از گذشته تا به امروز دگرگونیهای عملی و نظری بسیاری در گفتمانهای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک رخ داده است. «دولت – ملت» که بحث هسته در مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است؛ به تبع این تحولات به طور طبیعی بینصیب نمانده است. نوشتار حاضر با رویکرد تفسیری و بهرهگیری از د چکیده کامل
از گذشته تا به امروز دگرگونیهای عملی و نظری بسیاری در گفتمانهای جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک رخ داده است. «دولت – ملت» که بحث هسته در مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است؛ به تبع این تحولات به طور طبیعی بینصیب نمانده است. نوشتار حاضر با رویکرد تفسیری و بهرهگیری از دادههای کتابخانهای به دنبال پاسخ به این سوال است که در گذار از ژئوپلیتیک مدرن به پسامدرن، گفتمان «دولت- ملت» دچار چه تحول و تغییرات ماهیتی شده است؟ طبیعی است که در هر عصری گفتمانی با ویژگیهای خاص خود حاکم باشد. مشخصههایی چون: یکپارچگی، تکبعدی بودن، عینیتگرایی، قطعیتگرایی و مبناگرايي که در گفتمان مدرنیته، باعث شده است که دولت مدرن، دولتی با ویژگیهای خاص جغرافیایی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی، هویتی و ... باشد. حال آنکه به تبع از ویژگیهای پستمدرنیته ]و گفتمانهای حاکم بر آن[ چون: تکثرگرایی و عدم اطلاق، نفی روایتی خاص و... ؛ دولت به عنوان یک مرجع تام (حاکمیتی، امنیتی، قدرتی و...)، بههیچ وجه پذیرفته شدنی نیست. اجمالاً هدف این پژوهش مقایسه و تببیین ابعاد و ارکان: اجتماعی (بعد ملت و ملیگرایی)، سیاسی (بعد حکومت)، حقوقی (بعد حاکمیتی)، دولت (کشور) در گذار از مدرن به پستمدرن است. در پایان به چالش و تهدیدهای دولت پستمدرن (پساسرزمینی) در این گذار اشاره خواهد شد.
پرونده مقاله
<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گی چکیده کامل
<p>تأثیر نگرش و جریانات دوران پسامدرنیسم در تمامی حوزه‌ها ازجمله معماری از سوی پژوهشگران موردبررسی و توجه قرار گرفته‌است. در این دوران، همچنین ترکیب و تأثیر متقابل حوزه‌هایی مانند فلسفه، روان‌شناسی و زبان‌شناسی بر نظریات معماری، باعث شکل‌گیری دیدگاه‌های جدید شده است ولی تاکنون، کمتر پژوهشی به‌طور مشخص به ارتباط بین حوزه فرایند طراحی و نظریات پسامدرن پرداخته است. از سوی دیگر در دوران پسامدرن با قوت گرفتن نظریات معناگرایانه و نفوذ آن در نظریات معماری زیر عنوان «پارادایم زبان‌شناسی» توجه به مفهوم معمارانه معطوف گردید. بر مبنای ضرورت فوق، هدف این مقاله، تقویت ایده پردازی در فرایند طراحی معماری است و می‌کوشد تا از رهگذر تبیین مدل‌های فرایند طراحی و پارادایم‌های دوران پسا‌مدرن به بررسی تطبیقی این دو پرداخته و با تأکید بر هم‌زمانی مطرح‌شدن و شکل‌گرفتن این نظریات که نقش اساسی در فرایند طراحی معماری دارند، روش‌هایی را ارائه نماید. این پژوهش از نوع کیفی است و مبتنی بر مطالعه اسناد مکتوب کتابخانه‌ای، بررسی کتب و پژوهش‌های پیشین و سپس توصیف و تحلیل آن‌ها است. مبانی نظری پژوهش شامل فلسفه پسامدرنیسم، نظریات و مدل‌های فرایند طراحی و در انتها پارادایم زبان‌شناسی است. برای تطبیق و نتیجه‌گیری نیز از روش استدلال منطقی استفاده شده‌است و یافته‌های حاصل از پژوهش در نموداری ارائه می‌گردد. نتایج حاصل از این تحلیل نشان می‌دهد که توجه بیشتر به پارادایم زبان‌شناسی می‌تواند به تقویت معناپردازی در فرایند طراحی معماری یاری رساند و از این دیدگاه، معماری را به‌سوی غنای مفهومی بیشتر سوق دهد.</p>
پرونده مقاله
رایمگ
سامانه رایمگ تمامی فرآیندهای دریافت، ارزیابی و داوری، ویراستاری، صفحهآرایی و انتشار الکترونیکی نشریات علمی را به انجام میرساند