-
حرية الوصول المقاله
1 - جاودانگی قرآن و ارتباط آن با نخستین مفسران قرآن (اهل بیت علیهم السلام)
مریم اسحاق زاده سید محمد نورالهیاز دیگر ویژگی های عام و فراگیرقران جاودانگی آن است، قرآن درعین حال که دارای اصولی ثابت ولایتغیر است، همگام با زمان وجلوتر ار آن پیش می رود؛ ودر هرعصر ونسل وحقایقی جدید و بِکر ودست نخورده ازان کشف می شود مامعتقدیم «جاودانگی» محور مناسبی برای پیوند این دسته از ویژگی های ق أکثراز دیگر ویژگی های عام و فراگیرقران جاودانگی آن است، قرآن درعین حال که دارای اصولی ثابت ولایتغیر است، همگام با زمان وجلوتر ار آن پیش می رود؛ ودر هرعصر ونسل وحقایقی جدید و بِکر ودست نخورده ازان کشف می شود مامعتقدیم «جاودانگی» محور مناسبی برای پیوند این دسته از ویژگی های قرآن است. به ویژه آن که، اصول ورهنمودهای تفصیری قابل توجهی از اهل بیت این است که قرآن بیان گر خطوط کلی واصول اساسی است.و از مباحث مهم که تقریبا در تمام کتب تفسیر وعلوم قرآنی ، از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است مسئله متشابهات است که در اینجا از زاویه جاودانگی قرآن به آن پرداخته می شود. به طور قطع بخشی از متشابهات ناشی از قصور الفاظ در بیان معانی ژرف و عمیق قرآنی است .وهرکس متشابه قرآن را به محکم رد کند به صراز مستقیم هدایت شده است از دیگر ویژگی های قرآن که ریشه در جاودانگی قرآن دارد ،بحث ناسخ ومنسوخ است نکته بسیار مهم که در لسان اهل بیت بارها برآن تاکید شده است،بازشناسی ناسخ ومنسوخ است دلیل آن روشن است چرا که باید معلوم باشد که آنچه مطلوب اللهی چیست ؟ واینکه از رهنمود های تفسیری اهل بیت لزوم شناخت دقیق ناسخ ومنسوخ و استفاده به جا از آن تفسیر می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی تطبیقی «نظریة فطرت» مطهری و «عقل عملی» کانت
امید ارجمند قاسم کاکاییاستاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشتهاند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غري أکثراستاد مرتضي مطهری بعنوان یکی از اندیشمندان برجسته در حوزة فلسفة اسلامی، و ايمانوئل کانت از متفکران بزرگ فلسفة غرب، نظرياتي نوآورانه را از خود برجای گذاشتهاند. در نظام فکری استاد مطهری «نظرية فطرت»، از محوریترین و مهمترین مباحث است. او انسان را داراي سه مرتبة طبيعت، غريزه و فطرت دانسته و فطرت را نیز به دو بخش «فطرت شناخت» و «فطرت گرايش» تقسيم كرده است. عمده نوآوريهاي مطهري ـ بويژه در تبيين مباحثي همچون خدا، جاودانگي نفس و اخلاق ـ در مباحث مربوط به فطرتگرايش بيان شده است. از سوی دیگر، كانت در مقام فيلسوفي بزرگ و تأثیرگذار، مباحث مابعدالطبیعه ـ بويژه مسائلي همچون خدا، جاودانگي نفس و آزادي ـ را به بوتة نقد كشيده و حوزة اين مسائل را از عقل نظري به «عقل عملي» منتقل نموده است. نظریة فطرت مطهری و بطور خاص، بحث گرایشهاي فطری و مباحث مبتنی بر آن ـ همچون اثبات خدا، جاودانگی نفس و اخلاق با نظریة عقل عملی کانت، بويژه مبحث اصول موضوعة عقل عملی ـ یعنی آزادی، جاودانگی نفس و خدا کاملاً قابل مقايسه است. هدف از این تحقیق، مقايسة نظریة فطرت مطهری و نظریة عقل عملی کانت و بیان وجوه اشتراک آنها، یعنی شباهت کمال لایتناهی با خیر اعلی، شباهت روش اثبات جاودانگی، اثبات خدا و شباهت جایگاه فلسفة اخلاق از نظر مطهری و کانت ميباشد. در این راستا، با روش توصیفی ـ تحلیلي و تطبيقي بسراغ آثار این دو اندیشمند رفتهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - مفهوم نفس درمنظومه مهابهاراتا
حمید رضا براتی پور قربان علمی عبد الحسین لطیفی جمشید جلالی شیجانیدر بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آ أکثردر بررسی تاریخی اندیشه های فلسفی سر زمین هند به موضوعات مشترکی بر میخوریم که سبب بحث های عقلانی زیادی در میان متفکران آن سرزمین شده است. این بحث ها به گونه ای بوده که هریک از حکما و اندیشمندان آن دیار مطابق با دیدگاه خود به آن وارد شده و نظرات و دلایل خود را نسبت به آن موضع بیان داشته اند .یکی از این موضوعات چالش برانگیز مسئله نفس یا روح و سرنوشت آن می باشد که از دیر باز مورد توجه آنان قرار گرفته است.در این مقاله تلاش بر آن است تا مفهوم نفس راابتدا به شکل عام در ادبیات دینی آیین هندو و سپس به شکل خاص در کتاب مهابهاراتا مورد بررسی قرار دهیم و به این سوالات پاسخ دهیم که مفهوم و ماهیت نفس در مها بهاراتا چیست؟ و چه سرانجامی دارد؟به این منظور به روش تحلیلی به سیر مفهوم نفس در این کتاب میپردازیم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مسئلۀ جاودانگی نفس در اندیشۀ علامه طباطبائی
قاسم پورحسن حسین کلباسی اشتری علیرضا کلبادی نژاددیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالشبرانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئلۀ سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیۀ صدرالم أکثردیدگاه علامه طباطبایی در باب جاودانگی نفس، مبتنی بر جهانبینی توحیدی اوست. او تلاش کرده به چالشبرانگیزترین مباحث و اشکالات مربوط به جاودانگی نفس در مسئلۀ سعادت و شقاوت ذاتی، احباط، تکفیر و خلود در عذاب پاسخ دهد. علامه با اتکا به مبانی عقلی و بر مبنای حکمت متعالیۀ صدرالمتألهین و بهره¬گیری از اصولی مانند اصالت وجود، حرکت جوهری اشتدادی، وحدت حقیقت نفس و تشکیک در مراتب وجود، تقریری نو از معاد و جاودانگی نفس ارائه نموده است. این نوشتار میکوشد با طرح موضوع جاودانگی، نسبت آن را با اهداف و غایات انسانی که همان تحقق تمامیت حقیقی انسان با معاد و جاودانگی نفس است، تبیین نماید. در این راستا، نظر علامه طباطبایی دربارۀ وجود جوهری نفس و اثبات جاودانگی آن، و همچنین وجوه نوآورانۀ اندیشۀ وی در بحث جاودانگی و نتایج و پیامدهای معرفتی آن را مورد بحث و بررسی قرار دادهایم و به اشکالات مطرحشده علیه جاودانگی نفس، با توجه به مبانی علامه، پاسخ دادهایم. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - جاودانگی مدرن در رمان نوجوان (مطالعه موردی: رمانهای «سنجابماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»)
فاطمه حدیده مونا ولی پورسیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقعبینانه به همه جنبههای زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدانشناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیا أکثرسیطرۀ علم در عصر مدرن و تلاش برای داشتن نگرشی واقعبینانه به همه جنبههای زندگی، موجب شده که انسان امروز دیگر نتواند راهکارهای پیشینیان (مانند جاودانگی یزدانشناسانه) را برای رویارویی با مرگ اتخاذ کند. نوشتار حاضر با بررسی انواع مختلف جاودانگی پیشامدرن شامل جاودانگی نیاکانی، فرهنگی، عرفانی، اسطورهای و یزدانشناسانه نشان داده است که مؤلفههای مشترک آنها یعنی جمعی بودن، قطعیت و تخیل تقریباً در نقطه مقابل مؤلفههای جاودانگی مدرن قرار دارد. حضور مؤلفههای جاودانگی مدرن که عبارتند از فردیت، عدم قطعیت، خاطره (در تقابل با تخیل) و مفهوم طبیعت جاودان، در رمانهای نوجوان دهه نود شمسی بارز است. این پژوهش، ابتدا به مرور مراحل و تکالیف سوگواری پرداخته است و ضمن تدقیق و تعیین مؤلفههای جاودانگی پیشامدرن و مدرن، تناظر هر مرحله از سوگواری را با انواع مختلف جاودانگی نشان داده است. سپس با تکیه بر رمانهای «سنجابماهی عزیز» و «شکارچی کوسۀ کر»، به بررسی مسئله مرگ و نقش جاودانگی پیشامدرن و مدرن در پیشبرد داستان پرداخته و نشان داده که شخصیتها چگونه به مرحله پذیرش مرگ دیگری میرسند و مراحل سوگواری را کامل میکنند. گفتنی است که تجزیه و تحلیل نمونهها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی با رویکردی توصیفی- تفسیری است. نتایج پژوهش نشان میدهد که در هر دو رمان، توسل به مؤلفههای جاودانگی پیشامدرن، شخصیتها را در مراحل آغازین سوگواری یعنی انکار و جستوجو و چانهزنی گرفتار میکند، در حالی که بلوغ شخصیتها با کامل شدن تکالیف سوگواری و رسیدن به مرحله بهبود و سازمانیابی از رهگذر مؤلفههای جاودانگی مدرن (با محوریت خاطره در رمان «سنجابماهی عزیز» و طبیعت جاودان در رمان «شکارچی کوسۀ کر») تحقق مییابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - سرشت و جاودانگی نفس انسانی در نگرش دکارت
آسیه بیستونی محمد اکوان مهدی نجفی افرا<p>«نفس» یکی از پرتکرارترین واژه‌ها درآثار فلسفی دکارت و از مفاهیم بنیادی در ساختار فلسفی او شمرده میشود، بگونه¬یی که نمیتوان بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم نفس، به بنیاد ساختار فلسفی وی دست یافت. او نفس را جوهری غیرمادی میداند که بمعنای واقعی، متما أکثر<p>«نفس» یکی از پرتکرارترین واژه‌ها درآثار فلسفی دکارت و از مفاهیم بنیادی در ساختار فلسفی او شمرده میشود، بگونه¬یی که نمیتوان بدون در نظر گرفتن معنا و مفهوم نفس، به بنیاد ساختار فلسفی وی دست یافت. او نفس را جوهری غیرمادی میداند که بمعنای واقعی، متمایز از بدن است که میتواند‌ بدون‌ بدن وجود داشته باشد. دکارت نفس را جوهر ذاتاً مجرد از ماده، بسیط و تجزیه‌ناپذیر میداند که پس از نابودی، یعنی تجزیه‌پذیری بدن بعد از مرگ، بحسب تجرد ذاتیش، به حیات خود ادامه میدهد و نوعی خاطره از اتحاد با بدنش دارد. او دلایلی بر سرشت غیرمادی نفس انسانی اقامه کرده که عبارتند از: امکان تردید در وجود اجسام، بینیازی تصور نفس از صفات جسمانی، قدرتمندی خداوند بر خلق دو عنصری که بطور واضح و متمایز جدا از هم ادراک میشوند، و یگانگی و تجزیه‌ناپذیری نفس. بر این اساس، دکارت به سه جوهر خدا، نفس‌ و جسم‌ معتقد‌ است و آنها را متمايز از يکديگر ميداند. مقصود او از تمايز‌ بين‌ جواهر، تمايز واقعي است. اما این تمایز برای وی مشکل‌ساز شده و باید پاسخ دهد که دو جوهر واقعاً متمایز، چگونه میتوانند بر هم تأثیر بگذارند و با هم متحد شوند؟ او تلاش کرده با واسطه قرار دادن روح بخاری و «غدۀ صنوبری»، قوۀ تخیل یا قائل شدن به نوعی توازی میان آنها یا حتی اتحاد جوهری آنها، به این پرسش پاسخ دهد، اما هرچه پیش رفته، بیشتر با چالش روبرو شده است. او درباب جاودانگی‌ نفس نیز‌ دو موضع کاملاً متفاوت ابراز کرده است؛ در موضع نخست، جاودانگی نفس را‌ از‌ اصلیترین موضوعات فلسفۀ اولی میداند که باید با براهین عقلی و فـلسفی اثبات شود، اما در موضع دوم، فناناپذیری نفس را مقوله‌یی کاملاً ایمانی معرفی میکند که در چارچوب عقل طبیعی و بدون کمک گرفتن از ایمان، نمیتوان به جاودانگی ‌‌نفس‌ رسید. در این مورد نیز دکارت موفق عمل نکرده و نتوانسته ادعای خویش را اثبات نماید.</p> تفاصيل المقالة