• فهرس المقالات فرقه

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی چگونگی شکل گیری و جریان سازی فرق اسلامی قرون دوم تا پنجم هجری
        مهران   اسدي نژاد جلیل پورحسن دارابی عباس  عاشوری نژاد
        مقاله حاضر به بررسی فرقه های اسلامی و غیر اسلامی از قرن دوم تا پنجم پرداخته و نتایج و تاثیرگذاری این فرقه ها را از قرن دوم تا پنجم مورد بررسی قرار می دهد. فرقه‌گرایی یعنی، نگرش‌ها و اقداماتی که وجه مشخصه آن‌ها تندروی یا کندروی و در نتیجه جدایی از خط‌مشی و رهنامه رسمی ح أکثر
        مقاله حاضر به بررسی فرقه های اسلامی و غیر اسلامی از قرن دوم تا پنجم پرداخته و نتایج و تاثیرگذاری این فرقه ها را از قرن دوم تا پنجم مورد بررسی قرار می دهد. فرقه‌گرایی یعنی، نگرش‌ها و اقداماتی که وجه مشخصه آن‌ها تندروی یا کندروی و در نتیجه جدایی از خط‌مشی و رهنامه رسمی حزب و گروه سیاسی است. هدف از انجام این پژوهش بررسی فرقه های اسلامی و غیر اسلامی از قرن دوم تا پنجم می باشد. خلافت عباسی یا عباسیان سومین خلافت اسلامی بود که پس از ظهور محمد به قدرت رسید. این خلافت توسط نوادگان عموی پیامبر اسلام، عباس بن عبدالمطلب، بنیان نهاده شد که به همین دلیل به خلافت عباسی شهرت یافت. در این پژوهش به بررسی فرقه های اسلامی و غیر اسلامی از قرن دوم تا پنجم پرداخته شد. معیار اسلامی بودن هر فرقه، پذیرش اسلام به عنوان دین است. همچنین باورهای باطنی و عدالتگرایانه از معیارهای انتخاب فرقه های غیر اسلامی می باشد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی تطبیقی عقل‌گرایی در اندیشه معتزله و نو معتزله
        زینب  شفوی عزیز  جوان پور هروی توکل کوهی بیگلو
        <p>معتزله گروهی از متکلّمان اسلامی هستند که به اصالت عقل اعتقاد کامل داشته عقل نظری را بر آموزه&zwnj;های وحیانی حاکم می&zwnj;دانند. این اصل، تأثیراتی در کلیت نظام فکری و عقاید دینی آنان به همراه داشته و برداشتی ویژه از توحید و عدل الهی به دست داده است. جریان نو معتزله، أکثر
        <p>معتزله گروهی از متکلّمان اسلامی هستند که به اصالت عقل اعتقاد کامل داشته عقل نظری را بر آموزه&zwnj;های وحیانی حاکم می&zwnj;دانند. این اصل، تأثیراتی در کلیت نظام فکری و عقاید دینی آنان به همراه داشته و برداشتی ویژه از توحید و عدل الهی به دست داده است. جریان نو معتزله، یکی از جریان&zwnj;های مهم کلامی در جهان اسلام است. این جریان، خاستگاه خود را در آرای معتزلیان قدیم می&zwnj;جوید و به دنبال تجدید بنای معرفتی اسلام است. این گروه عقل را قدسی دانسته و معتقدند عقل محدودیتی دارد و انسان برای درک حقایق عالم به وحی هم نیازمند است. این دو مکتب فکری دارای اشتراکات و افتراقات فکری متعدّدی هستند که این موضوع ضرورت تطبیق مفهوم عقل&zwnj;گرایی را توجیه می&not;نماید؛ بنابراین این پژوهش در تلاش است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به تطبیق رویکردهای فکری معتزله و نو معتزله پرداخته و تشابه و افتراقات فکری آن&zwnj;ها را نمایان سازد. یافته&zwnj;های پژوهش نشان می&zwnj;دهد معتزله و نو معتزله عموماً در فلسفه&zwnj;گرایی، اصول پنج&zwnj;گانه، توحید و عدل و وعد و وعید و منزله بین المنزلتین و امربه&zwnj;معروف و نهی از منکر، حادث بودن قرآن، حسن و قبح مشابهت&zwnj;هایی دارند ولی در مفاهیمی مانند نوع عقل&zwnj;گرایی، سازوکار عقل&zwnj;گرایی و برخی مبانی عقلی دارای تمایزاتی هستند.</p> تفاصيل المقالة