-
حرية الوصول المقاله
1 - نگرش دینی شاعران دورة مشروطه
محمد غلامرضایی زهره ملّاکیدر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری ا أکثردر دورة مشروطه که فرهنگ اسلامی و تمدن نوین با یکدیگر روبرو شدند، بهدلیل تفاوتهایی که میان آن دو وجود داشت، روشنفکران و روحانیون که نیروهای مؤثر اجتماعی بودند هر یک در مقابل تجدد و دین دیدگاههای خاصی ابراز کردند. روشنفکران به سه گروه مخالف دین، طرفدار استفادة ابزاری از دین و معتقد به سازگاری اسلام وتمدن نوین و روحانیون به دو گروه محافظهکاران مخالف تجدد و مشروطهخواهان طرفدار سازش اسلام و دموکراسی تقسیم شدند. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و با تأمل در اشعار هفت تن از شاعران مردمی این دوره، به بررسی نگرش دینی آنها پرداخته است و به این نتیجه رسيده که سه جریان فکری عمده در میان شاعران وجود داشته است. یک جریان، دین را در مقابل تجدد قرار میدهد و متجدد شدن را منوط به حذف دین از جامعه میداند. جریان دیگر، به حذف بسیاری از سنتهای دینی و تغییر در کارکرد آن معتقد است و بیشتر بر بعد ایمانی دین تأکید میکند. جریان سوم تجدد را بر بستر سنتهای دینی میپذیرد و با استفاده از ابزار اجتهاد، خواهان تغییر در بعضی از سنتها و اصلاح آنهاست. این جریان به حفظ دین در جامعه تأکید میکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - علی شريعتی و اليناسيون فرهنگي
امير روشن«اليناسيون» يکي از مباحث کليدي انديشه شريعتي است. او با اين مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزيه و تحليل ميکند. از نظر وي در «از خودبيگانگي» انسان «ديگري» را «خود» احساس ميکند و آگاهي به خويش را از دست ميدهد و دچار نوعي «خود آگاهي کاذب» ميشود. از خود بيگانگي همان از أکثر«اليناسيون» يکي از مباحث کليدي انديشه شريعتي است. او با اين مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزيه و تحليل ميکند. از نظر وي در «از خودبيگانگي» انسان «ديگري» را «خود» احساس ميکند و آگاهي به خويش را از دست ميدهد و دچار نوعي «خود آگاهي کاذب» ميشود. از خود بيگانگي همان از دست رفتن «وجود حقيقي و فطري» و «خويشتن اجتماعي» است. او، هر آنچه انسان را از ويژگيهاي انسانياش ـ که تعريف خاصي از آن دارد ـ دور کند عامل «الينه» کنندگي ميداند. از نظر شريعتي عقلانيت ابزاري، بوروکراسي و ماشينيسم انسان را در قرن بيستم از خود بيگانه کردهاند و از اين منظر آنها را نقد ميکند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - کنشپذیری و کنشگری زنانِ رمان طوبا و معنای شب
زينب صابرپوردر رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیتهای زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنشپذیری در تعامل با سنت تحلیل شدهاند أکثردر رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیتهای زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنشپذیری در تعامل با سنت تحلیل شدهاند و نشان دادهایم که در جریان رشد زن، میل به خودمختاری سوژه و کنشگری در وجود او از طریق فرایندهای آموزش و تنبیه سرکوب میشود. این مقاله به حوزه تحلیل انتقادی گفتمان تعلق دارد. در اینجا آراء سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، مبنای نظری قرار گرفته و تحلیلهای متنی به روش زبانشناسی نقشگرا انجام شده است. یافتههای مقاله نشان میدهد در این رمان جفت تقابلی کنشگری (عاملیت) و کنشپذیری (انفعال)، در تناظر با دوگانه سنت و تجدد بازنموده شده و فرایندی که بووار آن را «انفعالِ آموخته» مینامد، توسط عاملان سنت، در نهادهای اجتماعی مختلف که مهمترین آنها خانواده است، در وجود زن از کودکی نهادینه میشود. همچنین، تحلیلهای متنی گویای آن است که این انفعال به بهترین وجه در سطح زبان متن نیز تجلی یافته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - بررسی انسانگرایی شاعران معاصر از دیدگاه معرفتشناسی
محسن ایزدیارمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب أکثرمقاله حاضر به نقد معرفتشناختی انسانگرایی شاعران معاصر، از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، پرداخته است و با نگاهی آسیبشناختی تبیین کرده است که از دوره مشروطه که سرآغاز جریان تجددگرایی و متعاقب آن ورود اندیشههای فلسفی غربی بوده تا پایان دوره مورد بررسی، انسانگرایی اغلب برکنار از محوریت دین و بیتوجه به واقعیتهای ساختار اجتماعی سیاسی جامعه ایرانی، توأم با برداشتهای فردی حزبگرایانه و غربگرایانه بوده است. اصرار بر انتقال اینگونه از ادبیات و فرهنگ، بدون توجه به زیرساختهای فرهنگی ادبی مبدأ و مقصد نیز خطایی بوده است که شاعران متجدد، اغلب مرتکب شدهاند. در ادامه تأکید شده است که بسیاری از شاعران، ادای بینشهای اومانیستی را در شعر معاصر در آوردهاند. از سوی دیگر، میان شاعر مدعی انسانگرایی با شعرش و مخاطبش، به علت عدم صمیمیت و عدم تجربه عینی و همینطور کلیگویی و کلیبافی، همسویی و همرایی مشاهده نمیشود و وجهی تصنعی در این میان حاکم است. این شرایط بیش از هر چیز به علت نگرش لوکسگرایانه و تقلیدی شاعران به این مقوله از شعر پدید آمده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - سنجش مؤلفههاي معرفتشناسي دوره تجدد در ساحت علوم انساني و آسيبشناسي آن
علي کربلائي پازوکي فاطمه نجفي پازوکيعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمان أکثرعلوم انساني مدرن که امروزه در مراکز علمي جهان تدريس ميشود، زمان شکلگيري آن به دوره تجدد دنياي غرب ميرسد؛ دوراني که به جدايي علم و دين و عقل و ايمان معروف است. مباني نظري اين علوم انساني بلحاظ هستيشناسي به ماده، بلحاظ انسانشناسي به اومانيسم، بلحاظ فرجامشناختي به علمانيت و بلحاظ معرفتي به حس، تجربه، تحقيقپذيري و عقل ابزاري محدود است. بايد پرسيد كه پيشينه و زمينههاي معرفتي شکلگيري علوم انساني مدرن غرب چيست؟ و آسيبهاي معرفتي، ارزشي و رواني و معنوي ناشي از آن کدام است؟ اين تحقيق با روش توصيفي و تحليلي با بررسي تاريخي مسئله معرفت در غرب درصدد بازشناسي عوامل معرفتي تأثيرگذار در شکلگيري علوم انساني دوره تجدد و آسيبهاي آن است. محدود کردن علم به ساينتيسم، انسان به اومانيسم و عالم هستي به پديده هاي طبيعي و راهِ کسب معرفت به حس، تجربه، دليلگرايي و عقلگرايي حداکثري، تفکيک شناختي بين پديدار و شيء فينفسه و ناديده انگاشتن حس باطني و معرفتهاي فطري، عقل شهودي و وحي از جمله عوامل مهمي هستند که در شکلگيري علوم انساني نوين غرب مؤثرند و سبب پيدايش بحرانهاي معرفتي، ارزشي و رواني، فقر معنويت، رشد هيچانگاري و ... در دنياي امروز گرديده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
6 - ملاصدرا و مسئلة زمان موهوم
هدی حبیبی منش شمس الله سراج مجید ضیائییکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفیـکلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت أکثریکی از جدال¬برانگیزترین مسائل فلسفیـکلامی در تاریخ اندیشۀ اسلامی، تحلیل مسئلۀ حدوث و قدم عالم بوده است. اغلب متکلمان مسلمان قائل به حدوث زمانی عالم هستند و زمانِ پیش از عالم را «زمانِ موهوم» میدانند. ملاصدرا، در مقام بزرگترین فیلسوف حکمت متعالیه نیز در آثار خود بصورت پراکنده از زمان موهوم بحث کرده است. او در برابر این نظریه دو موضع متفاوت اتخاذ کرده، اما نظر خویش را بصراحت بیان نمیکند. پژوهش حاضر به شرح آراء ملاصدرا درباب نظریۀ زمان موهوم و تبیین دو موضعِ اتخاذشده از سوی وی در اینباره میپردازد، تا در نهایت به این پرسش پاسخ دهد که موضع نهایی ملاصدرا دربارۀ زمان موهوم چیست؟ برای تبیین موضع نهایی وی، به مباحث پراکنده¬یی که در آثارش بیان کرده، مراجعه نموده و پس از تحقیق و تبیین ارتباط بین مطالب و جمعبندی آنها، به تشریح دیدگاه نهایی او میپردازیم. اگرچه ملاصدرا در یک موضع سعی بر توجیه نظریۀ زمان موهوم بر اساس مبانی و اصول خویش نموده، اما با توجه به عبارات وی در نفی واسطۀ بین عالم هستی و واجب تعالی، و همچنین اثبات وجود زمان و رد دلایل منکران زمان، میتوان نتیجه گرفت که نظر نهایی او، نفی زمان موهوم است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
7 - معاد جسمانی؛ با تکیه بر مبانی و اصول عرفانی ابنعربی
هادی جعفری علی ارشدریاحیابنعربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابنعربی نیز میتوان بُعد جسمانی ان أکثرابنعربـی ازجملـه عرفایی است که در آثار خود به معاد جسمانی انسان و کیفیت آن، توجهی ویژه داشته است. او در اثبات معاد جسمانی بیشتر بر کشف و شهود تکیه دارد تا عقل استدلالی. اما نگارندگان این مقاله معتقدند با استفاده از مبانی و اصول عرفانی ابنعربی نیز میتوان بُعد جسمانی انسان را پس از مرگ، در عالم برزخ و آخرت اثبات نمود. گذشته از کیفیت معاد جسمانی، این پرسش مطرح است که آیا بر اساس مبانی و اصول عرفانی ابنعربی، معاد جسمانی قابل اثبات است یا خیر؟ این مقاله که بر اساس روش تحلیل محتوا نوشته شده، درصدد پاسخ به پرسش مذکور است و به این نتیجه رسیده که بر اساس اصول و مبانی ابنعربی ـهمچون تمیز و تعین انسان در سیر صعود، نسبت میان عالم صغیر و عالم کبیر، نظریۀ اسماء متقابله، شرافت قوای حسی، خلقت انسان بر صورت خداوند، معرفتالنفس عرفانی، مقام جامعیت و اعتدال انسان، و تکرار در تجلی و تجدد امثالـ معاد جسمانی قابل اثبات است. افزون بر آن، مقالۀ پیشرو نشان میدهد این قول که اصل انسان موجودی غیرجسمانی است و در نهایت به موطن غیرجسمانی خود بازمیگردد، سخنی باطل است و صورت انسانی باید دارای بدن باشد، بهمیندلیل، با فرض اینکه شریعت نسبت به معاد جسمانی اظهارنظری نکرده باشد، باز هم معاد جسمانی از چشمانداز مبانی و اصول عرفانی قابل اثبات است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
8 - ماکیاولی و نسبت او با فلسفه سیاسی جدید
معصومه حاجتی محمد اکوان امیر محبیانبا تفکر ماکیاولی ،دریچه ای تازه از سیاست به روی جهان گشوده می شود.و سنگ بنای آن جهان، استقلال و انسانمداری است.ماکیاولی نخستین متفکر سیاسی است که یا تعیین مفهوم سیاست به منزله عملکرد استراتژی قدرت ،راه را برای نظریه سیاسی مدرن میگشاید. دو کتاب اصلی ماکیاولی شهریار و گف أکثربا تفکر ماکیاولی ،دریچه ای تازه از سیاست به روی جهان گشوده می شود.و سنگ بنای آن جهان، استقلال و انسانمداری است.ماکیاولی نخستین متفکر سیاسی است که یا تعیین مفهوم سیاست به منزله عملکرد استراتژی قدرت ،راه را برای نظریه سیاسی مدرن میگشاید. دو کتاب اصلی ماکیاولی شهریار و گفتارها می باشد.بررسی کتاب شهریار ماکیاولی سیاست را با دو مفهوم قدرت و قانون مشخص می کند.به همین دلیل او سیاستمداران را به ارتشی قوی و قانونی مدون توصیه می کند.ارتش قوی برای حفاظت از تمامیت ارضی و دفاع از مرزهای یک کشور و قانون مدون برای نگاه داشتن مردم و ایالتها در زیر یک پرچم واحد می باشد.او برای قانون مدون ابتدا مطالعه تاریخ و سپس استنتاجات صحیح ازحوادث را برای مورخان و سیاستمداران سفارش می کند.چون هر که تاریخ بداند مسلط بر اوضاع و احوال مردمان است.چراکه حوادث تاریخی معمولا تکرار شدنی هستندکتاب دیگر ماکیاولی یعنی گفتارها به منزله دستورالعملی مدون درخصوص شهریار یا رئیس جمهور می باشد. این مقاله در پنج فصل و نتیجه گیری به تاثیر نظریات ماکیاولی در سلوک سیاسی بعد از خود پرداخته است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
9 - ریشه¬های تاریخی نظریة حرکت جوهری
منصور ايمانپوربدون شک، تفسیر واقعیت عالم طبیعت، یکی از مباحث اساسی فلسفة اولی محسوب میشود و از آغاز پیدایش فلسفه و عرفان، همیشه مورد بحث بوده ¬است. ملاصدرا بر اساس نظریة حرکت جوهری، کل عالم طبیعت را مساوی با حرکت و صیرورت دانسته و به حرکت ذاتی آن، بسمت عالم ثبات، رأی داده است. اکنون أکثربدون شک، تفسیر واقعیت عالم طبیعت، یکی از مباحث اساسی فلسفة اولی محسوب میشود و از آغاز پیدایش فلسفه و عرفان، همیشه مورد بحث بوده ¬است. ملاصدرا بر اساس نظریة حرکت جوهری، کل عالم طبیعت را مساوی با حرکت و صیرورت دانسته و به حرکت ذاتی آن، بسمت عالم ثبات، رأی داده است. اکنون پرسش اینست که آیا این نظریه، نظریهیی بکلی ابتکاری است، یا مسبوق به سوابق تاریخی است؟ نوشتار پیش رو، با رویکرد توصیفیـتحلیلی، نشان میدهد که این مسئله مسبوق به سابقه بوده و در یونان باستان، برخی فیلسوفان به حرکت تمام موجودات عالم طبیعت باور داشتهاند؛ در عالم اسلامی نیز برخی فیلسوفان، تنها به حرکت در حوزۀ اعراض اعتقاد داشته و با انواع مناقشات و استدلالها، به رد نظریۀ حرکت جوهری پرداختهاند، اما دستهیی دیگر، از منظری متفاوت به عالم نگریستهاند و با نگاه عرفانی و با استناد به تجارب شهودی، کل کائنات را متجدد دانستهاند. ملاصدرا بر پایۀ این زمینه و گنج آماده، و تأثیرپذیری از آن، حرکت جوهری را متناسب با فلسفۀ وجودی خود، مطرح و بازنگری کرده و با اثبات آن و مبنا قرار دادنش برای بسیاری از مسائل فلسفی، طرحی دیگر درانداخت و بر آن اساس، هستی را در نگاهی کلان، به دو بخش ثابت و متغیر تقسیم نمود و بدنبال آن، نتایجی را در امور عامه و خداشناسی استنتاج کرد. تفاصيل المقالة