-
حرية الوصول المقاله
1 - ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی در شرکت ملی گاز ایران براساس مدل کرک پاتریک
غلامرضا شمس مورکانی مهسا سیفی حسینآبادیپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند أکثرپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی در شرکت ملی گاز ایران براساس مدل کرک پاتریک
غلامرضا شمس مورکانی مهسا سیفی حسینآبادیپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند أکثرپژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی دوره آموزشی مدیریت اجرایی، در شرکت ملی گاز ایران، با روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه افراد شرکت کننده در این دوره می باشد. برای جمع آوری دادههای این پژوهش بر مبنای چهار سطح کرک پاتریک، از مصاحبه نیمه ساختمند و پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آنها با مقدار قابل قبول مورد تأیید قرار گرفته، استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزارهای Spss و Excel و به منظور تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه نیمه ساختمند و سؤالات باز-پاسخ پرسشنامه از روش تحلیل محتوا به روش مقوله بندی اقدام شده است. یافته-ها نشان می دهند شرکت کنندگان نسبت به طراحی، محتوا، مدرس و سازماندهی دوره مذکور رضایت بالایی دارند و تا حدودی آموخته های خود را از طریق «گفتگوهای غیر رسمی» در محیط کار بکار می گیرند. از طرفی دیگر وجود ارتباط نزدیک بین نتایج مورد انتظار و از قبل تعیین شده با نتایج حاصل شده از برگزاری دوره، می توان نتیجه گرفت دوره مدیریت اجرایی، اثربخش بوده است تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ارزشیابی اثربخشی برنامه های آموزش ضمن خدمت کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد
کلثومه شجاع مرتضی کرمی محمدرضا آهنچیان مجتبی نادیهدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مد أکثرهدف تحقيق حاضر بررسي اثربخشي برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در دانشگاه فردوسی مشهد است. در این تحقیق برنامه هاي آموزشی عمومي و تخصصي برگزار شده در هشت ماه اول سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقيق، پژوهش ارزشیابی است که از رویکرد ارزشیابی هدف مدار و از مدل کرک پاتریک جهت انجام این مهم استفاده شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد که تعداد آن ها 421 نفر میباشند. براي ارزشيابي سطح واكنش فراگیران از پرسشنامه كرمی (1386)، براي ارزشيابي ميزان يادگيري از پيش آزمون و پس آزمون و براي ارزشيابي ميزان تغيير رفتار فراگیران از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گرديد. نتايج به دست آمده نشان داد که فراگیران واكنش مطلوبی به دوره هاي عمومي و تخصصي از خود نشان داده اند. سطح يادگيري در دوره هاي تخصصي و عمومي اثربخش بود و فراگیران دانش لازم را کسب کردند. از نظر تغییرات ایجاد شده در رفتار فراگیران نتایج نشان داد که دوره های تخصصی در سطح اثربخشی معناداری قرار نداشتند. در خصوص ميزان تفاوت در تغییر رفتار فراگيران براساس نظر سه گروه (خود فراگيران، مافوق و همكارانشان) نتایج نشان داد كه به جز در یک مورد بین این سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - ارزیابی وضعیت موجود دورههاي آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دورههاي آموزشی (مورد: سازمان امور مالیاتی کشور)
میترا عزتی علیرضا یوزباشی کریم شاطریپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی أکثرپژوهش حاضر، با هدف ارزیابی وضعیت موجود دوره های آموزشی و ارائه الگوی کیفی ارتقاء اثربخشی دوره های آموزشی سازمان امور مالیاتی کشور به روش آمیخته انجام گرفته است. در بخش کمی جامعه آماری شامل کلیه کمک ممیزان، ممیزان و سرممیزان کشور است که به روش نمونه گیری خوشه ای در برخی از استان ها انتخاب شدند. همچنین دوره های آموزشی مالیاتی که طی دو سال اخیر برای کارشناسان اجرا شده است، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه مورد تائید صاحبنظران آموزشی و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 گزارش گردید. تحلیل دادهها بیانگر آن بود که وضعیت موجود نیازسنجی دورههای آموزشی، اهداف دورههای آموزشی، محتوای دورههای آموزشی، مدرسان دورههای آموزشی، سازماندهی دورههای آموزشی، ارزشیابی دورههای آموزشی و انگیزش از دید کارشناسان سازمان امور مالیاتی در حد متوسط بوده است. نتایج فوق و انجام مصاحبه با خبرگان مالیاتی، نتایج نشان داد که عمده ترین آسیب های نظام آموزش سازمان امور مالیاتی شامل؛ نیازسنجی (سیستماتیک و علمی نبودن، جامع نبودن، کاربردی نبودن و عدم همکاری پرسنل سازمان در نیازسنجی)، اهداف دوره ها (عدم اطلاعرسانی، کلی بودن و محتوای نامناسب)، آسیب های محتوا (گستردگی سرفصل ها، نبود تیم تدوین محتوا و نظری بودن محتوا)، مدرسان (عدم صلاحیت، پرداخت نامناسب، روش تدریس نامناسب و معیوب بودن سیستم انتخاب مدرسان)، محیط و شرایط برگزاری دوره ها (امکانات و تجهیزات ضعیف و زمان نامناسب برگزاری دورهها)، آسیبهای اجرای دوره ها (عدم تفکیک کارآموزان، عدم حمایت مدیران، زمان اجرای دوره ها و اجرایی نبودن برخی دوره ها)، ارزشیابی آموزشی (پیگیری نکردن اثربخشی آموزش، واقعی نبودن نمرات ارزیابی دوره ها و عدم همکاری سرپرستان در خصوص ارزیابی دوره ها)، انگیزه (نبود مکانیزم های برای تشویق و تنبیه افراد، انگیزه ناکافی کارآموزان و انگیزه ناکافی مدرس ها)، مشکلات فرهنگی (عدم باور سرپرستان به آموزش و نگاه نامناسب مدیران ارشد به آموزش) و نیروی انسانی (کمبود نیروی انسانی و استفاده نادرست از تخصص ها در آموزش) می باشد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - بررسی و تحلیل برنامه ریزی درسی جغرافیا در دورههای مختلف تحصیلی در ایران
سیده گلنار صالحی خواه زهرا سامانپور مریم بستامسابقۀ برنامه ریزی درسی در دنیا به بیش از یک قرن می رسد، اما این رشته در ایران عمری بیش از چند دهه ندارد. با این حال در همین عمر کوتاه توانسته است جایگاه و مؤثر بودن خود را در بین همۀ علوم نظری باز نماید و مهمترین نقشی که داشته است تعیین مرز میان دانش و آموزش هر یک علو أکثرسابقۀ برنامه ریزی درسی در دنیا به بیش از یک قرن می رسد، اما این رشته در ایران عمری بیش از چند دهه ندارد. با این حال در همین عمر کوتاه توانسته است جایگاه و مؤثر بودن خود را در بین همۀ علوم نظری باز نماید و مهمترین نقشی که داشته است تعیین مرز میان دانش و آموزش هر یک علوم بوده است. از جمله در رشتۀ علمی جغرافیا با همه تفاوت ها و شباهت هایی که با سایر علوم دارد این مرزبندی توانسته است گوشه ای از توانایی های ذاتی آن را آشکارتر نماید. سابقۀ تولید برنامۀ درسی جغرافیا را به طور علمی می توان به 70 سال قبل یعنی زمانی که آموزش و پرورش نوین ایران شکل گرفت نزدیک کرد. با این حال، تا حدود سال 1375 آموزش جغرافیا در ایران با تأکید بر شیوه های توصیفی انجام می شد تا اینکه در این سال هم پای با شکل گیری جریانی از برنامه ریزی درسی به شکل علمی و مدون در نظام آموزشی، نوعی رفرم در تولید برنامه های درسی مدون شکل گرفت و به این صورت اولین سند برنامه ریزی درسی جغرافیا در این سال تولید شد و از دل این برنامه درسی متناسب با دوره های تحصیلی و پایه های تحصیلی، برنامه-های دیگری استخراج شد و آموزش جغرافیا به عنوان یک رویکرد جدید در آموزش های رسمی ایران شکل گرفت. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان
قدرت باقري مژگان باقري<p>پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 اس أکثر<p>پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 است که از بین جامعه آماری به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و پرسشنامه امید به زندگی هرث اجرا شد و گروه آزمایش تحت دوره آموزشی شادکامی به صورت گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای قرار گرفت. سپس هر دو گروه مجدداً پرسشنامه‌های تحقیق را تکمیل نمودند. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از شاخص‌های توصیفی و مانکوای یک راهه توسط نرم‌افزار SPSS تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت معنادار آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی در زنان مبتلا افسردگی پس از زایمان (05/0 P<) بود که با استفاده از تحلیل کوار یانس یک راهه معنی‌دار بود. بنابراین آموزش شادکامی فرایندی فعال وجهت دار و درمانی مناسب برای اختلال روانی در مراکز مراقبت اولیه است. این درمان عملکرد بیمار را بهبود می‌بخشد مهارت‌هایش را افزایش داده و به بیمار کمک می‌کند تا با مسائل و مشکلاتش مقابله کند.</p> تفاصيل المقالة