-
حرية الوصول المقاله
1 - تحلیل زبانی اشعار فرخی یزدی براساس نظریة زیباییشناسی انتقادی (با تکیه بر غزل و چند رباعی)
حسین حسنپور آلاشتی رضا عباسیعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که ا أکثرعنوان مکتب فرانکفورت غالباً به میراث فکری و نظری گروهی از روشنفکران برجستة آلمانی و نظریة اجتماعی خاص آنان اطلاق ميگردد که نظریة زیباییشناسی انتقادی (critical aesthetic theory) از دل آن بیرون ميآید. این نظریه بر خلاف برخی مکاتب نقد ادبی به ویژه نقد جامعه شناختی- که از اصالت آثار ادبی و خالق آن اثر ميکاهند و آثار ادبی را یکسره محصول عوامل بیرونی تلقی ميکنند- ميکوشد به آثار ادبی نقشی مستقل تر ببخشد. اندیشمندان نظریة انتقادی برای هنر و به ویژه ادبیات، ملاکهایی برشمردند تا بر اساس بینش انتقادی خود، اصالت یک اثر ادبی را مورد نقد قرار دهند. در این نوشتار ابتدا مفاهیم اصلی در زیباییشناسی انتقادی؛ چون انتقاد در هنر یا اثرادبی (critical of art)، منش ایدئولوژیکی- قوة سیاسی- هنر (Ideological nature of art)، هنر انقلابی (revolutionari art) و خودمختاری در هنر (Autonomy of art)، مورد بررسی قرار گرفته است و با بررسی دیوان فرخی دانسته شد که شاعر در حوزة زبان از رهگذر ترکیبات خاص، زبان حماسی، ایجاد تحول معنایی در تعبیرات رایج در غزل، کاربرد لغات فرنگی و اصطلاحات عامیانه نگرش انتقادی خاص خویش را ارائه کرده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - تفسیری هگلی از نخستین مانیفستهای ادبی درباره داستان و رمان در ایران (1250-1300)
فرامرز خجسته یاسر فراشاهی نژاد مجید پویاناز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین أکثراز نخستین اظهارنظرهای «آخوندزاده» تا مقدمه «جمالزاده» بر کتاب «یکی بود یکی نبود»، یعنی در یک دورۀ تقریباً پنجاهساله، با مجموعۀ معدودی از گفتارهای پراکنده دربارۀ داستان و رمان مواجهیم، که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. این گفتارهای پراکنده را میتوان نخستین مانیفست-های ادبی دربارۀ داستان و رمان به شمار آورد. در این نقد و نظرها، مباحثی یافت میشود که میتوان آن را به عنوان نقاط مشترک نویسندگان و منتقدان این عصر به حساب آورد. اخلاقگرایی، واقعگرایی و سودبخشی رمان، سه فصل مشترک تمام این پاره گفتارهاست. شرایط تاریخی و تحولات اجتماعی عصر مشروطه، فضایی را مهیا ساخته بود که در آن تنها ادبیات متعهد میتوانست به حیات خود ادامه دهد. نخستین رمانها و نخستین نقد و نظریههای رمان در ایران، در چنین شرایطی شکل گرفت و به ناگزیر هدفمندی داستان و رمان در اولویت قرار گرفت. از همینرو در این مقاله بر آنیم تا نخستین نقد و نظرها دربارۀ داستان و رمان در ایران را با تکیه بر دیدگاههای زیباییشناسانۀ هگل تفسیر و تحلیل کنیم. هگل و هگلیها، محتوای ادبی را مهمتر از فرم ادبی می-دانستند و بر هدفمندی و سودبخشی رمان تکیه داشتند. در پژوهش حاضر مشخص شد که نخستین نقدها در ایران، تا حد زیادی با زیباییشناسی هگلی انطباق دارد. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - مقولهبندی مراتب زیبایی در شعر حافظ؛ از «حُسن» تا «آن» به شیوه هرمنوتیکِ متن (کلاسیک)
غلامرضا معروف مصطفی کاظمی ازغدی پروانه علیپور شیرازی محمد ريحانيزیبایی ها در شعر حافظ لایه بندی شده اند و درجاتی دارند. پژوهش پیش رو برای تبیین مراتب زیبایی در غزل حافظ، می کوشد درجات زیبایی و روابط میانشان را دریابد، بنابراین بر پایه هرمنوتیک کلاسیک و شیوة «شلایرماخر»، متن غزل حافظ را تفسیر فنی و تفسیر دستوری کند. ابتدا برای تفسیر أکثرزیبایی ها در شعر حافظ لایه بندی شده اند و درجاتی دارند. پژوهش پیش رو برای تبیین مراتب زیبایی در غزل حافظ، می کوشد درجات زیبایی و روابط میانشان را دریابد، بنابراین بر پایه هرمنوتیک کلاسیک و شیوة «شلایرماخر»، متن غزل حافظ را تفسیر فنی و تفسیر دستوری کند. ابتدا برای تفسیر فنی، معانی لغوی و اصطلاحی واژگان «حسن» و «آن» را در آرای متفکران مسلمان بازشناسی و در شرایط خاص زمانی- مکانی، تبیین مینماید، آن گاه برای تفسیر دستوری، به تبیین ویژگی های معناشناسانه واژگان هم سنگ زیبایی، کلمات ملازم حسن و اصطلاحات مکملش می پردازد و بر پایة بسامد این اصطلاحات، هم زمان دست به تفسیر کمّی و کیفی می زند. نتیجه این که به استناد بسامد واژگانی و مصادیق زیبایی، «حسن» بهعنوان مفهومی که با استفاده از «علم نظر» سنجیده می شود، نخستین و سادهترین مفهوم زیبایی در غزل حافظ است و به دو گونه «حسن خداداد» و «حسن بسته زیور» تفکیک می شود. «حسن خداداد» دارای مراتب و پلههای «لطف»، «ملاحت» و «آن» است. «لطف» مرتبه ای است بالاتر از «حسن»؛ در واقع کیفیتی است که بر «حسن» افزوده شده است. «ملاحت» کیفیتی است که درک می شود ولی قابل وصف نیست و در نهایت «آن» کیفیتی رمزآمیز و غیرقابل وصف در معشوق است که همگان توان درک و تشخیصش را ندارند. در نظام زیباییشناختی ذهن حافظ، «آن» بهعنوان «سرنمون» در کانون توجه او جای گرفته و معیاری است برای رد یا قبول دیگر صفات زیباییشناختی. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - جایگاه زیباییشناسی در تعالی تربیت دینی
حکیمه السادات شریف زاده ناصر تسلیمیان دکتر محمدعلی جوادی بورابا عنایت به اینکه رویکردهای موجود در تعیین اهداف غایی نظام تعلیم و تربیت ایران بر اساس تربیت اسلامی میباشد، تبیین این تربیت و واقعیتهای تعالیبخش آن در پژوهشهای علوم تربیتی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین جایگاه زیباییشناسی و ادراک زیباشناسانه در أکثربا عنایت به اینکه رویکردهای موجود در تعیین اهداف غایی نظام تعلیم و تربیت ایران بر اساس تربیت اسلامی میباشد، تبیین این تربیت و واقعیتهای تعالیبخش آن در پژوهشهای علوم تربیتی از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف این پژوهش تبیین جایگاه زیباییشناسی و ادراک زیباشناسانه در تعالی و تحقق تربیت دینی است. روش پژوهش این تحقیق توصیفی – تحلیلی است. تحلیل، در اینجا به معنای جستجوی ارتباط میان مفاهیم مختلف و بازشناسی روابط و شبکه های مفهومی است. برای این منظور ابتدا مفهوم تدین و تربیت دینی و رویکردهای آن و در گام بعدی مفهوم زیباییشناسی و ماهیت ادراک زیباشناسانه و نظریه های مرتبط با ادراک زیباشناسانه و تربیت زیباشناسی مطرح شده است و در پایان روابط مفهومی که نشانگر جایگاه زیباییشناسی در تعالی تربیت دینی میباشند، موردبحث قرارگرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بر اساس شبکههای مفهومی آشکار شده میان مؤلفههای تربیت دینی و مؤلفههای زیباییشناسی، به کارآوریِ مؤلفههای زیباییشناسی بهعنوان بخش مهم ارزششناسی در فرآیند تربیت، می تواند زمینه ی تقویت مؤلفههای تحرک درونی، تجربه درونی و التزام درونی را فراهم سازد. لذا برای انجام موفقیتآمیز فرآیند تربیت دینی علاوه بر علم معلمی، توجه به فرایندهای زیباییشناسی نیز شرطی لازم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - تبیین زیباییشناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزامهای تربیتی آن
محسن کردلو رمضان برخورداری یحیی قائدی سعید ضرغامیهدف پژوهش حاضر، تبیین زیباییشناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزامهای تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای- اسنادی است و اسناد تحلیلشده شامل کتب، پیشینهی مطالعاتی و پژوهشهای مرتبط در این زمینه است. نتایج پ أکثرهدف پژوهش حاضر، تبیین زیباییشناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزامهای تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای- اسنادی است و اسناد تحلیلشده شامل کتب، پیشینهی مطالعاتی و پژوهشهای مرتبط در این زمینه است. نتایج پژوهش نشان داد زیباییشناسی، تجربه و دانش در دیدگاه دیویی با یکدیگر رابطه دارند. دیویی مخالف هر نوع دوگانگی و موافق یکپارچگی در زیباییشناسی، تجربه و دانش است. تجربهی زیباییشناختی با ویژگیهایی همچون کلیت، بیواسطهگی، انسجام و غیره از سایر تجارب متمایز میشود و دانش بخشی از زیباییشناسی است. دیدگاه دیویی در تربیت هنری در دو سطح برنامه درسی و تدریس استلزامهایی دارد. در سطح اول، نگاه تلفیقی به هنر و توجه به وجه نظری و عملی هنر مطرح است. سطح دوم متوجه برقراری ارتباط بین تربیت هنری و تجارب متربی و وجه احساسی تعامل معلم و متربی است. رعایت تنوع در شیوههای تدریس و توجه به ارزشیابی کیفی و فرایندمحور به ارتقای تربیت هنری یاری میرساند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - چارچوب فرآیند ادراکی متعالیه به منظور ادراک کیفیت زیباییشناسی فضا (برهمگذاری دیدگاه علوم جدید و حکمت متعالیه)
سارا دانشمند کاوه فتاحیدر حوزه هنر و معماری، کیفیت زیباییشناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیباییشناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما أکثردر حوزه هنر و معماری، کیفیت زیباییشناسی به عنوان یکی از انواع کیفیت ها، در تحقیقات قدیم و جدید مورد توجه بوده است. هرچند امروزه در مطالعات شهرسازی و معماری در مورد شناخت کیفیت زیباییشناسی فضا و چگونگی ادراک آن با استفاده از عبارت اتمسفر، تلاش هایی انجام گرفته است اما در متون حکما و فلاسفه اسلامی رساله جداگانهای در این باب نوشته نشده و محققین در متون قدیم و جدید از عبارات متعدد و گاه ناهمخوان بهره گرفتهاند. همچنین در بیان فرآیندهای ادراکی آن نیز اتفاق نظری صورت نگرفته است. از اینرو پژوهش با تکمیل مراحل و عبارات به کار رفته در علوم جدید با کمک حکمت متعالیه ملاصدرا، به معرفی چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه و بیان جزییات آن میپردازد. مطالعه به روش توصیفی- تحلیلی، در ابتدا به توصیف دیدگاه سه نسل از نظریه پردازان و در ادامه به تحلیل آنها و در نهایت به برهمگذاری دیدگاه محققین جدید و حکمت متعالیه ملاصدرا میپردازد تا چهارچوب ابتکاری جامعی که در برگیرنده تمامی دیدگاه هاست ارائه دهد. نتایج کار شامل شناسایی 5 عمق برای فرآیند ادراکی، ارائه یک الگوی سه گانه برای بیان کیفیت فرآیند ادراکی با عبارات به کار رفته محققین پیشین و نیز استخراج چهارچوب فرآیند ادراکی متعالیه است. این چهارچوب قابلیت تحقیق در زمینه بین رشتهای را افزایش میدهد و از آنجا که دامنه لغات برای ارتباط دهی علوم مختلف گسترده است، بستری برای هماهنگی فرآیندهای ادراکی از دیدگاه علوم مختلف ایجاد میکند تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - تحلیل جنبههای ادبی و بلاغی شعر ابوطالب در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله با تکیه بر آرای نقدی ـ بلاغیِ محمود بستانی
ابوالفضل رضایی فاطمه ریئس میرزاییمیراث ادبی عرب سرشار از نامها و نشانهای پُرافتخاری است که همواره بر تارک شعر و ادب عربی درخشیده و چون ماه تمام، دلهای مشتاقان را به نور جمال لفظی و کمال معنوی سروده های خود روشن و نورانی کرده است. در این میان حضرت ابوطالب علیه السلام، در نقطه اوج ادبی، پیشگام و پیشاهنگ أکثرمیراث ادبی عرب سرشار از نامها و نشانهای پُرافتخاری است که همواره بر تارک شعر و ادب عربی درخشیده و چون ماه تمام، دلهای مشتاقان را به نور جمال لفظی و کمال معنوی سروده های خود روشن و نورانی کرده است. در این میان حضرت ابوطالب علیه السلام، در نقطه اوج ادبی، پیشگام و پیشاهنگ این جریان مهمّ است. دیوان این شاعر بزرگ، اغراض و موضوعات مختلفی چون فخر، مدح، عتاب، و هجا را در خود جای میدهد. در این میان، مدح، بهویژه مدح پیامبرصلی الله علیه و آله، از بارزترین و برجسته ترین مضامین اشعار اوست. چکامه مدحی ایشان با محوریت مدح پیامبر صلی الله علیه و آله موضوع بحث پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش، معرّفی بیشتر و بهتر از مقام والای ادبی حضرت ابوطالب علیه السلام و بررسی و تحلیل برخی زوایا و لایه های ادبی شعر ایشان به روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس دیدگاههای نقدی، بلاغی ناقد برجسته ادب عربی، مرحوم دکتر محمود بستانی است. بستانی مباحث بلاغت را به هشت عنصر اصلی تقسیم میکند: پیام، موضوع، معنا، صورت، لفظ، موسیقی، ادب و ساختار. در این پژوهش بر آنیم زیباییهای ادبی قصیده حضرت ابوطالب علیه السلام در مدح پیامبر صلی الله علیه و آله را بر اساس چهار عنصر معنایی، صوری، موسیقایی و ساختار بررسی کنیم تفاصيل المقالة