عصر کنون را عصر جهانیشدن مینامند عصری که در آن رقابت بین بنگاههای اقتصادی از سطح منطقهای و ملی فراتر رفته و در سطح جهان در جریان است. در شرایط رقابتی کنونی، کشورهای جهان در پی ارتقای قدرت رقابتپذیری خود بوده و یکی از سؤالات با اهمیت در مسیر ارتقای قدرت رقابتپذیری، More
عصر کنون را عصر جهانیشدن مینامند عصری که در آن رقابت بین بنگاههای اقتصادی از سطح منطقهای و ملی فراتر رفته و در سطح جهان در جریان است. در شرایط رقابتی کنونی، کشورهای جهان در پی ارتقای قدرت رقابتپذیری خود بوده و یکی از سؤالات با اهمیت در مسیر ارتقای قدرت رقابتپذیری، نقش و رابطه نوآوری و محیط کسبوکار در ارتقای قدرت رقابتپذیری میباشد. در این تحقیق و بهمنظور پاسخ به پرسش فوق ابتدا کشورهای جهان بر اساس دادههای گزارش رقابتپذیری جهانی بین سالهای 2013 الی 2018 و با استفاده از تکنیک خوشهبندی به چهار سطح مختلف رقابتپذیری تفکیکشده و سپس با بهرهگیری از مدلسازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات (PLS) نقش و رابطه نوآوری و محیط کسبوکار در ارتقای قدرت رقابتپذیری جهانی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر عدم تأثیر نوآوری بر ارتقای قدرت رقابتپذیری در کشورهای با قدرت رقابتپذیری پایین میباشد که البته این نتایج نقش نوآوری در ارتقای قدرت رقابتپذیری سطوح دیگر را اثبات میکند. بر اساس دیگر یافتههای این پژوهش رابطه بین محیط کسبوکار و نوآوری در همه سطوح رقابتپذیری معنادار و مثبت بوده با این تفاوت که بهبود محیط کسبوکار در کشورهای با قدرت رقابتپذیری پایین، بیشترین تأثیر را در ارتقای نوآوری دارد. بر اساس نتایج تحقیق، نقش محیط کسبوکار در ارتقای قدرت رقابتپذیری در همه سطوح چهارگانه رقابتپذیری اثبات گردید.
Manuscript profile
Quarterly Journal of Training and Development of Human Resources
,
Issue3,Year,
Summer
2016
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤل More
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیریت دانش بر توسعه منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران جهت ارایه پیشنهادات کاربردی برای افزایش سطح توانمندیهای سرمایه انسانی از مجرای استقرار نظام مدیریت دانش بوده است. پس از مرور ادبیات و پیشینه پژوهش به منظور تعریف مدیریت دانش چهار مؤلفه شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم و برای توسعه منابع انسانی چهار مؤلفه توسعه نگرشی، دانشی، رفتاری و مهارتی حاصل شدند. با پیروی از فسلفه اثباتباوری، رویکرد قیاسی (کمی) و روش پیمایش، از پرسشنامه (مشتمل بر 45 پرسش) جهت گردآوری دادهها استفاده شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه از طریق انتخاب پرسشنامه استاندارد و ارایه آن به خبرگان، روایی سازه از طریق انجام تحلیل عاملی تأییدی و پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ (91/0) تأیید شدند. جامعه آماری پژوهش کارشناسان، کارشناسان ارشد و مدیران این سازمان به تعداد 1100 نفر بود و نمونه آماری به روش تصادفی ساده و به حجم 285 نمونه انتخاب شدند. نرمال بودن دادهها از مجرای آزمون کولموگروف اسمیرنوف و روابط بین متغیرها و برازش مدل مفهومی پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و آزمون معادلات ساختاری تأیید شدند. در نهایت مشخص شد که مدیریت دانش در توسعه منابع انسانی نقش معناداری (ضریب همبستگی 857/0 و بار عاملی 81/0) را ایفا میکند. همچنین مشخص شد که شناسایی، کسب، توسعه و تسهیم دانش بر توسعه دانشی، نگرشی، رفتاری و مهارتی سرمایه انسانی مؤثر است. در نتیجه یکی از نتایج مورد انتظار از توسعه نظام مدیریت دانش میتواند توسعه سرمایه انسانی در تمامی ابعاد باشد. همچنین، میتوان نتیجه گرفت که یکی از ابزارهای توسعه منابع انسانی استقرار نظام مدیریت دانش است.
Manuscript profile
Rimag
Rimag is an integrated platform to accomplish all scientific journal requirements such as submission, evaluation, reviewing, editing, DOI assignment and publishing in the web.