-
دسترسی آزاد مقاله
1 - بازخوانی سیر تحول معماری در ساختار بازار تبریز با تأکید بر زمینهگرایی
پروشا بحریه سحر طوفان شبنم اکبری نامدارزمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال ک چکیده کاملزمینهگرایی بهعنوان رویکردی مهم در معماری، بر حفظ ردپای گذشته و تفاوتها و ویژگی های هر فرهنگ تأکید داشته و ریشه در هویت هر ملیت دارد. بافت کهن شهرها، نشانههایی غنی از فرهنگ و هویت گذشتگان را همراه دارند و معماری سنتی ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست؛ درعینحال که نمونهای است پربار از هماهنگی و همزیستی با ویژگی های محیطی و ارزشهای مکانی. در شهرهای سنتی ایران، بازار عنصری بنیادین بهشمار میآمد به گونهایکه شهر با بازار آن معنا و مفهوم مییافت. بازار تبریز نیز در قالب یک بلوک شهری کامل، قدمت، وسعت، تنوع عملکردی و ارزش معماری بسیار دارد. پژوهش حاضر بر آن است تا به استخراج و تبیین عوامل زمینهای مؤثر بر بازار تبریز، در مقیاس شهری (مکانیابی، شکلگیری و گسترش) و معماری (پراکندگی کالبدی و کارکردی) بپردازد. بنابراین، سؤالات پژوهش اینگونه تبیین میشوند که اولاً، کدام عوامل زمینهای در مکانیابی، نحوة شکلگیری و گسترش بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس کلان) ثانیـاً، کدام عوامل زمینهای در نحوة شکلگیری و پراکندگی عناصر و کاربریهای بازار تبریز مؤثر بودهاند؟ (مقیاس میانی). روش تحقیق اتخاذ شده در این پژوهش، روش تحقیق استنباطی مبتنی بر تحلیل محتوای مستندات میباشد که ازطریق مطالعه اسنادی، جستجو در کتب تاریخی و سفرنامهها، تحلیل نقشهها و عکسهای هوایی قدیمی تبریز و بازار آن، نیز تحلیل یافتههای میدانی از وضع موجود، سعی در بازخوانی موضوع و حصول نتیجه دارد. استخراج عوامل زمینهای مؤثر بر شکلگیری بازار، در مقیاس کلان شهری و برنامه معماری مرتبط با پراکندگی کالبدی و کارکردی، نشان میدهد که شکلگیری و توسعه بازار تبریز و عناصر آن در طول اعصار، تحتتأثیر ساختار محیطی، فرهنگی، اجتماعی، حکومتی و اقتصادی شهر قرار داشتهاست. تأثیر شاخص زمینهای موقعیت جغرافیای سیاسی شهر و شاخص ساختار ارزشی اقتصادی بازار بر شکلگیری مقوله نیاز، رابطه عرضه- تقاضا و نمود آن در قالب کالبد بازار تبریز در مقیاس کلان و میانی اهمیت بیشتری داشتهاست. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
2 - تحلیل اندیشههای مدرنیسم بر روند شکلگیری و تغییر خیابانهای شهری ایران و ازبکستان؛ مطالعه موردی شهر تهران و تاشکند
نازنین اسلامی فریبا البرزی حسین سلطان زادهدوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میس چکیده کاملدوره زمامداری قاجار در ایران مصادف با انقلاب صنعتی غرب در قرن نوزدهم است که عامل مهمی در تحولات معماری و شهرسازی مدرن و معاصر است. بدین معنا که دوره قاجار حلقه واسطه گذشته سنتی با آینده مدرن ایران است و زمینه پیدایش دگرگونیهای دو دهه پهلویاول را فراهم میسازد. همچنین در این دوران در ازبکستان نیز تحولات بسیاری تحت فرآیندهای مدرنیزاسیون شوروی صورت میگیرند. هدف از پژوهش حاضر تبیین نقش جریانهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا و نحوه تاثیرگذاری آنها بر تحولات خیابانهای ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول میباشد تا به این سوالات پاسخ داده شود:آیا جریانات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نوگرا در کشورهای ایران و ازبکستان بر روند شکلگیری و تغییر خیابانها در این دو کشور تاثیرگذار بودهاند؟ تحولات شهرسازی ایران و ازبکستان در دوره قاجار و پهلویاول دارای چه ساختار، ماهیت و جنبههای متفاوت و مشابه بودهاند؟ این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اسنادی صورتگرفته است که از روشتحقیق تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانینظری تاریخی و روشتحقیق توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحولات شهرسازی طراحی خیابانهای شهری تهران و تاشکند استفاده شدهاست. جامعهآماری شامل تمام خیابانهایی هستند که در دوره قاجار و پهلویاول تحت تاثیر اندیشههای مدرنیسم دستخوش تغییرات کالبدی و عملکردی شدند و جامعه نمونه شامل آن تعداد از خیابانهایی میباشند که در بازه زمانی مشابه قرارداشتهاند و از نظر سیر تحولات کالبدی، عملکردی و عینی دارای شباهتهایی میباشند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهند که اندیشههای مدرنیسم در هر دو کشور در ابعاد عینی، عملکردی و کالبدی تجلی یافتهاند و مولفههای کالبدی تاثیرپذیری پررنگتری نسبت به دیگر مولفهها داشتهاند. در هر دو کشور طراحی خیابانها به شیوههای نوین با مولفههایی نظیر همجواری کاربریهای گوناگون اطراف خیابان، افزایش نفوذپذیری و شفافیت بصری در جداره خیابانها و شبکه منظم شطرنجی خیابانها به طور مشابه تجلی پیدا کردهاند. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
3 - الگوی روابط معنای «مکانهای عمومی باکیفیت» از منظر اندیشه اسلامی-ایرانی
محسن رفیعیان مجتبی رفیعیان محمدرضا بمانيانهر مخاطب با قرارگیری در مکانهای عمومی، معانی بسیاری را در ذهن خود تداعی میکند و سپس این معانی را در منظومهای کلی و در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. و بر مبنای آن قضاوت کیفی میکند. که آیا مکان باکیفیت است یا نه؟ الگوی روابط معنایی، مبنای فهم کلی معنای مکان و کیفیت معنا چکیده کاملهر مخاطب با قرارگیری در مکانهای عمومی، معانی بسیاری را در ذهن خود تداعی میکند و سپس این معانی را در منظومهای کلی و در ارتباط با یکدیگر قرار میدهد. و بر مبنای آن قضاوت کیفی میکند. که آیا مکان باکیفیت است یا نه؟ الگوی روابط معنایی، مبنای فهم کلی معنای مکان و کیفیت معنای مکانهای عمومی شهری است. یکی از عوامل شکلدهنده این الگو، زمینه اندیشه ای جامعه است. فهم یک فرد مجهز به اندیشه اسلامی-ایرانی از مکانهای عمومی با فهم یک فرد با زمینه اندیشهای متفاوت، دارای تمایزاتی است. سوال اصلی این است که کدام الگو قضاوت کیفی معنای مکان را متاثر از زمینه اندیشه ای بهتر تبیین میکند. متناظر این سوال، هدف تبیین الگوی روابط معنای مکانهای عمومی از منظر اندیشه اسلامی-ایرانی است. در این پژوهش، روش تحقیق نظریه زمینه بنیاد با رویکرد کیفی، مبتنی بر 15 مصاحبه ی نیمهساختاریافته بکارگیری شده و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار «مکس کیودا» در سه مرحله (باز، محوری و گزینشی) کدگذاری شده اند. نتایج حاکی از آن است که شاخصهای تقریباً یکسانی در خصوص معنای مکان در ادبیات عام و شهرسازی اسلامی-ایرانی وجود دارد، اما مهم چیدمان، نظم و آرایش این شاخصها در قالب الگوی روابط معانی است که در قالب 8 وجه به شکل خیمه معنای مکان، شامل: «طبیعی-زیستمحیطی، مادی-معیشتی، اجتماعی-مردمی، هنجاری، هویت و اصالت، قدرت، پاکی و روانی» و یک مقوله محوری «تذکر و توجه به عالم بالا» ترسیم گردیده است. این الگو دارای سه ویژگی اصلی: استعلایی بودن، مکمل بودن و سلسلهمراتبی بودن است. برمبنای این الگو قضاوت کیفی هر مکان عمومی شهری در درجه اول با هشت وجه صورت می گیرد و سپس مقوله محوری «تذکر، توجه(توحید)» بعنوان جوهر کیفیت معنای مکان، دال مرکزی و تکمیل کننده کیفیت معنا در ادراک مخاطبان و مبنای قضاوت آنها است. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
4 - تدوین مدل نظری تولید فضای شهری معنویتمبنا در شهر ایرانی- اسلامی با استفاده از روش دادهمبنا (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر مشهد)
فرزانه مدنی مجتبی رفیعیان افسون مهدوی فاطمه محمد نیای قراییتوسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض ج چکیده کاملتوسعه شهری و فرایند تولید فضا همواره با تعارضات جدی توأم بوده است. این امر منجر به تولید و بازتولید فضاهای سوداگرانه مبتنی بر منطق صرف انباشت سرمایه شده است. از جمله نمودهای این تقابل را می توان در مداخلات صورت گرفته در بافتهای با هویت ویژه، چون مشهد دید، که در تعارض جدی با مباحث پایداری و ابعاد سه گانه آن است. در تقابل با این چالشها، شهرسازی معنویتمبنا و لزوم شناسایی شاخصهای آن در برنامه ریزی شهری معاصر در جهت تعادل بخشی، ضروری به نظر میرسد. روند افزایشی پژوهشها در این زمینه از سوی مراکز علمی معتبر بیانگر لزوم هرچه بیشتر کاربست این مفهوم در مقیاس برنامه ریزی شهری معاصر است. این پژوهش با هدف ارائه خوانشی مکانی از شاخصهای تولید فضای شهری معنویت مبنا در برنامه ریزی شهری معاصر در راستای تعدیل چرخه فعلی، با هدف تدوین اجزا و مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای شهری معنویت مبناست. این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات توسعهای و از نوع کیفی است که با روش نظریۀ داده بنیاد انجام شده است. جامعۀآماری شامل خبرگان و مطلعین کلیدی (21 مصاحبه فردی و 2 مصاحبه گروهی) که با استفاده از شیوۀ نمونه گیری هدفمند به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. یافتههای تحقیق، شناسایی 23شاخص در قالب 8 بعد اصلی شامل چیدمان فضا، نقش انگیزی، نمادگرایی، پایداری، عدالت، امنیت، ساختار مدیریتی و معاصرسازی دانش نظری است. دستاورد این پژوهش، جای-گذاری مفهومی تعادل بخش به چرخه تولید فضاست که با ساختارسازی مؤلفههای مکانی مؤثر در تولید فضای معنویت مبنا، باعث ارتقای کیفی مداخلات؛خلق ارزش و نیل به پایداری توسعه خواهد شد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
5 - تبیین نگرش دلوزی بر مدیریت پاندمیک کرونا با رویکرد اجتماع مداری
محمدتقی حیدری مریم رحمانی محمود امید علی سعید محرمی مهتاب امراییتاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظ چکیده کاملتاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پستمدرنیسم "ژیل دلوز"، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به "رویکرد ریزوماتیک" است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسهمراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان "تفکر بودن" است، حالآنکه تفکر ریزومی "تفکر شدن" است. اپیدمی کووید 19، در قرن بیست و یکم درزمانی به وقوع پیوست که کشورهای مختلف در حال ایجاد و گسترش روابط پیچیده ای در سرتاسر جهان بودند و موفقیت از آن دولت هایی بود که بیشترین روابط را داشتند درحالیکه کووید 19، این روابط را به کمترین میزان رساند. در ابتدای گسترش کووید 19، هرکدام از کشورها تلاش می کردند تا از ورود و گسترش اپیدمی در کشور خود خودداری نمایند. در این میان رویکرد اجتماع-محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور تأکید دارد. در این رویکرد، اجتماعات محلی پیش قدم شده، بهصورت خودجوش سازمان یافته تا به علائق و اهداف مشترک ازجمله حل مسائل، دستیابی به رفاه اجتماعی و خروج از وضعیت موجود جامعه محلی خود دست یابند.تاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پستمدرنیسم "ژیل دلوز"، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به "رویکرد ریزوماتیک" است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسهمراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان "تفکر بودن" است، حالآنکه تفکر ریزومی "تفکر شدن" است. اپیدمی کووید 19، در قرن پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
6 - تبیین مؤلفههای آموزش شهرسازی با تأکید بر شاخصهای شهر اسلامی
علیرضا صابرمنش حسن احمدی ناصر براتیشهر اسلامی، واژه مناقشه آمیزي است که منشأ مباحث گسترده و دنباله داري است که مفهوم آن از آغاز تاکنون، تحولات و تطورات گوناگونی را تجربه نموده است.علیرغم تردیدها و اختلافنظرها بر سر تعریف و تعیین گسترۀ موضوعی، اما مسئله این است که تاکنون به اندازه کافی به این تحولات و ت چکیده کاملشهر اسلامی، واژه مناقشه آمیزي است که منشأ مباحث گسترده و دنباله داري است که مفهوم آن از آغاز تاکنون، تحولات و تطورات گوناگونی را تجربه نموده است.علیرغم تردیدها و اختلافنظرها بر سر تعریف و تعیین گسترۀ موضوعی، اما مسئله این است که تاکنون به اندازه کافی به این تحولات و تطورات مفهوم شهر اسلامی به صورت منسجم پرداخته نشده است. علاوه بر این آموزش شهرسازی نیز تحت تأثیر شرایط اجتماعی تغییر کرده است. با شناسایی مؤلفههای آموزش شهرسازی به ویژه شهر اسلامی و سنجش ارتباط این آموزشها با واقعیت حرفه برای اتصال دانشجویان و دانشآموختگان این رشته با دنیای بیرون و بازار کار میتوان به این هدف دست یافت. بنابراین ضرورت پژوهش، منتج به کالبدشکافی مؤلفههای آموزش شهر اسلامی میشودکه میتواند بهعنوان يكي از راه كارهاي ارتقای دانش، مهارت و نگرش اساتید و دانشجویان درباره مسائل کمی و كيفي رشته شهرسازی باشد. با توجه به جایگاه آموزش شهرسازی و لزوم تبیین شاخصهای شهر اسلامی، این پژوهش به دنبال تبیین مؤلفه های آموزش شهرسازی با تأکید بر شاخص های شهر اسلامی و سنجش میزان تأثیر آنها بر شاخص های شهر اسلامی كه نقش كليدي در تصميم سازي و تصمیمگیری درباره مسائل شهري دارد و میتواند به اجرايي شدن اهداف و درگیر نمودن اساتید و دانشجویان رشته شهرسازی در فرایند یادگیری اشاره داشته باشد. لذا سؤال اصلی، شناسایی نقش و جایگاه شاخص های شهر اسلامی در محتوای آموزش رشته شهرسازی یا فرایند تهیۀ طرحهای شهری است. تحقیق حاضر بر اساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نحوۀ گردآوری داده ها، تحقیق پیمایشی به شمار میآید و از شیوۀ مدلسازی معادلات ساختاری بهره گرفته است.یافته-های پژوهش نشان می دهد که کیفیت، روشها و ابزار آموزش با میزان ضریب مسیر 5.22، مربیان و مدرسان با میزان ضریب مسیر 3.26، عوامل اساسی آموزش با میزان ضریب مسیر 4.19، مهارتهای آموزشی با میزان ضریب مسیر 5.08 و در نهایت ارزشهای آموزشی با میزان ضریب مسیر 4.55 و همگی با احتمال 99 درصد بر شاخص های شهر اسلامی در بین دانشجویان شهرسازی، تأثیر معنادار دارد. از سوی دیگر ارزیابی یافته ها نشان داد که وجود مؤلفههای شهر اسلامی میتواند در افزایش دانش اساتید و برقراری ارتباط مؤثر با دنیای حرفه مثمر ثمر باشد و انگیزه دانشجویان را نیز افزایش دهد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
7 - ارائه الگوی نماهای زمینهگرا با تأکید بر ارتقاء کیفیت بصری شهرها، نمونه موردی شهر یاسوج سال ۱۴۰۱
جواد تخشا امیر امین زادهزمینهگرایی، یکی از دیدگاههای رایج در شهرسازی زمینه را بهمثابه رویداد تاریخی میپندارد که عناصر شهر در درون آن شناخته، پرداخته و ساخته میشود. آنچه در حیات بانشاط و پرشور یک شهر لازم است، تطابق ظرف محیط با مظروف ساختمان در یکروند تاریخی است. آشفتگی و تشویش نماهای شهر چکیده کاملزمینهگرایی، یکی از دیدگاههای رایج در شهرسازی زمینه را بهمثابه رویداد تاریخی میپندارد که عناصر شهر در درون آن شناخته، پرداخته و ساخته میشود. آنچه در حیات بانشاط و پرشور یک شهر لازم است، تطابق ظرف محیط با مظروف ساختمان در یکروند تاریخی است. آشفتگی و تشویش نماهای شهری در غالب شهرهای ایران بهخصوص در شهرهای معاصر و جدید، از مسائل قابلتحمل است. متأسفانه امروزه نهفقط بهنما بهعنوان جزئی از فضای شهری توجه نمیشود؛ بلکه اغلب بهصورت واحد و برای عرضاندام مالکین ساخته میشود. این مسئله باعث تشویش و اغتشاش ادراکی فضاهای شهری شده است. درحالیکه پرداختن، واکاوی و مطالعه در نمای ساختمانهای شهری، بخشی از جدارههای شهری دارای اهمیت ویژه میباشد. معماری منظر بهعنوان دانشی مدوّن برای ارتقاء کیفیت محیطهای انسانساخت، همواره داعیه توجه به ارزشهای فرهنگی و هویت خاص هر منطقه را داشته و دارد اما شهرهای معاصر و جدید، روزبهروز بیشتر شبیه به هم میشوند، این مسئله در شهرهای مختلف یک کشور نمود بیشتری یافته درحالیکه نماهای آرامبخش و با تکیهبر مصالح و اقلیم بومی میتواند به هویتبخشی، احساس تعلقخاطر و آرامش روان شهروندان کمک شایانی نمود. هدف اصلی در این مقاله شناخت معیارها و الگوهای زمینهگرایی و به وجود آمدن محیط مطلوب بصری و پرداختن به نماهای شهری جدید با نمونه موردی شهر یاسوج با تأکید بر بومگرایی و نقش آن در شهرسازی و معماری و تعامل آنها با توسعه پایدار، فرهنگ و رفتارها و کنشهای اجتماعی و لحاظ نمودن جداره شهری (نما) است که منجر به فضای مطلوب و ایدهآل گردد که بهصورت نامحسوس و غیرمستقیم برشان و شخصیت شهروندان نیز تأثیر میگذارد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
8 - تحلیل و بررسی فاکتورهای تأثیر گذار در مکان یابی ایستگاههای آتش نشانی از منظر شهر سازی در شهرستان خوی
سجاد حسینلو محمد ایماندار محمدرضا قاسمیبا توجه به گسترش شهرنشینی ضرورت اهتمام به مسئله ایمنی بیش از پیش آشکار می شود. ایستگاههای آتش نشانی به عنوان بخشی در جهت اسکان و انتظار خودروهای آتش نشانی و امداد، از جمله مراکز مهم و ضروری خدمات رسانی در شهرها هستند. مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی برای ایجاد ایمنی شه چکیده کاملبا توجه به گسترش شهرنشینی ضرورت اهتمام به مسئله ایمنی بیش از پیش آشکار می شود. ایستگاههای آتش نشانی به عنوان بخشی در جهت اسکان و انتظار خودروهای آتش نشانی و امداد، از جمله مراکز مهم و ضروری خدمات رسانی در شهرها هستند. مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی برای ایجاد ایمنی شهرها، جلوگیری و مقابله با هر نوع حادثه و آتش سوزی از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا با توجه به معیارهای مکان گزینی و خصوصیت ها و شرایط حاکم در شهر خوی و با ارزیابی وضعیت ایستگاه آتش نشانی آن، چگونگی توزیع مکانی آن مشخص گردید و چنین حاصل شد که گرچه از منظر تعداد، یک ایستگاه برای شهر ناکافی می باشد، اما ایستگاه آتش نشانی موجود در شهر خوی از لحاظ بسیاری از شاخص ها و معیارها در وضعیت مناسبی به سر می برد و کمبود حداقل یک ایستگاه دیگر برای پوشش بخشی از شهر احساس می شود. هسته مرکزی شهر خوی به دلیل دارا بودن بازار سنتی و قدیمی که سرپوشیده می باشد و به خاطر ترافیک ایجاد شده توسط وسایل نقلیه و نیز تراکم جمعیت موجود در آن بسیار حائز اهمیت بوده و می طلبد حداقل یک ایستگاه آتش نشانی در محدوده دسترسی به چهار خیابان اصلی منتهی به مرکز شهر ایجاد و احداث گردد. هدف اصلی پژوهش حاضر معیارهای مؤثر در مکانیابی ایستگاه های آتش نشانی از دیدگاه برنامه ریزی شهری می باشد و مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی منطقه مورد مطالعه (سطح شهرستان خوی) می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد به دلیل رشد و توسعه غیر اصولی شهرها و نیز به منظور کاهش خسارات ناشی از وقوع حوادث و بحران های مختلف در شهرها، مکانیابی کاربری های امداد رسانی اورژانسی نظیر ایستگاه های آتش نشانی در شهرها به عنوان یکی از راهکارهای کارا در مدیریت بحران مورد توجه متخصصین قرار گرفته است. و می توان گفت وجود کاربری های مختلف در مناطق شهری مسائل خاص خود را به همراه دارد. به این صورت که اسکان و تثبیت هر عنصر شهری در موقعیت فضایی- کالبدی خاصی از سطح شهر، تابع اصول و قواعد و سازوکار خاصی است و مهم است که که در مکان یابی ایستگاه های جدید شاخص های تراکم جمعیت، پتانسیل پهنه ها، شعاع دسترسی، و نزدیکی به شریان های ارتباطی مد نظر قرار گیرد. پرونده مقاله -
دسترسی آزاد مقاله
9 - تبیین نگرش دلوزی بر مدیریت پاندمیک کرونا با رویکرد اجتماع مداری
محمدتقی حیدری سعید محرمی مهتاب امرایی محمود اميد عليتاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظ چکیده کاملتاريخ شهرسازي قرن بيستم، مملو از نظريات و روشهایی است كه به مفروضات هستي شناختي، شناخت شناختي و روششناختی پارادايم اثباتگرایی وابسته هستند؛ درواقع، برنامهریزی شهري پيش از اواخر دهه هفتاد ميلادي، ميراث تسلط رويكرد عقلائـي مدرنيسـتي دهـه 50 و 60 میلادی اسـت. یکی از نظریه پردازان مهم و شاخص پستمدرنیسم (ژیل دلوز)، فیلسوف فرانسوی است. دلوز با طرح رویکرد افقی و عرضی خود به معرفت که موسوم به (رویکرد ریزوماتیک) است سعی دارد نگاهی نو به معرفت و دانش را مطرح کند؛ دیدگاهی که در برابر رویکرد درختی به معرفت قرارگرفته و همه نظام های معرفتی گوناگون مبتنی بر رویکرد درختی به معرفت را به چالش فراخواند. دلوز معتقد است نظام های درختی دارای خصلتی خطی، سلسهمراتبی، ایستا و عمودی هستند و از برش ها و تقسیم بندی ها و خط مشی بین امور حکایت می کند. تفکر درختی همان »تفکر بودن« است، حالآنکه تفکر ریزومی »تفکر شدن« است. اپیدمی کووید 19، در قرن بیست و یکم درزمانی به وقوع پیوست که کشورهای مختلف در حال ایجاد و گسترش روابط پیچیده ای در سرتاسر جهان بودند و موفقیت از آن دولت هایی بود که بیشترین روابط را داشتند درحالیکه کووید 19، این روابط را به کمترین میزان رساند. در ابتدای گسترش کووید 19، هرکدام از کشورها تلاش می کردند تا از ورود و گسترش اپیدمی در کشور خود خودداری نمایند. در این میان رویکرد اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور، بیش از همه بر نقش بخش داوطلبانه و مردمی در توسعه محلی و شکل گیری سازمان های اجتماع محور تأکید دارد. در این رویکرد، اجتماعات محلی پیش قدم شده، بهصورت خودجوش سازمان یافته تا به علائق و اهداف مشترک ازجمله حل مسائل، دستیابی به رفاه اجتماعی و خروج از وضعیت موجود جامعه محلی خود دست یابند. پرونده مقاله