-
المقاله
1 - بررسی تأثیر ارتباطات چهره¬به¬چهره در رابطه بین مربی¬گری الکترونیکی و تصمیمگیری مسیر شغلی دانشجویانفصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 2 , السنة 2 , پاییز 1394از دیرباز فرایند مربی گری دارای اهمیت بسیاری بوده و امروزه نیز با استفاده از فناوری های اطلاعاتی در این زمینه، بر اهمیت این موضوع افزوده شده است. این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی بوده و هدف از انجام آن، بررسی تأثیر یک برنامه مربی گری الکترونیکی بر تصمیمگیری مسیر شغل أکثراز دیرباز فرایند مربی گری دارای اهمیت بسیاری بوده و امروزه نیز با استفاده از فناوری های اطلاعاتی در این زمینه، بر اهمیت این موضوع افزوده شده است. این پژوهش از نوع مطالعات شبه تجربی بوده و هدف از انجام آن، بررسی تأثیر یک برنامه مربی گری الکترونیکی بر تصمیمگیری مسیر شغلی دانشجویان مقطع کارشناسی رشته مدیریت و هم چنین بررسی اثر ارتباطات چهره به چهره در بهبود نتایج این روابط است. به منظور اجرای این پژوهش، یک رابطه مربی گری بین 12 مربی و 86 شاگرد، انجام گرفت؛ که بهمنظور بررسی اهمیت دیدار چهره به چهره بین مربی و شاگرد در این پژوهش، نیمی از شاگردها امکان ملاقات مربی خود را داشتند. یافتههای این پژوهش نشان دهنده آن است که تصمیمگیری مسیر شغلی دانشجویان، در هر یک از پنج بعد خودارزیابی، کسب اطلاعات شغلی، هدفگذاری، برنامهریزی برای آینده، و حل مسأله، پس از برگزاری دوره مربیگری الکترونیک نسبت به پیش از برگزاری آن ارتقا یافته است. سایر نتایج این پژوهش، نشان دهنده آن است که ارتباطات چهره به چهره سبب ایجاد رضایت بالاتری از رابطه مربی گری و ارتقای بیشتر تصمیمگیری در مورد مسیر شغلی می شود. تفاصيل المقالة -
المقاله
2 - شناسایی ابعاد توسعه مدیران در شرکتهای طراحی مهندسی: مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو (ساپکو)فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 4 , السنة 4 , تابستان 1396این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی میباشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آو أکثراین پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی میباشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آوری شد. برای تحلیل کیفی از تحلیل محتوا و برای تحلیل کمی از آزمون تی تست استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در مرحله اول (فاز کیفی) شامل 10 نفر از مدیران و سطوح سرپرستی ساپکو (حد اشباع) و در مرحله دوم پژوهش (فاز کمی) شامل 53 نفر که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از انجام تحلیل ها حاکی از این است که آموزش، ارزیابی عملکرد، جانشین پروری، حمایت مدیریت ارشد و ابعاد راهبردی سازمان به عنوان ابعاد تأثیر گذار شناسایی شد. تفاصيل المقالة -
المقاله
3 - مدیران عالی آموزش و پرورش: شناسایی شایستگی ها و توانمندی های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی هافصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی , العدد 24 , السنة 7 , بهار 1399یکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخ أکثریکی از چالشهای مدیریت منابع انسانی سازمانها بهخصوص در آموزشوپرورش، نحوه انتخاب و ارتقاء مدیران است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگیها و توانمندی های مورد نیاز مدیران عالی آموزشوپرورش و ارائه مدل شایستگی مدیران جهت استفاده مراکز ارزیابی برای ارتقاء، انتخاب و انتصاب مدیران طراحي شد. برای انجام پژوهش از رويکرد پژوهش آميخته استفاده گرديد. این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی– کمی) بود. ابتدا در مرحله کیفی مطالعه اکتشافی انجام شد و رویکرد پژوهش قیاسی- استقرایی بوده است. روش پژوهش در قسمت کمی توصيفي (غير آزمايشي) و طرح پژوهش همبستگي از نوع تحليل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، کلیه صاحبنظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزشوپرورش بود که با استفاده از نمونهگیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 17 نفر از صاحبنظران مصاحبه شد و در قسمت دلفی 25 نفر از آنها انتخاب شدند. و جامعه آماري در مرحله کمی کلیه مدیران آموزشوپرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای 462 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کیفی مصاحبه نیمه ساختار و در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل اطلاعات در قسمت کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و تحلیل دلفی و در قسمت کمی از روشهای تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی و تحلیل معادلات ساختاری (تحلیل عاملی تاییدی مرتبه دوم) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مؤلفههای الگوی شایستگی مدیران آموزشوپرورش عبارتاند از: شایستگی دانشی، شایستگی حرفهای، شایستگی شخصیتی، شایستگی اجرایی، شایستگی رهبری و هدایت، شایستگی ارتباطی و شایستگی ادراکی. تفاصيل المقالة -
المقاله
4 - بررسی نسبت مفاهیم صنایع خلاق، صنایع فرهنگی، صنایع خلاقِ فرهنگی و صنایع فرهنگیِ خلاق با مفهوم رسانه: به سوی سامان دهی نظریفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , العدد 25 , السنة 13 , بهار-تابستان 1403در محافل علمی به هنگام بحث درباره رسانه ها، تصمیم گیری درباره خلاق یا فرهنگی بودن آنها همواره مورد تردید بوده است؛ تا جایی که برخی آنها را صنایع خلاق نامیده و برخی عنوان صنایع فرهنگی را مناسب دانسته اند؛ گاهی نیز آنها را صنایع خلاقِ فرهنگی یا صنایع فرهنگی ِخلاق نامیده ا أکثردر محافل علمی به هنگام بحث درباره رسانه ها، تصمیم گیری درباره خلاق یا فرهنگی بودن آنها همواره مورد تردید بوده است؛ تا جایی که برخی آنها را صنایع خلاق نامیده و برخی عنوان صنایع فرهنگی را مناسب دانسته اند؛ گاهی نیز آنها را صنایع خلاقِ فرهنگی یا صنایع فرهنگی ِخلاق نامیده اند؛ بی آنکه درباره نقاط اشتراک و افتراق این مفایم جستاری داشته و دلایل خود را برای استفاده یا عدم استفاده از اصطلاحی خاص بیان دارند. مطالعه حاضر با تکیه بر روش مقایسه تطبیقی به بررسی مهم ترین رویکردها و مدلهای صنایع خلاق و فرهنگی – مشتمل بر 19 مدل- که با جستجو در منابع معتبر علمی (مقالات، کتاب ا و گزارش های بین المللی) گردآوریشده اند، پرداخته است تا قابلیت هر یک از مفاهیم «صنایع خلاق»، «صنایع فرهنگی»، «صنایع خلاقِ فرهنگی» و«صنایع فرهنگیِ خلاق» را در توصیف مفهوم «رسانه ها» مورد ارزیابی قرار دهد و امکان یا عدم امکان استفاده از این عناوین را به جای یکدیگر و در رابطه با رسانه ها مشخص سازد. مطابق نتایج، صنایع فرهنگی همواره خلاق اند اما صنایع خلاق گاهی بهسختی فرهنگی و گاهی کاملاً فرهنگی به شمار می آیند. لذا استفاده از عنوان صنایع فرهنگی برای تمام صنایع خلاق و یکی پنداشتن صنایع فرهنگی و صنایع خلاق درست نیست. با این همه می توان رسانه ها را که بخش لاینفک صنایع فرهنگی هستند «صنایع خلاق» و «صنایع فرهنگی و خلاق» نامید و این عناوین را به جای یکدیگر در رابطه با رسانه ها به کار برد. از طرفی عناوین «صنایع خلاقِ فرهنگی» و «صنایع فرهنگیِ خلاق» یکسان نبوده و استفاده از هر یک بار معنایی خاصی ایجاد خواهد کرد تفاصيل المقالة