«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شا أکثر
«آخر شاهنامه» نام شعری است از سرودههای اخوان ثالث که در مجموعهای با همین عنوان، در سال 1338منتشر شد. این مجموعه، حاوی سرودههای دوره میانه شاعری اخوان است که سروده های سالهای 1335 تا 1338 شاعر در آن آمده است. میتوان شعرهای این مجموعه را نمودار تکامل و تشخّص سبکی شاعر دانست. از این رو در این مقاله برآنیم که شعر آخر شاهنامه را -که یکی از بهترین شعرهای این مجموعه است- بررسی و تحلیل کنیم؛ بنابراین، ضمن بيان مقدّمهای درباره شعر و عناصر مهم سازنده آن و اشاراتي به برخی از نظريات مطرح در رويكردهای نقد ادبي، به تناسب زبان، موضوع و وجوه و لایههای معنایی و ساختاری شعر ياد شده، آن را با استفاده از تركيبي از رویکردهای نقد ادبي، بررسی و با توجّه به تأثیر متقابل سه عنصر اصلی و ساختاری شعر یعنی معنا، زبان و تصویر (خیال)، تحلیل و تأویل خواهيم كرد.
تفاصيل المقالة
بینامتنیّت مفهومي است كه بر وجود يك متن اصلي در عرصهی ادبیّات، نقد يا علم در ارتباط با متون دلالت ميكند كه اين متون به تأثير مستقيم يا غيرمستقيم بر متن اصلي در گذر زمان ميپردازند. بینامتنیّت و به تعبیری نظریّهی تعامل متنها از جمله مباحث مهم و مورد توجّه پژوهشگران أکثر
بینامتنیّت مفهومي است كه بر وجود يك متن اصلي در عرصهی ادبیّات، نقد يا علم در ارتباط با متون دلالت ميكند كه اين متون به تأثير مستقيم يا غيرمستقيم بر متن اصلي در گذر زمان ميپردازند. بینامتنیّت و به تعبیری نظریّهی تعامل متنها از جمله مباحث مهم و مورد توجّه پژوهشگران و ناقدین ادبی است و این دستاورد نوین در حوزه ی ادبیّات به بررسي شباهتها، تفاوت ها و نیز تأثيرپذيري یک متن از متون دیگر، چه در حوزهی شعر و چه در عرصهی نثر ميپردازد، این پژوهش نیز تلاش دارد تا کلام شعریِ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو را براساس پیونـدشان با آیات قرآنی و روایات، براساس نظریّهی بینامتنی ناقدین این عرصه مورد بررسی قرار دهد تا وام گیریهایِ آگاهانه يا غیرمستقیم شاعران موردبحث و نیز چگونگیِ بهکارگیری آن ها در استفاده از آیات و روایات، بر همگان مکشوف گردد. شیوهی انجام پژوهش براساس روش تحلیلی- توصیفی و بر اصول کاربردیست و مبانی نظریِ آن نیز بر پایه ی آراء نظریّهپردازان بینامتنی استوار می باشد تا افزون بر نشاندادن ساختار منسجم ابیات، مخاطب بداند که شاعران با چه ترفندهای ادبیای، این مضامینِ وحیانی را در اشعار خویش گنجانده و برخلاف باور برخی از منتقـدین، سخن خود را رنگوبویی قرآنی و دینی بخشیده اند. در پایان نیز این نتیجه حاصل می آید که با وجود نظر منتقدین پیرامون تفکّر حاکم بر اندیشههای شعری اخوان ثالث و به خصوص احمد شاملو، حقایق قرآنی و عقاید اسلامی و دینی بهگونهای مشهود در آثار ایشان هویداست.
تفاصيل المقالة
محمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطة بینامتنی گستردة درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و أکثر
محمدرضا شفیعی کدکنی از شاعران معاصر است که در شعر خود رابطة بینامتنی گستردة درزمانی و همزمانی داشته است؛ او هم به شکلی گسترده از میراث غنی ادب فارسی در شعر خود سود جسته و روابط بینامتنی گستردهای با شاعران سنّتی فارسی و بخصوص حافظ داشته و هم آشنا به جریانات شعری معاصر و شاعران برجستة معاصر بوده و روابط بینامتنی در سطوح مختلف با شاعران معاصر داشته است. روابط بینامتنی او با شعر سنّتی، بسیار مورد کاوش قرار گرفته و مظاهر این رابطة بینامتنی توسط پژوهشگران، مورد بررسی و مداقّه قرار گرفته است. با توجه به حجم قابل توجه پژوهشها در زمینة رابطة بینامتنی درزمانی، رابطة بینامتنی شفیعی کدکنی با شاعران معاصر چندان مورد پژوهش قرار نگرفته است و به شکلی بسیار گذرا و خلاصه وار اشاراتی به آن شده است. در پژوهش حاضر، با نظر به خلأ موجود در این بخش، تلاش شد تا رابطة بینامتنی شفیعی در ساحت واژگان و تصاویر شعری با دو تن از شاعران برجستة معاصر؛ مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد و ابعاد رابطة بینامتنی او با این شاعران در این دو ساحت با پرداختن به نمودها و مظاهر این رابطه، آشکار گردد. نتیجة پژوهش روشن میسازد که رابطة بینامتنی با شعر معاصر نیز بخش قابل توجّهی از رابطة بینامتنی شفیعی کدکنی را شامل میشود.
تفاصيل المقالة
رایمگ
يقوم نظام رایمگ بتنفيذ جميع عمليات الاستلام والتقييم والحكم والتحرير وتخطيط الصفحة والنشر الإلكتروني للمجلات العلمية.