فهرس المقالات حمید  اسکندری


  • المقاله

    1 - اصلِ بنیادین «اشه» خاستگاه تعالیم اخلاقی ایرانیان باستان
    فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی (انجمن معارف اسلامی ایران) , العدد 44 , السنة 11 , تابستان 1400
    در آثار برجای‌مانده، به‌ویژه در نوشته‌های مورخان یونانی، از اخلاقیات نیک ایرانیان باستان و از بيگانگي آنان از دروغ به تأکید سخن رفته است. اهمیت و جایگاه اخلاق، به‌ویژه راست‌گویی نزد ایرانیان باستان موجب طرح این پرسش می‌شود که منشأ بایدها و نبایدهای اخلاقی در ایران باستا أکثر
    در آثار برجای‌مانده، به‌ویژه در نوشته‌های مورخان یونانی، از اخلاقیات نیک ایرانیان باستان و از بيگانگي آنان از دروغ به تأکید سخن رفته است. اهمیت و جایگاه اخلاق، به‌ویژه راست‌گویی نزد ایرانیان باستان موجب طرح این پرسش می‌شود که منشأ بایدها و نبایدهای اخلاقی در ایران باستان چه چیزی بوده است و آموزه‌های اخلاقی بر حسب کدامین معیارها سنجیده و ارزیابی می‌شده است. در پاسخ به سؤال مذکور و با بررسی تطبیقی و تحلیلی این فرضیه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد که خاستگاه احکام اخلاقی در ایران باستان اصل بنیادی و کهن "اشه" بوده است و همین اصل در دین زرتشت مورد تأیید قرار گرفته و جامه دین بر خود پوشیده است. ادیان ایران باستان با تمام تفاوت‌هایی که داشتند، آموزه‌های خود را بر محور این اصل قرار داده و خطوط لازم در این حوزه را ترسیم نموده‌اند. این پژوهش با روش تحلیلی-توصیفی به این نتیجه می‌رسد که به نظر می رسد، سرچشمه‌ها و معیارهای اخلاقی ایرانیان باستان تنها بدین‌صورت قابل ردیابی است. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    2 - از «حكمت» تا «كاركردگرايي»؛ تحليلي نو از ماهيت پارادايم فكري صدرالمتألهين
    خردنامه صدرا , العدد 100 , السنة 25 , تابستان 1399
    تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عده‌يي كلام دانسته‌اند اما گفته‌ها و نوشته‌هاي او نافي اين ديدگا‌ههاس أکثر
    تبيين ماهيت پارادايم فكري ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفي جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسي پژوهشگران بوده است. تاكنون هشت ديدگاه در اينباره مطرح شده است؛ بعضي نظام فكري ملاصدرا را فلسفه، گروهي عرفان و عده‌يي كلام دانسته‌اند اما گفته‌ها و نوشته‌هاي او نافي اين ديدگا‌ههاست. او مايل است نظام انديشه‌يي خود را «حكمت» نام نهد كه عبارتست از علم به خدا و صفات و افعال او با روش توأمان برهاني و عرفاني. اما به اعتقاد نگارنده، حكمت هويتي مستقل از سه مشرب فكري فلسفه، كلام و عرفان ندارد و نميتوان آن را مكتبي مستقل لحاظ نمود. از اينرو، براي تبيين دقيق نظام فكري او بايد افزون بر بررسيهاي دروني و محتوايي، از منظر بيروني نيز به زيست‌جهان ملاصدرا نگريست. با در نظرگرفتن اين امر، ميتوان مكتب صدرالمتألهين را از منظر دروني، «كاركردگرايي وفاق‌بخش» ـ بمعناي تلاش براي كاربردي نمودن آن و وحدت ميان مشارب فكري سه‌گانه‌ـ دانست و از منظر بيروني، «زمان‌شناسانة مردم‌نگر»؛ يعني شرايط فكري، اجتماعي و سياسي عصر وي بايد در تبيين مباحث، مسائل و روش فكري او لحاظ شود. بر اين مبنا، نويسندگان معتقدند با لحاظ نمودن سه نكته ميتوان رويكردي بهينه به نظام فكري صدرايي داشت. اين سه نكته عبارتند از: تمايز حقايق عقل از حقايق ايمان، حذف آنچه با روش فلسفي ناسازگار يا ناهمسوست و تعيين محدوده و قلمرو عقل در برابر نقل و عرفان. در اين مقاله ضمن ارائة ديدگاه صدرالمتألهين دربارة نظام فكريش، تلاش شده با تبيين انديشة صدرايي از منظر محتوايي و شرايط بيروني، تحليلي نو دربارة نظام فكري ملاصدرا ارائه گردد. تفاصيل المقالة

  • المقاله

    3 - الگوی پنج‌ضلعی منابع شناسایی و ترتیب تفضیلی آنها در ساختار شناسایی صدرایی و کارتزینی
    خردنامه صدرا , العدد 113 , السنة 29 , پاییز 1402
    معرفت‌شناسی که به امکان، چیستی، منابع و قلمرو شناخت میپردازد، یکی از مهمترین مبانی خود را بر شناخت منابع شناسایی انسان بنیان نهاده است. معرفت‌شناسان معاصر از پنج منبع معرفت بعنوان منابع شناخت انسان نام میبرند: ادراک حسی، عقل، درون‌نگری، گواهی و حافظه. در میان فیلسوفان ج أکثر
    معرفت‌شناسی که به امکان، چیستی، منابع و قلمرو شناخت میپردازد، یکی از مهمترین مبانی خود را بر شناخت منابع شناسایی انسان بنیان نهاده است. معرفت‌شناسان معاصر از پنج منبع معرفت بعنوان منابع شناخت انسان نام میبرند: ادراک حسی، عقل، درون‌نگری، گواهی و حافظه. در میان فیلسوفان جهان غرب و اسلام، دکارت در غرب و ملاصدرا در جهان اسلام، در مورد مسئلۀ شناخت، بویژه منابع آن، نظریه‌پردازی کرده‌اند که دیدگاهشان به الگوی پنج‌ضلعی‌یی که معرفت‌شناسان معاصر مطرح میکنند نزدیک و قابل تطبیق است. ملاصدرا و دکارت، آغاز معرفت را با حس و پایان آن را در عقل میبینند؛ با این تفاوت که عقل در حکمت متعالیه اگرچه اتمّ مراتب ادراک است، اما هنوز به پایان راه نرسیده و این درون‌نگری مبتنی بر شهود است که پایان‌بخش معرفت حقیقی است. در مکتب شناختی ملاصدرا و دکارت، ادراک حسی، عقل و درون‌نگری، تولیدکنندۀ معرفت، گواهی انتقال‌دهنده، منبع اجتماعی و عام معرفت، و حافظه، نگهدارنده و مخزن معرفت قلمداد میشود. تفاصيل المقالة