-
حرية الوصول المقاله
1 - پژوهشي در چگونگيِ تأويلات قرآني شمس تبريزي
محمّد خدادادي مهدی ملکثابت يدالله جلالي پندريبیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود أکثربیشک یکی از بزرگترین عارفان پهنه عرفان اسلامی شمسالدین محمّد تبریزی، عارف نام آور قرن هفتم هجری است که تحول بنیادینی در تفکرات مولانا جلالالدین مولوی به وجود آورد. شمس تبریزی در تنها اثر به جا مانده از خویش؛ یعنی «مقالات» نظریههای جالبی در ابواب مختلف عرفانی از خود به یادگار گذاشته است که برخي از آنها قابل توجه هستند. شمس تبريزي نظريات بديعی دربارة تأويل و تفسير قرآن دارد كه تا کنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. شمس در ضمن تأويلهاي خود بطنهاي جديدي را از قرآن عرضه ميكند كه باعث شگفتي و شيفتگي هر پژوهشگر و محقق آگاه به عرفان اسلامي ميشود. همين موضوع اهميت پرداختن به اين مقوله را دو چندان ميكند. اين مطالب به صورت پراكنده و از هم گسيخته در «مقالات» مندرج هستند و طبقهبندي آنها نياز به كوشش فراوان دارد. در اين پژوهش ابتدا نظريات كلّي شمس دربارة تأويل، لزوم روي آوردن به آن و آشنايان به علم تأويل را بيان كرده و سپس نظريات وي در باب قرآن و تأويل آن را به صورتي ساختارمند شرح داده و به بررسي آن پرداختهايم. علاوه بر این، تفاسیر شمس را با شش تفسیرِ عرفانیِ قبل و معاصر او مقایسه کرده و نوآوریهای شمس را مشخص ساختهایم. شمس بر اين باور است كه انسان كامل يا ولي اعظم در هر عصري مظهر كامل قرآن است. در انديشه شمس قرآن داراي بطنهاي بينهايت است و اعتقاد به هفت بطن و هفتاد بطن نوعي سطحي نگري است. او در تعاليم خود دانستن تأويل و تفسير قرآن را براي هر مسلماني لازم دانسته و حضرت رسول(ص) را به عنوان نخستين مؤول و مفسر قرآن معرفي ميكند. در یک تقسیم بندی کلی میتوان گفت که شمس برای تأویل و تفسير آیات از چهار شیوه تأویلي استفاده کرده است که عبارتند از: الف) تأویل یک واژه قرآني به یک مفهوم و یا واژه دیگر. ب) تأویل به وسیله اضافه کردن یک کلمه به آیه. ج) تأویل و تفسیر بواسطه ارائه کردن شأن نزولي خاص از آیه. د) تفاسیر توجیهی که در آنها کاربرد برخی از اصطلاحات را توجيه ميكند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تأملّی در کاربرد اصطلاح "تشبیه و تنزیه" در متون ادبی ـ عرفانی فارسی
سيده مريم ابوالقاسمي«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري أکثر«تشبيه و تنزيه» از جمله اصطلاحات عرفاني است كه در حوزه هايي مانند ادبيات، تفسیر، كلام و ملل و نحل نيز مورد توجه است. اين دو اصطلاح در نشانهشناسي زبان عرفاني از حيث ساختار در رديف «اصطلاحات زوجي» قرار مي گيرد. كاربرد اين دو تركيب در كنار هم بعد از ابن عربي رواج بيشتري داشت. وي با بيان نظريه خويش، اعتقاد به تشبيه و تنزيه را در مسيري تازه افكند كه بعدها بسياري از عرفا و ادباي انديشمند تحت تأثير نظريه و تفكّر او قرار گرفتند. در اين مقاله سابقه كاربرد اين دو اصطلاح در شعر و ادب فارسي و متون مختلف بررسي ميشود. بيان ارزش و اهميّت اين دو اصطلاح به عنوان يكي از موضوعات بحث انگيز در دوره هاي مختلف، بررسي سير تحولات معنايي و گستردگي قلمرو كاربرد اين دو واژه در متون گوناگون از اهداف ديگر اين مقاله است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - بررسی معرفتشناسی عرفانی در آثار منظوم و منثور عبدالرحمن جامی
راحله میرآخورلی قدرت الله خیاطیان عظیم حمزئیاندر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که أکثردر عرفان اسلامی، پارهای مباحث دربارة معرفت شناسی وجود دارد. وجه ممیزة عرفان اسلامی از سایر نحلههای عرفانی، جایگاه بلند و استوار معرفت در آن است. نورالدین عبدالرحمن جامی، ادیب و عارف قرن نهم هجری، نیز به مسئله معرفت و مباحث مرتبط با آن پرداخته است. سؤال اصلی این است که جامی چه مسائلی را از این علم و در چه حدّ و حدودی بیان کرده است؟ این پژوهش به شیوة توصیفی ـ تحلیلی در آثار او صورت گرفته و نتایج بهدستآمده حاکی از آن است که معرفت، امری موهبتی از جانب خداست و مبنای سلوک و نتایج سلوک به شناخت حقّ وابسته است؛ به نحوی که واصل به معرفت حقیقی کسی است که به مرتبه فناء فی الله و بقاءبالله رسیده باشد. جامی دربارۀ درجات معرفت و جایگاه حسّ، عقل، قلب و کشف و شهود مباحثی مهم را در این باب بیان کرده است. از منظر او، مرتبه معرفت انسان تا به آنجاست که با تجلیّات حقّ میتواند بر احوال عین ثابته خود آگاهی یابد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - نمود شخصیتی کودکان با نگاهی به اهمیت کودکی در متون عرفانی با تکیه بر روایات تذکره الاولیاء عطار
آرزو حقیقی سید محسن ساجدی راد محمد علی آتش سوداکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا أکثرکتاب تذکره الاولیاء از آثار ارزشمند عرفانی است که عطار نیشابوری در هر ذکر آن با آوردن روایات و سخنان حکمتآموز به معرفی مشایخ و عرفای بزرگ پرداخته است. قسمت اعظم این کتاب را روایاتی از زندگی و منش مشایخ با ساختار روایی تشکیل میدهد. در این روایات به جز شیخ، شخصیتهای نسبتا ثابت دیگری نیز وجود دارند که یکی از این شخصیتها کودکان هستند. کودکان در این کتاب دو چهرة متفاوت دارند؛ گاه تنها کودک هستند در معنای خاص خود وگاه شخصیتی در حد «پیر» و «زبان غیب» دارند. در این مقاله با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و تحلیل محتوا در تذکرهالاولیاء عطار، به معرفی نمودهای شخصیتی کودکان به عنوان انسانی در بطن جامعه پرداخته شده است تا ضمن بررسی دوران کودکی و دیدگاه مشایخ آورده شده در این کتاب نسبت به کودکان، جلوههای مختلف شخصیتی و ایفای نقش آنان در روایات این اثر عرفانی نشان داده شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تحلیل کمّی و کیفی احادیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در متون عرفانی
جلال یوسفی عنایت علی حسین احتشامی محمدرضا فریدونیاز دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلا أکثراز دیدگاه مسلمانان پس از قرآن کریم، احادیث معصومین(ع) مهم ترین میراث دین مبین اسلام است. این گنجینه گران بها مورد توجه نحله های مختلف اسلامی از جمله عارفان مسلمان است. اهل عرفان در پرداختن به حدیث، مبانی خاص خود را دارند. اختلاف مبنای ایشان با علمای حدیث باعث بروز اختلافاتی شده است. گاهی اهل عرفان به جعل و تحریف احادیث منسوب شده اند. به نظر می رسد تجزیه و تحلیل احادیث مورد اهتمام اهل عرفان با روش های دقیق علمی راهگشای فهم مبانی و قواعد ایشان در مواجهه با احادیث باشد. این تحقیق به بررسی هفت حدیث مورد اهتمام عارفان مسلمان در 110 منبع عرفانی پرداخته است. تلاش شده است این احادیث با بهره گیری از روش های تحقیق نوین مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد برخی از احادیث عرفانی بیشتر مورد توجه اهل عرفان بوده و استناد به این احادیث در منابع عرفانی به وفور دیده می شود. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - احوال و مسائل وجودی انسان در منطق الطّیرعطّار
علیاکبر یوسفی ناصر محسنی نیا رضا سمیع زاده مهدی فیاضاحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. أکثراحوال وجودی از برساختههای فیلسوفان اگزیستانسیالیسم است؛ امّا دیگر مکاتب فکری نیز بدون اینکه نامی از احوال وجودی ذکر نمایند بدان پرداختهاند. یکی از این مکاتب عرفان اسلامی است که اندیشه ورزی دربارة انسان و حالات وجودی انسان، یکی از اصلیترین شاخصههای آن محسوب میگردد. حالات و مسائل وجودی انسان نظیرشادی، غم، تنهایی، ایمان، امید ،مرگ و... موضوع بسیاری از متون عرفان اسلامی بوده است. اینگونه مسائل و موضوعات، از مسائل و موضوعات مهم بشری هستندو هر انسانی در هر مکان و زمانی به آنها میاندیشد و با آن ها درگیراست. شناخت انسان و احوال وی ازجمله مهمترین مباحث مطرحشده در آثار عرفای مسلمان است. در آثار ادبیات عرفانی هم به مقام و ویژگیها و احوال انسان بهعنوان اشرف مخلوقات توجّه ویژه شده است. یکی از مهمترین آثار ادبیات عرفانی فارسی، منطق الطّیر عطّار است. در سراسر این منظومه به ویژگیها و احوال وجودی انسان اشارههای دقیقی شده است که استخراج و تبیین آن باعث شناخت هر چه بیشتر اندیشههای عطّار و عرفان اسلامی میگردد. در این جستار با روش توصیفی و تحلیلی بعد از بررسی مسائل وجودی انسان از منظر وجودگرایان و عطّار، به این نتیجه رسیدیم که علیرغم تشابه نظرات عطّار با وجودگرایان دربارة انسان و احوال وجودی او، ازآنجاییکه عطّار با بینش توحیدی و عرفانی به انسان و مسائل انسانی مینگرد بین اندیشههای وی و وجودگرایان تفاوتهایی دیده میشود. در اندیشۀ عطّار نوع احوال وجودی آدمی نتیجۀ ارتباط او باخدای خویش است نه صرف تجربههایی که در طول زندگی خود به دست میآورد. تفاصيل المقالة