-
حرية الوصول المقاله
1 - ارائه چارچوبي مفهومي براي انتخاب ايده هاي محصول جديد و نوآورانه
یاسر قاسمی نژاد فرهاد شاهمیریدر زندگي امروزي، شرايط عدم اطمينان بر کل صنايع حاکم است. تغييرات قيمت کالاهاي اساسي، تغيير نرخ ارز و نيز تغيير قيمت سهام و به طور کلی تغييرات اقتصادی موجود در سراسر دنیا از جمله مواردي هستند که سازمانهاي امروزي دائماً با آن روبهرو هستند. يکي از وظايف سازمانها اين است أکثردر زندگي امروزي، شرايط عدم اطمينان بر کل صنايع حاکم است. تغييرات قيمت کالاهاي اساسي، تغيير نرخ ارز و نيز تغيير قيمت سهام و به طور کلی تغييرات اقتصادی موجود در سراسر دنیا از جمله مواردي هستند که سازمانهاي امروزي دائماً با آن روبهرو هستند. يکي از وظايف سازمانها اين است که با نوآوري در محصولات، اين مخاطرهها را به حداقل برساند. بهرهبرداری از فرصتهای محصول جدید و نوآورانه نیازمند تولید، توسعه و انتخاب بهترین ایدهها برای محصولات جدید است. مراحل اساسی این فرایند شامل درک نیاز به محصولات جدید، کشف منابع موجود و بالقوه ایدهها، و نهایتاً ارزیابی ایدهها است. این مراحل خود شامل تأمل بر اهداف و اولویتها، بررسی راهبردها، ارزیابی ایدههای محصول جدید و انتخاب بهترین کاندیداها (ایدههای محصول جدید) برای توسعه بیشتر میباشد. در این مقاله یک چارچوب مفهومی برای انتخاب بهترین ایدههای محصولات نوآورانه ارائه شده است. این مدل بیانگر چارچوبی است که بر مبنای درک نیازهای مشتریان، تعیین نیازمندیهای بخش بازار حیاتی و مشخصات مشتریان مورد نظر، ارزیابی سهامداران و تحلیل اهداف و راهبرد آنها، مدیریت شبکههای تأمین، تحلیل رقابتی، تحلیل زیرساخت و اولویتبندی ایدههای محصولات جدید و نوآورانه بنا نهاده شده است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - ارزیابی راهبردی فرایند سیاستگذاری مواجه با مسائل اجتماعی در ایران
ابراهیم حاجیانیدغدغه و مسئله اصلی مقاله پیشرو نقد و ارزیابی انتقادی و راهبردی مجموعه سیاستهای اجتماعی نظام تصمیمگیری و دستگاه اجرائی در چند دهه گذشته است. به این منظور این سیاستهای (شامل تصمیمات و اقدامات در حوزه مسائل، مشکلات، آسیبها و جرائم در 5 بخش شناسائی، مبانی مواجهه و انتخ أکثردغدغه و مسئله اصلی مقاله پیشرو نقد و ارزیابی انتقادی و راهبردی مجموعه سیاستهای اجتماعی نظام تصمیمگیری و دستگاه اجرائی در چند دهه گذشته است. به این منظور این سیاستهای (شامل تصمیمات و اقدامات در حوزه مسائل، مشکلات، آسیبها و جرائم در 5 بخش شناسائی، مبانی مواجهه و انتخاب سیاست، پیادهسازی، اجراء و ارزیابی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش فراترکیب بوده و از تحلیلها، ارزیابی و نقدهای موجود توسط محققان و پژوهشگران ایرانی و نیز تجربة زیسته نویسنده استفاده شده است. پس از مرور اجمالی وضعیت کنونی مسائل اجتماعی که نشاندهنده ناکامیها و عدم توفیقات بوده و گاه سریع به سیاستهای اتخاذ شده یافتهها گویای آن است که معمولاً شناسائی مسائل نابهنگام و با تأخیر بوده است. در زمینه مبانی کلی نوعی بلاتکلیفی، نگاه زیستی و فردگرایانه و بیتوجهی به راهحلهای اساسی حاکم بوده است. در حوزه بررسی و انتخاب سیاستها فقدان یادگیری و بیتوجهی به تجارب سیاستی، تمرکزگرائی، احساسزدگی، مخاطب نشناسی، عدم شفافیت، بیاعتنائی به گروههای حاشیهای و شرایط بومی- محلی مشاهده میشود. در عرصة پیادهسازی نیز کمبود و عدم توزیع مناسب منابع مالی، بیاعتنائی به سیاستها، فقدان زیرساختها؛ ناهماهنگی و مشکل نیروی انسانی به چشم میخورد. در زمینه اجراء نیز با ضعف دستگاههای اجرائی، مواجهه تشریفاتی و مناسکی و فقدان تفکر ماتریسی و شتابزدگی مواجه هستیم. در مرحله نظارت نیز فقدان نظام رصد و پایش و ضعف مشارکت نهادهای مدنی در فرایند ارزیابی از مهمترین انتقادات بهشمار میآیند. در پایان راهبردهائی مانند شفافیت و تغییرات ساختاری پیشنهاد شدهاند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - ارزیابی وضعیت شهروندان هوشمند در شهرهای ایران (نمونه موردی: شهر تهران)
الهام ضابطیان طرقی مسعود دادگربراساس مبانی نظری شهر هوشمند، نسل سوم شهرهای هوشمند در جهان بر «شهروندان هوشمند» تأکید دارند تا زیرساخت¬های پشتیبان؛ در واقع هوشمند شدن شهرها بیشتر از آنکه منوط به توسعه فناوری¬های نوین و زیرساخت¬ها باشد به هوشمند شدن شهروندان بستگی دارد. همچنین شاخص¬های مصوب بین¬المللی أکثربراساس مبانی نظری شهر هوشمند، نسل سوم شهرهای هوشمند در جهان بر «شهروندان هوشمند» تأکید دارند تا زیرساخت¬های پشتیبان؛ در واقع هوشمند شدن شهرها بیشتر از آنکه منوط به توسعه فناوری¬های نوین و زیرساخت¬ها باشد به هوشمند شدن شهروندان بستگی دارد. همچنین شاخص¬های مصوب بین¬المللی سنجش و ارزیابی وضعیت هوشمندی شهروندان وجود دارند که البته بر اساس شرایط فرهنگی و زمینه¬ای هر منطقه نیز قابل تدقیق هستند. لذا باتوجه به اهمیت موضوع و با هدف استخراج و آسیب¬شناسی شاخص¬های هوشمندی شهروندان در ایران، در این پژوهش پس از مطالعات اسنادی و با ابزار کتابخانه¬ای، با روش مفهوم¬سازی، ابتدا شاخص¬ها و زیرشاخص¬های ارزیابی شهروندان هوشمند استخراج شدهاند و سپس در مرحله مطالعات پیمایشی، پرسشنامه¬های الکترونیک برای سنجش شاخص¬های مذکور طراحی شده و در بین حدود 270 نفر از شهروندان شهر تهران(به عنوان پایتخت و پیشرو در زمینه هوشمندسازی در کشور) توزیع شده است. در مرحله بعد تحلیلهای کمی و کیفی صورت گرفته اند. با استفاده از رگرسیون چند متغیره و آزمون بتا شاخص¬های مرتبط رتبه¬بندی و تفسیر شده¬اند. در نهایت نتایج نشان می¬دهد شاخص مشارکت، مهمترین رکن را در حیطه شهروند هوشمند دارد و این امر حاکی است که لزوماً ارتقاء نقش شهروندان منوط به تأمین زیرساخت¬ها و ورود فناوری¬های نوین در شهرها نیست. همچنین پیشنهادهایی در جهت تربیت شهروندان هوشمند از سطح پیش دبستان تا دانشگاه نیز ارائه شده است. تفاصيل المقالة