-
مقاله
1 - زمین دما- فشارسنجی مجموعه گرانیتوئیدی جبال بارز با استفاده از شیمی آمفیبول و فلدسپارفصلنامه زمین شناسی ایران , شماره 39 , سال 10 , پاییز 1395مجموعه پلوتونیک جبال بارز متشکل از چندین توده نفوذی گرانیتوئیدی است که در شرق و شمال شرق جیرفت در جنوب استان کرمان واقع شده است. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه شامل گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت ميباشد؛ اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است چکیده کاملمجموعه پلوتونیک جبال بارز متشکل از چندین توده نفوذی گرانیتوئیدی است که در شرق و شمال شرق جیرفت در جنوب استان کرمان واقع شده است. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه شامل گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت و آلکالی گرانیت ميباشد؛ اما سنگ نفوذی غالب در این منطقه، گرانودیوریت است. کانی های غالب در ترکیب این سنگ ها پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار، بیوتیت، آمفیبول و کوارتز است. ترکیب پلازیوکلازها متغیر است و از آندزین تا لابرادوریت تغییر می کند و آلکالی فلدسپارها در رده ارتوکلاز قرار می گیرند. همه آمفیبول ها از نوع ماگمایی بوده و در سه گروه آمفیبو-های کلسیک، آمفیبول های سرشار از آهن و آمفیبول های (Fe, Mg, Mn) دار قرار گرفته اند. بررسی وضعیت اکسیداسیون و احیایی ماگمای منشاء گرانیتوئیدهای منطقه بر اساس تركيب آمفیبول ها، نشان دهنده فوگاسيته بالای اکسيژن است. شواهد نشان می دهد که گرانیت های منطقه جبال بارز سری مگنتیتی بوده و ماگما در شرایط اکسیدان و در مرز ورقه های همگرا تشکیل شده است. بر اساس محاسبه های زمین دما فشارسنجی، بر اساس روش هایHamarstrom -Zen، Schmidt،Johnson -Rutherford، Smith - Andersonو Uchida، متوسط فشار محاسبه شده بین 54/1 تا 87/7 کیلوبار در تغییر است و عمق قرارگیری اتاق ماگمایی و شروع تبلور را 18 تا 23 کیلومتر می توان برآورد کرد. همچنین بر اساس دماسنج دو فلدسپار، دماي جایگیری گرانيتوئيدهاي جبال بارز به روش Anderson مابین 550 تا 750 و به روش Putirka مابین 710 تا 830 درجه سانتی گراد و بر اساس تیتانیوم در بیوتیت، مابین 670 تا 720 سانتی گراد در تغییر است. همچنین دماسنجی به روش هورنبلند پلاژیوکلاز دمای 578 تا 732 درجه سانتی گراد را برای به تعادل رسیدن این دو کانی نشان می دهد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - بررسی موانع همکاری صنعت و دانشگاه در توسعه سیستم های حملونقل هوشمندفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , شماره 19 , سال 10 , بهار-تابستان 1400پیشرفتهای واقعي و پایدار جامعه، در همکاری و رابطه مؤثر میان مراکز علمی از یکسو و سازمان های اجرايي از سوي ديگر به وقوع می پیوندد. درصورتیکه این رابطه و خواست دوطرفه در صنعتی حاکم نشود، آن توسعه پایدار نبوده و به استفاده از دانش غیربومی و مقطعی منجر خواهد شد. سیستمها چکیده کاملپیشرفتهای واقعي و پایدار جامعه، در همکاری و رابطه مؤثر میان مراکز علمی از یکسو و سازمان های اجرايي از سوي ديگر به وقوع می پیوندد. درصورتیکه این رابطه و خواست دوطرفه در صنعتی حاکم نشود، آن توسعه پایدار نبوده و به استفاده از دانش غیربومی و مقطعی منجر خواهد شد. سیستمهای حملونقل هوشمند (ITS) از حوزه هایی است که در سال های اخیر در سطح جهانی مطرح و اجراشده اما مطالعات صورت گرفته در کشور نشان میدهد که انتقال دانش میان دانشگاه و این صنعت تقریباً نوین با مشكلات و موانعی روبرو است که صاحبان صنایع مربوطه را به مونتاژ قطعات وارداتی و گریز از مراكز علمي متمایل نموده است. این مقاله با هدف بررسی موانع اصلی انتقال دانش بین این دو نهاد در راستای توسعه حملونقل هوشمند شهری انجامشده است. بدین منظور ابتدا با جستجو در منابع کتابخانهای و اسنادی شاخصهای تأثیرگذار موانع همکاری صنعت و دانشگاه در ایجاد حملونقل هوشمند تعیین شد. برای غربال موانع و تعیین زیرمعیارهای نهایی از روش دلفی فازی استفاده شده است. به اینگونه که ابتدا 42 مانع پیشنهادی در اختیار متخصصین و صاحبنظران علم حملونقل قرار گرفت و با این تکنیک در مرحله اول ۲۷ مانع اولیه و نهایتاً ۱۵ مانع جهت ارزیابی و رتبهبندی انتخاب و دستهبندیشده است. رتبهبندی نیز با استفاده از ابزار تحلیل سلسله مراتبی فازی انجام گرفت. نتایج حاصله نشان داد که فقدان زیرساختهای لازم در صنعت ITS و کاربردی نبودن تولید علم موانع اصلی همکاری صنعت و دانشگاه در جهت توسعه زیرساختهای حملونقل هوشمند شهری است. پرونده مقاله