• فهرس المقالات ابن سینا

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی انتقادات فخر رازی به براهین ابن‌سینا در ابطال خلأ
        محمود صیدی
        يكي از مباحثی که در طول تاریخ فلسفة اسلامی مورد بحث و بررسی بوده، امکان یا امتناع وجود خلأ است. مسئله اینست که آیا میتوان مکان یا فضايی در نظر گرفت که هیچگونه جسمی در آن نباشد؟ ارسطو از نخستین فیلسوفانی است که به نقادی نظریة خلأ پرداخته و استدلالهايی در اينباره ارائه كر أکثر
        يكي از مباحثی که در طول تاریخ فلسفة اسلامی مورد بحث و بررسی بوده، امکان یا امتناع وجود خلأ است. مسئله اینست که آیا میتوان مکان یا فضايی در نظر گرفت که هیچگونه جسمی در آن نباشد؟ ارسطو از نخستین فیلسوفانی است که به نقادی نظریة خلأ پرداخته و استدلالهايی در اينباره ارائه كرده است. ابن‌سینا نيز بپيروي از ارسطو، به بحث و استدلال در اينباره پرداخته است. این براهین از حيث تساوی یا تفاوت نداشتن ابعاد خلأ، متحرک و ساکن نبودن اجسام در خلأ، حرکت قسری در هوای آزاد و زمانی نبودن حرکت اجسام در خلأ اقامه شده‌اند. فخر رازي اشکالات متعددی بر این براهین وارد دانسته که این پژوهش به بررسي نقادانه آنها ميپردازد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - هزارتوی عالم؛ واسازی تلقی نیکولاس کوزانوس از جوهر بر اساس دیدگاه مایستر اکهارت و ابن¬سینا
        ابراهیم رنجبر محمدرضا  اسدی
        نیکولاس کوزانوس، متأله و فیلسوف آلمانی، تلاش کرده در آثار خود، در تلقیهای متافیزیکی روزگار خود بازنگری کند. او با طرح نظریه¬هایی بدیع دربارۀ خلقت، نسبت انسان با امر نامتناهی، حرکت، و شناخت، و همچنین با بازنگری در دیدگاههای رایج مذهبی در مورد آموزه‌هایی مانند گناه آغازین أکثر
        نیکولاس کوزانوس، متأله و فیلسوف آلمانی، تلاش کرده در آثار خود، در تلقیهای متافیزیکی روزگار خود بازنگری کند. او با طرح نظریه¬هایی بدیع دربارۀ خلقت، نسبت انسان با امر نامتناهی، حرکت، و شناخت، و همچنین با بازنگری در دیدگاههای رایج مذهبی در مورد آموزه‌هایی مانند گناه آغازین و خلق از عدم‌، کوشید رهیافت فلسفی خود را بنحوی نظاممند مطرح کند. ما در این مقاله ابتدا میکوشیم دیدگاههای مهم او دربارۀ نسبت میان انسان و امر نامتناهی را بررسی کنیم و از رهگذر آن نشان دهیم که از این منظر، فقط یک جوهر در این عالم هست و هرچه جز اوست، عوارض ضروری او هستند. در ادامه، مفاهیم «تا‌ـ‌گشایی» و «تا‌ـ‌خوردگی» را مطرح میکنیم و با مقوله¬یی بنام حرکت جوهری، بقرائت خاص کوزانوس، آشنا میشویم. پس از طرح دیدگاههای وی، به واسازی زمینه¬های شکلگیری رویکرد او خواهیم پرداخت؛ بدین‌منظور، تفسیر مایستر اکهارت از فرازهایی از کتاب مقدس و چند تلقی بنیادین متافیزیکی ابن¬سینا را مطرح میکنیم و به بررسی امکان نضج دیدگاههای کوزانوس در آنها میپردازیم و نشان میدهیم که رویکردهای بدیع ابن¬سینا و تفسیرهای نو مایستر اکهارت، زمینه¬ را برای طرح متافیزیکی نوین فراهم می-آورد که با متافیزیک سنتی فرق دارد و همین، منظرهایی جدید بروی پژوهشهای فلسفی میگشاید و پرتوی تازه بر تاریخ اندیشه می¬افکند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - مواجهات انتقادی فلسفه سینوی و کلام اشعری در نفس‌شناسی و تأثیر آن در مسأله معاد
        نرجس  رودگر زهرا  ضیائی فاطمه  شریف فخر
        هدف از این پژوهش بررسی مواجهات انتقادی فلسفه سینوی و کلام اشعری در نفس‌شناسی و تأثیرآن در موضع¬گیری هر یک در مسأله معاد است. متکلمین اشاعره به منظور دفاع از آموزه معادجسمانی، با اتخاذ رویکرد جسمانیت نفس و تطابق آن با آموزه¬های وحیانی، معادشناسی کلامی خود را تأسیس نمودند أکثر
        هدف از این پژوهش بررسی مواجهات انتقادی فلسفه سینوی و کلام اشعری در نفس‌شناسی و تأثیرآن در موضع¬گیری هر یک در مسأله معاد است. متکلمین اشاعره به منظور دفاع از آموزه معادجسمانی، با اتخاذ رویکرد جسمانیت نفس و تطابق آن با آموزه¬های وحیانی، معادشناسی کلامی خود را تأسیس نمودند. دیدگاه اشاعره مورد نقد ابن سینا قرار گرفت. ابن سینا با تدوین ماهیت جدیدی از علم¬النفس در الهیات و طبیعیات، نتیجه نوینی در اثبات¬ناپذیری عقلی معادجسمانی و اثبات عقلی معادروحانی دست یافت. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، افزون بر انعکاس دیدگاه¬های هر یک، به مواجهه انتقادی ابن سینا با اشاعره در نفس‌شناسی و معاد¬شناسی پرداخته است. ابن سینا با ایجاد رابطه منطقی میان دستاوردهای عقلی با ظواهر شرع مقدس، افق¬های جدیدی در فلسفه گشود. قبول فی¬الجمله معادجسمانی وارد در شرع و اثبات معاد روحانی محض از جمله این موارد است. اشاعره نیز با هدف هماهنگی میان مبانی کلامی و ظواهر شریعت، در مسیر مشابه با ابن سینا گام برداشتندکه به اثبات جسمانیت معاد منتهی گردید. درنهایت در اثر اصطکاکات نظری میان اشاعره و ابن سینا دیدگاه‌های مختلف آنان در مورد معاد شکل گرفته است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - مقایسه آرا ابن سینا و ابن عربی درمسأله اختیار و تقدیر
        سمیه  حیران عباس   احمدی سعدی محمد علی  اخگر
        در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رو أکثر
        در این تحقیق مسئلۀ اختیار در انسان و قضا و قدر الهی در آراء ابن سینا و ابن عربی بررسی و سپس مقایسه می شوند. اهمیت تحقیق به سبب ایجاد تمایز میان نگرش فلسفی ابن سینا و نگرش عرفانی-کلامی ابن عربی برای پاسخ به مسئله اختیار در انسان و تقدیر الهی است، در حالیکه هر دو متفکر رویه ای یکسان در تشریح موضوع قضا و قدر و اختیار در بحث فلسفی یا عرفانی وحدت وجود دارند. مهمترین شباهت آراء این دو متفکر در غیر ذاتی دانستن اراده در انسان است که آنرا در پرتو اراده ذاتی خداوند می دانند. مهمترین تفاوت میان آراء ابن عربی و ابن سینا در رابطه با قضا و قدر الهی تکیه و تأکید ابن سینا بر علم عنایی خداوند و تأکید ابن عربی بر حکم الهی است. این تفاوت ریشه در روش نگرش فلسفی ابن سینا و عرفانی-کلامی ابن عربی برای تحلیل موضوع است. در رابطه با اختیار در انسان ابن سینا قائل است که شخص با انجام برخی اعمال توانایی بر اعمال نظر و تغییر سرنوشت خود را دارد و خداوند با قضای الهی چنین خواسته که قطعیت و حتمیت در فعل انسان باشد و قضا پس از اختیار و اراده او باشد و قضای الهی، اختیار در فعل انسانها را مقدر داشته است. از نظر ابن عربی نیز قضا و قدر حکم الهی در مرتبه اعیان ثابته و اقتضائات آنهاست و بنابراین اراده و اختیار انسان نیز در حیطه آنهاست. و قضا و قدر نقض کننده اختیار و اراده انسان نیست. روش این تحقیق بر اساس توصیفی-تحلیلی و بر با استفاده از متون کتابخانه ای است. تفاصيل المقالة