-
مقاله
1 - تحلیل رمانهای شاخص عصر پهلوی با رویکرد به نشانههای زوال و مفاسد اجتماعیپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 59 , سال 18 , زمستان 1399«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار میگیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقولۀ «زوال و مفاس چکیده کامل«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیبهای اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار میگیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقولۀ «زوال و مفاسد اجتماعی» در عصر پهلوی انجام شده است. شاخصترین مفاسد اجتماعی در دوره پهلوی، پدیدۀ تن فروشی بوده است که همچنان یکی از بزرگترین مسائل اجتماعی ایران به حساب میآید. یکی از شخصیتها و تیپهای مطرح در رمانهای آن دوران، «زنان روسپی» بودند. شرایط زندگی، مصائب، باورها و علل روسپی شدن آنها در بستر رمانهای زمانه به شدت در آن زمان درشت نمایی شده است. در واقع نویسندههای آن دوران تمام تلاش خود را مصروف تشریح شرایط اجتماعی- سیاسی حاکم و مفاسد اجتماعی کردهاند. در عین حال سعی کردهاند تا میان مخاطب و روسپیان، رابطه حسی برقرار کنند. در این پژوهش، شاخصترین رمان هایی که در دوره پهلوی اول و دوم در ارتباط با زوال و مفاسد اجتماعی خلق شدهاند، از جنبه ادبی و جامعه شناختی واکاوی شدهاند. جامعه مورد بررسی در این تحقیق، انواع افراد فاسد در جامعه هستند که مسبب اصلی بروز فحشا و مفاسد اجتماعی میباشند. در این راستا هفت رمان مطرح و تأثیرگذار خلق شده در دوره پهلوی بررسی شده است تا ضمن دست یازیدن به حقایق اجتماعی دوران مورد نظر، وضعیت افراد فاسد به دقت و با ریزبینی مورد تحلیل ادبی و جامعه شناسی قرار گیرد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردانپژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی , شماره 5 , سال 2 , پاییز 1401دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام چکیده کاملدیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارشها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان میشوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعهشناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجامشده و با روش گرندد تئوری دادهها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونتدیدۀ شهر تهران است. شیوۀ انتخاب نمونهها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیلها بهوسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافتههای تحقیق عبارتاند از: شرایط زمینهای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقۀ اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارتهای زندگی؛ عوامل مداخلهگر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهمتنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارتاند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارتاند از: 1-آسیبهای روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشاندهندۀ وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده میشود. پرونده مقاله -
مقاله
3 - تجربۀ زیستۀ دختران از ادراک مسائل و ویژگیهای مرتبط با جنسیتپژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی , شماره 7 , سال 3 , بهار 1402ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت¬شده میتواند بر کنشهای اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانشآموزان دختر از دخترانگی میپردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دا چکیده کاملادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت¬شده میتواند بر کنشهای اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانشآموزان دختر از دخترانگی میپردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانشآموزان دختر تهران است. تعداد نمونههای مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمعآوری دادهها، روش مصاحبه نیمه¬ساختاریافته است. روش تحلیل دادهها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمعآوری دادهها، روایتهای دانشآموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله¬بندی شد. با بررسی مصاحبهها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگیهای دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه میشود. همچنین مقوله¬های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشههای جنسیتی، تغییر نگرشها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه میشود. بررسی تجربه¬های زیسته دختران نشان میدهد که هرچند نمونههای بررسی¬شده برخی از ویژگیهای احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید میکنند، روایتهای دانشآموزان از دخترانگی نشان میدهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیتها و محرومیتهایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بیعدالتی و تبعیض میکنند. دانشآموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند. پرونده مقاله