چکیده: حقتقدم در پذیرهنویسی سهام جدید شرکت همان حق اولویت سهامداران قبلی است که واجد ماهیت حقوقی خاص است. منبع حقتقدم در حقوق ایران، قانون و در حقوق امریکا، اساسنامه است. در حقوق این دو کشور حقتقدم، حق مالی قابل نقل وانتقال است. انتقال این حق در بورس یا خارج از آ أکثر
چکیده: حقتقدم در پذیرهنویسی سهام جدید شرکت همان حق اولویت سهامداران قبلی است که واجد ماهیت حقوقی خاص است. منبع حقتقدم در حقوق ایران، قانون و در حقوق امریکا، اساسنامه است. در حقوق این دو کشور حقتقدم، حق مالی قابل نقل وانتقال است. انتقال این حق در بورس یا خارج از آن صورت میگیرد و تابع محدودیتهای سهامداران در انتقال سهم خود است. حقتقدم مشابه اموال منقول نزد ثالث توقیف میگردد و بدون تشریفات توقیف و مزایده فوراً و با تصویب دادگاه به فروش میرسد. در حقوق ایران حقتقدم از قواعد آمره و از حقوق غیر قابل الغای شرکای سابق است و مطابق اساسنامه نمیتوان آنان را از این حق محروم کرد بلکه سلب حقتقدم تنها در اختیار و صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده میباشد که باید مستدل و موجه و از موارد حادث و غیرقابل پیشبینی از قبل باشد و در گزارش هیأت مدیره و بازرسان شرکت علل و جهات اتخاذ تصمیم منعکس شود. اما در حقوق امریکا، حقتقدم یک قاعده تکمیلی است و سهامداران درصورتی حقتقدم خواهند داشت که در اساسنامه لحاظ شده باشد. چنانچه در اساسنامه چنین حقی برای سهامداران در نظر گرفته نشده باشد آنها به موقع افزایش سرمایه و صدور سهام جدید حقتقدم نخواهند داشت مگر اینکه اساسنامه اصلاح شود.
تفاصيل المقالة
اصطلاح اسماء و صفات، مانند اکثر قریب به اتفاق اصطلاحات معارف اسلامی ، ریشه قرآنی دارد .از جمله اندیشه های پر سابقه در کلام اسلامی ، قول به توقیفی بودن اسماء و صفات الهی است که از این میان اهل حدیث، اهل ظاهر و حتی اشاعره و ماتریدی عقیده دارند که باید خداوند را تنها با ن أکثر
اصطلاح اسماء و صفات، مانند اکثر قریب به اتفاق اصطلاحات معارف اسلامی ، ریشه قرآنی دارد .از جمله اندیشه های پر سابقه در کلام اسلامی ، قول به توقیفی بودن اسماء و صفات الهی است که از این میان اهل حدیث، اهل ظاهر و حتی اشاعره و ماتریدی عقیده دارند که باید خداوند را تنها با نامها و صفاتی که در کتاب و سنت وارد شده است، نامگذاری و وصف کرد و اسماء و صفات دیگر را بدعت میدانند. از دیدگاه معتزله، أسماء و صفات الهی توقیفی نیست و نامیدن و توصیف حق تعالی به نام ها و صفاتی که در قرآن و روایات نیامده است نیز رواست ،در حالی که عرفا و صوفیه و بسیاری از نزدیکان به آنها، عقیده دارند که خداوند را به هر نام نیکویی میتوان خواند. سعدی که تحت تأثیر افکار و اعتقادات اشاعره بوده به کرّات، خداوند را به نام ها و توصیفاتی می خواند که در کتاب و سنت عیناً ذکر شده است . لذا در این تحقیق با توجه به اشعری مسلک بودن سعدی، به روش توصیفی –تحلیلی با استخراج اسماء و صفات در کلیات، به بررسی دیدگاههای او در خصوص توقیفیت اسماء و صفات خواهیم پرداخت تا ببینیم سعدی تا چه اندازه افکار و عقایدش در خصوص توقیفیت اسماءو صفات با اشاعره مطابقت دارد
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.