فهرست مقالات یحیی قائدی


  • مقاله

    1 - تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه¬گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور
    فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی (انجمن معارف اسلامی ایران) , شماره 4 , سال 6 , تابستان 1395
    هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان چکیده کامل
    هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتیِ اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل وظیفه-گراییِ معرفتی، تفکر انتقادی و همچنین تبیین جایگاه تفکر انتقادی در وظیفه گراییِ معرفتی استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که به منظور عقلانیت بخشی به باورها و رعایت اخلاقِ باور، باید دلایل و قرائن لازم و کافی برای باور فراهم آید(قرینه گرایی). نائل آمدن به این دلایل و قرائن، مستلزم تحقیق و تفحص درباره ی باور مورد نظر است(وظیفه گراییِ معرفتی). برای انجام تحقیق و بررسی اصولی، باید قواعدی را تبیین کرد که با کاربرد آن ها فرایند وظیفه گراییِ معرفتی به نحو احسن صورت پذیرد. تفکر انتقادی متشکل از مهارت هایی است که هر کدام می توانند به عنوان یک قاعده در فرایند تحقیق و بررسی در مورد باور به کار روند. این قواعد عبارتند از «قضاوت با معیار روشن و پرهیز از قضاوت عجولانه»، «پرسشگری»، «خود اصلاحی»، «تمییز دلیل قوی از دلیل ضعیف»، «عدم پیروی از اکثریت و حقیقت جویی»، «تحلیل کردن»، «استقصاء»، «بداهت و پرهیز از ابهام»، «اجتناب از جمود و تعصب»، «جامعیت نگری»، «انعطاف پذیری»، «پیگیری تردیدها»، «استماع نظرات مخالف»، «تفکیک باور از صاحب باور»، «بررسی پیش فرض ها» که با ورود به فرایند اخلاقِ باور، مسیر وظیفه گرایی معرفتی را قاعده مندانه به پیش خواهد برد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تبیین بایسته¬های اخلاقِ باور
    فصلنامه پژوهش‌های اخلاقی (انجمن معارف اسلامی ایران) , شماره 4 , سال 7 , تابستان 1396
    هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادع چکیده کامل
    هدف از پژوهش حاضر تبیین بایسته های اخلاقِ باور می باشد. برای این منظور از روش تحلیل مفهومی برای تحلیل اخلاقِ باور و نائل آمدن به بایسته های آن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ایده اخلاقِ باور، مستلزم اعتقاد به بایسته هایی است. به عبارت دیگر برای ادعای اخلاقِ باور باید معتقد بود که شکل گیری باورها امری ارادی می باشد(اراده گرایی) و باورهای یک فرد با دیگر باورهای او و همچنین با باورهای افراد جامعه در ارتباط بوده(ارتباط شبکه ای باورها) و افزون بر آن، باور با عمل در ارتباط بوده و بر فعل متعاقب خود اثر می گذارد(فعل متعاقب باور)، لذا قبل از شکل گیری یک باور، باید به تحقیق و بررسی همه جانبه پرداخته(وظیفه گرایی) و نتیجه ی این تحقیق و بررسی باید فراهم آمدن دلایل و قراین لازم و کافی برای شکل گیری یک باور و یا رد آن باشد(قرینه گرایی)، همچنین این دلایل و قراین باید در حیطه آگاهی صاحب باور بوده و او قادر به تبیین ادله ی خود باشد(درون گرایی). پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - پژوهشی در داستان‌های طنز ادب فارسی با نظر به مؤلفه‌های تفکر فلسفی
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 2 , پاییز-زمستان 1396
    هدف از این پژوهش، مقایسه مؤلفههای تفکر فلسفی در داستانهای طنز منتخب از متون کهن و معاصر ادب فارسی است. به‌منظور دستیابی به این هدف، یک داستان از کتاب مثنوی مولوی و یک داستان از کتاب طنز و شوخطبعی ملانصرالدین اثر عمران صلاحی گزینش و مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. ملاک چکیده کامل
    هدف از این پژوهش، مقایسه مؤلفههای تفکر فلسفی در داستانهای طنز منتخب از متون کهن و معاصر ادب فارسی است. به‌منظور دستیابی به این هدف، یک داستان از کتاب مثنوی مولوی و یک داستان از کتاب طنز و شوخطبعی ملانصرالدین اثر عمران صلاحی گزینش و مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفتند. ملاک مقایسه، مؤلفههای تفکر فلسفی از دیدگاه لیپمن است که این مؤلفهها در مراحل نخست پژوهش پس از مطالعه آثار لیپمن شناسایی و به سه گروه مؤلفههای تفکر انتقادی، خلاق و مراقبتی تقسیمبندی شدند. در گام بعد، به کمک روش «تحلیل محتوای قیاسی» و با توجه به چهارچوب نظری فراهمشده در بخش نخست، مؤلفههای تفکر فلسفی در شخصیتهای داستانها شناسایی و تحلیل شدند. یافتههای پژوهش نشان داد که در بُعد تفکر انتقادی، داستان گزینش شده از مثنوی (روباه و درازگوش در بارگاه شیر) غنای بیشتری داشته و حضور دو مؤلفه داوری صحیح و حساسیت به زمینه در این داستان، توان بیشتری در تقویت تفکر انتقادی به آن بخشیده است. در بُعد تفکر خلاق و تفکر مراقبتی نیز داستان منتخب از طنز و شوخ طبعی ملانصرالدین (بزرگ شهر)، به دلیل برخوردار بودن از مؤلفه‌هایی چون استقلال، نوآوری، آزمون‌گری، شگفتی و تخیل در بُعد تفکر خلاق و مؤلفههای تفکر فعال و تفکر هنجاری در بُعد مراقبتی، بستر مناسبی را در پرورش تفکر فلسفی فراهم میآورد. بنابراین، هر دو داستان به دلیل آنکه حاوی مؤلفههایی در زمینه ابعاد گوناگون تفکر فلسفیاند، از توانایی لازم در پرورش این نوع تفکر برخوردار بوده و میتوان در حلقههای کندوکاو از آنها بهره برد. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 3 , پاییز-زمستان 1397
    مقاله حاضر مطالعه‌ای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال‌ها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و ر چکیده کامل
    مقاله حاضر مطالعه‌ای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤال‌ها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و روش و نسبت میان آن‌ها می‌باشد. برای پاسخگویی به این سؤال‌ها روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر مشابهت‌ها و همچنین تفاوت‌هایی در ابعاد مورد نظر است. به‌عنوان مثال در حوزۀ مبانی، می‌توان تأثیرپذیری از روش و منش سقراط و تأکید بر جایگاه اندیشه‌ورزی در فلسفه به‌جای موضوعات متافیزیکی را نام برد. در حوزۀ اهداف، پرورش عقلانی و ساختن زندگی بهتر موضوعی است که هر دو دیدگاه به آن توجه دارند با این تفاوت که معنای زندگی بهتر در نظر هورکهایمر فراهم ساختن شادکامی برای بیشترین افراد ممکن است، اما در فلسفه برای کودکان زندگی بهتر به معنای زندگی در جامعه‌ای دموکراتیک با شهروندانی متفکر و مسئول است. همچنین تفاوت‌هایی مثل انطباق با شرایط اجتماعی و جایگاه دانش در نقد اجتماعی مطرح شده است. در باب روش، تفاوت عمدۀ دو دیدگاه در این است که برنامه فلسفه برای کودکان قائل به ارائه روشی مشخص برای پرورش تفکر انتقادی است، اما هورکهایمر تفکر انتقادی را فرایندی در جریان و مداوم می‌داند و از ارائۀ روشی مشخص اجتناب می‌کند و تنها به نقد منفی اشاره می‌کند. نتایج این مطالعۀ تطبیقی می‌تواند برای طراحان برنامه‌های درسی در سیستم‌های آموزشی به منظور ارائۀ الگویی برای پرورش تفکر انتقادی به‌کار رود. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - تبیین زیبایی‌شناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزام‌های تربیتی آن
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 1 , سال 4 , بهار-تابستان 1398
    هدف پژوهش حاضر، تبیین زیبایی‌شناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزام‌های تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای- اسنادی است و اسناد تحلیل‌شده شامل کتب، پیشینه‌ی مطالعاتی و پژوهش‌های مرتبط در این زمینه است. نتایج پ چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر، تبیین زیبایی‌شناسی از دیدگاه جان دیویی و استلزام‌های تربیتی آن است. این پژوهش، فلسفی از نوع تحلیل مفهومی و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای- اسنادی است و اسناد تحلیل‌شده شامل کتب، پیشینه‌ی مطالعاتی و پژوهش‌های مرتبط در این زمینه است. نتایج پژوهش نشان داد زیبایی‌شناسی، تجربه و دانش در دیدگاه دیویی با یکدیگر رابطه دارند. دیویی مخالف هر نوع دوگانگی و موافق یکپارچگی در زیبایی‌شناسی، تجربه و دانش است. تجربه‌ی زیبایی‌شناختی با ویژگی‌هایی همچون کلیت، بی‌واسطه‌گی، انسجام و غیره از سایر تجارب متمایز می‌شود و دانش بخشی از زیبایی‌شناسی است. دیدگاه دیویی در تربیت هنری در دو سطح برنامه درسی و تدریس استلزام‌هایی دارد. در سطح اول، نگاه تلفیقی به هنر و توجه به وجه نظری و عملی هنر مطرح است. سطح دوم متوجه برقراری ارتباط بین تربیت هنری و تجارب متربی و وجه احساسی تعامل معلم و متربی است. رعایت تنوع در شیوه‌های تدریس و توجه به ارزشیابی کیفی و فرایندمحور به ارتقای تربیت هنری یاری می‌رساند. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تبیین مؤلفه‌های عدالت آموزشی و تحلیل انتقادی جایگاه آن در گفتمان های ایدئولوژیک سازی و سازندگی
    دو فصلنامه فلسفه تربیت , شماره 2 , سال 4 , پاییز-زمستان 1398
    مقاله حاضر، با هدف تحلیل و نقد مؤلفه‌های عدالت آموزشی در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر گفتمان ایدئولوژیک سازی و سازندگی، نگاشته شده است. به همین منظور، برخی بیانات مستقیم دولتمردان و برخی متون و مصوبات دولتی و آموزشی در دو دوره مذکور با روش تحلیل گفتمان ان چکیده کامل
    مقاله حاضر، با هدف تحلیل و نقد مؤلفه‌های عدالت آموزشی در گفتمان های بعد از انقلاب اسلامی با تأکید بر گفتمان ایدئولوژیک سازی و سازندگی، نگاشته شده است. به همین منظور، برخی بیانات مستقیم دولتمردان و برخی متون و مصوبات دولتی و آموزشی در دو دوره مذکور با روش تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، مورد تحلیل و نقد قرار گرفت. آن‌گونه که از تحلیل و تفسیر متون برآمد، گفتمان های مذکور اگرچه پیرامون مقوله عدالت آموزشی، مواضع سیاسی و ارزشی بعضاً متفاوتی داشته اند، اما با نظر به تحلیل متنی و فرامتنی، بیش از هر چیز بر اساس مقوله نیاز و در بُعد عدالت کمی عمل نموده اند. کمبود بودجه، حفظ روابط سلسله مراتبی ، تمرکزگرایی، ابهام و تضاد در نظر و عمل، ضعف در بهره گیری کارکردگرایانه از دین در کنار دیگر افکار، ناآرامی های داخلی و خارجی، تعاملات محدود داخلی و خارجی، محافظه کاری، غالب بودن و ارجح بودن مواضع فکری و ارزشی مراجع بالادستی نظام و به‌عنوان مهم‌ترین عامل و مانع نسبت به دیگر موارد، از جمله شاخص ترین محدودیت های درون‌متنی و موانع برون‌متنی در فراهم آوردن الزامات تحقق عدالت آموزشی خصوصاً در سطح کیفی است، نشانگر ناهمخوانی اهداف و برنامه های مطرح‌شده با مناسبات و اهداف حقیقی و مدنظر دولت است. نتیجه این‌که اگر ازلحاظ انگیزشی و شناختی در مواضع فکری گروه حاکم به‌عنوان منبع اقتدار و سیاست‌گذاری در کلیه سطوح، تحولی ایجاد نگردد، تغییر در دیگر سطوح، به‌عنوان الزاماتی برای تحقق مؤثر عدالت آموزشی، خصوصاً در سطح کیفی، ممکن نخواهد گشت. پرونده مقاله