-
مقاله
1 - نقش تشبيه در دگرگونيهاي سبكيپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 3 , پاییز-زمستان 1384سبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري هم چکیده کاملسبك، نمودار گزينش و تركيب شاعر و نويسنده از امكانات متعدد زباني است. همچنين بيانگر تقليد يا نوآوري در دستگاههاي مختلف زبان مانند دستگاه آوايي، دستگاه واژگاني و نحوي است. از جمله مهمترين دستگاههاي زبان، دستگاه بلاغي است كه شامل همه تزئينات بياني و بديعي و به تعبيري همة عناصر جمالي متن ميشود. دستگاه بلاغي برجستهترين و مهمترين دستگاه زبان ادبي است كه ميتوان روند آفرينش ادبي را در آن ملاحظه نمود. زيرا به نظر ميرسد نخستين دگرگونيهاي سبكي در اين دستگاه روي ميدهد. اساسيترين ركن اين دستگاه تشبيه است كه ساير اجزاي دستگاه مانند استعاره، تشخيص و حتي كنايه از آن ناشي ميشود. با بررسي ساختار تشبيه به صورت دقيق ميتوان تحولات سبكي دستگاه بلاغي را نشان داد. در اين مقاله، با استفاده از آماري كه از تحليل كامل تشبيهات اشعار نيما، اخوان و سهراب سپهري در دست است، سعي ميشود تحولات سبكي ناشي از تشبيه در شعر نو به اجمال بررسي شود. پرونده مقاله -
مقاله
2 - بررسي و مقايسه مدح و معراج پيامبر(ص) در چهار مثنوي عطار (الهينامه، اسرارنامه، منطقالطير، مصيبتنامه)پژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 5 , پاییز-زمستان 1386مدح و معراج پيامبر(ص) از جمله موضوعاتي است كه اكثر شاعران و نويسندگان بدان توجه نمودهاند؛ به گونهاي كه در سنت ادبي ما اين دو مبحث از درونمايههاي اصلي آثار كلاسيك به شمار ميآيد. عطار نيشابوري نيز به پيروي از چنين سنتي در ابتداي چهار منظومه الهينامه، اسرارنامه، منط چکیده کاملمدح و معراج پيامبر(ص) از جمله موضوعاتي است كه اكثر شاعران و نويسندگان بدان توجه نمودهاند؛ به گونهاي كه در سنت ادبي ما اين دو مبحث از درونمايههاي اصلي آثار كلاسيك به شمار ميآيد. عطار نيشابوري نيز به پيروي از چنين سنتي در ابتداي چهار منظومه الهينامه، اسرارنامه، منطقالطير و مصيبت نامه به تفصيل به اين دو موضوع پرداخته است. بررسی و تحقیق نشان ميدهد مدح و معراج در مثنويهاي مذکور دو ساخت متفاوت دارد: در الهينامه و منطقالطير، اين دو بخش در هم آميخته و در اسرارنامه و مصيبتنامه از هم مجزاست؛ مدح پيامبر اكرم(ص) در همة آنها ساختار يكساني دارد، لكن داستان معراج در مصيبتنامه مستندتر است. اين دو بخش ويژگيهاي شاعرانة چندانی ندارند و تنها ميتوان داستان معراج را در الهينامه شاعرانهترين قسمت محسوب نمود. ايهام، برجستهترين صنعت بديعي این آثاراست. در حيطة مختصات زباني نيز تكرار واژگاني و تكرار يك صورت زباني كامل در آغاز، برجستهترين ويژگي زباني اين دو بخش است. پرونده مقاله -
مقاله
3 - بررسی، تحلیل و نقد استعاره مکنیه در آثار بلاغیپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 15 , تابستان 1396از جمله مسائل حوزه استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست ؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. همزمان با ضرب این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، چکیده کاملاز جمله مسائل حوزه استعاره که همواره محل مناقشه بوده، استعاره مکنیه است. در آثار اولیه بلاغی از این ساختار خبری نیست ؛ در مرحله بعد، محققی چون جرجانی به بحث درباره این موضوع می پردازد، ولی نامی بر آن نمی نهد. همزمان با ضرب این اصطلاح، نزاع بر سر درستی آن نیز آغاز شد، عده ای استعاره بودن آن را نپذیرفتند، برخی آن را در زمره تشبیه مضمر دانستند و گروهی هم فقط نظر دیگران را تکرار کرده اند؛ عده ای هم در دوره اخیر تلاش کرده اند با طرح مسأله تشخیص، اختلافات موجود را حل کنند، ولی در نهایت اذعان می نمایند اصطلاح استعاره مکنیه عامتر از تشخیص است و شمول بیشتری دارد. در مقاله حاضر ضمن بررسی، تحلیل و نقد این اصطلاح در آثار بلاغی، به ترتیب تاریخی، نشان داده ایم پژوهشگران بلاغی بیش از توجه به تعریف استعاره و تمرکز بر چگونگی استعاره مکنیه از نظر اصطلاح شناختی یا ترمینولوژیک، آن را از نظر لغوی مد نظر داشته اند در حالیکه بر مبنای تعریف سکاکی و برخی دیگر از بلاغیون، « استعارگی» این ساختار پذیرفتی است؛ هرچند نمی توانیم قیدهایی مانند «تخییلیه» را بپذیریم. همچنین می توان از تشخیص، استعاره تبعیه و جاندارانگاری به عنوان شاخه های این استعاره یاد کرد نه جایگزین های آن. پرونده مقاله -
مقاله
4 - عوامل مؤثر در شکلگیری نظریۀ فلسفی انواع ادبی در مکتب رمانتیسمپژوهش زبان و ادبیات فارسی , شماره 0 , سال 16 , زمستان 1397نقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص د چکیده کاملنقد و نظریه ژانر از جمله مباحث مهم نظریۀ ادبی است که از زمان ارسطو تاکنون بدان توجه فراوان شده است. اهمیت این نظریه تا آنجاست که بخش عمده ای از اصول و مبانی زیباییشناختی مکاتب بزرگ ادبی تحت تأثیر نظریه ژانر است و منتقدان این مکاتب قسمتی از مطالعات خود را به آن اختصاص دادهاند. در این میان تقابل دو مکتب کلاسیسیسم و رمانتیسم در نظریه ژانر، اهمیت ویژهای دارد. مطالعات پیشینی که به این موضوع پرداخته اند، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی را تکنیکی و تجویزی و در مقابل، رویکرد مکتب رمانتیسم را فلسفی توصیف می کنند، اما درباره مؤلفه های فلسفی نظریه ژانر در مکتب رمانتیسم و مبانی فکری این نظریه، تبیین دقیقی ارائه نکرده اند. این پژوهش به دنبال تبیین و تحلیل مؤلفه های این رویکرد فلسفی و عوامل مؤثر در شکل گیری آن است. به بیان دیگر مؤلفه های این رویکرد فلسفی چیست و عوامل مؤثر در شکل گیری آن کدام است؟ نتایج این پژوهش نشان میدهد که با توجه به فلسفه ذهن گرایانه کانت و نسبیگرایی تاریخی هردر، تحولات اجتماعی، فکری و فرهنگی دوره رنسانس همچون انقلاب صنعتی، رویکرد مکتب کلاسیسیسم به ژانرهای ادبی مورد تردید قرار گرفت و مؤلفههایی همچون تاریخگرایی، نظریه وحدت سازمند، توجه به نبوغ شاعر در خلق اثر ادبی، گرایش به فردیت و نگاه ذهنی و پدیدارشناسانه، به شکلگیری نظریۀ جدید ژانر در مکتب رمانتیسم انجامید. پرونده مقاله