تحلیل نظریه سامانه ها از دیدگاه تطبیقی مولوی و کنت بولدینگ میلر
محورهای موضوعی : مدیریت دانش
1 -
کلید واژه: نظریه سامانه ها مولانا جلال الدین محمد بلخی کنت بولدینگ میلر,
چکیده مقاله :
زمینه و هدف: نظریه سیستمی بافلسفه و حکمت سیستم آغاز می شود و مهندسی سیستم با اندیشه و تفکر سیستمی؛ این رویکرد علی رغم شاکله سیستم از اجزای متعامل هدفمند، نگرشی کلی نگرانه است که نحوه ارتباط اجزاء ابر سیستم، با خود سیستم و سیستمهای فرعی را تبیین می نماید.اندیشمندانی چند به نظریه پردازی در خصوص سامانه ها پرداخته اند که کنت بولدینگ میلر (1932)یکی از برجسته ترین تئوری پردازان سامانه ها محسوب می گردد. در این تحقیق به پنج نوع طبقه بندی سیستمها از منظر اساتید فن اجمالاً پرداخته شده است. نگرش نظام مند مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر، عارف و نظریه پرداز قرن هفتم هجری قمری به مقولات و پدیده های زمان خود از جمله "نظام هستی" بسیار قابل تأمل و تعمق است. در دیدگاه مولانا- که هشتصد سال قبل از بولدینگ میلر می زیسته- نظام هستی، از عدم آغاز و پس از طی طریق از جماد، نبات، حیوان، انسان و ملائک، در نهایت به خداوند متعال که خالق همه نظام هاست می رسد.هدف این پژوهش مطالعه تطبیقی و مرور دیدگاه این دو اندیشمند در خصوص طبقه بندی سیستمها، مقایسه و تجزیه و تحلیل آن می باشد. روش شناسی: در این پژوهش از یک سوی، ضمن معرفی طبقه بندی سیستم ها از دیدگاه نظریه پردازان غربی، به تعاریف، ویژگیها و... در این نگرش پرداخته شده است واز سوئی دیگر نظام هستی در آئینه شعر عرفانی مولوی با نگرش غربی در مورد سیستم ها به مقایسه گذاشته شده است. نوع تحقیق مطالعات تطبیقی با گرداوری اطلاعات بصورت، متن کاوی با روش کتابخانه ای می باشد. نتیجه گیری: در مکتب حکمت محور مولانا، چرخه حیات نظام ها، الگوئی حلقوی دارد که وجود از عدم و سرمنشأ هستی از "انا الیه راجعون" آغاز می گردد. در این دیدگاه توحیدی نظام هستی خود گردونه ای است که محور آن خداوند است و قابلیت ارتقاء تا اعلی علیین را داراست ؛ حال آنکه در طبقه بندی " صرفاً خطی میلر"، سامانه ها از سطح یک شروع و تا سامانه نهم ادامه می یابد و پس از آن دیگر نظامی وجود ندارد. این وجه تفوق، تمایز و تفاوت نگرش یک عارف مسلمان به نظام ها نسبت به نگاه سیستمیک یک متفکر غربی صرفاً علمی اثبات گرا می باشد. ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
This article draws a comparison between Mollana and Miller’s opinion on the classification of systems. Miller’s classification has 9 levels under three main classifications of physical systems , living systems and social human and ultra social systems that are as follows: Structural systems like charts, simple moving systems like galaxy, self-disciplined system like themostat. Open system like cells, multiplying systems like plants, perception systems like animals with the ability of perception, thinking system like humans, social systems like supernatural that are out of mind and calculatin. Each level has some supriority on their preceding and lower levels and those features enable them to influence and chenge the lower levels. Analysis on Mollana’s poams reveals that he believes in these level and he has mentioned them all in his poams many centuries ago, but he has brought about an other system stiil more powerful and more complete that the ultra social system and that is the system of God. In miller’s classification of the universe’s systems, after the ultra social system, there is no other system but mollana states that after reachingthe stage of angles there is the stage of God which is the most powerful system and has created the other systems, and it is he who can influence bring about change in the other systems, this shows Mollana’s Islamic views in his poems and beliefs. In Mollana’s view nothingness is the beginning of life and life is the begining of the nothingness, he goes from nothingnesses towards everything and that is towards God. He expresses the view that life is like a circle that starts from nothingness and ends in reaching God.