-
مقاله
1 - تعیین رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان و مزیت رقابتی (مورد مطالعه :گروه صنعتی انتخاب)نشریه صنعت و دانشگاه , شماره 38 , سال 10 , پاییز-زمستان 1396بدون شک مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان در دنیای رقابتی و پویای امروز و در حوزههای مختلف کسب و کار از جایگاه انکارناپذیری برخوردار است و با توجه به تغییرات گسترده در بازارهای جهانی حفظ مزیت رقابتی برای شرکتهای تولیدی بسیار دشوار شده است . زمانی تصور بر این بود که سازمان چکیده کاملبدون شک مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان در دنیای رقابتی و پویای امروز و در حوزههای مختلف کسب و کار از جایگاه انکارناپذیری برخوردار است و با توجه به تغییرات گسترده در بازارهای جهانی حفظ مزیت رقابتی برای شرکتهای تولیدی بسیار دشوار شده است . زمانی تصور بر این بود که سازمانها و تولیدکنندگان صرفا در مقابل سهامداران و کارکنان مسئولندو یا اینکه میبایست بهترین محصول مصرفی را با قیمت پایینتر و کیفیت بالاتر به دست مشتری برسانند.غافل از اینکه محصول چه آثار و عواقب ثانویه ایی داشته باشد، امروزه مشتریان یک سازمان عامل حیات بخش سازمانها جهت ادامه فعالیت و برتری در رقابت با دیگران به حساب میآید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مسئولیتپذیری اجتماعی سازمان و مزیت رقابتی با در نظر گرفتن مسئولیت اجتماعی از دیدگاه کارول و مزیت رقابتی از دیدگاه هیل و جونز طراحی شده است. پژوهش حاضـر،از نظـر هـدف، کاربردی و براساس روش گردآوری دادهها، توصیفی و از نوع پیمایشی است. دادههای مورد نیـاز با پرسشنامه از مشتریان گروه صنعتی انتخاب اصفهان جمعآوری و به منظـور تجزیـه و تحلیـل دادهها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد بین ابعاد مسئولیت اجتماعی و مزیت رقابتی رابطه وجود دارد و سازمان مذکور با اجرای ابعاد مختلف مسئولیت اجتماعی در جهت ارتقاء سرمایههای فکری خویش گام برداشته و باعث تمایز سازمان خود میگردد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری در شرکتهای دانش بنیان مورد مطالعه : شرکتهای مستقر در مراکز رشد دانشگاههای آزاد استان اصفهانفصلنامه نوآوری و ارزش آفرینی , شماره 9 , سال 5 , بهار-تابستان 1395چکیده رشد و ادامه حیات سازمان ها به خصوص شرکت های دانش بنیان در قرن اخیر نیازمند داشتن نوآوری است.شرکت ها ی دانش بنیان با برخورداری از ظرفیت جذب دانش می توانندنوآوری خود رابهبود بخشند. پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری درشرکت های دانش ب چکیده کاملچکیده رشد و ادامه حیات سازمان ها به خصوص شرکت های دانش بنیان در قرن اخیر نیازمند داشتن نوآوری است.شرکت ها ی دانش بنیان با برخورداری از ظرفیت جذب دانش می توانندنوآوری خود رابهبود بخشند. پژوهش حاضر نیز به منظور بررسی الگوی ساختاری ظرفیت جذب دانش و نوآوری درشرکت های دانش بنیان است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش مدیران شرکتهای مستقر درمراکز رشد دانشگاه های آزاد استان اصفهان می باشد.ابزار پرژوهش شامل پرسشنامه ای است که براساس مرور ادبیات تدوین و با استفاده از نظر خبرگان و با تعدیل جزئی مورد استفاده قرار گرفت و برای بررسی روایی از روایی محتوا و سازه و پایایی پرسشنامه ازروش آلفای کرونباخ استفاده شده است. نمونه پژوهش شامل 50 پرسشنامه جمع آوری شده می باشد که با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری آنالیز شد. نتایج مدلهای اندازه گیری سازه های پژوهش نشان می دهد که تمام سازه ها از روایی و پایایی مناسب برخوردارند. همچنین نتایج مدل ساختاری نشان می دهد که تاثیر ابعاد ظرفیت جذب دانش بر انواع نوآوری مثبت و معنادار بوده است. و تاثیر نوآوری فرایند بر نوآوری محصول معنا دار نبوده است. پرونده مقاله -
مقاله
3 - همکاریهای فناورانه ؛ مفاهیم کلیدی و عوامل موفقیتفصلنامه رشد فناوری , شماره 2 , سال 8 , بهار 1391در دنیای امروز، به ویژه پس از توسعه پارادایم نوآوری باز، همكاريهاي تکنولوژیک از جمله مهمترین منابع نوآوری محسوب می شود، چرا که در فضای جدید رقابت، سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند و مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابتپذیری کافی نمیباشد و بر این اسا چکیده کاملدر دنیای امروز، به ویژه پس از توسعه پارادایم نوآوری باز، همكاريهاي تکنولوژیک از جمله مهمترین منابع نوآوری محسوب می شود، چرا که در فضای جدید رقابت، سازمانها نیازمند منابع نوآوری هستند و مزیتهای رقابتی فعلی و منابع داخلی آنها برای رقابتپذیری کافی نمیباشد و بر این اساس همکاریهای تکنولوژیک به عنوان ابزاری اثربخش برای توسعه مزیت رقابتی و از بین بردن شکاف میان توانمندیهای موجود و مطلوب به شمار میآیند و این باعث شده که همكاريهاي تکنولوژیک به عنوان موتور رشد و بهره وري در بازارهاي محلي و بين المللي و يکي از مهمترين ابزارهای مديريت كسب وكار براي بهبود رقابت پذيري سازمانها و مانورهاي استراتژيك در محيطهاي پيچيده و پویا نقش خود را ایفا نماید. گسترش همكاريها در سالهای اخير به حدی رسیده که 500 کسب وکار رده اول جهاني، بيش از 60 درصد اتحادهای استراتژيک را داراست. اين مشارکتها الزاما همواره موفقيت آميز نيستند و نرخ شکست در آنها در برخی منابع 70 تا80 درصد گزارش شده است و این موجب شده تا تلاشهای علمی صاحب نظران بر این امر استوار گردد که راهکارهای افزایش اثربخشی همکاریها، روشهای مناسب همکاری، ریسکهای همکاری و عوامل موفقیت برخی همکاریها چه می باشد؟ در این مقاله تلاش می شود، با مروری بر مفاهیم کلیدی همکاریهای تکنولوژیک شامل روند مقالات مرتبط با همکاری تکنولوژیک، پاراديم هاي تئوريك شكل گيري همكاري هاي تكنولوژيك، اهداف و انگیزههای همکاری تکنولوژیک، ریسکهای همکاری، انواع همکاری، الگوها و معیارهای انتخاب روش همکاری و عوامل موثر بر موفقيت همكاري های تکنولوژیک، بینشی برای مدیران و سیاستگذاران در این زمینه فراهم آورد. پرونده مقاله -
مقاله
4 - تحلیل کارکردی نظام نوآوری ایران مبتنی بر مطالعات منتخبمدیریت فردا , شماره 49 , سال 15 , زمستان 1395عملکرد نظام نوآوری يكي از مهمترین مؤلفههاي برنامهريزي براي شکوفایی اقتصادي، اجتماعي، تأمين امنيت و رفاه جامعه است. دستاوردهای اندک در حوزههای نوآوری و اقتصادی، و عدم دستیابی به اهداف علمی کشور، حکایت از وجود چالشهایی در نظام نوآوری ایران دارد. حالآنکه بهبود وضعیت چکیده کاملعملکرد نظام نوآوری يكي از مهمترین مؤلفههاي برنامهريزي براي شکوفایی اقتصادي، اجتماعي، تأمين امنيت و رفاه جامعه است. دستاوردهای اندک در حوزههای نوآوری و اقتصادی، و عدم دستیابی به اهداف علمی کشور، حکایت از وجود چالشهایی در نظام نوآوری ایران دارد. حالآنکه بهبود وضعیت نظام ملی نوآوری ایران، نیازمند سیاستگذاری یکپارچه، همسو و مشخص است. نوعی از سیاستگذاری که بتوان بر اساس آن به تعیین سهم و نرخ مشارکت هر یک از بازیگران این نظام، و راهبردهای کلی پرداخت و بر بهره وری نظام ملی نوآوری افزود. اما حصول این امر مهم، جز در بستر سیاستی واحد، جامع و بهدور از تشتت و تضاد سیاستی و فکری پشتیبان آن، ممکن نیست. در این راستا استفاده از معیارها و سنجه های تنظیمگر، تسهیل گر و مبتنی بر پذیرش اجتماع متخصصان این حوزه، حائز اهمیت است تا بتوان بر اساس آن به شناسایی کاستیهای فعلی در نظام ملی نوآوری و همچنین ارزیابی سیاستهای فعلی این نظام پرداخت و راه را برای سیاستهای کاربردی و راهبردی در آینده نیز، بهبود بخشید. در مقاله حاضر با توجه به اهمیت مشخص نمودن سنجهای معیار و کارکردی، ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانهای به مروری بر ادبیات و مطالعات موجود پیرامون نظام ملی نوآوری پرداخته و پنج سطح کارکردی مبتنی بر رویکرد کارکردی تدوین شد. سپس با کاربست پنج سطح کارکردی بهدستآمده که شامل سطوح مدیریت و سیاستگذاری، خلق و اخذ دانش، انتشار دانش، بهکارگیری دانش و زیرساختها میباشد، به مروری بر کاستیها و چالشهای مطرح شده متخصصان حوزه نوآوری از خلال 16 مقاله داخلی پرداخته و برای هر سطح کارکردی هم از منظر نظری و هم کاربردی و کارکردی، مصادیقی ارائه شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد که 159 ضعف و کاستی از منظر متخصصان داخلی در نظام ملی نوآوری ایران قابلبازشناسی است که در قالب 43 شاخص زیرمجموعه 5 سطح کارکردی فوق قرار میگیرد. پرونده مقاله