank Melli in Isfahan)
Subject Areas : GeneralHadi Teimouri 1 , Naeime Mohammadrezaei 2 , Elham Ghasemi 3 , maryam Dezhtaherian 4
1 -
2 - M.S Candidate of Management Department, University of Isfahan, Isfahan, Iran
3 -
4 -
Keywords: Business Intelligence, Organizational Entrepreneurship, Melli Bank of Isfahan,
Abstract :
Undoubted the business intelligence is the new approach to business and organizational architectures that provides quick access to data and analyze them based on users. Another aspect entrepreneurship is a key role in developing the economy and stability of all societies. So that today an indicator of the growing development in numerous countries. Therefore, the present study aims to explore the relationship between business intelligence and organizational entrepreneurship from the viewpoint of managers and employees of Melli Bank of Isfahan. A stratified random sampling method was used and a sample size of 140 was chosen from among 200 persons. The collected data was analyzed via SPSS and AMOS software. The results of this study reflect the reality that business intelligence managers have a significant impact on organizational entrepreneurship.
1. الوانی، س- م. (1385). مدیریت عمومی. تهران: نشر نی.
2. سعیدی مهرآباد، م. مهتدی، م- م. (1378). تاثیر آموزش کارآفرینی بر توسعه رفتارهای کارآفرینانه (مطالعه موردی: آموزش¬های کارآفرینی وزارت کار و امور اجتماعی)، توسعه کارآفرینی، 72-57.
3. Banerjeea, M. Mishrab, M.(2015).Retail supply chain management practices in India: A business intelligence perspective, Journal of Retailing and Consumer Services, In press.
4. Chung, W. Tseng, T. (2012). Discoverring business intelligence from online product reviews:A rule-induction framework, Expert Systems with Applications 39,11870-11879.
5. Foshay , N. and Kuziemsky ,C.(2014). Towards an implantation framework for business intelligence, international jornal of information management, 34(1);20-27.
6. Ghazanfari, M. Jafari, M .Rouhani, S. (2011). A tool to evaluate the business intelligence of enterprise systems,ScientiaIranica E , 18(6) , 1579-1590.
7. Howston, C. (2008). Successful business intelligence: secret to making BI a killer app. 1th edition, The McGraw-Hill companies, 244 p.
8. Kowalczyk, M. Buxmann, P.(2015). An ambidextrous perspective on business intelligence and analytics support in decision processes: insights from a multiple case study. Decision support systems. Volume 80. 1-13.
9. Kubina, M. Koman, G. Kubinova, I. (2015). Possibility of improving efficiency within business intelligence systems in companies. Procedia Economics and Finance. 300-305.
10. Mosavi Rad, T. Farahani, A. Nejat Isfahani , A. Honari, H. (2012). Desining the model of corporate entrepreneurship based on the relationship between corporate strategy and dimension of corporate entrepreneurial orientation in physical education organization exercise management; 4(12): 201-217 (In Persian).
11. Shankha Chakraborty, J.Thompson, Etienne B.Yehoue. (2016). The culture of entrepreneurship. Journal of economic theory. In press.
12. Wang, C-H. (2016). A novel approach to conduct the importance-satisfaction analysis for acquiring typical user groups in business-intelligence systems, Computers in Human Behavior,54, 673–681.
رابطه بین هوشمندی کسب و کار مدیران و کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: شعب منتخب بانک ملی شهر اصفهان)
*هادی تیموری **نعیمه محمدرضایی ***الهام قاسمی ****مریم دژطاهریان
*دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
**کارشناس ارشد مدیریت اجرایی، دانشکده مجازی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
***کارشناس ارشد مدیریت اجرایی، دانشکده مجازی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
**** دانشجوی دکتری مدیریت صنعتی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ايران
تاریخ دریافت: 31/05/1397 تاریخ پذیرش: 18/03/1398
چکيده
بدون شک هوش کسبوکار رويکردي نوين در کسبوکار و معماری سازمان است که دسترسي سريع به دادهها و تحليل آنها را بر اساس نيازهاي کاربران فراهم مينمايد. از سوی دیگر کارآفرینی نقش بسيار کليدي در توسعهي اقتصادي و پايداری همه جوامع دارد. بهطوریکه امروزه يکي از شاخصهاي توسعه در کشورهاي رو به رشد محسوب ميشود. هدف از این پژوهش تحلیل رابطهی هوشمندی کسبوکار بر کارآفرینی سازمانی در شعب منتخب بانک ملی در شهر اصفهان است. جامعهی آماری که به روش
نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند، شامل200 نفر از کارشناسان و مدیران شعب بانک ملی میباشد که از این تعداد، دادههای حاصل از پرسشنامهی تکمیل شده توسط140 نفر بهعنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. جهت تجزیهوتحلیل دادهای حاصل، از نرمافزارهای Amos و Spss استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از این واقعیت است که هوشمندی کسبوکار مدیران تأثیر بسزایی بر کارآفرینی سازمان دارد. طبق یافته های پژوهش، بانک ملی برای ادامه حیات خود و افزایش توان کارآفرینی سازمانی، باید هوشمندی کسبوکار خود را افزایش دهد.
واژههای کلیدی: هوشمندي کسب وکار، کارآفرینی سازمانی، بانک ملی اصفهان.
نوع مقاله: پژوهشی
1-مقدمه
در سالهای اخیر هوش کسبوکار در زمرهی یکی از مفاهیم مدیریت در آمده است (بانجرا و میشراب ،2015)1 (وانگ، 2016)2. بسیاری از شرکتهای بزرگ آن را به جزیی از فرهنگ سازمانی خود تبدیل کردهاند، چون از بسیاری جهات، استفاده از هوش کسبوکار و بهرهمندی از آن منافع بیشـتری نسبت به دیگر مفاهیم مدیریت که در چند دههی
نویسندة عهدهدار مکاتبات: هادی تیموری h.teimouri@ase.ui.ac.ir
|
اخیر شکل گرفتهاند، دارد. فرآیند مدیریت و تصمیمگیری در سازمانهای امروزی بستگی به اطلاعات در دسترس و مدرن دارد. سازمانها برای بدست آوردن اطلاعات مرتبط، اغلب از سیستم پیچیدهی اطلاعات هوش کسبوکار استفاده میکنند. این راهحل آنها را قادر به تحلیل اطلاعات برای مدیران و تحلیلگران خواهد کرد (کوبینا، کومان،کوبینووا، 2015)3. خروجی حاصل از تحلیل این دادهها بهصورت اطلاعات مرتبط و ارزشمند به مدیران گزارش میشود. به کمک هوش کسبوکار، شرکتها میتوانند هزینههای کلی خود را کاهش دهند و به مزیت رقابتی دست یابند. همچنین افزایش مهارت کارکنان برای بدست آوردن فرصتهای جدید کسبوکار نیز از مزایای دیگر هوش کسبوکار است(کوبینا، کومان،کوبینووا، 2015). بنابراین میتوان گفت بهطورکلی هوش کسبوکار با قابلیتهای فنی برای پشتیبانی از فرآیند تصمیمگیری و با کمک اطلاعات قابل اعتماد و قابل تحلیل، در بالا بردن کیفیت تصمیمگیری در سازمانها مؤثر است (کوالزیک، باکس من، 2015)4.
تحولات و دگرگوني نظامهاي اجتماعي، اقتصادي عصر حاضر، ريشه در پيشرفت و تغييرات به وجود آمده در علم و تکنولوژي دارد، که اين بهنوبه خود منجر به تغيير علايق و ذائقهها گرديده است. در اين ميان کارآفرينی نقش مؤثري در فرآيند توسعه اقتصادي کشورها دارد. بهعنوان مثال چاک ربورتی و همکارانش در پژوهش خود بیان کردهاند که شوک بهرهوری کل میتواند بهوسیلهی تأسیس کسبوکارها، اقتصاد سازمان را بهبود بخشد. با توجه به آنچه که در ضرورت سطح جدیدی از کارآفرینی اتفاق میافتد، شوک سرمایه انسانی که در مهارتهای کسبوکار وجود دارد نهتنها کمتر مفید بوده بلکه اثر مخرب دارد(چاک ربورتی، تامپسون، یهو، 2016).5 امروزه توسعه متکي بر وجود منابع طبيعي فراوان، ذخاير زيرزميني و نظام سياسي و اجتماعي خاصي نيست. تحقق اهداف توسعه دوران کنوني در گرو آدمي است و نه طبيعت که منابع اصلي را فراهم ميسازد و عامل اصلي همه توسعههاي اقتصادي از ذهن برمیخیزد. قدرت، ابتکار و تکاپوي سازنده نهتنها در يك زمينه بلکه در بسياري از زمينهها، از وجود آدمي فوران ميکند. در اين ميان کارآفريني بهعنوان پديدهاي که اصليترين سرمايه مورد نياز آن داشتن خلاقيت، جسارت، پيشرفت و بهرهگیری بهموقع از فرصتهاست، از مهمترین منابع بالقوه اقتصادي، افزايش بهرهوري، کالا و خدمات جديد محسوب ميگردد. با توجه به اهمیت دو موضوع هوش کسبوکار و کارآفرینی در این پژوهش، تأثیر هوشمندی کسبوکار بر کارآفرینی سازمانی بررسی شده است. برای این امر شعب مختلف بانک ملی ایران در شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفت که در ادامه به تفصیل به این موضوع پرداخته میشود.
2- مباني نظري و پیشینه پژوهش
هوشمندی کسبوکار
در سالهای اخیر، هوشمندی کسب وکار به یکی از مفاهیم اساسی مدیریت تبدیل شده و در سازمانهای پیشرو با فرهنگ سازمانی عجین شده است. افزایش هوشمندی کسبوکار، سازمان را نسبت به اطلاعات محیط کسبوکار آگاه نموده، امکان تجزیهوتحلیل صحیح و بهموقع دادهها و اطلاعات را فراهم میآورد(هوستون6 ، 2008). هوش کسبوکار7 که بهاختصار BI خوانده میشود، به فرآیند تبدیل دادههای خام به اطلاعات کسب وکار مدیریتی گفته میشود که به مدیران سازمان کمک میکند که تصمیمات خود را سریعتر و بهتر اتخاذ کنند و بر اساس اطلاعات صحیح، عملکرد درست و سنجیدهای از خود نشان دهند. به کمک هوش کسب وکار میتوان کاوش و تحلیل اطلاعات را ساده نمود (زنگیو8 و همکاران، 2004). هوشمندی کسبوکار بهعنوان یک رویکرد جدید در معماری سازمانی، بر اساس سرعت در تحلیل اطلاعات و بهمنظور اتخاذ
تصمیمهای دقیق در حداقل زمان ممکن نیز مطرحشده است. این سیستم شامل مجموعهای از برنامههای کاربردی و تحلیلی است و به استناد پایگاههای داده عملیاتی و تحلیلی به تصمیمگیری برای فعالیت هوشمند کسبوکار میپردازد (غضنفری و جعفری،2011 ). هدف هوش تجاری کمک به کنترل منابع و جریان اطلاعات کسبوکار است که در درون و پیرامون سازمان وجود دارند. هوش تجاری در عصر اطلاعات با شناسایی و پردازش دادهها و اطلاعات انبوه و متفاوت، کمک بزرگی به سازمانها میکند (چانگ و تسنگ، 2012). هوش تجاری اطلاعات کسبوکار را بهموقع و بهصورت مناسب برای استفادهی سازمان ارائه مینماید و توانایی استدلال و فهم معانی پنهان در اطلاعات را تأمین مینماید. سیستمهای هوشمندی کسبوکار با استفاده از فرایندها، ابزارها و فناوریهای مختلف مدیران را جهت اخذ تصمیمات مناسب یاری میکنند(فوشایی و کوزیمسکی، 2014). هوشمندی کسبوکار یک چارچوب کاری شامل فرایندها، ابزار و فناوریهای مختلف است که برای حرکت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش طراحی شده و موجب ایجاد ارزش افزوده برای سازمان میشود. با استفاده از دانش به دست آمده مدیران سازمان میتوانند تصمیمات بهتری اتخاذ نمایند و فعالیتهای تجاری را بهصورت مؤثرتری انجام دهند (ویلیامز ،2004).
سیستمهای هوش تجاری موجب بهبود عملکرد تجاری سازمانها از طریق استفاده صحیح و پیشرفته از اطلاعات مربوط به رقبا، مشتریان، تأمینکنندگان و عملیات تجاری داخلی سازمانها میشوند. ابعاد در نظر گرفته شدهی پژوهش در رابطه با هوشمندی کسبوکار شامل، هوشمندی رابطهمند، هوشمندی شایستگی، مهارتهای سازمانی، مهارتهای فناوری مهارتهای کسب وکار و مهارتهای تحلیل میباشد.
3- کارآفرینی سازمانی9
کارآفرینی مفهومی عینی است که همزمان با آغاز زندگی بشر بر روی زمین و تلاش برای کسب درآمد به وجود آمده است (سعیدی مهرآباد و مهتدی، 1378). پس میتوان گفت کارآفرینی مفهومی است که همواره با بشر بوده و تأثیر بسزایی در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها دارد. بهطوریکه در اقتصاد رقابتی امروزه نقش مؤثری دارد و ضامن حیات و بقای کشورها میباشد. افراد کارآفرین بهعنوان سرمایههای بزرگ انسانی منشأ تأثیرات حیاتی به شمار میروند و در روند پیشرفت جامعه و توسعه کشور مؤثرند. واژه کارآفرینی امروزه بهطور گسترده مورد استفاده قرار میگیرد و بهعنوان یک لغت تخصصی در مدیریت و اقتصاد بشمار میرود. این لغت در ابتدای قرن هفده در کشور فرانسه مطرح گردید که در آن زمان کارآفرین فردی بود که سفارشهای پروژههای تجاری را بر عهده
میگرفت (ویخان، 2000)10. در سالهای اخیر کارآفرینی بهعنوان راهحلی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مطرحشده است. از سوی دیگر سازمانها نیز برای بقا نیاز به اندیشهها و تفکرات بدیع دارند؛ زیرا افکار و نظرات جدید همچون روحی در کالبد سازمان دمیده
میشوند و آن را از نابودی نجات میدهند. در عصر حاضر برای بقا و پیشرفت و حتی حفظ وضع موجود، باید جریان نوجویی و نوآوری را در سازمان تداوم بخشید تا از رکود و نابودی آن جلوگیری شود (الوانی، 1385). کارآفرینی سازمانی درواقع فرآیندی برای بهبود عملکرد سازمان است که مزایای آن شامل نوآوری در طراحی محصول و خدمات، نوآوری در فرآیندهای سازمان، بهبود عملکرد سازمان، کارایی و اثربخشی است (زارع و همکاران، 2010). امروزه نقش کارآفرینی سازمانی برای تربیت نیروی انسانی خلاق و نوآور و یا به عبارت روشنتر "کارآفرینان سازمانی"بسیار با اهمیت است. مدیران به دنبال طراحی دقیق سازمانی کارآفرین هستند و علاقه دارند رفتارهای کارآفرینانهای را که به کارایی عملیاتی بهتری منجر شود، در سازمان گسترش دهند (موسی راد و همکاران، 2012).
4- فرضیههای پژوهش
فرضيه اصلي پژوهش: بين هوشمندي کسب وکار و کارآفرینی سازمانی در شعب بانک ملي ايران در شهر اصفهان رابطهي معنا داري وجود دارد.
فرضیههای فرعي پژوهش
§ بين هوشمندي رابطهمند و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
§ بين هوشمندي شايستگي و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
§ بين مهارتهای سازمانی و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
§ بين مهارتهای فناوری و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
§ بين مهارتهای کسب وکار و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
§ بين مهارتهای تحلیلی و کارآفرینی سازمان رابطهي معنا داري وجود دارد.
5- روششناسی پژوهش
پژوهش حاضر به دنبال بررسي رابطه هوشمندي کسب وکار و کارآفرینی سازماني در شعب بانک ملي ايران در شهر اصفهان ميباشد و از نتايج آن ميتوان در جامعه مورد نظر استفاده نمود، در نتيجه پژوهش از نظر هدف، کاربردي
ميباشد. از نظر نحوه گردآوري، در اين پژوهش شرايط موجود دو مؤلفه هوشمندي کسب وکار و کارآفرینی سازمان مورد بررسي قرار ميگيرد، بنابراین پژوهش در زمره تحقيقات توصيفي- پيمايشي جاي ميگيرد. از لحاظ روش تحليل فرضيهها این تحقیق از نوع همبستگي، همچنين به لحاظ زماني نيز از نوع مقطعي ميباشد. به منظور تدوين مباني نظري تحقيق از مطالعات کتابخانهاي و اينترنتي استفاده شده است. براي ارزيابي فرضيههاي تحقيق و روابط ميان متغيرها از ابزار پرسشنامه جهت گردآوری دادهها استفاده شده است. نوع پرسشنامه مورد استفاده در اين تحقيق از نوع بسته است (با مقياس اندازهگیری ليکرت) و محقق ساخته می باشد. در اين پژوهش دادههای اوليه (دادههایی که پيش از اين وجود نداشته و توسط خود محقق بايد ايجاد شود) با استفاده از روش ميداني (پرسشنامه) جهت آزمودن فرضيههاي تحقيق به دست آمده است. همچنين دادههاي ثانويه (دادههایی که پيش از اين توليد شده و در منابع موجود قابل دسترسي است) از طريق روش کتابخانهاي شامل مطالعه کتب، مجلات، اينترنت جمعآوری و براي تدوين مباني نظري استفاده شده است. جامعه آماري مورد مطالعه در اين پژوهش شامل کارشناسان و مدیران شعب مختلف بانک ملي در شهر اصفهان ميباشد. در اين تحقیق از روش نمونهگیری طبقهای تصادفي استفاده شده است. منظور از طبقات حوزهها و مناطق مختلف بانک ملی در شهر اصفهان میباشد. ابعاد جامعه آماری براي انجام تحقيق بر اساس نمونه مورد نياز معادلات ساختاري که 5 برابر تعداد سوالات پرسشنامه است، 200 نفر برآورد شده است.که از اين تعداد، 140 پرسشنامه تکميل و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
براي سنجش متغيرها، پرسشنامهي محقق ساختهای شامل 44 سؤال به کار گرفته شده است. این پرسشنامه شامل 3 سؤال جمعيت شناختي، 32 سؤال هوشمندي کسبوکار از مقياس پنج بعدي آکر(سوالات 1 تا 32) و 12 سؤال پيرامون کارآفرینی سازمان از مقياس چادهوري وهولبروك ميباشد (سوالات 33 تا44) است.
6- یافتههای پژوهش
در اين تحقيق برای حصول اطمينان از روايي پرسشنامه از روش محتوايي یعنی بهرهگيري از نظر اساتيد و متخصصین حوزه مدیریت استراتژیک و به منظور تعيين پايايي آزمون از روش آلفاي کرونباخ استفاده شده است. روش آلفای کرونباخ براي محاسبه هماهنگي دروني ابزار اندازهگیری که برگ خریدهای مختلف را بررسی ميکند به کار میرود که با توجه به نتایج جدول (1) مورد تاييد است.
جدول1. آلفا کرونباخ
متغيرها | آلفاي کرونباخ |
هوشمندي کسبوکار | 81/0 |
کارآفرینی | 92/0 |
7- آزمون نرمال بودن
در اين پژوهش در صورتي که نرمال بودن دادهها تائيد شود میتوان از آزمونهاي پارامتريک و همچنين از روش حداکثر درست نمايي در معادلات ساختاري استفاده نمود.
جدول 2. نتايج آزمون نرماليتي
متغير | ميانگين | انحراف معيار | سطح معناداري |
هوشمندي کسبوکار | 91/2 | 69/0 | 98/0 |
کارآفرینی سازمانی | 93/2 | 71/0 | 69/0 |
با توجه به اينکه مطابق نتایج جدول (2) سطح معناداري آزمون بالاتر از 05/0 ميباشد، ادعاي نرمال بودن سوالات پرسشنامه پذيرفته شده و ميتوان از آزمونهاي پارامتريک و از روش ML در مدلسازی معادلات ساختاري استفاده کرد.
8- آزمون ميانگين
به منظور تحليل وضعيت مؤلفهها از روش تك نمونهای به کار گرفته شده است. در پرسشنامهی اين پژوهش بر اساس طيف ليكرت حداكثر و حداقل امتياز هر بعد به ترتيب 5 و 1 میباشد. مقدار عددي 3 حدي در نظر گرفته شده كه امتياز بالاتر از آن مطلوب بودن وضعيت را نشان میدهد. نتایج حاصل از میانگین عاملها و آزمون تی در جدول (3) نمایش داده شده است.
جدول3. ميانگين عاملها و آزمون تي
متغیرها | ميانگين | آماره تي | سطح معناداري |
هوشمندي کسبوکار | 91/2 | 48/1- | 13/0 |
کارآفرینی | 93/2 | 30/1- | 30/0 |
شاخصهاي برازش براي تمامي الگوهاي اندازهگیری در بازه قابل قبولي هستند. اين شاخصها نشان از برازش خوب الگو توسط دادهها دارد و دادههاي جمعآوري شده به خوبي الگو را مورد حمايت قرار ميدهند. بارهاي عاملي مربوطه همگي بالاتر از 3/0 و سطح معناداري 000/0 بودهاند. پس از بررسي و تاييد الگوهاي اندازهگيري، در گام دوم براي آزمون
|
آزمون تي تک نمونه نشان میدهد که وضعيت کليه متغيرها با توجه به سطح معناداري و ميانگين، کمتر از حد متوسط ميباشد که مطلوب نيست.
9- نتايج آزمون فرضيات
جهت آزمون فرضيات از مدل معادلات ساختاري استفاده شده است. بدين دليل در ابتدا، سازهها مورد تحليل عاملي تاييدي قرار گرفته که نتايج آن در جدول (4) آمده است.
جدول4. نتایج تایید تحلیل عاملی سازهها
|
|
براي آزمون فرضیهها مدل معادلات ساختاري برازش و تحليل شده است که براي هر فرضيه به صورت جدا ذکر خواهد شد. آزمون فرضيه اول: بين مهارتهاي هوشمندي رابطه مند و کارآفرینی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهای کلي برازش مدل به صورت جدول (5) ارائه شده است.
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (1) مهارتهاي هوشمندي رابطه مند با ضریب رگرسیونی 62/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی اول تایید میگردد.
|
جدول 5. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 1
|
|
|
شکل1. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 1
|
آزمون فرضيه دوم: بين هوشمندي شايستگي و کارآفرینی سازمان رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (6) ارائه شده است.
|
جدول 6. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 2
|
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (2) هوشمندي شایستگی با ضریب رگرسیونی 71/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی دوم تایید میگردد.
|
|
شکل2. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 2
|
شکل2. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 2
|
آزمون فرضيه سوم: بين مهارتهاي سازماني و کارآفرینی سازمانی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (7) ارائه شده است.
|
جدول 7. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 3
|
|
|
شکل3. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 3
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (3) مهارتهاي سازمانی با ضریب رگرسیونی 77/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی سوم تایید میگردد.
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (4) مهارتهاي فناوری با ضریب رگرسیونی 67/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی چهارم تایید میگردد.
|
آزمون فرضيه چهارم: بين مهارتهاي فناوري و کارآفرینی سازمانی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (8) ارائه شده است.
|
جدول 8. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 4
|
|
|
شکل4. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 4
|
آزمون فرضيه پنجم: بين مهارتهاي کسبوکار و کارآفرینی سازمانی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (9) ارائه شده است.
|
جدول 9. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 5
|
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (5) مهارتهاي کسبوکار با ضریب رگرسیونی 80/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی پنجم تایید میگردد.
|
|
شکل5. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 5
|
آزمون فرضيه ششم: بين مهارتهاي تحليلي و کارآفرینی سازمانی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (10) ارائه شده است.
|
جدول 10. شاخصهای کلی برازش مدل فرعی 6
|
|
|
شکل6. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 6
|
با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (6) مهارتهاي تحلیلی با ضریب رگرسیونی 78/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه فرعی ششم تایید میگردد.
|
10- بحث در این پژوهش به بررسی رابطه هوشمندی کسب و کار مدیران و کارآفرینی سازمانی پرداخته شد. فرضیه هایی در ارتباط با متغیرهای وابسته ی هوشمندی کسب و کار مطرح گردید که مورد ارزیابی آماری و تحلیل واقع شد. همانگونه که در بخش تحلیل یافته های پژوهش بیان گردید، تمامی زیرمولفه های وابسته به هوشمندی کسب و کار ارتباط موثری با کارآفرینی سازمانی داشته و همه فرضیه های فرعی تایید گردید. با توجه به نتایج حاصل از شاخصهای کلی برازش مدل و شکل (7) هوشمندي کسبوکار با ضریب رگرسیونی 81/0 و سطح معناداری کمتر از 05/0 بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراین فرضیه اصلی پژوهش تایید میگردد.
|
آزمون فرضيه اصلي: بين هوشمندي کسبوکار و کارآفرینی سازمانی رابطه معناداري وجود دارد. براي بررسي اين فرضيه، شاخصهاي کلي برازش مدل به صورت جدول (11) ارائه شده است.
|
جدول شماره 11. شاخصهاي برازندگي مدل اصلي
|
|
|
شکل 6. مدل معادلات ساختاری فرضیه فرعی 6
|
نتايج خروجي آموس دربخش تخمين استاندارد نشان میدهد که مدل تحليل مسير، مدل مناسبي است. مقدارکاياسکوئر بهنجار بين دو مقدار 1 و 5 قرار دارد. مقدار RMSEA کمتر از 08/0 و مناسب ميباشد، همچنين مقدار GFI و چهار شاخص NFI و CFI و TLI و IFI نزديک به یکدیگر و بالاتر از 90 درصد ميباشند. در نهايت مقدار RMR نزديک صفر است. مقادير شاخصهاي برازش همه در ناحيه مورد قبول قرار دارند که اين مقادیر نشان از برازش خوب الگو توسط دادهها دارد و دادههاي جمعآوري شده به خوبي الگو را مورد حمايت قرار ميدهند. فرضيهها به همراه ضرايب رگرسيوني و مقادير شاخصهاي جزئي مربوط به فرضيه اصلی در جدول (12) آورده شده است.
|
11- نتیجهگیری هدف از اين تحقيق بررسي رابطه بين هوشمندی کسبوکار و کارآفرینی سازمانی در بین کارشناسان و مدیران بانک ملی شهر اصفهان است. این پژوهش روشهایی را برای بهبود هوشمندی کسبوکار به بانک ملی ایران ارائه میدهد. نتايج نشان ميدهد، هوشمندی کسبوکار بر کارآفرینی سازمانی مؤثر است. بنابراين بانک ملی براي ادامه حيات در بین رقبای خود و افزایش توان کارآفرینی سازمانی، بايد هوشمندی کسب وکار خود را افزایش دهد. برای افزایش هوشمندی کسب وکار مدیران ارشد این بانک باید خطمشی و استراتژیهای سازمان را به اطلاع ذینفعان برسانند همچنیـن نتایج نشان میدهد که مشـارکت کارکنان در
|
تدوین استراتژیهای سازمان امری ضروری است. از سوی دیگر برقراری ارتباط مستمر با مشتریان و دریافت بازخورد از آنها و پشتیبانی از کارکنان در این زمینه بسیار مؤثر میباشد. با استفاده از راهکار هوشمندی کسبوکار مدیران میتوانند توانایی خود را در زمینه تجزیهوتحلیل عملکرد رقبا، حفظ سهم بازار و ایجاد تغییرات در ساختار سازمان با توجه به محیط بالا ببرند. در انتها به مدیران ارشد بانک ملی پیشنهاد میشود که با شناسایی و پیشبینی نیازهای مشتریان و با بهرهگیری از فرصتها و سرمایهگذاری به شیوهی مناسب در تکنولوژیهای جدید و تحقیق و توسعه، در راستای موفقیت هرچه بیشتر گام بردارند.
|
جدول 12. نتايج آزمون فرضيات
|
[1] -Mohua Banerjeea, Manit Mishrab.
[2] -Wang
[3] -Milan Kubina, Gabriel Koman, Irena Kubinova
[4] -Martin Kowalczyk, Peter Buxmann
[5] -Shanka Chakraborty, Jon c.Thompson, Etienne B.Yehoue
[6] -Howston
[7] - Business Intelligence
[8] -Zengyou
[9] - Entrepreneurship
[10] -Wickhan