• فهرس المقالات حکمروایی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیلی بر تأثیر حکمروایی خوب در بهبود کیفیت زندگی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان دهگلان)
        حامد قادرمرزی عاطفه احمدی فرهاد جوان حسین احمدی
        حکمروایی خوب در واقع رهیافتی تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین برای دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید که از طریق رفتار قاعده مند و نهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی، شفافیت، قانونمندی، مسئولیت‌پذیری، اجماع و ... دست‌یافتنی است. در این راستا، مقا أکثر
        حکمروایی خوب در واقع رهیافتی تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین برای دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید که از طریق رفتار قاعده مند و نهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی، شفافیت، قانونمندی، مسئولیت‌پذیری، اجماع و ... دست‌یافتنی است. در این راستا، مقاله حاضر بر آن است به بررسی تأثیر حکمروایی خوب بر بهبود کیفیت زندگی روستایی در 15 روستای شهرستان دهگلان بپردازد. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه‌ای، اسنادی و میدانی است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده سعی شده با استفاده از تکنیک توسعه‌یافتگی موریس و نرم‌افزار SPSS، تأثیر حکمروایی بر بهبود کیفیت زندگی روستاییان و رابطه بین این دو متغیر (حکمروایی خوب، کیفیت زندگی روستاییان) مشخص شود. نتایج بررسی ضریب توسعه‌یافتگی روستا های مورد مطالعه در شاخص‌های کیفیت زندگی بر اساس حکمروایی خوب، نشان داد که، از میان روستاهای مورد بررسی، روستای بلدستی در وضعیت مطلوب و روستای عباسجوب در وضعیت نامطلوب قرار دارد. و روستاهای (تیلکو، سعید آباد، سراب، نیاز، گدمیران، ده رشید، مبارک‌آباد، قشلاق خداکرم، قادرمز، آرزند، آبباریک، کاکه چوب، تروال، سرواله)، در وضعیت نسبتأ مطلوب جای گرفته-اند. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آزمون همبستگی در رابطه با بررسی رابطه بین حکمروایی خوب و کیفیت زندگی روستاییان، دلالت بر معناداری بین شاخص های حکمروایی خوب (مشارکت جویی، مسئولیت‌پذیری، توافق جمعی، عدالت و برابری، قانونمندی، شفافیت و باز بودن، کارایی و اثربخشی) با مؤلفه کیفیت زندگی با سطح معناداری 000/0 است. و نتایج حاصل از آزمون رگرسیون نشان داد که، هشت متغیر مستقل (حکمروایی) با متغیر وابسته (کیفیت زندگی) دارای رابطه معناداری در سطح 05/0=P است. و در نهایت نتایج تحلیل مسیر نشان داد که تمامی متغیر های حکمروایی اثرات مستقیم بر متغیر وابسته (کیفیت زندگی) دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - حکمروایی آب و توسعه منطقه ای مورد: منطقه آبیاری کرخه(خوزستان)
        عباس سعیدی عبدالرضا  رحمانی فضلی جواد اطاعت کاوه معصومی
        چکیده آب و شیوه‌های کهن مدیریت و بهره‌برداری از آن در سرزمین ایران، که بخش وسیعی از قلمرو آن در اقلیم خشک و نیمه‌خشک قراردارد، همواره نقش بسیار مهمی در تحولات اجتماعی- اقتصادی و برپایی چشم‌اندازهای فرهنگی برعهده داشته است. آغاز دورة نوگرایی در ایران و روی‌آوری به تدوین أکثر
        چکیده آب و شیوه‌های کهن مدیریت و بهره‌برداری از آن در سرزمین ایران، که بخش وسیعی از قلمرو آن در اقلیم خشک و نیمه‌خشک قراردارد، همواره نقش بسیار مهمی در تحولات اجتماعی- اقتصادی و برپایی چشم‌اندازهای فرهنگی برعهده داشته است. آغاز دورة نوگرایی در ایران و روی‌آوری به تدوین برنامه‌های میان‌مدت عمرانی (از 1327 به بعد)، همراه با اجرای اصلاحات ارضی (1341 به‌بعد) و شاید از همه مهمتر، تغییر پایة درآمدی دولت از مالیات و دیون ارضی (بهرة مالکانه) به فروش نفت، در کنار رشد شتابان شهرگرایی و گسترش فعالیتهای صنعتی، زمینه‌ساز تحولات بیسابقه‌ای در عرصة حکمروایی آب در چارچوبی نوین، اما با محوریت دولت و در قالبی کاملا تمرکزگرا گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی (1357)، روند گسترش بهره‌برداری از منابع آب در ابعادی بیسابقه مطرح شد که طی آن برنامه‌های پیشین عمران و توسعة منطقه‌ای، با محوریت اب، در مناطق نوآباد و حائز مزیت نسبی، جای خود را به اجرای طرحهای توسعه در سرتاسر مناطق کشور داد. بدینسان، نگرش به مدیریت منابع آب و حکمروایی آن خصوصیات نسبتا تازه‌ای‌ یافت. این مقالة می‌کوشد- بصورت موردی- به بررسی حکمروایی آب و نقش آن در توسعة متوازن و پایدار و همچنین ارزیابی پیامدهای فضایی آن در منطقة آبیاری کرخه (خوزستان) بپردازد. این بررسی با تکیه بر روش ترکیبی (کمی- کیفی) و با استفاده از ابزار پرسشنامه‌های ساختارمند و مصاحبه، جلسات بحث متمرکز گروهی و مشاهده غیرمشارکتی و گفتگو به‌انجام رسیده است. بر این اساس، کوشش شده است تا از نقطه‌نظرات همة بازیگران در سطوح مختلف ملی، منطقه‌ای و محلی (شامل مدیران و کارشناسان حوزه‌های مختلف، از جمله استادان دانشگاه و خبرگان بخش آب و کشاورزی، محیط زیست، برنامه‌ریزان توسعه، نمایندگان جوامع محلی و بهره‌برداران مستقیم از طرح، در قالب مصاحبه‌های فردی و گروهی بهره‌گیری شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - نقش مدیریت شهری در موفقیت رویکرد راهبرد توسعه شهری (CDS) مورد: شهر قزوین
        حسین هاشمی محمدتقی  رضویان ژیلا سجادی
        با درنظرگرفتن شرایط و ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر شهر، پیاده سازی موفق راهبرد توسعه شهر، بیش از هر عاملی منوط به فراهم بودن، توافق و مشارکت بازیگران کلیدی و مدیریت یکپارچه شهری و ایجاد سازمان مناسب اجرایی، است. برنامه های راهبردی مستلزم روی آوردن به خر أکثر
        با درنظرگرفتن شرایط و ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر شهر، پیاده سازی موفق راهبرد توسعه شهر، بیش از هر عاملی منوط به فراهم بودن، توافق و مشارکت بازیگران کلیدی و مدیریت یکپارچه شهری و ایجاد سازمان مناسب اجرایی، است. برنامه های راهبردی مستلزم روی آوردن به خرد جمعی، مشارکت عمومی و شیوه های دموکراتیک است. این رویکرد همه ذینفعان و کنشگران توسعه در سطوح محلی و بین المللی را برای همکاری با یکدیگر در راستای پروراندن یک استراتژی توسعه برای یک شهر یا منطقه شهری خاص فرامی خواند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل نقش مدیریت شهری در موفقیت رویکرد راهبرد توسعه شهرقزوین انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش پیمایشی ـ کمی بوده و گردآوری داده های موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی بوده است. در روش اسنادی چارچوب نظری مدیریت و برنامه ریزی شهری، عوامل تفرق مدیریتی و عوامل موثر در پیاده سازی موفق راهبرد توسعه شهر تشریح شده و درنهایت، نقش مدیریت شهری در موفقیت رویکرد راهبرد توسعه شهری و از طریق سنجش و ارزیابی عوامل موثر بر ناکارآمدی و عدم موفقیت راهبرد توسعه شهر تحلیل شده است. جامعه آماری پژوهش را شهروندان شهر قزوین تشکیل می دهند. روش جمع آوری داده ها مبتنی بر روش پیمایش میدانی، پرسشنامه، و کتابخانه ای می باشد. داده های حاصل در نرم-افزار SPSS پیاده شده و با استفاده از آزمون های میانگین، واریانس، انحراف معیار و مدل تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که در مجموع 23 عامل از بین 29 عاملی که تاثیر آنها در ناکارآمدی و عدم موفقیت راهبرد توسعه شهر موردسنجش قرار گرفته بودند، از همبستگی 50 تا 92 درصدبرخوردار هستند و تاکید روشنی بر این نکته دارند که، تفرق مدیریتی موجود در ساختار مدیریت شهری، موجب نا کارآمدی و عدم موفقیت رویکرد “راهبرد توسعه شهر” است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل تطبیقی قوانین مربوط به کاربری زمین در چهارچوب حکمروایی اقلیمی چندسطحی (موردپژوهی: منطقه شهری قزوین)
        مصطفی مومنی ناصر برک پور
        شهرنشینی و تغییرات اقلیمی، دو پدیده جهانی هستند و به لحاظ ذاتی دارای همبستگی می‌باشند. کاربری زمین نیز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در این حوزه به شیوه‌های مختلف تغییرات اقلیمی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکی از راهکارهای مدیریت این مسئله بکارگیری حکمروایی اقلیمی چندسط أکثر
        شهرنشینی و تغییرات اقلیمی، دو پدیده جهانی هستند و به لحاظ ذاتی دارای همبستگی می‌باشند. کاربری زمین نیز به عنوان یکی از مهم ترین عوامل در این حوزه به شیوه‌های مختلف تغییرات اقلیمی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یکی از راهکارهای مدیریت این مسئله بکارگیری حکمروایی اقلیمی چندسطحی است که یک چهارچوب مفهومی انعطاف پذیر برای درک روابط بین شهرها، مناطق و دولت‌های ملی در مسائل مربوط به راهبردهای کاهش و سازگاری را فراهم می‌آورد. هدف از این پژوهش ارزیابی قوانین مربوط به کاربری زمین با توجه به معیارهای شیوه اختیارات در چهارچوب حکمروایی اقلیمی چندسطحی در منطقه شهری قزوین بوده است. در این مطالعه از روش پژوهش اسنادی و فن بازبینی نظام مند متون و به منظور انطباق معیارهای شیوه اختیارات و مواد قانونی در قوانین و مقررات مورد بررسی، از روش تطبیقی–تحلیلی استفاده شده است. در این راستا 10 قانون ناظر به وجود موادی که در آن‌ها به مسئولین نهادهای محلی وظایف و اختیاراتی را در حوزه برنامه‌ریزی کاربری زمین اعطا کرده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاکی از آن است که چالش‌هایی همچون تاثیر سیاست‌ها و راهبردهای اسناد توسعه‌ای بر تصمیمات، اختلاف میان تصمیمات و اسناد بالادستی، تفاوت در ماهیت مراجع بررسی و صدور مجوزها، خلاء‌های قانونی در ارتباط با قانون‌های مرتبط و تناقض در اجرا در حوزه برنامه‌ریزی کاربری زمین در منطقه شهری قزوین وجود دارد و برخی تصمیم گیری‌ها در سطوح محلی بر اساس اختیارات واگذار شده کمتری اتخاذ شده و اقدامات منتج از آن بیشتر در معرض آسیب است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - به سمت حکمروایی خوب شهری: بایدهای نظام مدیریت ساخت‌وساز شهری در بازنمایی متخصصان ایرانی ( نمونه موردی شهر تهران)
        غلامرضا کاظمیان حسین اصلی پور آرش تقی پوراختری
        رشد شهری فرآیندی رویشی است که تبلور آن بصورت فرآیند‌انباشتی، ساختار‌فضایی شهر را طی دهه‌ها شکل می‌دهد. دراین مسیر فعالیت‌های جاری، از طریق ساخت‌وساز بر روی بافت‌شهری رسوب کرده، و فرم‌‌شهری را در پاسخ به نیازهای متغیر زمان خود، بهبود، و توسعه می‌دهد. از آنجاییکه متولی سا أکثر
        رشد شهری فرآیندی رویشی است که تبلور آن بصورت فرآیند‌انباشتی، ساختار‌فضایی شهر را طی دهه‌ها شکل می‌دهد. دراین مسیر فعالیت‌های جاری، از طریق ساخت‌وساز بر روی بافت‌شهری رسوب کرده، و فرم‌‌شهری را در پاسخ به نیازهای متغیر زمان خود، بهبود، و توسعه می‌دهد. از آنجاییکه متولی ساخت‌وساز در مقیاس شهر، مدیریت‌شهری است؛ و مدیریت حکمروایانه ساخت‌وساز شهری موضوعی محوری در مسیر تحقق توسعه‌پایدار محسوب می‌شود؛ مساله این پژوهش«چیستی بایدهای مدیریت ساخت‌وساز شهری[تهران] در آثار علمی متخصصان ایرانی» قرار گرفته‌است. در این راستا توصیفات‌علمی متخصصان‌کشور از واقعیات و مطلوبیات مدیریت فضای کالبدی شهر [تهران]، به عنوان وجهه‌ای از حقیقت تلقی شده؛ و پژوهش‌گر با هدف فهم آن، به سراغ استفاده از راهبرد تحلیل‌مضمون از روش کیفی می‌رود. در این‌راستا از میان789 ماخذ بروز‌یافته در پایگاه‌های‌علمی کشور،65 عدد بصورت روش‌‌مند نمونه‌گیری شد. نتایج این پژوهش‌ بنیادین نشان‌داد که در نظر متخصصان‌ایرانی، نظام مدیریت ساخت‌وساز شهری‌تهران، برای توصیف شدن در قالب «حکمروایی ساخت‌وساز شهری»، باید ماهیتی قابل‌احترام، قابل‌اعتماد و قابل‌اعتنا داشته‌باشد؛ به‌این‌معنا که با پیگیری«رشد عادلانه، متوازن و توانمندساز»، در‌پی«حل مسائل کالبدی و فضایی شهر‌تهران»، در جهت دستیابی به«فرآورده‌ای پایدار و قابل‌استطاعت» برآمده؛ و این‌مسیر را با «اتکا به ظرفیت‌های درون‌زا و مبتنی بر ارزش‌های محلی» به وسیله «سازمانی همیار، کارآمد و جمع‌گرا»و در «مواجهه با چالش‌های قانونی-اجرایی مدیریت شهری‌تهران» می‌پیماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        6 - درآمدی بر توان‌سنجی قوه‌ی قضائیه در مشارکت‌پذیری شهروندان در پرتو احیای حقوق عامه
        حسین عبدی ولی  رستمی
        شهر»، بستر تحولات و چالشهای فعلی و آتی کشور است که در رابطه ی دولت با نهادهای بازار و جامعه، وجود داشته، روزبه روز بر ابعاد تعارض منافع و احتمال تضییع حقوق شهروندان در آنها افزوده می‌شود. تداوم چالشهای فعلی موجب تضعیف زمینه های مشارکت شهروندان شده و جلوگیری از چالشهای آ أکثر
        شهر»، بستر تحولات و چالشهای فعلی و آتی کشور است که در رابطه ی دولت با نهادهای بازار و جامعه، وجود داشته، روزبه روز بر ابعاد تعارض منافع و احتمال تضییع حقوق شهروندان در آنها افزوده می‌شود. تداوم چالشهای فعلی موجب تضعیف زمینه های مشارکت شهروندان شده و جلوگیری از چالشهای آتی، نیازمند مشارکت شهروندان است. شرطِ زیست مطلوب در شهر، مشارکت شهروندان در اداره ی شهر بوده و غایت آن، تضمین حقوق شهروندان و تنظیم نقش‌آفرینی آنها در فضای شهر است. پژوهشها، مولفه ی مشارکت را اولویتی مهم برای اداره ی شهر می دانند. نهاد قضائی با حقوق شهروندان و مشارکت پذیری آنها در اداره ی شهرها مرتبط بوده، جزء الزامات حکمرانی خوب شهری به شمار می آید. این مقاله با یک موضوع فراحقوقی، به‌صورت توصیفی- تحلیلی و فراتحلیلی، به واکاوی امکان تحقق ماموریت موضوع بند(2) اصل 156 قانون اساسی(احیای حقوق عامه) جهت تامین حقوق شهروندان به عنوان زمینه ساز اعتمادشان به نهاد قدرت و بسترساز مشارکت آنها در اداره ی شهرها بر پایه شاخص؛ نحوه ی تکوین و تطور قوه ی قضائیه در حقوق عمومی ایران معاصر پرداخته و نتیجه می گیرد تحقق این ماموریت بر پایه ی شاخص فوق و در پارادایم حکمرانی موجود، میل به امتناع داشته، برای ایجاد زمینه های امکان تحقق احیای حقوق عامه، نیاز به تجدیدگفتمان و «تغییر پاردايم» است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        7 - ارزیابی طرحهای ساختاری - راهبردی با رویکرد شهر هوشمند
        جمشید   آروس امیر  امین زاده
        طرح هاي ساختاري - راهبردي در پي دگرگوني تفکر عقلايي و جامع نگري در سطح جهان پديد آمده و روند تهيه، تصويب و اجراي طرح هاي شهري کشور ما را نيز دگرگون ساخته اند و آنچه یک شهر را به‌سمتِ هوشمندی پیش‌می‌برد، صرفاً استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلک أکثر
        طرح هاي ساختاري - راهبردي در پي دگرگوني تفکر عقلايي و جامع نگري در سطح جهان پديد آمده و روند تهيه، تصويب و اجراي طرح هاي شهري کشور ما را نيز دگرگون ساخته اند و آنچه یک شهر را به‌سمتِ هوشمندی پیش‌می‌برد، صرفاً استفاده از ابزار الکترونیک و سیستم ارتباطاتی آن شهر نیست؛ بلکه نحوۀ برنامه‌ریزی و استفاده از این ابزار درجهتِ ارتقای سطح کیفی زندگی شهروندان یک شهر است. هدف شهر هوشمند افزایش کیفیت زندگی شهری با رویکرد توسعۀ پایدار است. ایدۀ ایجاد شهرهای هوشمند که بحث جدیدی در برنامه‌ریزی شهری است، در دو دهۀ اخیر مطرح‌شده و مؤلفه‌های آن به‌طورِ‌کامل مورد تعریف و شناسایی قرار نگرفته ‌است. هدف و نوآوری تحقیق حاضر، طرح تئوریک شهر هوشمند و شناسایی مؤلفه‌های زیرساختی آن است. در این پژوهش رویکرد کار بنیادی بوده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شناسایی مؤلفه‌های طرح هاي ساختاري - راهبردي شهر هوشمند در مدیریت شهری به‌عنوانِ هدف تعریف شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        8 - «ارزیابی سیاست¬های مدیریت یکپارچه شهری در ایران با رویکرد حکمروایی»
        محمد   رامیان آزاده  اربابی سبزواری
        در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. تعدد مديريت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مديريت شهری، است؛ ا أکثر
        در دهه های اخیر مسائل و مشکلات شهرها پیچیده تر شده است و مدیریت یکپارچه شهری به تحول و نگرشی فراتر از نگرش و عملکرد سیستم مدیریتی سنتی پیشین نیاز دارد. تعدد مديريت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مديريت شهری، است؛ امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مديريت يکپارچه شهری امکان پذير نيست. تحقق مدیریت و تغییرات در رویکردهای مدیریتی در بستری اتفاق می افتد که به بستر حکمرانی شناخته می شود. مفهوم حکمرانی( Governance ) هم خانواده با با مفهوم حکومت ( Government )، اما متفاوت از آن است. حکمرانی به جای تمرکز بر دولت، قدرت را در داخل و خارج از اقتدار رسمی و نهادهای حکومت و در قالب سه رکن: «حکومت » ،« بخش خصوصی » و «جامعه مدنی » جریان می دهد. به علاوه شالودۀ حکمرانی، فرآیند تصمیم سازی و اجرای تصمیمات است که مشخص می کند چگونه سه بازیگر یادشده با اولویت ها و سلایق متفاوت، به هماهنگی می رسند. به این ترتیب موضوعات مطرح در مقوله حکمرانی، شامل قدرت و نظام توزیع آن، چگونگی سیاست گذاری، اولویت بندی ها و پاسخ گویی می شود. در این مطالعه، به ابعاد مختلف حکمروایی و مدیریت یکپارچه، پرداخته شده و موانع و چالش های حکمروایی در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مولفه هایی از قبیل « فقدان شهر و نظریه ای پایه برای تعریف شهر در ایران »، « عدم شکل گیری جامعه مدنی قدرتمند و تاثیرگذار»، « عدم تکوین مفهوم برنامه ریزی در ایران»، « فقدان جایگاه مفهوم شهروندی»، « جایگاه مدیریت شهری در قوانین و اسناد فرادست»، « عدم وجود یکپارچگی در مدیریت شهری» و « تامین مالی ناپایدار شهرداری ها و مشکلات تبعی آن» از مهم ترین موانع در این زمینه به شمار می روند (آشناور و همکاران،1400). تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        9 - تبیین الگوی شهر هوشمند با تأکید بر حکمروایی شهری
        بهنام محمودیان
        شهرها به طور ذاتی با چالشهای پیچیده و گسترده ای که به هم مرتبط (اند مواجه هستند که تنها از طریق یک رویکرد سیستماتیک قابل حل است. به عبارت دیگر تجمع انبوه عظیمی از ساکنان منجر به آشفتگی و بی نظمی شده و شرایطی را بوجود آورده که نه تنها تعادل شهرها را به سقوط کشانده بلکه د أکثر
        شهرها به طور ذاتی با چالشهای پیچیده و گسترده ای که به هم مرتبط (اند مواجه هستند که تنها از طریق یک رویکرد سیستماتیک قابل حل است. به عبارت دیگر تجمع انبوه عظیمی از ساکنان منجر به آشفتگی و بی نظمی شده و شرایطی را بوجود آورده که نه تنها تعادل شهرها را به سقوط کشانده بلکه دستیابی به پایداری را با روشهای کنونی اداره و توسعه شهری ناممکن ساخته است در نتیجه برنامه ریزان شهری در سراسر جهان می کوشند تا با نگاهی یکپارچه به تمامی ابعاد شهرنشینی مدلهایی را برای توسعه شهرهای قرن ۲۱ به منظور پاسخگویی به خواسته ها و انتظارات جدید دنیای امروز توسعه دهند یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری توسعه شهر هوشمند میباشد که در طول سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است شهر هوشمند به عنوان محور تحول و توسعه هزاره مطرح شده و به معنای گشایش مفاهیمی نو در برنامه ریزی شهری است که قابلیتهای جهان واقعی و مجازی را برای حل مشکلات شهری با هم ترکیب می کند. تفاصيل المقالة