-
دسترسی آزاد مقاله
1 - نگاهي ديگر به موسيقي شعر و پيوند آن با موضوع، تخيل و احساسات شاعرانه
پرند فیاضمنشموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف چکیده کاملموسيقي يكي از عناصر سازنده شعر است كه كلام را برجسته ميسازد و سبب تمايز زبان نظم از نثر ميگردد. بررسي اين ركن از شعر، همچنين پيوندي كه ميان آهنگ كلام با عناصر ديگر وجود دارد، مسألهاي است كه اين مقاله بدان ميپردازد. براي تبيين اين مسأله در دو بخش: بخش اوّل به تعريف موسيقي و انواع آن در شعر فارسي پرداخته، بخش دوم رابطه ميان موسيقي شعر با موضوع، تخيّل و عاطفه بررسي شده است. تشريح مطالب مذكور، مشخص ساخت كه موسيقي شعر در كنار تقسيمات چهارگانه اديبان فارسي زبان به سه دسته موسيقي بيروني (جنبه عروضي شعر)، موسيقي كناري (آهنگ خاص همخواني ميان كلمات پاياني مصراعها «رديف و قافيه») و موسيقي مياني (انواع توازنهاي حاصل از ارتباطات لفظي و تناسبات معنايي) تقسيم ميشود. امّا شعر تعبيري از اجتماع، اصول، باورها و انديشههاي شاعر است و موسيقي شعر زبان دل و احساس او و «لاجرم هر آنچه از دل برآيد، بر دل نشيند.» انواع متفاوت موسيقي شعر؛ يعني وزن، قافيه و رديف و واژهها و لفظ از جمله عناصري هستند كه معنا، عاطفه و تخيّل شاعر را به مخاطب منتقل ميكنند و تنوّع موسيقايي در اين زمينه عامل مهمّي در القاي موضوع و احساسات شاعرانه به خواننده و شنونده است. شاعر با رعايت تناسب و پيوندي كه ميان موسيقي شعر با عناصر ديگر وجود دارد، تلاش ميكند به هدف و غايت اصلي شعر ـ كه همانا بيان مفاهيمزيباييشناسي، موسيقي شعر، موضوع، تخيّل، عاطفه و محتواي دروني شعر است ـ نزديك گردد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - اثر القای عاطفة مثبت بر روی کنش شناختی کلامی با توجه به بعد شخصیتی برونگرایی
نیلوفر عابدینی پرویز آزادفلاحپژوهش حاضر با هدف تعیین اثر القای عاطفه مثبت (شادی) بر روی کنش شناختی کلامی در دو تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا انجام شده است. نمونة اولیه شامل 180 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با توجه به نمرة آنها در پرس چکیده کاملپژوهش حاضر با هدف تعیین اثر القای عاطفه مثبت (شادی) بر روی کنش شناختی کلامی در دو تیپ شخصیتی برونگرا و درونگرا انجام شده است. نمونة اولیه شامل 180 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند و با توجه به نمرة آنها در پرسشنامه شخصیتی آیزنک و برمبنای تحلیل آماری، 30 شرکت کننده (در دو گروه برونگرا و درونگرا) برای مرحلة بعد پژوهش برگزیده شدند. در مرحله بعد یک قطعه فیلم کوتاه برای القای عاطفة مثبت به نیمی از شرکت کنندگان نشان داده شد و به ترتیب تکلیف شناختی کلامی اول و پرسش نامه PANAS از آنها گرفته شد.پس از آن تمامی مراحل قبلی (با یک تکلیف شناختی کلامی موازی) اما این بار با القای عاطفة منفی انجام گردید. برای مابقی شرکت کنندگان روند برعکس انجام شد (ابتدا القای عاطفة منفی و سپس القای عاطفة مثبت). نتایج با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون های t دو گروه وابسته، t دو گروه مستقل و یو من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مشاهدات نشان داد که القای عاطفة مثبت موجب بهبود عملکرد سلاست کلامی می گردد. از سوی دیگر در شرایط القای عاطفة مثبت افراد برونگرا نسبت به افراد درونگرا عملکرد کلامی بهتری دارند. به طور کلی نتایج نشان می دهد که القای عاطفة مثبت بر روی عملکردهای شناختی اثر دارد. همچنین صفات شخصیتی مرتبط با عاطفه همچون برونگرایی می تواند این آثار را تعدیل نماید. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - مقایسة حالات عاطفی آرمانی و واقعی در افراد وابسته به مواد افیونی و غیر معتادان و رابطه آنها با ویژگی های شخصیت
سید سعید پورنقاش تهرانیچكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسی حالات عاطفیِ واقعی و آرمانی در دو گروه وابسته به مواد افیونی و غیرمعتاد و نیز رابطه آنها با ویژگی های شخصیتی در دو گروه مذکور انجام شد. پژوهش از نوع پس رویدادی است و جامعه آماری آن متشکل است از کلیه افراد وابسته به مواد افیونی که در سال 13 چکیده کاملچكيده: پژوهش حاضر با هدف بررسی حالات عاطفیِ واقعی و آرمانی در دو گروه وابسته به مواد افیونی و غیرمعتاد و نیز رابطه آنها با ویژگی های شخصیتی در دو گروه مذکور انجام شد. پژوهش از نوع پس رویدادی است و جامعه آماری آن متشکل است از کلیه افراد وابسته به مواد افیونی که در سال 1391 به مراکز خودمعرف ترک و بازتوانی اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونة پژوهش از 30 نفر از این معتادان به مواد افیونی تشکیل میشود. گروه غیرمعتادان نیز 30 نفر هستند که پس از آنکه با گروه معتاد بهلحاظ سن، همتاسازی گردیدند، به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. هر دو گـروه به شاخص ارزیابی عاطفه (AVI) و پرسشنامه سرشت و منش (TCI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین این دو گروه در تمامی خردهمقیاس-های AVI آرمانی، به جز خردهمقیاس HA، و نیز خردهمقیاس های P، LA، و N در پرسشنامه AVI واقعی، و همچنین در خردهمقیاس های NS ،RD و SD از پرسشنامه شخصیت TCI تفاوت معناداری در سطح اطمینان 0/95 وجود دارد. همچنین، در غیرمعتادان، بین تمامی خردهمقیاس های مشابه AVI واقعی و آرمانی همبستگی معناداری وجود دارد. به جز بین دو خردهمقیاس LAN و HAN. بین هیچکدام از خردهمقیاس های مشـابه در گـروه معتادان همبستگی معناداری دیده نمی شود. به این ترتیب، بین افراد وابسته به مواد افیونی و افراد غیر معتاد از نظر حالات عاطفی واقعی، آرمانی و برخی ویژگی های شخصیتی تفاوت وجود دارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - زیرساخت های مفهومی دوران کودکی در تطور تاریخ: بهسوی مفهوم پردازی اسلامی از کودکی
دکتر نرگس سجادیه سعید آزادمنشهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در ای چکیده کاملهدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل سیر تحول مفهوم دوران کودکی در گذر زمان است. از این رو، ابتدا سیر تاریخی تکوین مسئلهی کودکی در چهار مقطع تاریخیِ دورهی باستان، قرون میانه، دورهی رنسانس و بعد از آن و در نهایت دوره معاصر مورد بررسی قرارگرفته است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل زبان فنی- رسمی و تحلیل مفهومی بوده است. بر این اساس، تحلیل صورت گرفته نشان میدهد منظرهای چهارگانهای را میتوان در نظر گرفت که انگارههای معطوف به کودکی در درون آنها قابل دستهبندی و بررسیاند. این منظرهای چهارگانه، درعینحال که تعاریف مختلفی از دوران کودکی را تحلیل میکنند، پرسشهایی را پیش روی فیلسوفان تعلیم و تربیت قرار میدهند که در تعریف کودکی ناگزیر از پاسخ به آنهایند. وابستگی مفهوم کودکی به مفهوم بزرگسالی و نوع این وابستگی، ماهیت ارزشی وجود انسان و چیستی این ماهیت در دوران کودکی، وضعیت توانشی کودک به لحاظ رشد یابندگی و در نهایت جایگاه قوای شناختی، عاطفی و ارادی دخیل در این توانش، محورهایی اساسیاند که هر نظریه معطوف به کودکی باید انگارههایی را برای آنها فراهم آورد. در این راستا، چهار مؤلفه مذکور در رویکرد اسلامی عمل مورد بررسی قرار گرفت. این رویکرد با تمرکز بر حضور یک توانش و غیاب توانش دیگر، تلاش میکند تا فعالیتهای تربیتی را سامان دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان
قدرت باقري مژگان باقري<p>پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 اس چکیده کامل<p>پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 است که از بین جامعه آماری به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و پرسشنامه امید به زندگی هرث اجرا شد و گروه آزمایش تحت دوره آموزشی شادکامی به صورت گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه‌ای قرار گرفت. سپس هر دو گروه مجدداً پرسشنامه‌های تحقیق را تکمیل نمودند. جهت تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از شاخص‌های توصیفی و مانکوای یک راهه توسط نرم‌افزار SPSS تجزیه‌وتحلیل شد. یافته‌ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت معنادار آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی در زنان مبتلا افسردگی پس از زایمان (05/0 P<) بود که با استفاده از تحلیل کوار یانس یک راهه معنی‌دار بود. بنابراین آموزش شادکامی فرایندی فعال وجهت دار و درمانی مناسب برای اختلال روانی در مراکز مراقبت اولیه است. این درمان عملکرد بیمار را بهبود می‌بخشد مهارت‌هایش را افزایش داده و به بیمار کمک می‌کند تا با مسائل و مشکلاتش مقابله کند.</p> پرونده مقاله