• فهرس المقالات همسر

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نظام اندیشگانی اسلامی و مشارکت اقتصادی و اشتغال زنان
        محمدعلی  اخویان امیرعباس مهدوی فرد رحمان زارع
        اشتغال زنان ازجمله مباحث مهم در حوزه مطالعات زنان است که نظریه ها و آراء متفاوتی را در پی داشته است. مسئلهای که ما به دنبال تحلیل آن هستیم این است که در رویکرد دینی و آموزه های وحیانی در تزاحم میان نقش‌های کلیدی زن همچون همسرداری و فرزندآوری با اشتغال خارج از خانه اولوی أکثر
        اشتغال زنان ازجمله مباحث مهم در حوزه مطالعات زنان است که نظریه ها و آراء متفاوتی را در پی داشته است. مسئلهای که ما به دنبال تحلیل آن هستیم این است که در رویکرد دینی و آموزه های وحیانی در تزاحم میان نقش‌های کلیدی زن همچون همسرداری و فرزندآوری با اشتغال خارج از خانه اولویت با کدام است؟ این پژوهش با نگاهی تحلیلی ضمن بررسی رویکردهای سه گانه در مورد اشتغال زنان و بیان معایب و محاسن آن به این نتیجه دست‌یافت که از منظر آیات و روایات، نقش همسری و مادری برای زنان در اولویت تکالیف الهی و دارای بار ارزشی و اخلاقی است و اشتغال هرچند حق زنان است؛ اما تکلیف ایشان نیست. بنابراین در موارد تزاحم اشتغال با نقش های اصلی زنانه یعنی همسری و مادری، ضمن رعایت این اولویت باید انگاره های اخلاقی و فقهی موردتوجه خاص قرار گیرد و با رعایت سلامت اخلاقی در روابط اجتماعی زن و مرد، حفظ حرمت و کرامت زن، اولویت مصالح خانواده، لحاظ تفاوت های تکوینی بین زن و مرد و نیز توجه به معایب و محاسن اشتغال به این مسئله توجه نمود. پژوهش حاضر درنهایت راهکارهایی را جهت حل تزاحم ارائه می دهد. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی با رویکرد وحیانی و استناد به آیات و روایات و آراء اندیشمندان به تحلیل آراء می‌پردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - کودک همسری: رویکردی پدیدار شناسانه
        نرگس پورطالب سیده بهناز موسویان النجق
        زمینه و هدف: کودک همسری از جمله موضوعات حساس و قابل بحث در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز است که به صورت موضوع بین رشته ای قابل بررسی است. پژوهش های کیفی که بتواند این پدیده را عمیقاً و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد، اندک است. از این جهت، پژوهش حاضر با هدف بررسی پ أکثر
        زمینه و هدف: کودک همسری از جمله موضوعات حساس و قابل بحث در حوزه علوم انسانی در دنیای امروز است که به صورت موضوع بین رشته ای قابل بررسی است. پژوهش های کیفی که بتواند این پدیده را عمیقاً و از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار دهد، اندک است. از این جهت، پژوهش حاضر با هدف بررسی پدیدارشناسانه کودک همسری انجام گرفت. روش: این تحقیق از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی است. اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و از 15 نفر از اقشار مختلف جامعه گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدار شناسی اسمیت استفاده شد که طی آن 4 مضمون اصلی و 26 مضمون فرعی از داده ها استخراج گردید. یافته‌ها: نتایج نشان داد که در برخی مضامین فرعی نظیر تعریف، پیامدها و علل کودک همسری، بین تجربیات زیسته افراد با پیشینه تا حدودی همسویی وجود دارد؛ ولی در راهکارهای ارائه شده نتایج متفاوتی دیده می شود. نتیجه‌گیری: افراد بنا به ترجیحات شخصی خود راهکارهای مختلفی برای والدین و جامعه و خود جوانان در حوزه رفع چالش های کودک همسری پیشنهاد کرده اند. در این میان توجه به شرایط بومی، استفاده از ابزار فرهنگ سازی و وجود سازوکار رسمی برای اهمیت دهی به رضایت افراد در ازدواج جایگاه مهمی دارد. نتایج حاصل از این پژوهش راهگشای تحقیقات بیشتر در حوزه مسائل مربوط به ازدواج و اثرات فردی و اجتماعی آن خواهد بود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - پیش بینی تاب‌آوری از سبک‌های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر
        گل نوش  ابراهیمی نازنین عابد
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند أکثر
        پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی تاب آوری از سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان زنان دارای تجربه سوگ همسر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، زنان دارای تجربه سوگ همسر در شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه های پژوهش شامل 200 نفر زن با تجربه سوگ همسر بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (RAAS)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (DERS) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISD) را پرکردند. برای محاسبه نتایج از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان چند گانه استفاده گردید. نتایج حاکی از آن بود که بین سبک دلبستگی اجتنابی، سبک دوسوگرا و دشواری در تنظیم هیجان با تاب‌آوری ارتباط منفی معنی‌داری وجود دارد. همچنین، بین سبک دلبستگی ایمن و تاب آوری رابطه مثبت معنی‌داری وجود داشت (01/0>p). نتایج رگرسیون همزمان برای پیش‌بینی تاب آوری بر اساس سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی نشان داد که سبک دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی قدرت پیش‌بینی تاب آوری را به‌ صورت منفی دارند (01/0>p). بنابراین، سبک‌ دلبستگی ایمن می تواند تاب‌آوری بیشتری را در زنانی که دارای تجربه سوگ همسر هستند پیش بینی کند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - آسیب‌شناسی ازدواج اروتیک (موردمطالعه: زنان متقاضی طلاق در شهر تهران)
        سارا  تهمنش باقر ساروخانی اکبر تهمنش
        همسرگزینی و ازدواج اروتیک، یکی از شیوه‌های همسرگزینی است که با تغییرات اجتماعی و تغییر کارکردهای خانواده در حال افزایش است. در چنین شیوه‌ای، بدن و سرمایۀ بدنی مورد توجه بوده، همسران بر اساس جذابیت های مربوطه وارد بازار ازدواج می‌شوند. داده‌های آماری نشان می‌دهد که طی ده أکثر
        همسرگزینی و ازدواج اروتیک، یکی از شیوه‌های همسرگزینی است که با تغییرات اجتماعی و تغییر کارکردهای خانواده در حال افزایش است. در چنین شیوه‌ای، بدن و سرمایۀ بدنی مورد توجه بوده، همسران بر اساس جذابیت های مربوطه وارد بازار ازدواج می‌شوند. داده‌های آماری نشان می‌دهد که طی دهه‌های اخیر، میزان مشارکت والدین در فرایند انتخاب همسر و همسرگزینی کاهش یافته است. به نظر می‌رسد که تغییرات فرهنگی اجتماعی و اشاعۀ الگوهای جدید همسرگزینی و به ویژه فردگرایی از علل این تغییرات است. هدف اصلی مقالۀ حاضر، آسیب‌شناسی شیوۀ همسرگزینی بر اساس ظاهر و علاقۀ فردی (ازدواج اروتیک) بر ناپایداری خانواده با تأکید بر عوامل فرهنگی- اجتماعی است. نظریۀ کارکردگرایی ساختاری، رابطۀ ناب گیدنز و نظریۀ نوسازی، تبیین‌کننده مدل نظری تحقیق است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به مصاحبه با 180 نفر زن نمونه متقاضیان طلاق پرداخته که به شیوۀ اروتیک ازدواج کرده و در سه ماهه چهارم سال 1400 به مجتمع قضایی خانواده شماره 2 تهران مراجعه کرده بودند و به این ترتیب به جمع آوری داده پرداخت. یافته‌ها نشان می‌دهد که 86% از پاسخگویان در سه سال اول زندگی مشترک دریافتند که قادر به ادامۀ آن نیستند. 41.7% هنگام ازدواج اصلاً با والدین مشورت نکرده و بر اساس تصمیم های فردی و بدون مشورت با دیگران به همسرگزینی پرداخته اند. بیش از نیمی از پاسخگویان (52%) در نخستین سال پس از ازدواج به جدایی و طلاق می‌اندیشیدند. یافته‌ها نشان می‌دهد که ماهیت ازدواج اروتیک به همراه افزایش فردگرایی و کاهش اقتدار والدین و مدرنیته از مهم ترین عوامل ناپایداری آن است. به نظر می‌رسد که با تداوم تغییرات اجتماعی و فردی، جامعۀ ایران در آینده با افزایش ناپایداری خانواده مواجه باشد. تفاصيل المقالة