• فهرس المقالات افتراق

      • حرية الوصول المقاله

        1 - وضعیت حقوقی تصرفات در خیار مجلس
        جواد  واحدی‌زاده سیده مریم اسدی نژاد
        هرچند عقد بیع عقدی لازم و غیر قابل فسخ بوده لیکن چنانچه متبایعین در مجلسی عقد بیع را منعقد کنند مادامی که فی‌المجلس هستند می‌توانند بدون ارایه دلیل عقد بیع را فسخ نمایند. در واقع اطلاق عقد بیع فی‌المجلس برای طرفین این حق را ایجاد می‌نماید بااین حال متبایعین می‌توانند ضم أکثر
        هرچند عقد بیع عقدی لازم و غیر قابل فسخ بوده لیکن چنانچه متبایعین در مجلسی عقد بیع را منعقد کنند مادامی که فی‌المجلس هستند می‌توانند بدون ارایه دلیل عقد بیع را فسخ نمایند. در واقع اطلاق عقد بیع فی‌المجلس برای طرفین این حق را ایجاد می‌نماید بااین حال متبایعین می‌توانند ضمن عقد ویا بعداز عقد و یا از طریق جداشدن وتفرق خیار مجلس را زائل نمایند. تصرف نیز یکی از موجبات از بین بردن خیار مجلس است. همان طور که در مورد نحوه تفرقی که غایت خیار مجلس است بین فقها اختلاف است در مورد تصرف نیز اختلاف است چونکه تصرف دو روی یک سکه است. از نظر برخی از فقها برخی از تصرفات موجب زوال خیار ولی برخی برعکس ممکن است عرفا به معنی اعمال خیار مجلس و التزام به عقد بوده باشد. دراین مقاله ضمن بررسی مفهوم عرفی تصرف معلوم می‌گردد که چون خیار به عقد تعلق داردنه به عوضین. همچنین تصرفات مادی که با علم به وجود خیار صورت می‌گیرد موجب زوال خیار مجلس می‌گرددولی تصرفاتی از قبیل فروش واجاره مبیع توسط بایع ممکن است به مفهوم فسخ فعلی محسوب گردد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تفکر انتقادی و تربیت اسلامی ؛ وجوه افتراق و اشتراک
        حسین  کریمیان فائزه  ناطقی محمد  سیفی
        هدف تحقیق، شناسایی وجوه افتراق و اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است و روش مطالعه توصیفی از نوع تحلیل اسنادی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب در تعلیم و تربیت اسلامی و تفکر انتقادی ب اساس مدل فاشیون است. تحلیل اطلاعات جمع آوری شد أکثر
        هدف تحقیق، شناسایی وجوه افتراق و اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است و روش مطالعه توصیفی از نوع تحلیل اسنادی است. ابزار جمع آوری اطلاعات فیش برداری از منابع و اسناد مکتوب در تعلیم و تربیت اسلامی و تفکر انتقادی ب اساس مدل فاشیون است. تحلیل اطلاعات جمع آوری شده نشان داد : 1- تحلیل ، تفسیر، ارزشیابی ، استنباط، توضیح و خود تنظیمی از وجوه اشتراک تفکر انتقادی با تعلیم و تربیت اسلامی است که مورد توجه و تاکید هردو قرارگرفته است.2- هدف تربیت اسلامی قرب الی الله، ولی تفکر انتقادی رشد مهارت‌های ذهنی است که از وجوه افتراق اساسی بین دو مقوله می‌باشد. 3- باتوجه به دیدگاه تربیتی اسلام تفکر انتقادی یکی از اهداف تربیتی در راستای تحقق تعقل و سیر در آفاق و انفس و به عبارتی سیر الی الله است.4- باتوجه به تاکید اسلام مبنی بر عدم پذیرش امور بدون دلیل و برهان می‌توان استدلال کرد که تفکر انتقادی یکی از مبانی رشد اجتماعی و عقلانی در تربیت اسلامی است. 5- تفکر انتقادی به عنوان مهمترین فرایند رشد و تحول عقلانی با رویکرد تربیت اسلامی کاملا" سازگاری دارد.. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - کندوکاوی بر انگاره مفهومی «بالا- پایین» در کهن‌الگوی معماری ایرانی - اسلامی با تاکید بر افتراق حوزه‌های معنایی نگرش‌های مردمی «مطالعه موردی: میدان توپخانه (تهران)، میدان نقش‌جهان (اصفهان)، پارک لاله (تهران)، باغ شاهزاده (ماهان)»
        ناصر براتی الهام  کاکاوند
        در معماری هدفمند در حوزه مداخلات محیطی، جزییات بسیاری از اندازه ها، اشکال، ترکیبات تا رمز و رازهای خاصی نهفته است که عناصر معماری را، حتی در یک جامعه واحد، از یکدیگر متمایز می‌کنند. تفکر در نظام زیست رمزآلود شهری از مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق، دانش و بینش سرچشمه می أکثر
        در معماری هدفمند در حوزه مداخلات محیطی، جزییات بسیاری از اندازه ها، اشکال، ترکیبات تا رمز و رازهای خاصی نهفته است که عناصر معماری را، حتی در یک جامعه واحد، از یکدیگر متمایز می‌کنند. تفکر در نظام زیست رمزآلود شهری از مناظره اندیشه و شهود، عقل و عشق، دانش و بینش سرچشمه می‌گیرد. مقاله حاضر کندوکاوی در تبیین و آشکارسازی یک الگوی کهن می‌باشد که بسیاری از عناصر معماری ما را در طول تاریخ را به هم پیوند داده است. کهن الگویی با مفاهیم بالا و پایین که در انگاره‌های ذهنی مردم، ما به ازای فضایی و مکانی در معماری شهری پیدا کرده‌ است. در این میان، این سؤال مطرح می‌شود که چه ارتباطی بین این انگاره‌ها، رفتارها، نظام ارزشی و نظام فضای زیست‌انسانی به‌ خصوص در شهرها وجود داشته است؟ برای رسیدن به این مهم از روش تحلیل محتوا استفاده شده، که در آن ابتدا به‌ صورت کیفی، ارتباط عناصر، درک شده و سپس با انتخاب عرصه‌های مطالعاتی و نظرسنجی از شهروندان، براساس روش افتراق معنایی رابطۀ بین پدیده‌ها تبیین می‌گردد. نتایج حاصل بیانگر این مهم است که تفکر کمال‌گرایی و حرکت در مسیر اوج و کمال (بالا و پایین) در ادبیات و فرهنگ ایرانی همواره حضور داشته و تداعی معنی آن در انگاره‌های ذهنی مردم، سبب شکل‌گیری خاصی از چیدمان فضایی و الگوی نظام زیست شهری شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - جلوه های سیاست افتراقی کیفری در قبال کودکان بزه دیده با نگاهی به قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399
        بهرام جعفری
        بزه دیدگی کودکان، تهدیدی فرا روی حساس ترین و مهمترین سرمایه های جامعه به شمار می رود. بر این مبنا، در اسناد بین المللی و قوانین داخلی کشورها، سیاست های افتراقی برای پیشگیری از بزه دیدگی و تقلیل و رفع آثار آن و همچنین ممانعت از بزه دیدگی ثانویه کودکان اتخاذ گردیده است. د أکثر
        بزه دیدگی کودکان، تهدیدی فرا روی حساس ترین و مهمترین سرمایه های جامعه به شمار می رود. بر این مبنا، در اسناد بین المللی و قوانین داخلی کشورها، سیاست های افتراقی برای پیشگیری از بزه دیدگی و تقلیل و رفع آثار آن و همچنین ممانعت از بزه دیدگی ثانویه کودکان اتخاذ گردیده است. در مقاله حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای-اسنادی و تحلیل توصیفی، تلاش شد تا جلوه های رویکرد سیاست افتراقی با هدف حمایت از کودکان بزه دیده در نظام حقوقی ایران با تأکید بر قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد که تا پیش از این، مقررات پراکنده و ناکافی، در جنبه های مختلف ماهوی و شکلی حمایت هایی را برای کودکان مقرر می داشت لیکن با تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب 1399، ضمن تعدد و توسعه دامنه مقررات حمایتی افتراقی، نگاه های پیشگیرانه و نظارت محور به ویژه از طریق مداخله قانونی در قبال اطفال و نوجوانانی که در وضعیت مخاطره آمیز و بزه دیدگی قرار دارند، افزایش یافته است. می توان گفت، این قانون، در هر دو جنبه ماهوی و شکلی، سیاست هایی افتراقی شامل تعیین جرایم مستقل و مجازات های اختصاصی با هدف حمایت از اطفال و نوجوانان و در نظر گرفتن تشکیلات نهادی، انتظامی و قضایی ویژه با هدف مدیریت، پیشگیری و مقابله با بزه دیدگی اطفال و کاستن از آثار آن را به وضوح مورد توجه قرار داده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - تدریس بر اساس تفاوتهای فردی وبررسی تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی
        مینا  حاجی زاده
        اين تحقيق باهدف "رویکرد افتراقی، تدریس بر اساس تفاوت‌‌های فردی و تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی" انجام گرفته است. روش این تحقیق روش شبه آزمایشی یا مطالعات نیمه آزمایشی است. این روش شامل يك گروه آزمايش و يك گروه كنترل اس أکثر
        اين تحقيق باهدف "رویکرد افتراقی، تدریس بر اساس تفاوت‌‌های فردی و تأثیر آن در افزایش سطح یادگیری دروس ریاضی و علوم دانش آموزان دوره راهنمایی تحصیلی" انجام گرفته است. روش این تحقیق روش شبه آزمایشی یا مطالعات نیمه آزمایشی است. این روش شامل يك گروه آزمايش و يك گروه كنترل است که در تحقیق حاضر براي گروه آزمايش یادگیری به صورت افتراقی بوده اما براي گروه كنترل به همان شيوه سنتی آموزش داده شد. دانش‌آموزان مقطع راهنمایی مدارس شهر تهران جامعه آماری ما را تشکیل می‌دهند. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای می باشد که تعداد کل حجم نمونه 600 نفر است. جهت بررسي رابطه بين متغيرها و بررسي فرضيه‌ها از آزمون t و خی دو و همچنين از ضريب همبستگي فی استفاده شده است. میانگین نمره ریاضی در سال اول راهنمایی در گروه کنترل و گواه قبل از انجام آموزش افتراقی برابر 9/12 است و میانگین نمره علوم در گروه کنترل 04/13 و در گروه گواه 2/13 است. در نتیجه می توان گفت نمره ریاضی و علوم گروه کنترل و گروه گواه قبل از آموزش به شیوه افتراقی به دانش‌آموزان گروه گواه، تفاوتی با هم ندارند. در سال دوم راهنمایی به گروه گواه آموزش به شیوه افتراقی داده شد و میانگین نمره ریاضی دانش‌آموزانی که به شیوه افتراقی آموزش ندیده‌اند 7/12 و دانش‌آموزانی که به این شیوه آموزش دیده‌اند 5/15 شد و همچنین میانگین نمره ریاضی همان دانش‌آموزان در سال سوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیده‌اند 2/12 و کسانی که به این شیوه آموزش دیده‌اند 02/16 بود. در نتیجه می توان گفت نمره ریاضی دانش‌آموزانی که به شیوه افتراقی آموزش دیده‌اند بیشتر از دانش‌آموزانی است که به این شیوه آموزش ندیده‌اند. همانطور که نتایج نشان داد دانش‌آموزانی که در سال دوم و سوم راهنمایی تحت آموزش افتراقی بوده اند نمرات بیشتری در درس ریاضی نسبت به دانش‌آموزانی که تحت این آموزش نبوده‌اند کسب کردند همچنین نمرات ریاضی دانش‌آموزان در سال سوم نیز بیشتر از سال دوم است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که میانگین نمره علوم دانش‌آموزان در سال دوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیده‌اند 7/12 و دانش‌آموزانی که به این شیوه آموزش دیده‌اند 4/16 است و میانگین نمره علوم همان دانش‌آموزان در سال سوم راهنمایی که به شیوه افتراقی آموزش ندیده‌اند 5/12 و دانش‌آموزانی که به این شیوه آموزش دیده‌اند 9/16 بود. در نتیجه می توان گفت نمره علوم دانش‌آموزانی که به شیوه افتراقی آموزش دیده‌اند بیشتر از دانش‌آموزانی است که به این شیوه آموزش ندیده‌اند همانطور که نتایج نشان داد دانش‌آموزانی که در سال دوم و سوم راهنمایی تحت آموزش افتراقی بوده‌اند نمرات بیشتری در درس علوم نسبت به دانش‌آموزانی که تحت این آموزش نبوده‌اند کسب کردند همچنین نمرات علوم دانش‌آموزان در سال سوم نیز بیشتر از سال دوم است این نتایج نشان داد که آموزش به شیوه افتراقی تأثیر فراوانی در یادگیری دانش‌آموزان در درس ریاضی و علوم داشته است. تفاصيل المقالة